مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
باور انگیزشی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تکنیک های مختلف پرورش خلاقیت ریاضی بر باور انگیزشی و شناختی در درس ریاضی دانش آموزان دختر انجام گردید. در این پژوهش، از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه استفاده گردید. جامعه آماری کل دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر مشهد بودند. 40 دانش آموز به صورت نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جایگزین گردیدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسش نامه الگوهای یادگیری سازشی (میدلتن و میگلی، 1997) بود که متشکل از خرده مقیاس های خودکارآمدی ریاضی (باور انگیزشی) و مشغولیت شناختی (باور شناختی) در درس ریاضی بود. ابتدا پرسش نامه الگوهای یادگیری سازشی به عنوان پیش آزمون بر روی کلیه آزمودنی ها اجرا گردید، پس از آن برنامه پرورش خلاقیت ریاضی بر روی گروه آزمایش اجرا شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزشی بار دیگر پرسش نامه الگوهای یادگیری سازشی به عنوان پس آزمون بر روی کلیه آزمودنی ها اجرا گردید. داده ها در نرم افزار spss وارد شد و با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی شغلی و مشغولیت تحصیلی در دو گروه کنترل و آزمایش نشان داد که عملکرد ریاضی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معنی داری یافت. بنابراین پرورش خلاقیت ریاضی تاثیر معنی داری بر بهبود خودکارآمدی ریاضی و مشغولیت شناختی دانش آموزان در درس ریاضی داشت. لذا پیشنهاد می شود در طراحی محتوای دوره های آموزشی، به منظور بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان، تکنیک های مختلف پرورش خلاقیت به خوبی گنجانده شوند.
رابطه سبک های ارتباطی معلمان با خلاقیت شناختی دانش آموزان بر اساس باورهای شناختی و انگیزشی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مدرسه و سیستم های آموزشی، به ویژه معلمان و چگونگی ارتباط آنان در پرورش خلاقیت شناختی دانش آموزان، قابل تعمق و بررسی است. پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبک های ارتباطی معلم (کنترلی در مقابل تأیید خودپیروی) با خلاقیت دانش آموزان پرداخت. شرکت کنندگان این پژوهش 300 نفر از دانش-آموز پسر کلاس سوم مقطع ابتدایی شهرستان شیراز بودند که به شیوه نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه جوّ یادگیری (LCQ)، ادراک کنترل دانش آموز (SPOCQ)، خودتنظیم گری تحصیلی دانش آموز (SRQ-A) و سنجش عملیاتی خلاقیت آمابیل (CAT) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که سبک ارتباطی تأیید خودپیروی توسط معلم رابطه مستقیم و غیرمستقیم با خلاقیت دانش آموزان دارد. به ویژه رابطه اصلی این الگو با باورهای تلاش، توانایی و دیگران بود. از سوی دیگر سبک ارتباطی کنترلی از طریق باورهای کنترلی با خلاقیت دانش آموزان رابطه منفی دارد. در نهایت، باورهای انگیزشی خودپیروی پیش بینی کننده مثبت و معنادار و باورهای انگیزشی کنترلی پیش بینی کننده منفی و معنادار خلاقیت بودند. این پژوهش، نقش معلم بر خلاقیت را از طریق متغیرهای واسطه ای باورهای انگیزشی و شناختی تأیید می کند.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی براساس باورهای خود کارآمدی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی و رشته تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های شناختی-اجتماعی انگیزش و پیشرفت تحصیلی برنقش متقابل متغیرهای شخصی و بافتی در عملکرد تحصیلی تاکید دارند. دراین پژوهش خودکارآمدی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده به عنوان دو متغیر مهم شخصی و بافتی موثر در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مورد مطالعه قرارگرفته اند. 500 نفر از دانش آموزان دختر در رشته های ریاضی- فیزیک و علوم انسانی از دبیرستان های شهر تهران انتخاب و مطالعه شدند. جهت ارزیابی خودکارآمدی دانش آموزان از خرده مقیاس باورهای خودکارآمدی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) استفاده شد، میزان تحصیلات، شغل والدین و درآمد خانواده نیز به عنوان شاخص های وضعیت اجتماعی-اقتصادی دانش آموزان مدنظر قرارگرفت. معدل دانش آموزان در دروس اختصاصی آنها در پایان سال تحصیلی نیز به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آنان درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی و رشته تحصیلی نقش معنادار در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند، درحالی که تحصیلات و شغل پدر نمی توانند به طور معنادار پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند. همچنین مشاهده شد که خودکارآمدی و شغل مادر پیش بینی کننده های معناداری از پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان هستند.
