فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۶۱ تا ۹٬۰۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین، میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) با افسردگی دانش آموزان منطقه آزاد ماکو، بود.روش: پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و با توجه به هدف از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نوجوان 17 تا 18 سال تشکیل دادند که، 265 نفر بصورت تصادفی طبق جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های، استفاده آسیب زا تلفن همراه، جنار و همکاران(2007) با 6 گویه؛ استفاده از اینترنت؛ یانگ (1998) با 3 گویه؛ افسردگی نوجوانان؛ کوتچر (2002) با 6 گویه؛ پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با 6 گویه، در قالب مقیاس لیکرت و پنج گزینه ای استفاده گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری Smart PLS انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، ارتباط مستقیم و معنی داری بین میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) و افسردگی نوجوانان منطقه آزاد ماکو، وجود داشت(0/001>P).نتیجه گیری: استفاده از اینترنت، موبایل و شبکه های مجازی به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، سبب از بین رفتن ارتباطات رو در رو شده و باعث درونگرا شدن افراد می شود به این ترتیب افراد کم کم از ارتباطات مستقیم دوری می کنند، در نهایت عامل افسردگی و تنهایی آن ها می شود.
مطالعه اثرات غیرخطی اندازه دولت بر شادی در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته با رویکرد حد آستانه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
۳۸-۹
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم جوامع امروزی دستیابی به جامعه ای شاد است، جامعه ای که شادی مردمانش موجب ارتقای کیفیت زندگی، بهبود بازدهی نیروی کار، تقویت رشد اقتصادی و نهایتاً دستیابی به توسعه پایدار را به همراه خواهد داشت. در این راستا اندازه دولت و میزان دخالت دولت در اقتصاد می تواند بر سطح شادی جامعه اثرگذار باشد لذا هدف اصلی این مقاله بررسی نحوه اثرگذاری اندازه دولت بر شادی در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته است. روش: روش شناسی این پژوهش مبتنی بر روش شناسی اقتصادسنجی است. بدین صورت که بر اساس ادبیات نظری و مطالعات پیشین، مدل اقتصادسنجی به منظور پاسخ به فرضیه های پژوهش تصریح می شود و سپس با روشهای آمار استنباطی در مورد فرضیه های پژوهش تصمیم گیری می شود. در این پژوهش، با مدل سازی عوامل مؤثر بر شادی با تأکید بر تأثیر اندازه دولت، مدل پانل آستانه ای برای کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته در بازه زمانی 2005-2016 برآورد شده است. یافته ها: اندازه دولت تأثیری غیرخطی بر شادی در هر دودسته کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته داشته است اما نحوه اثرگذاری اندازه دولت بر شادی در این دو دسته از کشورها متفاوت بوده است. در هر دو دسته کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته، اندازه دولت در وضعیت دولت کوچک، تأثیر معنی داری بر شادی نداشته است اما در وضعیت دولت بزرگ، اندازه دولت تأثیری منفی بر شادی در کشورهای درحال توسعه و تأثیری مثبت بر شادی در کشورهای توسعه یافته داشته است. همچنین نتایج مدلهای پژوهش نشان دهنده تأثیر افزایشی درآمد سرانه بر شادی و تأثیر کاهشی نرخ بیکاری و نرخ تورم بر شادی در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته است. بحث: تفاوت تأثیرگذاری اندازه دولت بر شادی در دو دسته کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته نشان دهنده کارآمدی سیاستهای دولت در کشورهای توسعه یافته در راستای تقویت شادی در جامعه نسبت به کشورهای درحال توسعه است.
