فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
عرب ها در دوره های متعدّد و به دلایل گوناگون به ایران مهاجرت کردند. پیش از اسلام، قحطی، خشک سالی، تنگ دستی و شکست سدّ مأرب و سیل العَرِم و پس از اسلام، انگیزه ها ی دینی و اقتصادی از مهم ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت ها بود. خراسان به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی، مزایای اقتصادی، و دوری از مرکز خلافت از مقاصد مهم مهاجران به شمار می رفت. پی آمدهای اجتماعی این مهاجرت ها عبارت بود از رشد شهرها، تغییر ساختار طبقات اجتماعی، ظهور موالی و افزایش اختلاف های قبیله ای بین عرب های مهاجر که در این مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل آرامگاه های منسوب به اخلاف امام کاظم (ع) در رودبارقصران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمال ری به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، در آشوب ها پناهگاه ساکنان مناطق رودبارقصران خارج و مخالفان سیاسی خلافت اموی و عباسی قلمداد می شد. اخلاف پیامبر، نوادگان امامان شیعه و علویان، بزرگ ترین گروه مهاجران معارض خلافت به این منطقه بودند. در این ناحیه بیش از سی امامزاده وجود دارد که نیمی از آن ها در رودبارقصران واقع شده اند. در پژوهش حاضر، یازده نمونه از آرامگاه های منسوب به اخلاف امام موسی کاظم (ع) در منطقه ی رودبارقصران را بررسی می کنیم. داده های پژوهش را با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی گردآوری کرده ایم. نتایج نشان می دهد که کتب نسب شناسی از یک سو منابع انتساب این امامزادگان به امام موسی کاظم (ع) به شمار می روند و از سوی دیگر سرشار از تناقض هستند. اشتباه در خوانش کلمات و نام جای ها موجب انتساب نادرست برخی امامزاده ها به برخی مناطق شده است. تشابه اسمی امامزادگان نسب شناسی آن ها را با مشکل مواجه کرده و وجود نام های ایرانی نشان دهنده ی تغییرات اساسی در این منابع است.
بررسی تطبیقی شرح حال نگاری در عصر عباسی (656-132 ه . ق) و ممالیک (923-648 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
شرح حال نگاری که با نام های تراجم، سرگذشتنامه نویسی، زندگی نامه نویسی، موالید و وفیات و... شناخته می شود، در میان علوم اسلامی از جمله علومی است که دارای پیشینه ای دیرین است. شرح حال نگاری اسلامی را می توان دنباله فن سیره نویسی پیامبر (ص)، صحابه و تابعین دانست که بعدها به شکل علم مستقلی درآمد. در این علم به ثبت و نگارش خصوصیات زندگی افراد برجسته جامعه از اقشار و طبقات مختلف می پردازند. سال تولد و وفات افراد، مشاغل، محل زندگی، آثار مهم، اشعار و ... از جمله مواردی است که در این گونه کتب به آن پرداخته می شود. در این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی این علم در دو دوره عباسی و ممالیک پرداخته می شود و به این منظور دو اثر مهم در زمینه شرح حال نگاری، در هر کدام از این دوره های تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. این بررسی نشان داد که در شرح حال نگاری عصر عباسی غالباً به نام، نسب، کنیه، اشعار و آثار علمی و برخی از مشخصات ظاهری صاحب شرح حال پرداخته می شد و معمولاً به صورت حوزه ای، منطقه ای یا طبقاتی نگاشته می شد؛ اما این علم در عصر ممالیک سیر تکاملی خود را به اوج رساند و علاوه بر نام و نسب، کنیه، اشعار و آثار علمی، به سیمای زندگی شخصیت صاحب شرح حال پرداخته و ضمن وارد نمودن سیاست به این عرصه، نگارش آن معمولاً به شکل ترتیب حروف الفبایی و بر اساس معجم نگاری صورت می پذیرفت.
