مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نگرش تحصیلی
حوزه های تخصصی:
نگرش ها و ادراکات دانش آموزان نقش مهمی در موقعیت های آموزشی دارند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ادراکات محیطی دانش آموزان با نگرش تحصیلی آنهاست. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه شهر مشهد است. از جامعه یاد شده، نمونه ای به حجم 570 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از نواحی 7،3،1 و تبادکان انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه ادراکات محیطی جنتری و آوون و پرسشنامه نگرش تحصیلی اکبری استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که تمامی متغیرهای پژوهش (نگرش تحصیلی، انتخاب، چالش، معنی داری، جذابیت، خودکارآمدی) با هم همبستگی مثبت و معنی داری (001/0 > p ) دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نیز نشان داد که در گام اول متغیر پیش بین خودکارآمدی توان بیشتری برای پیش بینی نگرش تحصیلی دانش آموزان داشت و در گام های بعدی سایر معنی هم اضافه شد؛ اما سایر متغیرها نقش معنی داری در پیش بینی نگرش تحصیلی دانش آموزان نداشتند. یافته ها نشان داد که عوامل محیطی آموزشی نقش بسزایی در نگرش دارند و ضروری است که بدانها توجهی دو چندان شود و اقداماتی برای بهبود و مطلوب سازی محیط های آموزشی انجام پذیرد.
رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته رشته آموزش ابتدایی انجام شد.روش تحقیق همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش 93 نفر می باشد. کل جامعه آماری به دلیل محدود بودن ، با استفاده از روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری رضا بخش(1373)،پرسشنامه نگرش تحصیلی اکبری(1383) و پرسشنامه محقق ساخته تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی گردآوری شد. در این پژوهش پایایی پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری با استفاده از آلفای کرونباخ 74/0 ، نگرش تحصیلی 82/0 و تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی 86/0 محاسبه شد. از طریق روایی محتوایی طبق دیدگاه متخصصان ، روایی پرسشنامه ها تایید شد.از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون وt مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد . بر اساس نتایج به دست آمده، بین نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشجویان دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش تحصیلی،انگیزش پیشرفت و تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی تفاوت معناداری وجود ندارد. تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی از طریق نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشجویان قابل تبیین است.
تأثیر اجرای آزمون های عملکردی در درس علوم تجربی در میزان پیشرفت، نگرش تحصیلی و قدرت یادداری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر اجرای آزمون های عملکردی بر میزان پیشرفت، نگرش تحصیلی و قدرت یادداری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 94–93 در شهرستان مبارکه بودند. بدین منظور از جامعه آماری مورد پژوهش که 3886 نفر مشغول به تحصیل بودند، دو دبیرستان پسرانه و دخترانه به طور تصادفی انتخاب شد، سپس از هر دبیرستان دو کلاس در پایه هفتم به طور تصادفی انتخاب، که یک کلاس گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهش پیش آزمون، پس آزمون با کنترل و پرسشنامه بود. ابزار پژوهش پیش آزمون و پس آزمون برای قدرت یادداری و پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه محقق ساخته ی 30 گویه ای برای سنجش نگرش تحصیلی بود که مراحل لازم جهت سنجش روایی و پایائی آزمون ها و پرسشنامه ها انجام شد. ضریب پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی برابر 88/0 و آزمون یادداری برابر 875/0و پرسشنامه برابر 85/0 می باشد. روایی صوری و محتوایی آن هم مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های اصلی به دست آمده از تحلیل کواریانس(آنکوا) نشان داد که میانگین آزمون های پیشرفت تحصیلی، یادداری و نگرش تحصیلی برحسب عضویت گروهی (گروه آزمایش و کنترل) در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(01/0>P). نتیجه اینکه بر اساس یافته های تحقیق، اجرای آزمون های عملکردی بر میزان پیشرفت و نگرش تحصیلی دانش آموزان و قدرت یادداری در درس علوم تجربی تأثیر مثبت داشت
تاثیر یادگیری پروژه محور بر نگرش تحصیلی دانش آموزان در درس فیزیک
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یادگیری پروژه محور بر نگرش تحصیلی دانش آموزان متوسطه در درس فیزیک صورت گرفت. روش تحقیق: روش تحقیق پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود و در آن دو کلاس از دانش آموزان رشته ریاضی پایه یازدهم در مدارس آموزش و پرورش ناحیه 3 تبریز به شکل هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادقی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. دانش آموزان در درس فیزیک، در گروه آزمایش به مدت 14 جلسه به روش یادگیری پروژه محور آموزش دیدند و در مقابل دانش آموزان گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. قبل و بعد از آموزش، آزمون نگرش به درس در هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس یکراهه تحلیل شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در نگرش تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق اثربخشی روش یادگیری پروژه محور را بر نگرش دانش آموزان در درس فیزیک مورد تایید قرار داد.
