فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
84 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم پدیدارشناسانه پذیرش نوآوری در برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان است. سؤالات پژوهش: 1-چه تغییرات و نوآوری هایی در دانشگاه فرهنگیان و برنامه درسی آن پس از تأسیس ایجاد شده است؟ 2- واکنش مدرسان و دانشجومعلمان نسبت به نوآوری برنامه درسی در دانشگاه فرهنگیان چگونه است؟ مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را ، مدرسان و دانشجومعلمان پردیس های منطقه ده تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ترکیبی بر اساس قاعده اشباع نظری 26 مشارکت کننده از میان آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید. براساس تجارب مشارکت کنندگان، عمده ترین زمینه های نوآوری در برنامه های دانشگاه فرهنگیان را می توان در قالب یک مضمون فراگیر، سه مضمون سازمان دهنده نوآوری در نظام آموزشی، نوآوری در نظام پذیرش دانشجو و نوآوری در ماهیت و محتوای برنامه درسی و همچنین 15 مضمون پایه دسته بندی کرد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که واکنش مدرسان و دانشجومعلمان به نوآوری در برنامه های درسی در این دانشگاه را می توان به دو طیف مجزا تقسیم کرد که از یک سو نگاه ستایش گرانه و پذیرش کامل و از سوی دیگر نگاه منتقدانه و مقاومت صریح قرار دارد. دانشگاه فرهنگیان با اتخاذ تدابیر مناسب می تواند زمینه را برای پذیرش بیشتر برنامه درسی نوآرانه و کاهش مقاومت در برابر آن فراهم نماید.
واکاوی و فهم اهم چالش ها و موانع عملی پیش رو در تحقق سند تحول بنیادین با تمرکز بر زیرنظام های اصلی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، واکاوی و فهم اهم چالش ها و موانع عملی پیش رو در تحقق سند تحول بنیادین با تمرکز بر زیرنظام های اصلی آن است. لذا برای نیل به این هدف اصلی، سند تحول راهبردی و رهنامه فلسفه تربیت رسمی و عمومی از مبانی نظری سند تحول بنیادین با محوریت زیرنظام های اصلی آن بررسی شده است. طرح پژوهش، کیفی و طرح تحقیق حدوثی یا پیدایشی و روش آن مطالعه موردی کیفی بود، داده های لازم در این پژوهش با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته با مراجعه به 17 نفر از طراحان و مسئولان سابق وزارت آموزش و پرورش، که همگی در تدوین و تنظیم سند تحول نقش آفرینی کرده اند؛ گرد آوری و تجزیه و تحلیل شد. پژوهشگر با نگاه اجمالی به داده ها و انجام سازواری آن ها، به روش مقایسه مستمر داده ها، در ساخت مفاهیم اولیه اقدام، و با استفاده از تحلیل مضمون، به مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دست یافت. نتایج پژوهش نشان داد که سند تحول بنیادین با چالش های جدی و مهمی از جمله: ضعف در تنظیم سند و فرآیند تدوین اسناد جامع و راهبردی، و ابهام در متن سند تا اولویت دار نبودن نظام آموزشی تا تصدی گری و تمرکزگرایی شدید در ساختار نظام آموزشی، همچنین ضعف در تأمین منابع انسانی متخصص و توسعه یافته، افول سطح معیشت و منزلت اجتماعی معلمان، کمبود امکانات و منابع مالی، پایین بودن مشارکت های مردمی و سازمآن های مرتبط مواجه است. شایان ذکر است که، تأثیر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بی ثباتی برنامه های چهار ساله دولت ها بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را نمی توان نادیده گرفت. مقوله اصلی مستخرج از واکاوی، و تجزیه و تحلیل استقرایی داده ها، که حاکی از نظر پژوهشگر است، عبارت است از: «ابهام در نظر، بحران در عمل».
ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان از منظر تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تطبیقی ، ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان(برنامه قصد شده) از منظر تجارب جهانی بود. بدین منظور عناصر این برنامه به تفکیک، با عناصر برنامه کارورزی سه کشور استرالیا، کانادا و سنگاپور مقایسه و سپس تحلیل شد. این مطالعه که با روش تطبیقی و بهره گرفتن از الگوی بردی، در مرحله ای و روش تحلیلی استنباطی در مرحله ای دیگر انجام شده است، نشان داد برنامه کارورزی سه کشور سنگاپور، کانادا و استرالیا با وجود پراکندگی فرهنگی،جغرافیایی و ...، در بسیاری از عناصر، نزدیکی زیادی با هم و برنامه کارورزی ایران (دانشگاه فرهنگیان) اختلاف زیادی با آن ها دارد. این اختلاف ها در بخش اهداف، محتوا، تعیین نقش و مسئولیت معلمان راهنما، عنصر زمان و ارزشیابی بسیار بارز است.
مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
232 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی است. پژوهش دارای رویکردی کیفی و از روش گراندد تئوری به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از نخبگان آگاه است. روش نمونه گیری از موارد مطلوب بوده است؛ یعنی افرادی که تجربه مستقیم از ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاهی داشتند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان، و بازبینی متخصصان استفاده شده است. به این منظور کدگذاری تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار گرفت، که ضریب توافق 88/0 برآورد شد. از تحلیل محتوایی کیفی اطلاعات حاصل از نظرات متخصصان 4درون مایه اصلی شامل بافت، فرایند، مداخله گر و پیامد استخراج شد. در ارتباط با درون مایه اصلی بافت تعداد 16درون مایه فرعی، در مجموع 144 فراوانی، و درون مایه اصلی فرایند تعداد 35 درون مایه فرعی، در مجموع با 179 فراوانی، در ارتباط با درون مایه مداخله گر تعداد 10 درون مایه فرعی، در مجموع 39 فراوانی، و در ارتباط با درون مایه پیامد نیز تعداد 7 درون مایه فرعی در مجموع 42 فراوانی به دست آمده است. نظر به ماهیت متفاوت برنامه های درسی نظام علمی-کاربردی، با سایر نظام های آموزش عالی، نسبت به لحاظ کردن دقیق همه ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر در ارزشیابی از برنامه های درسی دقت نظر لازم و کافی اعمال شد. هر چند سال یکبار نسبت به بروزرسانی ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی اقدام لازم صورت پذیرد.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی معلمان ابتدایی مجری برنامه شهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
167 - 192
حوزههای تخصصی:
: برنامه ملی شهاب با هدف شناسایی، هدایت و حمایت از استعدادهای برتر با همکاری بنیاد ملی نخبگان و وزارت آموزش و پرورش در کلیه مدارس ابتدایی سطح کشور از پایه چهارم تا ششم، انجام می گیرد. در این برنامه معلمان دانش آموزان را در هشت نوع استعداد از جمله کلامی ، ریاضی ، هنری ، فضایی ، حرکات ورزشی ، اجتماعی ، فرهنگ دینی و علوم تجربی با درجه بندی لیست های رفتار دانش آموزان شناسایی می کنند. بنابراین با توجه به نقش اصلی معلمان در شناسایی استعدادهای دانش آموزان ، بررسی نیازهای آموزشی آنها مهم است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی معلمان دوره ابتدایی مجری برنامه شهاب در شهر نجف آباد انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی مجری برنامه شهاب در پایه چهارم، پنجم و ششم شاغل در مدارس شهر نجف آباد در سال تحصیلی97-1396 به تعداد 550 نفر بود. برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 225 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی 45 سوالی محقق ساخته بود که نیازهای آموزشی معلمان مجری برنامه شهاب را در هشت استعداد کلامی، ریاضی، هنری، فضایی، حرکتی – ورزشی، اجتماعی، فرهنگ دینی و علوم تجربی در طیف پنج درجه ای لیکرت مورد بررسی قرار می داد. روایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان تأیید تأیید شد. پایایی پرسشنامه از طریق تعیین ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 93/0 برآورد شد. یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون آماری فریدمن نشان داد که نیازهای آموزشی معلمان مجری به ترتیب بیشترین اولویت عبارتند از: استعداد حرکتی- ورزشی، فضایی، اجتماعی، هنری، علوم تجربی، ریاضی، فرهنگ دینی و کلامی. با توجه به میانگین بالای نیازهای آموزشی در حوزه شناسایی هر یک از استعدادها، به جز علوم تجربی بین نظرات معلمان تفاوتی وجود نداشت.
