فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
242 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی معلمان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی مازندران در سال تحصیلی 99-1398بودند که 15 نفر بر اساس اشباع نظری و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز ، شامل معلمان آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 99-1398 (2287 نفر) بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر تعیین که با روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافته های کیفی با دیدگاه خبرگان و استراتژی بازبینی مجدد و پایایی با روش ضریب توافق کدگذاری 83/0 شد. در بخش کمّی نیز با روایی محتوایی و پایایی با روش آلفای کرونباخ 91/0 شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری با نرم افزار Maxquda18 و در بخش کمّی از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Pls Smart3 استفاده شد.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد کد انتخابی مدیریت منابع انسانی الکترونیک دارای 33 شاخص در 5 مضمون محوری شامل (تکنولوژیکی، ساختاری، فرهنگی، استراتژیک و فرایندى) و کد انتخابی بهره وری پژوهشی نیز دارای 36 شاخص در 5 مضمون محوری شامل (فردی، سازمانی، اقتصادی، فنی– عملیاتی و اجتماعی) بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد تمام بارهای عاملی سازه ها بالای 40/0 بودند. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی دارای تأثیر مثبتی بود (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش باید با توانمندسازی معلمان در زمینه منابع انسانی الکترونیکی موجبات بهره وری پژوهشی آنان را فراهم کنند.
مضامین اثربخش در حمایت اجتماعی از منظر روان درمانگران: تدوین مدل مبتنی بر رویکرد کیفی به پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
131 - 167
حوزههای تخصصی:
حمایت اجتماعی یکی از متغیر های مورد مطالعه در علوم روانشناسی و اجتماعی است. حمایت اجتماعی با تأثیر گذاری بر عرصه های مختلف فردی و اجتماعی سلامت روانی و بهروری افراد را ارتقا می دهد و فرد را برای مواجه با مشکلات یاری می رساند. این پژوهش در مورد شناسایی مضامین اثر گذار بر حمایت اجتماعی از منظر روان درمانگران بود. پژوهش از منظر هدف کاربردی و از نوع روش جز تحقیقات کیفی محسوب می شود. نمونه پژوهش را ۱۸ نفر از روانشناسان و درمانگران که در سال ۱۴۰۰در استان قم مشغول به فعالیت بودند تشکیل دادند. نمونه گیری به شکل هدفمند صورت گرفت. برای جمع آموری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری و نیافتن یافته جدیدی ادامه داشت. از روش تحلیل تماتیک برا تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل در سطح درمانگر (عناصر مهارتی )، در سطح مدرسه ( عناصر آموزشی )، در سطح اجتماع (عناصراجتماعی _ قانونی)، در سطح خانواده (عناصر تعاملاتی) در سطح والدین (عناصر بین فردی _ معیشتی )، در سطح فرد ( عناصر شخصیتی) مضامین اثر گذار بر حمایت اجتماعی از منظر روان درمانگران بود. بحث: حمایت اجتماعی از ابعاد و زوایایی مختلف زندگی بشر قابل تحلیل و ارزیابی است و لزوم توجه به این مؤلفه از نگاه متخصصان و اندیشمندان حوزه های مختلف مرتبط با انسان ضروری است.
بهزیستی روانی-اجتماعی کودکان مراکز نگهداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
201 - 238
حوزههای تخصصی:
بررسی بهزیستی روانی-اجتماعی گرچه برای تمامی سنین واجد اهمیت زیاد است ولی کنکاش آن در دوره کودکی به دلیل پی ریزی شخصیت در این سنین، اهمیت دو چندان دارد. گروه مورد نظر در مقاله حاضر کودکان مراکز نگه داری است که چالش های بهزیستی آنها بیشتر و بررسی شان ضروری تر است. در اینجا منبع جمع آوری داده ها و یا به عبارتی جامعه پژوهشی نیز 16 نفر از مربیان مراکز نگهداری کودکان بوده که در بهار 1401 با آنها مصاحبه شده است. روش پژوهش به صورت کیفی با استراتژی استخراج داده ها از طریق تحلیل مضمونی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه به شیوه مصاحبه گروهی بوده است. در مطالعه حاضر از 4 مصاحبه گروهی متمرکز نیمه ساخت یافته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای مطابق روش اشتروس و کوربین بوده است. مطابق آموزه های روش کیفی برای اعتبار و صحت کار از معیارهای چهارگانه لینکلن و گوبا مشتمل بر اعتماد پذیری، انتقال پذیری، مقبولیت و تصدیق پذیری استفاده شده است.یافته های به دست آمده در 40 مفهوم دسته بندی و در نهایت به سه مقوله نهایی تبدیل شده اند که مضمون اولیه از آنها انتزاع شد و در نهایت سه مضمون نهایی بن بست های احساسی- روانی، بهزیستی اجتماعی شکننده و غلبه واقعیت منفی بر انتظار مثبت می باشند. برآمده از یافته ها می توان گفت؛ بهزیستی روانی اجتماعی کودکان مراکز شبانه روزی وضعیت مطلوبی ندارد و مراقبت از آنها به نیازهای اولیه تقلیل پیدا کرده است و وضعیت مطلوب اکنون و آینده را در نظر نمی گیرند، لذا ضرورت دارد برنامه هایی به صورت جامع با لحاظ تمامی نیازهای کودکان و توانمندی آنها بازطراحی شوند.
