فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲۶
95-130
حوزههای تخصصی:
عشق رمانتیک که محصول مدرن جهان غرب است، به تدریج وارد کشور ایران شده است و دغدغه کنونی و اصلی نسل جوان امروز شناخته می شود. یکی از مؤثرین عوامل تأثیرگذار بر اهمیت عشق بین نسل جوان امروزی، نوع کارتون های پخش شده در زمان کودکی آن هاست. کارتون ها یکی از برنامه های بسیار تأثیرگذار بر شکل دهی علایق، ارزش ها و الگوهای برتر در ذهن کودکان و در طول زندگی آن ها هستند؛ براین اساس، هدف از نگارش این مقاله، بازنمایی مفهوم عشق در کارتون های مورد علاقه دانشجویان کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده است. در این پژوهش پرسشنامه ای برای انتخاب کارتون ها به دانشجویان داده شد. پس از اینکه دو کارتون بابالنگ دراز و سیندرلا به عنوان کارتون های مورد علاقه دانشجویان مشخص شدند، با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا و نشانه شناسی جان فیسک تحلیل شدند. نتایج مهم پژوهش نشان داد که بازنمایی در این دو کارتون از نوع بازنمایی اجتماعی است. در این دو کارتون، مفهوم عشق محوریت اصلی داستان است. بازنمایی مفهوم عشق در این دو کارتون از نوع بازنمایی اجتماعی و به دو صورت «عشق در یک نگاه و لحظه» و «دوستی و شناخت تدریجی برای رسیدن به کمال عشق یعنی ازدواج» نشان داده شده است. از مهمترین مباحث مطرحشده در این دو کارتون، نقش حمایتگری و تمکن مالی یک پسر برای دختری است که در س طح اج تماعی و اقتصادی پایینتر از پسر قرار گرفته است و آن پسر بهعنوان فرشته نجات و ره ایی دختر از مشک لات و سخت یهای گذشته زندگی، بهطور برجسته به تصویر کشیده شده است.
کاربست مدل نرو-فازی در تحلیل احساس امنیّت ساکنان بافت های فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیّت راهی به سوی پایداری و بخش جدانشندی پایداری است و افراد برای به فعلیت رساندن تمام قابلیت های خود به امنیّت وابسته هستند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر، کاربست مدل نرو فازی در تحلیل احساس امنیّت ساکنان بافت های فرسوده شهری است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل 76628 واحد مسکونی در منطقه 12 است که با بهره گیری از فرمول کوکران 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی (پرسش نامه) است. روایی مؤلفه ها و شاخص ها و پرسش نامه توسط متخصصان (تکنیک اعتبار صوری) و پایایی آن از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که امتیاز تمام متغیرهای پژوهش بیشتر از 0/72 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. از روش های رگرسیون و نرو-فازی برای تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: مؤلفه احساس امنیّت با ضریب بتای (0/623) قوی ترین مؤلفه پیش بین است. پس از آن به ترتیب مؤلفه های نورپردازی (با ضریب 0/563)، معابر (0/509)، الگوی فعالیت و کاربری ها (0/501)، کیفیّت محله های مسکونی (0/497)، فرم فضا (0/493)، هویت شهروندان (0/491)، تراکم جمعیت (0/423)، نظارت اجتماعی (0/319 )، اشتغال (0/302) و مسکن (0/218) قرار دارد.نتیجه گیری: بین شاخص های کالبدی (ناامن بودن معابر منطقه و بالابودن میزان نفوذ موتورسواران به عرصه پیاده رو)، اقتصادی (بالابودن نرخ بیکاری در منطقه و بالابودن هزینه های معیشتی) و اجتماعی (ازدحام جمعیت در طول شبانه روز در بعضی قسمت های منطقه 12 و وجود فضای خلوت) با احساس امنیّت در منطقه 12 کلان شهر تهران رابطه مستقیمی وجود دارد.
تأملی بر انتخاب بی تفاوتی در بافت فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
11 - 38
حوزههای تخصصی:
انسان ها در زندگی روزمره شان در موقعیت های تعاملی متعدد و متنوعی قرار می گیرند و در هرکدام از این موقعیت ها با پشتِسر گذاشتن فرایندهایی تصمیم می گیرند که چه واکنشی نشان دهند.انتخابِ کنشیِ یک کنش گرِ نوعی،در یک موقعیت تعاملی،به سه عامل اصلی یعنی ویژگی های شخصیتی کنش گر،موقعیت اجتماعی او و پیشینه فرهنگی اش، بستگی دارد. این مقاله درصدد است تا در چارچوب رویکرد روش شناسی مردم و با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و مطالعات اسنادی، نشان دهد که چگونه زنان و مردان طبقه متوسط ساکن شهر تهران که بین 30 تا 40 سال سن دارند، در زندگی روزمره و در جریان تعاملات شان با دیگران، تصمیم می گیرند که نسبت به یک وضعیت نامطلوب خاص «بی تفاوت» باشند و نسبت به وضعیت دیگر بی تفاوت نباشند.یافته ها نشان داد که منطق انتخاب بی تفاوتی در میان مصاحبهشوندگان،حول سه مسئله اصلی یعنی مسئله تشخیص(حق/باطل)؛ مسئله مصلحت(بقا/ویرانی) و مسئله نتیجه(اثربخشی/بیهودگی) صورت بندی می شود.کشف فهم مشترک افراد از هرکدام از این مسائل، مدخلی برای کشف حوزه های تقابل نمادین فرهنگی مؤثر بر انتخاب بی تفاوتی در جامعه مورد مطالعه است.
