مطالب مرتبط با کلیدواژه

شرح حال نگاری


۱.

بررسی تأثیر روایات کتاب «تاریخ بغداد» درباره امام کاظم علیه السلام در منابع پسینی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امام کاظم (ع) کتاب «تاریخ بغداد» خطیب بغدادی شرح حال نگاری تطورِ حدیث

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
تعداد بازدید : ۱۴۱۴ تعداد دانلود : ۶۶۰
«تاریخ بغداد» نوشته خطیب بغدادی (م. 463)، یکی از منابع مهم اهل سنت در شرح حال نگاری است که زندگانی امام کاظم علیه السلام را نیز در بر دارد. آن­چه این کتاب در باب زندگانی امام کاظم علیه السلام درج کرده، در منابع پسینی بسامد بسیاری یافته و منابع بسیاری از شیعه و سنی با اتکای «تاریخ بغداد» گزارش­هایی را از زندگانی امام کاظم علیه السلام نقل کرده­اند. این نوشتار، با بررسی نُه روایت اختصاصی «تاریخ بغداد» در زمینه زندگانی امام کاظم علیه السلام، ضمن بررسی منابع خطیب بغدادی در ارائه گزارش­های مربوط به زندگانی امام، به نحو راه­یابی و ادامه حیات این روایات در منابع نگارش یافته پس از «تاریخ بغداد» می­پردازد و سیر تطور این اخبار و نحوه راه­یابی آن به منابع شیعه و سنی، و میزان گسترش آن تا قرن یازدهم را پی می­گیرد. بررسی­های صورت گرفته نشان می­دهد که اکثر منابعی که احادیث مختص به زندگانی امام کاظم علیه السلام را از «تاریخ بغداد» اقتباس نموده­اند، با توجه به گرایش­های مذهبی خود به تغییراتی در آن دست زده­اند و گاه یک روایت را به صورت کامل کنار گذاشته اند.
۲.

درون مایه سازمان فکری استرآبادی و بازتاب های آن در منابع تراجم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرآبادی شرح حال نگاری أخباری گری نزاع اصولیان و أخباریان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات کتابشناسی فقهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات فقها متاخرین
تعداد بازدید : ۱۴۵۷ تعداد دانلود : ۷۳۰
نویسندگان مسلمان، در تحلیل پیشرفت های علمی، به شکل گسترده ای از کتب شرح حال نگاری بهره می برند. اطلاعات زندگی افراد و شرایط جغرافیایی آنان که در بررسی گرایش های فکری خاص آن ها لحاظ می گردد، معمولاً، از این کت اب ها است خ راج می شود. می توان از این کتب ، برای تحلیل های کمّی، جهت ارائه تصویری از شکل کلی یک جامعه، به طور عام و طبقات علمی آن، به طور خاص، استفاده کرد. چهار قرن پیش، در قرن یازدهم، محمد أمین استرآبادی، یکی از پیشرفت های علمی را در قالبی نوین و البته إفراطی، طرح نمود. این اندیشه، تأثیرات شگرفی بر عالمان عصر خود و پس از آن، بر جای نهاد و بیش از یک صد سال، تفکر غالبِ جهان تشیع به شمار می رفت. از استرآبادی، گاهی با عنوان مؤسّس و زمانی با وصف إحیاگر مکتب اخباریان، یاد می شود. اینکه کدام یک از این القاب، برای او مناسب می نماید، به این بستگی دارد که تاریخ مکتب اخباریان، به دوره های اولیه تشیّع دوازده امامی پس از زمان غیبت، بازگردانده شود و یا اینکه اخباری گری، پدیده ای نوظهور تلقی گردد. این، مهم نیست که کدام از این ألقاب(مؤسّس یا إحیاگر) درباره استرآبادی درست می باشد، نکته مهمّ این است که تفکر أخباری گری در دوره صفوی، شیوه فقاهت و اجتهاد را به چالش کشاند. مقاله حاضر پس از ارائه تصویری کلی از درون مایه های مکتب فکری استرآبادی و تحولاتی که او در عرصه منابع و مبانی اجتهاد موجب شد، در پی بررسی این نکته است که با وجود اثرگذاری این مکتب در عصر صفوی و فراگیر بودن نزاع أخباریان و أصولیان در طی یک قرن(قرن یازدهم)، چرا در آثار شرح حال نگاری، تا 150 سال پس از وفات محمد أمین استرآبادی، این موضوع، کمتر بر کرسی سخن قرار گرفته است.
۳.

