فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده، بستری تعیین کننده برای تحول سالم کودک است. آگاهی والدین از شیوه های صحیح فرزندپروری و به کار بستن آن ها به شکوفایی استعداد وکاهش مشکلات رفتاری کودکان و همچنین کاهش تعارض در روابط خانوادگی منجر خواهد شد. برخی نظریه پردازان مشکلات رفتاری را اختلال های ناتوان کننده، افراطی و نامطلوب در تعامل با والدین تعبیر کرد ه اند، روش های فرزند پروری ضعیف، روابط نامناسب والد-کودک مانند برخورهای خشن انضباطی و ناهماهنگ مرکز توجه آسیب شناسی است که باعث عدم شکوفایی توانمندی های کودکان می گردد. شواهد پژوهشی نشان می دهد اجرای برنامه های والدمحور بر سازش یافتگی، ایجاد دلبستگی و موفقیت کودکان در مواجهه با چالش ها تأثیر داشته است، اما پژوهش های اندکی در زمینه اجرای این برنامه ها در جامعه مورد مطالعه وجود دارد. هدف: مداخله آموزشی تحول کودک با این هدف بر روی والدین اجرا شد تا اثربخشی آن بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان سنجیده شود. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. در این پژوهش والدین کودکان ۷ تا ۱۲ سال در شهر تهران به صورت دردسترس برای شرکت در کارگاه آموزشی تحول کودک اعلام آمادگی نمودند. تمامی ۳۲ نفر والد شاغل با استفاده از پرسشنامه کودک آیبرگ (۱۹۹۰) و مقیاس حل مشکل خانواده (احمدی نوده، ۱۳۸۶) ارزیابی شدند. والدین گروه مداخله در پنج جلسه آموزش برنامه تحول کودک (شکوهی یکتا، اکبری و محمودی، ۱۳۹۴) شرکت کردند. برای تحلیل داده ها به منظور بررسی نمرات در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t گروه های همبسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان می دهد میانگین نمره حل مشکل خانواده در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از افزایش ۱۱ نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر ۵۶/۲ است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد؛ همچنین میانگین مشکلات رفتاری در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کاهش 3 نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر 2/42 است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد. لذا این تغییر در هر دو مقیاس از لحاظ آماری معنادار بوده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی تحول کودک، موجب کاهش در نمره مشکلات رفتاری و افزایش در حل مشکلات خانواده شده است. با توجه به تأثیر مثبت این برنامه برکاهش مشکلات رفتاری در کودکان که منجر به بهبود تعارضات و مشکلات خانواده گردیده است، لذا تحقیقات بیشتر برای کاربست این برنامه بر روی نمونه های بزرگتر پیشنهاد می شود.
الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۴۴-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: همه کودکان در طول زندگی خود ترس و اضطراب را به عنوان دو هیجان طبیعی تجربه می کنند و این اضطراب بیشتر زمانی است که از مراقبان اصلی خود دور می شوند. پس از بررسی پیشینه پژوهشی مشخص شد هر کدام از مطالعات انجام شده صرفاً یکی از مؤلفه های این پژوهش را مطالعه کرده اند. بنابراین عدم وجود پژوهشی که تمام مؤلفه های ذکر شده را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهد، نشان دهنده وجود خلاء پژوهشی در این زمینه بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 500 نفر از مادران کودکان 6 تا 8 ساله مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در 4 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب شهر تهران بود، که 217 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، نسخه والدین مقیاس سنجش اضطراب جدایی (هان و همکاران، ۲۰۰۳)، پرسش نامه سبک های فرزندپروری (بامریند، ۱۹۷۱)، و پرسشنامه استاندارد شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین، 1983) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss22. و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی قابل پیش بینی است (0/001 P<) و همین طور تنیدگی مادران در پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری نقش میانجی دارد. همچنین یافته های به دست آمده حاکی از آن است که الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران دارای برازش مناسب است (0/05P>. نتیجه گیری: با توجه به برازش مطلوب مدل ساختاری پژوهش، نشانه های اضطراب جدایی کودکان را می توان براساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران پیش بینی نمود. طبق نتیجه بدست آمده می توان گفت اضطراب جدایی کودکان ابعاد مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی کودکان را دچار درگونی های عمیق می کند. استفاده از مقوله های شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند راهنمایی برای متخصصان در ارزیابی این مورد باشد که کودکان دچار اضطراب جدایی در کدام یک از مقوله ها دچار مشکلات جدی تری هستند و در نتیجه می تواند متخصصان را در طراحی و اجرای مداخلات متناسب با همان مقوله یاری کند.