بحران مشروعیت در حکومت سربداران (736 تا 783ق/1336 تا 1381م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان حکومت های پرشماری که پس از فروپاشی دولت ایلخانی، در گوشه و کنار ایران سر برآوردند دولت سربداران، از لحاظ خاستگاه اجتماعی و نیروهای حامی و گرایش های مذهبی دارای ویژگی های منحصربه فردی است. این امر رویکرد ویژه و متفاوت آنان، به مقوله مشروعیت سازی را نیز ایجاب می کرده است. ازسوی دیگر، خصلت بی ثباتی و استقرارنداشتن سیاسی که درباره سربداران از برجستگی خاصی برخوردار بود و به ویژه، خلع و قتل مکرر حکمرانان، پرسش هایی را درباره میزان توفیق این حکومت، در ایجاد مشروعیت مطرح می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است و از طریق تحلیل اطلاعات منابع تاریخی، نشان می دهد خاستگاه اجتماعی و گرایش های مذهبی متفاوت حکومت سربداران، سبب شد این حکومت قادر نباشد از منابع مشروعیت متعارف و رایج بهره وافی ببرد؛ همچنین مفاهیم و منابع جدیدی که مشروعیت پایداری به بار می آورد، ایجاد کند.
بازخوانی و نقد روایات ایلغار مغول بر اساس روش مطابقت ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مورد اینکه «تاتارها آمدند و کشتند و سوختند و بردند و رفتند» هیچ شکی نیست. اما قبول میزان قتل و غارتی هم که از سوی برخی از مورخان و محققان بیان شده است، کار آسانی نیست. در برخی از این روایت ها از کشتار چند میلیونی مردم ایران به دست مغولان و نابودی کامل شهرهای خراسان و ماوراء النهر خبر داده اند و چنین نتیجه گرفته اند که این شهرها تا هزار سال دیگر، آن جمعیت و رونق سابق خود را به دست نمی آورند. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع تاریخی قبل و بعد از حمله مغول و قانون مطابقت ابن خلدون، درستی روایات مطرح شده درباره آثار و پیامدهای حمله مغول به ایران را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این چهارچوب، میزان درستی روایات با واقعیت های طبیعی، اجتماعی و منابع دیگر سنجیده می شود و آنچه با امور واقعی و عقل بشری مطابقت نداشته باشد، اخباری غیرواقعی، اغراق آمیز و غیر قابل قبول معرفی می شود.
نتیجه این تحقیق نشان می دهد مغولان تنها در برخی از شهرهای خراسان و ماوراء النهر که مقاومت کرده و قبول ایلی ننمودند، یا عضوی از خاندان چنگیز را به قتل رساندند، قتل و غارت شدیدتری انجام دادند، البته نه در حدی که برخی از مورخان ادعا کرده اند، اما در اغلب شهرها که مردم تسلیم شدند، قتل و غارت گسترده ای صورت نگرفت و شهرها همان وضعیت و سیستم قبلی خود را حفظ کردند. بنابراین، خراسان، ماوراء النهر و دیگر مناطق ایران به کلی ویران نشد و میزان قتل و غارت خیلی کمتر از آن بود که برخی از مورخان و محققان از آن سخن گفته اند.
جایگاه و کارکردهای شاه در گفتمان سیاسی عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
برجسته ترین ویژگی حکومت صفویان، تاسیس هویت ملی مستقل، یکپارچه و فراگیر است. در این دوره پاسداری از امر سنت در عین توجه به نمودها و نمادهای نوپدید، گفتمان سیاسی چیره را تحت تاثیر قرار داده و منظومه نشانگان و سامانه مفصل بندی آن را صورتبندی نموده است. گفتمان سیاسی صفوی، آمیزه ای از ایستارهای گوناگون ایرانیان را عرضه نموده است. در چنین فراگردی، شاه، نشانه کانونی این سامانه معنایی است. این مقاله می کوشد نقش و جایگاه مفهوم شاه را در چارچوب گفتمان سیاسی عصر صفوی تحلیل نماید. متن پیش رو، با به پرسش گرفتن معنا، مقام و صلاحیت های مفهوم شاه در هنگامه صفویه، در پی آزمون این فرضیه است که «گفتمان سیاسی دوران صفوی از کناکنش پنج مولفه و منبع، تصوف، تشیع، ایرانی بودن (ملیت ایرانی و سنت ایرانشهری)، سنت خلافت (سلطنت) اسلامی و مدرنیسم و تمدن غربی سامان یافته و نقش ها و کارویژه های پادشاه نیز از رهگذر برخورد این مفاهیم، قابل فهم می باشد». مرجعیت شاه و کارآمدی موازین پادشاهی هنگامی به اوج می رسد که این مفاهیم، خصلت هم ساز می یابند.