تحلیلی بر دلایل اقبال زنان به روزنامه نگاری (مطالعه روزنامه نگاران مطبوعات تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
321 - 351
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تکیه بر روش مبنایی (نظریه گراندد تئوری) و با استفاده از روش مصاحبه عمقی با روزنامه نگاران زن و مرد تهرانی در پی پاسخ به این سؤال است که چرا زنان ایرانی به روزنامه نگاری علی رغم مشکلات این حرفه مانند «دستمزد پایین» و «پرمخاطره بودن» این شغل همچنان اقبال دارند؟ داده های این پژوهش نشان داد تجربه روزنامه نگاری زنان را دارای «استقلال مالی» کرده است. همچنین آنان به واسطه این شغل می توانند برای تثبیت و ارتقای موقعیت شغلی خود «قدرت چانه زنی» داشته باشند. همچنین ارزش های جامعه معاصر ایران مانند «حاکمیت قانون» و «دموکراسی» و ظرفیت های خاص حرفه روزنامه نگاری مانند «شأن بالای اجتماعی» این حرفه به زنان یاری کرده است تا با مشکلات این حرفه مدارا و از ترک این شغل خودداری کنند. «عقاید شخصی» و «حمایت خانوادگی» عامل انگیزه بخش دیگر زنان روزنامه نگار برای ادامه کار روزنامه نگاریشان بوده است. پژوهش حاضر نشان داد آنچه بیش از همه زنان را مجاب کرده است که در این شغل بمانند «حرفه ای بودن» آنان است. به تعبیر دقیق تر روزنامه نگار بودن آن ها را ترغیب می کند تا به شکل عملی نه تنها علیه تبعیض جنسیتی، بلکه علیه تبعیضی که بر آنان به عنوان روزنامه نگار تحمیل می شود، حرکت کنند.
بررسی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جشنواره های بین المللی فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برگزاری جشنواره های فیلم که هرساله با عنوان و موضوع خاصی در سراسر دنیا برگزار می شوند، در درون خود موقعیت های خاصی را برای شرکت کنندگان از کشورهای میزبان و میهمان فراهم می سازند. در این رویداد جهانی، دست اندرکاران تولیدات سینمایی و بخشی از مخاطبان حرفه ای و آماتور این امکان را می یابند تا ضمن تماشا، تحلیل و اهدای جوایز، به بحث و تبادل نظر بپردازند. در مقاله حاضر، فرصت ها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف پیش روی سینمای جمهوری اسلامی ایران در جشنواره های بین المللی فیلم که بخشی از دیپلماسی فرهنگی است، بررسی شده است. بدین منظور با استفاده از روش دلفی و مصاحبه با کارشناسان، پرسش نامه ای تنظیم و پس از دو مرحله پاسخ گویی و جمع آوری و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای7 از بین 123 نفر و تحلیل آن با روش SWOT به شناخت موارد یادشده انجامید که نشان داد جشنواره ها با هشت فرصت و هشت تهدید روبه رو هستند و همچنین سینمای ایران دارای 16 نقطه قوت و 15 نقطه ضعف است. در ادامه برای استفاده و بهره برداری از این موقعیت ها چندین پیشنهاد عملیاتی ارائه شده است که با توجه به دیپلماسی فرهنگی سینمای ایران و پیشینه فرهنگ اسلامی و آنچه امروزه در حال انجام است، تحلیل شده اند.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی و عوامل جمعیت شناختی موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم و تحقیقات
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم تابستان(تیر) ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
1-12
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مفهوم سرمایه اجتماعی در تحقیقات اجتماعی توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین متغیرهای زمینه ای و سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم تحقیقات است.روش: این مطالعه از نوع همبستگی است و داده ها به روش پیمایش جمع آوری شده است. جامعه آماری مطالعه کلیه دانشجویان دانشگاه تهران و علوم تحقیقات در سال 1399 بودند. حجم نمونه این مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 410 نفر برآورد شد، به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه رفیعی و همکاران (1395) و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک استفاده شد، برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 25 استفاده گردید، در بخش آمار استنباطی از آزمون های تحلیل واریانس یکراهه، ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی در این پژوهش با میانگین 13/67 در حد متوسطی قرار دارد. میانگین سرمایه اجتماعی درون گروهی (67/36) و سرمایه اجتماعی برون گروهی (47/30) است. بین متغیرهای تأهل، نوع دانشگاه، اشتغال و سن در بعد درون گروهی اختلاف معناداری مشاهده شد؛ و در بعد برون گروهی درمتغیر جنس اختلاف معنادار شد. بین متغیرهای وضعیت مسکن و مقطع تحصیلی و سرمایه اجتماعی در دو بعد درون گروهی و برون گروهی رابطه معنادار نشد.نتیجه گیری: با توجه به اهمیت هر دو بعد سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی در دانشجویان باید در برنامه ریزی های آتی توجه به ارتقا دو بعد سرمایه اجتماعی را مورد توجه قرارداد.
