فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی بر تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان در سال 1401 انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت گاز استان گلستان بود. نمونه پژوهشی شامل 36 کارمند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(18) و گواه (18) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت وایمنی انگلستان و مقیاس فرسودگی شغلی مزلاج بود که در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. سپس به گروه آزمایش طی 8 جلسه (هرهفته یک جلسه 90 دقیقه ایی) مهارت ذهن آگاهی آموزش داده شد. داده ها این تحقیق با استفاده ازتحلیل کوواریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر به کمک SPSS-26تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری برکاهش تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان درگروه آزمایشی اثر معنادار دارد. لذا با توجه به اثربخش بودن آموزش ذهن آگاهی، از آن می توان برای آموزش کارکنان شرکت گاز استان گلستان به طور خاص و سایرکارکنان سازمان ها به طور عام، جهت کاهش استرس و فرسودگی شغلی درمحیط سازمانی، استفاده کرد.
تدوین الگوی سلامت روان کارکنان فراجا با رویکرد آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
219 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی عوامل سازمانی موثر بر سلامت روان کارکنان با رویکرد آموزشی می باشد. روش پژوهش به شیوه آمیخته که در مرحله اول از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل مصاحبه ها استفاده گردید و در بخش دوم از تکنیک دلفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پرسنل دارای سطح سلامت اعصاب و روان در کلانتری های انتظامی شیراز هستند. و بخش دلفی نیز شامل 15 نفر ازخبرگان درون و برون سازمانی می باشند.یافته ها: عوامل سازمانی موثر بر سلامت روان در شش بعد از جمله: مدیریت و رهبری ابزاری وآمرانه شامل 2 مؤلفه و 16 شاخص و بعد فرهنگ سازمانی شامل 7 مؤلفه و 23 شاخص و بعد جو سازمانی شامل 4 مؤلفه و 7 شاخص و بعد ساختار سازمانی شامل 3 مؤلفه و 12 شاخص و بعد استرس شغلی شامل دو مولفه و 7 شاخص و در نهایت آموزش بهداشت روان با 3 مولفه و9 شاخص شناسایی گردیدند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد ساختار سازمانی، جوسازمانی، استرس شغلی، مدیریت ابزاری و فرهنگ سازمانی و آموزش بهداشت روان می باشد. و سپس برای اولویت بندی با استفاده از تکنیک دلفی وبر اساس نظر خبرگان، بعد مدیریت و رهبری ابزاری، در اولویت اول، استرس شغلی و آموزش بهداشت روان در اولویت دوم، آموزش بهداشت روان در اولویت سوم، فرهنگ و جو سازمانی هر دو در اولویت چهارم و در نهایت وساختار سازمانی در اولویت پنجم به ترتیب به عنوان مهم ترین ابعاد عوامل موثر بر سلامت روان کارکنان شناسایی شدند.
رابطه معنا در زندگی با پرخاشگری و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: معنای زندگی از نیازهای انسان تلقی می شود و فقدان معنا در زندگی علت بسیاری از مشکلات روانشناختی است. لذا پژوهش حاضر با هدف رابطه معنا در زندگی با پرخاشگری و تاب آوری در دانشجویان انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام در سال تحصیلی 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 110 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه معنای زندگی (استگر و همکاران، 2006) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل تاب آوری با معنای زندگی در دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (559/0=r و 006/0>P). همچنین بین نمره کل پرخاشگری با معنای زندگی در دانشجویان همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (627/0-=r و 009/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نقش مؤثر و مفید معنای زندگی، ضرورت دارد در راستای افزایش معنای زندگی برنامه ریزی های مدون در دستور کار قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
197 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تدوین فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی، ویژگی های روانسنجی این ابزار شامل ساختار عاملی، روایی و اعتبار را در دانشجویان بررسی نمود.
