فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رهبری آموزشی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه آموزش و پرورش است. با توجه به نقش آن در بهبود کیفیت یادگیری و تدریس، رهبری آموزشی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت سازمان های آموزشی محسوب می شود. رهبر آموزشی باید این قابلیت را داشته باشد که با ایجاد محیطی پویا و پشتیبانی کننده، انگیزه دانش آموزان را افزایش داده، عملکرد تحصیلی آنها را بهبود بخشیده و در نهایت کیفیت آموزش و یادگیری در کل مدرسه را ارتقا دهد. در این میان، نظریه عمل آرگریس و شون می تواند به درک بهتر رفتارها و تعاملات در سازمانها کمک کرده و بینش های جدیدی را برای رهبران آموزشی فراهم سازد. این تحقیق با هدف بررسی رهبری آموزشی از دریچه نظریه عمل آرگریس و شون و چگونگی کمک این نظریه به بهبود استراتژی ها و شیوه های رهبری انجام شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که شناخت نظریه های عملی رهبران آموزشی و تلاش برای همسوسازی آنها با نظریه های اعلام شده، می تواند به بهبود مهارت های ارتباطی، افزایش انعطافپذیری و یادگیری مداوم در سازمانهای آموزشی منجر شود. همچنین با توجه به اینکه این نظریه بر اهمیت یادگیری دوگانه و تغییر فرضیات بنیادین تأکید میکند. در رهبری آموزشی، این مفاهیم می توانند به مدیران و رهبران آموزشی کمک کنند تا به جای تمرکز بر علائم مشکلات، به ریشه های آنها بپردازند تا با شناخت عمیقتر خود و سازمان، راهکارهای مؤثرتری ارائه دهند و به ارتقای اثربخشی رهبری آموزشی دست یابند.
اثربخشی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
85 - 99
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان انجام شده است. پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه هشتم آموزش و پرورش منطقه 15 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه آماری روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به کارگرفته شد و دو کلاس یکی گروه آزمایش (32 نفر) و دیگری گروه کنترل (32 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992) با روایی صوری و پایایی در بازآزمایی (0/73) و آلفای کرونباخ در انگیزش درونی (0/84)، بیرونی (0/86) و بی انگیزگی (0/67) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) با روایی همبستگی هر گویه با نمره کل0/54 تا 0/64 و آلفای کرونباخ 0/77، ابزارهای پژوهش بودند. الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی را معلم برای یک سال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا کرد و گروه کنترل این الگوی تدریس را دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد انگیزش درونی (0/05> 50/057P=(54و1) F)، انگیزش بیرونی (0/01>37/103P =(54و1)F) و بی انگیزشی (0/01>56/751P =(54و1)F) و سرزندگی تحصیلی (0/01> 62/514P = (54 و1)F) به صورت معنادار تحت تأثیر اجرای الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی قرار گرفته اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی بر انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، بی انگیزشی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است.