ضرورت تدوین معیارهای روبریک کیفی برای اجرای موفقیت آمیز ارزشیابی توصیفیِ درس ریاضی دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از 15 سال که از اجرای طرح ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران می گذرد، ارزیابی های ملی حاکی از این است که اجرای این طرح، به موفقیت مورد انتظار نرسیده است. برای بررسی عمیق تر مشکلات اجرای ارزشیابی توصیفی از نگاه معلمان دوره ابتدایی، پژوهشی در پارادایم پژوهش های کیفی طراحی شد و 27 دانش آموز یک کلاس درس پایه پنجم و معلم آن کلاس، به طور داوطلبانه در آن شرکت کردند. داده های این مطالعه از طریق دو مسئله که دانش آموزان حل کردند، ارزیابی های معلم آن کلاس و هفت معلم داوطلب دوره ابتدایی از هفت مدرسه دیگر، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق کاهش نظام وار داده ها در سه مرحله صورت گرفت. نتیجه اصلی این مطالعه، یک روبریک توصیفی است که ماهیتی کیفی دارد و ویژگی های آن، «نسبی» بودن، «منعطف» بودن، «موضوع-محور» بودن و «مبتنی بر قضاوت» معلم است که متکی بر مستندات و شواهدِ جمع آوری شده در پوشه های کار دانش آموزان است.
شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، شناسایی عوامل، ملاک و نشانگرهای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پیش دبستان بود. پژوهش جز پژوهش های نظری-کاربردی که با استفاده از دو روش اسنادی و پدیدارشناسی به بررسی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پرداخت. در این پژوهش از مصاحبه با صاحب نظران در حوزه پیش از دبستان و ارزشیابی استفاده شد. با توجه به هدف،روش نمونه گیری هدفمند بود. بخش اسنادی تعداد 15 مقاله و پدیدارشناسی از10 نفراز اساتید مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. درنتایج تحلیل اسنادی عامل اهداف با 10 ملاک و 59 نشانگر؛ عامل محتوا با 8 ملاک و 35 نشانگر؛ عامل فضا و تجهیزات با 4 ملاک و 12 نشانگر؛ عامل فعالیت های یادگیری با 10 ملاک و 48 نشانگر؛ عامل راهبرد یاددهی-یادگیری با 5 ملاک و 21 نشانگر؛ عامل مربی با 2 ملاک و 12 نشانگر؛ عامل زمان با 4 ملاک و 6 نشانگر؛ و عامل ارزشیابی با 4 ملاک و 14 نشانگر مشخص شدند.
تحلیل نقش اعتماد سازمانی، همکاری میان معلمان و تصمیم گیری مشارکتی بر فعالیت تدریس معلمان با میانجیگری خودکارآمدی معلمان (مدل یابی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
166 - 141
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه فعالیت تدریس امروزه چیزی بیش از انتقال دانش می باشد و تدریس کانون هر برنامه ی درسی بوده و در تمام مقاطع آموزشی مد نظر قرار گرفته می شود. بنابراین تدریس مؤثر همواره به مثابه عنصر حیاتی امور یادگیری بوده و نیازمند بازنگری هایی در امر تدریس می باشد. هرچند انتظار می رود که آموزش و پرورش سطح فعالیت های آموزشی در سطح مدرسه و شیوه های تدریس را بهبود بخشد، مدارک کمی برای حمایت از این ادعا وجود دارد و با توجه به اینکه معلمان از جمله ایفاگران نقش اصلی در امر فعالیت تدریس می باشند، توجه به شرایط معلمان و حس خودکارآمدی و شرکت در تصمیم گیری ها و فعالیت های مدارس نیز می تواند نقش مهمی در فعالیت های معلمان و امر تدریس داشته باشد. معلمان با داشتن حس قدرت و اعتماد به توانمندی های خود بیشتر به سمت ایده های جدید سوق پیدا کرده و می توانند در امر فعالیت تدریس و یادگیری دانش آموزان اثرگذار باشند، لذا بررسی عوامل دخیل در فعالیت تدریس معلمان امری مهم و ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش تحلیل نقش اعتماد سازمانی، همکاری معلمان و تصمیم گیری مشارکتی بر فعالیت تدریس با میانجیگری خودکارآمدی( مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. مقاله از نوع هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق شامل تمام معلمان ابتدایی استان آذربایجان غربی به تعداد 11522 نفر می باشد که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اعتماد، همکاری و تصمیم گیری مشارکتی، تدریس، خودکارآمدی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS و LISREL انجام گردید. یافته ها نشان داد به غیر از اعتماد، اثر مستقیم همکاری، تصمیم گیری مشارکتی، خودکارآمدی بر تدریس معنی دار می باشد، به غیر از همکاری، رابطه اعتماد، تصمیم گیری مشارکتی با خودکارآمدی معنی دار می باشد و به غیر از همکاری، اثر غیرمستقیم اعتماد و تصمیم گیری مشارکتی بر