بررسی رابطه هدف گرایی تحصیلی و نگرش تحصیلی با مسیر شغلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر آبپخش
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هدف گرایی تحصیلی و نگرش تحصیلی با مسیر شغلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر آبپخش انجام شده است. نوع این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را 471 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر آبپخش تشکیل دادند. حجم نمونه این پژوهش شامل 212 نفر بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای بدست آمد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هدف گرایی تحصیلی بوفارد و همکاران (1998)، نگرش تحصیلی اکبری (1383) و مسیر شغلی بورن (2000) استفاده شد. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که رابطه ی مثبت و معناداری بین هدف گرایی تحصیلی با مسیر شغلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر آبپخش وجود دارد، به این معنا که هر چقدر هدف گرایی تحصیلی دانش آموزان به تحصیل مثبت تر باشد، انطباق شغل با مهارت ها، علائق و ارزش های آن ها بیشتر می شود. بین نگرش تحصیلی تحصیلی با مسیر شغلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر آبپخش وجود دارد، به این معنا که هر چقدر نگرش تحصیلی تحصیلی دانش آموزان به تحصیل مثبت تر باشد، انطباق شغل با مهارت ها، علائق و ارزش های آن ها بیشتر می شود. بیشترین شدت همبستگی بین هدف گرایی تحصیلی با نگرش تحصیلی (44/0R=) و کمترین شدت همبستگی بین هدف گرایی تحصیلی با مسیر شغلی (278/0R=) می باشد. نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت هدف گرایی تحصیلی در بین دانش آموزان می توان به بهبود نگرش تحصیلی با مسیر شغلی آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
ارائه مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس نگرش تحصیلی، خودتنظیمی عاطفی و تحول مثبت جوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
56 - 38
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی سرزندگی تحصیلی بر اساس نگرش تحصیلی، خودتنظیمی عاطفی و تحول مثبت جوانی انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان بندرلنگه در سال تحصیلی 1401-1400 در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی خوشه ای بود و حجم نمونه با استفاده از مدل پیشنهادی کلاین(2004) به تعداد 264 نفر برآورد گردید. در این پژوهش برای سنجش متغیرهای موجود از مقیاس های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶)، نگرش سنج تحصیلی اکبری(1383)، خودتنظیمی عاطفی لارسن و پریز مایک(2000) و تحول مثبت جوانی گلدوف و همکاران(2014) استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای نگرش تحصیلی( p<0.03, ß=0.19 )، خودتنظیمی عاطفی( p<0.001, ß=0.31 ) و تحول مثبت جوانی (p<0.0001, ß=0.47) به صورت مثبت و معنادار سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کرده اند. همچنین فرایند مدل یابی معادلات ساختاری و شاخص های برازش مدل نشان دادند که مدل کلی پژوهش در جامعه دانش آموزان دبیرستانی شهرستان بندرلنگه از برازش مطلوبی برخوردار است( p<0.05). از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که اگر دانش آموزان نوجوان بتوانند نگرش تحصیلی بالا و خودتنظیمی عاطفی مطلوبی را کسب نمایند و در عین حال بر جنبه های مثبت تحول(رشد) خویش متمرکز شوند، میتوانند سرزندگی و نشاط مطلوبی را در دوران تحصیل خود داشته باشند.