زمینه ها و فرایندهای شکل گیری زیست غیررسمی زباله گردی: مطالعه موردی کارگران افغانستانی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینه ها و فرایندهای شکل گیری زیست غیررسمی زباله گردی در میان کارگران افغانستانی در تهران انجام شده است. روش این پژوهش مطالعیه موردی است و از ابزارهای گوناگون مشاهده و مصاحبه در کنار تحلیل اسناد استفاده شده است. نمونه گیری به شیویه هدفمند ترکیبی صورت گرفته است و مجموعاً با 57 نفر از مدیران و کارشناسان شهری، پیمانکاران، گاراژداران، سرکارگران، زباله گردهای افغانستانی و مطلعین مصاحبه انجام شد. نتایج نشان داد عوامل گوناگونی در سطح کلان، میانه و خرد زمینه ساز حضور زباله گردهای افغان در ایران و زیست غیررسمی آنان در شهر تهران است. عوامل اقتصادی و سیاسی وابسته به کشور افغانستان، عوامل فرهنگی و خانوادگی کارگران هراتی، قوانین مرتبط با اتباع شامل محدودیت فضایی برای تردد و محدودیت اشتغال در ایران، شرایط کاری و مناسبات درون شغلی در میدان زباله، عوامل مرتبط با نقش حکمروایی هیبریدی شهری و عدم منزلت اجتماعی این شغل نزد ایرانیان ازجمله این مواردند. یافته ها همچنین نشان داد درمجموع، چند الگوی مختلف زباله گردی براساس جغرافیای اسکان غیررسمی و تنوع شراکت اقتصادی با پیمانکاران در میان زباله گردهای افغانستانی در شهر تهران قابل ردیابی است. چهار الگوی اقتصاد غیررسمی شامل برون سپاری مجدد، شراکت درصدی، کارفرمایی حداکثری و عدم شراکت با پیمانکار شناسایی شد. مدل های مختلف شراکت اقتصادی دلالت های گوناگونی برای مناسبات قدرت میان زباله گردها، نیروهای واسط و پیمانکاران دربردارد. به طوری که در مدل برون سپاری مجدد و عدم شراکت، پیمانکاران کمترین قدرت و نیروهای واسط بیشترین قدرت را دارند. همچنین در مدل کارفرمایی حداکثری زباله گردها کمترین خودگردانی و پیمانکاران بیشترین قدرت را دارند. نتایج این پژوهش، پیوند ناگسستنی میان عرصه های رسمی و غیررسمی را آشکار کرد و نشان داد عرصیه غیررسمی بیش از آنکه مسئله ای توسعه ای باشد، امری مرتبط با حکمروایی شهری و اقتصاد سیاسی شهر است.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان غربت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
چشم انداز زمان یکی از نظریات پرکاربرد در روانشناسی و مددکاری اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان غربت شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 در پایه ششم ابتدایی تحصیل می باشد. تعداد 32 نفر از این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا پرسشنامه های مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی بین دانش آموزان توزیع شد سپس تعداد 32 نفر که کمترین نمره را کسب کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش چشم انداز زمان قرار گرفت. در طول این مدت گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها نشان داد آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی دانش آموزان غربت در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر داشت (001/0p <). نتایج پژوهش نشان می دهد آموش چشم انداز زمان روش موثری جهت بهبود مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است.
بررسی تطبیقی نقش حس دلبستگی به مکان در ارتقای تاب آوری اجتماعی (نمونه های مورد مطالعه: آقاجانی بیگ، متخصصین و حصار امام شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع و افراد به صورت فزاینده ای آسیب پذیرتر شده و ریسک ها نیز افزایش یافته اند. لذا تلاش برای بازگشت سریع به شرایط اولیه، تاب آوری را بیش ازپیش حائز اهمیت می کند. از طرفی سیر تحولات درگذر زمان نشان می دهد که در گذشته، بشر علیرغم مشکلات و محدودیت هایی که با آن موجه بوده است، با تعلق خاطر و دلبستگی به مکان، زمینه های مشارکت جمعی، مسئولیت پذیری و فداکاری برای مکان را فراهم می ساخته است. این پژوهش از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی و حس دلبستگی به مکان و ارزیابی میزان آن ها در سه محله (از بافت فرسوده، غیررسمی و بافت جدید) شهر همدان می پردازد. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، شاخص ها و عوامل مؤثر حس دلبستگی به مکان و تاب آوری اجتماعی ، استخراج شدند و با تدوین و توزیع پرسشنامه، به منظور بررسی رابطه حس دلبستگی به مکان و تاب آوری اجتماعی از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار AMOS16 و SPSS18 استفاده شد که نتیجه حاکی از این است که بین دو متغیر مذکور، رابطه علیّ و مستقیم وجود دارد؛ ضریب تأثیر آن در محله آقاجانی بیگ، 88/0؛ در حصار امام، 74/0 و در متخصصین برابر با 77/0 می باشد بدین ترتیب میزان تأثیر حس دلبستگی به مکان در تاب آوری اجتماعی محلات شهری متفاوت است که این ارتباط در محله آقاجانی بیگ، بیشتر از دو محله دیگر است.
