فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۲۱ تا ۷٬۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
حفاظت از خبرنگاران و جلوگیری از زیان وارده به آن ها همواره به عنوان یک مسئله ی مهم مدنظر جوامع حقوقی بین الملل و دولت ها می باشد. قوانین بین المللی از جمله پروتکل ها و کنوانسیون های مرتبط با موضوع مخاصمات مسلحانه ی دولت ها چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ، همواره حقوق قانونی و بشردوستانه ی افراد را مدنظر قرار داده اند؛ هم چنین مواد کمیسیون حقوق بین الملل، تعهدات بین المللی مرتبط با تمامیت جسمانی یا تمامیت معنوی افراد و مسئولیت متقابل در قبال آن را مورد اشاره قرار داده اند. هم چنین حقوق مربوط به گزارشگران در مناطق جنگ زده در صحنه ی مخاصمات و پوشش رسانه ای و تهیه ی گزارش درخلال درگیری های مسلحانه موردنظر است. با امعان نظر به موارد مذکور، این مقاله درصدد بررسی و تحلیل حول محور این پرسش است که در صورت وارد شدن خسارت به خبرنگاران در خلال مخاصمات داخلی دولت ها که به صورت مسلحانه پیش آمده است، چه آثار و مسئولیت هایی را از دیدگاه حقوق بین المللی برای آن دولت ها پیش رو خواهد داشت؟ یافته های تحقیق حاضر بیانگر این مطلب است که ورود خسارت به خبرنگاران در خلال مخاصمات داخلی برخلاف موازین حقوق بین المللی است و دولت ها می بایستی نسبت به جبران خسارت ناشی از ضرر و جلوگیری از آن اقدام نمایند.
رابطه انسان و طبیعت در اندیشه و شعر معاصر مطالعه تطبیقی- جامعه شناختی شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
95 - 121
حوزههای تخصصی:
این مقاله به رابطه انسان و طبیعت در اندیشه و شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث می پردازد. دو دفتر «صدای پای آب» و «حجم سبز» از سپهری و سه دفتر «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» از اخوان ثالث انتخاب گردیده است. در این مقاله از برخی نظریه پردازان مکتب رمانتیسم، به خصوص ژان ژاک روسو استفاده شده است. رویکرد این پژوهش بین رشته ای و روش آن تحلیل محتوای کیفی از نوع مضمونی، که نخست به شیوه قیاس به ردیابی مفاهیم ملاحظات نظری پرداخته که از مهم ترین آن ها می توان به نظم مندی طبیعت اشاره کرد که در اشعار سپهری حضور پررنگی دارد. دوم به شیوه استقرا، مفاهیم و مقولاتی را که در پیوند با رابطه انسان و طبیعت بوده و در ملاحظات نظری نیامده، استخراج شده است. با تکیه بر این دو منطق پژوهشی و کاربست روش تحلیل محتوای مضمونی دو سازه مفهومی «طبیعت گرایی» و «دگردیسی رابطه انسان و طبیعت» به دست آمد که بین اشعار سپهری و اخوان ثالث مشترک است، اما هر کدام تلقی خاص خود را نسبت به این مفاهیم دارند. وجه ممیزه اشعار سپهری در این مورد توجه به تمامی عناصر طبیعی و ارجح ندانستن یکی بر دیگری یا به عبارت روشن تر، اهمیت به «کلیت طبیعت» و در اشعار اخوان ثالث، «هم سرنوشتی انسان و طبیعت» است. گذشته از این، نوع مواجهه سپهری و اخوان ثالث با طبیعت، در تضاد با زمانه آن ها و در تقابل با گفتمان حاکم و اندیشه پیشرفت مسلط بر آن قراردارد.
مأموریت راهبردی جنبش اجتماعی بسیج دانشجویی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیج دانشجویی به عنوان یکی از مهم ترین جنبش های اجتماعی که نقشی مؤثر در تحولات گوناگون علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور بر دوش دارد، نیازمند هدف گذاری دقیق، تعیین استراتژی ها و برنامه هایی مشخص است که توان عظیم دانشجویان را در عرصه های مختلف علمی و عملی به کار گیرد و ظرفیت های آنان را در مسیر ایفای رسالت های تعیین شده الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدایت نماید. ماهیت این جنبش دانشجویی مبین ویژگی های سازمانی غیرانتفاعی است، فلذا ادبیات مقاله بر اساس ادبیات سازمان های داوطلبانه غیرانتفاعی سامان یافته است. در سازمانهای غیرانتفاعی مفهوم مأموریت به عنوان اساسی ترین رکن در آغاز فرآیند برنامه ریزی استراتژیک مورد توجه قرار می گیرد. در سازمان هایی که در بدو تأسیس قرار دارند، این مفهوم به شکل تدوین مأموریت و در سایر سازمان ها به صورت اصلاح مأموریت موجود و دستیابی به مأموریت مطلوب تعبیر می گردد. مقاله حاضر به بررسی مأموریت موجود بسیج دانشجویی پرداخته و مبتنی بر روشی کیفی، بر اساس مطالعه تطبیقی با سازمان های داوطلبانه بین المللی، تحلیل سیستمی و نظرات خبرگان و ذی نفعان، مأموریت مطلوب آن را ارائه کرده است. مدل کلی در نظر گرفته شده ترکیبی از مدل های برایسون و هکس بوده که در قسمت های مختلفی تغییرات لازم به منظور بومی سازی آن در بسیج دانشجویی اعمال شده است. بر این اساس، مأموریت های چهارگانه تربیت نیرو، نقش آفرینی عمومی، رشد تخصصی و نقش آفرینی تخصصی برای بسیج دانشجویی پیشنهاد گردیده است.