خط مشی سازمان و حمایت مدیریت ارشد بر عملکرد سازمان؛ موردمطالعه؛ شهرداری های استان آذربایجان شرق
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
9-15
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمان ها همواره جزو یکی از مهم ترین عوامل در جذب مشتریان بیشتر برای سازمان ها می باشد. هرچه سازمان ها عملکرد بهتری داشته باشند قادر به عرضه محصولات بهتر و در نتیجه جذب مشتریان بیشتر خواهند بود. ازاین رو توجه به عملکرد سازمان و عوامل مؤثر بر آن بسیار مهم و ضروری می باشد. خط مشی های سازمان و تصمیم هایی که سازمان اتخاذ می نماید، می تواند عملکرد سازمان را بهبود بخشیده و بقای سازمان را تضمین نماید. مدیران ارشد سازمان نیز در اتخاذ تصمیمات درست و بهبود عملکرد کارکنان و در نتیجه بهبود عملکرد سازمان بی تأثیر نیستند. ازاین رو توجه به نقش خط مشی های سازمانی و مدیران ارشد و حمایت آنان از تصمیمات اتخاذ شده در این جهت مهم و ضروری است. لذا ما در این پژوهش به بررسی نقش خط مشی سازمان و حمایت مدیریت ارشد بر عملکرد سازمان در شهرداری های استان آذربایجان شرقی پرداختیم. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش تحقیق توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری آن را مدیران شهرداری های استان آذربایجان شرقی تشکیل دادند که 50 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شد که آلفای کرونباخ آن 0.859 به دست آمد. فرضیه های تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل آزمون شدند. نتایج به شرح زیر بدست آمد؛ خط مشی سازمان، حمایت مدیریت ارشد، هوشمندی، تعیین اهداف، تدوین زیرساخت ها، حمایت از نوآوری، حمایت شغلی و حمایت معنوی بر عملکرد سازمان تأثیرگذار است. در ادامه پیشنهادهایی برای بهبود پژوهش ارائه شدند.
مطالعه جامعه شناختی رویکردهای جهان گرایانه و جهان وطنانه و جایگاه آنها در جامعه ایرانی (مورد مطالعه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مطالعه جامعه شناختی رویکردهای جهان گرایانه و جهان وطنانه و جایگاه آنها در جامعه ایرانی است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا علاوه بر بررسی مفهومی این دو رویکرد، به شناسایی نگرش های کنونی مردم درباره آنها و عوامل اجتماعی مرتبط با آن بپردازد. دستگاه نظری پژوهش بر تئوری های الریش بک، رونالد رابرتسون، مالکوم واترز و جان تاملینسون درخصوص این دو رویکرد و عوامل گسترش آنها استوار است. نوع تحقیق به سبب بررسی مفهومی، اسنادی و به سبب بررسی نگرش های موجود در جامعه ایرانی، کمی و بر مبنای پیمایش اجتماعی است. حجم نمونه 811 نفر و شیوه نمونه گیری، نمونه گیری طبقه بندی شده تناسبی(برحسب جنس) و در مراحل نهایی نمونه گیری تصادفی ساده و سیستماتیک است. یافته های پژوهش دلالت براین دارند که، معیار اصلی در شناحت مفهوم جهان وطنی سه اصل زمین دوستی، نوع دوستی و مسئولیت پذیری در قبال جهان است، در حالی که معیار و نقطه ثقل مفهوم جهان گرایی، مصرف و روی آرودن به آخرین ذائقه های جهانی است. همچنین شواهده تجربی پژوهش دلالت بر بالابودن میزان گرایش به جهان وطنی و جهان گرایی در جامعه نمونه دارد. به استناد یافته های تجربی پژوهش می توان داوری کرد که گزاره های مشاهده ای، صدق راه حل های بیان شده در پژوهش مبنی بر رابطه میزان مصرف رسانه های نوین با میزان گرایش به جهان وطنی و جهان گرایی را تأیید می کند.
مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
201 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شکل گیری هویت نوجوانان بر اساس ارزش های اسلامی - ایرانی رسالت مهم نظام تعلیم و تربیت است. بررسی وضعیت هویت ملی نوجوانان از اصلی ترین اقداماتی است که باید در راستای تقویت هویت ملی صورت گیرد. هدف، مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف با یکدیگر است. روش: هدف پژوهش، کاربردی است. ماهیت مرحله اول از نوع تحلیل محتوا و روش آن کتابخانه ای است. ماهیت مرحله دوم از نوع همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری دانش آموزان دوره متوسطه دوم کشور در سال 1398-1397 می باشد. حجم نمونه اولیه 1915 نفر است. روش نمونه گیری در ابتدا، نمونه گیری در دسترس هدفمند و سپس خوشه ای تصادفی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه برگرفته از پژوهش غریب زاده و حسین پور (1398) بوده و با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است. روایی صوری تأیید شده و پایایی 0/977=α دارد. آزمون های واریانس چند متغیره، تعقیبی توکی و T مستقل با استفاده از نرم افزار spss به کار رفته اند. یافته ها: بین هویت ملی دانش آموزان برحسب جنسیت، رشته و درآمد تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما برای شهر محل تحصیل این تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین هویت ملی شهرهای تبریز و اصفهان با (0968/3-)، مشهد و اصفهان با (3069/4-) و تهران و اصفهان با (3963/3-) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین رشته های انسانی و ریاضی با (5754/5)، انسانی و تجربی با (6099/4)، انسانی و فنی با (7598/8) و تجربی و فنی با (1499/4) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد معنادار نیست. در مقایسه میانگین درآمدها با یکدیگر تفاوت معنادار نیست. میانگین هویت ملی در دانش آموزان پسر 3/33 و در دختر 2/97 است و این تفاوت معنادار می باشد. نتیجه گیری : جنسیت، رشته تحصیلی، درآمد خانواده و شهر محل تحصیل عواملی تأثیرگذار بر هویت ملی هستند که باید در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد.
مسئولیت اجتماعی هنرمند و کارکرد انتقادی هنر درمواجهه با بحران های طبیعی (مطالعه موردی: برنامه های هنری پس از طوفان کاترینا در آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های طبیعی، هرساله زندگی میلیون ها نفر در سراسر جهان را متأثر می سازد و موجب خسارات قابل توجهی می گردد. در بسیاری از بحران ها، ابعاد اجتماعی فاجعه، به مراتب مصیبت بارتر از ابعاد اقتصادی و تلفات جانی آن است و بحران هویتِ ناشی از آن، می تواند برای مدت طولانی، جامعه را با مشکلات جدی مواجه سازد. به همین دلیل یکی از مهم ترین اهداف مدیریت بحران، بازسازی مناطق بحران زده نه تنها از لحاظ فیزیکی بلکه از نظر اجتماعی و فرهنگی است. هنر، از مؤثرترین ابزار در کاستن از شدت آسیب های اجتماعی و بازسازیِ مجدد جامعه است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با هدف بررسی کارکرد انتقادی هنر و مسئولیت اجتماعی هنرمند در مواجهه با بحران های طبیعی و پاسخ به این پرسش انجام گرفته که نقش هنر و رسالت هنرمندان در نقد و بررسی مدیریت بحران و به چالش کشیدن وضع موجود چیست و به عنوان نمونه موردی، آثار هنریِ پس از طوفان کاترینا در آمریکا مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مفاهیم اجتماعی همچون پایداری، روحیه بازسازیِ جمعی، امید به آینده و... که در ژرف ساخت اثر هنری تجلی می یابند، می توانند معنا و هویتِ جمعیِ ازدست رفته جامعه را به آن بازگردانند و موجب جهت گیریِ تازه ای از کنشِ اجتماعی گردند. همچنین «هنرمندان»، به عنوان گروه نخبگان معنوی، به مدد مدیوم های هنری می توانند با نقد و بررسی نحوه مواجهه با بحران و به چالش کشیدن مسائل اجتماعی در هنگام بحران همچون اختلاف طبقاتی، تبعیض نژادی، عدالت اجتماعی و...، موجب افزایش شناخت جامعه و دستیابی به فهم و آگاهی بیشتر نسبت به واقعیت های موجود گردند.
بررسی تغییر مفهوم عکاسی در ایران در گذار از گفتمان انقلابی به سازندگی بر اساس نظریه نهادگرایی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق می کوشد سیر تحول مفهوم عکاسی ایران در دو دهه نخست پس از انقلاب را در نسبت با گفتمان های سیاسی و فرهنگی حاکم بر هر دوره بررسی نماید. در این پژوهش از روش شناسی «نهادگرایی گفتمانی» بهره گرفته شده است که در آن هم زمان به نقش نهادها و ایده ها توجه می شود. در واقع از طریق تجزیه و تحلیل نظرات عکاسان ایرانی از یک سو و هم چنین بررسی گفتمان حاکم بر سازمان های متولی عکاسی تلاش می شود تا نشان دهیم که با گذار از گفتمان انقلابی (دهه نخست انقلاب) به گفتمان سازندگی، چگونه عکاسان ایرانی رفته رفته از صرف ثبت واقعیت (گرفتن عکس) فاصله گرفته و به جنبه ذهنی و بیان فردی (ساختن عکس) روی آورده اند. به عبارت دیگر، این پژوهش نشان می دهد که چگونه ارزش مستندنگارانه عکس رفته رفته جای خود را به ارزش هنری و نمایشی می بخشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با نزدیک شدن به سال های پایانی دهه شصت، با قوت گرفتن نگرش فرمالیستی ابتدا مقوله ی تعهد و رسالت در عکاسی کمرنگ شده و سپس در نتیجه ی تحولاتی مانند دانشگاهی شدن عکاسی، رشد سازمان های متولی عکاسی و افزایش کتاب های نظری، عکاسان به شکلی از ساخت عکس روی می آورند که ذهنیت عکاس را بیش از پیش در خلق اثر دخیل می سازد.