ایرانیان یمن و دین اسلام از ظهور تا دوران خلافت ابوبکر
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف شناخت چگونگی اسلام آوردن ایرانیان یمن و نقش آن ها در ماجرای ارتداد یمن و خدماتی که در این راه به دین مبین اسلام عرضه داشتند، نگاشته شده است. به منظور شناخت هرچه بیش تر و کامل تر موضوع، بحث را از ابتدای ورود و استقرار ایرانیان یمن آغار کرده، سپس به ماجرای خسروپرویز و برخورد او با نامه ی پیامبر(ص) و ماجرای باذان و در ادامه به بحث اصلی که مدنظر بوده پرداخته شده است. برای انجام این کار، با استفاده از روش کتابخانه ای به فیش برداری مطالب از منابع دست اول و تحقیقات جدید پرداخته شده است و سپس به شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته ایم. برخورد شاه ایران خسروپرویز و ایرانیان یمن با اسلام متفاوت بود. شاه ایران در برابر دعوت نبی مکرم اسلام(ص) به پذیرش اسلام، عناد و کینه توزی نشان داد. از سوی دیگر، برخورد ایرانیان یمن با اسلام منطقی بود؛ در پی درخواست خسرو پرویز از حاکم ایرانی یمن باذان مبنی بر دستگیری پیامبر(ص)، زمینه ی آشنایی ایرانیان ساکن یمن با اسلام فراهم شد و پذیرش اسلام در دل و جان آنان چنان نفوذ کرد، که آن ها را در صف مقدم مقابله با ارتداد قبایل عرب ساکن یمن جای داد و در این راه با بذل خون و جان خود برگ زرینی را در تاریخ دفاع از اسلام برای ایرانیان رقم زدند.
اهمیت تاریخی و ساختار اقتصادی شهر غَزنه در پرتو حیات سیاسی عصر غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر غزنه واقع در ایالت زابلستان با برخورداری از موقعیت جغرافیایی مناسب، در روزگار باستان تا دوره اسلامی، مرکز حکومت خاندان های قدرتمند و شاهد حوادث گوناگون بوده است. این شهر، به سبب همسایگی با خراسان، سیستان و هند، همچنین قرار گرفتن در مسیر کابل قندهار و ارتباط با مراکز تجاری مهم آن روزگار مانند بامیان، از نظر اقتصادی مهم و قابل توجه حاکمان بود. غزنه در دوره اسلامی، با حضور سلاطین غزنوی (حک: 583 351 ق / 1187 962 م.) و آغاز فتوحات آنان در قلمرو کشورهای همسایه، وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود شد. هم زمان با متحول شدن اوضاع سیاسی غزنه، ساختاری اقتصادی آنجا نیز دگرگون گشت. این مقاله با هدف پرداختن به اهمیت تاریخی و اقتصادی شهر غزنه و افزایش این اهمیت در پرتو حیات سیاسی عصر غزنویان نوشته شده که با بهره گیری از متون تاریخی، ادبی و جغرافیایی و همچنین منابع معاصر گردآوری شده است.
منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان (ازامتیازکشتیرانی تا امتیازدارسی وکشف نفت) (1334ق-1306ق)
حوزههای تخصصی:
خوزستان جزء لاینفک ایران به دلایل گوناگونی، از جمله موقعیت ژئوپلیتیکی و برخورداری از ظرفیت های بالقوه اقتصادی و تجاری به لحاظ قرار گرفتن در حاشیه خلیج فارس و دریاهای آزاد و نیز بهره مندی از رود کارون و اروند رود در توسعه تجاری و کشت و زرع، همجواری و داشتن مرز مشترک با دولت عثمانی (بصره محل استقرار انگلیسی ها) و اهمیت روز افزون نفت که نقش مهمی در پیروزی انگلیس در جنگ جهانی اول داشت، توجه دولتمردان انگلیس را بیش از پیش به خود جلب کرد.
