فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته دانشجومعلمان از کاربرد فناوری در آموزش مجازی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در پژوهش، دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با معیار گذارندن دو ترم آموزش مجازی به تعداد 16 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده حاکی از وجود دو مضمون کلی چالش ها و فرصت های استفاده از فناوری در آموزش مجازی دانشجومعلمان بود. این چالش ها عبارتند از عدم کسب شایستگی های لازم در یادگیری دروس، مشکلات سازمانی، مشکلات برنامه درسی، مشکلات ناشی از عدم ارتباط چهره به چهره و فراهم نبودن زیرساخت ها. درعین حال، استفاده از فناوری در آموزش مجازی، فرصت هایی همچون رفع محدودیت مربوط به زمان و مکان، افزایش دسترسی به محتوا و توسعه مواد فناوری دانشجویان را به دنبال داشته است. با توجه به نتایج حاصل، تأکید بر استفاده از آموزش مجازی با تدارک پشتیبانی های لازم جهت تعدیل چالش های آن، ضرورت دارد.
بررسی وضعیت پژوهش های تطبیقی در حوزه مطالعات اجتماعی در ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نکات در طراحی و اجرای هر پژوهشی، انتخاب روش مناسب و متناسب با موضوع و اهداف پژوهش و قابلیت اجرایی آن روش است. حال آیا می توان واحدهای انسانی و واقعیت های اجتماعی (جوامع، فراورده های ادبی و انسانی، سبک های هنری، قواعد اخلاقی و حقوقی و... ) را به شکل تطبیقی بررسی کرد؟ فراورده های انسانی و اجتماعی نه آنچنان شبیه هم هستند که نتوان ویژگی های خاصی برای هر کدام قائل شد و نه آنچنان یگانه هستند که نشود جنبه های مشترکی بین آن ها کشف کرد. مسئله مندی پژوهش حاضر این است که در چه مواردی و چگونه می توان روش تطبیقی را به کار بست و وضعیت پژوهش های صورت گرفته با روش شناسی تطبیقی(تطبیق پژوهی) در حوزه مطالعات اجتماعی در ایران چگونه است؟روش شناسی: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که بر حسب هدف جزء پژوهش های کاربردی، و بنا به ماهیت داده های آن، در دسته تحقیقات کمی و بر حسب روش گردآوری داده ها جزء روش های اسنادی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مجلات با برچسب «علمی- پژوهشی» است.( 5161 مقاله علمی-پژوهشی)یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین تحقیقات مبتنی بر روش شناسی تطبیقی به ترتیب فراوانی مربوط به: 1. «ادبیات و زبان ها»، 2. «حقوق»، 3. «علوم دینی»، 4. «هنر»، 5. «مطالعات اجتماعی»، و... می باشد. همچنین در حوزه مطالعات اجتماعی ایران بیشترین مجلات علمی- پژوهشی ای که حاصل اینگونه پژوهش ها را منتشر کرده اند به ترتیب عبارتند از: فصلنامه های 1.«زن در فرهنگ و هنر»، 2. «مجله جامعه شناسی ایران»، 3. «علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبایی)»، «زن در توسعه و سیاست»و «مطالعات فرهنگ- ارتباطات»... .