درس واقعی کرونا برای نهاد ورزش در جهان امروز
حوزههای تخصصی:
این مقاله تأملی نظرورزانه درباره موقعیت نهاد ورزش در جهان امروز و امکان بازاندیشی انتقادی در این نهاد در بستر بحران کروناست. در این مقاله تلاش می شود این پرسش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد که بحران کرونا چه درسی برای گفتمان و نهاد ورزش مدرن در دنیای امروز و تحولات آینده می تواند داشته باشد. استدلال و مسئله مورد طرح این است که نهاد ورزش مدرن برای کمک به تأمین سلامت عمومی انسان در جامعه مدرن از قرن نوزدهم به این سو گسترش یافت. گفتمان ورزش مدرن متأثر تحولات ساختاری جامعه شهری و صنعتی جدید شکل گرفت. از همان ابتدای ظهور این گفتمان، اقتصاد و سیاست هم در آن اهمیت داشت، ولی به هر حال تأمین سلامت عمومی نیز یکی از ارکان این گفتمان بود. اما در فرایند تحولات تاریخی نهاد ورزش، به تدریج مقوله سلامت عمومی انسان در حاشیه قرار گرفت و فراموش شد. علاوه بر این، گسترش فعالیت های ورزشی، برای سلامت و پایداری طبیعت و محیط زیست نیز مخاطره آمیز گردید. سیطره ارزش های ابزاری، مانند تجاری شدن و سیاسی شدن افراطی و همچنین بسط رقابت خصومت آمیز و سیطره آن بر گفتمان ورزش، نکات انتقادی است که در این مقاله تحلیل می شود. برای این منظور در بخش نخست، مسئله کرونا و ورزش صورت بندی می شود. در بخش دوم، تاریخ شکل گیری گفتمان ورزش در جهان مدرن توضیح و چگونگی برآمدن و بالیدن این نهاد از حیث هدف ها و فلسفه وجودی آن شرح داده می شود. سومین بخش به تحلیل درس واقعی کرونا برای گفتمان و نهاد ورزش اختصاص دارد. این مقاله از منظر نظریه های انتقادی ورزش می باشد و از طریق تحلیل مفهومی تلاش شده است تا مسئله بیگانگی ورزشی توضیح داده شده و افق تازه ای برای بازاندیشی در گفتمان ورزش مطرح گردد. این مقاله صرفاً طرح مسئله است و جنبه تحلیلی و نظرورزانه دارد.
بازنمایی پیاده روی اربعین در فضای مجازی: تحلیل نشانه شناسی اجتماعی عکس های پیاده روی اربعین در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به عکس های منتشر شده در شبکه اجتماعی اینستاگرام پیرامون پیاده روی اربعین، به عنوان بستری برای ساخت معنای مناسک اربعین و بازنمایی آن در فضای مجازی پرداختیم. استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی در خوانش این عکس ها امکان بررسی عمیق تصاویر عکاسانه، نمادها، منابع نشانه شناختی و بسترهای اجتماعی و فرهنگی را برای محقق فراهم کرد و محقق با به کارگیری این روش و متأثر از نظریاتی چون جامعه ی نمایش دوبور، به نحوه ی بازنمایی پیاده روی اربعین در اینستاگرام دست یافت. این معنای برساخته شده که متأثر از مناسبات قدرت سیاسی نیز هست، ذیل مقولاتی چون: رفتن رسیدن است، دشواری و رنج سفر، خانواده، سلبریتی ها، پرچم ها و پوسترها، فراجنسیتی بودن و عکاسی سلفی، تحلیل شد. حوادث کربلا منبع بسیار غنی از معانی و رمزهاست که نشانه سازها برای ساخت فراواقعیت ِ ایده آل و الصاق آن به واقعیت، از آن منتفع می شوند. نهایتاً پیاده روی اربعین به عنوان یک آیین آمیخته با فرایندهای عکاسانه که تصویری شدن بخشی از آن است، تعریف می شود. این آیین، به مثابه کنشی فعال و مطالبه گر بازنمایی می شود و با نمایش پیوندهای خانوادگی و اجتماعی، مفهوم امت را بازتعریف و به نمایش می گذارد. پیاده روی اربعین ضمن اینکه ابعاد زنانه ی فعالی دارد و به لحاظ فرهنگی و ملیتی تنوع پذیر است، به سوی تبدیل شدن به امر معمولی و سطحی شده پیش می رود.