تبیین تأثیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی بر ارزیابی مشتریان از اثر بخشی روابط عمومی مؤسسه مالی اعتباری کوثر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین تأثیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی بر ارزیابی مشتریان از اثر بخشی روابط عمومی مؤسسه مالی اعتباری کوثر است . این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کلیه مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر شعب تهران است که طی یک هفته مراجعه مشتریان در شرایط عادی محاسبه شده و به صورت تقریبی آمار مراجعین به دست آمد ؛که با توجه به فرمول کوکران تعداد 384 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است که توسط محقق، بومی سازی شده و شامل 32 پرسش است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسید. جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار Spss، که بیش تر از 0.7 محاسبه گردید، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش با نرم افزار Smart PLS نشان می دهد که استفاده از فناوری های نوین ارتباطی بر ارزیابی مشتریان از اثربخشی روابط عمومی موسسه مالی اعتباری کوثر تاثیر دارد. همچنین، استفاده از اینترنت بانک، همراه بانک، خودپرداز، پایانه فروش (کارتخوان)، پیامک های تبلیغاتی و استفاده از پست الکترونیک بر افزایش اثربخشی روابط عمومی موسسه مالی اعتباری کوثر تاثیر دارد.
بررسی رابطه مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان (مورد مطالعه : استادان خانم دانشگاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان و نقش بسیار مهم و تعیین کننده آن در توسعه پایدار از جمله موضوعات مورد توجّهی است که امروزه به لحاظ نظری و کاربردی به آن پرداخته می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه ابعاد مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان می باشد. مهارت های زندگی دارای ابعاد مختلف شامل مهارت مقابله با استرس ها، مهارت حلّ مسأله، مهارت تفکّر خلّاق، مهارت تفکّر نقّادانه، مهارت برقراری رابطه مؤثّر با دیگران، مهارت برقراری روابط بین فردی سازگارانه، مهارت خود آگاهی و مهارت همدلی با دیگران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریه ساختاریابی گیدنز، نظریه نیازهای اساسی مازلو، نظریات توانمندسازی و نظریات مهارت های زندگی شکل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و طرح تحقیق از نوع مقطعی بوده است و جامعه آماری شامل استادان خانم دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران168 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان به صورت کلّی رابطه داشته است. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد مختلف مهارت های زندگی و توانمندسازی زنان روابط معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که با افزایش هر کدام از این ابعاد، میزان توانمندی زنان افزایش می یابد.