الگوی کاربرد مولفه های اخلاق محور در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی (مورد مطالعه: دوره متوسطه اول آموزش و پرورش استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
160 - 139
حوزههای تخصصی:
برای تربیت نیروهای اخلاقی، باید یک نظام آموزش و تربیت مبتنی بر اخلاق را شکل داد هدف این پژوهش، ارائه مدل کاربردی اخلاق محور در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی می-باشد. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی کیفی است و روش گرداوری اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسشنامه و روش تحلیل نیز تحلیل مضمون با رویکرد زمینه ای است. جامعه آماری دربخش کیفی (مصاحبه) شامل 13 نفراز مدیران سازمانی و مدارس متوسطه اول استان گلستان به صورت مطالعه موردی و در بخش کمی (پرسشنامه) تعداد 382 دانش آموز مقطع متوسطه اول به روش تصادفی طبقه ای بودند. تحلیل داده ها دربخش کیفی باکدگذاری بازو محوری با MaxQDA و دربخش کمی از طریق رگرسیون و تحلیل مسیر در SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد که در ارتباط با مضامین مدل کاربردی اخلاق محور مجموعا تعداد 397 مضمون در قابل 7 حوزه شامل حوزه شناختی، حوزه عاطفی، حوزه مهارتی و مدیریتی، حوزه برنامه ریزی و دانش، حوزه تفکر و توانایی، حوزه فردی و شخصیتی و حوزه نگرش و اعتقادات دینی را نام برد و در قسمت کمی (پرسشنامه) باتوجه به مولفه های از پیش تعیین شده طبق نظریات علمی مشخص شده تنها 8 مولفه شامل احترام به دیگران، برتری جویی و رقابت طلبیف رعایت احترام نسبت به ارزشها و هنجارهای اجتماعی، سازگاری اجتماعی، سازگاری فردی، شجاعت اخلاقی، صادق بودن و عدالت و انصاف مورد تایید قرار گرفتند. در یک الگوی کلی می توان بیان نمود که باورها و عقاید و اعمال مذهبی افراد و همچنین خانواده ی آن ها نقش مؤثری در بهزیستی اخلاق کاربردی شان ایفا می کند.
استفاده از چت بات ها و مدل های زبانی در آموزش علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
101 - 122
حوزههای تخصصی:
استفاده از چت بات ها و مدل های زبانی هوش مصنوعی در آموزش علوم، رویکردی نو تحول آفرین برای بهبود تجربه یادگیری در سطوح مختلف آموزشی محسوب می شود. پژوهش حاضر به بررسی استفاده از چت بات ها و مدل های زبانی در آموزش علوم پرداخته است. ای ن مطالع ه ب ه روش م رور نظام من د و ب ا فراین د هفت مرحل ه ا ی «رای ت» و هم کاران اج را ش ده اس ت. نتایج نشان داد با استفاده از تحلیل داده محور الگوهای یادگیری، چت بات ها و مدل های زبانی هوش مصنوعی تعاملات آموزشی را برای دانش آموزان فراهم می کنند که منجر به افزایش مشارکت و درک بهتر مفاهیم پیچیده علمی می شود. بهبود فرایند یادگیری، تحلیل داده های آموزشی، تحلیل عملکرد فراگیران، پشتیبانی هوشمند و ارزیابی مداوم فراگیران از دیگر مزایای این فناوری است. بااین حال، ادغام چت بات ها و مدل های زبانی هوش مصنوعی در رویکردهای آموزشی بدون چالش نیست. ملاحظات اخلاقی و امکان درز اطلاعات شخصی کاربران، پرسش های مهمی را درباره استفاده از این ابزارها در محیط های آموزشی مطرح می کند. علاوه بر این محدودیت های فناوری مانند قابلیت اطمینان محتوای ارائه شده و مشکلات زیرساختی، استفاده از این فناوری را با چالش مواجه ساخته است. همچنین فقدان مهارت معلمان در ادغام چت بات ها و مدل های زبانی هوش مصنوعی در رویکردهای آموزشی موجود از دیگر چالش های استفاده از این فناوری می باشد.