میزان همسویی داستان های آموزش قرآن دوره ابتدایی با ساحت های تربیت
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
109 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه داستان، ابزاری مؤثر در تعلیم و تربیت شمرده می شود. می توان از این طریق نکات مهم تربیتی را از ابعاد مختلف بیان داشت. در این راستا، هدف پژوهش حاضر برررسی و تحلیل میزان تطابق داستان های کتاب آموزشی قرآن شش پایه براساس شش ساحت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. جامعه مورد بررسی شامل کتاب های درسی آموزش قرآن دوره ابتدایی جمهوری اسلامی ایران بوده، و محدوده پژوهش شامل داستان های کتاب های مذکور است. روش پژوهش توصیفی، و از نوع تحلیل محتوا است. داده های حاصل با استفاده از آنتروپی شانون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در کتاب های آموزش قرآن ابتدایی، 22 داستان مطرح شده است. 19 مورد به ساحت اعتقادی، عبادی، اخلاقی، 14 مورد به ساحت اجتماعی و سیاسی، 4 مورد به ساحت زیبایی شناختی و هنری، 2 مورد به ساحت زیستی و بدنی، 2 مورد به ساحت اقتصادی و حرفه ای، 1 مورد به ساحت علمی و فناوری اشاره شده است. از میان ابعاد مورد بررسی، بُعد اعتقادی، عبادی، و اخلاقی با میزان بار اطلاعاتی 97/0 و ضریب اهمیت 30/0، بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است و بُعد علمی و فناوری با میزان بار اطلاعاتی 0003/0 و ضریب اهمیت 0009/0، کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است.
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از آن جا که رابطه سه متغیر را بررسی می کند از نوع همبستگی نیز می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402 می باشد که دویست نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه: پرسشنامه استاندارد محقق ساخته سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسشنامه پرخاشگری فضای سایبری و پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی که شامل (میانگین، میانه، نما و انحراف استاندارد و ...) همچنین برای فرضیات تحقیق از آنالیز واریانس چند متغیر و ضریب همبستگی پیرسون R و رگرسیون تک متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره به طور کلی نشان داد که بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی درسطح 0/000 معنادار می باشد. همچنین بین مولفه های سواد رسانه ای( سنجش درک محتوای پیام، سنجش آگاهی ازاهداف پنهان پیام ها و سنجش تجزیه وتحلیل پیام ها) با پرخاشگری فضای سایبری وتفکرانتقادی درسطح P≤0/01 رابطه معناداری وجود دارد.
نقش سواد دیجیتال بر پذیرش فناوری در کتابداران دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش سواد دیجیتال بر پذیرش فناوری در کتابداران دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان کتابخانه های دانشگاه پیام نور سراسر کشور به تعداد 318 نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سواد دیجیتالی رودریگوئز و همکاران (2016) و پذیرش فناوری دیویس (2000) بود. یافته های توصیفی نشان داد که میزان سواد دیجیتال و پذیرش فناوری و مولفه های آنها در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد که در سطح معنی داری 05/0، بین سواد دیجیتال و مؤلفه های آن با پذیرش فناوری رابطه ی معنادار و مستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج مدل رگرسیونی، پذیرش فناوری مبتنی بر سواد دیجیتالی به میزان 2/39 درصد قابل پیش بینی است. همچنین، بر اساس نتایج مدل رگرسیون چندگانه، پذیرش فناوری بر اساس مؤلفه های سواد دیجیتال به میزان 2/53 درصد قابل پیش بینی است. بنابراین در تبیین عملکرد مطلوب کتابداران، ضرورت پذیرش فناوری و ارتقاء سواد دیجیتالی پیشنهاد می شود.
ارائه مدل و بررسی وضعیت موجود نفوذ رهبری اخلاقی مدیران مدارس متوسطه استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
143 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه مدل و بررسی وضعیت موجود نفوذ رهبری اخلاقی در مدارس متوسطه دوم استان سمنان انجام گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی با استفاده از روش پژوهش تحلیل مضمون مؤلفه های نفوذ رهبری اخلاقی مشخص گردید. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 14 نفر مدیران مدارس متوسطه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش در قسمت کمی، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. مشارکت کنندگان در این بخش کلیه معاونین آموزشی دوره دوم متوسطه استان سمنان بودند که به تعداد 106 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از آزمون t تک نمونه ای وضعیت موجود نفوذ رهبری اخلاقی در مدارس متوسطه بررسی شد. ابزار مورد استفاده در قسمت کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در قسمت کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج حاصل از تحلیل در بخش کیقی احصای مضامین ارزیابی (دانشی، ارزشی، عاطفی، روان شناسی، خودشناسی)، توسعه (رشد درونی، تخیلی، انتقال ارزشها، انگیزشی، بین فردی، جو و فرهنگ، رشداخلاقی، شکوفایی، صدا، خودتنظیمی، فرانقشی، فضیلت اخلاقی، کیفیتی، مدلسازی نقش، موقعیت شناسی) و پشتیبانی (آزادی اخلاقی، تصمیم گیری اخلاقی، حمایت اخلاقی، زندگی اخلاقی، شجاعت، شفافیت اخلاقی، معنویت اخلاقی، هوش اخلاقی، بهبود مستمر) بود. در بخش کمی با توجه به نتایج می توان گفت که فقط بخش ارزیابی نفوذ رهبری اخلاقی در بین مدیران مدارس متوسطه در وضعیت مطلوب بود.