زنان پس از« بازیابی هویت» در داستان های کوتاه معاصر از منظر روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه «هویت زنان» و تلاش آنان برای «بازیابی هویت جنسیتی» به عنوان بخشی از سبک زندگی که رفتار و تجربیات آنان را دچار تغییر می کند، هدف پژوهش حاضر است که به کمک روان شناسی اجتماعی و با واکاوی تعدادی از داستان های کوتاه معاصر صورت گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نظریه روان شناسی اجتماعی مایرز و بارون و نیز نظریه جامعه شناسی جنکینز بهره گرفته ایم و معتقدیم داستان ها، بنایی بازسازی شده از کنش ها و واکنش های بینافردی از واقعیت های اجتماعی در جامعه هستند و این قابلیت را دارند که به جای نمونه گیری و تکمیل پرسش نامه و یا مصاحبه، از طریق مطالعه گفتمان ها و تک گویی ذهنی و زبانی شخصیت ها و از میان باورها، رفتارها و خاطرات فرد، طرز نگرش آنان به تحلیل رفتارها و تعامل های فردی و اجتماعی در نظام رفتاری جامعه پرداخت. جامعه پژوهشی این تحقیق، شخصیت های زن مجرد و متأهل از طبقه اجتماعی زنان فعال و شاغل 24 تک داستان از مجموعه داستان های کوتاه برگزیده دهه هشتاد بوده است که پس از تحلیل به شیوه پژوهش کیفی و تحلیل محتوا به این نتیجه رسیده ایم که این زنان پس از بازیابی هویت خود و فاصله گرفتن از «هویت زن سنتی»، تحت تأثیر «جامعه پذیری، تعهدات فرهنگی و ارزش های ناظر بر الگوهای مقبول رفتاری و نقش جنسیتی زنان در جامعه»، به گزینش «هویت و نقش جنسیتی همسری» می پردازند و همچنین بررسی ها نشان می دهد که یکی از مسائل زنان متأهل طبقه اجتماعی شاغل و تحصیل کرده، نابرابری جنسیتی، تعارض و دوگانگی هویتی ناشی از نفوذ اجتماعی باورهای قالبی و کلیشه های رفتاری منتسب به نقش های زن سنتی بوده است.
یک مطالعۀ کیفی در باب تأخر ادراکی از ریسک های محیطی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک مفهوم و پدیده ای است که با احتمال خطر و قدرت آسیب رسانی آن در آینده سروکار دارد. رویکرد به ریسک علاوه بر ارزیابی فنی و محاسباتی بر الگوهای فرهنگی و اجتماعی راه می برد. لذا بر وجه ادراکی و کُنشیِ انسان ها تسری می یابد. پژوهش حاضر ارزیابی ذهنی شهرنشینان درباره ریسک های محیطی شهر تهران را از منظر سوژه های مطلع هدف مطالعه قرار داد. این تحقیق داده ها را با اتخاذ روش نظریه مبنایی و اجرای بیست مصاحبه نیمه ساختاریافته از مطلعینِ دارای تحصیلات عالی، طی فرایند نمونه گیری هدفمند و نظری گردآوری کرد و به اشباع نظری و انتظام مفهومی دست یافت. یافته ها حاکی از آن است که از دید سوژه ها، شهرنشینان تهرانی از ادراک و کُنش فعال در مواجهه با خطرات محیطی مترتب بر شهر تهران به نحو برجسته ای برخوردار نیستند. به طوری که از یک سو در اذهان آنان، ادراک از ریسک های محیطی چندان تعیّن نیافته است و از سوی دیگر کنش معطوف به ریسک های محیطی حضور معنادار ندارد و حتی به کنش های منفعل گرایش دارد. لذا می توان استنباط کرد که در میان ساکنان شهر تهران فرهنگ ریسک درونی نشده و در اذهان و کنش های آنان گفتمان ریسک در نمی گیرد. در پایان مدل پارادیمی تأخر ادراکی و کُنشیِ شهرنشینان از ریسک های محیطی در شهر تهران و ترسیم و تفسیر شده است.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر تقاضای سینمای دفاع مقدس در جوانان:(مطالعه موردی مدرسه سینمایی حوزه هنری انقلاب اسلامی)
منبع:
شاهد اندیشه دوره اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
39 - 64
حوزههای تخصصی:
سینما پدیده ای است که مسأله جذابیت و تأثیرگذاری آن همواره مورد توجه محققان قرار داشته و این امر در معرفی و عمق بخشی به ابعاد مختلف فرهنگی بسیار استفاده می شود؛ که یکی از ابعاد خاص ایران موضوع دفاع مقدس است. با این حال به رغم اهمیت موضوع دفاع مقدس و نیز ظرفیت های سینما در تأثیرگذاری، شاهد عدم اثربخشی مطلوب آن در جامعه هستیم. چرا که تحقیقات بیانگر کاهش اقبال عمومی به این گونه فیلم ها در قیاس با سایر ژانرهای سینمایی به خصوص بین جوانان است. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش پیمایشی به دنبال رتبه بندی عوامل مؤثر بر تقاضای سینمای دفاع مقدس در جوانان است. بنابراین، جامعه آماری این پژوهش جوانان بالای 18 سال و آشنا با مباحث سینما بودند که براساس فرمول کوکران، ۲۱۲ نفر از دانشجویان مدرسه هنری حوزه انقلاب اسلامی برای نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل، عوامل مؤثر بر تقاضای سینمای دفاع مقدس را در سه طبقه «عوامل درونی فیلم»، «عوامل بیرونی فیلم» و «عوامل محیطی» تقسیم کرد. درمجموع می توان بیان داشت که عوامل درونی در دست فیلمسازان، مؤثرترین عامل بر تقاضای فیلم های دفاع مقدس هستند.
مطالعه تحلیل فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دانشگاه های امروزی؛ شاهد ظهور شرکت های نوپا با عنوان استارت آپ توسط تیم های دانشجویی و دانشگاهیان هستیم؛ متأسفانه اکثر استارت آپ ها با موانع موفقیت روبرو هستند. از طرفی یکی از مباحث جدیدی که وارد دانشگاه های نسل چهارم شده و می تواند هدف گذاری مطلوبی برای آینده استارت آپ ها باشد؛ وجود اسپین آف های دانشگاهی بوده که با محوریت محققان و دانشگاهیان و با هدف تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه ها ایجاد شده است؛ محقق با هدف موفقیت استارت آپ ها در یک مطالعه کیفی فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی را مورد مطالعه قرار داده است؛ به همین منظور در دو بخش این فرایند مورد تحلیل قرار گرفته است؛ در بخش اول متون مربوطه مورد ترجمه قرار گرفتند؛ و در بخش دوم با نمونه گیری هدفمند در یک مصاحبه ساختاریافته در بین 8 نفر از خبرگانی که دارای سابقه کارآفرینی بودند؛ فرایند حرکت از استارت آپ به اسپین آف با استفاده از روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت؛ نتایج تحقیق با شناسایی مؤلفه های شرایط علی، مداخله ای وراهبردها؛ نشاندهنده پدیده محوری با عنوان استارت لین و پیامد آن را سکوی پرتاب ایده آل برای استارت آپ به سمت اسپین آف دانشگاهی بود؛ محقق در انتهای تحلیل یافته ها، الگوی سکوی پرتاب برای فرایند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی با عنوان "الگوی ایده آل سکوی پرتاب هلی کوپتر" معرفی کرده است.
بازنمایی چگونگی مدیریت کلای درس مبتنی بر پرورش تفکر انتقادی در علوم انسانی(یک مطالعه خود مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزش عالی پرورش تفکر انتقادی توسط اعضای هیئت علمی امری ضروری است این مهم در حوزه علوم انسانی ضرورت دو چندانی پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی رویکردهای آموزش انتقادی در علوم انسانی می باشد. به این منظور، این پژوهش به بازنمایی تعریف اساتید از تفکر انتقادی، چگونگی به چالش کشیدن دانشجویان، شیوه های تدریس و ارزشیابی در کلاس درس پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع خود مردم نگاری می باشد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 9 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان می باشد که از طریق نمونه گیری با بالاترین قدرت (بررسی مواردی که پدیده های موردنظر در آن ها بروز بسیار قوی دارد) انتخاب شده اند. داده ها به روش کدگذاری نظری و همچنین جهت تعیین کدها و موضوعات اصلی ازنرم افزار تحلیل داده های کیفی Nvivo10 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای صورت گرفته است. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبارپذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که اعضای هیئت علمی با درک روشن ومتعهدانه از تفکر انتقادی، به چالش کشیدن دانشجو، استفاده از شیوه های تدریس فعال و در ارزشیابی ها با اهمیت دادن به فرایند کلاسی و همچنین استفاده از سؤالات تشریحی با پاسخ های تحلیلی سعی در پرورش تفکر انتقادی در دانشجویان داشتند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اعضای هیئت علمی با درک درست از تفکر انتقادی و چگونگی آموزش آن می توانند آن را پرورش دهند و نتایجی که حاصل می شود چشمگیر خواهد بود.
