فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
13 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی بود. این مطالعه نیمه تجربی با طرح دو گروهی به شیوه قبل، بعد و پیگیری بود که بر روی 30 نفر از دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 انجام گردید. این دانش آموزان به روش قرعه کشی وارد مطالعه شدند و با استفاده از روش تصادفی ساده به کمک جدول اعداد تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (هر گروه=15 نفر). مداخله آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمون اجرا شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نگردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه امید میلر و پرسشنامه سازگاری با مدرسه کیم در سه مرحله قبل، بعد و پیگیری جمع آوری شدند و با استفاده از آمار توصیفی مانند میانگین، فراوانی و انحراف معیار و آمار استنباطی مانند آنالیز واریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 18 در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بعد از مداخله، بهبود معناداری در نمرات امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بدست آمد (001/0P<). این مطالعه اهمیت استفاده از مداخلات ذهن آگاهی را در بهبود و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری آشکار ساخت. لذا، پیشنهاد می گردد تا این مداخله در برنامه های آموزشی مورد توجه مدیران، مراکز مشاوره مدارس و سایر برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
مدل ساختاری تأثیر کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی بر بهزیستی تحصیلی با میانجی گری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
147-166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری بهزیستی تحصیلی براساس کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر در زمره مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در سال تحصیلی 1401 به تعداد 12000 نفر بود. نمونه آماری شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ)، مقیاس کنجکاوی معرفت شناختی (ECS)، مقیاس معنای زندگی (MLQ) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (AES) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری در برنامه SPSS و AMOS انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی اثرات مستقیم مثبت و معنی دار بر درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی و نیز درگیری تحصیلی اثر مستقیم مثبت و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی دارند. همچنین، کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی از طریق درگیری تحصیلی دارند (01/0p<). بنابراین، به نظر می رسد که افزایش کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی می تواند در بهبود درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی کمک کند. این مطالعه می تواند در توسعه راهکارهایی برای بهبود درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی مفید باشد.
موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزده برای آموزش ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فناوری های جدید، تغییرات عمده ای در کلاس درس بوجود می آورد،که سبب ایجاد تغییرات در ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری داخل نظام آموزش و پرورش و حتی محتوا آموزشی شده است. موسسات آموزشی در تمام سطوح سعی کرده اند، با ادغام فناوری در روش های آموزشی بهبود فرایندهای یاددهی- یادگیری را تسهیل کنند. وقتی که فناوری اطلاعات در آموزش وپرورش تغییرات عمده ایجاد می کند، بی شک برنامه های درسی نیز تغییر خواهند کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، موانع اجرای فناوری واقعیت افزوده در برنامه درسی نظام آموزش ابتدایی ایران است. روش شناسی پژوهش:روش پژوهش کیفی است.از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری صاحب نظران برنامه درسی و کارشناسان تکنولوژی آموزشی و معلمان بودند. که بر اساس نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور بررسی روایی و پایایی چهار معیار:1- مقبول بودن 2- تائیدپذیری3 اطمینان پذیری4 انتقال پذیری برای ارزیابی مدنظر قرار گرفت. یافته ها :پس از کدگذاری و تحلیل داده های مصاحبه، تعداد 51 مضمون پایه استخراج شد. از این مضامین پایه تعداد 15مضمون سازمان دهنده و در نهایت 6 مضمون فراگیر که شکل دهنده موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بودند، شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری: شواهد نشان می دهد که عوامل زیادی موانع استفاده از فن آوری های نوین آموزشی در فرایند تدریس و آموزش می شوند و ترتیب اولویت این موانع با همدیگر در تحقیقات مختلف، متفاوت است.