روش: نمونه ای متشکل از 453 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان (287 دختر، 166 پسر)، به صورت تصادفی به دو گروه جداگانه (n1=227،n2=226 ) تقسیم شد و ساختار عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و سپس تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. برای برآورد روایی واگرای این ابزار، از پرسشنامه شایستگی های مسیر شغلی استفاده شد. همچنین، اعتبار این مقیاس بر اساس همسانی درونی و ثبات سنجیده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از استخراج سه عامل موانع مسیر شغلی، تحصیلی و محیطی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار تک عاملی مرتبه دوم نسبت به سه عاملی مرتبط مرتبه اول در نمونه دانشجویان ایرانی از برازش بهتری برخوردار است. بر اساس تحلیل تغییرناپذیری، بین دانشجویان دختر و پسر از نظر بارهای عاملی، کوواریانس ها و خطاهای باقیمانده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج همبستگی این مقیاس با شایستگی های مسیر شغلی از روایی واگرا حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 93/0 و برای زیرمقیاس های موانع مسیر شغلی 90/0، تحصیلی 90/0و محیطی 88/0 برآورد شد.
نتیجه گیری: مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی ابزاری مناسب و کارآمد برای اهداف تحقیقاتی در زمینه راهنمایی و مشاوره مسیر شغلی است و ویژگی های روان سنجی قابل قبولی دارد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
38 - 71
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق به دانشگاه با جنبه های متعددی از سلامت روانی-اجتماعی دانشجویان ارتباط دارد. بااین حال در مفهوم سازی و سنجش این سازه، ابهامات زیادی وجود دارد. اندک ابزارهای طراحی شده در حیطه آموزش عالی نیز بیشتر میزان احساس تعلق را می سنجند و اندازه گیری مؤلفه های تعلق به دانشگاه در مطالعات قبلی کمتر موردتوجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. در یک طرح همبستگی و از نوع ساخت ابزار، 345 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در مرحله اول و 477 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند در مرحله دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی در مرحله اول، چهار عامل با 72/49 درصد تبیین واریانس را نشان داد که شامل مؤلفه های تعامل با استادان، تعامل با همسالان، جو دانشگاه و عزت نفس بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل چهار عاملی دارای برازش است و ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاس ها در دامنه 90/0-75/0 گزارش شد. به علاوه، تحلیل های دیگر شواهدی را برای حمایت از همسانی درونی، روایی همگرا و روایی واگرای مقیاس احساس تعلق فراهم کردند و مشخص شد که هرکدام از ابعاد این مقیاس با مقیاس های تعهد به دانشگاه، تنهایی اجتماعی-هیجانی، رضایت از زندگی، افسردگی و درگیری عاملی روابط معنادار داشت. بعلاوه، نتایج ضریب بازآزمایی خرده مقیاس ها در دامنه 74/0–64/0 قرار داشت. مطابق با یافته های پژوهش حاضر، مقیاس احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر استفاده نمود.
سبب شناسی نوین وسواس-اجباری: پژوهش تک موردی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بی لذّتی به عنوان ناتوانی در تجربه ی لذّت یا کاهش توانایی احساس شادی است و یک آندوفنوتیپ بالقوه در اختلال وسواس فکری- عملی است. در سازه ی بی لذّتی دو نوع تجربه ی لذّت انتظاری و هم زمان معرفی شده است. هدف از پژوهش حاضر سبب شناسی نوین وسواس اجباری در یک پژوهش تک موردی بود. مواد و روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه ی تک موردی و ابزار پژوهش مصاحبه ی بدون ساختار بود. در این پژوهش یک بیمار مبتلابه وسواس عملی شدید از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 9 جلسه مورد مصاحبه قرار گرفت. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که شروط لذت های هم زمان و انتظاری از طریق مکانیسم بازداری باعث فقدان لذت های هم زمان و انتظاری و درنهایت باعث OCDمی شوند. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه وجود بی لذّتی را در وسواس فکری-عملی نشان داد و علاوه بر این بی لذّتی را به عنوان عامل وسواس نشان داد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان برای درمان OCD روش هایی را به کارگیریم که مانع از به کارگیری شروط لذت های هم زمان و انتظاری شویم.