آموزش، شکوفایی و تربیت: نسبت و چگونگی کاربست این مفاهیم در عمل تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی مفهومی و تبیین رابطه سه مفهوم اساسی تربیت، آموزش و شکوفایی و استنتاج کارکردهای آن در نظام تربیتی است. برای این منظور از روش تحلیلی-استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا به تبیین سه مفهوم آموزش، شکوفایی، تربیت و نسبت آنها با هم پرداخته شده است و با مرور آثار کلاسیک و نو در حوزه تربیت، درصدد تحلیل این مفاهیم و چگونگی کاربست آنها در نظام تربیتی است. نتایج پژوهش نشان از این دارد که سه مفهوم تربیت، آموزش و شکوفایی به مثابه حوزه های مجزا دارای حالات و کارکردهای خاص هستند. آموزش مجموعه ای از فرایندها است که هدفشان تسلط همراه با فهم است. اما حالت انحرافی و ضعیف آن زمانی است که صرفا تسلط بدون فهم مد نظر باشد. حالتی که به آن کارآموزی گفته می شود. شکوفایی به فعلیت رساندن ویژگی های عمومی (رشد) و ویژگی های منحصربه فرد (نبوغ) توجه دارد. حالت انحرافی در رابطه با شکوفایی عدم تمایز رشد از تحول، تحول از نبوغ و نبوغ از علاقه است. اما تربیت زمانی شکل خواهد گرفت که آموزش و شکوفایی یک شرط ضروری را به همراه داشته باشند. این شرط، ارزشمندی ذاتی است. ارزشمندی ذاتی منجر به آن می شود که نتیجه فرایندهای آموزشی و شکوفا کننده، فردی تربیت یافته یا فرهیخته قلمداد شود. ارزشمندی همچنین حیات بخش و ایجاد کننده روح بر فعالیت های آموزشی و شکوفا کننده مدرسه خواهد بود. رابطه میان مفاهیم فوق چنین است که آموزش و شکوفایی زیربنای تربیت هستند. یعنی تا آموزش و شکوفایی شکل نگیرد تربیتی نیز صورت نخواهد گرفت. از طرف دیگر تربیت حکم روبنا را دارد که هدفش جهت دهی به دو مولفه دیگر است.در صورت فقدان تربیت، نظام مدرسه ای صرفا ماهیتی ابزار گرایانه داشته و فاقد روح و انسانیت خواهد بود. پیشنهادات منتج از این پژوهش که شامل راهکارهایی برای معلمان، مربیان و مجریان برنامه های تربیتی خواهد بود بدین صورت قابل ارائه است: ضرورت تمایز موضوعات فاهمه ای و بی نیاز از فهم و اصالت بخشیدن به هردو، توجه به اهمیت و جایگاه روش های فعال و غیر فعال، تمایز مفاهیم رشد و تحول در شکوفایی، ضرورت نقش هدایت گری تربیت در رابطه با آموزش و شکوفایی به منظور دوری از ابزارانگاری، در هم تنیدگی فهم، چیرگی و رغبت در امر آموزش و شکوفایی، تمایز کوشش و رغبت و تلاش برای منطبق نمودن آنها، تمایز یادگیری و کارآموزی.
تاثیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی در دوره ابتدایی بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان نوشهر می باشد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تدریس بوده و تعداد آن ها 345 نفر می باشد که درنهایت، براساس جدول مورگان نمونه ای برابر 181 نفر جهت انجام تحقیق، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب می شوند. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جمع آوری اطلاعات به کمک سه پرسشنامه؛ تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی از خضرلو (1393)، پرسشنامه تفکر خلاق ولش (2002) و پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)، انجام پذیرفته می باشد که روایی و پایایی هر سه پرسشنامه توسط تحقیقات دیگر تایید شده است.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اثر مستقیم تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق با برابر با 246/0 است؛ همچنین اثر غیر مستقیم تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق با تأثیر متغیر میانجی هوش هیجانی برابر با 467/0 می باشد؛ بعلاوه طبق آزمون سوبل، تأثیر متغیر میانجی هوش هیجانی برروی متغیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق برابر با 21/7 بوده و چون بزرگتر از 96/1 به دست آمده مورد تأیید می باشد. نتایج نشان داد که تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی اثربخش است. معلمانی که از تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بهره می برند به وضوح شاهد خواهند بود که محیط الکترونیکی، فضایی را فراهم می آورد که دانش آموز با ذهنی باز بتواند سوال کند، خلاقانه فکر کند و برای شنیدن دیدگاه ها و چشم انداز های جدید انگیزه داشته باشد که موارد ذکرشده در حقیقت بخش محوری هوش هیجانی است که اساس تفکر خلاق را نیز شکل می دهد.
