فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Considering the recent change in teaching methods from teacher-centered to student-centered, and the existence of a gap in student-centered education models, this research aimed to design a reverse learning model and investigate the effectiveness of the resulted educational program on the academic engagement and the sense of belonging to the school of the senior high school students. The research was developmental in nature, with a sequential exploratory mixed-method design adopting meta-synthesis and quasi-experimental approach. The research scope included all scientific articles and documents published from 2011 to 2021. The validity of the articles was checked via the CASP, the validity and reliability of the meta-synthesis was checked by the Laushe and the Scott’s pi tests respectively. Finally, to implement the educational intervention, 40 male and female senior high school students of Bukan were selected by standardized random sampling method and assigned to two groups of experimental and control. The research instruments included Rio's academic engagement questionnaire (2013), Brown and Evans' (2002) sense of belonging to school questionnaire as well as the researcher designed reverse learning package. Based on the meta-synthesis of the related studies, 4 categories, 8 concepts, and 23 codes for reverse learning were discovered, labeled, and confirmed based on which, a training package was designed and implemented in 10 sessions of 45 minutes. The results showed that reverse learning model has a positive and significant effect on students' academic engagement and belonging to school (sig<0.05).
اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
255 - 286
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی رویکرد مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در شهر مرند بود که از سال 1396 تا 1401 در اداره بهزیستی برای فرزندان خود پرونده معلولیت داشتند و تعداد 30 نفر از آن ها که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش رویکرد مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها به وسیله مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994) و احساس انسجام آنتونوسکی (1987) در سه مرحله ارزیابی جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام اثربخش بوده است (05/0P<). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی هیجانی و احساس انسجام مادران دارای فرزند کم توان ذهنی پایدار بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره می توانند به منظور کاهش ناگویی هیجانی و افزایش احساس انسجام مراقبان فرزندان کم توان ذهنی از برنامه های آموزشی مبتنی بر رویکرد شفقت استفاده نمایند.
واکاوی چالش های اساسی آموزش روش تحقیق در رشته های علوم تربیتی و روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های عمده در آموزش روش تحقیق در رشته های علوم تربیتی و روانشناسی است. این پژوهش با رویکردی کیفی مبتنی بر تحلیل تم و با استفاده از ابزار مصاحبه انجام شد. در این پژوهش بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند، با 20 نفر از اساتید و صاحب نظران روش تحقیق کشور در رشته های روانشناسی و علوم تربیتی، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. داده ها از طریق تحلیل تم و بر اساس شش مرحله ای که برون و کلارک (2006) پیشنهاد دادند (آشنایی با داده ها، تولید کد های اولیه، جستجو برای تم ها، بازنگری تم ها، تعریف و نام گذاری تم ها و تهیه گزارش) مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل مصاحبه ها نشان داد چالش های اساسی در آموزش روش تحقیق در رشته های علوم تربیتی و روانشناسی را می توان در سه حیطه ی کلی برنامه درسی، عناصر نقش آفرین در برنامه ی درسی و مشکلات ساختاری قرار داد. برنامه ی درسی مضامینی از قبیل درس و تعداد واحدها، محتوا و منابع، تدریس و ارزشیابی را شامل می شود. عناصر نقش آفرین شامل دانشجو و استاد است، و جنبه های ساختاری گسترش بی رویه ی آموزش عالی و الزامات و زیرساخت ها را در برمی گیرد.