این پژوهش بر آن است در حد امکان، منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان را از گرفتن امتیاز کشتیرانی در رود کارون تا پایان سلطنت قاجار را بررسی کند. روش تحقیق در این مقاله، روش تحقیق تاریخی (توصیفی تحلیلی) مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای است.
وضعیت اقتصادی اصفهان در دوران آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با تکیه بر منابع تاریخی و جغرافیایی، در صدد تبیین جایگاه اصفهان در قرن چهارم هجری از منظر اقتصادی است. اصفهان در این دوره از نظر بازرگانی و تجاری از اهمیت بالایی برخوردار بود، چنان که بخش تجاری آن نسبت به کشاورزی پیشی گرفت. برقراری ثبات در این دوره موجب شد تا راه های تجاری امن گردد؛ از سویی هم، ثبات اقتصادی رونق و رفاه و پیشرفت را برای این منطقه به ارمغان آورد. بنابراین، مسئله اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت منطقه و نقش مهمی که در تحوّلات سیاسی، اقتصادی ایفامی کرد، با بررسی تأثیرگذاری آن، با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که عوامل تأثیرگذار در رونق و بهبود وضعیت اقتصادی اصفهان چه بوده است؟ همچنین، عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی چه بود ؟ جایگاه و اهمیت مناسبات تجاری در نزد حکام آل بویه چگونه بوده است؟
شرایط جغرافیایی، چگونگی قرارگیری اصفهان در سرزمینی مناسب و قرارگیری بر سر راه های ارتباطی شرق به غرب و به ویژه راه ابریشم، از جمله ویژگی های این منطقه است که در فرآیند توسعة آن نقش داشته که هم بر توان بازرگانی آن افزود و هم خودِ منطقه را به سود بازرگانی و تجاری سرشاری رساند.
ایران و اسرائیل از همکاری تا منازعه
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و اسرائیل از ابتدای تأسیس این رژیم تا کنون با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است. در دوران حکومت پهلوی با وجود مخالفت های گروه ها و اقشار مختلف جامعه، روابط دو طرف بر مبنای همکاری قرار داشت. روابط ایران و رژیم اسرائیل در این دوره بسیار حساس بود و معمولاً به صورتی کم و بیش پنهان دنبال می شد و با وجود نا رضایتی افکار عمومی داخلی و اعتراضات دولت های عرب، حدود سی سال دوام آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و رژیم اسرائیل بلافاصله قطع شد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و اسلامی خود رژیم اسرائیل را فاقد مشروعیت قلمداد کرد و خواستار نابودی آن شد. در این پژوهش سعی شده است تا به صورتی گذرا، فراز و نشیب های روابط ایران و رژیم اسرائیل از گذشته تاکنون مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، حضور یهودیان در ایران و روابط حکومت های مختلف ایران با یهودیان، روابط ایران دوران پهلوی با رژیم اسرائیل و منازعه جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
قیدار نبی؛ ایلخان بودایی در کسوت پیامبر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، چگونگی تبدیل مدفن ارغون خان، چهارمین ایلخان مغول، به زیارتگاه اسلامی «قیدار نبی» را توضیح می دهد و همچنین توجیه منطقی تری در رابطه با منشأ نام «قیدار» ارائه می کند. نام «قیدار»، نخستین بار توسط شرف الدین علی یزدی در تاریخ جهانگیر مقدمة ظفرنامه (تألیف 822 ق) در ارتباط با محل دفن ارغون خان و نیز در ظفرنامه (تألیف 831-828 ق)، در ارتباط با شرح وقایع سال 805 ق (دورة یورش های امیرتیمور و حادثة درگذشت امیرزاده محمدسلطان) ذکر شده است. از آن زمان، «قیدار» در منابع مکتوب و نیز در باور مردم، با «قیدار بن اسماعیل بن ابراهیم نبی» یکی دانسته شده است. این مقاله نشان می دهد که «قیدار» در اصل یک جای نام بوده، و این جای نام، ریشه در لفظ مغولی خانقاه/ صومعه (keyid) داشته است؛ خانقاهی که سال ها پس از درگذشت و خاکسپاری ارغون خان در کوه سجاس (کوه قیدار فعلی)، توسط اولجتای خاتون، دختر او، در حوالی مدفن پدر بنا شده بود. این تحقیق از منابع تاریخی و جغرافیایی بهره می گیرد و با تحلیل ریشه شناختی جای نام «قیدار»، رهیافتی زبان شناسانه را برمی گزیند.