پیش بینی عملکرد تحصیلی مبتنی بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان: مطالعه موردی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق (ع)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی مبتنی بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان دختر دانشگاه امام صادق(ع) بود. این پژوهش از نوع همبستگی بوده، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق(ع) است که در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به تعداد 343 نفر در حال تحصیل بودند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی مورگان، به تعداد 182 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO)، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج استفاده شد. داده ها با نرم افزار (SPSS) و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی عملکرد تحصیلی با روان آزردگی خویی (0.57-)، با برون گرایی (0.44)، گشودگی (0.14-)، سازگاری (0.3)، و وجدانی بودن (0.62) می باشد. سطح معناداری ضریب همبستگی بین عملکرد تحصیلی و روان آزردگی خویی، برون گرایی، سازگاری و وجدانی بودن کمتر از 0.05 بوده و بیان گر آن است که با احتمال 95 درصد این رابطه معنادار است، و تنها بین عملکرد تحصیلی و گشودگی رابطه معناداری وجود ندارد. به طور کلی، ضریب همبستگی چندگانه بین مؤلفه های ویژگی های شخصیت با عملکرد تحصیلی برابر با 0.69 است. ضریب تعیین برابر 0.48 می باشد. به عبارتی، 48 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی از طریق ابعاد مختلف ویژگی های شخصیتی قابل تبیین است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد روان آزردگی خویی و وجدانی بودن سهم قوی تری را در پیش بینی متغیر عملکرد تحصیلی دارد. لذا در گزینش دانشجویان، توجه به ویژگی های شخصیتی آنان، به ویژه وظیفه شناسی و وجدانی بودن آنان می تواند در بهبود عملکرد تحصیلی راهگشا باشد.
بررسی موانع و چالش های اجرای شیوه های سنجش یادگیری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان یزد در شرایط کرونا از دیدگاه اساتید و دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
144 - 127
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، تعیین موانع و چالش های اجرای شیوه های سنجش یادگیری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در شرایط کرونا از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1400-1399 هم زمان با شیوع بیماری کووید 19 و مجازی شدن آموزش ها بود. روش ها : روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت جزء پژوهش های توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه اساتید و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان یزد به تعداد 2400 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول مورگان، تعداد 106 استاد و 332 دانشجومعلم پرسش نامه را تکمیل کردند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که پس از تأیید روایی و پایایی مورداستفاده قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا با استفاده از جدول و نمودار به توصیف و ارائه خلاصه ای از نگرش پاسخگویان به تفکیک گروه های مختلف موردمطالعه در مورد موانع و چالش های شیوه های سنجش یادگیری در شرایط کرونا پرداخته شد و سپس، داده های پژوهش با استفاده از آزمون یو من ویتنی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین نظر اساتید و دانشجومعلمان در مورد موانع و چالش های شیوه های سنجش یادگیری در شرایط کرونا وجود نداشته است. نتیجه گیری: ولی باتوجه به میانگین پاسخ دهندگان به هر کدام از گویه ها، چالش های بسیاری در سنجش مجازی وجود دارد که باتوجه به نتایج این پژوهش باید موردتوجه قرار گیرد..
نسبت ساحت های تربیتی شش گانه سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت در پژوهش های مرتبط با اندیشه امامین انقلاب، شناسایی خلأها و ارائه راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
107 - 145
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش، مرور نظام مند نسبت ساحت های تربیتی شش گانه سند تحول بنیادین در پژوهش های مرتبط با اندیشه امامین انقلاب بود. روش ها : رویکرد پژوهش کیفی است که به روش بررسی اسنادی، فراتحلیل و نظرسنجی از متخصصان انجام شده است. جامعه پژوهش، کلیه پژوهش های مرتبط با اندیشه تربیتی اسلامی و کلیه متخصصان مرتبط با موضوع بوده است که نمونه پژوهشی آن به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست، سیاهه تحلیل محتوا و فرم مصاحبه بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مرور نظام مند توصیفی، تحلیل تفسیری و تحلیل مضمون استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مجموعاً ۱۸۰ پژوهش انتشار یافته و مرتبط با اندیشه تربیتی امامین انقلاب خلأ پژوهشی در ساحت های تربیت زیستی و بدنی، اقتصادی و حرفه ای در اندیشه امام خمینی (ره) و مورد غفلت بودن اندیشه تربیت در ساحت زیبایی شناختی و هنری در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بوده است. همچنین در بخش فراتحلیل ۴۵ پژوهش انتخاب و موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. که درمجموع ۳۷۶ کد مضمون فراگیر شناسایی شد. در خصوص راهکارهای رفع خلأها ۳۰ کد مفهومی شناسایی شد و در دو بعد راهکارهای آموزشی و راهکارهای پژوهشی و در ۳ محور شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری، توسعه محتوایی و فعالیت های فرهنگی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به سپهر اندیشه امامین انقلاب، جامع نگری ایشان در همه حوزه های تربیتی، جنبه های مغفول پژوهشی می تواند مسیر پیش روی پژوهشگران را برای انتخاب مسئله پژوهش روشن سازد.