مؤلفه های جهانی شدن دانشگاه در نظام دانشگاهی ایران ازنظر صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های جهانی شدن دانشگاه در نظام دانشگاهی ایران ازنظر صاحب نظران بود. روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و روش آن مصاحبه بود. مشارکت کنندگان پژوهش، صاحب نظران و متخصصان آموزش عالی در حوزه جهانی شدن دانشگاه بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند تا رسیدن اشباع نظری با 21 نفر از آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفت. یافته ها: پس از گردآوری داده ها، فرایند پالایش، بازخوانی، دسته بندی و ارائه یافته ها از طریق فن تحلیل محتوای کیفی متن مصاحبه ها صورت گرفت. ملاک های ارزیابی پژوهش کیفی، شامل اعتمادپذیری (معادل روایی درونی در پژوهش کمی)، انتقال پذیری (معادل روایی بیرونی در پژوهش کمی)، قابلیت اطمینان (معادل پایایی) و تأیید پذیری (معادل عینیت)، بررسی و بر اساس آن، روایی و پایایی پژوهش تأیید شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگویی شامل 6 عامل (جهانی شدن فرهنگ؛ جهانی شدن سیاسی؛ جهانی شدن اقتصاد؛ جهانی شدن اجتماعی؛ جهانی شدن علمی؛ جهانی شدن مدیریت) و 26 مقوله ترسیم شد که برای جهانی شدن دانشگاه باید موردتوجه قرار بگیرد.
Framing Assumptions and Cyberspace Regulation: A Critical Reflection on Differences among Countries
منبع:
Cyberspace Studies July ۲۰۱۹ , Volume ۳, Issue ۲
109 - 118
حوزههای تخصصی:
Thispaper attempts to connect two rather different fields of study by applying concepts from regulating technological risks to the field of cyberspace regulation. The concept of framing assumption is used in order to show the cyberspace regulation differences in countries particularly between the U.S. and the Euopean system. It shows how the U.S. and Europe have adopted different assumptions regarding the policy problem, the system within which the problem arises and the policy solutions. While the problem for the U.S. regulatory system is technological advancement, the European countries perceived the problem as mitigating hazards. The system for the U.S. is conceived as the competition among profit-seeking companies,whereasEuropean countries are suspicious about those profit-seeking activities. Finally, the solution is lower government intervention for the former, and the latter found the direct involvement of the government as the main solution. An important implication is that there is no unified form of regulation and countries like Iran need to consider their local factors in order to establish their own regulatory systems.