تأثیر بحران جهانی 1929 بر تجارت تریاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران جهانی 1929 م (1308 ه.ش) اقتصاد بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار داد؛ اما تأثیر آن بر اقتصاد کشورهای جهان سوم و حاشیه ای که بیشتر به تولید مواد خام صادراتی می پرداختند، به مراتب بیشتر از کشورهای صنعتی و پیشرفته بود. در مقطع زمانی مورد بحث، به دلیل ضعف در ساختار اقتصادی، سنتی بودن اقتصاد و نداشتن صنایع پیشرفته در داخل، ایران به صورت یکی از تولیدکنندگان مواد خام صادراتی کشورهای اروپایی عمل می کرد. یکی از مهم ترین کالاهای خام صادراتی ایران تریاک بود که درآمد حاصل از صادرات آن برای اقتصاد ایران بسیار اهمیت داشت و هرگونه مشکل و وقفه ای در امر صادرات آن دولت را با مشکل مواجه می کرد و به چاره اندیشی وامی داشت.
در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی و با تکیه بر اسناد منتشرنشده، روزنامه ها و نشریات دوره ی پهلوی اول، تأثیر بحران جهانی سال 1929 بر تجارت تریاک در ایران و اقدامات دولت در واکنش به این بحران عظیم جهانی را بررسی می کنیم. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده ی تأثیرپذیری اقتصاد وابسته و حاشیه ای ایران از تحولات اقتصادی بازارهای خارجی است؛ بنابراین می توانیم بگوییم که ایران باوجود داشتن اقتصاد حاشیه ای، متحمل خسارت زیادی شد؛ زیرا تریاک یکی از مهم ترین کالاهای صادراتی کشور در مقطع زمانی موردنظر بود و بحران می توانست کاهش قیمت، کاهش صادرات در بازارهای جهانی و درنتیجه کسری درآمد حاصل از صادرات تریاک را برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد.
بررسی تطبیقی مسائل اجتماعی در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آگاهی های موجود در باب اجتماع عصر صفوی، که عمدتاً از سفرنامه ها و گزارش های اروپاییان معاصر حکومت صفوی فراهم آمده است، ممکن است بتوان در تواریخ محلی و سلسله ای نیز شواهدی از موضوعات اجتماعی یافت. به لحاظ تاریخ نگاری، در عصر شاه عباس، دو دسته از منابع - تواریخ محلی و سلسله ای - به نگارش درآمده اند. در پژوهش کنونی، گزیده ای از گزارش های اجتماعی مشترک در این تواریخ، بررسی تطبیقی شده است. رویکرد هر یک از مورخان به بحث طبقات اجتماعی، روابط شاه و حاکمان محلی با مردم، پیامدهای اجتماعی رویدادهای نظامی - همچون حملة ازبکان به شرق ایران- و یا بلاهای طبیعی - ازجمله قحطی، سیل و زلزله و عواقب اجتماعی آن- مسئلة توجه به خرافات و... ازجمله مسائلی است که در این مقاله ، به چگونگی بازتاب آن در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول توجه شده است.
نوع و میزان بازتاب پدیده های اجتماعی، در آثار یادشده و نیز تأثیر خاستگاه اجتماعی و جایگاه شغلی نویسندگان هر یک از آنها در نوع این بازتاب، مسئله اساسی این پژوهش حاضر است. مقاله بر آن است به این پرسش ها پاسخ دهد که هر یک از تواریخ یادشده در موضوعات اجتماعی مورد نظر، به چه نکاتی توجه داشته اند؟ این توجه به چه سبب و با چه ملاحظاتی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان گزارش های اجتماعی مندرج در تواریخ محلّی بیش از تواریخ سلسله ای است و نوع آن گزارش ها نیز، با توجه به جایگاه شغلی مؤلفانشان، با هم متفاوت است.