بررسی اثربخشی آموزش هنر بر یادگیری حروف الفبا در دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
156 - 176
حوزههای تخصصی:
آموزش خواندن و نوشتن به عنوان کلید ورود به نظام آموزش رسمی کشور، اهمیت آموزش صحیح،خلاقانه وکارآمدرادر پایه اول ابتدایی دو چندان کرده است. در پایه اول ابتدایی ،درس فارسی وآموزش حروف الفباوبه تبع آن فراگرفتن کلمه وسپس جمله سازی ،از نظر آموزش مهارتهای زبانی و ایجاد انگیزه و علاقه به فراگیری سایر دروس برای نظام آموزشی، جنبه محوری دارد.دانش آموزان از طریق زبان آموزی،علاوه بر ترکیب و جابجایی کلمات ،بر انبوه بی کرانی از مفاهیم و تصورات،اندیشه ها،احساس ها و تصاویر هنری ،منطق و فلسفه زبان احاطه می یابند . به همین دلیل طراحی و اجرای یک برنامه مؤثر زبان آموزی در پایه اول ابتدایی مستلزم اعمال ظرافت و دقت خاصی است . معلم است که می تواند با اتخاذ شیوه های گوناگون مبتنی بر ساختار شناختی کودکان ، فرایند یادگیری را تعالی بخشد و بااستفاده از روشهای خلاق وکار آمدو تغییر نگرش در شیوه ی تدریس و اصلاح موانع موجود ،در راه افزایش میزان یادگیری وبه کمال رساندن شخصیت دانش آموزان ،گام برداشته و با استفاده از نیروی خلّاق دانش آموزان ،آینده ای مطمئن و امیدوار را به آنان نوید دهد.در این اقدام پژوهی که با هدف تسهیل فرایند یادگیری وبا بهره گیری از هنر نقاشی در بین 28 نفر از دانش آموزان پایه اول دبستان دخترانه انجام شد، سعی شد که با استفاده از نقاشی در روند یادگیری حروف الفبا در دانش آموزان تغییر مثبت وچشمگیری ایجاد شده وفرایند یادگیری آنان تسهیل یابد.
بررسی و ارزیابی وضعیت خودکارآمدی تحصیلی با تکنیک مطلوبیت (مطالعه موردی دانشگاه علوم و فنون مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 44
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی تحصیلی مجموعه ای از باورهای فردی در مورد شایستگی تحصیلی، پشتکار و انگیزه است که نشان دهنده اعتماد فرد به توانایی خود برای انجام تکالیف تحصیلی است. خودکارآمدی تحصیلی می تواند تأثیر بسزایی در موفقیت تحصیلی دانشجویان و پیشرفت نظام آموزشی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت خودکارآمدی تحصیلی با تکنیک مطلوبیت تحصیلی انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل در دانشگاه علوم و فنون مازندران در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (بر اساس مقطع)،) به تعداد ۳۳۵ نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی تحصیلی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف، یومن ویتنی و ویلکاکسون به کمک نرم افزار SPSS21 استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در وضعیت نسبتاً مطلوب می باشد. همچنین بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان با متغیرهای جنسیت، سن، مقطع تحصیلی تفاوت معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد. اما بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان با متغیر ترم تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته های این پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در وضعیت نسبتاً مطلوب می باشد.نتیجه گیری : مدیران و برنامه ریزان دانشگاه علوم و فنون مازندران بایستی تشکیل کارگاه ها و دوره های آموزشی، ایجاد محیطی حمایت گرانه، توجه به کارهای جمعی، گروهی و تیمی بین دانشجویان، تورهای علمی و تفریحی جهت تقویت خود کارآمدی دانشجویان را مورد توجه قرار دهند.
طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب بود. پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (مطالعه موردی کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان، دانشجویان دوره دکتری و معلمان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از «رویکرد هدفمند» و با «روش انتخاب صاحبنظران کلیدی»، و معیار اشباع یافته ها « اشباع نظری » استفاده گردید؛ اشباع نظری نقطه ای در تحقیقات کیفی است که نشان دهنده کفایت داده های گردآوری شده جهت تحلیل و ارائه گزارش نهایی است.ابزار پژوهش، فرم مصاحبه باز پاسخ بود؛ داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت؛ تعیین اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری و اعتماد پذیری انجام شد.
اعتبارسنجی مدل سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت کارکنان در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
142-1554
حوزههای تخصصی:
اجرای برنامه های آموزش ضمن خدمت، مستلزم داشتن مدل مناسب است. با توجه به نبود الگوی بومی آموزش ضمن خدمت در دانشگاه، همراستا و متناسب با فرهنگ جامعه، هدف اصلی پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت در بین کارکنان دانشگاه ارومیه است. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان امر مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (8 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار ان ویوو 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان در جهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. بعد از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده دراختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا که در حوزه آموزش های ضمن خدمت تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس، مدل نهایی سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت در دانشگاه طراحی شد که شامل 3 بعد شامل آموزش های فردی، آموزش های جمعی و فعالیت های فوق برنامه ای، 8 مولفه و 53 شاخص بوده است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی و تعیین اثربخشی آن بر مهارت های ارتباطی-کلامی در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی و تعیین اثربخشی آن بر مهارت های ارتباطی-کلامی در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم دوره اول متوسطه شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس مهارت های ارتباطی کویین دام (۲۰۰۴)، استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. گروه آزمایش تحت آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی (8 جلسه) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای به جز آموزش های رسمی مدرسه دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی اعتبار لازم را داشت و بر مهارت های ارتباطی-کلامی دانش آموزان با آسیب شنوایی اثربخش بود (P<0.01). نتیجه گیری: با توجه به ماهیت ارتباط در ناشنوایان و اهمیت استفاده از فناوری های نوین، آموزش استعاره های زبان فارسی از طریق بسته آموزش الکترونیک منجر به بهبود مهارت های ارتباطی-کلامی در دانش آموزان با آسیب شنوایی شده است و چنین روش هایی به عنوان آموزش مکمل در مدارس قابل استفاده است.