نیازسنجی و سنخ شناسی نیازهای نخبگان جوان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۸
43 - 80
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف شناخت و اولویت گذاری نیازهای نخبگان جوان و سنخ شناسی این گروه، در چارچوب روش کیو ضمن مصاحبه عمیق با نخبگان و بررسی منابع موجود، نیازهای نخبگان را شناسایی نمود. در بخش دوم 62 نفر از نخبگان جوان دانشگاهی پرسشنامه نیازها را تکمیل نمودند. سپس چهار عامل یا الگوی ذهنی به دست آمد. طبق یافته ها «نخبگان حمایت طلب» بیشتر به دنبال حمایت ها و تسهیلات معیشتی، پژوهشی، جذب و ... بوده و برای کسب حمایت ها و تسهیلات به خوبی خود را با ملاک های کمّی انطباق می دهند. «نخبگان مشارکت جو» عقیده دارند حمایت های موجود باید متناسب با شأن و منزلت و شرایط خاص هر یک از نخبگان باشد. این گروه نیاز دارند که زمینه اثرگذاری آن ها از طریق تعامل با سطوح مختلف حاکمیتی و با سایر نخبگان فراهم شود. «نخبگان فردگرا» به دنبال حمایت های عمومی در زمینه های معیشتی، پژوهشی و تجهیزات بوده و حمایت های کوتاه مدت و مادی را به تسهیلات بلندمدت و هدف گذاری شده ترجیح می دهند. «نخبگان عملیاتی» نیز عمدتاً به دنبال حمایت های خاص و هدفمند مانند تجاری سازی محصولات، ایجاد کسب و کارهای دانش بنیان و کاربردی ساختن پژوهش ها هستند. درنهایت پیشنهادهای عملیاتی و سیاست گذارانه برای رفع این نیازها ارائه شد.
رابطه اعتماد به دولت و پیروی مردم از توصیه های بهداشتی مقابله با کرونا (مورد مطالعه ساکنان شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۴۸-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع کرونا اعتماد مردم به نهادهای حاکمیتی به ویژه دولت را تحت تأثیر قرار داده و متقابلاً اعتماد به این نهاد، رفتار مردم در مواجهه با این بیماری را تغییر داده است. افراد مختلف برای مقابله با بیماری کرونا به اشکال و میزان مختلفی سعی در رعایت پروتکلهای بهداشتی و محدودسازی رفتارهای روزمره خود دارند. دراین بین اعتماد به عنوان عنصر تسهیلگر همکاری اجتماعی و ایجادکننده مسئولیت پذیری در بین مردم اهمیت به سزایی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد به دولت و پیروی مردم از توصیه های بهداشتی مقابله با کرونا انجام شده است. روش: در این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته کمک گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد ساکن در شهر تهران در موج سوم شیوع پاندمی کووید -19 (پاییز 1399) بود که از این میان تعداد 300 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم انتخاب شد. یافته ها با روش تحلیل کمی و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک رگرسیون چندگانه به دست آمده است. یافته ها: رابطه معناداری بین «پیروی از توصیه های بهداشتی» و «اعتماد به دولت» در بُعد دگرخواهی، صداقت و کارایی مشاهده شده است. مدل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که بین مجموعه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. همچنین حدود 29 درصد از عوامل مؤثر بر میزان رعایت توصیه های بهداشتی در دوران شیوع بیماری کرونا، تحت تأثیر متغیر مستقل (اعتماد به دولت) است. بحث: در ایران همچنان نهاد سیاسی و به طور مشخص دولت، بر رفتار اجتماعی افراد تأثیرگذار است. به طوری که افزایش اعتماد به دولت تأثیر مثبتی بر کاهش شیوع بیماری به واسطه رعایت بیشتر پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم دارد. ازاین رو نهادهای حاکمیتی به ویژه دولت باید روشهایی برای جلب اعتماد عمومی نسبت به عملکرد خود در دوران شیوع کرونا داشته باشند تا تلاشهایشان در راستای کنترل و مهار این بیماری همه گیر بی نتیجه نماند.