شایستگی دیجیتال معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلفیق فناوری های دیجیتال در فرآیند یاددهی و یادگیری یک پدیده جهانی است که عمدتاً در مراکز آموزشی با هدف بهبود سیستم آموزشی توصیه می شوند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی دیجیتال معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس آینده با استفاده از رویکرد دلفی فازی بین خبرگان انجام گرفت. این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی در دسته پژوهش های آمیخته است که از حیث ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی پژوهش برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اتلس تی تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که به ترتیب شاخص های سواد دیجیتال، ارتباطات و تولید محتوا، مسئولیت و حل مسئله، حرفه تدریس و راهنمایی، یادگیری همیارانه و خود هدایت گری، انتخاب منابع و محتوا، مدیریت، حفاظت و اشتراک منابع، ارتباطات سازمانی و همکاری حرفه ای، تأمل در عملکرد، رشد حرفه ای و حمایت عاطفی، شخصی سازی یادگیری، دسترس پذیری و یادگیری فعال، راهبردهای ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی از مهم ترین ویژگی های شایستگی دیجیتال معلمان در مدارس آینده می باشد.
Investigating Iranian EFL students’ perceptions towards incorporating multiple-intelligences based tasks into their classroom activities(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
75 - 102
حوزههای تخصصی:
Studying a foreign language in a rewarding and motivating atmosphere will create a perfect setting to enhance language proficiency. It appears that course books and class activities are crucial in this context. This experimental research aimed to find the efficacy of supplementary materials designed based on multiple intelligences on learners' attitudes towards classroom activities (enjoyment, engagement, choice, and challenge). To that end, a two-phase study was planned. First, the researchers developed tasks for each lesson of Vision series, the book taught in the high schools of Iran. Then, the experimental groups (N=60) were exposed to the designed tasks and the course book while the control group (N=60) were exposed just to the course book for four months The Babel proficiency test, along with the translated edition of the Students’ Perceptions of Classroom Activities Scale was given to the experimental and control group participants as the pretest and posttest to examine the impact of the developed tasks on their perceptions of classroom activities. The results of multivariate analysis of variance (MANOVA) indicated that the designed tasks had positive and significant effect on the students’ interests, challenge, choice, and joy.
پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بر اساس هوش عاطفی، سلامت روان و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر قم بر اساس هوش عاطفی، سلامت روان و رضایت از زندگی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی - هم بستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 350 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر قم در سال تحصیلی 1403-1402 بود. حجم نمونه از طریق نرم افزار GPower 3.1، 128 نفر تعیین و اعضای نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسش نامه استاندارد اشتیاق تحصیلی، هوش عاطفی کورن، سلامت روان گلدبرگ (GHQ) و رضایت از زندگی داینر استفاده شد. ارزیابی پایایی پرسش نامه ها به روش آلفای کرونباخ انجام شد. مقدارهای آماره آلفا 836/0، 829/0، 705/0، 888/0 به دست آمد که نشانگر پایایی مناسب ابزار است. تجزیه وتحلیل آماری داده ها از طریق آزمون هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 27 انجام شد. یافته ها نشان داد با استفاده از روش تحلیل رگرسیون هم زمان، مدل معنی داری به دست آمد (0.192= مجذور R تنظیم شده و 0.05> P و 11.224=F ) این مدل 19.2 درصد از واریانس را توجیه می کند (0.192= مجذور R تنظیم شده) و اطلاعات مربوط به متغیرهای پیش بینی کننده نیز ذکر شده است. هوش عاطفی و سلامت روان، پیش بینی کننده های معنی داری نبودند اما متغیر رضایت از زندگی، پیش بینی کننده معنی داری بود. یافته های این مطالعه دارای چندین پیامد عملی برای مربیان، والدین و سیاست گذاران داشت. با توجه به اهمیت این عوامل در پیش بینی اشتیاق تحصیلی، لازم است برنامه های آموزشی و حمایتی برای ارتقای هوش عاطفی، سلامت روان و رضایت از زندگی در دانش آموزان طراحی و اجرا شود.
پیش بینی اضطراب اجتماعی معلمان مدارس نیاز ویژه بر اساس نشخوار فکری و طرحواره های ناسازگار
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این مطالعه، پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس نشخوار فکری و طرحواره های ناسازگار اولیه در معلمان مدارس نیاز ویژه بود. روش : پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمام معلمان مدارس ابتدایی نیاز ویژه استان یزد در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. تعداد 120 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین، پرسشنامه های اضطراب اجتماعی جرابک (1996)، طرحواره های ذهنی ناسازگار یانگ (1990) و نشخوار فکری نالن-هوکسما و مارو (1991) را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین اضطراب اجتماعی با نمره کل نشخوار فکری وجود دارد و مؤلفه بروز داد قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی معلمان بود. همچنین، رابطه مثبت و معنی دار بین اضطراب اجتماعی با طرحواره ناسازگار اولیه بریدگی و طرد وجود داشت و این طرحواره قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی بود. نتیجه گیری: طبق یافته های به دست آمده، نشخوار فکری و طرحواره بریدگی و طرد می توانند میزان اضطراب اجتماعی معلمان مدارس با نیاز ویژه را پیش بینی کند.
طراحی و اعتباریابی پرسشنامه روایتگری سازمانی در نظام آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف: روایتگری سازمانی به عنوان یکی از استراتژی های اثربخش یادگیری، نقش مهمی در تسهیل انتقال دانش، ارتقای مشارکت کارکنان و بهبود عملکرد سازمانی ایفا می کند. با این حال، فقدان ابزارهای معتبر و استاندارد برای سنجش روایتگری سازمانی در نظام آموزش عالی، پژوهش های این حوزه را با چالش مواجه ساخته است. بنابراین؛ پژوهش حاضر، با هدف طراحی و اعتباریابی پرسشنامه روایتگری سازمانی متناسب با محیط های آموزشی انجام شد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و از نوع ساخت ابزار بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه تخار در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، ۲۲۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای بررسی روایی ابزار از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه طراحی شده دارای پنج مؤلفه (مدیریت تغییر، فرهنگ مشارکتی، رهبری، یادگیری سازمانی و آموزش و توسعه ) است که در مجموع 8۶/5۶ درصد از واریانس روایتگری سازمانی را تبیین می کنند. همچنین، پایایی کل پرسشنامه 83/0 به دست آمد که مطلوب ارزیابی شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، پرسشنامه طراحی شده از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های آتی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر توسعه دانش محتوایی تربیتی (PCK) دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر توسعه دانش محتوایی تربیتی (PCK) دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از روش پژوهش شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل 320 نفر از دانشجومعلمان دختر رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان بود که از بین آنها یک گروه به تعداد 23 دانشجومعلم با دیپلم علوم انسانی و یک گروه به تعداد 23 دانشجومعلم با دیپلم تجربی و ریاضی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون محقق ساخته دانش محتوایی تربیتی ریاضی بود که دانش محتوایی تربیتی مربوط به مفاهیم ریاضی را در دو بخش پیش آزمون و پس آزمون، مورد ارزیابی قرار داد. در کلاس های هر دو گروه، آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر اساس MATLAB GUI و از طریق برنامه (MathsApp) در 10 جلسه دو ساعته انجام گرفت. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری t همبسته با طرح اندازه گیری مکرر و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری در توسعه دانش محتوایی تربیتی دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی با دیپلم انسانی؛ و دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی با دیپلم ریاضی و تجربی، تأثیر معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان داد در زمینه تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری در توسعه دانش محتوایی تربیتی دانشجومعلمان، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد.