اثربخشی مداخله شناختی رایانه محور بر حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
199 - 205
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اوتیسم به عنوان یک اختلال عصبی-تحولی همواره با ضعف هایی در کودکان مبتلا به این اختلال در حافظه و نگهداری ذهنی همراه است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله شناختی رایانه محور بر حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مراجعان کودک مبتلا به اختلال اوتیسم در سال 1402 به مراکز درمانی شهر تهران بودند. که از بین آن ها 30 کودک به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گواه (15) قرار داده شدند. مداخله شناختی رایانه محور به صورت انفرادی در 10 جلسه 50 دقیقه ای در طول چهار هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. در صورتی که گروه کنترل هیچ مداخله ای در زمینه توانبخشی شناختی رایانه محور دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه آشکار و نهان و تکلیف نگهداری ذهنی مایع بود. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 صورت گرفت.یافته: نتایج نشان داد مداخله شناختی رایانه محور بر بهبود حافظه آشکار و نهان و نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم معنادار بود. (0/001>P).نتیجه گیری: یکی از مهم ترین اهداف آموزشی و توانبخشی کودکان مبتلا به اوتیسم ارتقای شناختی آن ها است. به کارگیری مداخله شناختی رایانه محور برای ارتقای حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی ایشان مفید خواهد بود.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
244 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1398 مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند و 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر در گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین قرار گرفتند. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان طی 8 هفته تحت مداخله قرار گرفتند و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه های مداخله و کنترل وجود دارد (0/001=P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی بین دو گروه آزمایش مشاهده نشد. مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان از درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان به عنوان یک روش کاربردی و موثر در جهت بهبود حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک در مراکز روانشناسی و درمانی استفاده کرد.
فراتحلیل نقش طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
133 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل پژوهش های حوزه طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین انجام گرفت. تعداد 47 پژوهش اولیه بر اساس ملاک های ورود و خروج از بین مقالات و پایان نامه های داخل کشور انتخاب و در فرم ورود اطلاعات مصرآبادی (1395) وارد شد. اندازه های اثر خلاصه مدل تصادفی نقش طرح واره های اولیه به تفکیک شاخص های مثبت و منفی در روابط بین زوجین برابر با 0/115- و 0/214 به دست آمد. با توجه به مقدار بالای ناهمگنی اندازه های اثر به تفکیک انواع طرح واره ها تحلیل شد. در ارتباط با شاخص های منفی به ترتیب بزرگ ترین اندازه های اثر در منفی گرایی/بدبینی، محدودیت های مختل و متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه و در مورد شاخص های مثبت نیز بزرگ ترین اندازه اثر با متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه، اطلاعت و قطع ارتباط و طرد دیده شد. همچنین بزرگ ترین اندازه های اثر طرح واره ها بر صمیمیت کلی بین زوجین و طلاق عاطفی مشاهده شد. تلویحات این فراتحلیل بر اثرات متوسط طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های متنوع در روابط بین زوجین تأکید دارد.
ارتباط بین روان رنجورخویی و علائم پرخوری در زنان: نقش میانجی گر نگرانی از تصویر بدن با توجه به نقش تعدیل گر قدردانی از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش میانجی گر نگرانی از تصویر بدن در ارتباط بین روان رنجورخویی و علائم پرخوری با توجه به نقش تعدیل گر قدردانی از بدن در یک نمونه غیربالینی از زنان بود. بدین منظور از بین زنان شهر نجف آباد با استفاده از نرم افزار محاسبه گر، تعداد 252 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه پنج عاملی شخصیت نئو، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی، مقیاس قدردانی از بدن و پرسشنامه غربالگری اختلال پرخوری بود. برای آزمون مدل میانجی گر تعدیل شده از روش تحلیل مسیر پیشنهاد شده توسط هیز استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که نگرانی از تصویر بدنی در ارتباط بین روان رنجورخویی و علائم پرخوری در زنان نقش میانجی گر را ایفا می کند. همچنین، نتایج بررسی اثرات تعدیل گری مدل نشان داد که قدردانی از بدن می تواند اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی بر علائم پرخوری زنان و اثر مستقیم نگرانی از تصویر بدن بر علائم پرخوری زنان را تعدیل کند. به طور کلی این یافته ها نشان می دهد که قدردانی از بدن می تواند به عنوان یک عامل محافظ، منجر به کاهش اثر غیرمستقیم روان رنجور خویی و اثر مستقیم نگرانی از تصویر بدن بر علائم پرخوری زنان شود.
پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
243 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندانی بود که در سال 1400 در شهر تهران زندگی می کردند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 341 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های انسجام خود ریف و هینکه (1983) (EIQ)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2۰۰1) (CER)، فرم کوتاه خود شفقت ورزی ریس و همکاران (2011) (SCS) و فرم تجدیدنظر ش ده نگ رش ب ه مرگ وونگ و همکاران (1994) DAP-R)) بود. روش تحلیل پژوهش، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش هم زمان بود.یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ با انسجام خود در سالمندان ارتباط معنی داری وجود دارد (01/0 ≥P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ به ترتیب ۵/۷۲ درصد، 58 درصد و 8/28 درصد از واریانس انسجام خود را تبیین می کنند (01/0 ≥P). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ در پیش بینی انسجام خود در سالمندان نقش اساسی دارند.
بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کوید-۱۹ در سال ۱۴۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور کووید-۱۹ تأثیر روانشناختی بسیاری بر روی نوجوانان دارد که یکی از آنها افسردگی ، اضطراب و استرس است و تأثیرات جسمی و روانی را به همراه آورده است.
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کووید-۱۹ در سال ۱۴۰۱ می باشد.
روش: این مطالعه به شیوه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر سنندج در سال ۱۴۰۱ با حجم نمونه ۲۷۰ نفر و دامنه سنی ۱۳-۱۵ سال بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه DASS-21 استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS-24 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب ۳.۳۹ ± ۱۴.۶۸، ۲.۹۹ ±۱۴.۵۶ و ۲.۹۸۹ ±۱۴.۷۴ بود. بین میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس با زمان خواب، مدت زمان فعالیت روزانه و شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰.۰۵>P). همچنین بین جنسیت، سابقه ابتلا به کووید- ۱۹ در دانش آموز و خانواده آنها ، داشتن فعالیت روزانه و وضعیت اقتصادی با میانگین نمره افسردگی، اضطراب، استرس ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (۰.۰۵> P).
نتیجه گیری: شیوع پاندمی کوید-۱۹، باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و استرس در دانش آموزان می شود. این پدیده زمانی که که بچه ها در خانه محدود شوند و فعالیت خارج از منزل نداشته باشند تشدید می یابد. با افزایش میزان شیوع کووید- ۱۹، سطح اضطراب، استرس و افسردگی نیز افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آگاهی عمومی از این بیماری و ارائه برنامه های مثبت روانشناختی می تواند اضطراب را در جامعه کاهش دهد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
156 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمالکاری تحصیلی از جمله مسائل مطرح در حیطه آموزش است که نه تنها آینده تحصیلی دانش آموزان را از ابعاد گوناگون تحت تأثیر قرار می دهد بلکه سرنوشت آنها را درحیطه های گوناگون تعیین خواهد کرد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی ودرمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکارانجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مبتلابه اهمالکاری تحصیلی در شهر اصفهان بودند. که از میان آنان 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی، درمان مبتنی بر پدیزش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند(هرگروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، انگیزش تحصیلی (عبدخدایی و همکاران، 1387) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار تأثیرمعنادراری داشت (001/0>p) و بین دو روش مداخله در این زمینه تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوری که بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی به منظور افزایش انگیزه تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار استفاده نمود
پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
131 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گچساران در سال 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (PI، ۲۰۰۴)، ، پرسشنامه حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (ASS، 2005) ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز (SES، 2004) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (SBI، 1997) بود. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان بود. یافته ها نشان داد که کمال گرایی با اشتیاق تحصیلی رابطه منفی و معنادار(05/0>p) و با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>p). همچنین، بین حمایت تحصیلی با اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>p). با این حال، رابطه ی معناداری بین حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی مشاهده نشد. در مجموع، نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند 1/6 درصد از تغییرات فرسودگی تحصیلی و 5/3 درصد از تغییرات متغیر اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که در صورت بالا بودن نمره کمال گرایی در دانش آموزان به احتمال زیاد می توان شاهد کاهش اشتیاق تحصیلی و بروز فرسودگی تحصیلی از سوی آن ها بود که این رابطه می تواند تحت تاثیر حمایت تحصیلی ادراک شده دانش آموزان تغییر کند.
روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی با نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته: نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 (24000 نفر) و نمونه آماری شامل 354 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه ی آسیب کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، سیاهه ی شخصیت خودشیفته (NPI-16، آمز و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی فرم کوتاه طرحواره ی یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1999) و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد سوءاستفاده جنسی بر اختلال شخصیت خودشیفته اثر مستقیم و از طریق میانجی گری حوزه محدودیت های مختل و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل اثر غیرمستقیم داشته است (05/0p<). همچنین نتایج حاکی از این بود سوءاستفاده جنسی ، غفلت عاطفی و غفلت جسمی بر حوزه بریدگی و طرد و سوءاستفاده جنسی و غفلت جسمی بر حوزه دیگر جهت مندی اثر مستقیم داشته است (05/0p<). نتایج نشان داد مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که تجارب آسیب زای دوران کودکی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه قادرند تغییرات اختلال شخصیت خودشیفته را پیش بینی کرده و وقوع آن را تبیین نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
165 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون- گواه و پیگیری دوماه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر فارسان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها، 60 نفر دانش آموزان با اضطراب امتحان به صورت هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، شامل شاخص تاب آوری تحصیلی (ARI، ساموئلز، 2004)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (AEQ، فردریکز و همکاران، 2004) و مقیاس اضطراب امتحان (TAS، ابوالقاسمی، 1375) بود. هر دو گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای بسته آموزشی مهارت های مثبت اندیشی و بسته آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری دریافت کردند. داده ها با روش واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی (001/0> P) معنی دار بود. تأثیر هر دو روش تا مرحله پیگیری دوماهه حفظ شد. همچنین آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی در مقایسه با آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دارای اثربخشی بیشتری است (001/0> P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی در مقایسه با آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری برای بهبود تاب آوری و اشتیاق تحصیلی توسط درمانگران بود.
مقایسه اثربخشی بسته آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر نمایش عروسکی و برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
251 - 266
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه به رشد کودکان در ابعاد مختلف اجتماعی و اقدامات پیشگیرانه از بروز مشکلات رفتاری در سنین اولیه از اهمیت زیادی برخوردار است. ازاین رو شناسایی برنامه های مداخله ای هدفمند و مؤثر در این زمینه کمک کننده خواهد بود. تاکنون از روش های مختلفی برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده شده است، اما در مورد مقایسه اثربخشی بسته آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر نمایش عروسکی و برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر بر مشکلات رفتاری کودکان شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر نمایش عروسکی و برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان دوره پیش دبستانی شهر کرمان بود که از میان آن ها نمونه ای 60 نفری به صورت در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. یکی از گروه های آزمایش از طریق بسته آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر نمایش عروسکی (10 جلسه) و گروه آزمایش دیگر از طریق برنامه آموزشی والکر (1983) تحت 11 جلسه آموزش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس در پژوهش حاضر نشان داد هر دو روش مداخله در کاهش مشکلات رفتاری مؤثر بودند، اما اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر نمایش عروسکی در مشکلات درونی سازی و بیش فعالی نسبت به روش والکر بیشتر بود (0/05 >P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد استفاده از روش های مداخله ای مبتنی بر نمایش عروسکی در بهبود مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی نسبت به روش هایی که صرفاً جنبه ذهنی دارند؛ مؤثرتر هستند، لذا مربیان پیش دبستانی و روانشناسان کودک می توانند از روش مذکور در جهت کاهش مشکلات رفتاری کودکان از آن استفاده کنند.