اثربخشی آموزش فرزند پروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی- لجبازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش فرزند پروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان مادران دارای کودک مبتلابه اختلال نافرمانی- لجبازی بود. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از نوع پژوهش های نیمه تجربی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. بدین منظور 34 نفر از مادران دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مبتلابه اختلال لجبازی نافرمانی بعد از نمونه گیری هدفمند به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. آموزش فرزند پروری مبتنی ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه برای گروه آزمایش ارائه شد. شرکت کنندگان این دو گروه، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ در دو مرحله (قبل و بعد از آموزش) تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش با روش کتابخانه ای جهت مشخص کردن روابط بین متغیرهای پژوهش و روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1972) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش اول آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای توصیف متغیرها و همچنین درصد، فراوانی، جدول و نمودار برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی بود و در بخش دوم به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که در نمرات حاصل از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (P<0.01) همچنین مشاهدات کیفی نشان داد که روش مذکور اثر مثبتی بر سلامت روان مادران دارای کودک مبتلابه اختلال نافرمانی- لجبازی دارد.
هویت شغلی دانشجویان دکتری: بازیگر اجتماعی یا عامل با انگیزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش هویت دکتری دانشجویان دانشگاه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت تا کشف شود که دانشجویان دکتری در تعریف خود به دنبال چیستند و چه عواملی در شکل گیری هویت شغلی آنها نقش داشته است. روش: پژوهش بر اساس رویکرد کیفی، نظریه زمینه ای و روش چارمز انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان است. از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 17 دانشجوی در حال تحصیل و فارغ التحصیل دوره دکتری دانشگاه اصفهان به دست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: بر اساس تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مدل مفهومی هویت دکتری دانشجویان استخراج شد که فرایند ساخت هویت دکتری دانشجویان را نشان می دهد. نتیجه گیری: هویت دکتری نتیجه بافت فرهنگی و اجتماعی است که دانشجویان در آن مشغول به تحصیل هستند. در بافت جامعه ایران، دانشجویان هویت دکتری خود را به عنوان «بازیگر اجتماعی» تعریف نمودند. به منظور رشد هویت دکتری دانشجویان به سوی عامل باانگیزه، نیاز به فضایی تأملی (به صورت دوره های رسمی یا غیررسمی) در سیستم آموزشی دوره دکتری است.
بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی و سبک های دلبستگی در رابطه اعتیاد به اینترنت با صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی و سبک های دلبستگی در رابطه اعتیاد به اینترنت با صفات چهارگانه تاریک شخصیت انجام شد. روش پژوهش نوع توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 395 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صفات چهارگانه تاریک شخصیت، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه سبک های دلبستگی و پرسشنامه احساس تنهایی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. شاخص های برازندگی نشان دادند که مدل طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها نشان داد بین صفات تاریک شخصیت با اعتیاد به اینترنت رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد. همچنین اثر غیرمستقیم صفات تاریک دیگرآزاری و جامعه ستیزی به واسطه احساس تنهایی و اثر غیرمستقیم ماکیاولیسم به واسطه دلبستگی ناایمن اضطرابی بر اعتیاد به اینترنت مثبت و معنادار بود. درنتیجه احساس تنهایی و سبک های دلبستگی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با صفات چهارگانه تاریک شخصیت را میانجی گری می کنند. نتایج پژوهش حاضر می تواند درمانگران را جهت طراحی درمان های مناسب و پیشگیری از اعتیاد به اینترنت یاری رساند.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی براحساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان نابارور انجام پذیرفت. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که با دو گروه آزمایش، طرح پیش آزمون – پس آزمون و یک گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری، شامل کلیه زنان متاهلی بود که دچار مشکل ناباروری بودند و به مرکز ناباروری میلاد مشهد در زمستان 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر به صورت دردسترس انتخاب شدند و در 3گروه 15 نفری به روش تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA) و پرسشنامه طلاق عاطفی (EDS) در پیش آزمون پاسخ دادند. سپس گروه های آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای، با درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسات پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده نرم افزار 26spss- و روش تحلیل واریانس مکرر بررسی شدند.یافته ها: تحقیق نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری بین گروه های آزمایش، درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد(001/0< P). نتایج نشان داد اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی نسبت به هیجان مدار تأثیر بیشتری براحساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان داشته است.