مطالعه تطبیقی ارتباط درون فردی در دیدگاه های دنا وکیت و فیض کاشانی (مورد بررسی کتاب های ارتباطات درون فردی؛ صداها و ذهن های متفاوت و المحجه البیضاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط درون فردی یکی از سطوح اصلی ارتباطات است که بر اساس آن یک فرد هم فرستنده پیام و هم گیرنده آن است. در تحقیق حاضر باهدف شناخت ارتباط درون فردی در دیدگاه های دو اندیشمند مطرح در این حوزه، دنا وکیت و فیض کاشانی این مسئله که چیستی ارتباط درون فردی در اندیشه دنا وکیت به عنوان اندیشمند غربی حوزه ارتباطات و فیض کاشانی به عنوان اندیشمند اسلامی اخلاق فردی چیست و چه شباهت ها و تفاوت هایی در نظرات آن ها وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر در مرحله جمع آوری داده ها با روش اسنادی یا کتابخانه ای انجام گرفته است و در مرحله بررسی، تفسیر و تحلیل داده ها از روش تطبیقی استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در اندیشه وکیت اصل صحبت از ارتباط درون فردی تعمدی و آگاهانه بررسی خود یا نفس فی نفسه نیست بلکه بحث از ارتباط درون فردی برای نیل به شخصیت بهتر و برقراری ارتباط های بعدی و یا تصمیم گیری درباره ی آن هاست. درحالی که در اندیشه فیض کاشانی ارتباط درون فردی بر توانایی فرد در شکست دادن نفس برای بهبود شخصیت دلالت دارد. در تحقیق پیشرو به این نتیجه رسیده شده است که تفاوت اساسی ارتباط درون فردی نزد وکیت و فیض کاشانی در نوع نگاه آن هاست به طوری که اولی ارتباط درون فردی را در چارچوب فرد - جامعه و دومی در چارچوب خدا - فرد - جامعه در نظر می گیرند.
خوانشی آینده پژوهانه از پروبلماتیک امید اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید اجتماعی، مفهومی مهجور در علوم اجتماعی است که به نظر می رسد به تازگی و به علت واقعیت های اجتماعی امروز ایران، برخی اندیشمندان و دغدغه مندان به آن توجه کرده اند؛ بنابراین، پروبلماتیک شدن امید اجتماعی در ایران، معلول شرایط امروز جامعه ایرانی است. به غیر از این شرایط، مقاله حاضر به مثابه پژوهشی توسعه ای، که در سنّت پژوهش های کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی انجام شده است، به دنبال کشف مضامین بنیادینِ مسئله مندشدن مقوله امید اجتماعی در گفتار و نوشتار اندیشمندان ایرانی معاصر است و قصد دارد خوانشی آینده پژوهانه از این مضامین ارائه دهد. بدین منظور، بیشتر از ۱۲۰۰ صفحه، متن نوشتارها و گفتگوهای صاحب نظران ایرانی پیرامون مسئله امید اجتماعی به عنوان منبع داده، تحلیل شد و درنهایت، ۲۱ محتوای کلیدی استخراج و بعد از تجزیه وتحلیل، ادغام و هم پوشانی مضامین اولیه، درنهایت، ۵ مضمون یا موضوع اصلی شناسایی شد. این مضامین، که به ترتیب، ۱. امید اجتماعی به مثابه امر مشترک، ۲. افسون و افسانه زدایی از امید اجتماعی، ۳. آینده ها، ۴. عاملیت و ۵. دوگانه خیر و شرِ حاکمیت نام گذاری شد، عمده ترین مؤلفه های امید اجتماعی است. درنهایت نیز تحلیلی آینده پژوهانه از این مضامین ارائه شد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر برون سپاری نگهداری و تعمیرات در آماد و پشیبانی فرماندهی انتظامی استان همدان با رویکرد AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای بهره وری، نیاز به دانستن عوامل مؤثر بر موفقیت برون سپاری هستند. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی، ارزیابی و رتبه بندی عوامل مؤثر برون سپاری نگهداری و تعمیرات در آماد و پشتیبانی فرماندهی انتظامی استان همدان است. در ابتدا، مهم ترین عوامل مؤثر بر برون سپاری، از طریق مرور ادبیات موضوع، تعیین شده و این عوامل بر اساس نظر 35 نفر از خبرگان با استفاده از روش ریاضی فرآیند تحلیل سلسه مراتبی (AHP) الویت بندی شدند. پنج عامل اصلی، شامل مدیریتی با 7/28 درصد، فرآیندی با 4/24 درصد، محیطی با 1/13درصد، ارزیابی و نظارت با 4/22 درصد و درنهایت ارتباطات و قراردادها با 4/11 درصد شناسایی شدند که در این میان عامل مدیریتی بیشترین اهمیت و ارتباطات و قراردادها کم ترین اهمیت را به خود اختصاص دادند.
