مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دیابت نوع 2
حوزه های تخصصی:
از آنجائی که بخش عمدهای از درمان دیابت در منزل انجام میشود، خانواده نقش مهمی در مراقبت از این بیماران دارند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط حمایت خانواده و کنترل قندخون در سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود و تعداد 150 نفر از سالمندان مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به انستیتو غدد درونریز و متابولیسم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران جامعه این پژوهش را تشکیل دادند. نمونهگیری به صورت غیر تصادفی و دردسترس بود. پرسشنامه مورد استفاده شامل سه بخش مشخصات دموگرافیکی نمونهها، تعیین میزان هموگلوبینگلیکوزیله و تعیین میزان حمایت دریافتی و درک شده بیماران از جانب خانواده با استفاده از ابزار استاندارد "حمایت اجتماعی از بیماران دیابتی - مختص خانواده"بود. دادهها با استفاده از آزمون آماری کایدو و پیرسون از طریق نرم افزار SPSS version-15 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج ارتباط آماری معنیداری را بین حمایت خانواده و کنترل قندخون نشان داد ( r=- 0/56, p< 0/0001 ). همچنین یافتهها نشاندهنده وجود ارتباط معنیدار بین حمایت خانواده و متغیرهای جنس و وضعیت تاهل ( p< 0/0001 ) بود. کنترل قند خون نیز با وضعیت تاهل ( p=0/02 ) ، وضعیت اقتصادی ( p=0/04 ) و سطح تحصیلات ( p=0/05 ) ارتباط معنیداری داشت.نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش تاکید مجددی بر نقش حمایت خانواده در بهبود سطح سلامت سالمندان بود. براساس یافتههای این پژوهش طرح مداخلات پرستاری خانواده محور و مشارکت تمامی اعضاء خانواده در مراقبت از سالمندان مبتلا به دیابت پیشنهاد میشود.
اثر تمرینات هوازی بر کنترل گلوکز خون ، آمادگی قلبی - تنفسی و عوامل خطرزای مرتبط با بیماریهای قلبی عروقی در بیماران دیابتی خفیف و شدید غیر وابسته به انسولین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تغییرات حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، گلوکز خون، انسولین پلاسما و نیمرخ لیپدهای سرم در دو گروه از بیماران دیابتی نوع 2 پس از 8 هفته تمرین هوازی مقایسه شده است. 24 آزمودنی مرد مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سن 7.8±46.9 سال، قد 5.5±165 سانتی متر، توده بدن 12.2±73.5 کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 6.5±40.3 میلی لیتر، کیلوگرم در دقیقه (انحراف معیار±میانگین) در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها به دو گروه قند خون بالاتر از 180 میلی گرم بر دسی لیتر (HG) و قند خون پایین تر از 180 میلی گرم بر دسی لیتر (LG) تقسیم شدند. بعد از اندازه گیریهای اولیه، برنامه تمرینات به شرح زیر اجرا شد: 10 دقیقه گرم کردن، 30 دقیقه رکاب زدن روی دوچرخه با شدت 70-60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، و 10 دقیقه سرد کردن، 3 نوبت در هفته و به مدت 8 هفته. حداکثر اکسیژن مصرفی در 19 آزمودنی موفق در اتمام دوره تمرینات، به طور معنی داری (در هر دو گروه) افزایش یافت (0.05>p). غلظت گلوکز خون به طور معنی داری در گروه HG کاهش یافت (0.05>p)، اما این کاهش در گروه LG از لحاظ آماری معنی دار نبود. پس از دوره تمرینات، در سطوح کلسترول تام (TC)، لیپوپروتیین کم چگال (LDL)، و تری گلیسرید (TG) تغییرات معنی داری در هر دو گروه ایجاد نشد. مقدار لیپوپروتیین پرچگال (HDL) در گروه HG افزایش یافت (0.05>p)، اما در گروه LG این افزایش معنی دار نبود. وزن بدن، شاخص توده بدن (BMI) و درصد چربی بدن به طور معنی داری در هر دو گروه کاهش یافت (0.05>p). با مقایسه تغییرات به دست آمده در پارامترهای فیزیولوژیکی، مشخص شد که بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود ندارد. از نتایج این تحقیق چنین نتیجه گیری می شود که 8 هفته تمرینات بدنی به بهبود کنترل گلوکز خون، ترکیب لیپیدهای سرم، آمادگی قلبی - تنفسی و ترکیب بدنی مردان دیابتی نوع 2 می انجامد و غالبا این تغییرات در گروه با قند خون بالا مطلوب تر است.