بررسی علل وقوع طلاق از سوی متقاضیان و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت: با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
947 - 962
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی است که در سال های اخیر روند افزایشی داشته و تأثیرات منفی بر روی خانواده، فرزندان و جامعه دارد. یکی از عوامل مؤثر بر وقوع طلاق، سوء معاشرت زوجین است که ممکن است منجر به ارتکاب جرائم ناشی از خشونت خانگی، تجاوز، خیانت و قتل شود. با وجود اینکه پژوهش های زیادی در مورد علل و پیامدهای طلاق در ایران انجام شده اند، اما تحقیقات کافی در مورد نقش سوء معاشرت زوجین در وقوع طلاق وجود ندارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی علل طلاق از سوی متقاضیان ثبت طلاق و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین و ارائه راهکارهای حقوقی و روانشناختی جهت کاهش پدیده طلاق انجام شد.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی و با ماهیت کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی متقاضیان ثبت طلاق در شهر رشت بود که از میان آن ها 200 نفر (100 نفر مرد و 100 نفر زن) با روش تصادفی ساده انتخاب شده که علل وقوع طلاق، بر اساس روایت خود آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و همچنین خبرگان حوزه طلاق که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این پدیده اجتماعی مرتبط هستند که شامل 42 نفر (از گروه قضات دادگاه خانواده 11 نفر، سردفتران طلاق 11 نفر و مددکاران اجتماعی 20 نفر) بودند. جهت گردآوری اطلاعات از روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS26 انجام گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، یافته ها نشان داد که بیشترین عامل های مؤثر جرم در وقوع طلاق مربوط به جرائم جنسی و اخلاقی به ویژه روابط نامشروع در فضای مجازی است (05/0 p<).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این بود که سوء معاشرت زوجین می تواند منجر به رفتارهای خلاف قانون و جرم آمیز شود. بنابراین پیشنهاد می شود که برای پیشگیری و کاهش طلاق در جامعه، باید به افزایش سطح آگاهی و مهارت های ارتباطی زوجین، تقویت رابطه عاطفی و مشارکت در تصمیم گیری های مشترک، حمایت از خانواده های در معرض خطر و ارائه خدمات مشاوره ای و روان درمانی مناسب توجه شود.
تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی، طراحی مقیاس مهارت های معلمی در ارزشیابی کیفی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1243 - 1262
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این زمینه مشخص که مطالعه ای به بررسی تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی، طراحی مقیاس مهارت های معلمی در ارزشیابی کیفی درس ریاضی نپرداخته است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی بود.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش به صورت کیفی و براساس راهبرد پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان این پژوهش معلمان و دانش آموزان پایه ششم بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه معلمان 23 مقوله اصلی و 60 مقوله فرعی و از دیدگاه دانش آموزان 21 مقوله اصلی و 42 مقوله فرعی به عنوان عوامل و مؤلفه های ضروری مورد نیاز و موانع و چالش های اجرای ارزشیابی کیفی شناسایی شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد مصاحبه شونده ها به آسیب هایی مانند نداشتن اعتقاد قلبی به ارزشیابی کیفی، عدم اطلاع معلمان از فلسفه ارزشیابی کیفی، حاکم نشدن روح ارزشیابی، عدم توانایی سنجش توسط خود دانش آموز، بزرگ شدن معلمان در سیستم ارزشیابی کمی اشاره کرده اند. همچنین معلمان به آسیب هایی مانند کاهش رقابت سالم، حساس نبودن بچه ها به درس، انگیزه ی کم، نبود زیرساخت مناسب، بی خیالی، درس نخواندن دانش آموز، نبود شور و شوق و جذابیت در معلمان و عدم توانایی پوشاندن نقاط ضعف در ارزشیابی کیفی اشاره کردند.
بررسی همبسته های آسیب شناختی روانی اعتیاد به اینترنت در دانشجویان افغانستان مشغول به تحصیل در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1587 - 1606
حوزههای تخصصی:
زمینه: اعتیاد به اینترنت می تواند آسیب های روانی متعددی در جامعه دانشجویی به دنبال داشته باشد. متغیری های متعددی در اعتیاد به اینترنت نقش داشته دارند که می توان به افسردگی، اضطراب، استرس و عزت نفس با اعتیاد به اینترنت اشاره کرد. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی، اضطراب، استرس و عزت نفس همبستگی وجود دارد؟
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی همبسته های آسیب شناختی روانی ناشی از اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان افغانستانی مشغول به تحصیل در دانشگاه های ایران انجام شد تا با فهم بهتر این عوامل، راهکارهای پیشگیرانه و درمانی مؤثرتری ارائه شود. این مطالعه می تواند به بهبود سلامت روان دانشجویان و افزایش کیفیت تجربیات تحصیلی آن ها کمک کند.