تدریس، با میانجی گری خودکارآمدی تایید می شود. بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت برای بهبود تدریس معلمان، لازم است شرایط مناسب برای ایجاد و تقویت خودکارآمدی، همکاری، اعتماد و مشارکت در تصمیم گیری برای معلمان در مدارس فراهم گردد. بنابراین پیشنهاد می گردد مدیران و دست اندرکاران آموزشی طوری رفتار نمایندکه معلمان در خود نوعی احساس خودکارآمدی نموده و با فراهم نمودن زمینه ها و دادن آزادی عمل جهت مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها و همکاری در فعالیت های مدرسه، این حس خودکارآمدی را درآنان تقویت نمایند تا همه این موارد خود زمینه ساز برداشتن گام هایی اساسی در امر بهبود فعالیت تدریس در مدارس باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در دوره دبستان بر اساس مفروضه های نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت دوره ابتدایی ایران است از آنجا که تلاش جهت شکوفایی قابلیت های آموزش بهداشت دانش آموزان از جمله کارکردهای آموزش و پرورش است، تدوین الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش بهداشت می تواند مختصات این کارکرد را محقق سازد. به این منظور، سه پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت: وضعیت برنامه درسی موجود آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در دوره دبستان چگونه است؟ الگوی بهینه برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت از بعد منطق، اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، نقش استاد، مواد و منابع، گروهبندی دانش آموزان، مکان، زمان و و ارزشیابی در دوره دبستان چه ویژگی ها و مختصاتی دارد؟ اعتبار الگوی بهینه برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در دوره دبستان به چه میزان است؟ برای بررسی سوالات ذکرشده از روش ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده شد.
ارزشیابی شایستگى دانشجومعلمان آموزش زبان و ادبیات فارسی در تولید و اجرای آزمون های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
111 - 144
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به سنجش میزان شایستگی دانشجومعلمان رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی در زمینه های دسته بندی آزمون ها، طرح ریزی آزمون، تجزیه وتحلیل آزمون ها، روش ها و ابزارهای جدید در سنجش، و آزمون های هنجارشده می پردازد. بدین منظور از روش ارزشیابی با به کارگیری طرح سنجش دوگروهی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دانشجومعلمان کارشناسی پیوسته رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی و نمونه آماری آن از بین دانشجومعلمان مذکور، شامل دو ورودی، یعنی پذیرفته شدگان سال های 1394 و 1396، انتخاب شد. از بین دو گروه ورودی که تعدادشان جمعاً 694 نفر بود، از نمونه ای به حجم 283 نفر آزمون به عمل آمد. تحلیل داده ها نشان می دهد دانشجومعلمان در مؤلفه های پنج گانه بررسی شده، شایستگی لازم را احراز کرده اند. یعنی در سه مؤلفه، در سطحی متوسط و در مؤلفه دسته بندی آزمون ها در سطحی ضعیف حائز شایستگی شده اند. آنان در مؤلفه طرح ریزی آزمون در سطحی بسیار ضعیف قرار دارند. لذا می توان نتیجه گرفت که آنان در تولید و اجرای آزمون های تحصیلی مجموعاً شایستگى حرفه ای لازم را احراز کرده اند.
ارزیابی تغییر برنامه درسی پایه ششم ابتدایی در شهرستان کوهرنگ بر اساس الگوی فولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله، ارزیابی تغییر برنامه درسی پایه ششم ابتدایی بود. از روش آمیخته از نوع تبیینی استفاده شد. در بخشی کمی، کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دارای مدیرمستقل شهرستان کوهرنگ به روش سرشماری انتخاب شدند و پرسشنامه که روایی آن توسط 10 نفر از متخصصان علوم تربیتی تایید شده بود در اختیار آنان قرار گرفت (94/0= α). در مجموع 150 پرسشنامه جمع آوری شد. برای تحلیل داده های کمی، از آزمون تی تک گروهی و تی وابسته استفاده شد. در بخش کیفی نیز با مدیران و معلمان پایه ششم مصاحبه شد که با روش نمونه گیری هدفمند (از نوع موارد مطلوب) انتخاب شده بودند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع 14 معلم و مدیر مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج نشان داد از دیدگاه معلمان و مدیران به ویژگی های برنامه درسی و ویژگی های محلی برنامه درسی به مقدار کافی توجه نشده است.
بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی نظام جدید دوم متوسطه: مطالعه موردی دبیرستان چندفرهنگی بخردیان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان دوره متوسطه نظام جدید آموزشی در سال تحصیلی 98-97 بود. روش پژوهش در بخش اول پژوهش شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی بود. نمونه گیری در این بخش هدفمند بود و شامل 6 جلد کتاب در قالب بیش از 960 صفحه از کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره متوسطه دوم می شد. واحد تحلیل محتوا در این بخش؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. در بخش دوم پژوهش نیز روش تحقیق کیفی و از نوع قوم نگاری بود و ابزارهایی چون ژورنال های دانش آموزی و مصاحبه های غیررسمی در جمع آوری اطلاعات به کار گرفته شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان مقطع دوم متوسطه نامطلوب بود.
دیدگاه معلمان نسبت به تأثیر ریاضی دانشگاهی بر تدریس ریاضی مدرسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
155 - 190
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، یکی از انواع دانش هایی که برای آماده سازی معلمان دبیرستان مورد توجه قرار گرفته، «دانش محتواییِ تخصصی شده ریاضی مدرسه ای» است که تمرکز آن، بر چگونگی ایجاد ارتباط بین ریاضیِ دانشگاهی و ریاضی مدرسه ای است. برای شناسایی این دانش، پژوهشی طراحی شد که هدف اصلی آن، توصیف چگونگیِ استفاده معلمان از ریاضی دانشگاهی در تدریس ریاضی مدرسه ای بود و در آن، 19 معلم ریاضی دبیرستان که همگی تجربه تدریس حسابان را داشتند، به طور داوطلب شرکت کردند. رویکرد این پژوهش کیفی بود و داده های آن، با استفاده از اطلاعات جمعیت شناختی، مصاحبه های نیمه ساختاری، مصاحبه های مکتوب و مشاهده های کلاس درس و یادداشت های میدانی نویسنده اول، جمع آوری شد. در فرایند کاهش نظام وار داده ها و تجزیه و تحلیل نهایی، دو مقوله اصلی شکل گرفت که هرکدام، شامل چندزیرمقوله شدند. مقوله اول «چگونگی استفاده از ریاضی پیشرفته دانشگاهی توسط معلمان در تدریس مدرسه ای» و مقوله دوم «شکاف بین ریاضی مدرسه ای و ریاضی دانشگاهی» بود. توصیه این پژوهش این است که دانشجو- معلمان ریاضی، به درس های محتوایی ویژه ای نیاز دارند که بین ریاضی مدرسه ای ریاضی دانشگاهی، ارتباط برقرار کند؛ همان ریاضیاتی که هدف این پژوهش، شناسایی ماهیت و توصیف آن بود.
مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان: مرور سیستماتیک براساس مدل رایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
145 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان است. رویکرد مقاله کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران (2007) است. جامعه پژوهش، متشکل از 623 مقاله درباره مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان است که بین سال های 2000 تا 2020 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 29 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و بر اساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های مقاله از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان در 4 بُعد و 14عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بُعدفردی (مشتمل بر؛ شخصیتی، مهارت های ادراکی، تعهد دینی و آراستگی ظاهری)، بُعد سازمانی (مشتمل بر؛ تعهد، توسعه حرفه ای و ارتباطات)، بُعد اجتماعی (مشتمل بر؛ ارزش های اجتماعی و مناسبات اجتماعی) و بعد فرآیند یاددهی و یادگیری (مشتمل بر؛ رعایت قوانین آموزشی، محتوا، تدریس، ارزشیابی و پژوهش) می باشد.
