مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
طلاق هیجانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده، ساختار انگیزشی و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش بینی طلاق هیجانی زوجین بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن همه زوجین شهر اردبیل به تعداد 75000 نفر بودند که از میان آن ها 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس به پرسشنامه های طلاق هیجانی گاتمن (2008)، پذیرش و عمل ویرایش دوم (2011)، نگرانی های ﺷﺨﺼﯽ (2002) و پرسش نامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (1994) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با به کارگیری آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل ﺷﺪند. برآیندها نشان داد که طلاق هیجانی با انعطاف پذیری روان شناختی، ساختار انگیزشی انطباقی و الگوی ارتباطی گفت وشنود ارتباط منفی و معنی دار و با ساختار انگیزشی غیر انطباقی و الگوی ارتباطی همنوایی ارتباط مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد ۴۵ درصد از واریانس طلاق هیجانی توسط متغیرهای ساختار انگیزشی، الگوهای ارتباطی خانواده و انعطاف پذیری روان شناختی تبیین می شود. با ارائه آموزش های لازم در جهت بهبود الگوهای ارتباطی خانواده، انعطاف پذیری روان شناختی و ساختار انگیزشی انطباقی زوجینی که مشکل طلاق هیجانی دارند یا متقاضی طلاق هستند می توان طلاق هیجانی را کاهش داد.
شناسایی عوامل زمینه ساز طلاق هیجانی در بافتار فرهنگی اجتماعی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه هیجانی بنیادی ترین عامل پیوند زناشویی است و مخرب ترین رابطه، ارتباط نزدیکی است که تهی از صمیمیت و مهرورزی باشد. در عصر حاضر بروز و رشد طلاق هیجانی، اصلی ترین کارکرد خانواده را مختل کرده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل زمینه ساز طلاق هیجانی در بافت اجتماعی فرهنگی شهر کرج انجام شد تا برآیندهای آن بتواند ضمن پیشگیری از گسترش طلاق هیجانی زمینه غنی سازی روابط زناشویی را فراهم آورد. جامعه آماری شامل همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره رازی شهر کرج بود که از آن ها آزمون طلاق هیجانی گاتمن به عمل آمد. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری هدفمند 20 نفر انتخاب شد و تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه با آن ها ادامه یافت. با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری و برای شناسایی عوامل و تحلیل داده ها از فنون «کدگذاری مفاهیم و پی ریزی یک دیدگاه» اشتراوس و کربین استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در کدگذاری باز، به شناسایی عوامل فردی؛ خانوادگی؛ رابطه ای و فرایندی؛ اجتماعی فرهنگی منجر شد. برآیندها نشانگر این است که «عدم مراقبت و عشق ورزی» مقوله محوری الگوی یافته های پژوهش است. با توجه به یافته های پژوهش به مشاوران و روانشناسانی که به فعالیت حرفه ای مشاوره ازدواج و زوج درمانی اشتغال دارند، پیشنهادمی شود که به عوامل زمینه سازی که در این مقاله آمده توجه ویژه ای داشته باشند و به زوج ها مهارت و هنر مراقبت از عشق (احترام، اعتماد، پذیرش، صداقت، وفاداری، تعهد و حمایت) را آموزش دهند.
کارآمدی آموزش الگوی گشتاوری السون بر سبک های دل بستگی و تعارض های زناشویی زوجین در معرض طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق هیجانی مهم ترین عامل ازهم گسیختگی خانواده است که آثار و پیامدهای آن بیشتر از طلاق قانونی است. سبک دل بستگی و تعارض زناشویی از عوامل روانشناسی مؤثر در ایجاد فاصله عاطفی میان زوجین است. سبک های دل بستگی چارچوبی را برای فهم دقیق و بهتر روابط زناشویی و شیوه های مقابله با تعارض فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مدل گشتاوری السون بر سبک های دل بستگی و تعارض های زناشویی در زوجین در معرض طلاق هیجانی بود. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مراجعه کنندگان متقاضی زوج درمانی به کلینیک نیستان در فاصله سال 96- 95، تعداد 16 زوج با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از مصاحبه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (دو گروه 8 زوجی) قرار گرفتند؛ در طول اجرای برنامه، یک زوج از گروه آزمایش خارج شد. قبل و پس از آموزش، پرسشنامه های طلاق هیجانی گاتمن (1995)،سیاهه سبک های دل بستگی کولینزو رید (1990) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1387) اجرا و بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از روش تحلیل کوواریانس بررسی شدند. نتایج تفاوت معناداری را در نمرات تعارض (01/0Sig= و 778/7F=) و رفتارهای مخرب برخاسته از دل بستگی اجتنابی (002/0Sig= و 873/11F = ) و اضطرابی/ دوسوگرا (0001/0Sig= و 611/23F = ) بین دو گروه نشان دادند اما در متغیر دل بستگی ایمن (123/0Sig= و 549/2F=) تفاوت معناداری ایجاد نکرد (05/0 p<). بر اساس یافته ها، این روش به نظر می رسد در کاهش رفتارهای متعارض زناشویی و نیز رفتارهای برخاسته از سبک های دل بستگی ناایمن اثربخش باشد.