مقایسه تأثیر زیرشاخص های حکمرانی بر هزینه های سلامت در کشورهای فقیر و ثروتمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۳۸۹-۳۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت یکی از شاخصهای اصلی توسعه یافتگی در هر کشوری محسوب می شود و سرمایه گذاری در این بخش تأثیر مستقیم بر رفاه جامعه و رشد اقتصادی دارد. کمبود و نارسایی در ارائه خدمات سلامت از نشانه های ضعف دولتها محسوب می شود. ازاین رو بررسی عملکرد دولتها بر بخش سلامت، از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر به بررسی اثر زیرشاخصهای حکمرانی بر هزینه های سلامت برای دو گروه از کشورهای با درآمد و با درآمد بالا پرداخته است. روش: برای انجام این پژوهش از مدل داده های ترکیبی از نوع متوازن استفاده شد. هزینه سلامت کل به عنوان متغیر وابسته و زیرشاخصهای حکمرانی شامل شش زیرشاخص به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص توسعه انسانی به عنوان متغیر کنترل مورداستفاده قرار گرفتند. برای انجام محاسبات از نرم افزار Eviews10 بهره گرفتیم. یافته ها: یافته ها در گروه کشورهای پایین درآمدی اثر زیرشاخصهای حکمرانی بر هزینه های سلامت را تأیید کرد. بعلاوه همه ضرایب متغیرها در گروه با درآمد بالا در سطح اطمینان 90 درصد معنادار بوده است. به این معنی که هرچه شاخص حکمرانی از وضعیت بهتری برخوردار باشد هزینه های سلامت افزایش می یابد. الگوی مورداستفاده در پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار بود. بحث: با استدلال از نتایج پژوهش، به نظام حکمرانی کشورهای با درآمد پایین که دارای ضعف در حکمرانی هستند توصیه می شود که برای کاهش بی ثباتیهای سیاسی و کاهش قوانین بازدارنده بیشتر تلاش کنند. بعلاوه اینکه رفع موانع تجاری و ایجاد محیط رقابتی در این کشورها موضوعی کلیدی و اجتناب ناپذیر است. طبقه بندی (JEL): I18, O57
مطالعه کیفی پیامدهای اقتصادی صنعت نفت و گاز در سرخس از نگاه ذینفعان محلی (دهیاران روستاها): مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است با رویکرد برساختی-تفسیری به کشف و بررسی پیامدهای اقتصادی صنعت نفت و گاز از منظر تجربه زیسته ذینفعان محلی بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 19 نفر از دهیاران روستاهای بخش مرکزی شهرستان سرخس مصاحبه گردید و نهایتا داده های گردآوری شده در قالب 27 مقوله محوری و یک مقوله هسته مورد کدگذاری و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس تفسیرها و تجربیات شکل گرفته در میان ذهنیت کنشگران محلی(دهیاران)، صنعت نفت و گاز در این منطقه پیامدهای اقتصادی مختلفی را در بر داشته است. از یک سو مؤلفه هایی همچون عدم تحرک اجتماعی، فقدان قدرت چانه زنی، منفعت طلبی شرکت ها، نفوذ و اقتدار شرکتی شرایط علی لازم را برای شکل گیری نوعی ساختار اقتصادی دوگانه(مبتنی بر مرکز/پیرامون) در صنعت نفت و گاز فراهم نموده است. از سوی دیگر تبعیض منطقه ای، اتخاذ رویکرد غیربومی گزینی، نابرابری اجتماعی، و فقدان نظارت این شرایط دوگانه را تسهیل و تقویت نموده است(عوامل مداخله گر). در شرایط خصوصی سازی شرکت ها(شرایط زمینه ای) ، ذینفعان محلی به میانجی دو راهبرد «مقاومت(اعتراض)» و «انفعال(پذیرش)» نسبت به این ساختار اقتصادی دوگانه واکنش نشان می دهند. یافته های مطالعه حاضر حاکی است که پیامدهای اقتصادی متعددی همچون ظهور قشرهای جدید، استثمار نیروی کار، تعارض منافع، تعارض هویتی، موقتی سازی نیروی کار و... در بسترهای صنعت نفت و گاز برساخته شده اند. در چنین زمینه ای کنشگران و اجتماع محلی، یا با ساختار دوگانه موجود«سازگار و همگرا» شده یا اینکه به سمت «ناسازگاری و واگرایی» سوق داده شده اند(مقوله هسته).
