فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتبارسنجی (روایی و پایایی) پرسش نامه سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در بخش کیفی از ۱۵ کارشناس، استاد دانشگاه، سرگروه آموزشی و معلم خبره تربیت بدنی و در بخش کمی از ۲۶۰ معلم تربیت بدنی (30 نفر مطالعه پایلوت و 230 نفر مطالعه اصلی) از 29 استان کشور استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند. در بخش کمی نیز از پرسش نامه محقق ساخته «سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی» و تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. پرسش نامه اولیه با ۷۰ گویه طراحی و روایی صوری و محتوایی آن توسط استادان صاحب نظر تأیید شد. در مطالعه پایلوت که بر روی ۳۰ معلم انجام شد، روایی معنایی بررسی و اصلاحات لازم بر روی گویه ها اعمال گردید. همچنین، ضریب پایایی با آلفای کرونباخ ۰٫۹۵ محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به حذف ۱۵ گویه با بار عاملی کمتر از ۰٫۵ و تشکیل مقیاس نهایی با ۵۵ گویه و ۹ عامل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده برازش مطلوب مدل و قرارگیری کلیه بارهای عاملی و شاخص های برازش در محدوده قابل قبول بود.
Conceptions of Pedagogical Content Knowledge: Insights from CLIL Teachers in an Iranian International School
حوزههای تخصصی:
The rise of international education and Content and Language Integrated Learning (CLIL) has created new demands for teacher education and the development of pedagogical content knowledge. This exploratory qualitative study investigated teachers’ conceptualizations of pedagogical content knowledge in an English-medium, international, Content-and-Language Integrated Learning context, addressing instructional challenges, contextual influences on teaching practices, and the role of English proficiency in Pedagogical content knowledge development. Using a case-study approach, data were collected through classroom observations and in-depth interviews with eight participants selected via convenience sampling from an international school in Mashhad, Iran. The interview transcripts were analyzed using MAXQDA 12 and conducting open, axial, and selective coding procedures. Findings revealed six core pedagogical content knowledge domains, with knowledge of technology, culture, context, and language emerging as critical additions to traditional pedagogical content knowledge frameworks. The study highlights how technological advancements necessitate digital competence; internationalization of education demands intercultural competence; and English-medium instruction requires linguistic awareness or advanced language proficiency in the context. The results underscore the evolving nature of pedagogical content knowledge in a Content-and-Language Integrated Learning environment, emphasizing the role of Englishization and multiculturalism in shaping pedagogy. This study may serve as an effort in teacher education, advocating for more investigations in search of a more comprehensive model of pedagogical content knowledge within the context of international education.
The role of optimism and self-compassion in teachers' social well-being
حوزههای تخصصی:
Social well-being is an important aspect of health that has not been given due attention so far. Especially in the teachers' group, who play an important role in nurturing the country's future leaders, and the need to pay attention to this issue is felt. Accordingly, the aim of the present study is to determine the role of optimism and self-compassion in teachers' social well-being. The method of conducting the research was descriptive correlational research. The statistical population of this study consisted of all teachers (male and female) in the primary school of Nimroz city, of whom 148 people were selected using a random stratified sampling method according to the Cochran formula. The research tools used were three questionnaires: optimism (Scheyer and Carver, 1985), self-compassion (Neff et al., 2012), and social well-being (Keyes, 2011). Linear and stepwise regression, Pearson correlation coefficient, were used to analyze the research hypotheses. The results showed that optimism and self-compassion were able to significantly predict the social well-being of teachers in Nimroz city. Among the components of optimism, the component of intrinsic optimism and among the components of self-compassion, the component of self-kindness played the most important role in the social well-being of teachers. Also, a significant relationship was observed between optimism and self-compassion and its components with the social well-being of teachers.