عوامل خطر عوارض قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع 2: نقش پیش بین عوامل روان شناختی، عوامل اجتماعی و خصوصیات بیماری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوارض قلبی عروقی از شایع ترین و مهلک ترین پیامدهای بالینی دیابت نوع 2 است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل خطر روان شناختی، اجتماعی و مرتبط با بیماری در پیدایش عوارض قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع 2 بود.
روش کار: در یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 264 بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس در درمانگاه های سرپایی بیمارستان شریعتی تهران طی ماه های اردیبهشت تا مرداد 1389 انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی جمعیت شناختی و خصوصیات بیماری و مقیاس های کیفیت زندگی، تاب آوری و خودمدیریتی دیابت جمع آوری و به کمک رگرسیون لجستیک دو مقوله ای به روش ورود همگام با نرم افزار PASW تحلیل گردید.
یافته ها: هموگلوبین گلوکوزیله، نمایه ی توده ی بدنی، کیفیت زندگی، تاب آوری و خودمدیریتی دیابت قادر بودند به طور معنی داری بیماران دیابتی دارای عوارض قلبی عروقی را از بیماران دیابتی فاقد این عوارض تفکیک نمایند (001/0P<). جنسیت، سن، مدت ابتلا و نوع درمان قادر نبودند به طور معنی دار دو گروه را از هم تفکیک نمایند (05/0
نتیجه گیری: هموگلوبین گلوکوزیله، نمایه ی توده ی بدنی، کیفیت زندگی،تاب آوری و خودمدیریتی دیابت در پیدایش عوارض قلبی عروقی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 سهیم هستند و این متغیرها می توانند میزان بالایی از تغییرپذیری عوارض قلبی عروقی را در این بیماران تبیین نمایند. این یافته ها دارای پیامدهای کاربردی در طراحی مداخلات پیشگیرانه از دیابت و عوارض آن است. ادغام این عوامل در برنامه های ارتقای سلامت بیماران دیابتی واجد اهمیت خواهد بود.
مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1، 2 و افراد غیر مبتلای شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع علی- مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران دیابتی شهر اهواز بود که در سال 1390 عضو انجمن دیابت اهواز بودند. نمونه پژوهش به روش در دسترس انتخاب شد. در هر گروه تعداد 28 مرد و 22 زن حضور داشتند که میانگین سنی افراد دیابتی نوع 1، 4/34، افراد دیابتی نوع 2، 7/47 و افراد غیر دیابتی 24/36 بود. سپس پرسش نامه های کیفیت زندگی و سلامت عمومی بین این 3 گروه توزیع گردید. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA یا Multivariate analysis of variance) و آزمون تعقیبی Tukey مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین سه گروه تفاوت معنی داری از لحاظ کیفیت زندگی و سلامت روان وجود داشت (001/0 < P). همچنین مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که بین بیماران دیابتی نوع 1 و 2 با افراد غیر دیابتی تفاوت معنی دار در متغیرهای کیفیت زندگی و سلامت روان وجود دارد، اما بین دو گروه افراد دیابتی از لحاظ متغیرهای پژوهش تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: دیابت بیماری مزمنی است که کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد.
تأثیر روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد درمانی بر میزان افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: به تازگی بحث های زیادی در مورد رویکرد های رفتاری و شناختی موج سوم به خصوص در حیطه درمان افسردگی انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد درمانی بر میزان افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روش ها: روش پژوهشی آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی مؤسسه خیریه دیابت اصفهان که در بهار و تابستان سال 91 بود. تعداد 30 نفر بیمار در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. پرسش نامه افسردگی Beck را قبل و بعد از مداخله تکمیل و گروه آزمایش، آموزش گروهی روش درمانی Acceptance and commitment therapy (ACT) را طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در طی 8 هفته دریافت کردند و گروه شاهد این آموزش را دریافت نکردند و در لیست انتظار درمان قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه Beck (BDI II یا Beck depression inventory) بود.
یافته ها: بین نمرات پس آزمون و پیش آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر تأثیر روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد درمانی در کاهش افسردگی در بیماران دیابتی بود. همچنین اثر درمان در زمان پیگیری ماندگار بود.