تحلیل ارتباطات در تعامل متن دینی و مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه متن و مخاطب و تأثیرگذاری متن در مخاطب- به ویژه- در فضای متون دینی موضوع قابل توجهی از زاویه علم ارتباطات است. در ادبیات دینی اسلامی، گزاره دینی یا «حدیث» - و با قدری مسامحه- «خبرواحد»، به عنوان یک واحد کلام، شناخته شده است. اما جایگاه و کارکرد یک گزاره دینی در تولید یک معرفت دینی چگونه است؟ این کارکرد، احیانا تحت سیطره دستگاه فقهی قرار گرفته است و با تعابیری چون «حجیت»، از آن سخن رفته است. اما این کارکرد و جایگاه، نسبت به تولید یا انتقال معرفت، قابل واکاوی است. از یک سو، به میزان کاربرد یک گزاره دینی در طول تاریخ، حجم معارف مبتنی بر آن نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر، ایجاد ارتباط مستقیم بین معرفت دینی و یک گزاره دینی، منطقی نیست. اساسا - با تأکید بر حوز های غیر فقهی- هیچ یک از معارفی که ما در قالب خبرواحد، تلقی می کنیم، در فضای خلا و بدون توجه به معارف تمدنی، مورد قبول واقع نمی شود. در رهیافتی ناظر به تحلیل میراث حدیثی شیعه نیز باید گفت که نگاه کمی به احادیث و مبتنی بر ارتباط مستقیم گزاره دینی و معرفت، الگوی کارآمدی در تحلیل جایگاه اجتماعی سیاسی معصوم به شمار نمی رود.
چارچوب بندی فناورانه اخبار آنلاین (مطالعه مقایسه ای پوشش اخبار خروج آمریکا از برجام دروبسایت های پرس تیو ی و سی ان ان)
منبع:
علوم خبری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
73 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و اهمیت ارائه اخبار به صورت آنلاین و مطابق با سلایق مخاطب امروزی، چارچوب های ساختاری و فناورانه نقش مهمی در ارائه اطلاعات بیشتر به مخاطب در کمترین زمان و فضای محدود وبسایت های خبری پیدا کرده است. هدف پژوهش حاضر شناخت از نحوه استفاده چندرسانه ای ها به عنوان چارچوب های فناورانه در ارائه اخبار وبسایت های خبری است. برای این امر دو وبسایت خبری پرس تی وی و سی ان ان برای پوشش اخبار خروج آمریکا از برجام مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمام اخبار منتشر شده از تاریخ اعلام خروج آمریکا از برجام به فاصله 20 روز است. یافته ها: وبسایت پرس تی وی از عکس به عنوان اولویت چندرسانه ای (به میزان 78.7 درصد) در حالی که وبسایت سی ان ان از ویدئو (به میزان 90.1 درصد) بهره برده است . طول ویدئوهای با اولویت نیز در وبسایت سی ان ان به میزان 42.9 درصد به صورت کوتاه و مطابق با بازدید سریع مخاطب امروزی از محتوای وبسایت ها استفاده شده است. در وبسایت پرس تی وی همه ویدئوها با کلیک مخاطب پخش قابلیت پخش داشتند، این در حالی است که در وبسایت سی ان ان 74.7 درصد از ویدئوهای با اولویت به صورت پخش خودکار بوده است. نتیجه گیری: وبسایت سی ان ان از ظرفیت همگرایی چندرسانه ای ها برای دادن اطلاعات حداکثری به مخاطب در فضای محدود وبسایت بیشتر استفاده کرده است. چارچوب بندی فناورانه اخبار در وبسایت های پرس تی وی و سی ان ان با بهره گیری از چندرسانه ای ها به صورت متفاوت انجام می شود.
همنوایی فرهنگ یکپارچه با فناوری هایش (سنجش فرهنگ کاریزی و "زالو مکینگی" )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
667 - 717
حوزههای تخصصی:
بازسازی معنایی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار در کردستان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار ازجمله گروه های اجتماعی آسیب پذیر در جامعه اند و زندگی اجتماعی آنان به دلیل نبودن یا ضعف سرپرستی مرد با چالش هایی روبه روست. هدف این پژوهش مطالعه کیفی کیفیت زندگی این قشر از زنان از نگاه خودشان در شهر مرزی بانه در کردستان است؛ شهری که در یک و نیم دهه گذشته به دلیل تحولات اقتصادی، تغییرات اجتماعی زیادی را تجربه کرده و وجود شماری از این زنان، معلول همین تحولات است. روش این پژوهش کیفی است. با 23 نفر از زنان سرپرست خانوار در این شهر مصاحبه عمیق انجام شد. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری تعیین شد. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده های مصاحبه ای استفاده شد. تحلیل ها درنهایت سبب ظهور چهار مقوله اصلی زیر شد: فرسودگی تدریجی، طرد و حاشیه نشینی، بازتعریف جایگاه زنانگی و حمایت برای بقا. این یافته ها نشان می دهند با وجود وضعیت دشوار و کیفیت نامطلوب زندگی این دسته از زنان، کمک های مالی و حمایتی نهادهای رسمی حتی در سطوحی پایین در کنار کمک های مردمی نقش مهمی در زندگی آنها دارند. نکته مهم این است که این حمایت های رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد تنها به حفظ وضعیت موجودشان کمک کرده و به ندرت سبب توانمندی آنها شده است؛ یعنی تنها بقای وضعیت کنونی آنان با ویژگی های مذکور را تضمین می کند و هدایت حمایت ها به ویژه به حوزه اشتغال آنان بسیار مؤثرتر است.