رابطه ی استحقاق روان شناختی و هویّت دینی با رضایت از زندگی دانشجویان دارای علائم اهمال کاری تحصیلی: نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
69 - 95
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه هویت دینی و استحقاق روان شناختی با رضایت از زندگی دانشجویان دارای علائم اهمال کاری تحصیلی انجام گرفت. پژوهش، توصیفی_ همبستگی بود. از تحلیل مسیر برای تعیین روابط بین متغیرها استفاده شد. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های استان مازندران درسال تحصیلی 99-98 بودند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. نمونه 326 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون وراث بلوم (1984)، مقیاس چندبعدی رضایت دانشجویان اسکات هابنر (2001)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، استحقاق روان شناختی کمپبل وهمکاران (2004) و جهت گیری مذهبی آلپورت (1963) بود. یافته ها نشان داد، دانشجویان اهمال کاری که از زندگی خود رضایت دارند، بهزیستی روان شناختی بالاتری نسبت به دیگر دانشجویان تجربه می کنند. استحقاق روان شناختی با بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم معنادار دارد و با رضایت از زندگی رابطه مستقیم ندارد، اما استحقاق روان شناختی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی با رضایت از زندگی رابطه غیرمستقیم معناداری دارد. جهت گیری بیرونی مذهب با بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم منفی دارد. همچنین، جهت گیری بیرونی مذهب با میانجی گری بهزیستی روان شناختی با رضایت از زندگی رابطه منفی غیرمستقیم معنادار دارد. جهت گیری درونی مذهب با بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم مثبت معناداری دارد و جهت گیری درونی مذهب با میانجی گری بهزیستی روان شناختی با رضایت از زندگی رابطه غیرمستقیم مثبت معنا دار دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم معنا دار ندارد و جهتگیری مذهبی درونی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم معنا دار دارد. برگزاری کارگاه های آموزشی به منظور آشنایی با نقش باورهای مذهبی و اهمال کاری پیشنهاد می شود.
تحلیل محتوای کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس الگوی خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی متن، تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس عوامل خلاقیت گیلفورد (حافظه شناختی، تفکر همگرا، تفکر واگرا و تفکر ارزشیاب) می باشد. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا می باشد و جامعه آماری آن کتب جامعه شناسی(1)، جامعه شناسی(2) و جامعه شناسی(3) چاپ سال1400 می باشد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق شامل فرم تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که بر مبنای شاخص خلاقیت گیلفورد تهیه شده است. یافته-ها: بررسی زمینه ی میزان تطبیق محتوا در متن با عوامل خلاقیت گیلفورد نشان داد که سطح حافظه شناختی با تبیین 83.8 درصد از محتوای کتب مورد بررسی بیشترین اهمیت را داراست و بعد از آن تفکر همگرا با 8.33 و تفکر واگرا با 4.51 و تفکر ارزشیاب با 0.13 درصد کمترین میزان را به خود اختصاص دادند. در زمینه تطبیق تمرین ها و خودآزمایی ها، حافظه شناختی با 56.98 بیشترین میزان و پس از آن تفکر واگرا با 24.30 درصد و سپس تفکر همگرا با 52/7 درصد و در آخر تفکر ارزشیاب با 0.86 درصد کمترین عبارات را به خود اختصاص دادند؛ نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که هم در متن و هم تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی به حافظه شناختی توجه بیشتر و به سطوح خلاقیت توجه کمتری شده است.
شناسایی عوامل مؤثر در اجرای یادگیری ترکیبی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
205 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اجرای آموزش ترکیبی در آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در این مقاله از روش ترکیبی (کمی – کیفی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و کارشناسان حوزه فناوری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (نفر دوازده) ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی را، متخصصان موضوعی تشکیل می دادند که بر اساس جدول مورگان نود نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله کیفی برای تأیید روایی محتوا از راهبرد تفسیری مذاکره با مصاحبه شوندگان و در بخش کمی به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و روایی سازه، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری – ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. ارتباطات بدست آمده نشان داد که ساختارسازی اجرایی و آموزشی، زیرساخت فنی، پشتیبانی مالی و مشوق های آموزشی، اساس بکارگیری آموزش ترکیبی را تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مسئولین دانشگاه ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط بحرانی کمک نماید.