اثربخشی توانمندسازی روانشناختی بر خودپنداره ی تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
21 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانمندسازی روانشناختی بر خودپنداره ی تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر با عملکرد تحصیلی پایین دوره ی متوسطه ی دوّم در سال تحصیلی 1403-1404 شهر اردبیل بودند. بدین منظور تعداد 30 دانش آموز دختر با عملکرد تحصیلی پایین بر حسب ملاک های ورود به پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. پس ازاجرای پیش آزمون به وسیله ی پرسشنامه ی خودپنداره ی تحصیلی لیو و وانگ (2005)، گروه آزمایشی 8 جلسه (هر هفته 2 جلسه) 60 دقیقه ای برنامه توانمندسازی روانشناختی توماس و ولتهوس (1990) را دریافت نمودند و گروه کنترل به روال عادی خود ادامه دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین خودپنداره ی تحصیلی (05/0>P، 84/4F=، 152/0ηp2=) دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که بعد از اجرای توانمندسازی روانشناختی، میانگین نمرات خودپنداره ی تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین در گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته بود. نتیجه گیری: درنتیجه با توانمندسازی روانشناختی در دانش آموزان می توان میزان خودپنداره ی تحصیلی را در آنان افزایش داد. دانش آموزان به کمک راهبردهای توانمندسازی روانشناختی می توانند شکست های متعدد خود را دوباره مورد بررسی و بازبینی قرار دهند و در نهایت عملکرد تحصیلی در آنها بهبود می یابد.
بررسی فراوانی انواع مختلف سبک های یادگیری در دانشجویان رشته ی پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : داﻧﺸﺠﻮیﺎن رﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷکی ﺑﺎ ﺣﺠﻢ زیﺎد و ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻋﻠﻤی روﺑﺮو ﻫﺴﺘﻨﺪ که اتخاذ روشی صحیح و پیشرفته برای آموزش بهتر و مؤثرتر آنها شایان توجه است. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی انواع مختلف سبک های یادگیری در دانشجویان رشته ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی 385 نفر از دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1400-1401 علاوه بر مشخصات دموگرافیک، تحصیلی پرسشنامه ی سبک یادگیری کلب Kollb را تکمیل نمودند. یافته ها: بیشترین فراوانی سبک یادگیری مربوط به سبک همگرا (1/55%) و کمترین مربوط به سبک تطبیق یابنده (4/9%) بود. سبک واگرا و جذب کننده در دانشجویان دختر و سبک تطبیق یابنده و همگرا در دانشجویان پسر بیشتر بود. بین سبک های یادگیری با سن و جنس و مقطع تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری مشاهده شد (P<0.05). سبک یادگیری با وضعیت تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری نشان داد هم چنین بین مقطع تحصیلی دانشجویان و همخوانی سبک یادگیری دانشجویان با سبک تدریس اساتید رابطه معناداری مشاهده شد. حدود یک سوم دانشجویان آگاهی کم و یا خیلی کمی از سبک های یادگیری داشتند و نیمی از دانشجویان بیان داشتند که سبک تدریس اساتید با سبک یادگیری آن ها همخوانی کم یا خیلی کم دارد. نتیجه گیری: میزان آگاهی دانشجویان در مورد سبک های یادگیری پایین و هم خوانی تطابق سبک تدریس اساتید با سبک یادگیری دانشجویان اندک هست
بررسی آثار روان شناختی و اجتماعی استفاده از فضای مجازی توسط دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین آثار مولفه های روان شناختی (افسردگی، تنظیم خلق و خو و اشتغال ذهنی) و اجتماعی (انزوای اجتماعی و ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین) استفاده دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر از فضای مجازی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر به تعداد 1698 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان ۲۶۱ نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 56 گویه بوده است. روایی صوری و محتوایی ابزار با نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 831/0 براورد شد. نتایج نشان داد، استفاده از فضای مجازی به میزان 559/0 در افسردگی، 563/0 در خلق وخو و به میزان 663/0 در اشتغال ذهنی دانش آموزان دختر نقش مثبت معناداری داشته است. همچنین استفاده از فضای مجازی به میزان 559/0 در انزوای اجتماعی و 448/0 در ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین دانش آموزان دختر نقش مثبت معناداری داشته است. در نتیجه آثار و پیامدهای منفی استفاده از فضای مجازی در ابعاد مختلف روان شناختی و اجتماعی قابل توجه و نیازمند مداقه بیشتر از سوی مسئئولان و آموزشگران فضای مجازی است.