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علا ئم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت . روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستان های شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار به دست آمد، به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناخت درمانی، گروه شفقت درمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینان جویی تفاوت معنادار وجود داشت. به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پس آزمون و مرحله پیگیری گروه های مداخله پایین تر از گروه های کنترل بود . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، به نظر می رسد اعمال مداخله های فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران می شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیب اله، 1393) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناسایی هیجان ها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی معنا درمانی بر اضطراب کرونا وسرسختی روان شناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی معنادرمانی بر اضطراب کرونا و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ازاد اردبیل در سال 1400بود. از جامعه مذکور 30 دانشجو به شیوه نمونه گیری هدفمندبا معیار کسب بالاترین نمره از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس و اضطراب کرونا و پایین ترین نمره از مقیاس سرسختی روان شناختی انتخاب، در دو گروه (15نفره) کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8هفته و هرجلسه 75دقیقه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند و پس آزمون پس از خاتمه جلسات، مرحله پیگیری هم دو ماه بعد انجام شد.در این مدت گروه کنترل، مداخله ی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقی اس افسردگی، اضطراب، استرس لاوبیوند، اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران و سرسختی روان شناختی لانگ و گولت بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و بونفرنی استفاده شد نتایج نشان داد که معنادرمانی بر کاهش اضطراب بیماری کرونا و افزایش سرسختی روان شناختی تاثیر معنی دار دارد. بنابراین روان شناسان می توانند در جهت بهبود متغیرهای پژوهش از این مداخله استفاده نمایند
نقش میانجی جهت گیری مذهبی در ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 130
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی جهت گیری مذهبی در ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگسالان 20 سال به بالا شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 480 شرکت کننده از طریق فراخوان اینترنتی شرکت کردند. ابزارها مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و راس پاسخ دادند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد همبستگی منفی معنی داری بین تنظیم شناختی هیجان سازگارانه با اضطراب کرونا و همبستگی مثبت معنی داری بین تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه و اضطراب کرونا وجود داشت. همچنین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق جهت گیری مذهبی بیرونی و دورنی با اضطراب کرونا، رابطه معنی داری داشتند. شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازندگی مطلوب مدل بود. بنابراین اضطراب کرونا متاثر از تنظیم شناختی هیجان و با نقش میانجی جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی بود. از این یافته می توان برای طراحی مداخله جهت کاهش اضطراب در بزرگسالان در هنگام شیوع بیماری های واگیردار استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر حافظه کاری دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
129 - 158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چندحسی بر حافظه کاری دانش آموزان پایه سوم با اختلال ریاضی انجام گرفته است. این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان پایه سوم با اختلال ریاضی مراجعه کننده به مرکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری آموزش وپرورش سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 45 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به تصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی ندید. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1983) بود و داده ها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر حافظه کاری بود. همچنین اثربخشی روش یادگیری مغزمحور هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چندحسی بود (05/0>P). بر همین اساس می توان از این دو روش در جهت ترمیم مشکلات حافظه کاری دانش آموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.
اثربخشی بازی مشترک والد و کودک بر کاهش تکانشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
225 - 254
حوزههای تخصصی:
بعضاً وجود رفتارهای تکانشی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی باعث می گردد تا مشکلات اجتماعی در آنان افزایش یابد؛ که میزان تعامل با والد، می تواند موجب افزایش توانمندی های آنان گردد. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بازی مشترک والد و کودک بر کاهش تکانشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام پذیرفت. در این پژوهش از روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد و جامعه آماری آن را تمامی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر بجنورد و مادران آن ها در سال 1401 تشکیل دادند؛ که 30 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جای دهی شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون، شامل مقیاس تکانشگری بارت (1995) و مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) به اجرا درآمد و گروه آزمایش به مدت 8 جلسه دوساعته به صورت هفتگی تحت بازی مشترک والد و کودک قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه مجدداً پس آزمون را تکمیل نموده و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، بازی مشترک والد و کودک در کاهش تکانشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که می توان از بازی مشترک والد و کودک در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی استفاده نمود.
Comparing the Amount and Type of Cheating in Online and Face-to-face Exams(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During the Coronavirus pandemic, online classes and exams became popular to protect people's health. Despite the benefits, there were security issues and exam cheating. This research was conducted with the aim of comparing the amount and type of cheating in online and face-to-face exams using a qualitative method. The statistical population was all male and female students of the sixth grade of Pirbakran city in the academic year 2021-2022. In this research, a mixed rural school was selected using available sampling method and a structured face-to-face interview was conducted with all 14 sixth-grade students of the school. The interview questions were written and checked in MAXQDA software version 2020. From the analysis of the interviews, it was concluded that the rate of student cheating in online tests is much higher than that in face-to-face tests. The most common methods of cheating in online tests are the use of textbooks, the help of classmates, and the use of the Internet. Also, the most common method of cheating in face-to-face exams was the help of a classmate, and they considered the objective questions in the exams to be one of the important reasons for the ease of cheating. According to the findings of the research, the exams should be held in person as much as possible. In order to reduce cheating in the design of face-to-face and online tests, it is better to use more conceptual, in-depth and descriptive questions not published on the Internet browser; design different questions for students and explain the importance of studying and the negative points of cheating for students; replace four-choice questions with explanatory questions; increase the distance between the students in the face-to-face exam and control to prevent the presence of embedded fraud; not to answer the questions by the invigilators, and check students' pockets and hands in order to prevent cheating and avoid providing them with multiple draft sheets.