تحلیل محتوای کیفی جلوه های بصری کتاب درسی پایه هفتم «انگلیسی در مدرسه: دانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
33 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش ح اضر، درب اره تحلیل مح توای ک یفی جلوه های بصری در کتاب دانش آموز انگلیسی درمدرسه: دانه پایه هفتم است. این کتاب از بسته آموزشی «انگلیسی در مدرسه: دانه» است که یک بسته آموزشی برون سپاری شده در راستای موضوع چندتألیفی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. ابتدا براساس مبانی نظری زیباشناختی و مصوبه های سند برنامه درسی ملی و همچنین دو سیاهه یزدان مهر و شوقی (2014) و رحیمی نژاد (1393) مؤلفه های مدنظر استخراج شد و متخصصان موضوعی اعتبار و روایی مؤلفه ها را بررسی کردند. مؤلفه های پژوهش عبارت اند از: آرایش ظاهری، طراحی جلد، تایپوگرافی، جلوه های هنری، صفحه آرایی و عناصر فرهنگی. نمونه تحقیق شامل کلیه جلوه های بصری کتاب دانش آموز است و دوازده متخصص موضوعی با این پژوهش همکاری کردند. محتوای کتاب دانش آموز براساس مؤلفه های اعتباربخشی شده تحلیل شد. یافته ها نشان دادند مهم ترین نقاط ضعف این کتاب عبارت اند از: ضعف در زاویه دید و ترکیب بندی عکس ها، انتخاب نادرست برخی از روش های تصویرسازی ویژه بزرگ سالان. همچنین مهم ترین نقطه قوت کتاب صفحه آرایی نسبتاً مناسب است. بنابراین، لازم است دوباره تصویرها با توجه به ویژگی های دانش آموز پایه هفتم و با زاویه دید مناسب، ترکیب بندی ساده و همراه با نقطه تأکید عکاسی شوند و برای تصویرسازی ها از روشی پیروی شود که در عین سادگی خطوط، رنگ های تخت و بدون حجم پردازی داشته باشند.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان برای ایفای نقش رهبری در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
83 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان برای ایفای نقش رهبری در مدارس ابتدایی است. جامعه پژوهش را خبرگان علمی دانشگاه ها و مدیران و معلمان مدارس استان گیلان تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با دوازده نفر از اعضای جامعه پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون متن مصاحبه ها تحلیل شدند. در این پژوهش، به منظور اعتمادپذیرساختن یافته ها فرایند کدگذاری، تحلیل، نمایش نوشتاری و دیداری داده ها منظم و دقیق توصیف شدند. همچنین به منظور اعتبارسنجیِ الگوی پژوهش از روش دلفی و برای تحلیل نتایج از آزمون دوجمله ای استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان می دهد برای جلوگیری از هدررفتن نیرو و سرمایه معلمان انتظار می رود معلم ها در چهار بعد شخصیتی توانایی های خود را ارتقا دهند: توانایی مدیریتی (شش مؤلفه)؛ چشم انداز توسعه ای (چهار مؤلفه)؛ تشریک مساعی (پنج مؤلفه) و تأثیرگذاری و نفوذ (ده مؤلفه). همچنین از مدارس انتظار می رود در بعد زمینه سازی رشد و توسعه حرفه ای معلمان (چهار مؤلفه) تلاش کنند. علاوه براین، نتایج اعتبارسنجی الگوی پژوهش نشان دهنده اعتبار کافی این الگوست. در مقابل دو مؤلفه «ایجاد محیطی انتقادپذیر و منتقد» و «ایفای نقش منتورینگ» اعتبار کافی نداشتند.