نقش ویژگی های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در خود- مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت به عنوان یک بیماری مزمن به رفتارهای خود- مراقبتی ویژه ای تا پایان عمر نیاز دارد. عوامل روان شناختی نقش مهمی در پیروی از برنامه های خود- مراقبتی در بین بیماران مبتلا به دیابت دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش ویژگی های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در خود- مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 320 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 با روش نمونه گیری در دسترس از انجمن دیابت و بیمارستان سینای شهر تبریز انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه مقابله لازاروس- فولکمن و مقیاس رفتارهای خود- مراقبتی دیابت مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی توانستند رفتارهای خود- مراقبتی را در بین بیماران دیابتی نوع 2 پیش بینی کنند و هر دو راهبرد مقابله ای هیجان- مدار و مسأله- مدار قادر به تعدیل روابط بین ویژگی های شخصیت و رفتارهای خود- مراقبتی بودند.
نتیجه گیری: راهبردهای مقابله ای رابطه بین ویژگی های شخصیت و خود- مراقبتی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت تأثیر قرار می دهند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های پیشگیرانه و شناسایی بیماران در معرض خطر بالا در تبعیت ضعیف از برنامه های خود- مراقبتی و طراحی مداخله های روان شناختی مفید باشد.
تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر خودمدیریتی دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر خود مدیریتی دیابت نوع 2 می باشد.
روش: این پژوهش با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان فوق تخصصی دکتر غرضی که حائز ملاک های پژوهش بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، درمان پذیرش و تعهد در 10 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش و پس از درمان، پرسشنامه بازبینی شده خود مدیریتی دیابت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر ارتقای خود مدیریتی دیابت نوع 2 مؤثر است و 66 درصد از واریانس خود مدیریتی دیابت، توسط درمان گروهی پذیرش و تعهد قابل تبیین است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود به منظور بهبود خود مدیریتی دیابت نوع 2 و نهایتاً کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از آن، از درمان گروهی پذیرش و تعهد استفاده شود.
اثر 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح اپلین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل میانجی بسیاری از جمله اپلین در روند اثرگذاری فعالیت های منظم هوازی بر اختلالات متابولیک و دیابت نوع 2 نقش دارند. در مطالعه حاضر اثر 8 هفته تمرینات هوازی بر سطوح اپلین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بررسی شده است. روش شناسی: 18 زن مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 90/6 ± 61/53 سال به طور تصادفی در دو گروه تمرین (9n=) و کنترل (9n=) قرار گرفتند. تمرین ورزشی در گروه تمرین شامل دویدن و پیاده روی با شدت 70 -60 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه برای 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته اجرا شد. یافته ها: وزن بدن آزمودنی ها در گروه تمرین نسبت به پیش از تمرین، به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه تمرین در مقایسه با پیش ازتمرین و گروه کنترل افزایش و سطوح اپلین پلاسما، انسولین خون و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنی داری را نشان داد (01/0>p). نتیجه گیری: تمرین ورزشی موجب بهبود وضعیت بیماران دیابتی در متغیرهای غلظت اپلین، مقاومت به انسولین، غلظت انسولین و بهبود عملکرد جسمانی می شود. به طور کلی به نظر می رسد تغییرات مشاهده شده در سطوح اپلین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به دلیل کاهش وزن و ماهیت ضد التهابی تمرینات هوازی بوده است.
پیش بینی رفتار خودمراقبتی بر مبنای ویژگی های روان شناختی مثبت در افراد مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: شیوع بالای بیماری دیابت از یک سو و اهمیت رفتار خودمراقبتی در کنترل عوارض حاد و مزمن بیماری و نقش متغیرهای روان شناختی بر فعالیت خودمراقبتی از سوی دیگر مورد تأکید پژوهشگران است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار خودمراقبتی بر مبنای ویژگی های سرسختی، امید به زندگی و نگرش های ناکارامد در افراد مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز دیابت شهر اصفهان می باشند. برای انتخاب نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 120 نفر از بیماران انتخاب شدند. پرسش نامه های خودمراقبتی، سرسختی، امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد تنها اثر متقابل امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد قادر به پیش بینی رفتار خودمراقبتی بود (05/0>P ). ولی به طور جداگانه بین سرسختی، امید به زندگی ونگرش های ناکارآمد با رفتارخودمراقبتی رابطه دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد اثر متقابل امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد قادر به پیش بینی رفتار خودمراقبتی می باشند. در واقع با کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش امید می توان رفتار خود مراقبتی را تقویت کرد.