سنجش برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
213 - 226
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برنامه درسی مسیر و اهداف هر نظام آموزشی را تعیین و مشخص می نماید بنابراین اهمیت این برنامه در موفقیت نظام آموزشی اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش سنجش برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بود. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی، از لحاظ مبنای داده ها و چارچوب پارادایمی آن، از نوع تحقیقات کمی می باشد. جامعه آماری شامل اساتید مجموعه علوم تربیتی می باشند که این اساتید از پنج استان (دانشگاه فرهنگیان تبریز، دانشگاه فرهنگیان تهران، دانشگاه فرهنگیان مازندران، دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی و دانشگاه فرهنگیان قم) انتخاب شدند که جامعه آماری به تعداد 420 نفر بودند که 201 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تعیین روایی صوری و محتوایی، نظرات خبرگان مجموعه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان جمع آوری شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزاری Spss21 و Smart pls3 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان دارای 6 مولفه شامل اصلی هدف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، راهبردهای یاددهی-یادگیری، روش های ارزشیابی، عوامل مداخله ای برنامه درسی و مضمون اصلی پیامدها در الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت طراحان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان از عوامل مؤثر در برنامه درسی می توانند برای کیفیت آن استفاده کنند.
اثربخشی آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر یادگیری خودراهبر، تفکر سطح بالا و مهارت های حل مسئله دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
19 - 38
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سواد اطلاعاتی اینترنتی نقش مهمی در افزایش خودکفایی دانش آموزان در دسترسی به منابع معتبر علمی دارد و آنها را برای یادگیری مادام العمر آماده می کند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله، تفکر سطح بالا و یادگیری خودراهبر دانش آموزان ابتدایی بوده است. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم ناحیه ۲ شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. بدین منظور 30 دانش آموز دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ۲ یزد با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها پرسش نامه های یادگیری خودراهبر فیشر، کینگ و تاج (2001)؛ تفکر سطح بالای عبدی و دیگران (1393) و مهارت حل مسئله هپنر و پترسن (1982) بود. آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی، طی 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. یافته ها: نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله، تفکر سطح بالا و یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد و آن را بهبود می بخشد. نتیجه گیری: بنابراین معلمان و مسئولان آموزشی می توانند با آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی به دانش آموزان، به بهبود عملکرد تحصیلی و موفقیت تحصیلی آنان کمک نمایند.
A Comparative Analysis of Competency-Based and Traditional English Language Teaching Models in Vietnamese Universities
منبع:
Research in English Education Volume ۱۰, Issue ۲ (۲۰۲۵)
114-125
حوزههای تخصصی:
This study presents a comparative analysis of Competency-Based Language Teaching (CBLT) and traditional English teaching models in the context of Vietnamese regional universities. Drawing on national reforms such as the 2018 General Education Program and the National Foreign Language Project, the research aims to evaluate the pedagogical effectiveness, curriculum orientation, assessment practices, and learning outcomes associated with both models. A mixed-methods design was employed, including surveys with 250 students and 30 instructors across five local universities, supplemented by curriculum document analysis and semi-structured interviews. Quantitative data were analyzed using descriptive statistics and ANOVA, while qualitative data were thematically coded to uncover key perceptions and implementation challenges. Findings reveal that while traditional models offer structural clarity and familiarity, CBLT demonstrates stronger alignment with 21st-century skills, communicative competence, and learner autonomy. However, challenges such as inadequate infrastructure and limited teacher training hinder full implementation. The study concludes with practical recommendations for phased adoption of CBLT through localized curriculum reforms, faculty development programs, and integration of digital tools.Top of FormBottom of Form