نقش معلمان در تمدن سازی با تأکید بر هویت دانش آموزان مبتنی بر منظومه فکری رهبران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
268 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به منظومه فکری و اندیشه های دو رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره نقش معلمان در تمدن سازی است که هسته اصلی آن را دانش آموزان باهویت تشکیل می دهد. ازآنجاکه انقلاب اسلامی داعیه دار تحقق تمدن سازی است، این ویژگی ها در بیانات رهبران انقلاب اسلامی ایران مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب که نمونه ای هدف مند از بیانات و پیام ها که در جمع فعالان حیطه تعلیم وتربیت انجام شده، انتخاب و به شیوه تحلیلی - استنتاجی در متن، یافته ها در دو بخش ارائه شد. بخش اول که مبتنی بر غوطه وری در بیانات است به ویژگی های هویت سازی در دانش آموزان به عنوان هدف تعلیم وتربیت پرداخته و در چهار رابطه با خویشتن، با خداوند، با جامعه و نسبت با بیگانگان دسته بندی شده است. بخش دوم بر شایستگی معلمان به عنوان سرمایه های سرمایه ساز اشاره دارد که به چهار مقوله ویژگی های اخلاقی، توانمندی ذهنی و باورها، دانش کاربردی و مهارت عملی می پردازد. این مقولات هریک در سه بُعد نسبت با خداوند، با جامعه و با بیگانگان مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آنکه تمدن سازی به عنوان آرمانی بلند نیازمند توجه به سرمایه انسانی است و ازآنجاکه نهاد رسمی تعلیم وتربیت میزبان و مولد چنین سرمایه ای است، معلمان به عنوان سرمایه ساز نیازمند بالندگی و تحقق شایستگی هایی هستند تا بتوانند عرصه را برای تربیت سرمایه انسانی مهیا کرده و با تربیت دانش آموزان باهویت و مستقل مسیر را برای تمدن سازی هموار نمایند.
طراحی الگوی آزادسازی برنامۀ درسی دورۀ ابتدایی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
423 - 387
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس شاخصه بسترها، سطوح و عناصر برنامه درسی بود. رویکرد تحقیق کیفی با روش تحلیل محتوا و سنتزپژوهی بود. جامعه نخست پژوهش کارشناسان آموزش ابتدایی و گروه های آموزشی را بود که 13 از آن ها به صورت هدفمند و از نوع نمونه گیری ویژه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد. جامعه دوم متن اسناد و متون علمی بیست سال اخیر حوزه تمرکززدایی برنامه درسی بود و هم جامعه متخصصان برنامه درسی، کارشناسان و آموزگاران دوره ابتدایی که 19 نفر از آن ها به صورت هدفمند به روش زنجیره ای انتخاب شدند و اطلاعات از طریق مصاحبه و مطالعه و بررسی محتوای علمی به دست آمد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی و تحلیل محتوای گال و همکاران استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1. مؤلفه های گفتمان تغییر، حوزه های موضوعی نرم، تفکر سیستمی و توانمندسازی ارگانیکی بسترهایی هستند که شرایط لازم را برای اجرای رویکرد آزادسازی فراهم می کند. 2. سطوح تصمیم گیری مناسب برای آزادسازی برنامه درسی دارای سطوح چهارگانه (اجتماعی، آکادمیک، نهادی و آموزشی) است که مبتنی بر مشارکت مسئولان و متخصصان استانی، مناطق و مدارس است و سطح نهادی به عنوان محور یا رابط تصمیم گیری های سطوح قبلی و بعدی عمل می کند و نقش و عملکرد آن از بعد نظری - عملی جایگاه ویژه ای دارد. سطح آکادمیک بر بعد نظری و سطح آموزشی بر بعد عملی تأکید دارد، ولی سطح نهادی با تلفیقی از دو سطح تصمیم گیری (شبه عملی)، دارای ابعاد نظری - عملی است. 3. عناصر برنامه درسی مطابق با دیدگاه کلاین در یک ساختار شبکه ای در تعامل با یکدیگر قرار داشته و متأثر از نظریه ساختن گرایی اجتماعی در اجرای آزادسازی برنامه درسی بر طراحی محیط های یادگیری تأکید می کنند.