بررسی عوامل موثر برآسیب های فرهنگی خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خانواده نخستین آموزشگاه و پرورشگاه انسان وانتقال دهنده ی فرهنگ و تمدن در کسب ارزش ها و فضائل اخلاقی و زمینه ساز تکامل و تحول است در یک جمله سعادت وشقاوت جامعه در گرو تامین سلامت یا عدم سلامت خانواده است.درشرایط کنونی که کانون خانواده مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته لذا پرداختن به آسیب ها ی فرهنگی آن ضرورت پیدا میکند. هدف اصلی این تحقیق شناخت آسیبهای فرهنگی خانواده و ارائه راهکارهای متناسب با یافته های تحقیق می باشد. در این مطالعه متغیرهای اصلی طلاق، خشونت خانگی، افزایش سن ازدواج، و کاهش فرزند آوری می باشند . شناسایی علل و عوامل این آسیبها بر اساس نتایج تحقیقات مورد بررسی نیز مورد مطالعه قرار خواهد گرفت مطالعات در این تحقیق ازنوع مطالعات مروری وکتابخانه ای بوده؛ هدف شناسایی عوامل موثر در آسیب های فرهنگی خانواده بود. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده ، یافته ها حاکی از دخیل بودن عوامل متعدد اخلاقی اجتماعی در آسیب های فرهنگی خانواده است. پرسش این نوشتار این است که چه عواملی در آسیب های فرهنگی خانواده مؤثر است؟ فرضیه این است که عوامل مرکب از علل درونی و بیرونی انسان و فردی و اجتماعی درآسیب های خانواده تأثیر گذار بوده است.
سفید و سبز، رنگهای نمادین در فرهنگ و هنر بانوان زرتشتی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه های زیستی زرتشتیان یزد از گذشته بر کشاورزی استوار بوده و این سبک زندگی بر اعتقادات، فرهنگ و سنن ایشان چنان تأثیرات عمیقی نهاد که منجر به برتری رنگ سفید و سبز در میان بانوان زرتشتی گردید. هدف این پژوهش، پیگیری این دو رنگ در رویدادهای فرهنگیِ نمادین با عاملیت زنان زرتشتی یزد است. برای برآوردن این مهم، تقویم زرتشتیان و مناسبت های آیینی آن در صدر قرار دارد؛ سپس اساطیر (پیوند امشاسپندان شهریورِ مذکر و سپندامذِ مؤنث) در ادبیات دینی زرتشتیان (ایزدبانوی ناهید و ایزد مهر) مورد واکاوای قرار خواهند گرفت. اعتقادات، به دو بخش «پیر سبز» و «چمرو» تقسیم می شود. سفره ها که پدیده های فرهنگیند، مشتمل بر خوان نوروز و گواه گیران بوده و سوزن و نخ سفید و سبز عنصر جدایی ناپذیر آنند. «سفره سبزی» هم در آیین شفاخواهی کاربرد دارد. گستردن این سفره ها برای درویشان و ثروتمندان بسته به توانایی و تمکن ایشان امکان پذیر بود. به علاوه، سفید و سبز، نمادی از چشم روشنی و شیرین کامیند که با اهداء قند سفیدِ سبزپوش برای نوزادان هویدا می شوند. ریسندگی که به عنوان وظیفه ی اسطوره ای بانوان در نظر گرفته می شود، چون امر زادن و فرزندپروری برای بانوان اهمیت داشته. پوشیدن مَکنای سبز توسط بانوان زرتشتیِ زیارتگاه «پیر سبز»، نشانه ایست از احترام به دو شاه دخت ساسانی. رنگ سبز در لباس سنتی عروس که وارد دوران مادرانگی می شود، نشانی از تغییر رنگ سفید دوشیزگی به باروریست. سرانجام استعمال واژه ی سبز به عنوان حسن ختام در ضرب المثل های دَرَی بِهدینی با مفاهیمی چون شادی و خوشبختی قابل ردیابیست. این پژوهش بر پایه تحقیق توصیفیست و روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای می باشد. ضرب المثل ها با مصاحبه از بانوان زرتشتی جمع آوری شده است.
بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان را مورد بررسی قرار می دهد.
روش: بدین منظور پژوهشی شبه آزمایشی با طرح یک گروهی صورت گرفت و داده های پیش آزمون وپس آزمون، از طریق آزمون های محقق ساخته بدست آمد. یک دوره آموزشی بر اساس مدل طراحی آموزشی عمومی طراحی شد و 15 دانشجو معلم رشته آموزش ابتدایی پردیس دانشگاه فرهنگیان استان البرز در آن شرکت کردند و طرح مساله ریاضی بر اساس چارچوب استویانوا و الرتن آموزش داده شد. نتایج نشان داد 14 دانشجومعلم، حداقل در دو مولفه طرح مساله، تعداد بیشتری مساله طرح کردند. علاوه براین ، میانگین نمرات گروه در هر یک از مولفه های طرح مساله مذکور در پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شد و به منظور انجام مقایسه، از آزمون تی وابسته استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از این بود که در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه وجود دارد؛ بطوریکه میانگین نمرات مسئله های طرح نشده و مسئله های طرح شده با داده ناکافی در پس آزمون کاهش پیدا کرده و این میانگین در مسئله های طرح شده صحیح افزایش پیدا کرده است.
نتیجه گیری: بنابراین، نتایج این پژوهش نشان داد که بکارگیری مدل طراحی آموزش عمومی در آموزش طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان، موجب تغییرات مطلوبی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی آنان گردیده است
مفاهیم و رویکردهای نظری در جامعه شناسی سالمندی، مطالعات سالمندی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۱۲-۷۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رویکردهای نظری جامعه شناسی سالمندی در چند پارادایم نظری کارکردگرایی، کنش متقابل نمادین، انتقادی، فمینیستی و پست مدرن سنخ بندی شده و مفاهیم و مقوله های برجسته و مرکزی در هر سنخ مرور و نقد شده است. معرفی این چشم اندازها و بینش های نظری مختلف، محققان مطالعات سالمندی، سالمندشناسی اجتماعی و جامعه شناسی سالمندی را به فهم پیچیدگی های مفهومی و نظری سالمندی و همچنین تنوع و تکثر تجربه سالمندی و موقعیت سالمندان در جامعه معاصر مجهز می سازد. بدیهی است درک عمیق و ژرف ابعاد مختلف سالمندی و زندگی روزمره سالمندان در کشاکش تغییرات اجتماعی و جمعیتی، نیازمند شناخت چشم اندازهای نظری مختلف برای تبیین های مفهومی و نظری است تا از این طریق لایه ها و ابعاد پیدا و پنهان پدیده اجتماعی سالمندی و تحلیل مسائل اجتماعی و جمعیتی سالمندان مورد کنکاش و مطالعه بیشتر قرار گیرد. درمجموع مقاله حاضر بینش و دانش نظری پژوهشگران مطالعات سالمندی، سالمندشناسی اجتماعی، جامعه شناسی سالمندی، مطالعات جنسیت و خانواده را ارتقاء می بخشد.
رابطه بین کیفیت زندگی و هویت ملی با فرهنگ محیط زیستی (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف رابطه بین کیفیت زندگی و هویت ملی با فرهنگ محیط زیستی در شهر کرمان انجام گرفت. روش مطالعه در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری افراد ۱۶سال به بالای شهر کرمان است که بر اساس سرشماری سال 95 برابر ۶۳۴۱۳۲ نفر بوده است. نمونه گیری براساس فرمول کوکران انجام و پس از گردآوری داده ها 374 پرسشنامه با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که رابطه بین کیفیت زندگی محیط زیستی پاسخگویان با میزان فرهنگ محیط زیستی (در ده سال پیش) (05/0=r) و در زمان حاضر (24/0=r) و با هویت ملی در زمان حاضر (03/0=r) و در ده سال پیش(26/0=r) می باشد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان می دهد که کیفیت زندگی با مقدار (91/4 T=) و ضریب معنی داری (000/0Sig.T=) و مقدار 25/0 درصد از تغییرات درونی فرهنگ محیط زیستی در شهر کرمان را تبیین نمایند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نشان می دهد که متغیر کیفیت زندگی با مقدار ضریب رگرسیون 245/0 و هویت طبقاتی با مقدار ضریب رگرسیون استاندارد برابر 194/0- بر متغیر وابسته تأثیر معنادار دارند. می توان استنباط کرد که با ارتقای کیفیت زندگی افراد، آگاهی، نگرش و رفتارهای محیط زیستی آن ها ارتقا پیدا کرده است. از طرفی هویت ملی افراد در خصوص توجه به فرهنگ محیط زیستی برای نسل های قبل بیشتر از الان بوده و این نگاه طبیعت دوستی در بین آن ها نسبت به نسل کنونی بیشتر بوده است.