مشروطیت در مشهد: زمینه ها، فرایندها و سیاست های روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از مورخان در نگاشتن تاریخ انقلاب مشروطه، تنها به چند شهر بسنده کرده اند و نقش مناطق و شهرهای دیگر در این انقلاب را نادیده گرفته اند. یکی از مناطقی که نقش سازنده اش در انقلاب مشروطه فراموش شده است، خراسان و مرکز آن، مشهد است. برخی گمان می کنند به دلیل جو مذهبی حاکم بر مشهد، مردم شهر در مشروطه جایگاهی نداشتند و حتی در برابر آن ایستادگی کرده اند. در ا ین مقاله با تکیه بر منابع دست اول، نشان می دهیم که بر خلاف این برداشت رایج، مردم مشهد نقشی درخور توجه در انقلاب مشروطه داشتند و نه تنها نظاره گر منفعل انقلاب نبودند، بلکه مبارزات آن ها در دوران قبل از مشروطه زمینه ساز برخی از حرکت ها و مبارزاتی بود که به انقلاب مشروطه منجر شد. همچنین در این مقاله در پی آزمون این فرضیه هستیم که مبارزات مشهد پس از پیروزی انقلاب (1907- 1912) و مقاومت در برابر استبداد و حامی خارجی آن، موجب هراس روسیه، بازیگر برجسته ی نظام جهانی، از ادامه ی آشوب ها و کشیده شدن دامنه ی اعتراضات به شهرهای دیگر شد. به این ترتیب روس ها پس از سرکوب تهران و تبریز، به سرکوب مشروطه در مشهد و شکستن تقدس بارگاه امام رضا (ع) پرداختند تا بقایای مشروطه خواهان را دچار ترس و وحشت کنند و به جنبش مشروطه خواهی ایرانیان پایان دهند.
روابط خارجی ایران و عثمانی در دورة زندیه (قرن هیجدهم میلادی)
حوزههای تخصصی:
با تشکیل حکومت زندیه در سال 1170ه /1757م توسط کریم خان زند با لقب وکیل الرعایا و سقوط سلسله افشاریه، شخص کریم خان تلاش های فراوانی را برای یکپارچه سازی حکومتش در ایران و سامان دادن به اوضاع داخلی آن زمان ایران (که هنوز اثرات سقوط حکومت صفویه و فجایع افغان ها در اذهان مردم باقی بود.) آغاز کرد. و لیکن بعلت ماهیت ایلیاتی حکومت های افشاریه و زندیه، هرگز اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران به ثبات زمان صفویان نرسید.
در حیطة سیاست خارجی نیز عملکرد خاندان زندیه تا حد بسیار ضعیف و به دور از تحولات جهانی و پیشرفت های شکل گرفته در اروپا بود. در مبحث روابط ایران و عثمانی دورة زندیه نیز به مانند گذشته اختلافات مذهبی تشیع و تسنن و مسئله زیارت عتبات و اماکن مقدسه شیعه و مشکلات ایلات و عشایر مرزنشین بوده است. علاوه بر این رقابت تجاری دو کشور و حضور استعمارگران بویژه انگلیس در تشدید این اختلافات تأثیر فراوان داشته است، رقابت تجارت دریایی بنادر ایرانی مانند بندر بوشهر در برابر بندر بصره در خاک عثمانی موجب شد که کریم خان در سال 1189ه /1776م به برادر خود صادق خان دستور دهد تا به بصره حمله نماید که این موجب تنش بیشتر در روابط دو کشور گردید. در کل روابط دو کشور ایران و عثمانی در دورة زندیه با حالتی خصمانه و رقابت آمیز همراه بوده است.
در این پژوهش تلاش می گردد تا به سئوالات زیر پاسخ داده شود.
1- عوامل موثر در شکل گیری روابط خارجی ایران و عثمانی در دوره زندیه چه بوده است؟
2- تجارت دریایی در بندر بوشهر و بصره تا چه میزان در روابط ایران و عثمانی تاثیر گذار بوده است؟