برنامه درسی ارتباط ساز بستری نو در اقلیم آموزش عالی؛ اهداف و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
5 - 17
حوزههای تخصصی:
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری می رسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار می رود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباط ساز به عنوان بستری نو در اقلیم آموزش عالی بوده است. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش داده بنیاد با جامعه آماری شامل متخصصان و صاحب نظران کلیدی برنامه درسی آموزش عالی دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امیرکبیر و الزهرا بوده که 13 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شده و در سال 1401 به اجرا در آمده است. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از رویکرد گلیزری و مقایسه مستمر در فرایند کدگذاری باز، انتخابی و نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج آن به ظهور اهداف و راهبردهای برنامه با 14 مقوله اصلی، 40 مقوله فرعی و110 مفهوم، پیرامون مقوله محوری با عنوان "پیوند آموزش و پژوهش" منجر شده است. یافته ها حاکی از آن است که اهداف برنامه درسی ارتباط ساز چشم اندازی خواهد بود تا این نوع از برنامه درسی با ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش و با عنایت به راهبردهای استخراج شده، در جهت نائل شدن به اهداف حرکت کند. نتیجه پژوهش نشان داد که ارتباط بین آموزش و پژوهش در برنامه درسی ارتباط ساز در نهایت به بالندگی دانشگاه، توسعه یافتگی کشور در ابعاد مختلف و تولید علم راه حل گرا منجر خواهد شد.
ارزیابی دیدگاه والدین برای واکسینه کردن کودکان استثنایی در برابر ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به احساس نیاز به مهار و مدیریت چالش بزرگ همه گیری کووید- 19 در بهداشت عمومی اغلب کشورها و اثرات روان شناختی نامطلوب شیوع این بیماری در کودکان با نیازهای ویژه و مراقبان آنها، توجه بیشتر صاحب نظران برای وا کسیناسیون این کودکان ضرورت پیدا می کند؛ اما چون وا کسینه شدن کودکان، مشروط به رضایت والدین است، بدین ترتیب برنامه ریزی برای آماده سازی اذهان مراقبان، کمک زیادی به رفع این چالش می کند. هدف مطالعه بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و نگرش والدین به وا کسینه شدن در برابر کووید- 19 بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 187 نفر از والدین کودکان با نیازهای ویژه زیر 12 سال، به صورت آنلاین یک نظرسنجی مقطعی را در بازه زمانی سه ماهه تکمیل کردند و درنهایت ارزیابی جمعیت شناختی و ارتباط آن با دیدگاه والدین کودکان با نیازهای ویژه در مورد تزریق وا کسن با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل های توصیفی و مدل تحلیل واریانس و آزمون خی دو صورت گرفت. نتایج: نتایج نشان داد تقریباً 67 درصد از والدین قصد داشتند کودک خود را در برابر کووید- 19 وا کسینه کنند. در این مدل تحلیلی، اعتقاد مثبت به وا کسن، عدم اعتقاد به آسیب وا کسن، اعتماد به ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی و وضعیت وا کسیناسیون والدین با قصد وا کسیناسیون ارتباط عکس داشت. نتیجه گیری: علیرغم اعتماد والدین به توصیه های ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کودکان، یافته ها نشان داد که تکیه بر روابط قابل اعتماد به تنهایی ممکن است کافی نبوده و به آموزش اضافی برای تقویت اعتماد به وا کسن نیاز باشد.
بررسی نقش و جایگاه مهارت های مدیریتی در رضایت شغلی و بهره وری کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش و جایگاه مهارتهای مدیریتی در رضایت شغلی و بهره وری کارکنان بوده است. روش کار: روش کار توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات با بررسی نظری و مرور نتایج سایر پژوهش ها و ارائه مفهوم مهارتهای مدیریتی و بهره وری کارکنان انجام شد. با توجه به ارتباط مهارتهای مدیریتی در رضایت شغلی و بهره وری کارکنان و برای افزایش آگاهی بهتر کارکنان لازم است آموزش های لازم در این زمینه صورت پذیرد. یافته ها: رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهره وری، دلسوزی کارکنان نسبت به سازمان، تعلق و دلبستگی آنان به محیط کار، افزایش کمیت و کیفیت کار، برقراری روابط خوب و انسانی در محل کار و بالا بردن روحیه کارکنان است. رضایت شغلی بر مسایل مهمی مانند میزان تأخیر، غیبت، ترک خدمت و همچنین بر کارایی و اثربخشی فردی مانند میزان تولید و بهره وری فرد تأثیر می گذارد. نقش عامل انسانی در پیشبرد امور جامعه، دارای اهمیتی خاص است و مؤثرترین رکن تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر چه مدیران به مقوله مهارت انسانی مدیریت توجه منظم و هدفمندتری داشته باشند. تدوین استراتژی ایجاد انگیزه و ایجاد تعلقات سازمانی در کارکنان بیشتر صورت می پذیرد. بدین خاطر پیشنهاد می شود مسئولین ذی ربط باید به مقوله مهارت فنی مدیریت توجه دقیق و تیزبینانه تری داشته باشند تا موجب ارتقاء سطح رضایت شغلی کارکنان در سازمان گردد.