نقش فقر اقتصادی در مشارکت اجتماعی، سیاسی و آسیب های اجتماعی (مورد مطالعه: محلات محروم شهر جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
37 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش فقر اقتصادی در مشارکت اجتماعی و سیاسی و آسیب های اجتماعی در محلات محروم شهر جوانرود بوده است. روش پژوهش کمی با استفاده از پیمایش، جامعه آماری 16404 نفر و حجم نمونه 376 نفر انتخاب شده است. پرسشنامه شیوه خوشه ای چندمرحله ای تکمیل شد. یافته های پژوهش نشان داد کمتر از 20 درصد از پاسخگویان در خانه ماشین لباس شویی، کامپیوتر، کتابخانه شخصی و مبلمان خانه داشته اند. بین 20 تا 40 درصد پاسخگویان در خانواده خود حداقل با یکی از آسیب های اجتماعی درگیر بوده اند. مشارکت اجتماعی و سیاسی کمتر از متوسط بوده است. تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب تأثیر فقر اقتصادی بر مشارکت اجتماعی 13/0 و مشارکت سیاسی 22/0– بوده است یعنی هر چه افراد فقر اقتصادی بیشتری داشته اند، مشارکت اجتماعی کمتر و مشارکت سیاسی بیشتری داشته اند. نتیجه تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد پاسخگویانی که فقر کمتری داشته اند احتمال وقوع آسیب های اجتماعی نزاع و درگیری، فرار از خانه، طلاق و اعتیاد در خانواده آنها کمتر بوده است و برعکس احتمال وقوع آسیب های اجتماعی خشونت خانگی، ترک تحصیل، کودک کار و سابقه زندان در آنها بیشتر بوده است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که فقر موجود در جامعه مورد مطالعه همچنان که تحصیلات، درآمد و شغل آنان نیز نشان داده است، فقری قابلیتی و ساختاری است که این فقر در دسترسی به امکانات معیشتی پایدار خود را نشان داده است و به شکل گیری نوعی از آسیب های اجتماعی، مشارکت اجتماعی و سیاسی در محلات محروم شهر جوانرود منجر شده است.
تجربه تحقیر اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
189 - 226
حوزههای تخصصی:
تحقیر به عنوان امری اجتماعی، چندوجهی، پویا و رابطه ای روابط و تعاملات اجتماعی فرد را دستخوش تغییرات منفی می کند. میزان و گستره-ی این تغییرات در فرد تحقیر شونده با توجه به جایگاه او و موضوع تحقیر، متفاوت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه ی تحقیر اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز انجام شده است. با توجه به جایگاه فرودست زنان در گروه های مورد بررسی و داغ ننگ پیچیده ی مرتبط با موضوع تحقیر یعنی اچ آی وی/ایدز مطالعه حاضر گامی به سوی آگاهی از یک پدیده اجتماعی متکثر و کمتر شناخته شده می باشد. تحقیق حاضر به روش کیفی انجام شده و جامعه پژوهشی، زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز در استان تهران بوده است. جامعه مذکور از سه باشگاه افراد مثبت در شهرهای ورامین، شهریار و تهران(باشگاه استاد معین) انتخاب شده اند. از میان افراد باشگاهها، نمونه ها (21 نفر)به صورت در دسترس با حداکثر تنوع ، رضایت آگاهانه و اصول اخلاقی رازداری انتخاب و به سوالات پاسخ داده اند. زمان گردآوری اطلاعات زمستان و بهار 1398-1397،ابزار گردآوری به صورت مصاحبه نیمه ساخت یافته و شیوه تحلیل اطلاعات به صورت «تحلیل مضمونی» بوده است. مهمترین مضامین به دست آمده عبارتند از«تحقیر ناشی از غیرسازی»،«تحقیر ناشی از بی ارزش شماری»، «مارپیچ زنانگی»، «ایدز و تحقیر»، «هراس از تحقیر» و «پذیرش تحقیر». مبتنی بر یافته ها می توان گفت اچ آی وی/ایدز در تلاقی با جنسیت، رابطه هم افزایی داشته و تحقیر بیشتر زنان مبتلا را موجب می شود. این وضعیت در کانون زندگی زنان مبتلا قرار گرفته و تمامی تجارب روزمره آنان را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
استاندارد روابط عمومی ایران
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
93-112
حوزههای تخصصی:
«دانش روابط عمومی درگذر از یکصد سال پیشینه، تجاربی گرانقدر را اندوخته است. تجاربی که می تواند در کنار حوزه نظریه پردازی علمی ، ساختاری منسجم و مستحکم به این دانش ببخشد. این دانش دیگر آنقدر نوبنیاد نیست که به تجربه هر رهگذری دلخوش دارد بلکه نیازمند متخصصانی است که با عینک ارتباطات به جهان پیرامون نگریسته و آثار اندیشمندان عرصه های مختلف علمی را رصد کرده تا بتواند جایگاه مشخص و معینی را در کنار سایر علوم برای آن تبیین نمایند. متأسفانه روابط عمومی به دلایل مختلف هرگز سیر علمی تبدیل مسئله به فرضیه و سنجش را آنگونه که سایر علوم اجتماعی طی نموده اند، پشت سر نگذارده است. بسیاری از فرضیه های دانش روابط عمومی تنها در عمل با اثبات کاربرد خود در مقطعی خاص خود را به عنوان یک اصل در دانش روابط عمومی جای داده اند. بخش عمده ای از آنچه که امروزه به عنوان فرضیه ها، اصول و الگوهای دانش روابط عمومی مطرح است، پیش از آنکه مراحل تحقیق علمی را طی کرده باشد در عمل کاربرد خود را به اثبات رسانده است. و لذا در سیر عملکردی این دانش در عرصه سازمانی فراز و نشیب های بی شماری را شاهد هستیم لذا در جهت ایجاد وحدت رویه و درک صحیح و متقابل مدیران دستگاههای اجرای و مسؤولان روابط عمومی تدوین استاندارد روابط عمومی ایران ضروری می باشد. وظیفه اصلی این استاندارد ایجاد سطحی کیفی در رشد و توسعه دانش روابط عمومی است تا در آینده ضمن انجام مطالعات و تحقیقات علمی کاربردی در ویرایش این اثر زمینه تعالی این دانش در سازمان و جامعه فراهم گردد.»
بررسی جایگاه تأثیرگذاری نهادهای فرهنگی و هنری در حفظ و احیاء پارچه های سنتی (ترمه و دارایی)
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
159 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و بررسی جایگاه نقش متولّیان فرهنگی و هنری در حفظ و احیاء نساجی سنّتی یزد است. روش پژوهش به لحاظ ماهیّت از نوع توصیفی تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد و صدا و سیمای مرکز یزد «به عنوان متولّیان فرهنگی و کارمندان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری یزد به عنوان متولّیان هنری» در نظر گرفته شده اند. مراحل پژوهش شامل، مصاحبه، پرسشنامه، عکسبرداری، و مطالعه اسناد تاریخی و فرهنگی است و جهت تحلیل داده های تحقیق از آزمون های آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داده است، متولّیان فرهنگی اثر معنی داری بر حفظ و احیای پارچه های سنّتی ترمه و دارایی نداشته اند و متولّیان هنری بر احیای پارچه های سنتی ترمه و دارایی اثر معنی داشته اند و نتوانسته اند در حفظ آن نقش معنی داری ایفا نمایند. همچنین ارزیابی میزان پایبندی متولّیان فرهنگی و هنری بر قوانین و دستورالعمل ها به صورت متوسط، معنی دار و مثبت می باشد. نتایج حاکی از آن می باشد، میزان اثرگذاری متولّیان هنری بر حفظ و احیای پارچه های سنتی ترمه و دارایی در مقایسه با متولّیان فرهنگی، به صورت معنی داری بیشتر است.
"چرایی" اسلامی سازی دانش، تعمقی در منطق و استدلال طرفداران اسلامی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاریخ جوامع اسلامی در مواجهه با "مصائب جهان اسلام" در چند دهه اخیر نشان دهنده نوعی "گذار تاریخی" از مواجهه "سخت افزارانه" به نوعی چاره جویی نرم و علمی مبتنی بر "دانش و آموزش" است که از آن به عنوان "اسلامی سازی دانش" یاد می شود. با توجه به اهمیت این "گذار تاریخی" و نیز ابتنای آن بر نقد علم و دانش مبتنی بر مدرنیته غربی، حتی در درون جوامع اسلامی نیز در مورد چرایی و ماهیت آن سئوالاتی ایجاد شده مبنی بر اینکه اساسا "چرا" اسلامی سازی باید در دانش صورت بگیرد؟ این مقاله از طریق روش اسنادی و کتابخانه ای و فراتحلیل مهمترین آثار و منابع موجود در این زمینه ، به بررسی مساله "منطق و چرایی" اسلامی سازی دانش به عنوان یک امر مقدم بر "چیستی" آن پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که اساسا چرا پروژه "اسلامی سازی دانش" شکل گرفت. برآیند کلی نتایج این مطالعه از "چرایی" اسلامی سازی دانش بر مفهوم مرکزی "بحران" در امت اسلامی به خصوص در عصر "پسامدرنیته" استوار است و نشان می دهد ضرورت و منطق "اسلامی سازی دانش" یک دغدغه "هستی شناسانه"، "شناخت شناسانه" و "روش شناسانه" در ارتباط با مواضع "علم و دانش غربی" است که در جوامع اسلامی رشد یافته و ریشه دوانده است. به همین جهت نیز متفکران اسلامی تنها راهکار مقابله با آن را –برخلاف اسلاف خود- نه در اصلاح و یا تغییر سیاسی، بلکه در تحول در "دانش و آموزش" رایج در کشورهای اسلامی می دانند.