بررسی تطبیقی شرح حال نگاری در عصر عباسی (656-132 ه . ق) و ممالیک (923-648 ه . ق)

کلیدواژه‌ها: عصر عباسی تراجم شرح حال نگاری وفیات عصر ممالیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی خلفای مسلمان عباسی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگاری
تعداد بازدید : ۱۵۸۲ تعداد دانلود : ۱۹۳۷
شرح حال نگاری که با نام های تراجم، سرگذشتنامه نویسی، زندگی نامه نویسی، موالید و وفیات و... شناخته می شود، در میان علوم اسلامی از جمله علومی است که دارای پیشینه ای دیرین است. شرح حال نگاری اسلامی را می توان دنباله فن سیره نویسی پیامبر (ص)، صحابه و تابعین دانست که بعدها به شکل علم مستقلی درآمد. در این علم به ثبت و نگارش خصوصیات زندگی افراد برجسته جامعه از اقشار و طبقات مختلف می پردازند. سال تولد و وفات افراد، مشاغل، محل زندگی، آثار مهم، اشعار و ... از جمله مواردی است که در این گونه کتب به آن پرداخته می شود. در این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی این علم در دو دوره عباسی و ممالیک پرداخته می شود و به این منظور دو اثر مهم در زمینه شرح حال نگاری، در هر کدام از این دوره های تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. این بررسی نشان داد که در شرح حال نگاری عصر عباسی غالباً به نام، نسب، کنیه، اشعار و آثار علمی و برخی از مشخصات ظاهری صاحب شرح حال پرداخته می شد و معمولاً به صورت حوزه ای، منطقه ای یا طبقاتی نگاشته می شد؛ اما این علم در عصر ممالیک سیر تکاملی خود را به اوج رساند و علاوه بر نام و نسب، کنیه، اشعار و آثار علمی، به سیمای زندگی شخصیت صاحب شرح حال پرداخته و ضمن وارد نمودن سیاست به این عرصه، نگارش آن معمولاً به شکل ترتیب حروف الفبایی و بر اساس معجم نگاری صورت می پذیرفت.
۴.

بازتاب اخباری گری محمدامین استرآبادی در شرح حال نگاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخباری گری استرآبادی نزاع اصولی اخباری شرح حال نگاری صفویه فقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۶۰۶
نویسندگان مسلمان در تحلیل پیشرفت های علمی، از شرح حال نگاری بسیار بهره می برند؛ زیرا اطلاعات درباره زندگی افراد که در بررسی گرایش های فکری خاص آنان به کار می آید یا اوضاع جغرافیایی شان، بیشتر از این کت اب ها فراچنگ می آید. هم چنین برای تحلیل های کمّی به انگیزه دست یابی به تصویری از شکل کلی جامعه به طور عام و طبقات علمی به طور خاص، از این کتاب ها می توان بهره گرفت. اندیشه محمدامین استرآبادی از پیشرفت های علمی در این زمینه در قالبی تازه و البته افراطی، چهار قرن پیش (سده یازدهم) مطرح شد. این اندیشه در زمان او و عصر پس از خودش، بسیار تأثیرگذار بود؛ چنان که بیش از صد سال، اندیشه ای فراگیر و حاکم بر جهان تشیع به شمار می رفت. استرآبادی را گاهی مؤسّس و زمانی احیاگر مکتب «اخباری»می خوانند. اینکه کدام یک از این لقب ها شایسته اوست، به سرآغازِ تاریخ مکتب اخباری وابسته خواهد بود؛ یعنی اینکه از نخستین دوره های تشیّع دوازده امامی پس از غیبت کبرا سرچشمه می گیرد یا پدیده ای نوظهور به شمار می رود. به هر روی، اندیشه اخباری در دوره صفویه، شیوه فقاهت و اجتهادرا به چالش فراخواند. این مقاله در پی بررسی این مسئله است که به رغم تأثیرگذاری چنین مکتبی در آن عصر و فراگیر بودن اخباری گری امین استرآبادی در سده یازدهم، چرا شرح حال نگاری ها تا 150 سال پس از وفات او در این باره کم تر سخن گفته اند.