مطالب مرتبط با کلیدواژه

ذینفعان محلی


۱.

مطالعه کیفی پیامدهای اقتصادی صنعت نفت و گاز در سرخس از نگاه ذینفعان محلی (دهیاران روستاها): مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار اقتصادی دوگانه مقاومت/انفعال تعارض منافع ظهور قشرهای جدید ذینفعان محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
پژوهش حاضر بر آن است با رویکرد برساختی-تفسیری به کشف و بررسی پیامدهای اقتصادی صنعت نفت و گاز از منظر تجربه زیسته ذینفعان محلی بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 19 نفر از دهیاران روستاهای بخش مرکزی شهرستان سرخس مصاحبه گردید و نهایتا داده های گردآوری شده در قالب 27 مقوله محوری و یک مقوله هسته مورد کدگذاری و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس تفسیرها و تجربیات شکل گرفته در میان ذهنیت کنشگران محلی(دهیاران)، صنعت نفت و گاز در این منطقه پیامدهای اقتصادی مختلفی را در بر داشته است. از یک سو مؤلفه هایی همچون عدم تحرک اجتماعی، فقدان قدرت چانه زنی، منفعت طلبی شرکت ها، نفوذ و اقتدار شرکتی شرایط علی لازم را برای شکل گیری نوعی ساختار اقتصادی دوگانه(مبتنی بر مرکز/پیرامون) در صنعت نفت و گاز فراهم نموده است. از سوی دیگر تبعیض منطقه ای، اتخاذ رویکرد غیربومی گزینی، نابرابری اجتماعی، و فقدان نظارت این شرایط دوگانه را تسهیل و تقویت نموده است(عوامل مداخله گر). در شرایط خصوصی سازی شرکت ها(شرایط زمینه ای) ، ذینفعان محلی به میانجی دو راهبرد «مقاومت(اعتراض)» و «انفعال(پذیرش)» نسبت به این ساختار اقتصادی دوگانه واکنش نشان می دهند. یافته های مطالعه حاضر حاکی است که پیامدهای اقتصادی متعددی همچون ظهور قشرهای جدید، استثمار نیروی کار، تعارض منافع، تعارض هویتی، موقتی سازی نیروی کار و... در بسترهای صنعت نفت و گاز برساخته شده اند. در چنین زمینه ای کنشگران و اجتماع محلی، یا با ساختار دوگانه موجود«سازگار و همگرا» شده یا اینکه به سمت «ناسازگاری و واگرایی» سوق داده شده اند(مقوله هسته).
۲.

توانمندسازی ذینفعان محلی برای مشارکت در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی اثرات ادراک شده از گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی مشارکت ذینفعان محلی توسعه پایدار گردشگری آسارا کرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
پژوهش حاضر، به واکاوی اثرات توانمندسازی ذینفعان محلی گردشگری بر مشارکت آنان در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی اثرات محیطی ادراک شده از برنامه ها گردشگری در بخش آسارا انجام شد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه متغیرهای اثرگذار و اثر پذیر را وارسی کرده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی ذینفعان محلی با سه متغیر اثرات اقتصادی گردشگری، (063/0) اجتماعی فرهنگی گردشگری، (050/0) محیطی اکولوژیک توسعه گردشگری (070/0) است. همچنین رابطه اثرات اجتماعی فرهنگی ادراک شده بر مشارکت درتوسعه پایدار گردشگری با توجه به ضریب مسیر(566/0) و مقدار t به دست آمده (207/3) مورد تایید قرار گرفت. اما رابطه اثرات محیطی اکولوژیک و اقتصادی ادراک شده از برنامه ها گردشگری بر مشارکت ذینفعان محلی در توسعه گردشگری تایید نشد. به سخن دیگر، اجرای برنامه ها گردشگری در حوزه اثرات محیطی اکولوژیک و اقتصادی، به گونه ای نبوده که بتواند مشارکت جامعه محلی را با خود همراه سازد. همچنین نتایج نشان داد که توانمندسازی ذینفعان محلی به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی اثرات اجتماعی فرهنگی ادراک شده از برنامه ها گردشگری بر مشارکت آنان در توسعه گردشگری تنها در این بعد معناداری داشته است.
۳.

سنجش مدیریت روستایی، توانمندسازی ذینفعان محلی و تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت روستایی توانمندسازی ذینفعان محلی تحولات کالبدی استان سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۹
این مقاله به بررسی جایگاه مدیریت روستایی، چالش ها و فرصت های توانمندسازی ذینفعان محلی و تأثیر آن بر تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان سمنان پرداخته است. در این راستا، با این که «توانمندسازی مولد» ذینفعان محلی تضمین کننده پایداری ابعاد توسعه و تحول کالبدی است لیکن رویکرد مدیریت «بالا به پایین» و «حکومت محور»، موجب «توانمندسازی نامولد» ذینفعان محلی در منطقه مورد مطالعه شده و نتوانسته است آن ها را به مثابه یکی از عناصر قدرت در حوزه مداخله مدیریت روستایی درآورد. برای تبیین دقیق موضوع ، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ارتباط بین شاخص های روش و احساس توانمندسازی ذینفعان محلی و شاخص های تحول کالبدی سکونتگاه های روستایی را در قالب 21 شاخص، سنجیده است. یافته های حاصل از آزمون های آماری کندال تااوبی و رگرسیون، نامناسب بودن جایگاه شاخص های توانمندسازی ذینفعان محلی در فرایند مدیریت روستایی را آشکار ساخت. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش توانمندسازی ذینفعان محلی به صورت «قدرت بر» و سلطه آمیز نتوانسته است احساس معنا دار بودن، شایستگی، خودباوری، اعتماد، قدرت و توانمندی را در بین ذینفعان محلی ایجاد نماید. به این ترتیب در فرایند مدیریت روستایی، گیرندگان و بروزدهندگان «توانمندسازی نامولد» هنوز به شکل فزاینده ای غلبه دارند، به گونه ای که باعث نارسایی در فرایند تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان سمنان در ابعاد مسکن، خدمات زیربنایی، بهداشت محیط، وضعیت مالی، شبکه معابر، روابط اجتماعی و کاربری اراضی شده است. بنابراین نیاز است رویکرد حاکم بر فرایند مدیریت روستایی تغییر یابد و یا اصلاح شود. در این ارتباط، انتخاب سیاست های اجتماعی و اقتصادی مناسب دولت و به کارگیری روش های مناسب توانمند سازی مولد ذینفعان محلی در فرایند مدیریت روستایی، مورد تأکید می باشد. رویکردی که در آن نگاه قبلی با اصالت متخصص از «بالا به پایین»، جایگزین ابتکارات محلی از« پایین به بالا» شود و مدیریت روستایی اجتماع محور از طریق روش های توانمندسازی مولد ذینفعان محلی، فرصت مناسبی برای تحولات مثبت کالبدی سکونتگاه های روستایی، فراهم سازد.