روش: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان افغانستان شاغل به تحصیل در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند، تعداد ۲۶۸ نفر (۱۵۹ پسر، ۱۰۹ دختر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس کوتاه اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لویبوند و لویبوند، 1995) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمودنی t مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مثبت معنی دار و جود دارد (۰۱/۰ >P). علاوه بر این، افسردگی، استرس و اضطراب در پیش بینی اعتیاد به اینترنت، معنی دار نشان داد (۰۰۰۱/0>P). اضطراب که به تنهایی 11% از واریانس را توجیه می کرد، بهترین پیش بینی کننده بود. بعد از آن افسردگی 2% و فشار روانی 2% پیش بینی کننده های بهتری بودند. همچنین شیوع اعتیاد به اینترنت در پسرها به طور معنی داری بالاتر بود و سرانجام این عزت نفس تا حدودی زیادی با اعتیاد به اینترنت ما مرتبط (۰۵/۰ <P) نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه اعتیاد به اینترنت از طریق ابعاد افسردگی و اضطراب قابل پیش بینی است؛ لذا نتایج این پژوهش نکات مهمی در زمینه آموزش دانشجویان مبتلا به اعتیاد به اینترنت و مداخلات درمانی برای کنترل بدکار کردی روانشناختی آن ها همراه دارد.
بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر تعهد سازمانی معلمان و مدیران ناحیه ۳ استان قم
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشرى است. در حال حاضر، متأسفانه در جامعه ما، در محیط کار، کمتر به اخلاق حرفه ای توجه می شود. درحالی که در غرب سکولار، در دانش های مربوط به مدیریت و سازمان، شاخه ای با عنوان اخلاق کار و حرفه وجود دارد، ولی در جامعه دینی ما در مدیریت، به اخلاق توجه کافی نشده است. بر همین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی قدرت اخلاق حرفه ای بر رفتار سبز معلمان در ناحیه 3 استان قم است. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردى توصیفی- پیمایشی است؛ جامعه آمارى این پژوهش شامل ۸۵۲ نفر از معلمان و مدیران ناحیه 3 استان قم در سال 1399 بود که بر اساس فرمول کوکران، ۱۱۹ نفر به عنوان نمونه پژوهش برآورد گردید. براى گرداورى داده ها از پرسشنامه اخلاق کار گریگورى و ابراهیمی و حسن پور جهت رفتار سبز معلمان و مدیران استفاده شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای که در بین ۱۱۹ نفر از معلمان و مدیران آموزش وپرورش ناحیه 3 استان قم در سال 1399 توزیع شد، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختارى با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش و افزایش قدرت اخلاق کاری به منظور دسترسی به رفتار سبز معلمان و مدیران، پیشنهاد می گردد:1: بر اساس روش های الگوبرداری و اسوه سازی اسلامی، مدیران رده بالای سازمان خود متعهد به رعایت اخلاق حسنه کاری در سازمان باشند تا بهبود اخلاق کاری صرفاً یک شعار قلمداد نگردد 2: معیارها و عملکردهای عینی اخلاق حرفه ای و اخلاق کاری مطلوب برای سازمان طراحی و در دسترس کارکنان قرار گیرد 3: در مراحل ابتدایی اجرای طرح، مزایا و تشویقات مادی و معنوی برانگیزاننده و مناسبی برای افرادی در سازمان که تعهد بالای کاری و اخلاقی دارند در نظر گرفته شود تا زمینه درونی سازی رفتار سبز معلمان و مدیران فراهم گردد.
