مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
وضعیت زناشویی
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه سامانه ای، زن و شوهر زیر سامانه والدین را می سازند. کارکرد مطلوب خانواده در گرو کارآمدی این زیر سامانه است. رضایت زن و شوهر از پیوند دو سویه بین فردی آنان به رشد و شکوفایی آنان و نیز فرزندان شان کمکی شایان می کند. در این پژوهش، رضامندی از زنده گی زناشویی در سویه های گوناگون آن و کیفیت پیوند زناشویی در زنان شاغل و خانه دار مقایسه شده است.
نمونه آماری پژوهش در بر گیرنده 400 زن از شهر تهران بود که در پنج سال گذشته ازدواج کرده و از این میان، 200 نفر شاغل و 200 نفر خانه دار بودند. برای گردآوری داده ها، هم زمان پرسش نامه وضعیت زناشویی گلومبوک - راست و پرسش نامه رضامندی زناشویی انریچ به کار گرفته شد. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی و آزمون t بررسی شد.
یافته ها نشان داد که در زنان شاغل رضامندی زناشویی در چندین سویه از زنان خانه دار بهتر و عوامل تهدید کننده ازدواج در آنان از زنان خانه دار کم تر است. این نشان می دهد که زنان شاغل مشکلات کم تری در زمینه تحریف آرمانی و مسایل شخصیتی شوهر خود دارند و پیوند آنان با همسرشان نیرومند تر است. هم چنین، زنان شاغل از پیوند جنسی شان راضی تر بودند. از این گذشته، در محیط خانه نقش های زن و شوهر به هم نزدیک تر شده و ساختار خانواده در حال دگرگونی به سوی مشارکت بیش تر بود. به هر رو، رضایت از وضع زندگی زناشویی در میان زنان بررسی شده پایین بود (شاغل 16.5 و خانه دار 23.5) که این نیازمند توجه و کمک بیش تر است.
عدم توازن نسبت های جنسی در سنین ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" عدم توازن نسبت های جنسی در سنین اصلی ازدواج پدیده ای است که از یک سوء در اغلب کشورهای درگیر جنگ دوم جهانی و از سوی دیگر در کشورهای در حال توسعه ای که مراحل گذار دموگرافیک را با شتاب طی کرده اند، مشاهده شده است.....
"
جمعیت شناسی بیوه زنان در ایران بر اساس آمارگیری ها و سرشماری ها
حوزه های تخصصی:
به کسانی که همسر خود را بر اثر فوت از دست داده اند بیوه اطلاق می شود. بیوگی یکی از وضعیت های چهارگانه زناشویی منعکس در نشریات سرشماری است. از آنجایی که احتمال ازدواج مجدد پس از فوت همسر برای کمتر از مردان است، بیوگی در مورد زنان نمود بارزتری پیدا می کند. در این مقاله تلاش در جهت ارائه تصویری از ویژگی های جمعیت شناختی بیوه زنان و روند صورت گرفته است. روند تحولات ...
مقایسه وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در زوج هایی 1-2 سال ازدواج کرده و زوج های 3-10 سال ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
170-188
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج، پدیده ای است که می تواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد باشد از این رو بررسی سازه های مرتبط با آن در زوجین حائز اهمیت می باشد. بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در زوج هایی 1-2 سال ازدواج کرده و زوج های 3-10 سال ازدواج کرده بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. به این منظور 60 زوج (30 زوج 1 تا دو سال و 30 زوج 3 تا 10 سال ازدواج کرده) از بین زوج های شهرستان خمین به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها به روش t مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS V19 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> p ). به این معنی که زوج هایی که 3 تا 10 سال از ازدواجشان گذشته بود نسبت به زوج هایی که 1 تا 2 سال از ازدواجشان گذشته بود نمرات بالاتری در همه متغیرها بدست آوردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیرهای وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی از جمله مهمترین متغیرهایی هستند که بر ازدواج تأثیر می گذارند و با افزایش مدت زمان ازدواج زوجین این سازه ها در زوجین مشهودتر خواهد بود و لذا آگاهی از این سازه ها برای مشاوران خانواده و زوجین حائز اهمیت می باشد.
تحلیل فضایی وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
17 - 32
حوزه های تخصصی:
جغرافیای ازدواج، به مطالعه رفتار و الگوهای عمومی ازدواج و نظام خانواده و تغییرهای فضایی - زمانی آن می پردازد. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش نماگرهای وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. در جمع آورى اطلاعات از روش کتابخانه اى و اسنادى استفاده شده و شاخص های مقاله بر اساس داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 محاسبه شده است. به منظور بررسى ویژگی هاى فضایى وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران، از شاخص های درصد افراد دارای همسر، درصد افراد بی همسر بر اثر فوت، درصد افراد بی همسر بر اثر طلاق و درصد افراد هرگز ازدواج نکرده استفاده شده است. برای تحلیل فضایی شاخص های وضعیت زناشویی از روش های لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج روش لکه های داغ نشان می دهد، تمرکز افراد متأهل در نواحی شمالی به مراتب بیشتر از نواحی جنوبی کشور است، ولی تمرکز افراد هرگز ازدواج نکرده، در نیمه جنوبی کشور به ویژه جنوب شرق، جنوب غرب و غرب کشور از مقادیر بیشتری برخوردار بوده و خوشه فضایی قوی تری تشکیل داده است. همچنین تمرکز افراد بی همسر بر اثر فوت در نواحی شمال غرب، شمال شرق، مرکز و غرب و تمرکز افراد بی همسر بر اثر طلاق در شمال و شمال شرق کشور بیشتر از سایر نواحی کشور بوده است. در مجموع 8/63 درصد از جمعیت 10 ساله و بیشتر کشور دارای همسر (متأهل)، 1/4 درصد بی همسر بر اثر فوت (بیوه) ، 7/1 درصد بی همسر بر اثر طلاق (مطلّقه) و 3/30 درصد هرگز ازدواج نکرده اند.
سنجش عوامل جمعیتی مؤثر بر مشارکت اقتصادی زنان در منطقه شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
525 - 544
حوزه های تخصصی:
امروزه، میزان مشارکت زنان در بازار کار به منزله یکی از عوامل توسعه یافتگی جوامع شناخته می شود؛ از این رو، این پژوهش به بررسی عوامل اثرگذار مانند آموزش، وضعیت زناشویی، سن زن، و سرپرست خانوار بودن زن بر احتمال مشارکت زنان در بازار کار می پردازد. بدین منظور، از ریزداده های طرح هزینه درآمد خانوار شهری مرکز آمار ایران در سال 1390 و از مدل پروبیت داده های تابلویی و روش برآورد حداکثر درستنمایی استفاده شده است. براساس نتایج برآورد، انتظار می رود که در مناطق شهری ایران، آموزش در مقاطع پایین تحصیلی (ابتدایی و راهنمایی)، انگیزه ای برای ورود زنان به بازار کار نباشد؛ اما تحصیل در مقاطع بالاتر، به خصوص در دانشگاه، سبب ورود زنان به بازار کار شود. از نظر تأثیر وضعیت زناشویی، مطلقه و مجرد بودن زنان اثر مثبت، ولی بی همسر بودن بر اثر فوت اثر منفی بر احتمال مشارکت زنان در بازار کار دارند. رابطه میان سن و احتمال مشارکت زنان، U وارونه است؛ بدین مفهوم که در سن جوانی احتمال ورود زنان به بازار کار بیش از دوران میانسالی است. سرپرست خانوار بودن زن نیز بر احتمال مشارکت زنان اثر مثبت می گذارد.