تأثیر تربیت شهروندی در ارتقا مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
44 - 53
حوزههای تخصصی:
از جمله نیازهای روانشناختی دانش آموزان که بر عملکرد فردی و تحصیلی آنان موثر است، مسئولیت پذیری و اجتماعی شدن می باشد. مسئولیت پذیری اجتماعی به دانش آموزان کمک می کند تا هویت خود را به عنوان عضوی از جامعه تثبیت کنند. به عبارت دیگر، پرورش مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان به رشد مهارت های اجتماعی آن ها مربوط می شود و به آن ها اجازه می دهد تا به عنوان یک شهروند عضوی فعال و مسئول باشند. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی تأثیر تربیت شهروندی در ارتقا مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان انجام شده است. یافته ها نشان می دهد آموزه های تربیت شهروندی به گونه ای است که دانش آموز را درگیر مشارکت همه جانبه با اجتماع و محیط پیرامون خود می کند؛ همچنین تصمیم گیری و قضاوت عادلانه در روابط اجتماعی را آموزش داده و احترام متقابل را در هویت های قومی، زبانی، نژادی، فرهنگی و جنسیتی را برای فرد بوجود می آورد. این مولفه آموزشی با مشوق هایی چون احساس برادری، همنوعی، تعهد و مسئولیت پذیری همراه است.
کشف و شناسایی عوامل مؤثر بر طلاق خاکستری: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
97 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع روز افزون طلاق خاکستری در جامعه و پیامدهای این نوع طلاق ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر این پدیده را دوچندان کرده است، از این رو پژوهش حاضر در قالب یک مطالعه کیفی به شناسایی عوامل علی مؤثر بر طلاق خاکستری پرداخته است.
روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع طرح های داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان و مردان بالای 50 سال و روانشناسان و مشاوران و جامعه شناسان شهر تهران در سال 1402 تشکیل می دادند. در این مطالعه حجم نمونه پس از رسیدن به اشباع نظری برابر با 21 نفر تعیین شد که شامل 8 نفر روانشناس، 4 نفر جامعه شناس و 9 نفر زن و مرد بالای 50 سال بود که این افراد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد، همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از استراتژی اشتراوس و کوربین و نرم افزار MAXQDA-2020 استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پس از کدگذاری ۳۸ مقوله استخراج شد و این مقولات ۱۵ کد محوری را تشکیل می دادند که در قالب کد انتخابی عوامل علی مؤثر بر طلاق خاکستری قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد که شناسایی عوامل مؤثر بر طلاق خاکستری می تواند باعث افزایش آگاهی زوجین، متخصصان و مداخله گران حوزه طلاق خاکستری شود و بستر لازم را برای انجام اقدامات و مداخلات مؤثر و کارآمد در زمینه طلاق خاکستری ارتقا دهد.
نقش واسطه ای اضطراب سلامت در رابطه بین سواد سلامت و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب سلامت در رابطه بین سواد سلامت و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن ها 334 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سواد سلامت جمعیت شهری ایران، پرسشنامه اضطراب سلامت، پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. یافته ها نشان دادند سواد سلامت و اضطراب مرگ بر کیفیت زندگی تأثیر مستقیم و معنادار دارند، همچنین، سواد سلامت بر اضطراب سلامت و اضطراب مرگ بر اضطراب سلامت اثر مستقیم و معنادار دارد. سواد سلامت و اضطراب مرگ ازطریق میانجی گری اضطراب سلامت بر کیفیت زندگی اثر دارند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به ضرورت ارتقای سطح سواد سلامت برای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان پی برد.
پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در افراد مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی زنجان انجام شد. مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تمامی مردان مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی شهر زنجان در سال 1402 بودند. از این جامعه تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICQ) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه حساسیت طرد(RSQ) داونی و فلدمن (1996)، پرسشنامه مکانیسم های دفاعی(DMQ) اندروز و همکاران (1993) و پرسشنامه عزت نفس جنسی(SSEQ) بازل و رزتال (1996) بود. برای تحلیل داده ها از رگسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که حساسیت طرد ، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی توانستند در سه گام، 24 درصد از واریانس نگرانی از تصویر بدنی مردان را تبیین نمایند (05/0>p). باتوجه به یافته ها می توان مداخلاتی را با هدف بهبود حساسیت به طرد، مکانیزم های دفاعی و عزت نفس جنسی به منظور کاهش نگرانی از تصویر بدنی در مردان طراحی و اجرا نمود.