اثربخشی برنامۀ آموزش تاب آوری روان شناختی بر رفتارهای سلامت و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
371 - 386
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن اثربخشـی برنامـه آمـوزش تـابآوری روانشـناختی بـر رفتارهـای سـلامت و بهزیسـتی روانشـناختی در دانشـجویان انجـام شـد. در ایـن پژوهـش تمامتجربـی بـا طـرح پیشآزمـون _ پسآزمـون بـا گـروه کنتـرل و همـراه بـا پیگیـری، 60 دانشـجو در دو گـروه آزمایـش (30 نفـر) و کنتـرل (30 نفـر) قبـل و بعـد از آمـوزش بـه نیمـرخ سـبک زندگـی ارتقادهنـده سـلامت ـ نسـخه تجدیدنظرشـده دوم (والکـر، سیچریسـت و پنـدر، 1995) و نسـخه کوتـاه مقیاسهـای بهزیسـتی روانشـناختی (ریـف، 1989) پاسـخ دادنـد. از طریـق 10 جلسـه و هـر جلسـه دو سـاعت، برنامـه آمـوزش تـابآوری روانشـناختی بـه شـیوه گروهـی بـرای گـروه آزمایـش اجـرا شـد. نتایـج تحلیـل واریانـس مختلـط سـاده نشـان داد بسـته آمـوزش تـابآوری روانشـناختی در افزایـش رفتارهـای سـبک زندگـی سـلامتمحور شـامل مسـیٔولیتپذیری بـرای سـلامت فـردی، فعالیـت جسـمانی، تغذیـه، تحـول معنـوی، روابـط بینفـردی و مدیریـت تنیدگـی و مقیاسهـای بهزیسـتی روانشـناختی شـامل اسـتقلال عمـل، تسـلط محیطـی، تحـول فـردی، ارتبـاط مثبـت بـا دیگـران، هدفمنـدی در زندگـی و پذیـرش خـود، موثـر بـود. بـر اسـاس نتایـج ایـن پژوهـش میتـوان دریافـت تـلاش بـرای تغذیـه سـرمایه روانشـناختی و بسـط منابـع روانـی و اجتماعـی دانشـجویان از طریـق کاهـش برخـی مدلهـای تفکـر سـازشنایافته ماننـد شخصیسـازی، تفکـر سـیاه/ســفید، بیشتعمیمدهــی و همچنیــن، پربارســازی مهارتهــای رابطــه بینفــردی در مشــارکتکنندگان، مصونیــت روانــی آنهــا را موجــب میشــود.