نقش پژوهش های کیفی در تحلیل هنرهای تجسمی با تأکید بر آثار نقاشان جهان اسلام (نمونه های موردی: حبیب الله صادقی، خالد تهمازی، آمینه احمد، عادل رستمف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی نوعی پژوهش بینا رشته ای و ترا رشته ای به شمار می رود که می توان آن را در مطالعات و تحقیقات حوزه هنر به کار برد. این فرآیند از طریق برخی از الگوها و دیدگاه های معرفت شناختی قوام پیدا می کند و هدف آن بیشتر درک و فهم پدیده هاست تا پیش بینی وضعیت ها. پژوهش کیفی، ساحتی متأثر از مؤلفه ها و پارادایم های پسامدرن، هرمنوتیک، مطالعات فرهنگی، نشانه شناسی و تحلیل های انتقادی گفتمان است، لذا از این منظر گاهی مواقع واجد نوعی رویکرد انتقادی و تحلیلی است. این مقاله که با استفاده از روش تحقیق کیفی (نشانه معناشناسی) نوشته شده، به بررسی و معرفی پژوهش کیفی و کاربرد آن در مطالعات هنری، با مطالعه موردی نقاشی معاصر جهان اسلام پرداخته است. اطلاعات و داده های مورد نظر بر اساس مطالعات نظری و روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که: 1 نقاشی معاصر جهان اسلام، به دلیل دارا بودن ابعاد زیبایی شناختی، زبان و بیان معاصر خویش؛ و در عین حال به عنوان یک نظام نشانه ای، می تواند توسط پژوهش های کیفی از چارچوب ها و دیدگاه های کلی و بعضاً توصیفی خارج شده و در حوزه های تحلیل متن مورد بررسی قرار گیرد. 2 تحقیقات کیفی به دلیل خاصیت چند بعدی و منعطف خود، مناسب ترین روش و رویکرد علمی در مطالعات هنرهای دیداری و به ویژه نقاشی به شمار می رود که اغلب هم نتایج علمی و متفاوتی از تفسیر و تحلیل متون هنری به دست می دهد.
میدان قالی دستبافت بر اساس نظریه کُنش(پراتیک) پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی دست بافت ایران به عنوان هنر بومی و ملی و متن فرهنگی جامعه، امروزه با مشکلات و چالش های متعددی مواجه است. تبیین دلایل این مشکلات یا بخشی از آن ها، علیرغم حضور این محصول فرهنگی در زندگی اجتماعی، کم تر از منظر جامعه شناسی بررسی شده است. نظریه عمل بوردیو یکی از مهم ترین نظریات در حوزه جامعه شناسی هنر است که امکان تحلیل حوزه های مختلف هنری را فراهم آورده است. واکاوی و تلاش برای صورت بندی میدان قالی مطابق با این نظریه، موضوع این پژوهش است. از آن جایی که قالی دست بافت شامل میدان های متعدد است، بنابراین در این پژوهش سه میدان بازار(تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده)، طراحان و بافندگان، که بیش از سایر میدان ها در قاب این نظریه و منظومه بوردیو نزدیک است، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرارگرفته است. از این رهگذر، هنر قالی بافی و قالی دست بافت مطابق با مبانی نظریه کنش بررسی و تحلیل می شود. برخی از یافته-های پژوهش چنین است : از میان میدان های قالی، میدان بازار از دایره وسیع تر برخوردار بوده و به بینش و نظر بوردیو در ارتباط با میدان و کنش گران و تلاش برای کسب قدرت و سرمایه نزدیک تر است. کنش گران این میدان ضمن تعلق داشتن به طبقه مرفه و برخوردار از انواع سرمایه ها، در تلاش و رقابت و اعمال قدرت و خشونت نمادین با یکدیگر برای کسب سرمایه و منابع بیش تر هستند. کنش گران طراح و بافنده در زُمره طبقات میانی و فرودست و محروم از سرمایه ها و دیگر منابع هستند. در میدان طراحان و بافندگان ضمن تلاش بازیگران برای کسب سود، رقابت و قدرت نمادین شکل نمی گیرد. از این رو که
حلقه های میانی الگوی عملیاتی دولت سازی اسلامی
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸ ویژه علوم سیاسی