تحلیل محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه بر اساس آموزش ارزیابی انتقادی پیام ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
157 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه بر اساس آموزش ارزیابی انتقادی پیام ها انجام شد. روش پژوهش تحلیل محتوا بود. نمونه پژوهشی محتوای(متن، تصاویر، گفتگوی کلاسی) کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه یازدهم بود که به صورت هدفمند انتخاب شده بود. ابزار آن چک لیست محقق ساخته بود. داده ها در سطح توصیف کمی و نیز تکنیک آنتروپی شانون تحلیل و گزارش شدند. نتایج نشان داد 51 مرتبه به مؤلفه های ارزیابی انتقادی پیام ها توجه شده که سهم طبقه بندی وب سایت ها و شبکه های منتشرکننده پیام 7 فراوانی، اطلاع از منبع پیام و اعتماد یا عدم اعتماد به آن 9 فراوانی، فهم تمایز میان پیام های منفعل و تعاملی 2 فراوانی، آگاهی و حساسیت بر زمینه ها و پس زمینه های پیام ها 8 فراوانی، در نظر گرفتن متن اصلی پیام و استدلال های موجود در آن 3 فراوانی، شناخت اشکال مختلف پیام اعم از درست/نادرست، قانونی/غیرقانونی، معتبر/منسوخ، خوب/توهین آمیز و آسیب زا 14 فراوانی، توانایی ترکیب اطلاعات مختلف و رسیدن به تفسیری عالمانه 1 فراوانی، توانایی در نتیجه گیری از کیفیت و مقصد پیام 7 فراوانی است. طبق فراوانی های موجود ضریب اهمیت هر یک از مؤلفه ها به ترتیب 2004/0، 1997/0، 0593/0، 1828/0، 0219/0، 2739/0، 0593/0، 0027/0 است.
رابطه ادراک از محیط سازنده گرا و عملکرد تحصیلی: نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک محیط سازنده گرا و عملکرد تحصیلی با نقش واسطه ای یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پایه دوزادهم بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدارس دوره دوم متوسطه شهر قم به تعداد 91 مدرسه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 6542 دانش آموز را دربرمی گرفتند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. به این صورت که از هریک از مناطق چهارگانه آموزشی شهر قم 2 مدرسه و از هر مدرسه هم 3 کلاس و در مجموع 24 کلاس با 427 دانش آموز (209 پسر و 218 دختر) انتخاب شدند و به ابزار های عملکرد تحصیلی، محیط یادگیری سازنده گرا ، آمادگی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مسیر مستقیم ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا، یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی به عملکرد تحصیلی دانش آموزان ازنظر آماری مثبت و معنی دار بود. همچنین، رابطه ادراک محیط سازنده گرا با عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی مثبت و معنی دار بود. بنابراین، با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر اثرگذاری ادراک محیط سازنده گرا بر عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی می توان پیشنهاد کرد معلمان و برنامه ریزان آموزشی از این رویکرد در جهت افزایش بهره وری آموزشی و ارتقای سطح عملکرد دانش آموزان استفاده کنند.