موضوع روان شناسی اسلامی، چالش ها و افق های پیش رو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و معرفی موضوع روان شناسی اسلامی، چالش ها و افق های پیش رو است. بدین منظور با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به منابع اصیل و دسته اول روان شناسی که به موضوع روان شناسی در هر رویکرد پرداخته اند، مراجعه شد. موضوع از رویکردها یا صاحبان مکاتب روان شناسی استخراج گردید. سپس طبق چهار معیار جهت گیری روان شناختی، جامعیت، برخورداری از عنصر انسجام بخش، و همسویی با اهداف بررسی و به اختصار نقد گردید. در گام دوم به فعالیت های انجام شده در حوزه روان شناسی اسلامی مراجعه و موضوعات پیشنهادی برای روان شناسی اسلامی کشف و بر اساس چهار معیار پیشین بررسی و نقد گردید. در نهایت با رجوع به منابع دست اول اسلامی مانند اسفار ملاصدرا، شفاء بوعلی، آثار علامه مصباح یزدی و کتاب های نوشته شده درباره مبانی روان شناسی اسلامی با نگاهی روان شناختی موضوع روان شناسی اسلامی استخراج و با عنوان «سازمان یافتگی ها، دگرگونی ها، حالت ها و کنش های روان و فرایندهای زیرین آن ها» به عنوان موضوع منتخب برای روان شناسی اسلامی معرفی گردید.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود بر بهبود کارکرد اجتماعی نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود بر بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت استان تهران در سال 1402 بود. در این پژوهش 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروه های آزمایش هر یک طی 8 جلسه تحت مداخله گروهی برنامه درمانی تنظیم هیجان و شفقت درمانی قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان (CASAF؛ پرایس و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که پیش آزمون کارکرد اجتماعی با نمرات پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (05/0>P)، همچنین نتایج دلالت بر این داشت که بین دو درمان در طول زمان تفاوت معناداری وجود نداشت، اما هر یک از درمان ها نسبت به گروه کنترل تغییرات معناداری در کارکرد اجتماعی داشتند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود در روش درمانی کارآمد در بهبود کارکرد اجتماعی نوجوانان بزهکار است.
نقش میانجی درد روانی در رابطه بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی درد روانی در رابطه بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 بودند. 419 نفر به روش دردسترس در این مطالعه مشارکت داشتند و به مقیاس درد روانی اورباخ و میکولینسر (OMMP؛ اورباخ و همکاران، 2003)، مقیاس خودشناسی انسجامی (ISKS؛ قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه اظهارات مربوط به خودآسیبی (ISAS؛ کلونسکی و گلن، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثرمستقیم خودشناسی انسجامی بر رفتارهای خودآسیب رسان به طور منفی معنادار بود؛ در مقابل درد روانی به طور مثبت بر رفتارهای خودآسیب رسان اثر مستقیم داشت. همچنین نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی به طور منفی بر درد روانی اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که درد روانی بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان به طور معنادار نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که خودشناسی انسجامی به صورت مستقیم و با میانجی گری درد روانی بر رفتارهای خودآسیب رسان اثر دارد.
ارائه الگوی مفهومی انسان عامل مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کار موفق: یک پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پدیده کودکان و نوجوانان کار مسئله ای زیستی، روانی و اجتماعی است که در بسیاری از کشورها از جمله ایران به نگرانی جدی تبدیل شده است. بااین حال، غالب پژوهش های انجام شده با نگاه مددکاری اجتماعی و در حوزه توصیف و آسیب شناسی بوده است و مطالعه ای بر توانمندسازی این گروه به منظور غلبه بر محدودیت های محیطی نپرداخته است. باتوجه به جمعیت فزآینده و آسیب های متعدد فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان کار، انجام پژوهش هایی که منجر به توانمندسازی این افراد شود، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی انسان عامل بر اساس تجارب زیسته نوجوانان کار بود. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه شامل 15 نفر از نوجوانان کار موفق ساکن شهر تهران در سال 1402 بودندکه بصورت هدفمند، با مراجعه به مرکز طلوع بی نشان ها، موسسه مهر و ماه و کلینیک مددکاری آل یاسین انتخاب و پس از کسب رضایت و تمایل به شرکت در پژوهش، وارد پژوهش شدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش اشتراوس و کوربین استفاده شد. یافته ها: تحلیل حاصل از داده های مصاحبه به صورت کلی در هفت محور سرمایه های درونی، شرایط نابسامان محیطی، سیستم حمایتی، تجارب یادگیری، راهبردهای انسان گرایانه، طراحی مثبت و عاملانه زندگی و رشد همه جانبه و یکپارچه دسته بندی شد و نهایتاً الگوی مفهومی انسان عامل بر اساس کدهای به دست آمده ترسیم شد. نتیجه گیری: نتایج حاصله ضمن افزایش بینش نسبت به مؤلفه های الگوی انسان عامل زمینه های ایجاد آن، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باهدف ارتقای توانمندی روانشناختی نوجوانان کار شود. بنابراین گروه های اصلی که با این نوجوانان در ارتباط هستند، مانند مشاوران بهزیستی، آموزش های بیشتری درباره مفهوم عاملیت و مؤلفه های آن داشته باشند. همچنین با توجه به اهمیت حمایت محیطی، افزایش حمایت های مالی و عاطفی سازمان ها کمک شایانی به تغییر شرایط این افراد خواهد کرد.