189 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش استخراج مدل و الگوی تحقق دولت مطلوب اسلامی از منظر امام خامنه ای در بستر فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی و مراحل پنج گانه با تکیه بر سند گام دوم انقلاب اسلامی می باشد. بر این اساس در تجزیه و تحلیل موضوع از روش شناسی عقلی به نحو توصیفی-تحلیلی بهره برده و با روش اسنادی، داده-های مورد نظر را از بیانات امام خامنه ای استخراج کرده ایم. در این راستا نتایج تحقیق حاکی از این است که لازمه تحقق دولت اسلامی از دیدگاه امام خامنه ای به طور کلی متوقف بر دو محور تکمیل ساختار و تربیت کارگزار می باشد. از دو محور ذکر شده، ایشان اولویت را با تربیت و تعالی کارگزارن نظام می دانند و موانع تحقق این امر مهم را نیز غالبا از این جهت می دانند. از تحلیل عملیاتی گام دوم، اهمیت مردم پایگی حرکت انقلاب اسلامی برای تحقق دولت مطلوب اسلامی مشخص می شود. در این حرکت، جوانان به عنوان موتور پیشران جهت نقش آفرینی برای حضور مردم در عرصه دولت سازی معرفی می شوند. همچنین الگوی نقش آفرینی جوانان در قالب حلقه های میانی موثر برای این موضوع از ابداعات امام خامنه ای می باشد که نتیجه آن اولا بستر سازی برای حضور جوانان متهعد انقلابی و کارآمد در بدنه مدیریتی کشور و ثانیا ایجاد یک حرکت عمومی مردمی در کشور برای تحقق دولت اسلامی می باشد. البته حرکت عمومی به سمت اهداف وجود دارد ولی به علت سرعت پایین و عدم نظم آن، نتیجه محسوسی در پی نداشته است. نتیجه اینکه دولت سازی اسلامی به عنوان سومین مرحله فرآیند به واسطه ایجاد تحول ایمانی، گفتمانی و تشکیلاتی در بستر ایجاد حرکت عمومی تشکیل خواهد شد.
تحلیل انتقادی برنامه ی «دورهمی» از منظر سلبریتی محوری و گفت وگوهای زرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
75 - 53
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه ی انتقادی پربیننده ترین برنامه ی سیما در سال 1399 – یعنی «دورهمی» – از منظر سلبریتی محوری و گفت وگوهای زرد انجام شده است. سلبریتی محوری به موضوعیت یافتن سلبریتی ها و ویژگی های جامعه ی شهرت از جمله اهمیت پیداکردن حواشی و زندگی خصوصی چهره ها و اصطلاح زرد نیز به اطلاعات و اخبار کم اهمیت و مبتذل ولی جنجالی اشاره دارد. برای مبانی نظری این مقاله از نظریه ی صنعت فرهنگ و در روش از تحلیل محتوای کیفی و تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که گفت وگوی سلبریتیِ میزبان با سلبریتی های مهمان در قالب سه بخش اصلی مربوط به حرفه ی سلبریتی، زندگی شخصی سلبریتی و جامعه صورت می گیرد. گفت وگوهای زرد بیشتر (و نه صرفاً) در بخش دوم اتفاق می افتند. در این بخش مسائلی مربوط به داستان عشق و ازدواج، سن، اخلاق شخصی، عادات رفتاری، خاطرات شخصی، تیپ ظاهری، حاشیه ها و شایعات مربوط به سلبریتی و ... مورد پرسش قرار می گیرد. عواملی چون ساعت پخش برنامه، جایگاه میزبان در نظر مردم، لحن بیان و بدن میزبان و مهمان، شوخی و سرگرمی، تشویق ها و خنده های تماشاگران و ... همگی در تغییر ریتم و هیجانی ترشدنِ آن در مواقعی که راجع به زندگی شخصی سلبریتی ها صحبت می شود و در نتیجه برجسته شدن زردی ها در نظر مردم نقش دارد. دامن زدن به میل مردم برای آگاهی بیشتر از جزئیات کم ارزش زندگی خصوصی سلبریتی ها آن هم از طریق یک برنامه ی پرمخاطب در سیمای ملی جمهوری اسلامی ایران، برجسته سازیِ نیاز کاذبی است که می تواند نگاه نقادانه را از افراد سلب کرده و آن ها را دچار نوعی انفعال و رخوت نماید.
پراکندگی های قومی- مذهبی در رژیم صهیونیستی و جایگاه آنها در جامعه و سیاست (با تأکید بر راهکارهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
155 - 181
حوزههای تخصصی:
برخلاف تصویرسازی رسانه های غربی- صهیونیستی از ساختار دموکراتیک رژیم اسراییل، جامعه این رژیم با گردآوری یهودیان در قالب موج های مهاجرتی (اسکان اشغالگرانه) به ویژه طی 4 دهه اول آن از اقصی نقاط جهان به فلسطین اشغالی، به شکل امروزی در آمده است. پرسش های مقاله این است که گروه های قومی- مذهبی در رژیم صهیونیستی کدامند و از چه جایگاهی در ساختار اجتماعی و حکومتی این رژیم برخوردارند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری آن، نظریه ارتباطات میان فرهنگی و کوره مذاب است. بر اساس یافته های مقاله می توان گفت جامعه اسراییل از گروه های قومی و مذهبی متعددی شامل اشکنازی های سکولار، یهودیان صهیونیستِ مذهبی، یهودیان مذهبی سفاردیم، یهودیان مذهبیِ اشکنازی، مهاجران یهودیِ روس تبار، مهاجران یهودیِ فلاشا و فلسطینی های ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ تشکیل شده است. در این جامعه، صهیونیست های سکولار و مذهبی بیشترین بهره های اجتماعی- سیاسی و در مقابل، فلسطینی های اراضی اشغالی ۱۹۴۸ و یهودیان فلاشا، پایین ترین امتیازات سیاسی- اجتماعی را دارند. ناکامی در ادغام یا همسان سازی گروه های متناقض و بعضاً متضاد از نظر فرهنگی و قومی- نژادی علیرغم گذشت هفت دهه، نشانگر شکست ایده کوره مذاب و ارتباطات میان فرهنگی در جامعه صهیونیستی است. درواقع، تعمیق گسل های مذهبی و نژادی، چشم انداز زوال این رژیم را بیش از گذشته تشدید کرده است.
فرهنگ های مختلف مصرف انرژی (مورد مطالعه خانوارهای مشهدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
40 - 21
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل آلودگی محیط زیست چگونگی مصرف انرژی در بخش خانگی است. آمار جهانی نیز حاکی از افزایش مصرف انرژی می باشد. البته مصرف انرژی در بین افراد و خانواده ها به شیوه ها و سبک های گوناگونی صورت می گیرد که از آن تعبیر به فرهنگ های مختلف مصرف انرژی می شود و این فرهنگ یا فرهنگ ها تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل می گیرند. هدف اساسی تحقیق حاضر شناخت فرهنگ های مختلف مصرف انرژی (گاز و برق) در بین خانوارهای مشهدی در سال 1398 است. برای رسیدن به این هدف از روش کیفی (مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر) و کمّی (از طریق توزیع پرسشنامه در بین 599 نفر) به طور همزمان در بین خانوار های مشهدی اقدام گردید. براساس نتایج بخش کیفی به طور کلی دو فرهنگ عمده «مُسرف» و «صرفه جو» با هشت خرده فرهنگ متفاوت؛ صرفه جوی متعهد، صرفه جوی منفعل، صرفه جوی ناگزیر، مصرف گرای مناسکی، مصرف گرای نامتوازن، مصرف گرای تقلیدی، مصرف گرای خاصگرایانه و مصرف گرای نمایشی ملاحظه شد. نتایج بخش کمی نشان داد که 33/59 درصد نمونه جزو فرهنگ مُسرف و 67/40 درصد جزو فرهنگ صرفه جو هستند. 2/21 درصد نمونه اطلاعات زیست محیطی اندکی دارند. تحلیل ها همچنین نشان داد که در خرده فرهنگ مصرفگرایی خاصگرایانه افراد مُسرف این سبک، عموماً در محلات توسعه یافته تمرکز بیشتری دارند.
ضرب المثل های دَری بهدینی زرتشتیان ایران و تأثیر آن بر نقشمایه های هنر زرتشتی دوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 61
حوزههای تخصصی:
هنر، محمل مناسبی برای فرهنگ است. زرتشتیان، همواره زندگی مسالمت آمیزی با هموطنان خویش داشته اند. اما به واسطه آنکه در ساختار و قشر خاص خویش، قواعد و نحوه زیستی متفاوتی را تجربه می کرده اند؛ لذا خرده فرهنگ ویژه ای را رقم زده اند که در ضرب المَثَل هایشان رخ نمایی می کند. چرایی به وجود آمدن زرتشتی دوزی در راستای ضرب المثل های دَری بهدینی پرسش اصلی این پژوهش می باشد. تأثیر و تأثرات ضرب المَثل های دَری بهدینی به همراه قوانین حاکمه عصر قاجار، یکی از دلایل شکل گیری این نحوه ی خاص سوزن دوزی سنتی گردید که به هنر «زرتشتی دوزی» شهرت دارد. هدف اصلی مقاله، پیگیری همانندی ها و تکرار نقشمایه های هنر زرتشتی دوزی با واژه های پراستعمال ضرب المثل های دَری بهدینیست که بر نام حیوانات اهلی، آب (ماهی) و گیاهان دلالت دارد. از آنجا که ضرب المثل ها، شامل بخش شفاهی فرهنگند و گویش دری بهدینی هرگز نوشتار نشده است، به ناچار بخشی از گردآوری اطلاعات بر پایه مصاحبه های میدانی و کتابخانه ای نهاده شد. زرتشتی دوزی مسبب شکل گیری اولین نمونه هنر تکه دوزی ایرانی، به نام «تیر و سیخ» گردید. پارچه های «تیر و سیخ» مزین به زرتشتی دوزی می شد، اغلب در مراسم و مجالس سنتی یا آیینی کاربرد داشت. در واقع زرتشتی دوزی، هنر زنانه ایست که توسط بانوان زرتشتی یزد به ثبت و ضبط فرهنگ خویش پرداخت؛ فرهنگ زرتشتیان نیز که به نوبه خود با نحوه زیست و معاش ایشان ارتباط تنگاتنگ داشت منجر به شکل گیری ضرب المثل های دَری بهدینی شد. این ضرب المثل ها نیز به ترسیم واژگانی زیست کشاورزی و شبانی زرتشتیان پرداخته اند. چنانکه کمیت تکرار اسامی مرتبط با شیوه زیستی ایشان مشابه با مقدار استعمال و اقبال در انتخاب نقشمایه های موجود در زرتشتی دوزیست.