مقایسه تأثیر دو نوع پروتکل تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تمرین ترکیبی بر سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا و مقاومت به انسولین در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. در این مطالعه 33 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 با دامنه سنی 40 تا 60 سال به سه گروه تجربی1) تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) با فاصله 20 دقیقه استراحت، تجربی2) اجرای تمرین ترکیبی بدون استراحت و 3) گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین به صورت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد .نتایج نشان داد پروتئین واکنش گر C و هموگلوبین گلیکوزیله در دو گروه تمرینی کاهش و مقاومت به انسولین افزایش یافت، اما این تغییرات معنادار نبودند (P>0.05). غلظت گلوکز خون ناشتا در دو گروه تمرینی کاهش معناداری یافت (P<0.05). با این حال بین کاهش گلوکز خون ناشتا در دو گروه تمرینی تفاوت معناداری وجود نداشت. در گروه گواه هیچ یک از متغیرها تغییر معنادار نداشتند. در نتیجه با توجه به آثار سودمند مشابه دو نوع تمرین ترکیبی و احتمال افت قند خون و پرهیز از خستگی بیش از حد این افراد در یک جلسه تمرین ترکیبی می توان اجرای تمرین ترکیبی مقاومتی- هوازی را با 20 دقیقه فاصله استراحتی پیشنهاد کرد.
بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و پروتئین واکنشگر C (CRP) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2: اثر فعالیت های ورزشی هوازی و مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش زیست نشانگرهای التهابی بیماری های قلبی-عروقی در افراد دیابتی در پی اجرای تمرینات ورزشی نامشخص است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و CRP به دنبال اجرای تمرینات هوازی و مقاومتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 40 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2، به طور تصادفی در گروه های تمرین هوازی (14 نفر)، مقاومتی (13 نفر) و کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. گروه هوازی (تمرین هوازی را هر جلسه 50 -20 دقیقه، با شدت 70-50 درصد حداکثر ضربان قلب)، گروه مقاومتی (تمرین مقاومتی را در 3 مرحله10 تکراری، با شدت 60-40 درصد یک تکرار بیشینه) سه جلسه در هفته و به مدت دوازده هفته انجام دادند. گروه کنترل طی این مدت بدون تمرین بود. نمونه های خونی به منظور بررسی متغیرهای مورد مطالعه در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. تحلیل آماری نتایج با نرم افزار spss صورت گرفت. با توجه به نتایج، رزیستین و CRP در دو گروه تمرینی به ترتیب افزایش و کاهش، وزن، BMI، درصد چربی بدن، نسبت دور کمر به باسن تنها در گروه هوازی، مقاومت انسولینی تنها در گروه مقاومتی و مقادیر گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله در هر دو گروه تمرینی کاهش یافتند (05/0P≤). رزیستین تنها با CRP در پس آزمون گروه مقاومتی رابطه معکوس معناداری داشت (05/0P≤). با توجه یافته ها به نظر نمی رسد رزیستین موجب مقاومت انسولینی و عامل پیشگویی کنندة بیماری های قلبی- عروقی باشد.
تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی روی چرخ کارسنج بر سطوح نسفاتین- 1 و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی بر سطوح نسفاتین-1 و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 16 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی ( 8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، تمرین استقامتی را به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته (با شدت 50-40 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25-20 دقیقه شروع و با افزایش تدریجی به 80-70 درصد ضربان قلب بیشینه و مدت زمان 45-40 دقیقه در جلسات پایانی) انجام دادند. گروه کنترل در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشت. نمونه های خونی در حالت 12 ساعت ناشتایی و به منظور بررسی سطوح نسفاتین-1، انسولین و گلوکز در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. داده های حاصل با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، t مستقل و وابسته با نرم افزار Spss نسخه 21 در سطح معنا داری 05/0>α تجزیه وتحلیل شدند. 10 هفته تمرین روی چرخ کارسنج در گروه تجربی، سبب کاهش گلوکز و مقاومت به انسولین شد (05/0P<)، درحالی که سطوح نسفاتین-1 و انسولین تغییر معنا داری نکرد (05/0P>). تغییرات پیش تا پس آزمون فقط در مقادیر گلوکز گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنا دار بود (05/0P<). در نتیجه تمرین روی چرخ کارسنج یک شیوه درمانی غیردارویی به منظور کاهش گلوکز خون و مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی است.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2: نقش واسطه ای تاب آوری و امید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر پیروی از درمان از طریق تاب آوری، و امید در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. تعداد 234 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 از میان بیماران دیابتی دارای پرونده در شبکه بهداشت و درمان شهرستان لامرد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS)، مقیاس امید (HS)، تاب آوری ( CD-RISC) و پرسشنامه ی پیروی کلی (GAS) در این پژوهش تکمیل کردند. تحلیل مدل بر اساس نرم افزار AMOS-16 انجام گرفت. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری نشان دادند که الگوی پیشنهادی برازنده داده ها نمی باشد و نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنی دار برازش الگوی نهایی با داده ها تأیید گردید. تحلیل های دیگر نیز نشان دادند که دو مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم توانستند تاب آوری را پیش بینی نمایند و همچنین مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم به صورت غیر مستقیم پیروی را از طریق متغیر تاب آوری پیش بینی می کنند. متغیر امید نیز نقش واسطه ای در مدل نداشتند. از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گیری کرد که سازه تاب آوری می تواند به عنوان متغیر واسطه ای تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده (مانند، حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم) بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را تقویت نماید.
اثربخشی شناخت درمانی بر کاهش هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 یکی از انواع اختلالات متابولیک و فیزیولوژیک بدن است که ارتباط مستقیمی با الگوی رفتاری و سبک زندگی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی شناخت درمانی بر کاهش هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روش ها: این تحقیق به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه آماري پژوهش را کليه بیماران مبتلا به ديابت نوع 2 در طیف سني 25 تا 45 سال که به کلينيک ديابت بيمارستان گنجويان دزفول مراجعه کرده بودند و یک سال از بیماری آنان گذشته بود، تشکیل داد. از میان آن ها، 40 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه دو ساعته مداخله درمان شناختی را به شیوه گروهی و به صورت هفتگی دریافت کرد. گروه شاهد نیز در لیست انتظار قرار داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: شناخت درمانی منجر به کاهش هموگلوبین گلیکوزیله گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پيگيري شد؛ در حالی که گروه شاهد تغییر معنی داری را در پس آزمون نسبت به پیش آزمون نشان نداد.
نتيجه گيري: آموزش شناخت درمانی می تواند در کنترل قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مؤثر باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، نشخوار فکری و دشواری تنظیم هیجانی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 (پیگیری 3ماهه)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، نشخوار فکری و دشواری تنظیم هیجانی زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری انجام شد. از میان همه بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ عضو هیئت ورزش های همگانی استان خراسان شمالی در سال ۱۳۹۶، ۳۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمایش در ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای در هفته درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. داده ها با مقیاس استرس ادراک شده، سبک پاسخ دهی نشخواری و مقیاس دشواری تنظیم هیجان جمع آوری شدند. یافته ها نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش معنادار نمره های بیماران در نشخوار ذهنی (۰/ ۰۱ ≥P) و دشواری تنظیم هیجانی به جز خرده مقیاس آگاهی (۰/ ۰۱ ≥P) در پیگیری سه ماهه و استرس ادراک شده (۰/ ۰۱ ≥P) تا پس آزمون شده است. نتیجه گیری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نشخوار ذهنی، استرس ادراک شده و دشواری تنظیم هیجانی به جز خرده مقیاس آگاهی در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ مؤثر است.
نقش سیستم های مغزی رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های مغزی رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی نشانه های اضطراب وافسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است از بین جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به مراکز دیابت و کلینیک های تخصصی غدد شهر تبریز در سه ماهه آخر سال ۱۳۹۷، ۱۴۰ بیمار مبتلابه دیابت نوع ۲ پس از تشخیص پزشک معالج، با لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های سیستم های مغزی رفتاری (کارور رایت ۱۹۹۴)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه اضطراب، افسردگی و استرس (DASS21) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هر سه زیرمجموعه ی سیستم فعال ساز رفتاری شامل سائق، پاسخ دهی به پاداش و جستجوی لذت نقش عمده ای در پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا دارند از بین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان نیز ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و پذیرش و از بین راهبردهای ناسازگارانه، ملامت خود و ملامت دیگران توانستند نشانه های اضطراب وافسردگی را پیش بینی نمایند. با توجه به نقش سیستم های مغزی رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نشانه های اضطراب افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲، لزوم توجه به این دسته از عوامل روان شناختی در برنامه های درمانی و پیش گیری ضرورت دارد.