فرایندهای نهادی خروج نخبگان از کشور (تحلیل فرایندی درک نخبگان استان خراسان رضوی از خروج نخبگان از کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
در جهان معاصر، کارآمدی افراد یک جامعه به چگونگی تأثیرگذاری نهادهای کارآمددر آن جامعه بستگی دارد. جذب نخبگان و به تبع آن، ارتقای سطح کارآمدی نهادها می تواند ازجمله پیش شرط های توسعه و پیشرفت کشور محسوب گردد. هدف اصلی در این مقاله، درک نخبگان مورد مطالعه از فرایندهای نهادی در داخل کشور می باشد که منجر به تصمیم نخبگان برای خروج از کشور و عدم بازگشت مجدد آنان به کشور گشته است. ارزیابی های کیفی با تکیه بر تحلیلی فرایندمحور و به کارگیری تکنیک مصاحبه صورت گرفته است. درک نخبگان مورد مطالعه از فرایندهای نهادی به لحاظ اثرگذاری بر خروج نخبگان از کشور معطوف به مکانیسم های علی ناکارآمدی نهادی و ناکارآمدی نخبگان در دو سطح کلان و خرد می باشد و حاکی از آن است که چنانچه نهادهای تعیین کننده عملکرد صحیح و کارآمد نداشته باشند، نخبگان نیز نمی توانند در چارچوب نهادهای ناکارآمد، کارآمدی داشته باشند. فراهم نبودن شرایط به فعل رساندن توانمندی ها برای نخبگان برابر با ناکارآمدی آنهاست، ناکارآمدی در میان نخبگان نقطیه مشترکی است که آنان را به خروج از کشور ترغیب می نماید.
بررسی رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر و ارتکاب جرم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۲۱۳-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف مواد مخدر و روان گردان نه تنها به دلیل آثار سوء فردی، بلکه همچنین به دلیل پیامدهای منفی آن برای جامعه، به مسئله اجتماعی بسیار مهم و خطرناکی تبدیل شده است. محقق در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر و ارتکاب جرم پرداخته است. روش: روش تحقیق در این پژوهش علی-مقایسه ای بود و جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه، 150 نفر، گروه آزمون که این گروه معتادان مجرمی بودند که به علت ارتکاب جرم در زندان به سر می بردند.؛ ملاک انتخاب این افراد این بود که در زمان انجام پژوهش در زندان به سر ببرند و گروه مقایسه نیز شامل 150 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد که تابه حال جرمی را مرتکب نشده اند بودند، ملاک انتخاب این افراد نیز این بود که تا زمان انجام پژوهش دارای سوءپیشینه و محکومیت کیفری نباشند. یافته ها: بین نوع مواد مخدر مصرفی (صنعتی و سنتی) با ارتکاب جرم رابطه وجود دارد ولی بین نوع مواد مخدر مصرفی و نوع جرم رابطه ای وجود ندارد. نتایج تحقیق گویای این بود که بین مدت زمان اعتیاد و سابقه جرم رابطه وجود دارد. همچنین بین جنسیت فرد مجرم با نوع جرم رابطه وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق بین معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر وضعیت اقتصادی، خودکنترلی و پیوند افتراقی (معاشرت با دوستان مجرم) تفاوت معناداری وجود دارد. بحث: رفتارهای بزهکارانه ناشی از اعتیاد، امری اجتناب ناپذیر است و اعمال بزهکارانه معتادان و مرتبطان با دیگر جرایم موادمخدر از قبیل قاچاق، حمل، نگهداری و ... بسیار زیاد و متنوع است. حتی در کشورهایی که دولت خود مواد مخدر در اختیار معتادان قرار داده است باز هم اعمال بزهکارانه کاهش نیافته است؛ بنابراین «رابطه اعتیاد و بزهکاری یک پدیده دائمی و عمومی غیرقابل اجتناب» تلقی می شود. با توجه به نتایج پژوهش این رفتار مجرمانه صرفا جنبه اقتصادی و مادی ندارد و ناشی از ناهنجاریهای رفتاری نیز است. باید به اهمیت این مطلب واقف بود که اگر بتوان گامی اساسی در جهت کاهش و درنهایت پیشگیری از گرایش به مواد مخدر برداشت به تبع، جرایمی که مرتبط با این مواد به وقوع می پیوندد به طور محسوس و ملموسی کاهش خواهند یافت.