Reflection on the Iranian Academic General Curriculum in the Globalization Era(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The academic general curriculum is of great importance alongside the specialized curriculum; this field is not only limited to the subject of human knowledge and scientific disciplines, but is also related to the development of personal capabilities, such as the creativity and intellectual abilities, transfer of cultural heritage and values, and the evaluation of committed and accountable citizens. The present study aims to investigate the various areas of the Global Citizenship Education (GCE) in the academic general curriculum in Iran. This is an applied research wherein, a qualitative content analysis method, the thematic analysis (themes), has been applied to the two levels of the selected documents (the law on the goals, duties and organizations of the Ministry of Science, the comprehensive scientific map of Iran, and Iran's sixth development plan) and syllabuses of the general courses approved by the Supreme Council of the Cultural Revolution. The data collection tools included content analysis, note-taking, and a checklist. A descriptive-analytic method was applied to interpret and analyze the data. Based on the research findings, the level of contents associated with globalization has a significant degree of severity and weakness from one course to another in terms of the qualitative aspect. It is certain that most of the contents related to the components of globalization often have indirect links and regarding the positive, negative, and neutral aspects, it can be claimed that the neutral aspect is of considerable significance compared to the other aspects. The qualitative content analysis of the documents and syllabuses of the general courses was done and subsequently, the obtained scheme indicates that the existing approach to the GCE in Iran is a combination of political and civic education approaches, cultural transfer, and the neo-liberal approach, and hence, the educational system should try to train global citizens with an Iranian–Islamic identity. Among the important points in the analysis of the documents is a lack of distinction between globalization and internationalization.
ارزیابی ظرفیت کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی از حیث تطابق با چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
183 - 204
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک پژوهش تحلیل محتوا گزارش می شود که هدف آن بررسی میزان توجه به چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016 در کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی است. بدین منظور محتوای کلیه کتاب های بخوانیم پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی چاپ شده در سال 1398 برای تحلیل انتخاب شد. در فرآیند تحلیل، هر صفحه ی متنی کتاب به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شد. چارچوب نظری از ادبیات پژوهشی مرتبط با هدف اخذ شد و پس از جرح و تعدیل چارچوب، متن درس و فعالیت های کتاب از نظر دو هدف ادبی و اطلاعاتی و چهار فرآیند درک مطلب بررسی شدند. نتایج نشان داد که کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی بیشترین تاکید بر متون ادبی و فرایند «تمرکز و بازیابی اطلاعات» و کمترین تاکید بر متون اطلاعاتی و فرایند «تفسیر و ارزشیابی محتوای زبان و عناصر مربوط به متن» را دارند
اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی تحصیلی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 321
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی-تحصیلی (نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن، نظم دهی همانندسازی و نظم دهی درونی) و ابعاد سرسختی روان شناختی (چالش، تعهد و کنترل) دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه-آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن آموزش مهارت های خودتعیین گری به عنوان متغیر مستقل و انواع خودنظم دهی تحصیلی و ابعاد سرسختی روان-شناختی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. آزمودنی ها شامل 120 دانش آموز پایه هشتم شهر شیراز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به این معنا که ابتدا دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به صورت تصادفی از مدارس دوره اول متوسطه شهر شیراز انتخاب شدند. سپس کلاس های پایه هشتم این مدارس به طور تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) اختصاص یافتند. قبل از شروع آموزش، پرسش نامه خودنظم دهی تحصیلی ریان و کانل، و پرسش نامه زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا، بر گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس طی 10 جلسه به گروه های آزمایش، مهارت های خودتعیین گری مطابق با مدل فیلد و هافمن (1994) آموزش داده شد و در پایان پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های خودتعیین گری به نحو معنی داری منجر به کاهش نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن و نظم دهی همانندسازی و افزایش نظم دهی درونی می شود. همچنین، آموزش مهارت های خودتعیین گری، ابعاد سرسختی روان شناختی را در دانش آموزان به نحو معنی داری افزایش می دهد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت مهارت های-خودتعیین گری در برنامه درسی به منظور ارتقاء خودنظم دهی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان است.