بررسی رابطه رضامندی زوجیت والدین و محبوبیت ایشان در خانواده با احساس خود ارزشمندی و نشاط معنوی فرزند شاغل در مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودارزشمندی پایین در دوران نوجوانی طیفی از مشکلات عاطفی و رفتاری را پیش بینی می کند. به این ترتیب، شناسایی منابع بالقوه تأثیرگذار بر خودارزشمندی نوجوانان مهم است. هدف: هدف پژوهش حاضر الگوی ساختاری بررسی رابطه رضامندی زوجیت والدین و محبوبیت ایشان در خانواده با احساس خود ارزشمندی و نشاط معنوی فرزندان شاغل در مدارس استعدادهای درخشان بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان استعدادهای درخشان شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 320 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضامندی زوجیت افروز (1395)، محبوبت والدین (افروز، 1391)، خودارزشمندی (کروگر و همکاران، 2003) و نشاط معنوی (افروز، 1393) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از ویراست 24 نرم افزار AMOS و نسخه 27 SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین ابعاد رضامندی زوجیت و محبوبیت والدین با ابعاد نشاط معنوی و خودارزشمندی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (05/0 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 38 درصد از واریانس نشاط معنوی توسط رضامندی زوجیت و محبوبیت والدینی تبیین می شود. همچنین 80 درصد از واریانس خودارزشمندی توسط رضامندی زوجیت، محبوبیت والدینی و نشاط معنوی تبیین می شود. به عبارت دیگر رضامندی زوجیت و محبوبیت والدینی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق نشاط معنوی بر خودارزشمندی دانش آموزان اثر مثبت دارند. نتیجه گیری: رضامندی زوجیت و محبت والدین با خودارزشمندی بالاتر نوجوانان مرتبط است. داده ها مقطعی بودند، بنابراین جهت تأثیرات را نمی توان تأیید کرد، اما یافته ها از این ایده حمایت می کنند که رضامندی زوجیت و محبوبیت والدین نزد فرزندان باعث افزایش نشاط و خودارزشمندی نوجوان می شود
بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش اضطراب زایمان
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی در دوران بارداری از مسائلی است که امروزه بسیار موردتوجه قرار دارد. ثابت شده است که از ابتدای بارداری، اضطراب و هیجان های زن باردار تأثیر مستقیمی بر روی جنین و کیفیت زایمان خواهد داشت. در زمینه بررسی میزان اضطراب دوران بارداری و تأثیر آن بر کیفیت زایمان و اضطراب حین زایمان مطالعات اندکی صورت گرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش اضطراب زایمان بود. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 34 نفر از زنان باردار که به مراکز بهداشتی درمانی مشهد مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه اضطراب بارداری وندنبرگ بود؛ که با این پرسشنامه سطح اضطراب اندازه گیری شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش معناداری یافت؛ به عبارت دیگر، آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی اضطراب زایمان را به طور معناداری کاهش داد و توصیه می شود از آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی در جهت کاهش اضطراب زایمان، در مراکز بهداشت و مراکز مشاوره جهت کاهش اضطراب حین زایمان استفاده شود.