فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
363 - 382
حوزههای تخصصی:
سقانفار، نوعی بنای چوبی با کارکرد مذهبی در استان مازندران بوده که احداث بیشتر این بناها به دوره قاجار برمی گردد. در این بناها، هرس اله در ماه محرم مراس م ع زاداری برگ زار می شود. باوجود اهمیت فرهنگی سقانفارهای مازندران، تاکنون نوع چوب های مورداستفاده در آن ها بررسی نشده و پژوهش ها محدود به معماری و نقاشی های آن ها بوده است. در این پژوهش، چوب های به کار رفته در اجزای مختلف پنج سقانفار قائم شهر (ریکنده، سیدابوصالح، قادیکلای نوکنده کا، وسطی کلا و آهنگرکلای بیشه سر) به صورت ماکروسکوپی و میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج فهرست ویژگی های آناتومی چوب از مقاطع میکروسکوپی رنگ آمیزی شده، هر نمونه شناسایی شد. در بررسی ماکروسکوپی، تمام چوب ها بخش روزنه ای بودند. غیر از نمونه قادیکلای نوکنده کا، سایر نمونه چوب ها پس از غوطه وری، آب را به رنگ طلایی درآوردند. گونه استفاده شده در سقانفارهای وسطی کلا، ریکنده، سیدابوصالح و آهنگرکلای بیشه سر، آزاد (Zelkova carpinifolia) و چوب های سقانفار قادیکلای نوکنده کا، بلوط اوری (Quercus macranthera) شناسایی شدند. هر دو چوب، بادوام بوده، نم پذیری کمی داشته و درصورت استفاده در ساختمان نیاز چندانی به مراقبت و تعمیر ندارند. پراکنش بلوط و سایر گونه های درختی با چوب ساختمانی باکیفیت در جنگل های نزدیک سقانفار ها، به اندازه یا بیش از آزاد بوده است؛ از این رو، ترجیح این چوب نمی تواند صرفاً به در دسترس بودن و کیفیت فنی آن مربوط باشد. با توجه به این که از قرن 16م.، به بعد چوب آزاد یکی از محبوب ترین چوب ها برای ساخت بناهای تاریخی و مذهبی در شرق دور (به خصوص در کره و ژاپن) بوده و با توجه به تأثیرپذیری معماری و نقاشی سقانفارهای چوبی قدیمی تر از فرهنگ شرقی، می توان انتخاب چوب آزاد برای ساخت این اماکن را تا حدی متأثر از تبادلات فرهنگی دانست.
بررسی و مطالعه شیشه های ساسانی بدست آمده در شهر تاریخی سیمره با رویکرد باستان سنجی و اندازه گیری ترکیبات عنصری با استفاده از روش میکروپیکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این طرح پژوهشی 38 نمونه از قطعات شیشه ای به دست آمده در شهر تاریخی سیمره که دوره تاریخی آنها به دوره ساسانی بر می گردد، با استفاده از روش میکروپیکسی آنالیز و ترکیبات عنصری آنها اندازه گیری شده است. هدف از انجام این طرح پژوهشی این است که با استفاده از اندازه گیری ترکیبات عنصری شیشه ها، پاسخ مناسبی به سؤالات مطرح در این زمینه ارائه شود. اولین سؤال اساسی این است که برای ساخت مصنوعات شیشه ای شهر تاریخی سیمره از چه مواد اولیه ای استفاده شده است. همچنین تعیین مواد گدازآور استفاده شده در این شیشه ها دارای اهمیت ویژه ای است، زیرا مشخص کردن نوع ماده گداز آور، می تواند نقش تعیین کننده ای در بررسی و مطالعه تولیدات بومی و فرایند تجارت و نقل و انتقالات مواد اولیه شیشه داشته باشد. پرسش دیگر در این زمینه، بررسی تنوع منابع سیلیس و ماده گدازآور استفاده شده در فرایند ساخت است. همچنین، مشخص کردن مواد رنگ زا و رنگ بر استفاده شده در این نمونه ها یکی دیگر از اهداف این پژوهش است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، تمام شیشه های آنالیز شده از محوطه شهر تاریخی سیمره در گروه شیشه های سیلیکا- سودا- آهک طبقه بندی می شوند و بر اساس درصد وزنی اکسید منیزیم و اکسید پتاسیم موجود در این شیشه ها که مقدار آن بیشتر از 5/2 درصد وزنی است، مشخص می شود که در ساخت آنها از خاکستر گیاهان به عنوان ماده گدازآور استفاده شده است. همچنین نتایج ترکیبات عنصری این شیشه ها نشان می دهد که بر اساس مواد اولیه استفاده شده در ساخت، شیشه های این محوطه به دو گروه عمده تقسیم بندی می شوند که هریک از این دو گروه با مواد اولیه متفاوتی تولید شده اند.
توالی گاهنگاری دشت سیستان بر مبنای تاریخگذاری مطلق تپه یل (یلدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد همگونی فرهنگی در مناطق وسیعی از فلات ایران شکل می گیرد که از آن به عنوان دوره یا افق آغاز ایلامی نام برده می شود. هم زمان با این افق، استقرار در شهرسوخته شکل می گیرد که در هزاره سوم پیش از میلاد وسعت شهر گسترش یافته و محوطه های اقماری متعددی در دشت جنوبی سیستان به وجود می آید. یکی از تپه های شاخص اقماری شهرسوخته، تپه یل یا طالب خان 2 بوده که در فاصله 11 کیلومتری جنوب این شهر قرار دارد. جهت شناخت کامل تر تحولات فرهنگی و الگوهای زیستی هزاره سوم پیش از میلاد در حوزه فرهنگی جنوب شرق ایران، نیاز است تا برخی از محوطه-های شاخص اقماری شهر سوخته مورد کاوش قرار گیرند تا به تحلیلی جامع تر دست پیدا کنیم. با توجه به برخی مشکلات و سؤالات موجود و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه زابل، تپه یل به مدت شش فصل کاوش شد. در هر کاوش باستان شناسی اولین سؤال مربوط به شناخت توالی فرهنگی هر تپه است؛ بنابراین طی کاوش فصل اول و دوم در تپه یل یکی از اصلی ترین اهداف، شناخت توالی فرهنگی محوطه و ارائه تاریخ گذاری نسبی و مطلق آن بود؛ که طی کاوش صورت گرفته چهار فاز استقراری شناسایی شد. در این مقاله سعی بر آن است تا با تحلیل مواد فرهنگی به دست آمده از کاوش های صورت گرفته و استفاده از نتایج آزمایش کربن 14 به گاهنگاری نسبی و مطلق این محوطه پرداخته شود. مهم ترین سؤالات عبارت اند از: توالی استقراری تپه یل هم زمان با کدام دوره های شهرسوخته بوده است؟ و با توجه به نتایج آزمایش کربن 14 تاریخ دقیق استقرار در این تپه مربوط به چه برهه زمانی است؟ جهت تاریخ گذاری مطلق نهشته های فرهنگی تپه یل، 5 نمونه زغال به آزمایشگاه مرکز باستان سنجی کورت انگلهورن ارسال شد که نتایج نشان می دهد این محوطه از حدود 2600 پیش از میلاد تا حدود 2300 پیش از میلاد یعنی هم زمان با شهرسوخته III و شهرسوخته IV مورد سکونت قرار داشته است. از آنجایی که یافته های سفالی فاز های جدید محوطه، قابل مقایسه با لایه های 1 و 0 شهرسوخته و تپه طالب خان 1 است، می بایست تاریخی قدیمی تر را برای دوره های III و IV شهر سوخته در نظر گرفت.
گونه شناسی معماری آرامگاه های الیمائی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
97 - 118
حوزههای تخصصی:
باور به زندگی پس از مرگ به خلق گورستان ها، بناهای یادمانی و آداب و رسوم مرتبط به آن می انجامد. بقایای برجای مانده از جوامع باستانی در بیشتر مواقع به قبور و آرامگاه های آنان محدود می شود، که بررسی در آن بخش هایی از مذهب، آئین و باورهای دینی آنان را آشکار می کند. الیمائیان حاکمان نیمه مستقل و خودمختار هم زمان با سلوکیان و پارتیان در جنوب غربی ایران هستند که گونه هایی از معماری آرامگاهی آنان برپایه کاوش های باستان شناسی در محوطه هایی چون: شوش، دستوا، گلالک، صالح داوود، کَلِ چندار شمی، چشمه چلوار، قلعه شیاس، کافه بابک و هشتلیک به دست آمده است. در بررسی معماری آرامگاهی الیمائی ها علاوه بر توصیف و گونه شناسی آنان، شباهت های قابل مقایسه ای با شیوه های خاکسپاری تمدن های پیشین و حکومت های هم زمان آشکار می شود که نویسندگان این پژوهش با استفاده از مطالعات تاریخی-تطبیقی و براساس نتایج کاوش های الیمائی سعی در دستیابی به آن دارند. این پژوهش نشان می دهد که با توجه به تفاوت های زیست محیطی کوه و دشت، معماری آرامگاه های الیمائی به دو نوع کوهستانی و دشتی طبقه بندی می شود. با توجه به موقعیت آن ها نسبت به سطح زمین، آرامگاه های کوهستانی به آرامگاه های زیرزمینی، آرامگاه های نیمه زیرزمینی و آرامگاه های ساخته شده در سطح و آرامگاه های دشت الیمائیان به دو گونه آرامگاه زیرزمینی (سردابه ای) و آرامگاه نیمه زیرزمینی تقسیم می شدند. گونه شناسی و مقایسه آرامگاه های الیمائی با آرامگاه های به جامانده از تمدن های پیشین و بومی (بین النهرین و ایلام) و حکومت های سلوکی و اشکانی نشان می دهد که این مقبره ها هنوز تحت تأثیر سنت های محلی مانند بین النهرین و ایلام هستند.
ارزیابی جایگاه بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای دوره ساسانی در مناطق کوهستانی جنوب غرب ایران، مطالعه موردی: دشت ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستانی نشان دهنده چشم انداز فرهنگی حاصل برهم کُنش انسان و محیط بوده و متأثر از مجموعه ای از عوامل جغرافیایی، طبیعی و اجتماعی- فرهنگی هستند. به بیان دیگر سکونتگاه های باستانی به عنوان یادگارهای فضایی فعالیت های اولیه انسان ها، حامل اطلاعات در مورد سازگاری اولیه انسان و دگرگونی محیط هستند، تفسیر و آشکارسازی اطلاعات محیطی توزیع سکونتگاه می تواند شرایطی را برای درک بیشتر تعامل بین انسان و محیط در این دوران فراهم کند. در این تعامل عوامل محیطی چون ارتفاع از سطح دریا، شیب، منابع آب، پوشش گیاهی، درجه شیب و کاربری اراضی هرکدام به نوعی خود بسترهای جغرافیایی و طبیعی هستند که در پراکنش محوطه های باستانی نقش مؤثری دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای باستانی دوره ساسانی در دشت میانکوهی ارسنجان است. براین اساس شش عامل جغرافیایی به عنوان عوامل محیطی یا متغیر مستقل و مساحت محوطه های باستانی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور بررسی این عوامل، از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS و روش های تحلیل کمی از نوع آمار استنباطی با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج این تحلیل ها مشخص کرد که محوطه های دوره ساسانی با تعدادی از عوامل طبیعی وابستگی هایی را در سطح متوسط تا ضعیف و تعدادی از عوامل محیطی نیز وابستگی زیادی را نشان می دهد. در تحلیل و ارزیابی الگوهای استقراری محوطه های ساسانی با استفاده از تحلیل خوشه ای، چهار الگو به دست آمد و علاوه بر یک محوطه بزرگ در منطقه به همراه محوطه های کوچک تر اقماری آن که روستاهای بزرگ و کوچک با شیوه کشاورزی و دامداری هستند، یک الگوی دیگر نیز مشخص گردید که احتمالاً با کارکرد و محل قرارگیری آن ها در چشم انداز منطقه مرتبط است. این نوع محوطه ها به دلیل قرارگیری بر روی تپه ماهورها، بسترهای صخره ای و مناطق تقریباً مرتفع، یادآور قلعه های نظامی و یا پاسگاه های بین راهی هستند.
اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهگل به عنوان گسترده ترین اندود معماری خاکی شناخته شده است، اما در برابر رطوبت بسیار آسیب پذیر است. افزایش مرمت های دوره ای و هزینه های نگهداری باعث گسترش استفاده از مصالح دیگر مانند سیمان، ایزوگام و... به جای کاهگل شده است. این تغییرات، علاوه بر ایجاد مشکلات جدید، هویت بافت و مناظر آثار تاریخی، روستاها و شهرهای معماری خاکی را نیز تغییر داده است. برای حل این مشکل، می توان از فناوری هایی که باعث بهبود پایداری کاهگل می شوند، استفاده کرد. در این راستا، اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب به عنوان یکی از راه حل های مؤثر برای احیای مهم ترین مصالح معماری خاکی ایران و اختراع برگزیده جشنواره رویش بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۳۹۳ معرفی شده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و هدف کاربردی و رویکرد توسعه ای دارد. در گام اول، با معرفی اختراع و فعالیت های پژوهشی مخترع، ایده و اهداف اختراع از دیدگاه مخترع بیان شده است. در ادامه با بیان ماهیت و کاربری اختراع و ارائه نتایج آزمون در برابر رطوبت، گزیده ای از پروژه های اجراشده را معرفی می کند. طرح پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب که تأییدیه طرح از ستاد توسعه نانو دارد، در آزمون درصد جذب آب ۲۴ ساعته با میزان جذب آب ۱.۱درصد از بهترین نمونه مکعبی سیمانی با جذب ۱۴.۷ درصد عملکرد بهتری داشته که بیانگر نفوذناپذیری عالی در برابر رطوبت است. این پوشش با ایجاد بافت کاهگلی و قابلیت اجرا روی سطوح مختلف در ضخامت کم و حذف معایب کاهگل سنتی، دارای مزیت های کاهگل سنتی است و همچنین شسته نشدن در برابر رطوبت و عدم عبور آب به عنوان بخشی از ویژگی های منحصربه فرد این محصول باعث شده است که این اندود فناورانه در پروژه های مختلف نوسازی و بازسازی مراکز فرهنگی، مذهبی، تجاری و مسکونی استفاده شود.
An Investigation of Parthian-Sasanian Stuccoes of Dastowā Shushtar, Khuzestān, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
57 - 75
حوزههای تخصصی:
An archaeological survey was conducted in 2004-2005 in the middle of Mianab Shushtar in Khuzestan, followed by an excavation there in 2005-2006, which led to the discovery of a Sasanian palace as well as valuable stuccoes at two other locations, namely the JilJilak Tepe and behind a Gas Station on the Shushtar-Ahwaz Road. In this article, the discovered stuccoes have been examined, which indicates that the Jiljilak stuccoes can be divided into three categories based on their features and application: a) geometric patterns, b) plant patterns, and c) animal patterns. Comparing these stuccoes with those found elsewhere such as Kuh-e Khwaja, Bīshāpūr, and Bandian in Dargaz shows that they can be attributed to the Parthian-Sasanian period.
کاوش های باستان شناختی در اطراف پل بیستون: کارگاه های سنگ تراشی و تولید آجر و آهک
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۳۶-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
پل بیستون، برروی رودخانه دینورآب واقع در حاشیه شرقی شهر کنونی بیستون، یکی از پروژه های زیربنایی اواخر دوره ساسانی است که همانند دیگر بناهای این دوره در بیستون، ساخت آن هرگز به اتمام و بهره برداری نرسید. در دوره اسلامی حکومت محلی حسنویه ضمن گسترش پل به تکمیل ساخت آن اقدام کردند. به دلیل رفت وآمدهای زیاد، گذشت زمان و حوادث غیرمترقبه ای چون زلزله و سیل در ادوار سپسین (سلجوقی تا پهلوی اول) بخش هایی از پل تخریب و سپس بازسازی و یا مرمت شده است. برای تأمین مصالح بخش های بازسازی و مرمت شده، کارگاه های تولید مصالح ساختمانی را به فاصله کمی در ضلع شمال شرقی پل ایجاد کرده اند. در این بخش، پشته کم ارتفاعی به درازای 50 متر درراستای شمالی-جنوبی و پهنای 40 متر در راستای شرقی-غربی برروی یکی از پادگانه های آبرفتی ساحل رودخانه وجود دارد که نگارنده بخشی از آن را در سال 1381ه .ش. کاوش کرد. در نتیجه این کاوش چهار لایه تاریخی-فرهنگی شناسایی شد. متأخرترین لایه (لایه I) دربردارنده بقایایی از زندگی کوچ نشینان فصلی دوره قاجار است که بخشی از سال را در این قسمت از محوطه می گذرانده اند. در لایه II بخشی از یک گورستان متعلق به دوره قاجار شناسایی شد. در زیر گورستان و در لایه III کوره های آجرپزی و آهک پزی از دوره های ایلخانی و قاجار به دست آمد. در لایه IV کارگاه سنگ تراشی از دوره ساسانی/حسنویه قرار دارد. این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری روش های تحقیق تاریخی و توصیفی-تحلیلی ابتدا به توصیف دقیق یافته های هر لایه تاریخی-فرهنگی بپردازد و سپس برمبنای شواهد باستان شناختی و آزمایش های سن سنجی به روش ترمولومینسانس زمان شکل گیری آن ها را تعیین کند؛ هم چنین تلاش خواهد شد تا برمبنای ویژگی های نقشه و ساختار معماری هر یک از کوره های مکشوف از پشته موردبحث، فرآیند و نحوه تولید آجر و آهک را در هر یک از این کوره ها توضیح دهد. افزون بر آن، فرآیند تهیه بلوک های سنگی تراش خورده در کارگاه سنگ تراشی شرح داده خواهد شد.
The Archeology of the Ritual Practices The Case Study of the Iron Ages Cemeteries of Talesh Region (Maryan & Tandevin)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
During the life of humans on earth, there has been no subject more interesting and complicated than death. The knowledge and understanding of what will happen to a person after death form the basis of most religions in the world, which have since been referred to as religious matters or religious experiences. The issue of death is so important in many societies that it has caused the birth of schools of thought and, as a result, the growth of various religions and cults. Burial customs include the structure of the graves, the direction, and condition of human or animal skeletons, and the placement of objects in the graves. The Iron Age in Iran and Guilan is divided into three sections: Iron Age I, II, and III. This Period includes from 1500 B.C. to 550 B.C., of course, some archaeologists believe the existence of Iron Age IV, which continues until the middle of the Parthian period (the End of 1st Millennium B.C.). All major discoveries from selected Iron Age sites in the area of Guilan have been explained and classified. In this research, a new attempt has been made to review the religious experience and ritual practices regarding the repeatability of ancient cemeteries of Talesh during the Iron Ages. The main aim of this article is to identify the Iron Age Burial culture in Guilan. This investigation shows that the society’s People of Iron age in the area of Talesh have social Rank and Status but the factor of Gender is not important in classifying their classes.
مروری بر قواعد اخلاقی در حرفه حفاظت آثار تاریخی
حوزههای تخصصی:
حفاظت از آثار تاریخی به عنوان حرفه ای که ارتباط مستقیم با تاریخ و فرهنگ جاری در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه دارد، مأموریت و مسئولیت سنگینی در برابر سازندگان و صاحبان آثار در گذشته، حال و آینده عهده دار است. از سویی علی رغم تعدد تفکرات خواسته ها و رویکردهای گوناگون فعالیتی است که باید در یک چهارچوب علمی و نظری مشخص صورت پذیرد. حفاظت گران ضمن توجه به این چهارچوب مشخص بایستی ملاحظات اخلاقی خاصی را نیز مدنظر قرار دهند. این ملاحظات نه تنها برای حفظ کیفیت و روشن بودن خط مشی فعالیتها برای خود حفاظت گران و جامعه مخاطب ضروری هستند آنها را از پیامدهای اخلاقی اعمال شان و نیز معیارهای اخلاقی که برای ارزیابی آن اعمال استفاده می شوند، آگاه می سازند. این ملاحظات اخلاقی به صورتهای مختلف در نظریه ها و اسناد حوزه حفاظت و مرمت در سیر تکامل این حرفه مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن ارائه تعاریف و مفاهیم اولیه مرتبط با موضوع مثال هایی از قواعد (کدهای اخلاقی حرفه حفاظت با رویکرد تفسیری ارائه شود. هدف از این پژوهش شناخت جایگاه و کار کرد اخلاق در فرایندهای حفاظت و مرمت و برخی ملاحظات اخلاقی در مواجهه با آثار است. برای این منظور سند رفتار اخلاقی تهیه شده توسط برخی از مؤسسات حفاظتی همچون مؤسسه آمریکایی حفاظت (AIC) انجمن کانادایی حفاظت (CAC) کمیته حفاظت از شورای بین المللی موزه ها (ICOM-CC)، کنفدراسیون اروپایی سازمان های حفاظت گر ECCO) مؤسسه انگلیسی حفاظت (UKIC) به عنوان مطالعات موردی مورد بررسی قرار گرفته اند. بررسی ها نشان داد که این اسناد تلاش دارند مرزهای حفاظت حرفه ای را مشخص کنند و هدف اصلی آنها حفاظت از سرمایه عمومی و به دست آوردن سرمایه و تأیید اجتماعی برای این حرفه است. به همین جهت به جای علایق حرفه ای بر منافع بشریت تمرکز دارند و اخلاق حفاظت را مبتنی بر توجه به ارزشهای جهانی و تمرکز بر ارزش های فرهنگی توسعه داده اند.
تبیین تاریخی- فقهی «مشروعیتِ تصدیِ مشاغلِ سیاسی توسطِ زنان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
72 - 99
حوزههای تخصصی:
بررسی امکان عهده دار شدن منصبی از مناصب حکومتی در قالب یک تصمیم گیرنده و یک مدیر زن و امکان تضاد این مسئولیت با وظایف و تکالیف شرعی بانوان، یکی از مسائل مورد توجه در حوزه های پژوهشی زنان است. در این پژوهش تاریخی- فقهی می کوشیم به بررسی مؤیداتِ مشروعیتِ مناصبِ سیاسیِ زنان در تاریخ اسلام و «فقه معاصر امامیه» بپردازیم. به این منظور، شاهد مثال های تاریخی حق مشارکت سیاسی زنان، از قرآن و سنت معصومین استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است و سپس مؤیدات فقهی شیعه امامیه برای تبیین امکان حق مشارکت سیاسی زنان در مشاغل مهم سیاسی به یاری گرفته شده است. داده های این پژوهش از بین اسناد و مدارک تاریخی و آیات و روایات، به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از امکان دستیابی به مناصب عالی سیاسی جامعه هم چون وزارت یا ریاست جمهوری توسط زنان است و تنها مانع تحقق این امر تاکنون، «عدم مقبولیت» آن و نه «عدم مشروعیت» آن است.
تعاملات اقلیت مسیحی بامردم یزد،درایران ،عصر پهلوی( 1979م -1926م /1357- 1304) وجمهوری اسلامی (2022 - 1979م/1400- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
70 - 97
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه برجسته یزد در تمدن ایرانی، اسلامی پژوهش حاضر می کوشد تا مشخص کند نقش وجایگاه اقلیت دینی مسیحی دریزد درعصر پهلوی وجمهوری اسلامی ایران ، تاچه اندازه بوده است؟ دراین پژوهش، روش کار توصیفی- تحلیلی مطالب ، کتابخانه ای وبررسی اسناد دردوره پهلوی ( 1979م -1926م/1357-1304) وجمهوری اسلامی ایران (2022 - 1979/م 1400-1357) درزمینه نحوه تعاملات مردم یزد، درزمینه های مختلف تجاری- اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، دینی- مذهبی با مسیحیان می باشد. ازبزرگ ترین روابط مسالمت آمیزوتعاملات ادیان، در یزد هرسال اتفاق می افتد و آن در ی ک اتاقک کوچک که ظاهراً مکان مقدس باستانی- تاریخی هست، می باشد. پیروان هرچهار دین فعال دری زد(اسلام، زرتشت ویهودومسیحی) آن بقعه را اجر نهاده و بسته به نوع نیات درونی خود، در آن ن ذر و نی از وشمع روشن می کنندو دعا خوانده و حاجت می طلبند. درحالی که مسیحیان درتبلیغ مسیحیت که درسایه استعمار، مخصوصا انگلیس صورت می گرفت موفقیتی حاصل نکردندومردم یزد تمایل چندانی پیدانکردند.تعداد اندکی ازجمله پژوهش اقلیت های مذهبی دوره قاجار (1926م- 1752م /1304- 1175ق) و یا کتابچه مخبری و... مورد جامعی یافت نشد
تحلیل و بررسی ماهیت و کارکرد رُصافه ها در شهرسازی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ماهیت شهر اسلامی، عناصر و اجزاء تشکیل دهنده آن نیازمند مطالعه و کاوش عمیق تر مفاهیم و اصطلاحاتی است که در منابع و متون تاریخی و جغرافیایی بکار برده شده است. مطالعه سیرتحولات شهرسازی در جهان اسلام نشان از شکل گیری انواع شهرها در سرزمینهای اسلامی است. یک گونه از شهرهای جهان اسلام، رُصافه ها بودند که بیشتر در قرون نخست اسلامی در مجاورت شهرهای بزرگ احداث شدند. با وجود این، سیر تاریخ پیدایش و تحول رصافه ها، ماهیت، کارکرد و نحوه استفاده آنها چندان روشن نیست. نوشتار حاضر درصدد روشن ساختن ماهیت دقیق رصافه ها و چگونگی کارکرد و کاربرد آنها در شهرسازی جهان اسلام می باشد. بر این اساس به نظر می رسد، رصافه ها گونه ای از شهرهای اسلامی با خاستگاه باستانی(پیشینی) و دارای مولفه ها و عناصر اسلامی بوده و عمدتاً کارکردهایی امنیتی، نظامی و تفریحی داشتند. این پژوهش با مطالعه منابع و متون جغرافیایی و تاریخی، بررسی آراء و نظریه های مهم در شهرسازی جهان اسلام و با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین ماهیت و کارکردهای گوناگون رصافه ها در جهان اسلام خواهد پرداخت.
بازنمایی باورهای ماوراء الطبیعی در دستبافته های عشایر بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلسم و تعویذ از جمله اشیائی است که بشر از گذشته تاکنون برای رفع بلایا و مصائب از آنها استفاده کرده است. از جمله اقوامی که استفاده از طلسم در بین آنها امروزه نیز رواج دارد، عشایر بلوچ هستند. آنان برای دفع بلاها و دوریِ نیروهای بد از زندگی، از اشیاء و نقوش نمادین در تولیدات روزمره استفاده می کنند. از آنجا که دستبافته ها از مهم ترین هنرهای کاربردی و روزمره آنان است و تصویر بسیاری از طلسم و تعویذها، در این هنر نیز استفاده می شود، برای شناخت و اندیشه آن قوم پژوهش بر روی این دستبافته ها ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به تأثیر باورهای ماوراء الطبیعی بر روی دستبافته ها است، لذا با توجه به هدف پژوهش که بررسیِ حضور و بروز باورهای ماوراءالطبیعی در فرهنگ مادی عشایر بلوچ با تأکید بر دستبافته ها است، در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با گردآوری منابع به روش کتابخانه ای و میدانی این نتیجه حاصل شد که اعتقادادت و باورهای این قوم در دستبافته های آنان در قالب نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، انسانی و اشیاء کاربردی تجلی یافته است. همچنین فراوانی نقوشی برگرفته از اشیاء کاربردی، بیش از دیگر عناصر بود. به علاوه فراوان ترین و گسترده ترین مفهوم در میان مفاهیم، چشم زخم بود. به نظر می رسد از گذشته تاکنون دفع نیروهای شر که مهم ترین آن نگاه دیگری است، در میان این قوم نیز نسبت به دیگر بلاها از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.
تبلیغات در روزنامه های عصر مشروطه (مطالعه موردی روزنامه انجمن تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی دوره جدید سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
111 - 125
حوزههای تخصصی:
روزنامه از پدیده های نوینی بود که نخستین بار در ایرانِ روزگار قاجار پدید آمد. جنبش مشروطه، نقطه عطفی در تاریخ روزنامه نگاری ایرانیان بود، چنان که پس از اعلان فرمان مشروطیت (14جمادی الثانی 1324ه .ق)، چاپ روزنامه در بسیاری از شهرهای ایران، روند رو به رشدی را شاهد بود. روزنامه های عصر قاجار، از جنبه های گوناگونی بررسی می شوند؛ یکی از جنبه های مزبور، پدیده «تبلیغات» در آنهاست که بیشتر ذیل عنوان «اعلان» ظاهر می شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا «روزنامه انجمن تبریز»، که یکی از مهم ترین نشریات صدر مشروطه بود، ازنظر تبلیغات ارزیابی و به این پرسش بنیادین پاسخ داده شود که اعلان های روزنامه انجمن تبریز و یا داده هایی که صبغه تبلیغاتی دارند، چه آگاهی هایی را از حیات اجتماعی و اقتصادی تبریز عصر مشروطه ارائه می دهند؟ برای پیشبرد تحقیق حاضر، ترکیبی از روش های کمی و کیفی مدنظر نگارنده بوده است، در مرحله گردآوری و توصیف داده ها، روش پژوهش کیفی و در ارزیابی آماری داده ها، روش پژوهش کمی از نوع آماری استفاده شده است. به این ترتیب رویکرد پژوهش حاضر به مسئله تبلیغات، یک رویکرد توصیفی-تحلیلی خواهد بود. با ارزیابی داده های موجود، این نتیجه حاصل می شود که تبلیغات روزنامه انجمن تبریز سوای شناساندن برخی جنبه های مغفول اجتماعی و اقتصادی جامعه تبریز آن روزگار، بارقه هایی از گرایش های ملی گرایانه نوین و ترغیب به اتخاذ کنش جمعی را در زمینه هایی چون پشتیبانی از کالاهای داخلی و تحریم کالاهای خارجی به نمایش می گذارند.
گونه شناسی ساختار قبور دوره اشکانی منطقه جنوبی دریای کاسپی حاصل کاوش های علمی باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
117 - 133
حوزههای تخصصی:
ظهور و منشأ الگوهای تدفینی به درستی مشخص نیست، ولی الگوهای تدفین و آداب ورسوم خاک سپاری مردگان در هر منطقه، ارتباط مستقیمی با اعتقادات و جهان بینی اقوام، سطح طبقاتی افراد از لحاظ اجتماعی _ اقتصادی، سنت های بومی و ویژگی های جغرافیای طبیعی آن منطقه دارد. الگوهای تدفین در ادوار باستانی به عنوان رویکردی مهم در مطالعات باستان شناسی، از بدو شروع فعالیت های باستان شناسی همواره مورد توجه باستان شناسان و پژوهشگران قرار داشته است. یکی از این ادوار، دوره اشکانی است. براین اساس، مهم ترین هدف این مقاله روشن ساختن انواع ساختار قبور دوره اشکانی در منطقه جنوبی دریای کاسپی و تفسیرهای گوناگون از آن ها است تا از این طریق به درک و شناخت درستی درخصوص انواع ساختار قبور مردمان این منطقه و ارتباط آن ها با سایر مناطق زیر سیطره حکومت اشکانی دست پیدا کنیم. در گونه شناسی ساختار قبور، به مباحث نظری معماری قبور، یعنی فضا، شکل یا فرم و نوع مصالح پرداخته شده است. اطلاعات این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی گردآوری شده و به شیوه کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که (۱) ساکنان منطقه جنوبی دریای کاسپی در دوره اشکانی از الگوهای تدفینی نظیر چاله ای ساده، دخمه ای، تدفین خمره ای، چهار چینه سنگی و رفی برای دفن مردگان خود استفاده می کرده اند؛ (۲) تعدادی از الگوهای تدفینی دوره اشکانی این منطقه ادامه سنت تدفین دوران گذشته بوده و نشان دهنده تداوم فرهنگی در این منطقه است.
بررسی نقش و جایگاه راه عتبات در تحولات دینی و اجتماعی کرمانشاهان در عصر قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن قاجاریه و با توجه به گرایشات مذهبی آنها، عتبات عالیات و مسائل مرتبط با آن از جمله زائران جایگاه ویژه ای پیدا کرد. بر این اساس حاکمان کرمانشاه نیز با تبعیت از سیاستهای دولت مرکزی در تهران، بخش مهمی از اقدامات حکومت داری خود در این ولایت را به راه عتبات عالیات و زائران و مسائل مرتبط با آن اختصاص دادند. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل است به این پرسش پاسخ دهد که راه عتبات عالیات چه نقش و جایگاهی در تحولات اجتماعی و دینی کرمانشاه دارد؟ و چگونه منجر به تغییرات مهمی در اوضاع اجتماعی و دینی این شهر گشت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که با توجه به اهتمام شاهان قاجار قاجار و حاکمان کرمانشاه در زمینه ایجاد امنیت در راه عتبات و تمهیداتی همچون ایجاد مساجد و تکایا و کاروانسراها جهت رفاه حال زائران موجبات گسترش زائران در این جغرافیا گشت و با توجه به اینکه عالمان دینی، تاجران و شاهزادگان در کنار مردم عادی از افراد مهم از زائران بودند، تعاملات و مراودات حسنه میان آنها و حاکمان و مردم کرمانشاه موجب سکونت دائمی برخی از آنها شد و شکل گیری طبقه متنفذ روحانیت و تجار از همان زمان صورت گرفت و پیامدهای این اتفاق موجب تحولات اجتماعی و دینی مهمی در کرمانشاه گشت که می توان به تقویت گفتمان و مذهب شیعه در تقابل با سایر ادیان و اقلیتهای دینی و نیز گرایشات مشروطه خواهی در آن اشاره کرد.
قرنطینه و بیماری های مسری در کرمانشاهان (از زمان ناصرالدین شاه تا پایان دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
7 - 50
حوزههای تخصصی:
قرنطینه به عنوان یکی از راه های مهم پیشگیری از شیوع بیماری ها پدیده ای مدرن است که همراه با گسترش پزشکی مدرن، پارادایمی نو را در حوزه بهداشت و درمان در ایران دوره قاجار شکل داد. موضوع زیارت و تجارت ایران با عراق عرب در قلمرو عثمانی، همواره باعث ترغیب تعداد زیادی از افراد با عناوین زائر، تاجر، و سیاح برای حرکت در مسیر کرمانشاهان می شد که نقشی عمده در اشاعه بیماری های مسری در این منطقه و دیگر مناطق ایران داشت. ضرورت پیشگیری از شیوع بیماری ها باعث شد تا دولت های ایران و عثمانی در مواقع بحرانی در مناطق کرمانشاهان و عراق عرب قرنطینه ایجاد کنند. هدف : شناختِ اهمیت قرنطینه های کرمانشاهان در پیشگیری از شیوع گسترده بیماری های واگیردار در ایران. روش/ رویکرد پژوهش : این پژوهش با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با استفاده از اسناد و مدارک منتشرنشده آرشیوی و منابع معتبر کتاب خانه ای انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری : دستاورد پژوهش نشان داد که ایجاد قرنطینه هایی در مسیر کرمانشاهان می توانست مانعی مهم و جدی دربرابر شیوع سریع و گسترده بیماری های واگیردار از درون مرزهای عثمانی به ایران باشد؛ ولی این قرنطینه ها به دلایلی چون رعایت نشدن مقررات قرنطینه ای توسط افراد بانفوذ و صاحب منصب، اختصاص نیافتن بودجه کافی ازسوی دولت برای اداره این قرنطینه ها، نگاه منفعت جویانه مأموران قرنطینه و دریافت رشوه از تجار، زوار و کاروان های حمل جنازه، در پیشگیری از شیوع بیماری ها و سرایت نکردن آن به دیگر نقاط کشور چندان مؤثر نبود.
The History of the Ideas of “Absence” and “Presence” in the Khafīfīyya Order in Shiraz(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
169 - 189
حوزههای تخصصی:
The Khafīfīyya Order is attributed to Ibn Khafīf, Sūfī of the fourth century AH (882/982) who lived in Shiraz. The concepts of Absence ( ghaybah ) and Presence ( ḥoḍūr ) are central ideas in Ibn Khafīf's school. However, the existing literature provides only a brief mention of this attribution to Ibn Khafīf, the founder of the Khafīfīyya Order. Given the lack of in-depth study on Ibn Khafīf's social approaches, this article seeks to elucidate the significance of mentioned ideas within Ibn Khafīf's intellectual framework and expound on the interpretation of their meanings. This research adopts Chandler's semiotic approach to delve into the ideas of "absence and presence" within context. The findings of this study reveal that Ibn Khafīf endeavored to show isolation and seclusion as different and sometimes even contradictory acts of abstinent ( tark ) from worldly matters.
بررسی گفتمان نظامی امیر کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
51 - 72
حوزههای تخصصی:
از میان برنامه های نوسازی و نوگرایانه امیرکبیر، اصلاحات نظامی او از جایگاه ممتازی برخوردار بودند. این اصلاحات که ریشه در تجربیات وی از ارتش های مدرن اروپایی داشت، از مهم ترین دغدغه های اصلاحی او به شمار می رود. بدین ترتیب سوال اصلی مقاله حاضر این است که گفتمان نظامی امیرکبیر دارای چه رویکردی بود؟ و چه تاثیری بر اندیشه شکل گیری ارتش مدرن ملی در ایران داشته است؟ به نظر می رسد که گفتمان نظامی امیرکبیر در راستای تحقق استقلال ایران از بیگانگان و برقراری نظم و امنیت داخلی بروز و ظهور کرد. یافته های این بررسی نشان می دهد که امیرکبیر وجود ارتش مدرن و قدرتمند را بستر و زمینه اصلی برای نوسازی و ترقی ایران می پنداشت. به همین دلیل با برنامه ها و اقداماتی از جمله برقراری نظم و امنیت داخلی، مقابله با نفوذ بیگانگان در امور نظامی ایران، اصلاح ساختار نیروهای مسلح، تجهیز ارتش به آموزش ها، امکانات و سلاح های نوین، تاسیس نیروی دریایی و...تلاش کرد ارتش مدرن قدرتمندی را برای ایران شکل دهد. هر چند با کشته شدن امیر ادامه این اصلاحات توسط او ناکام ماند. ولی گفتمان نظامی وی در دوره بعدی همچون مشروطه و پهلوی اول دنبال شد تا اینکه منجر به شکل گیری ارتش نوین در ایران گردید.