مقایسه «معلمی کردن» نومعلمان مدارس ابتدایی: آیا نوع دانشگاه محل تحصیل مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
41 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقایسه ای معلمی کردن سه گروه از نومعلمان مدارس ابتدائی ایران اختصاص دارد که در شهرستان مراغه در سال تحصیلی 97-1396 فعالیت می کردند. این معلمان از سه طریق «تحصیل در دوره چهار ساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان»، «تحصیل در سایر دانشگاههای کشور و شرکت در استخدام پیمانی و گذراندن دوره یکساله تربیت معلم» و «داشتن سه سال فعالیت تدریس در مدرسه به صورت موقت» وارد خدمت معلمی شده بودند. پرسش پژوهش این بود که آیا روش ورود به حرفه معلمی و نوع دانشگاه محل تحصیل بر معلمی کردن تاثیر دارد یا خیر؟ رویکرد حاکم بر پژوهش، رویکرد کمی بود. برای گردآوری داده های لازم از «پرسشنامه» استفاده شد. جامعه پژوهش را معلمان آموزش ابتدایی تشکیل می دادند که از میان آنها، ابتدا معلمان شهرستان مراغه انتخاب شدند و سپس نمونه ای به تعداد 97 نفر برای کسب داده ها انتخاب شد. از طریق نمونه گیری متناسب با حجم، نمونه مربوط به هر گروه انتخاب و پرسشنامه در محل کار آنان توزیع و با مراجعه حضوری، دریافت شد. تحلیل داده های حاصل با بهره گیری از فراوانی و درصد و میانگین نمرات انجام و برای مقایسه گروه ها، آزمون تحلیل واریانس، انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد «معلمی کردن» نومعلمان واردشده با شیوه های متفاوت به مدارس ابتدایی، فاقد تفاوت معنی دار است. یعنی نومعلمانی که دوره چهارساله یا دوره یکساله تربیت معلم را سپری کرده اند همانند معلمانی معلمی می کنند که دوره های رسمی تربیت معلم را سپری نکرده اند. این بدان معناست که تاسیس دانشگاه خاص تربیت معلم، نتوانسته است دستاوردی بیشتر از دانشگاههای دیگر داشته باشد که آموزش رشته مربوط را برعهده دارند. پژوهش به شیوه کمی ممکن است با برخی محدودیت های مربوط به جامعیت و اعتبار مواجه باشد. علیرغم برخی محدودیت های این پژوهش، آنچه حاصل شده نوعی تردید در کارایی دانشگاههای خاص تربیت معلم را آشکار می کن. این دانشگاهها در ایران، دانشجویان خود را بعد ار اتمام تحصیلات دوره متوسطه، انتخاب و پس از استخدام در آموزش و پرورش آنهات را آموزش می دهد. بنابراین، این نوع آموزش با نوعی انتخاب زودهنگام شغل همراه است و پرداخت کمک هزینه تحصیل همراه است. این هر دو سبب افزایش هزینه های تحصیل می شود. بنابراین، این پرسش مطرح است که آیا همچنان می توان از دوره چهارساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان با استخدام از ابتدای تحصیل، دفاع کرد؟ آیا دانشگاه فرهنگیان دارای عملکردی اثربخش بوده است؟ داده های میدانی نشان می دهد که موفقیت دوره چهار ساله تربیت معلم برای کسب شایستگی شغلی فعالیت در آموزش ابتدایی، برای دفاع از آن کافی نیست.
بررسی سطح تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای دروس علوم و ریاضیات: تأملی بر معیار «قابلیت یادگیری» در انتخاب محتوای برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق میزان تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز برای پایه های چهارم و پنجم از آزمون های پایانی محقق ساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمون های سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمون های محقق ساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانش آموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر می رسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهم ترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
نحوه معرفی جبر در کتاب های درسی ریاضی در دوره های مختلف تاریخی در ایران و ارتباط آن با چگونگی سازماندهی مبحث جبر در کتاب ریاضی پایه هفتم توسط معلمان ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هدف از این مقاله، بررسی ارتباط بین مبحث جبر در کتاب های درسی گذشته با چگونگی سازماندهی این موضوع توسط معلمان ریاضی در زمان حال است. با این هدف، دو محور مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی نحوه آغاز و ارائه مبحث جبر در تاریخ ریاضی ایران و در کتاب های درسی ریاضی در دوره های گذشته در ایران و دیگری، نقش محتوای کتاب های گذشته در شکل گیریِ سازماندهی و تدریس جبر توسط معلمان ریاضی است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و تحلیل تاریخی و اسنادی بوده است. این مطالعه نشان داد دانش و روش های آموزشی معلمان منطبق بر محتوای جبر کتاب فعلی ریاضی هفتم نیست و حدود 3/1 دانش آنان، مبتنی بر تجربه های حاصل از محتوای کتاب های درسی گذشته است.»