مؤلفه های توسعه منابع انسانی برای پیشگیری انتظامی از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناخت مؤلفه های تأثیرگذار در توسعه منابع انسانی به عنوان یک سرمایه ارزشمند در فراجا برای پیشگیری انتظامی از جرم جهت رسیدن به اهداف مورد انتظار، موضوع بسیار با اهمیتی است، که پژوهش با هدف دستیابی به آنهاانجام شده است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت داده ها کیفی-کمی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی _ تحلیلی می باشد. جامعه آماری کیفی شامل نخبگان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری، 14 نفر به عنوان نمونه انتخاب و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود، داده ها نیز به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار "مکس کیودا" مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت در کمی جامعه آماری 139 نفر مشتمل بر فرماندهان و کارشناسان خبره که به روش نمونه گیری طبقه ای به صورت تصادفی، 102 نفر از آنها انتخاب، همچنین ابزارگرد آوری پرسشنامه محقق ساخته بود وتحلیل داده هابا استفاده از نرم افزار "ایموس"صورت پذیرفت. یافته ها: در بخش کیفی مؤلفه ها در قالب 3 مضمون اصلی و 25مضمون فرعی دسته بندی در بخش کمی از طریق تحلیل خروجی پرسشنامه ها مشخص شد، مؤلفه های شناسایی شده در سطح مطلوب می باشند. نتیجه گیری: مؤلفه های شناسایی شده شناخت مناسبی برای توسعه دانش و ارتقاء مهارت در رؤسای پلیس پیشگیری در کشور ایجاد و دست یابی به روش های بهبود نگرش بستر مناسبی برای توسعه در حوزه های دانشی و مهارتی پیشگیری انتظامی بوجود خواهد آورد.
تحلیل وضعیت فرهنگیِ سیستان و بلوچستان از دید کنشگران میدانِ فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از یک پژوهش اکتشافیِ انجام شده در سال 1399 است که بر پایه نوعی روش شناسی کیفی، به دنبال آن بوده تا تحلیلی از وضعیت فرهنگی و هنری استان سیستان و بلوچستان با تکیه بر نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها، و همچنین نیازها و خواسته های فرهنگی این استان، با تمرکز بر گسترش عدالت فرهنگی ارائه نماید. نتایج پژوهش مؤید آن است که از منظر 23 فعال و صاحب نظرِ مصاحبه شونده، استان سیستان و بلوچستان به لحاظ فرهنگی از ضعف هایی اساسی مانند ضعف در زیرساخت های فرهنگی و هنری؛ عدم وجود وحدت نظر و رویه در حوزه فرهنگ و هنر؛ کمبود آگاهی های فرهنگی و هنری، در کنار کمبود بازار عرضه محصولات این حوزه؛ عدم آشنایی و برخورداری از حقوق اولیه در این حوزه؛ و عدم حمایت شایسته از اهالی فرهنگ و هنر رنج می برد. مهم ترین نقاط قوّت استان نیز عبارتند از: پیشینه فرهنگی و تمدنی غنی؛ وجود تنوعات جغرافیایی و طبیعی؛ و وجود ظرفیت ها و استعدادهای انسانی قابل توجه. وجود قابلیت ها و امکانات صدور عناصر فرهنگی و هنری، و وجود زیست بوم دانش بنیان و صنایع خلاق فرهنگی - هنری از جمله مهم ترین فرصت هایی هستند که سیستان و بلوچستان می تواند به لحاظ فرهنگی و هنری از آن ها بهره گیرد. این در شرایطی است که بازاندیشی در گفتمان ها و نگرش های فرهنگی کلیشه ای؛ سرمایه گذاری و حمایت از جوانان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر؛ اهتمام به تقویت هنرستان ها، کارگاه های تولید هنری و فعالیت های محصول محور؛ حمایت از تولیدکنندگان بومی محتوی نظیر آثار نمایشی و مستند؛ و انتخاب مدیران جهادی متعهد و متخصص از مهم ترین خواسته ها و نیازهای حوزه فرهنگ و هنر این استان است. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می گردد ضمن جلب مشارکت واقعی شهروندان این استان، زیرساخت های فرهنگی - هنری و نیز فعالیت رسانه های جمعی و انجمن های مربوطه در استان تقویت گردد.