اثربخشی کارگاه معنا در زندگی بر تاب آوری، عاطفه منفی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
187 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر کارگاه های معنا در زندگی بر تاب آوری، عاطفه منفی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان بود. مواد و روش : این مطالعه به صورت کارآزمایی تصادفی کنترل شده انجام شد. ۳۰ دانشجو به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (n=15) و کنترل (n=15) تقسیم شدند. گروه آزمایشی در هشت جلسه کارگاه معنا در زندگی شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل تنها ارزیابی ها را تکمیل کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، و مقیاس حمایت اجتماعی چند بعدی (MSPSS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایشی افزایش معناداری در تاب آوری (پیش آزمون: M = 32.45, SD = 5.23؛ پس آزمون: M = 40.67, SD = 4.89؛ p < 0.001)، کاهش معنادار در عاطفه منفی (پیش آزمون: M = 25.78, SD = 4.56؛ پس آزمون: M = 18.34, SD = 3.87؛ p < 0.001)، و افزایش معنادار در حمایت اجتماعی ادراک شده (پیش آزمون: M = 52.12, SD = 7.56؛ پس آزمون: M = 62.45, SD = 6.78؛ p < 0.001) داشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کارگاه های معنا در زندگی می توانند به طور معناداری تاب آوری را افزایش داده، عاطفه منفی را کاهش داده و حمایت اجتماعی ادراک شده را در دانشجویان افزایش دهند. این یافته ها نشان می دهد که کارگاه های معنا در زندگی می توانند به عنوان یک مداخله موثر برای بهبود سلامت روانی و کیفیت زندگی دانشجویان استفاده شوند.
طراحی و اعتباریابی درونی الگوی آموزشی - درمانی آسیب هم وابستگی مبتنی بر ادراک تجارب زیسته نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
198 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: نوجوانی سومین مرحله رشدی است که پس از اِتمام دوران کودکی آغاز شده و تحت تاثیر تحولات رشدی که با آن مواجهه است در مقایسه با سایر مراحل زندگی، بیش تر در معرض بدکارکردی های رشدی و آسیب های روانشناختی _ اجتماعی قرار دارد. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتباریابی درونی الگوی آموزشی- درمانی آسیب هم وابستگی مبتنی بر ادراک تجارب زیسته نوجوانان هم وابسته شهرستان خاتم انجام شد. مواد و روش: از روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی به گرداوری نظرات اساتید و مختصصان پرداخته شد. در بخش کیفی تحقیق، نمونه آماری جهت مصاحبه های نیمه ساختارمند شامل 15 تن از نوجوانان هم وابسته شهرستان خاتم بودند. در بخش کمی تعداد 12 تن از اساتید ومتخصصین بودند که به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، 5 ضمنون اصلی و 12 زیر مضمون استخراج شدند. یافته ها: یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که مضمون ها و زیر مضمون ها در دو بعد فردی و اجتماعی به ترتیب شامل: واکنش گری که خود شامل زیر مولفه های (انکار، وسواس و خشم)، مولفه نیاز به کنترل که خود شامل زیر مولفه های (سرکوب احساسات و ضعف در برقراری ارتباط) و مولفه ازخودبیگانگی بود و در بعد اجتماعی شامل مولفه های؛ وابستگی میان فردی که خود شامل زیر مولفه های (کنترل کردن، بی اعتمادی، روابط ناهنجار، حدومرزهای ضعیف) و مولفه تمرکز بر خارج از خود که خود شامل زیر مولفه های (مراقبت از دیگران و متأثر از عوامل خارجی) بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که دست اندکاران نظام تعلیم و تربیت به منظور طراحی و اجرای آموزش اثر بخش برای رشد و بهبود خودکارآمدی نوجوانان الگوی پیشنهادی این پژوهش را مد نظر قرار دهند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL و HDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع 2 گونه ای اختلال سوخت و سازی مزمن است که عامل بسیاری از مرگ و میرهای حال حاضر جهان بشمار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL وHDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان در پاییز سال 1400 بودند که 46 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه گواه (23 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش تحت هشت جلسه درمان متمرکز بر شفقت (دو جلسه 90 دقیقه ای در هفته) و گروه گواه در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفتند. پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو (1392) و نیز ارزیابی چربی خون توسط پزشک متخصص برای هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط بین- درون آزمودنی ها (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) در نسخه 24 نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها حاکی از بهبود تبعیت از درمان (132/36=F و001/0=P) و متعادل شدن سطوح چربی خون (تری گلیسرید، کلسترول، LDL و(HDL گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه و همچنین پایداری نتایج در مرحله پیگیری (306/70=F و001/0=P) بود.
نتیجه گیری: درمان متمرکز بر شفقت با بهره گیری از فنونی مانند صندلی خالی و نوشتن نامه های شفقت آمیز دارای کارایی بالینی مناسبی برای بهبود تبعیت از درمان و متعادل کردن چربی خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به شمار می رود.