پیش بینی خلاقیت دانش آموزان بر اساس اعتماد به نفس و ویژگی های شخصیتی آن ها (مطالعه موردی: دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر پارس آباد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی توان پیش بینی خلاقیت دانش آموزان بر اساس اعتماد به نفس و ویژگی های شخصیتی آن ها می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع پسر متوسطه اول پارس آباد در سال تحصیلی 1402-1401 است که تعداد آن ها 4256 نفر می باشد. براساس جدول نمونه گیری مورگان و به روش خوشه ای چندمرحله ای تعداد 352 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سنجش خلاقیت تورنس (1979)، اعتماد به نفس آیزنک (1976)، ویژگی های شخصیتی باس و همکاران (1975) بودند. در نهایت برای بررسی فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که به ازای هر واحد افزایش در نمرات اعتماد به نفس، خلاقیت دانش آموزان 322/0 واحد افزایش می یابد و همچنین به ازای هر واحد افزایش در نمرات ویژگی های شخصیتی، خلاقیت دانش آموزان 276/0 واحد افزایش می یابد. بنابراین در مراکز مشاوره آموزش و پرورش می توان در جهت بهبود خلاقیت دانش آموزان، آموزش های لازم جهت غلبه بر پایین بودن اعتماد به نفس و بهبود ویژگی های شخصیتی را ارائه داد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس روابط والد- فرزند با میانجی گری ذهن آگاهی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
192-183
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین کیفیت روابط والد-فرزند و رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر دوره اول و دوم متوسطه مدارس دولتی رشت در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 215 نفر، به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایران (IARS) علی زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، مقیاس ارزیابی رابطه والد– فرزند (PCRS) مارک و همکاران (1983)، و فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) والش و همکاران (2006) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم کیفیت ارتباط با پدر و مادر بر رفتارهای پرخطر و ذهن آگاهی معنادار بود؛ نتایج دیگری نشان داد که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود (05/0>P). همچنین مشخص شد نقش میانجی ذهن آگاهی بین کیفیت روابط پدر و مادر بر رفتارهای پرخطر معنادار بود (05/0>P)؛ در واقع متغیر ذهن آگاهی بین کیفیت روابط والد-فرزند و رفتارهای پرخطر نقش میانجی جزئی دارد. مدل پیشنهادی پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که کیفیت تعامل والد- فرزند می تواند منجر به افزایش ذهن اگاهی در نوجوانان شده و در نتیجه به عنوان یک عامل محافظتی در برابر رفتارهای پرخطر در نظر گرفته شود.
تغییرات عو امل فردی، درون زوجی و برون زوجی مؤثر در ازدواج (1357 تا 1401) از نگاه متخصصین زوج درمانگر: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۸۵-۴۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه بندی شدند. یافته ها: تحلیل تجربه حرفه ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه های اجتماعی، رسانه ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست گذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می رسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
جایگاه پدر در خانواده در آموزه های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزشگاه آغازین هر فردی، خانه و خانواده است. سال های نخست تربیت به خاطر نقشی که در ساختار جسمانی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی دار بسیار حائز اهمیت است و از این جهت نقش خانواده در آن روشن می گردد. و پدر به عنوان یکی از ارکان خانواده امری فاقد جایگزین است. و کودک نخستین درس محبت و دوستی، و بغض و دشمنی را در خانه فرا می گیرد. در خانواده نقش پدر بسیار برجسته است، او مسئول اصلی تربیت شایسته فرزندان است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیتی پدر در آموزه های نهج البلاغه است. روش: پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده های کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کتاب نهج البلاغه و بیانات حضرت علی (علیه السلام) در حوزه نقش پدر در تربیت فرزند است. در این راستا به منظور تحلیل نهج البلاغه، از روش تحلیل محتوای کیفی به وسیله ی ابزار پژوهش نرم افزار ATLAS.ti استفاده شده است . کد گذاری، طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی به وسیله ی نرم افزار صورت گرفته و در مجموع بعداز جمع آوری گزاره های نهج البلاغه مرتبط با موضوع پژوهش، کد گذاری آن ها به روش کدگذاری باز انجام شده است. در مجموع تعداد 571 کد با موضوع تربیت و پدر استخراج شد که 53 عدد آن ها مربوط به کدهای تربیت و پدر است. برای کدبندی کتاب نهج البلاغه از ترجمه ی مرحوم دشتی استفاده شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که. پدر در تربیت کودک و نوجوان بنا بر علاقه ای که به او دارد باید کودک را نصیحت و توصیه کند و آداب اخلاق، خودسازی، تربیت نفس، سیر و سلوک الی الله را آموزش دهد که کودک از هوا و هوس بپرهیزد، سرگرمی های غافل کننده را از خود دور کند و به دور از تعصب و سهل انگاری به سفر آخرت فکر کند. پدر با مواظبت از فرزندان باید آن ها را به تقوای الهی دعوت کند، روح شان را با پند و نصیحت صیقل دهد؛ چون بدون ذکر نام خداوند و بدون اتکا به تربیت الهی، خانه ی قلب ویران و انسان در قعر چاه گرفتار می شود. نتیجه گیری: بنابراین پدر باید فرزندان را به راه راست هدایت کرده و در این مسیر راهنمایانی را که مورد اعتماد و آگاه هستند معرفی نماید. چون انسان در هر حالتی نیاز به راهنمای دلسوز و مدبر دارد.