نقش واسطه ای رفتار فراوظیفه ای در رابطه بین رهبری سطح پنج و دلبستگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی نورآباد ممسنی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
169 - 183
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این مطالعه، نقش واسطه ای رفتار فراوظیفه ای در رابطه بین رهبری سطح پنج و دلبستگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی نورآباد ممسنی بود. روش شناسی پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق، کلیه معلمان مقطع ابتدایی نورآباد ممسنی بود. با توجه به اینکه حجم جامعه 485 نفر بود، بر اساس جدول مورگان 215 نفر نمونه پیشنهاد شده است. این تعداد نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، برای پاسخگویی به پرسشنامه های استاندارد رهبری سطح پنج شریعت نژاد (1397)، رفتار فراوظیفه ای ارگان و همکارانش (1988) و دلبستگی شغلی شافلی (۲۰۱۵) انتخاب شدند. روایی پرسشنامه ها با تایید خبرگان و پایایی با محاسبه آلفای کرونباخ بترتیب 852/0، 813/0 و 864/0 مورد تایید قرار گرفتند. برای آزمون میزان همبستگی بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تفاوت بین گروه ها از تی گروه های مستقل و برای بررسی نقش واسطه ای از معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Amoos استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین رهبری سطح پنج، رفتار فراوظیفه ای و دلبستگی شغلی رابطه مستقیم و معناداری برقرار بوده است. دلبستگی شغلی معلمان زن و مرد مقطع ابتدایی نورآباد ممسنی تفاوت معناداری ندارند. نتیجه گیری: رفتار فراوظیفه ای در رابطه بین رهبری سطح پنج و دلبستگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی نورآباد ممسنی، نقش واسطه ای ایفا نموده است.
Predicting the level of empathy based on the amount of reading fiction books (novels) and emotional intelligence with the mediation of mindfulness
حوزههای تخصصی:
This study examined the predictive role of fiction reading and emotional intelligence (EI) on empathy, with mindfulness as a mediator. A sample of 300 participants (60% female; *M* age = 20.3 years) completed validated scales: Fiction Reading Frequency (1–5), Wong and Law’s EI Scale (30–150), Five Facet Mindfulness Questionnaire (15–90), and the Jefferson Empathy Scale (20–100). Path analysis was conducted using PROCESS Macro (Model 4) with 5,000 bootstrap samples. Both fiction reading (β = .32, *p* < .001) and EI (β = .42, *p* < .001) directly predicted empathy. Mindfulness partially mediated these relationships: - Fiction reading → Mindfulness → Empathy: β indirect = .10, 95% CI [.04, .16] - EI → Mindfulness → Empathy: β indirect = .17, 95% CI [.10, .25] The full model explained 58% of empathy variance (*R*² = .58). Significant correlations emerged between all variables (*r* = .32–.67, *p* < .01). Fiction reading and EI enhance empathy both directly and indirectly *via* mindfulness. This underscores mindfulness as a mechanism for translating cognitive-emotional skills into empathic capacities. Recommendations include integrating fiction-based modules into empathy training programs.
طراحی چارچوب مفهومی سنجش ارزش ادبی (بلاغی) متون کتب درسی ادبیات فارسی بر اساس نظریه فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
235 - 258
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی چارچوب مفهومی برای سنجش ارزش ادبی کتب درسی ادبیات فارسی دوره اول متوسطه، به صورت کیفی و با استفاده از روش مرور تلفیقی شش مرحله ای کوپر انجام شده است. در این مطالعه، 40 پژوهش مرتبط به عنوان مبنای تحلیل انتخاب و بررسی شدند. یافته ها حاکی از آن است که زیر مضمون فراگیر «سنجش ارزش ادبی» به 12 مضمون سازمان دهنده و 83 مضمون پایه تقسیم شده است. اعتبار داده ها از طریق روش های علمی تأیید شد. مضامین اصلی شامل هنجارگریزی های نحوی، واژگانی، آوایی، معنایی و نوشتاری است که مستقیماً بر ارزش ادبی متون تأثیرگذارند. افزون بر این، هنجارافزایی واژگانی با استفاده از عناصر بلاغی مانند سجع و ترصیعات، به بهبود ارزش بلاغی و زیبایی شناسی متون کمک می کند. دستاورد این پژوهش، ارائه چارچوبی علمی و دقیق برای ارزیابی متون ادبی کتب درسی است که می تواند در ارتقاء تجربه های ادبی دانش آموزان نقش مؤثری ایفا کند.