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق هیجانی بین زن و شوهر و عدم رابطه مناسب با خانواده همسر، می تواند باعث بروز طلاق شود؛ ازاین رو ضروری است روش هایی برای بهبود طلاق هیجانی و رابطه با خانواده همسر یافت شود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش میزان طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران مراجعه کننده به مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی کرج در سال 97 بودند. نمونه موردمطالعه شامل 12 زن و شوهر (24 نفر) بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش در مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی در سال 97 تحت زوج درمانی متمرکز بر هیجان قرار گرفتند. از مقیاس طلاق هیجانی (EDS) و بررسی کیفیت رابطه با خانواده همسر برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به غیراز کیفیت رابطه زن و شوهر با خانواده اصلی (053/0 F= ، 820/0 P-value = )، بین گروه آزمایش و کنترل در طلاق هیجانی (56/92 F= ، 001/0 P-value = )، و سایر ابعاد کیفیت رابطه با خانواده همسر (05/0 p<) تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های این پژوهش، زوج درمانی متمرکز بر هیجان می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر در مشاوره های زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده بر طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده ازجمله روش های ارزشمند و شواهد محوری است که توسط پژوهش های فراوانی موردحمایت قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده در طلاق هیجانی زوجین شهر مراغه است. جامعه آماری پژوهش شامل 98 نفر از همسران مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی انجمن روانشناسی امید مراغه در سال 98 بودند. نمونه پژوهش سه زوج بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در درمان شرکت داده شدند. روش پژوهش حاضر، آزمایشی تک موردی از نوع خطوط چندگانه پلکانی بود و از مقیاس طلاق هیجان گاتمن (1994)، استفاده شد. پروتکل درمانی طی 16 جلسه اجرا شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها نشان داد زوج درمانی در پایان درمان، منجر به کاهش.33 /56% طلاق هیجانی در زوج اول (56/33 درصد بهبودی)، 53/1% در زوج دوم (53/1 درصد بهبودی) و 72% در زوج سوم (72 درصد بهبودی) شد. شاخص تغییر پایا برابر با 63 /4 به دست آمد. این مقدار شاخص تغییر پایا نشان می دهد، کاهش طلاق هیجانی هر 6 نفر ازنظر بالینی معنادار است. نتایج سه ماه پیگیری نشان داد که این نتایج تقریباً ثابت ماندند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده بر کاهش طلاق هیجانی در کوتاه مدت و هم در بلندمدت در زوجین با مشکل طلاق هیجانی در شهر مراغه از کارایی لازم برخوردار است و زوج درمانگران می توانند از این مدل در کار با زوجین به منظور افزایش صمیمیت هیجانی در شهر مراغه استفاده کنند.
اثربخشی بخشایش درمانگری بر طلاق هیجانی همسران خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های درمانی کارآمد بخشایش درمانگری است که در ادبیات مشاوره و روان درمانی کمتر موردتوجه قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بخشایش درمانگری بر طلاق هیجانی، همسران خیانت دیده شهرستان نکا بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون گروه گواه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه همسران خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره ندای زندگی و ققنوس شهرستان نکا در سال 1399 که دربرگیرنده 124 نفر بود. از میان آن ها 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گنجانده شدند. شرکت کننده ها، پرسشنامه طلاق هیجانی Gottman, Gottman, and Silver (1995)را در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) تکمیل کردند. به گروه آزمایش 7 جلسه آموزش بخشایش درمانگری برای زمانی برابر 120 دقیقه (یک جلسه در هفته) ارائه شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که میان میانگین نمرات طلاق هیجانی 65/92 در سطح معنی داری 001/0 در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش بخشایش درمانگری در کاهش طلاق هیجانی اثربخش است؛ بنابراین، به مشاورین و درمانگران استفاده از روش بخشایش درمانگری در مراکز مشاوره خانواده برای بهبود روابط زناشویی همسران خیانت دیده پیشنهاد می شود.
مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، تدوین مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 192 زوج (384 نفر) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق هیجانی Gottman (1999) ، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی Guardia, Deci and Ryan's (2000) باورهای فراشناختی Wells (1997) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر Harper and Figuerres (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 47/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 24/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، همچنین تأثیرمستقیم ادراک رفتارهای فداکارانه بر طلاق هیجانی برابر 58/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق هیجانی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و باورهای فراشناختی را افزایش داد.