شناسایی و تحلیل موانع و الزامات توسعه کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
51 - 86
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل موانع و الزامات توسعه کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی بود. جامعه آماری بخش مصاحبه شامل مدیران، اعضای هیأت علمی و دانش آموختگان آگاه به مباحث، روش ها و فنون کارآفرینی بود که به روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری، با 15 نفر مصاحبه شد. جامعه آماری بخش پرسش نامه ای شامل مدیران، هیأت علمی، دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان بود. کفایت حجم نمونه از طریق جدول مورگان تعیین و به روش خوشه ای، از پنج استان، 378 نفر به طور تصادفی انتخاب شد. بعد از انجام مصاحبه نیمه ساختارمند و تحلیل پاسخ ها به روش کیفی و با کمک نرم افزار MAXQDA10، برای هر یک از دو کد منتخب: موانع و الزامات توسعه کارآفرینی، پنج کد محوری: فرهنگی، آموزشی و درسی، تعاملی و ارتباطی، ساختاری و قانونی و حمایتی، مالی و تشویقی، به ترتیب با 62 و 70 کد باز استخراج شد. با توجه به کدهای مذکور، یک پرسش نامه محقق ساخته طراحی و بعد از بررسی روایی آن از دیدگاه 10 نفر صاحب نظر و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ (98/0)، پرسش نامه نهایی با 40 گویه توزیع شد و داده های مربوطه با روش های مختلف آمار توصیفی و استنباطی و مدل معادلات ساختاری، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد موانع مورد بررسی تا حد زیادی (4<X ̅ و 01/0 p <)، بر توسعه کارآفرینی در دانشگاه نقش دارند و ضرورت توجه به الزامات مورد بررسی، زیاد بود (4<X ̅ و 01/0 p <). مدل معادلات ساختاری ترسیم شده، از برازش مناسبی برخوردار بود که بیانگر تأثیر موانع موجود بر توسعه کارآفرینی و ضرورت توجه به الزامات موردبررسی بود.
واکاوی گسست برنامه درسی قصد شده دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی با توجه به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی گسست برنامه درسی قصد شده دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی با توجه به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در ایران بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش آن در بررسی سوال اول پدیدارشناسی تأویلی و سؤال دوم تحلیل مضمون بود. برای مصاحبه نیمه ساختارمند تعداد(17)مدیر مدرسه از نمونه گیری دردسترس انتخاب و در گردآوری داده های برنامه درسی مصوب ازنمونه گیری هدفمند با روش گلوله برفی تا مرز اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته های سؤال اول از طریق کدگذاری؛ باز، محوری وانتخابی،و داده های سؤال دوم با سه روش؛ قالب مضامین، ماتریس مضامین،و شبکه مضامین، با استفاده از نرم افزار(Nvivo10 ) بود. اعتباریابی با از طریق تکنیک کنترل اعضاء و با نظرخواهی و مشاوره با کارشناسان، تعیین پایایی با توافق دو کدگذار به میزان(67٪) محاسبه شد. بر اساس یافته ها سوال اول چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در (57) کدباز و (35) کدنهایی با (13)مؤلفه آموزشی،(10) مؤلفه پرورشی و (12)مؤلفه اداری- مالی شناسایی و طبقه بندی گردید. یافته ها سوال دوم با (5) مضمون پایه برنامه درسی مصوب توانست صرفاً (8) کد از (35) نهاییِ مربوط به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس را پوشش دهد. نتایج نهایی نشان داد برنامه درسی مصوب درکاهش چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس مؤفقیت نسبتاً نامطلوبی دارد. در آخر پیشنهادهایی ارائه شده است.
امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی در دروس علوم تجربی، علوم اجتماعی و تربیت بدنی دوره ابتدایی از نگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
40 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی در دروس علوم تجربی، علوم اجتماعی و تربیت بدنی دوره ابتدایی از نگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی انجام پذیرفت. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصان برنامه درسی عضو ثابت انجمن مطالعات برنامه درسی ایران(500 نفر) و معلمان دوره ابتدایی شهر همدان(2149 نفر) که درسال تحصیلی 1399-1400 به تدریس اشتغال دارند می باشد. برای انتخاب نمونه ها درمورد متخصصان برنامه درسی 92 نفر و در بخش معلمان نیز 270 نفر از طریق فراخوان اینترنتی و به روش دردسترس با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی بود که روایی آن از طریق روایی دلفی و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. در ادامه داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار، آزمون های کالموگروف – اسمیرونوف، تحلیل واریانس، تی تک نمونه ای و آزمون خی تحلیل شد. یافته و نتیجه گیری: تحلیل های توصیفی و استنباطی داده ها با استفاده از آزمون های مذکور نشان می دهد که گروه معلمان و متخصصان هر دو تاکید داشتند که روش تلفیقی در هر سه حوزه اهداف، محتوی و روش تدریس امکان تلفیق وجود دارد. بنابراین می توان گفت تفاوتی بین نظر معلمان و گروه متخصصان وجود نداشته و این نظریه را مورد تأیید قرار داده است که این رویکرد، دانش آموزان را برای یادگیری بهتر و مداوم بر می انگیزد و قابلیت های لازم برای زندگی در قرن بیست و یکم را در آنان پرورش می-دهد.
کاربرد مدل های چند ارزشیIRT در نمره گذاری آزمون های سرنوشت ساز (مورد مطالعه: آزمون پروانه وکالت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، مقایسه میزان دقت و خطای اندازه گیری مدل های دوارزشی و چند ارزشیIRT در نمره گذاری آزمون های توانایی سرنوشت ساز بود.روش پژوهش: جامعه پژوهش شامل تمامی شرکت کنندگان آزمون سراسری پروانه وکالت سال های 1396 و 1398 بوده که از میان آن ها تعداد 5000 نفر از سال 1396 و تعداد 5000 نفر از سال 1398 با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین، گردآوری داده ها با استفاده از پاسخ های شرکت کنندگان آزمون انجام یافت. متغیر مستقل این پژوهش، شیوه و مدل نمره گذاری و متغیر وابسته، میزان برازش و آگاهی (دقت) مدل محسوب می شود. بر این اساس، روش پژوهش آزمایشی است.یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که از میان مدل های لجستیک دوارزشی IRT، مدل 3 پارامتری، و از میان مدل های چندارزشی اسمی مورد مطالعه نیز، مدل 3 پارامتری در مقایسه با سایر مدل ها، برازش و نیز آگاهی دهندگی بیشتر و مطلوب تری بر روی داده های مورد مطالعه داشتند.نتیجه گیری: با توجه به برازش و میزان آگاهی مطلوب تر مدل 3 پارامتری دو ارزشی و مدل 3 پارامتری چندارزشی در مقایسه با سایر مدل ها، استفاده از این مدل ها در نمره گذاری می تواند به افزایش دقت اندازه گیری و کاهش خطا، و نیز به منصفانه بودن فرآیند گزینش متقاضیان آزمون پروانه وکالت کمک نماید.