ماتریس مسیرهای مهاجرتی: روشی نو در تحلیل تمرکزگرایی مهاجرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۱۲۳-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
«ماتریس مسیرهای مهاجرتی» و شاخص آن تحت عنوان «شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی» ابزاری برای تحلیل مهاجرت های داخلی از بعد تمرکزگرایی است. این پژوهش، به تشریح این ماتریس ابداعی و کاربرد آن در تحلیل تمرکزگرایی مهاجرتی و مقایسه آن با شاخص های مشابه در پژوهش های داخلی و بین المللی پرداخته است. روش پژوهش، تحلیل ثانویه و واحد تحلیل، استان های کشور هستند؛ همچنین داده های مورد نیاز برای تحلیل تمرکزگرایی مهاجرتی، داده های خام 2 درصد سرشماری های نفوس و مسکن هستند. با استفاده از این ماتریس و شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی می توان میزان مهاجرت های تمرکزگرا در هر استان را محاسبه نموده و همچنین به نوع الگوی تمرکزگرایی نیز دست یافت. محاسبه این شاخص برای کل کشور و استان ها طی دو دوره اخیر (7/40) نشان داد که علی رغم کاهش تمرکزگرایی در مهاجرت های داخلی در کشور نسبت به دهه های گذشته، کماکان میزانی از تمرکز بر تهران و کلان شهرها و به طور کلی مناطق مرکزی وجود دارد؛ با این تفاوت که الگوی تمرکزگرایی در مهاجرت های بین استانی تا حدودی به تمرکزگرایی درون استانی تغییر شکل یافته و نسبت قابل ملاحظه ای از مهاجرت ها نیز در مسیرهای مهاجرتی افقی صورت گرفته اند. این روش را می توان در مورد هر نوع داده مهاجرتی در سطح نقطه به کار گرفت و به میزان تمرکزگرایی دست یافت.
سازه های اثرگذار بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی خانوارهای بخش مرکزی شهرستان نجف آباد: کاربرد الگویی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
155 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی و عوامل مؤثر بر آن در خانوارهای ساکن در بخش مرکزی شهرستان نجف آباد انجام شد. براساس جدول بارتلت و همکاران (2001)، 197 خانوار روستایی و 208 خانوار شهری به منزله نمونه آماری تعیین و به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب پیمایش شدند. نتایج نشان دهنده نکویی برازش ترکیب دو نظریه فعال سازی هنجار و رفتار برنامه ریزی شده در تبیین رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی است. رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی در نمونه های روستایی و شهری وضعیت مطلوبی داشت. در نمونه روستایی، قصد رفتاری و کنترل رفتاریِ درک شده و در نمونه شهری علاوه بر این دو، نگرش نیز اثر مستقیم و معنی داری بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی داشت. نگرش به ضایعات، هنجار اخلاقی، هنجار اجتماعی، احساس گناه، انتساب درونی و آگاهی از مشکل در هر دو جامعه اثر غیرمستقیم و معنی داری بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی داشتند.