بررسی رابطه باورهای انگیزشی با تجربه فراشناختی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تنکابن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای انگیزشی با تجربه فراشناختی دانش آموزان دوره اول ابتدایی اجرا گردید. این پژوهش از نوع کاربردی است که با طرح پژوهشی همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تنکابن که در مراکز آموزشی شهر تنکابن در سال تحصیلی 1397-1398مشغول به تحصیل بوده اند. که ازتعداد1200 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 278 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار spss انجام گردید. نتایج نشان داد که بین باورهای انگیزشی با تجربه فراشناختی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد هم چنین بعد از بررسی رگرسیون مشخص شد برخی از مولفه های باورهای انگیزشی توان پیش بینی تجربه فراشناختی را دارد.
اثر بخشی باور/جهت انگیزشی و خلاقیت شناختی/شخصیتی بر ارتقاء پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
165 - 188
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی باور/جهت انگیزشی و خلاقیت شناختی/شخصیتی بر ارتقاء پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهشی، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با یک گروه گواه (بدون دوره پیگیری) بود؛ که جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه یازدهم دبیرستان های شهرتهران در سال تحصیلی98-97 بودند؛ که از میان آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب و به پرسشنامه های باور انگیزشی پینتریچ و دی گروت (1990)، جهت گیری انگیزشی والرند (1992)، خلاقیت شناختی تورنس (فرم ب، 1993) و خلاقیت شخصیتی عابدی (1372) در دو مرحله پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد متغیرهای باور و جهت انگیزشی و خلاقیت شخصیتی در سطح (0/05> P)، خلاقیت شناختی و معدل در سطح (0/01> P) در بین گروه گواه و آزمایش دارای تفاوت معنادار است. نتایج حاکی از آن است که مداخلات آموزشی باعث ارتقاء پیشرفت تحصیلی شده است در نتیجه مدارس با بکارگیری برنامه های مداخلات آموزشی می توانند به ارتقاء پیشرفت تحصیلی دست یابند.
طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی و تأثیر آن در باورهای انگیزشی دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی و بررسی تأثیر آن در باورانگیزشی دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسر متوسطه اول و دوم شاهد شهرستان زاهدان انجام گرفت. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل800 نفر دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسردوره اول و دوم متوسطه شاهد شهر زاهدان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آنها 60 دانش آموز (30 دختر، 30 پسر) به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر پسر و 15 نفر دختر ) و دو گروه کنترل(15 پسر و 15 نفر دختر) تقسیم شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی والرند (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت معنی-داری بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در متغیر باورانگیزشی وجود دارد. (001/0P< ) و در نتیجه، میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش، در متغیر باور انگیزشی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است که می تواند ناشی از طراحی و اجرای برنامه آموزش خودتنظیمی محقق باشد. با توجه به نتایج اینگونه استنباط میشود که سازمان ها و مراکز دولتی و خصوصی متولی آموزش و پرورش دانش آموزان از این برنامه آموزش خودتنظیمی جهت افزایش باور انگیزشی در قالب کلاسها و کارگاه های آموزشی خود می توانند استفاده نمایند.
طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی و تأثیر آن در انگیزش تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی و بررسی تأثیر آن در انگیزش تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسر دبیرستان های شاهد شهرستان زاهدان انجام گرفت. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسر دبیرستا نهای شاهد شهر زاهدان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آنها 60 دانش آموز (30 دختر، 30 پسر) به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر پسر و 15 نفر دختر ) و دو گروه کنترل(15 پسر و 15 نفر دختر) تقسیم شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی والرند (1989) و باورهای انگیزشی پینتریچ و دیگروت (1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مانکوا و بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در متغیرهای انگیزش تحصیلی و باورهای انگیزشی وجود دارد. (001/0P< ) و در نتیجه، میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش، در متغیر انگیزش تحصیلی و باورهای انگیزشی، به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است که می تواند ناشی از طراحی و اجرای برنامه آموزش خودتنظیمی محقق باشد. با توجه به نتایج این گونه استنباط می شود که طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی جهت افزایش انگیزش تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شود.