بورس، آرزوهای محاق؛ یک مردم نگاری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
279 - 302
حوزههای تخصصی:
اقتصاد در زندگی روزمره انسان ایرانی نقش پررنگی دارد و پیامدهای نوسانات اقتصادی زندگی وی را سخت و تا حد زیادی غیرقابل پیش بینی کرده است. در سال های اخیر به واسطه مسائل اقتصادی/سیاسی پیش آمده در سطح ملی و بین المللی، تورم و افت ارزش پول ملی، به بحث های همیشگی گعده های خانوادگی، و دوستی و حتی دانشگاهی و ... تبدیل شده است. دراین میان، انسان ایرانی که زندگی او سال هاست با نوسان/تورم اقتصادی گره خورده است، به طور مداوم به دنبال نوسان گیری از نوسانات بازار بوده است. بازار بورس اوراق بهادار تهران، در طی دو سال گذشته، به نوعی این نقش را برای شهروندان داشته است؛ به ویژه اینکه همراه با سیاست های تشویقی و تبلیغی دولتی برای عضویت و فعالیت در آن پررنگ بوده است و در بین مردم هم از آن به عنوان الگوی برای کسب سود ساده یاد می شد. درنتیجه، پژوهش حاضر درصدد بررسی این وضعیت و پیامدهای آن با استفاده از روش مردم نگاری انتقادی بوده است. پژوهش با مشارکت فعالانه محققان در فعالیت های بورسی شروع شد و در ادامه با بیست نفر از مردم عادی، کارمندان کارگزاری، سبدگردانان و متخصصین مالی مصاحبه عمیق صورت گرفت. یافته های پژوهش بر اساس کدگذاری های صورت گرفته شامل اقتصاد، زیربنای زندگی، جنگ برای زندگی، اقتصاد در بحران، بورس، پاسخی فردی به مسئله ای اجتماعی، دستکاری دولت در بورس، ناکارآمدی پاسخ های فردی به مسائل اجتماعی، خودخوار انگاری، سرکوب شدگی اقتصادی و آرزوهای محاق شدند. نتایج نشان دهنده سرخوردگی جمعی و تبعات منفی حباب مشارکت توده ای از یک سو و حباب قیمتی بازار سهام از سوی دیگر را نشان دادند. درنهایت این یافته ها در سطح روابط سیستمی، با استفاده از نظریات اجتماعی مورد بحث قرار گرفتند.
برساخت اجتماعی مدارا در زندگی روزمره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت بررسی مدارا در زندگی روزمره شهری، چیستی، ابعاد و معنای آن، عملکرد و سازکار های برساخت آن، با همه مناقشاتی که با خود به همراه دارد، این مسئله را به وجود می آورد که در اساس، مردم در بستر زندگی روزمره شهری چگونه مفهوم مدارا را به منزله کنش اجتماعی معنادار درک، تفسیر و تجربه می کنند. در این پژوهش که با روش کیفی و براساس نظریه مبنایی انجام شده و شیوه نمونه گیری آن از نوع نظری است، تحلیل یافته ها با استفاده از روش تحلیل موقعیت کلارک انجام شده است و نشان می دهد عمل مبتنی بر مدارا در واقع امر سیال و مدرجی است که مدارای منفعلانه یا تسلیم، مدارای فعال و مدارانکردن جهان اجتماعی این مفهوم را تشکیل می دهند. همه این ابعاد در سازکار کژنماکردن مدارا به هم می رسند؛ به این معنا که بروز ذهنیات و کنش ها همراه با اغراق در مفاهیم اخلاقی جامعه همچون مدارا ازاین رو اتفاق می افتد که فرد با تجربه قرارگرفتن در شرایط نابسامان و نامطمئن زندگی، زیستن در فضایی آکنده از فردگرایی، ناامنی هستی شناختی، رویارویی با احساساتی مملو از آشفتگی، اضطراب، تجربه تغییرات سریع و ناگهانی، شکاف های بزرگ فرهنگی و اقتصادی، رویارویی با بحران های هویتی، بحران شهرنشینی، تغییرات سریع اجتماعی-فرهنگی و مانند آن، به انتخاب مداوم در جهت گیری های خود در انتخاب رویکرد مبتنی بر مدارا دست می زند و به گونه اغراق شده ای همراه با پررنگ کردن وجوه منفی، سعی در بازنمایی این ذهنیات و الگوهای پنهانی دارد که شهروندان آنها را در زندگی روزمره شهری تولید و بازتولید کرده اند.