مقایسه ی اثربخشی روش آموزش معکوس و آموزش سنتی بر ادراک کلاس و نگرش تحصیلی در دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۴
183-210
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی روش آموزش معکوس و آموزش سنتی بر ادراک کلاس و نگرش تحصیلی دانشجویان در درس آمار صورت گرفته است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل 150 نفر از دانشجویان دختر رشته ی مشاوره ی دانشگاه فرهنگیان-پردیس فاطمه زهرا (س) در اولین نیم سال 99-98 بود. از میان آن ها، 36 نفر از افرادی که درس آمار را انتخاب کرده بودند، به عنوان نمونه ی تحقیق به صورت هدفمند، در نظر گرفته شدند. دانشجویان به روش تصادفی ساده، در گروه های آموزش معکوس (18 نفر) و آموزش سنتی (18 نفر) جای گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ادراک کلاس فراسر، فیشر و مک روبی (1996) و نگرش تحصیلی اکبری (1383) جمع آوری شد. گروه مداخله، برنامه ی آموزش معکوس را در قالب ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کرد؛ در حالی که برای گروه کنترل، روش تدریس سنتی اجرا شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا)، روش تجزیه و تحلیل تک متغیری (آنکوا) و آزمون تعقیبی بونفرونی، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین اثربخشی روش آموزش معکوس (0.05>P) و آموزش سنتی (0.01>P) بر ادراک کلاس و نگرش تحصیلی، تفاوت معنی دار وجود داشت. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از روش آموزش معکوس نسبت به آموزش سنتی، اثربخشی بیشتری بر ادراک کلاس و نگرش تحصیلی داشته است.
بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۰۴-۱۹۹۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: نگرش ها نه فقط در حوزه تحصیلی بلکه در تمام زندگی دانش آموزان و فعالیت های آنان نقش اساسی دارند و از عوامل اصلی درک رفتارهای فردی، اجتماعی و پذیرش خود هستند. مطالعات پیشین نشان داده است که زیباشناسی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود نگرش دانش آموزان در مدارس مورد توجه قرار گیرد، اما در مورد اثربخشی آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش (40 نفر) از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخله آموزش زیبایی شناسی بر اساس نظریه تجارب یادگیری (محقق ساخته) به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برای اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه نگرش تحصیلی (سکر، 2011) بود. تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: داده های حاصل از تحلیل کوواریانس در این پژوهش نشان داد که آموزش بسته آموزشی زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی دانش آموزان دختر معنادار بود (0/01 P<). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که آموزش زیبایی شناسی باعث شد دانش آموزان، نگرش تحصیلی مثبتی در یادگیری از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، توجه به عواطف و احساسات دانش آموزان می تواند نگرش تحصیلی آنان را بهبود دهد
بررسی تفاوت نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان بر اساس حضور یا عدم حضور در کلاس های کنکور مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی حضور یا عدم حضور در کلاس های کنکور مدرسه ها بر میزان نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان شهرستان ماکو اجرا شد. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 97-1396، به تعداد 1000 نفر بود. حجم نمونه آماری شامل 200 دانش آموز بود که با توجه به شرکت کردن یا شرکت نکردن در کلاس های کنکور با دو روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سنجش نگرش به مدرسه (SAAS-R) مک کوچ و سیگل (2003) و پرسشنامه استاندارد پیشرفت (T.M.A) هرمنس (1970) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چندمتغیری یک راهه و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار 24SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد میزان نگرش تحصیلی دانش آموزانی که در کلاس های کنکور شرکت داشتند به صورت معنی داری بیشتر از دانش آموزانی بود که سابقه حضور در این کلاس ها را نداشتند. همچنین انگیزش پیشرفت این دانش آموزان به صورت معنی داری بیشتر از دانش آموزانی بود که در کلاس های کنکور مدرسه ها شرکت نداشتند.