ناژین ربیعی

ناژین ربیعی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی نقش میانجی رضایت زناشویی در رابطه میان طرحواره های ناسازگار اولیه و تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی تعهد زناشویی طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد حوزه دیگر جهت مندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی رضایت زناشویی در رابطه میان طرحواره های ناسازگار اولیه و تعهد زناشویی در زنان متاهل بود. روش پژوهشی توصیفی - همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت نظارت بهزیستی شیراز در سال های 1398-1400 بود که از بین آنها 300 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان، پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، فرم کوتاه (YSQ-SF، یانگ، 1998)، مقیاس رضایت زناشویی انریچ (EMS، فاورز و السون، 1993)، پرسشنامه تعهد زناشویی (DCI، آدامز و جونز، 1997) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. یافته ها حاکی از آن بود که اثر مستقیم حوزه های بریدگی و طرد (05/0>p) و دیگر جهت مندی (01/0>p) بر تعهد زناشویی، و اثر مستقیم رضایت زناشویی (001/0>p) بر تعهد زناشویی معنادار است. همچنین رضایت زناشویی، رابطه میان حوزه های بریدگی و طرد (05/0>p) و دیگر جهت مندی (01/0>p) با تعهد زناشویی را میانجی گری می کند. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه با توجه به نقش میانجی رضایت زناشویی می توانند تبیین کننده تعهد زناشویی در زنان متاهل باشند.
۲.

پیش بینی تعهد زناشویی بر مبنای صفات سه گانه تاریک و پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد زناشویی صفات سه گانه تاریک پنج عامل بزرگ شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه: تعهد زناشویی در روابط بلند مدت تحت تأثیر عوامل زیربنایی از جمله صفات شخصیتی است. پیشینه پژوهش نشان می دهد که ناهمسانی های متعددی در رابطه با اینکه کدام صفات شخصیتی با تعهد زناشویی رابطه دارد، دیده می شود. بعلاوه عمده این پژوهش ها بر پنج عامل بزرگ شخصیت متمرکز بوده اند و به نقش صفات سه گانه تاریک در پیش بینی تعهد زناشویی بسیار کم پرداخته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صفات سه گانه تاریک و پنج عامل بزرگ شخصیت در زنان متأهل انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش 327 زن متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت نظارت بهزیستی شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد تا مقیاس صفات سه گانه تاریک، فرم کوتاه (جونز و پائولوس، 2014)، پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (مک کری و کاستا، 2004)، پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه استاندارد استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در بین متغیرهای صفات سه گانه تاریک و پنج عامل بزرگ شخصیت، روان رنجورخویی (0/001p<،0/301- β=) و ماکیاولیسم (0/05p<، 0/105- β=) پیش بینی کننده های منفی و معنادار و وظیفه شناسی (0/01 p<، 0/214 β=) پیش بینی کننده مثبت و معنادار تعهد زناشویی است. همچنین ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معناداری با تعهد زناشویی رابطه دارد و 25/9 درصد از واریانس آن را تبیین می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که روان رنجورخویی، وظیفه شناسی، و ماکیاولیسم نقش مهمی در پیش بینی تعهد زناشویی دارند. بنابراین جهت افزایش تعهد زوجین در روابط بلند مدت، توجه به نقش این متغیرها ضروری است.
۳.

مقایسه بازداری در کودکان دبستانی دارای علائم و نشانه های اختلال سلوک با کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک کارکردهای اجرایی بازداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
مقدمه: بازداری یکی از مؤلفه های مهم کارکردهای اجرایی است که در مبتلایان به اختلال سلوک به عنوان یکی از عوامل مهم همبستگی (یا حتی علی) مطرح می شود. تحقیقات مختلف، نتایج متناقضی در رابطه با نقایص کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال سلوک گزارش کرده اند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه مؤلفه بازداری در کودکان دارای علائم و نشانه های اختلال سلوک با کودکان بهنجار اجرا شده است. روش: با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک و آزمون ریون، نمونه ای به حجم 38 نفر (19 کودک مبتلا به اختلال سلوک و 19 کودک به عنوان گروه مقایسه) از بین پسران دبستانی با دامنه سنی 11-8 سال انتخاب شدند. سپس با استفاده از دو آزمون عملکرد پیوسته و برو- بایست، مؤلفه بازداری در دو گروه مقایسه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه در میزان خطای ارتکاب کاذب که شاخص بازداری است در هیچ یک از دو آزمون عملکرد پیوسته و برو- بایست تفاوت معناداری نداشتند. اما در مقیاس زمان واکنش تفاوت دو گروه معنادار بود. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که پس از کنترل اختلال نقص توجه- بیش فعالی، میزان بازداری کودکان مبتلا به اختلال سلوک با همسالان بهنجار خود تفاوتی ندارد و احتمالاً نقص در بازداری در مبتلایان به اختلال سلوک، نقش اساسی ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان