فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
225 - 248
حوزههای تخصصی:
حسین کیا چلاوی از مدعیان و مخالفان برجسته شاه اسماعیل و قزلباشان صفوی است. شاید بتوان او را قدرتمندترین مدعی ایرانی بعد از آق قوینلوها در قبال ظهور حاکمیت صفوی دانست. او در نهایت توانست در آخرین نزاع های آق قوینلوها، به صورت آشکار وارد جنگ قدرت شود و با استفاده از فرصت های گوناگون در صدد توسعه قدرت و تسلط سیاسی ونظامی برآید. تا قلمروش را گسترش دهد. اما این درگیری ها و جنگ قدرت چنانکه شایسته است مورد ارزیابی قرار نگرفته است. این مقاله می کوشد این منازعات را ارزیابی و تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که چرا شاه اسماعیل و قزلباشان با قاطعیتی تمام و با کینه جویی و خشونتی بی حد وصف در قبال وی و ساکنان قلمروش اقدام نمودند؟ اهمیت موضوع وقتی آشکار می شود که بدانیم مورخان صفوی، با ابهام و کلی گویی، از کنار نبرد چلاویان و قزلباشان گذشته اند و محققان معاصر در بحث و بررسی تشکیل حاکمیت صفوی به ندرت از این مدعی برجسته یاد کرده اند. لذا با اتکا به منابع نخستین و نقد و بررسی ها آنها، این مقاله به این نتیجه می رسد که حسین کیا چلاوی از مدعیان برجسته و شاید تنها مدعی سیاسی مذهبی صفویان بود، تومار حکمرانی او توسط شاه اسماعیل به نحو خشونت آمیزی در هم پیچیده شده و مورخان صفویه کوشیدند، این مدعی حکمرانی را کم اهمیت جلوه دهند و نام و یاد آنها را از خاطره ها بزدایند..
چشم انداز نقش ایرانیان در آینده فرهنگ و تمدن اسلامی از منظر آیات و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از تمدن نوین اسلامی بارویکرد دینی، از مهم ترین و اساسی ترین چالش های کنونی و آینده تمدن در عرصه جهانی است. در تاریخ اسلام، بخش مهمی از این امت تمدن ساز مسلمان را ایرانیان تشکیل داده اند که از گذشته تاکنون درعرصه های مختلف فرهنگی و تمدنی نقش مهم و پررنگی داشته اند. در این پژوهش با روش استقرایی و به شیوه تفسیری-تحلیلی ، تلاش شده به این مسئله پاسخ داده شود که ایرانیان چه نقش و جایگاهی در ایجاد سرمایه تمدن نوین اسلامی داشته و خواهند داشت؟ با تحقق انقلاب اسلامی، خون تازه ای در پیکره امت اسلامی به جریان افتاد و حیات جدیدی به جهان اسلام بخشیده شد. ازاین رو درگذار بازتولید تمدن نوین اسلامی، ایرانیان فعال ترین سرمایه اجتماعی این تمدن خواهند بود و طبق روایات تفسیری آنها چنین نقشی را در حوزه تمدن اسلامی ایفا خواهند کرد. همچنین به دلیل سنت استبدال که در طول تاریخ امت هایی برگزیده شده و قانون استبدال بر آنها اعمال شده است، این ایرانیان خواهند بود که در ظهور تمدن نوین اسلامی نقش پررنگی ایفاء خواهند کرد.
ذکر جمیل خاطرات وقایع آذربایجان سال های 1324 1325 با تأکید بر خاطرات مرحوم رضا رسولی رضا همراز
حوزههای تخصصی:
حکومت ملّی آذربایجان و حوادث شیرین و تلخ آذربایجان در سال های 1325 1324 یکی از جنجالی ترین و مهم ترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران به شمار می آید، که به رغم پدید آمدن آثار نوشتاری و پژوهش های نسبی انجام شده در باره آن واقعه، یکی از موضوعات مغفول مانده تاریخ آذربایجان می باشد. با این حال عده ای از متصدیان امر آن واقعه برای بازگویی خاطرات آن دوران اقداماتی انجام داده اند. یکی از این افراد مرحوم رسولی وزیر اقتصاد حکومت ملی آذربایجان بود. وی یکی از خوشنام ترین وزرای کابینه پیشه وری بود، که به علت خدمات و فعالیت های صادقانه خود با وجود محکومیّت به حبس پنج ساله توام با کار در دادگاه نظامی حکومت پهلوی، نهایتاً مورد عفو محمدرضاشاه قرار گرفت.وی پس از سقوط حکومت ملّی آذربایجان، که حدود دو سال نیز متواری بوده و زندگی مخفیانه ای را سپری می کرد؛ به تحریر خاطرات خود پرداخت و گاهی اوقات از بیم رژیم شاهنشاهی، که دشمنی عجیبی با خلق و حکومت ملّی آذربایجان داشت و در یورش وحشیانه به آذربایجان بنا به روایتی بیست و پنج هزار نفر را کشته و هزاران نفر را آواره و بی خانمان کرده بود؛ از بیان بسیاری از خدمات ارزنده خویش در پست وزارت اقتصاد صرف نظر می کند و در جاهایی نیز از بیم افتادن یادداشت هایش به دست نامحرمان و مدرک سازی علیه خود، آب تطهیری بر روی اعمال حکومت پهلوی می ریزد، تا مانع پرونده و سندسازی علیه خود گردد. این مقاله بر اساس خاطرات مرحوم رسولی به ذکر وقایع خونین آن دوران می پردازد.
مطالعه ساختاری و حفاظت و مرمت یک در دولنگه چوبی متعلق به ایوان شاهنشین خانه سوکیاس اصفهان
حوزههای تخصصی:
درهای چوبی در معماری ایرانی اهمیت ویژه ای دارند. حفاظت و مرمت این گروه از آثار مستلزم شناخت ساختار آن ها است. این پژوهش با ارائه گزارش مرمت و حفاظت در چوبی دو لنگه متعلق به ایوان شاه نشین خانه سوکیاس اصفهان روند انجام مطالعات ساختارشناسی و آسیب شناسی این در چوبی را نیز نشان می دهد در فرآیند صورت گرفته ابتدا آسیب شناسی اولیه اثر از طریق سنجش اسیدیته، رنگ سنجی سنجش درصد رطوبت تعادلی گونه شناسی و طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه صورت گرفت سپس با در نظر گرفتن اصول و مبانی مرمت و زیبایی شناسی این نوع از آثار اقدامات لازم از جمله اسیدزدایی پاک سازی بازسازی موزون سازی و غیره طراحی و اجرا شد. نتایج به دست آمده از مطالعات ساختار شناسی نشان داد که برای ساخت این اثر از چوب چنار استفاده شده و رطوبت تعادلی آن استاندارد است. در مطالعات آسیب شناسی ذیل آسیب های فیزیکی می توان به واکشیدگی تغییرات رنگی و ساییدگی ناشی از تأثیرات گردو غبار در سطح اثر اشاره کرد. بافت اسیدی شواهد هوازدگی نیز از جمله آسیب های شیمیایی شناسایی شده بودند آسیب های ناشی از حمله حشرات نیز به شکل حفرات متعدد در سطح اثر قابل مشاهده بودند. شواهدی از سوختگی نیز در قسمت پایینی لنگه چپ در وجود دارد که ذیل آسیب های شیمیایی مورد توجه است برای مرمت و حفاظت این در از روش پاک سازی پر کردن مفقودیها و ترک ها آفت زدایی و اسید زدایی استفاده شد.
A Review of Zoroastrianism: An Introduction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
85 - 89
حوزههای تخصصی:
For years, various researchers, including theologians, cultural anthropologists, linguists, and archaeologists, have been studying the Zoroastrian religion. These studies provide valuable insights into this religion and those who believe in it. However, there are still researchers who are trying to shed light on the sometimes-unclear aspects of this religion. In the past, researchers focused solely on historical and religious texts to express their views on this subject. Today, archaeological excavations and previous researches assist in shedding new light on this religion. One of the most important books in this regard that uses historical and religious texts and archaeological findings is Zoroastrianism: An Introduction by Jenny Rose. This book was published in 2011 by I. B. Tauris Publisher.
ارزیابی درمان زردشدگی کاغذهای تاریخی با استفاده از شستشو و عوامل کاهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاغذ با هر درجه کیفی، در طول زمان زرد می شود و اکسایش سلولز یکی از مهمترین دلایل شکست زنجیره است. اکسایش سلولز سبب تشکیل گروه های جاذب نور و در نتیجه زردشدگی کاغذهای تاریخی می شود. شستشو با آب خالص می تواند سبب خروج برخی محصولات تخریب رنگی از ساختار کاغذ و روشن تر شدن رنگ کاغذ شود. همچنین سفیدگری با عوامل کاهنده می تواند با احیاء کروموفورهای جاذب نور در کاغذ، سبب بی رنگ شدن آنها و در نتیجه افزایش روشنایی و سفیدی کاغذ شود. در این تحقیق، تغییرات ایجاد شده در خصوصیات ظاهری و ساختاری کاغذ تاریخی پس از استفاده از شستشو با آب خالص و عوامل احیا کننده بوروهیدرید سدیم و دی تیونیت سدیم ارزیابی شده است. این دو ماده کاهنده، در صنعت کاغذ سازی، جهت سفیدگری خمیر چوب استفاده می شوند. نمونه کاغذ تاریخی با آزمون های رنگ سنجی، طیف سنجی مادون قرمز، سنجش pH و فلورسانس اشعه ایکس تعیین مشخصه شده اند. با توجه به نتایج تجربی، استفاده از عامل کاهنده منجر به افزایش روشنایی و کاهش زردی، پایداری الیاف و جوهر و همچنین افزایش pH کاغذ (به ویژه نمونه تیمار شده با سدیم بوروهیدرید) می شود. در نتیجه تیمار با عوامل کاهنده نشان دهنده کارایی بیشتر در مقایسه با آب مقطر است.
واکاوی بازگشت احسان طبری از مارکسیسم: از پنداشت تا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹ (پیاپی ۱۴۹)
163 - 185
حوزههای تخصصی:
احسان طبری از سرآمدان جنبش کمونیستی در ایران بود. او با دانش وسیعش در اعتباربخشی به حزب توده ایران و آموزش مارکسیسم به جوانان حزبی، در گستراندن قلمرو حزب به ویژه در میان روشنفکران و کارگران سهمی بزرگ داشت. ایمان و پایبندی اش به حزب و اصول مارکسیسم چنان مستحکم بود که گمانی از فروپاشی آن نمی رفت، اما فروپاشید و با تألیف آثاری نیز بر آن صحه گذاشت. بازگشت از مارکسیسم و اعلام دین داری اش پرسش برانگیز بود. فردی که به عنوان نظریه پرداز و یکی از پایه های اصلی حزب قلمداد می شد، چگونه از باوری که نزدیک به نیم سده با آن زیسته و هویتش را شکل داده بود، به آسانی دست کشید؟ هدف این نوشتار بررسی واقعیت این تحول است که با نقبی بر خصوصیات اخلاقی و منش حزبی و سیاسی اش، بر پایه آثار و خاطرات هم حزبی هایش که طیفی از موافقان و مخالفانش بودند و نیز متن بازجویی هایش از 1362 تا 1364، پاسخی درخور به این پرسش می دهد. یافته این پژوهش حاکی از دین داری مصلحتی و پناه بردن به تقیه برای درامان ماندن و صیانت از ایمان و اندوخته های فکری اش بود که جز از این طریق مقصود حاصل نمی شد.
الگوی اسکان اعراب مسلمان در ایران و بازتاب آن در زمین داری و مناسبات ملکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود اعراب مسلمان به ایران در پی فتوح اسلامی، اسکان آنها از نظر مکان یابی، ارتباط و تعامل آنها با بومیان ایرانی اهمیت به سزائی یافت. مهاجرت اعراب به ایران در سده نخست اسلامی، در مسئله مالکیت زمین و نحوه بهره برداری و اداره آن تحولات عمیقی به وجود آورد که در برخی موارد با با سنت های ملکی ایران و یا موازین فقهی اسلام مطابق بود، امّا در بسیاری موارد در تضّاد با این اصول شمرده می شد. پرسش اصلی مقاله این است که اسکان اعراب فاتح در ایران چه تحولاتی در مناسبات زمینداری و حقوق مالکیت زمین به وجود آورد؟ برای پاسخ به این پرسش به شیوه تبیین داده های تاریخی پرداخته شده و دستاورد این پژوهش نشان می دهد که اعراب در سه قرن نخست اسلامی، برای جاری کردن قواعد شرع اسلام در سنت ها و قوانین ملکی ایران تلاش زیادی به کار بستند، اما چالش های بسیاری نیز پیش روی خود داشتند و این چالش ها تا قرن های بعد ادامه یافت.
Zoroastrian Dakhma of Turkabad in Ardakan, Yazd, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
57 - 83
حوزههای تخصصی:
A dakhma, also known as Tower of Silence is a place where Zoroastrian people used to put the dead bodies of their loved ones. A similar structure from the Sasanian period was discovered in Bandian Dargaz, along with excavations conducted at Gelālak of Shushtar, Saleh Davood of Shush, and Shoghab of Bushehr, as well as other researches and excavations across various regions of Iran. It provides evidence that Zoroastrians practiced a burial ritual involving the removal of flesh from the body of the deceased and subsequent collection of bones, which were then placed in a container known as an ossuary. This intriguing method served as a motivation for the author to undertake more extensive studies on Zoroastrian burial rituals. This article focuses on the archaeological excavations conducted in the Torkabad’s Dakhma of Ardakan, Yazd, shedding light on this particular aspect.
دیوارنوشته های دوران انقلاب اسلامی ایران؛ مطالعه ای مبتنی بر حوزۀ چشم انداز زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
چشم انداز زبانی حوزه ای در جامعه شناسی زبان است که به مطالعه متون نوشته شده در فضای عمومی می پردازد. در این حوزه مفاهیمی همچون الگوی بالا-پایین، الگوی پایین-بالا، نشانه های اطلاع رسانی و نشانه های نمادین و چندزبانگی مطرح اند. با توجه به اهمیت دوران انقلاب اسلامی در تاریخ معاصر ایران، در این پژوهش دیوارنوشته های ماه های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 از منظر حوزه نوین چشم انداز زبانی بررسی می شوند. پیکره تحقیق کتاب تصاویر دیوارنوشته های انقلاب است که در سال 1361 منتشر شده است. یافته ها نشان می دهد تمام 150 نشانه زبانی مندرج در پیکره تحقیق تابع الگوی پایین-بالا هستند؛ چرا که همگی توسط شهروندان نوشته شده اند. از منظر کارکرد دیوارنوشته ها، 115 دیوارنوشته کارکرد نمادین دارند و 35 دیوارنوشته با هدف اطلاع رسانی درباره تحولات انقلاب نوشته شده اند. دیگر یافته جالب توجه این است که فارسی، زبان غالب دیوارنوشته هاست و شش مورد از آن ها به زبان انگلیسی و یک مورد نیز به زبان اسپانیایی است و در مواردی عبارات عربی نیز مشاهده می شود. همچنین، مشخص شد چشم انداز زبانی تهران در دوران انقلاب اسلامی بستری برای اسطوره سازی و نیز نوآوری های زبانی فراهم کرده است.
کاربرد آنالیز رنگ سنجی به منظور مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج در پنج نسخه مصور دوره صفویه متعلق به موزه ملی ایران
حوزههای تخصصی:
رنگدانه های سرخ معدنی شامل سرنج شنگرف و اخرا از طیفهای رنگی مهم و پرکاربرد در نگارگری تذهیب جدول کشی و علامت آیه ها بوده اند. این طیف رنگی در آثار به جا مانده از سده های پیشین ثبات قابل قبولی داشته و درخشندگی خود را حفظ کرده است. از سوی دیگر تهیه رنگ به عنوان یکی از ابزارهای مهم کار هنرمند از دیرباز مسئله ای حائز اهمیت بوده و به همین دلیل روشهای تهیه و آماده سازی رنگ ها در رساله های کتاب آرایی مکتوب شده است. فرآوری رنگ سرنج به عنوان یکی از رنگدانه های سرخ در سه رساله عمده الکتاب بیان الصناعات و قانون الصور، ذکر شده است. در پژوهش حاضر علاوه بر مرور متن این رساله ها مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج شناسایی شده در تعدادی از نسخ مصوّر دوره صفویه با روش رنگ سنجی انجام شده است. به این منظور در گام نخست رنگدانه سرنج با نسبتهای معینی از رنگدانه شنگرف ترکیب شده و جدولهای رنگ سرخ با پایه سرنج آماده شدند هشت نمونه نگاره های منتخب از نسخ مصوّر دوره صفویه شامل ۵ نسخه مصور از موزه ملی ایران و ۱۷ نمونه رنگی سازی شده با استفاده از اسپکتروفوتومتر انعکاسی تحت تجزیه و تحلیل طیفی و رنگی قرار گرفتند. در پایان مقادیر اختلاف رنگ نمونه های آماده سازی شده با نمونه های نسخ مصور محاسبه شدند. نتایج حاکی از آن است که بین رنگهای آماده سازی شده و نمونه های تاریخی همبستگی قابل قبولی وجود دارد. بنابراین این شیوه میتواند در بازسازی و رنگ همانندی طیف سرخ حاصل از رنگدانه سرنج مورد استفاده قرار گیرد.
ظهور و افول حکمرانی ملوک هرموز در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
203 - 224
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی سرزمین های شمالی قلمرو ملوک هرموز حوزه مطالعاتی این مقاله است. دسترسی به دریا به خصوص قرار گرفتن در گلوگاه ورودی خلیج فارس، وجود خورهای متعدد که امکان پهلو گرفتن لنج های باری و صیادی را فراهم می کرد و نیز دسترسی به دیگر سرزمین های کرانه ای و پس کرانه ای حاصلخیز مانند جلگه میناب و دشت حاصلخیز رودان، وجود منابع آب شرب به خصوص رودخانه رودان و میناب و مهمتر از همه قرار گرفتن در مسیر خشکی و دریایی راه ادویه از مهم ترین مزیت های هرموز کهنه بود که زمینه استقرار، استقلال و بسط قدرت ملوک هرموز را فراهم می ساخت. این مقاله قصد دارد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که: جغرافیای هرموز چه نقشی در شکل گیری و بسط قدرت فرمانروایان هرموز داشته است؟ یافت پاسخ این سوال با روش توصیفی– تحلیلی و رویکرد تاریخی متکی بر جغرافیای تاریخی هرمز کهنه و جایگاه آن در شکل گیری فرمانروایی ملوک هرموز در اواسط سده پنجم هجری قمری خواهد بود.
برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
بازتاب وضعیت زوار هندی حرم امام رضا(ع) در دوره قاجاریه در اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
مطالعات آزمایشگاهی برروی مواد و رنگ دانه های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعۀ قدمگاه نیشابور
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۳۵۶-۳۲۵
حوزههای تخصصی:
بقعه قدمگاه در مرکز بخش زبرخان در 24 کیلومتری ش رق نیش ابور، در مسیر جاده نیشابور- مشهد قرار دارد که با توجه به منابع تاریخی ساخت آن، در اوایل ق رن ۱۱ه .ق. (قرن 17م.) شروع و در دوره های مختلف ادامه یافته است. در تزئینات معماری این بنا آن چه بیش از همه حائز اهمیت است، کاشی کاری، گچ بری و دیوارنگاره هاست. با توجه به این که این بنا در دوره های مختلف ساخته شده است و اصل بنا به دوره صفویه برمی گردد، مشخص نیست نقاشی ها هم زمان با ساخت بنا در دوره صفویه نقاشی شده یا در دوره های بعدی به بنا افزوده شده اند؟ برای پاسخ به این پرسش باید رنگ دانه ها شناسایی شوند. در این پژوهش مواد و رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعه قدمگاه نیشابور با روش های دستگاهی آنالیز شدند. در این پژوهش از روش های دستگاهی SEM-EDX1، FTIR2، PLM3، XRD3 و طیف سنجی میکرورامان برای شناسایی عنصری و ترکیبی مواد تشکیل دهنده رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره ها استفاده شده است. نتایج نشان دادند رنگ آبی و طلایی کتیبه، به ترتیب لاجورد مصنوعی و آلیاژ مس و روی (پودر برنج) بود. رنگ آبی به کاررفته در دیوارنگاره ها نیز لاجورد مصنوعی است با این تفاوت که برروی یک لایه قرمز اُخرا قرار گرفته است. رنگ سبز مس فتالوسیانین است که شروع استفاده از این رنگ دانه به دهه 1940م. برمی گردد. بررسی رنگ قرمز نارنجی وجود مخلوط سرنج و آهن اکسید یا اُخرا را نشان داد. رنگ های قرمز و قهوه ای براساس نتایج آنالیز عنصری به ترتیب آهن اکسید و آمبر که مخلوط آهن اکسید و مقدار کمی منگنز اکسید بودند. در زیرسازی همه رنگ ها از گچ استفاده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد رنگ دانه های به کاررفته در این بنا، این تزئینات نمی تواند متعلق به دوره صفوی باشد و وجود لاجورد مصنوعی و پودر برنج ثابت می کند این دیوارنگاره ها در دوره قاجار افزوده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد مس فتالوسیانین، این رنگ به احتمال زیاد در دوره های معاصر مرمت شده و از رنگ دانه های اصلی بنا نیستند.
Turban Helmets, from the Il-khanid Period to the Safavid Era
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۳۱۰-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
The Turban helmet is a type of war helmet during the 14th to 16th centuries AD in Middle East countries. This type of helmet has become known by Western scholars by this name because of the special decorations that made it look like a turban as well as the visibility of the helmet from under the warriors’ turban. Based on the numerous documents remaining, one can say that the use of Turban helmets was popular in Middle East territories’ armies during the Middle Ages. Despite being widely used and in style for more than two centuries and among many west Asian countries, among all the remaining samples of this type of middle eastern helmet, only two distinct styles, the Turkoman and the Ottoman styles, have been examined and introduced. This can be due to a large number of remaining samples of these two being kept for years in the armouries of the Ottoman Empire. Apart from these two known styles, few studies have been done so far on investigating other possible types of turban helmets. The purpose of this research is to study the turban helmets that were popular among the armies of the Il-khanid, Jalayirid, Muzaffarid, Timurid, Turkoman, and Safavid that ruled respectively in the cultural Iran region, by relying on the remaining documents from the 14th to the 16th centuries, such as the collection of helmets and illustrated manuscripts. The results of this research reveal that the changes that occurred in the making of turban helmets during the 14th to the 16th centuries have led to the representation of four different types of helmets: Mongolian style, Timurid style, Turkoman style, and Qizilbash style.
چالش تولید کارگاهی فرش در دوره قاجار با تحولات متأثر از انقلاب صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی در اروپا که با تغییر نگاه انسان به امور مختلف مادی و فرهنگی همراه بود، تاثیری شگرف بر افزایش تولیدات ماشینی اروپا و کاهش و یا زوال تولیدات صنایع دیگر کشورها برجای گذاشت. در چالش جدی میان تولیدات ماشینی و صنایع کارگاهی ایران بسیاری از شاخه های تولید کارگاهی در عصر قاجار به تدریج دچار تحول شد، چنانکه صنعت فرش بافی تحت تاثیر مدرنیته و فضای فکری و فرهنگی متاثر از انقلاب صنعتی قرار گرفت و اهمیت دوچندان یافت. نوع نگرش جامعه غرب و توجه عموم طبقات اروپا به خصوص طبقه رو به رشد متوسط به قالی ایران تاثیراتی را در طرح، رنگ و حتی ابعاد قالی ایران بر جای نهاد. در این دوره متغیرهایی چون تغییر نگرش طبقه متوسط جامعه اروپا متاثر از تحولات صنعتی، معرفی فرش ایران در نمایشگاه های بین المللی و سرمایه گذاری شرکت های چند ملیتی در صنعت فرش، زمینه افزایش تولید داخلی فرش و صادرات آن را فراهم کرد و موجب معرفی و شناخت هرچه بیشتر این هنر-صنعت در بین عموم طبقات اروپا و توسعه تجارت بین المللی آن گردید. هدف از این مقاله بررسی چالش تولید کارگاهی فرش در دوره قاجار با تحولات متأثر از انقلاب صنعتی و وابستگی روزافزون ایران به اقتصاد جهانی و واکاوی نتایج این چالش است. گردآوری اطلاعات این مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی است و داده ها با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
موقعیت جریان های اجتماعی در تحولات منجر به زوال قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشروطه تا کودتای 1299ه .ش، در هر رویداد تاریخ ساز، سوای عوامل بیرونی و شاخصه های مؤثر فرعی، پنج گروه اجتماعی اصلی در صحنه سیاست ایران دست درکار بوده اند. شاهزادگان، اشراف و هواداران س لطنت؛ روشنفکران و آزادی خواهان؛ چ پ گرایان؛ رهبران ایلی و سران چادرنشینان؛ و روحانیت. این پنج گروه با ویژگی ها و نیروهای متفاوت، گاهی با اهداف و منافع متضاد و در پاره ای موارد همسو، همواره در رقابت و کشمکش زیستند و توانستند موجودیت خود را تا پایان حیات دودمان قاجار در پاییز 1304 حفظ نمایند. پژوهشِ حاضر می کوشد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که جریان های عمده باشنده در سیاست ایران به هنگام برکناری قاجارها با چه کیفیتی، در چه وضعیتی قرار داشتند و کدام توانستند بیش از دیگران اثرگذار باشند. بر شالوده موضوع مورد اشاره و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی یعنی کالبدشکافی منسجم مدارک موجود در سیر تاریخی رخدادها، این نتیجه حاصل می شود که روحانیت پیش از همه به دورنمای تغییرات اساسی پی بُرد و با تقویت اعتبارش که بر اثر بازشکوفایی حوزه علمیه قم و مهاجرت مراجع از عتبات به ایران فراهم شده بود، توانست در روند انتقال قدرت، روابطی منظم و متوازن با سردارسپه برقرار سازد؛ اما سایر جریان ها که از واقعیاتِ روز و ماهیت رقیب سرسختشان کمتر آگاهی داشتند؛ یا به کلی حیثیت شان را از دست داده بودند، یا ناگزیر به اراده رضاخان تن دردادند و یا با آغاز روند تحولات، به تدریج در برابر شرایط جدید غافل گیر گردیده و به گوشه ای رانده شدند.
ارزیابی عملکرد سازمان زنان ایران مطالعه موردی: اصفهان (1345- 1357ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان زنان ایران به عنوان یک نهاد دولتی در سال 1345 تاسیس شد و فعالیت های آن علاوه بر مددکاری و خیریه بیشتر متمرکز در امورزنان و خانواده بود. با آگاهی زنان از وجود این نهاد به تدریج شُعباتی در سایر شهرها ایجاد شد که هرکدام از آنها با توجه به امکانات و توانایی های موجود، به جذب و عضویت زنان پرداختند. اصفهان از جمله شهرهایی بود که از همان بدو تاسیس سازمان زنان ایران فعالیت خود را به صورت گسترده در سایر شهرستان ها آغاز نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی، روزنامه ها و نشریات درصدد پاسخ به این سوال است که سازمان زنان اصفهان و به طور اخص مراکز رفاه خانواده و کمسیون های مختلف متشکل از زنان داوطلب چه عملکردی داشتند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که چهار واحد مهدکودک، امورحقوقی، بهداشت و تنظیم خانواده و آموزش حرفه ای هرکدام بنا بر حیطه ی تخصصی فعالیت خود، اقدامات موثری در پیشبرد اهداف سازمان زنان داشتند که واحد آموزش حرفه ای نسبت به دیگر واحدها به دلیل ایجاد درآمد و اشتغال زایی عملکرد موفق تری داشت. افزون بر آن، فعالیت های زنان داوطلب سازمان زنان اصفهان در کمسیون های مختلف نظیر مبارزه با بیسوادی، مشاوره حقوقی در روابط خانوادگی، مساعدت و حمایت در حل مشکلات زنان سبب بهبود وضعیت آنان شد. در کنار فعالیت های فوق، همکاری زنان با شهرداری در رسیدگی به بهداشت محیط شهری و نظارت بر نرخ اجناس، سبب بهبود وضعیت شهری اصفهان گردید.
داستان های روایی دوران ساسانی سی لحن باربد و مطالعه موردی پنجه کبک دری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
داستان های روایی که همراه با موسیقی بوده اند، بخشی از رپرتوار موسیقی دربار ساسانی را تشکیل می دادند. این داستان ها در دو مقیاس بزرگ و کوچک یعنی 360 دستان و سی لحن تنظیم شده بودند که این ترتیب را به باربد، موسیقی پرداز دربار خسروپرویز نسبت داده اند. این نام ها را می توان در رساله های به جامانده از قدیم، سروده های شاعرانی چون منوچهری دامغانی یا در فرهنگ های مختلف بازیافت. این مقاله تأکید بر سی لحن باربد به ویژه داستان پنجه کبک دری/ راح روح دارد. هدف از این تحقیق کشف داستان ها و انگیزه کاربردی آن است. رویکرد تحقیق مبتنی بر توصیف و تحلیل محتوا و روش گردآوری منابع کتابخانه ای است. ارتباط عناوین داستانِ پنجه کبک دری با راح روح مهم ترین سؤال این تحقیق است. اسامی روایت های مذکور از سی لحن، گاه یکسان نیست که به نظر می رسد براساس محتوای داستان ها، برخی از آن ها دو یا سه نام مشابه داشته اند. اشتباهات کاتبان در مورد تعداد آن ها را نیز نباید نادیده گرفت. به نظر می رسد منشأ اصل داستان پنجه کبک دری هندی و با داستان راح روح/ راحهالارواح مرتبط است. متن داستان راحه الارواح در سده های مختلف دوران اسلامی دچار دگردیسی های فراوانی شده است. محتمل است که مترجمان عرب عنوان راح روح/ راحهالارواح را برای پنجه کَبَک دری برگزیده باشند که به خباثت وزیران اشاره دارد؛ شخصیت هایی که در تلاش اند با دسیسه و نیرنگ مانع به قدرت رسیدن شخص محوری داستان شوند و او را حذف کنند که در این امر موفق نمی شوند. این موضوع می تواند تفسیری از پیروزی خیر بر شر در تفکر ثنویتِ دین مزدیسنا باشد.