شناسایی راهبردهای مؤثر آموزش ماهیت علم به معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۱۲۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
درک صحیح از ماهیت علم، به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی سواد علمی، بیش از یکصد سال است که مورد توجه آموزشگران علوم قرار دارد. ایجاد چنین درکی از ماهیت علم در دانش آموزان مستلزم آماده سازی و توسعه حرفه ای معلمان و دانشجو -معلمان در تمامی سطوح (ابتدایی و متوسطه) است. در چنین شرایطی، شناسایی مهم ترین راهبردهای آموزش مؤثر ماهیت علم به معلمان (شامل رویکردها، ابزارها و بافتارهای آموزشی) به منزله یک ضرورت مطرح می شود. در پژوهش حاضر، به منظور شناسایی این راهبردها، از روش کیفی فراترکیب مقالات منتشر شده در مجلات معتبر آموزش علوم استفاده شده و 58 مقاله، در زمینه آموزش ماهیت علم به معلمان و دانشجو -معلمان، مورد تحلیل محتوا قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دادند که در اغلب مقاله ها، از مهم ترین ابزارهای آموزش ماهیت علم (شامل کاوشگری، تاریخ علم، مباحثه و مسائل بحث برانگیز علمی-اجتماعی) با رویکرد صریح تأملی در بافتار علوم به منزله راهبردهای مؤثر آموزش ماهیت علم به معلمان بهره گیری شده است. جزئیات و ملاحظات بهره گیری از این راهبردهای مؤثر آموزشی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از یافته های این پژوهش می توان برای توسعه حرفه ای معلمان و دانشجو -معلمان بهره گیری کرد.
مقایسه میزان اثربخشی آموزش بیمارتوسط پرستار از دیدگاه بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش به بیمار با هدف تاثیر بر رفتارهای سلامتی بیمار انجام می شود، لذا سنجش اثربخشی آموزش ها یک ضرورت است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی آموزش بیمار توسط پرستاران از دیدگاه بیماران بستری بود. روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که 422 بیمار بستری در بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) شهر زاهدان در سال 1402، در پژوهش شرکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد ارزیابی اثربخشی آموزش پرستار به بیمار بود که نسبت روایی محتوا 99/0 و شاخص روایی محتوا 80/0 محاسبه شد. . پایایی ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ 91/0 گزارش گردید. داده ها جمع آوری شده و در نرم افزار افزار آماری SPSS26 تحلیل شدند و از آزمون های آماری کای اسکوئر و آنالیزواریانس استفاده شد. یافته ها: میانگین نمره کلی اثربخشی آموزش پرستار به بیمار 85/4 ±44/13بود که باتوجه به آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه میانگین نمره اثربخشی کلی در بخش های مختلف بایکدیگر تفاوت معناداری داشت(P=0.001) . یشترین نمره میانگین به بخش سوختگی ( 98/4 ± 61/15) و کمترین نمره میانگین به بخش داخلی (34/5 ± 33/12) تعلق داشت (P=0.000 ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد کمترین میانگین نمره اثربخشی آموزش ها در بخش داخلی و بیشترین میانگین نمره اثربخشی در بخش سوختگی بوده است.در نهایت عملکرد پرستاران در ارائه آموزش اثر بخش به بیماران مطلوب است، اما نیاز به ارتقاء سطح معلومات حرفه ای خصوصا در حیطه داروها می باشد چرا که بیشترین نیاز بیماران به چگونگی استفاده از داروها در زمان ترخیص می باشد.
تبیین پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ورود به دوران بلوغ و تحولات در پی آن برای دانش آموزان کم توان ذهنی که دارای محدودیت هایی در یادگیری هستند، می تواند برای خود و خانواده آنان سخت و طاقت فرسا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. روش: روش بررسی براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان دخترکم توان ذهنی در مدارس استثنایی در شهر قم بود. نمونه مورد پژوهش شامل 13 نفر از مادران دانش آموزان دختر کم توان ذهنی که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند و رعایت اصول اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حا کی از استخراج 3 مضمون اصلی و 8 مضمون فرعی بود. مضمون های اصلی عبارت بودند از: چالش فردمحور )مقاومت در برابر تغییرات بلوغ، تغییرات خلقی در دوران بلوغ، تغییرات جسمانی دوران بلوغ، تقید به مسائل مذهبی، استقلال یا وابستگی به والدین(؛ چالش خانواده محور )فرسودگی والدین، نحوه آ گاهی دادن به دانش آموز درخصوص بلوغ(؛ و چالش تحصیلی )اختلال در فرایند درسی( بودند که در پژوهش به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشخص شد که رسیدگی به مشکلات و چالش های دانش آموزان دختر کم توانی ذهنی و خانواده آنان در دوران بلوغ ضروری می باشد و از این رو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای آنان می تواند از مشکلاتشان بکاهد.
Impact of Pragmatic Strategies in Arab and Western Political Discourse on Shaping Public Opinion Regarding the Israeli-Palestinian Conflict(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۳, Summer۲۰۲۵
175 - 185
حوزههای تخصصی:
This study examines the pragmatic strategies employed by Arab and Western politicians in shaping public opinion regarding the Israeli-Palestinian conflict. By analyzing political speeches and media statements, the research reveals a distinct contrast in rhetorical approaches between the two groups. Arab politicians predominantly use emotionally charged language and accusatory rhetoric, framing Israel as the aggressor and appealing to cultural and ideological sentiments that resonate with their domestic audiences. In contrast, Western politicians adopt a more neutral, diplomatic tone, focusing on cooperation and peaceful negotiations to navigate complex geopolitical interests. The findings confirm that these divergent strategies significantly influence public sentiment, with Arab leaders mobilizing strong support for Palestine, while Western leaders attempt to maintain international alliances by promoting balance and compromise. This study contributes to the fields of political pragmatics, cross-cultural communication, and conflict resolution by highlighting the role of language in shaping public perceptions and policy decisions. The research emphasizes the need for policymakers to consider cultural differences in political communication, offering an understanding to develop more effective communication strategies for international diplomacy. This study examines the pragmatic strategies employed by Arab and Western politicians in shaping public opinion regarding the Israeli-Palestinian conflict. By analyzing political speeches and media statements, the research reveals a distinct contrast in rhetorical approaches between the two groups.
پیش بینی خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی بر اساس فراحافظه با میانجی گری باورهای ضمنی هوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی بر اساس فراحافظه با میانجی گری باورهای ضمنی هوش در دانش آموزان صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، دانش آموزان سال دوم متوسطه شهر مریوان به تعداد 1800 نفر بود. تعداد نمونه آماری 316 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه های استاندارد خودکارآمدی تحصیل پاتریک (1997)، خودتنظیمی بوفارد (1995)، چندعاملی فراحافظه تریر و ریچ (2000) و همچنین باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و بیتس (2006). نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که فرضیه های پژوهش و معناداری تمامی عوامل موجود در مدل تأیید شد. به عبارت دیگر بین فراحافظه بر اساس خودکارآمدی و خودتنظیمی با میانجی گری باورهای ضمنی هوش، رابطه مثبتی و معناداری وجود دارد. واژه های کلیدی: فراحافظه، باورهای ضمنی هوش، خود کارآمدی تحصیلی، خود تنظیمی تحصیلی
Chat-GPT in Learning Environment in an Iranian EFL Context: EFL Learners` Perception(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۳, Summer۲۰۲۵
187 - 198
حوزههای تخصصی:
based on the peculiarities of developing AI technology, learning English among EFL learners has become easier and the significance of studying the way English skills interact with AI technology such as Chat-GPT, and EFL learners’ internal and social factors have become highly important. Social factors include may greatly affect the problem-solving skills of the students. It might also lead to a decline in students' writing skills as they rely on the model to generate content rather than developing their own communication abilities. Social factors might include issues related to job or individual growth. Adopting a transformative learning ground, the present study attempted to use a qualitative-method approach to investigate how EFL learners experience AI, on one hand, and how they perceive Chat-GPT in this process through understanding changes in their job, attitudes toward themselves and etc, on the other hand. This study is based on a detailed investigation of the learning experiences of 46 Iranian EFL learners (intermediate and upper intermediate level) from Qom and Tehran provinces; selected based on convenience sampling procedure. Semi-structured interviews were used as the primary data collection method. Thematic analysis was used to analyze the recorded and transcribed data and theme extraction, which combined with an abductive approach helped derive broader meaning. The results indicated an overall positive perception of Chat-GPT among the participants
طراحی الگوی نظام آموزشی مبتنی بر راهبری استعداد کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
64 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ارائه خدمات آموزشی باکیفیت و طراحی برنامه های ویژه برای کشف علایق و استعدادهای دانش آموزان، به بهبود دستاوردهای تحصیلی و رشد فردی آن ها کمک می کند. مهدهای کودک با اجرای سیستم مدیریت اثربخش می توانند زمینه راهبری استعداد کودکان را فراهم کنند. هدف مطالعه حاضر طراحی الگوی نظام آموزشی مبتنی بر راهبری استعداد کودکان است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، از نوع کیفی است. جامعه آماری متشکل از خبرگان و اساتید دانشگاهی دارای تخصص در زمینه آموزش کودکان، مدیریت استعداد، رشد کودکان بودند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که جهت سنجش روایی آن از ارزیابی قضاوت خبرگان استفاده شد و برای محاسبه پایایی، از میان مصاحبه های انجام گرفته چند مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب و هر کدام از آن ها در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار کدگذاری شدند و میزان توافق بین این کدگذاری ها مبنای محاسبه پایایی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی نظام آموزشی مبتنی بر راهبری استعداد کودکان شامل 6 بعد فلسفی و اهداف آموزشی، محتوایی و برنامه ریزی درسی، انسانی و نیروی انسانی، مالی و منابع، فناوری و نوآوری، ارزیابی و کیفیت سنجی و هفده مولفه فلسفه آموزشی، اهداف آموزشی، اهداف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، راهبردهای یاددهی – یادگیری، آموزش و حمایت از معلمان، ویژگی های معلمان، ویژگی های مدیر مهد کودک، بودجه ریزی هدفمند، تامین منابع آموزشی، سرمایه گذاری در فناوری و نوآوری، ابزارهای استعدادیابی و تحلیل داده ها، آموزش معلمان در فناوری، ارزیابی چندبُعدی، ارزیابی تکوینی (فرآیندمحور)، ارزیابی مشارکتی، ابزارهای ارزیابی متنوع بود.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سبک های دلبستگی و رضایت از زندگی در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سبک های دلبستگی و رضایت از زندگی در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری که فرزندانشان تحت آموزش در مرا کز اختلالات یادگیری آموزش وپرورش شهرستان رشت در سال 1402 بودند. 225 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته، مقیاس سبک های دلبستگی کالینز ) 1996 (، مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران ) 1985 ( و مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون ) 2003 ( بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: رابطه معنا داری بین 4 متغیر سبک ایمن، سبک اجتنابی، سبک اضطرابی/ دوسوگرا و تاب آوری با متغیر وابسته رضایت از زندگی مشاهده شد ) 05 / p>0 (. نقش میانجی تاب آوری در رابطه سبک دلبستگی اجتنابی و رضایت از زندگی و در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا و رضایت از زندگی تأیید شد ) 05 / p>0 (؛ میانجی تاب آوری در رابطه سبک دلبستگی ایمن و رضایت از زندگی تأیید نشد ) 05 / p<0 (. متغیرهای مستقل و میانجی توانستند 59 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کنند. نتیجه گیری: متخصصان می توانند با بهره مندی از توانائی تاب آوری در درمان مادران با سبک های دلبستگی ناایمن که دارای فرزند با اختلال یادگیری هستند، گام مهمی در جهت اصلاح و افزایش رضایت از زندگی آنان بردارند.