بررسی نقش میانجی گری سبک دلبستگی در رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
589 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سبک های دلبستگی در رابطه بین صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین بود. روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین شاغل در ادارات خصوصی منطقه 7 تهران در سال 1401 بود. از میان این افراد به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 زوج (200 نفر) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز (1996)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون (1983) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که صمیمیت زناشویی یا تمایزیافتگی زوجین رابطه مستقیم دارد. همچنین نتایج نشان داد که سبک دلبستگی در رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین نقش تعدیل کننده دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن می تواند موجب تقویت رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین شود. همچنین سبک دلبستگی ناایمن می تواند موجب تضعیف رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر می باشد. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود. نمونه شامل 30 زن دارای اختلال اضطراب فراگیر بودند که با آزمون اضطراب فراگیر و دارا بودن ملاک های ورودی به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای؛ ""مقیاس تحمل پریشانی"، "پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان" و "مقیاس اضطراب فراگیر"، استفاده شد. گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد و یک دوره پیگیری بعد از سه ماه انجام گرفت. داده های جمع آوری شده در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد به صورت معنادار تحمل پریشانی را بالا برده، راهبردهای انطباقی تنطیم شناختی هیجان را به صورت معنادار افزایش و راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی را به صورت معنادارکاهش داده است و اختلاف معنا داری در هر دو متغیر بین پیش آزمون و پس آزمون و همچنین بین پیش آزمون و دوره پیگیری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر تاثیر می گذارد و تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان را در آنها بهبود می بخشد. توصیه می شود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر به کار گرفته شود.
Even Wonder Woman Couldn’t Do It All: The Impacts of Superwoman Syndrome on Women with Incarcerated Partners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
143 - 155
حوزههای تخصصی:
Incarceration affects approximately 2 million individuals, with about half the male population reporting they are in an intimate relationship; causing non-incarcerated partners to experience various stressors and challenges. Specific to women, there is a phenomenon called “Superwoman Syndrome,” which refers to various the roles women take on such as caregiver, partner, career woman, and breadwinner. This may lead to higher rates of stress and dissatisfaction, decreased family functioning, and dysfunctional patterns. This can also exacerbate feelings of resentment, dissatisfaction, and inundation, proliferating into negative feelings towards the family unit. Partner incarceration can exasperate these impacts, leading to higher rates of stress and other mental health concerns. Our goal is to address the lacunae in literature regarding the social, emotional, financial, and systemic needs of females with incarcerated partners, through advocacy of policy changes. Further, empirical exploration and research into this population can help to mitigate some of the negative effects, and produce better outcomes for both individual women, and their families.
رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
83 - 101
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبک های حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبک های حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبک های حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبک های حل مسئله بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارت های حل مسئله، نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل کودکان دارای اختلال نقص توجه در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 کودک در محدوده سنی 8 تا 11 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مراکز مشاوره شهر شیراز انتخاب شدند. سپس در دو گروه 12 نفری گواه و 12 نفری آزمایشی به صورت تصادفی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی، الکترود آند روی ناحیه FP1 و الکترود کاتد روی کتف دست راست قرار گرفت و به وسیله کش بر روی سر محکم شد. در هر جلسه، جریان الکتریکی به طور مستقیم، با شدت 1 میلی آمپر به مدت 30 دقیقه برای هر آزمودنی انجام گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز در گروه آزمایشی، 10 جلسه در طول سه هفته بود. پس از اتمام جلسات مداخله، به منظور اجرای پس آزمون، مجدداً ثبت EEG و آزمون استروپ برای هر دو گروه گواه و آزمایشی اجرا شد. سپس هر دو گروه از نظر میزان توجه انتخابی و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند. داده های آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 01/0p< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجه مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که اثر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (tDCS) در گروه آزمایشی معنی دار است. لذا به نظر می رسد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه انتخابی و کاهش نسبت تتا/ بتا در ناحیه CZ کودکان دارای اختلال نقص توجه تأثیرگذار است.