بررسی تأثیر روش تدریس خلاقانه درس فارسی با تأکید بر سبک های یادگیری وارک (VARK) در یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تدریس خلاقانه درس فارسی با توجه به سبک های یادگیری وارک (VARK) بر یادگیری دانش آموزان دختر اول ابتدایی منطقه 14 تهران و از نوع تحقیقات شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه اول یکی از آموزشگاه های منطقه 14 تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به سبک های یادگیری (با استفاده از پرسش نامه سبک های یادگیری وارک) 50 نفر انتخاب شدند و در 5 گروه 10 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در پژوهش حاضر نمونه گیری به صورت هدفمند طبق سبک های یادگیری تعریف شده وارک به انجام رسید. رویکرد روش حاضر شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون بود که در قسمت پیش آزمون، نمرات یادگیری ثبت شد و در مرحله بعد گروه های مشخص بر اساس سبک یادگیریشان تحت آموزش تدریس خلاقانه قرار گرفتند و در انتهای جلسات آموزشی نمرات حاصل از پس آزمون پس از ثبت، تحت تحلیل کواریانس قرار گرفته و تأثیر مداخلات آموزشی بر یادگیری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تدریس خلاقانه بر اساس سبک یادگیری بصری تفاوت معناداری بر یادگیری درس فارسی دانش آموزان دارد (001/0 P<، F=34.796). در مقابل، سبک شنیداری تفاوت معناداری نداشت (426/0 P<، F=0.664). همچنین، سبک خواندن - نوشتنی (لمسی) نیز معنادار نبود (098/0 P<، F=3.068)، اما سبک جنبشی تفاوت قابل توجهی بر یادگیری نشان داد (001/0 P<، F=26.473). این یافته ها تأکید می کنند که شناخت ویژگی های فردی دانش آموزان و استفاده از شیوه های نوین و خلاقانه تدریس می تواند به بهبود عملکرد آموزشی و رفع چالش های یادگیری کمک کند. بنابراین نتیجه کلی پژوهش حاضر تأکید بر اهمیت تدریس خلاقانه متناسب با سبک های یادگیری در بهبود یادگیری درس فارسی دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی است.
نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان میباشد . روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده وبه شیوه معادلات ساختاری انجام پذیرفته است .جامعه آماری شامل کلیه دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی واحد تهران مرکز بوده است. با استفاده از روش نمونه در دسترس تعداد ۲۲۵ دانشجو داوطلب انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند وبه پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Frederick et all,2004)، فراشناخت Wells et all,2004) )و اضطراب کامپیوتر (Heinssen et all,1987) پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار های spss18 و Amoss23 استفاده شد .یافته ها نشان داد فراشناخت و اشتیاق تحصیلی بر اضطراب کامپیوتر اثری برابر262/0_ و ۲۳۱/۰- دارند و مسیرهای فراشناخت و اشتیاق تحصیلی به طور مشخص ۸۰/۰ و ۶۰/۰ از واریانس مشترک اضطراب کامپیوتر را تبیین و پیش بینی می کنند . براساس نتایج بدست آمده میتوان گفت که اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب رایانه نقش واسطه گری ایفا می نماید .
Developing the speaking ability of Iranian EFL learners via auditory input-enhancement(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
This study examined the impact of auditory input enhancement on the speaking abilities of Iranian EFL learners. Given the importance of speaking in language acquisition and the challenge of limited exposure to spoken English, the study focused on auditory input enhancement—altering intonation and pitch—to improve speaking proficiency. Fifty intermediate-level female learners, aged 18-28, from an English Language institute were selected based on their Oxford Placement Test (OPT) scores. Participants were divided into an experimental group, which received auditory input enhancement, and a control group, which followed traditional methods. Speaking abilities were evaluated with pretests and posttests using the Preliminary English Test (PET). An independent samples t-test analyzed the scores to test the hypothesis. Results indicated a statistically significant improvement in the experimental group's speaking performance compared to the control group, with Cohen's d showing a large effect size. These findings support previous research on input enhancement, underscoring the role of auditory input in focusing learners' attention on linguistic features and enhancing speaking performance. The study suggests that auditory input enhancement could be a valuable tool for EFL teachers and curriculum designers to improve learners' speaking skills.