اثربخشی آموزش مهارت فرزندپروری مثبت (Triple P) بر کیفیت رابطۀ مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
423 - 443
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری مثبت بر کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری 30 نفر از مادران دارای کودکان طلاق بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی والدگری، کیفیت رابطه مادر-کودک و کنترل عواطف گردآوری شدند. برنامه فرزندپروری مثبت در 8 جلسه به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا گردید و بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نپذیرفت. دو گروه در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (فاصله یک ماهه) شرکت نمودند. نتایج تحلیل واریانس حاکی از آن بود که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از مداخله کنترل عواطف بیشتری نشان دادند و همچنین کیفیت رابطه مادر-کودک در گروه آزمایش بهبود یافت. برنامه فرزند پروری مثبت همچنین منجر به ارتقاء خودکارآمدی والدگری مادران شد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که از این برنامه جهت کمک به مادران دارای کودکان طلاق در راستای کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف استفاده کرد.
سیاست فرهنگی و سبک زندگی در گام اول انقلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
123 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، ارائه چهارچوب اولیه ای است که واجد قابلیت لازم برای توضیح چگونگی شکل گیری سبک زندگی جامعه ایرانی در گام اول انقلاب باشد. بنابراین، چگونگی مسئله آمیز شدن سبک زندگی، چهاردهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرسش اصلی مقاله است. به منظور محدود کردن دامنه موضوعی مقاله کوشیده ایم تا بافت جتماعی−اقتصادی و سازوکار فرهنگی−سیاسی امکان طرح مفهوم سبک زندگی در بیانات آیت الله خامنه ای را بررسی کنیم. چراکه فارغ از جایگاه ولی فقیه در نظامات قانونی و شرعی جامعه ایران، به نظر می رسد نخستین شخصیتی که اصطلاح سبک زندگی را درباره جامعه ایران به کار برده و از طریق آسیب شناسی وضع موجود و طرح سبک زندگی اسلامی−ایرانی، این مقوله را به مسئله ای عمومی مبدل ساخت، معظم له بوده است. برای تحقق این مهم، تحلیل ثانویه داده های موجود پیرامون دیدگاه های مقام معظم رهبری در دستور کار قرار گرفته است.یافته های پژوهش نشان می دهد مسئله آمیزی سبک زندگی در ایران پس از انقلاب را می توان به دو جریان اجرای مستمر برنامه های توسعه و نیز دوقطبی سازی فرهنگی با اغراض سیاسی نسبت داد. ضمن این که به موازات این دو جریان شاهد شکوفایی برخی برکات و ظرفیت های غیرقابل پیش بینی انقلاب اسلامی در حوزه های دینی و معنوی هستیم. ظرفیت هایی که کمابیش با حمایت های مادی و معنوی حکومت مواجه شده اند.
مطالعۀ مردم شناختی نقش تسهیل گرایانۀ مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی در حل دعاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴و ۷۵
124 - 150
حوزههای تخصصی:
ایلات و عشایر از مهمترین ارکان زندگی اجتماعی ایران به شمار می روند. جامعه ایلی ایران یکی از گسترده ترین اشکال زندگی اجتماعی است که نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرده است. بررسی تاریخ ایران نشان می دهد که ایلات و عشایر نقش عمده ای در انسجام اجتماعی کشور داشته و بسیاری از حکومت ها، مانند غزنویان، صفویان، افشاریه و قاجاریه منشأ ایلی و قبیله ای داشته اند. آنها همچنین با داشتن سهم عمده ای از جمعیت، عاملی تأثیرگذار در صحنه معادلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بوده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مردم شناختی نقش تسهیل گرایانه مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی به عنوان یکی از بزرگترین ایلات استان ایلام انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش ، قوم نگاری و روش گردآوری اطلاعات، مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با بزرگان، مصلحان و معتمدین؛ همچنین مطالعات کتابخانه ای بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بزرگان هر قوم و قبیله با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند نقش مهمی در حل اختلافات شهرنشینان و روستاییان داشته باشند. خون بس، ازدواج های پردردسر و همراه با درگیری (به علت تعدد خواستگاران)، اعتراض به احکام قضائی، تعیین نماینده قوم جهت انتخابات مجلس و شورای اسلامی شهر و روستا، داوری در دعاوی و حضور مستمر در سختی های قوم و قبیله تا رفع بسیاری از مشکلات بزرگ، از موارد ورود مصلحان و معتمدان اجتماعی جهت تسهیل گری است.
هویت یابی واقعی- وانمودی دختران در سیالیتِ فضای مجازی: مطالعۀ کیفی دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فضای مجازی و رسانه ای شدن فضای فرهنگی، هویت یابیِ افراد نیز دگرگون شده است. از منظر جامعه شناختی، تحلیلِ نمود هویتی زنان در فضاهای مجازی که آزادی کمتری در فضاهای «واقعی» سنتی برای ابراز هویت خود دارند، اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا فضای مجازی ظرفیت بیشتری برای خلق و بازنمایی هویت مطلوب و آرمانی دارد. به علاوه، استفاده از رویکردهای کیفی برای فهم عمق و سیالیت فرایند هویت یابی سودمندتر است. ازاین رو، مقاله پیش رو فرایند هویت یابیِ 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در فضای مجازی را با رویکردی کیفی واکاوی کرده است. تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار و نیمه ساختاریافته بوده است. روش نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و با حداکثر تنوع؛ راهبرد تحلیل داده ها کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی بوده است. بر اساس ماهیت مضامین مصاحبه ها، علل، بسترها و پیامدهای استفاده این دختران از فضای مجازی ذیل ده مقوله محوریِ «ماهیت ارتباط، ابراز جنبه های متفاوت خود، استفاده هدفمند جهت تأمین نیازها و خدمات متنوع، ارضای تمایلات روحی فیزیولوژیک، پرکردن اوقات فراغت، ضعف شخصیت روانی و مهارتی، نابسامانی زندگی خانوادگی، خودهای متفاوت ارائه شده در فضای مجازی، قابلیت های فضای مجازی در زندگی مدرن و دامنه آسیب های فضای مجازی» تحلیل شدند. در سطحی انتزاعی تر، می توان گفت مقوله هسته «فضای مجازی پژواکِ فضای واقعی و جولانگاه خودهای واقعی وانمودی» بازتاب دهنده روند هویت یابی دختران موردمطالعه در فضای مجازی است که ناشی از تأثیر دوسویه ویژگی های روان شناختی فیزیولوژیک اجتماعیِ دختران و شرایط زیست فرهنگی اجتماعیِ آنان در فضای واقعی جامعه است.
روابط قدرت دخیل در صورت بندی گفتمانی مسئلۀ آب ایران در روزنامه های شرق و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به دنبال شناخت روابط قدرت دخیل در صورت بندی گفتمانی مسئله آب ایران در روزنامه های شرق و ایران است. به این منظور، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی و با کاربرد الگوی فرکلاف و ون دایک، 14 نمونه معرف از این روزنامه ها در بازه زمانی 12/5/1392 تا 29/12/1398 بررسی شده اند. طبق یافته ها، برخی از متون روزنامه شرق با هدف زمینه سازی برای اجرای برنامه ها و سیاست گذاری های دولت های یازدهم و دوازدهم منتشر شده است. در روزنامه ایران نیز نقش مسئولان و سیاست گذاران در ایجاد بحران و مسئولیت آنان در حل آن کم اهمیت قلمداد می شود. برخی از متون این روزنامه غیرمستقیم در خدمت توجیه علت ناموفق بودن دولت های یازدهم و دوازدهم در حل بحران آب و کاهش مطالبات مردم از دولت است. در روزنامه ایران، مردم به علت مشارکت نکردن در حل بحران سرزنش می شوند. به این ترتیب، ساختارهایی که مانع از مشارکت مردم در مسائل می شوند رؤیت ناپذیر می شوند و مشارکت مردم به صرفه جویی تقلیل می یابد. این روزنامه جامعه را ناجی آب جلوه می دهد و آنان را از تغییر سیاست گذاری های دولتی دلسرد می کند. بر اساس نتایج، اثر قدرت های سیاسی و اقتصادی بر صورت بندی گفتمان مسئله آب در این روزنامه ها مشهود است. رسانه های موردبررسی، به جای اینکه نماینده مردم باشند، به سخنگوی دولت تبدیل شده اند. پرداختن به مسئله آب به بهانه ای برای ناکارآمد جلوه دادن جناح مخالف، کاهش انتظارات از دولت های یازدهم و دوازدهم و رفع مسئولیت از قوه مجریه و نمایندگان مجلس تبدیل شده است.
Identification and Analysis of Effective Factors on the Strategic Intelligence of Education Districts Managers of Tehran City and Provide an Appropriate Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of identification and analysis of effective factors on the strategic intelligence of education districts managers of Tehran city and provides an appropriate model. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of quantitative. The study population was managers, deputies and experts of the education nineteen districts of Tehran city in 2020 year, which based on the Krejcie and Morgan table the sample size was estimated 120 people who were selected by randomly sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire of effective factors on the strategic intelligence of managers (113 indicators) which after two Delphi rounds with Kendall coefficient of 0.678 was designed by 15 experts and its content validity was confirmed by experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method 0.921. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equations modeling in SPSS-22 and Smart PLS-3 software. Findings: The findings showed that the effective factors on the strategic intelligence of managers had 113 indicators in 21 components and 2 dimensions; So that the intra-organizational dimension were included 11 components of intelligent planning, support processes, communication processes, power of change and transformation, knowledge management, educational intelligence, moral intelligence, informational intelligence, organizational process intelligence, human resource intelligence and financial resources intelligence and extra-organizational dimension were included 10 components of business intelligence, environmental intuition thinking, technological intelligence, planning intelligence, social intelligence, competitors intelligence, policy-making, communication with people intelligence, targeting intelligence and environmental macro intelligence. Also, the factor load of all dimensions and components was higher than 0.40, their average extracted variance was higher than 0.50 and their reliability was higher than 0.70. In addition, the model of effective factors on the strategic intelligence of education districts managers had a good fit and the model had a significant effect on the intra-organizational and extra-organizational dimensions and the mentioned dimensions on the relevant components (P<0.05). Conclusion: The results showed two dimensions of intra-organizational and extra-organizational for the model of effective factors on the strategic intelligence of education districts managers. Therefore, to increase and enhance their strategic intelligence can be done by improving the dimensions and components of each of them.
Identifying the Components of the Integrated Curriculum of Arts Education from the Perspective of Specialists, Managers and Graduates(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was identifying the components of the integrated curriculum of arts education from the perspective of specialists, managers and graduates. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the curriculum experts included of specialists, managers and graduates of Farhangian University in 2020 year. The research sample according to the principle of theoretical saturation was considered 28 people who after reviewing the inclusion criteria were selected by purposive sampling method. For data collection were used from take noting and semi-structured interviews methods, which its validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was confirmed by the agreement coefficient method between the two coders (r=0.76). Finally, the data were analyzed by content analysis method with a deductive approach. Findings: The findings showed that the integrated curriculum of arts education from the perspective of all three groups of specialists, managers and graduates were included three dimensions of cognitive, skills and attitudinal and emotional competencies, which the cognitive dimension included the specialized knowledge of the integrated curriculum of arts education, general cognitive competence and general knowledge, the skills dimension included the specialized skill of the integrated curriculum of arts education and general skill and the attitudinal and emotional dimension included the attitudinal competence of the integrated curriculum of arts education and general attitudinal competence. Conclusion: According to the results of this study, curriculum specialists and planners for design an integrated curriculum of arts education needed to that considers the three dimensions of cognitive, skills and attitudinal and emotional competencies and their components
Effects of Competency-Based Approach on Enhancing Complexity, Accuracy, and Fluency of Writing among Iranian Upper- Intermediate Pre-Service Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed at investigating the effect of competency-based approach on enhancing complexity, accuracy, and fluency of writing of pre-service teachers. Methodology: To this end, an Oxford Quick Placement Test (OQPT) was administered to 100 Iranian pre-service teachers studying at Farhangian University, of whom 40 upper-intermediate learners were selected and assigned to an experimental group (n = 20) and a control group (n = 20). The selected participants were both male and female and aged from 19 to 22. Both selected groups were then given a writing test as the pre-test. Subsequently, the experimental group received the competency-based treatment and were proposed to some real-world issues and there was no time limit. However, the traditional styles used for improving the writing skill of the subjects in the control group and a specific time limit was considered for the subjects to do the job. After that, a writing post-test and an attitude questionnaire were delivered to the participants. The obtained data was analyzed using one-way between group analysis of covariance (ANCOVA) and one-sample t-test. Findings: The results indicated no significant difference between pre-test and post-test scores of the control group, whereas, the post-test scores of the participants in experimental group were significantly better than their pre-test scores especially regarding complexity. Conclusion: The findings suggest that the teachers should take competency-based approach into consideration in their target language classes to have a more fruitful educational process.
Design and Development of a Model for Friendship-Based Leadership(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Friendship-oriented leadership is one of the relatively new methods of leadership to gain a competitive advantage. Therefore, the purpose of this study was to design and formulate a friendship-oriented leadership model. Methodology: This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of execution method. The research community was experts and experts in the field of broadcasting leadership in 1400. The sample size was determined based on the principle of theoretical saturation of 20 people, and this number was selected by purposive sampling. The data was collected with a semi-structured interview, the validity of which was confirmed by the triangulation method and the reliability was calculated with the Cohen's kappa coefficient of 0.66. The data were analyzed by open, central and selective coding method based on database theory in MAXQDA software. Findings: The findings showed that 108 indicators were identified in 11 sub-categories and 6 main categories for the friendship-oriented leadership model; So that the friendship-oriented leadership model in the category of causal conditions includes individual abilities and capabilities and follower conditions, in the category of contextual conditions including organizational characteristics, demographic factors and human resources mechanism, in the category of intervening conditions including the organizational environment and extra-organizational factors, in the category of central phenomenon including leadership Friendship-oriented, in the category of strategies included leadership strategies, and in the category of consequences, it included positive consequences and negative consequences. Finally, the paradigm model of friendship-oriented leadership was designed. Conclusion: Specialists and organizational planners can use the categories and indicators identified for the friendship-oriented leadership model to improve their organization and create a competitive advantage and improve them in their organization.
Proposing a Model for Social Vitality Development Using Meta-Synthesis Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the concerns of citizens and officials of organizations and institutions is social vitality development. Therefore, the present study was conducted to propose a model for social vitality development using meta-synthesis approach. Methodology: This study was applied in terms of objective and qualitative in terms of research method. The field of research was all articles on social vitality during 1990-2022, 39 of which were selected based on inclusion criteria by purposive sampling. The data were collected by taking notes from the articles and analyzed by content analysis based on the seven-step meta-synthesis approach of Sandelowski and Barroso (2007). Findings: The results showed that 19 components and 3 dimensions were identified for a model for social vitality development. The dimensions include urban development and urban planning (6 components of compliance with the principles of urbanization and good urban governance, urban furniture design and beautification of the neighborhood, urban services and preservation of the urban environment, calming of roads and smoothing of traffic, design and construction of parks and gardens, and construction of smart parking lots), social and cultural affairs (7 components of public and morning sports, development of sports centers, development of culture and art houses, citizen health services, development of game and entertainment centers, implementation of citizenship education programs and skill training and entrepreneurship) and relations and citizenship rights (6 components of strengthening family relations, neighborhood rights, strengthening the network of friends, local cohesion and identity, resilience and the narrative of the sense of experiencing vitality in the company of friends). Finally, according to the identified components and dimensions, a model was designed for social vitality development. Conclusion: The designed model for social vitality development based on meta-synthesis approach can have many practical implications for citizens and officials of urban and governmental organizations and institutions. Accordingly, they can design and implement solutions for social vitality development
نقش فرهنگ در عملکرد اقتصادی کسب و کارهای استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ در عملکرد اقتصادی کسب و کارهای استان همدان پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران و مالکانی تشکیل دادند که در شرکت های شهرک صنعتی همدان فعالیت می کنند. تعداد نمونه آماری براساس نمونه گیری طبقاتی ساده و فرمول کوکران 227 نفر به دست آمد. پژوهش کنونی برمبنای هدف، ازنوع کاربردی و ازلحاظ شیوه پژوهش، توصیفی-علی است. در همین راستا، طبق مرور ادبیات موضوع و استفاده از منابع کتابخانه ای، پژوهشگر از پرسشنامه استانداردشده جهت گردآوری داده ها استفاده کرده است. فرضیات این پژوهش به وسیله روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و لیزرل مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج حاصل شده از پژوهش بیانگر آن است که فرهنگ در عملکرد اقتصادی کسب و کارهای استان همدان تأثیر معناداری دارد.