اثربخشی مداخله گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب در افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دیابت یک بیماری های مزمن است که به دلیل نقص در عملکرد انسولین در بدن بوجود می آید. شیوع این بیماری درحال حاضر در جامعه ایران 4 تا 5/4 درصد گزارش شده است که به دلایلی همچون رژیم غذایی ،چاقی و سبک زندگی نامناسب رو به افزایش است و پیامد های منفی مهمی مانند افت کیفیت زندگی در افراد مبتلا را به دنبال دارد . به این منظور تاکنون درمانهای مختلفی برای مقابله با جنبه های زیستی- روانی- اجتماعی بیماری پیشنهاد شده است که نتایج مثبتی را به دنبال داشته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی نظریه انتخاب در افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 بوده است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهید قدسی مشهد در نیمه اول سال1390 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 40 بیمار بودند که بصورت نمونه گیری هدفمند از بین بیماران دارای پرونده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه (20 بیمار برای گروه آزمایش و20 بیمار برای گروه کنترل) تقسیم شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون وگروه کنترل بوده است. مداخله درمانی نیز در قالب 8 جلسه دو ساعتی گروهی و به صورت هفتگی بر روی بیماران اجرا شده است. برای ارزیابی کیفیت زندگی از "مقیاس فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی" استفاده شد. تحلیل نتایج نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج حاکی از اثربخشی مداخله مبتنی بر نظریه انتخاب در افزایش کیفیت جسمی، ارتباط اجتماعی و کیفیت کلی زندگی بود اما در کیفیت روانی و محیط زندگی موثر نبود.
ارزیابی بار اقتصادی تحمیلی ناشی از مراقبت ناکافی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در تهران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
121 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی میزان تأثیر مراقبت (درمان) های ناکافی در بیماران مبتلابه دیابت نوع 2 در ایران بر روی پیامد نهایی (عوارض میکرو و ماکرووسکولار) و هزینه های تحمیل شده در بیماران با دیابت نوع 2 است. روش: این مطالعه یک مطالعه مقطعی است که در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در دو مراکز دیابت (خصوصی و دولتی) در استان تهران انجام شد. با به کارگیری مدل UKPDS و با استفاده از داده های 5 ساله (1392-1396) بالینی جمع آوری شده از مراکز دیابت در سطح استان تهران (400 بیمار)، به پیش بینی نتایج برای مراقبت جاری پرداخته شد و سپس این مقادیر با فرض کنترل سه فاکتور اصلی هموگلوبین A1c، کلسترول با دانسیته کم و فشارخون سیستولیک در سطح استاندارد برای مدت زمان 20 سال مورد پیش بینی قرار گرفت و اختلاف نتایج حاصل با نتایج اولیه به عنوان بار اقتصادی و بار سلامت تحمیل شده به واسطه مراقبت نادرست، ناکافی یا ضعیف در این بیماران، نتیجه گیری شد. یافته ها: مقایسه نتایج 20 ساله دو سناریو نشان می دهد که نسبت به الگوی درمان جاری، امید به زندگی 4.3 سال، در بیماران با اصلاح الگوی درمان و کنترل متغیرهای اصلی، قابل دستیابی است. یافته ها نشان دهنده افزایش هزینه های درمانی جهت کنترل فاکتورهای ذکرشده در روش مراقبت مطلوب، به میزان 63,889,695 ریال و افزایش هزینه های کل نیز به میزان 104,852,150 است. نتیجه گیری: نتیجه مدل سازی نشان داد که با توجه به جمعیت دیابتی های نوع 2 در کشور، (حدود 5 میلیون نفر)، در حدود 30 میلیون سال و به طور متوسط سالیانه بیش از 1.5 میلیون سال طول عمر از دست می رود. با توجه به این که هزینه به ازای طول عمر به دست آمده در مراقبت کامل کمتر از 3 برابر درآمد سرانه کشور است، انجام مراقبت کامل برای بیماران دیابتی یک برنامه بسیار هزینه-اثربخش به شمار می رود.