فراتحلیل تأثیر یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
17 - 40
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل تأثیر یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی انجام شده است. روش پژوهش، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس مرتبط در داخل کشور بود که در بین سال های 1376 تا 1401 منتشر شده بود. کلیدواژه های جست وجوی پژوهش های اولیه شامل: روش های تدریس، یادگیری مشارکتی، عملکرد تحصیلی و پیشرفت تحصیلی بود و برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست مشخصات طرح های پژوهشی Mesrabadi استفاده شد. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 258 اندازه اثر از 200 مطالعه به دست آمد. مطالعاتی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند از مرکز اسناد و مدارک علمی ایران، پایگاه جهاد دانشگاهی کشور، سایت خصوصی بانک مجلات ایران و پایگاه مجلات تخصصی نور جمع آوری شدند و بعد از بررسی ملاک های ورود و خروج، یافته های کمی پژوهش های منتخب با نرم افزار CMA تحلیل شدند. تحلیل اطلاعات نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت 893/0و برای مدل اثرات تصادفی 133/1 است. با توجه به ناهمگنی اندازه های اثر، تأثیر متغیرهای تعدیل کننده بررسی شد. نتایج نشان داد که اندازه اثر یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی در پسران بیشتر از دختران، در دانش آموزان ابتدایی بیشتر از سایر مقاطع، در شیوه گروهی ناهمگن بیشتر از سایر انواع و در درس علوم اجتماعی بیشتر از سایر دروس است. نتایج نشان داد که سال انجام پژوهش ها در تبیین ناهمگنی سهم بسیار اندکی دارد. بر پایه اندازه اثرهای به دست آمده می توان دریافت که یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی تأثیر می گذارد. پیشنهاد می شود که استفاده از یادگیری مشارکتی توسط متخصصان برنامه ریزی درسی کشور بیشتر مورد توجه قرار گیرد و در برنامه درسی مدارس گنجانده شود.
شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه ی آن با رسانه های ارتباط جمعی (با تاکید بر فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
تربیت فرهنگی در آماده سازی و توانمندی افراد برای دستیابی به اهداف فرهنگی و حرفه ای و شخصی و کسب هنجارهای اجتماعی بسیار مؤثر است و از طرفی رسانه های ارتباط جمعی و خصوصاً اینترنت و فضای مجازی تأثیر بسزایی در این روند دارد.هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه آن با رسانه های ارتباط جمعی با تأکید بر فضای مجازی است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی – کمی) می باشد. روش پژوهش در بخش کیفی روش مطالعه موردی و جامعه آماری در این بخش شامل کارشناسان آموزشی، فرهنگی و تربیتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 1401-1400 است. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است که بر مبنای اشباع نظری تعداد نمونه در این بخش به ۱۰ نفر رسید. جامعه آماری در بخش کمی؛ شامل کلیه معلمان شهرستان بابلسر می باشد که افراد نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. همچنین ابزار گرداوری داده ها در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته است و تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها در بخش کیفی حاکی از آن است که در بخش کدگذاری باز ۳۵ مقوله فرعی و بخش کدگذاری محوری ۱۲ مقوله فرعی و در بخش کدگذاری انتخابی پنج مقوله اصلی با عنوان علم طلبی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی، هویت ایرانی – اسلامی و رسانه جمعی به حول پدیده اصلی که تربیت فرهنگی است، استخراج گردید. در بخش کمی یافته ها نشان داد که مؤلفه های تربیت فرهنگی که عبارت اند از چهار عامل اصلی علم جویی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی و هویت ایرانی-اسلامی با رسانه های ارتباط جمعی دارای برازش معنی دار بوده و می توان گفت بین این مؤلفه ها با دلالت های تربیتی آن نسبت به رسانه های ارتباط جمعی ارتباط وجود دارد. بر اساس این داده ها می توان نتیجه گرفت که تربیت فرهنگی فرصت های بدیع برای کسب نتایج مطلوب در زمینه نیل به غایات آموزش و پرورش فراهم می کند.
مقایسه اثربخشی حرفه ای دانش آموختگان دوره کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان با مهارت آموزان ماده 28(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی عملکرد معلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان با معلمان جذب شده از طریق آزمون استخدامی طرح ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه مدیران و دانش آموزان با استفاده از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 320 معلم زن و مرد در پنج استان کشور بود که این استان ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس پنج مؤلفه دانش حرفه ای، جنبه های آموزشی، جنبه های شخصی، مدیریت کلاس و تعامل و همکاری استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق صاحب نظران و اساتید و همچنین، پایایی آن از طریق انجام آزمون آلفای کرونباخ انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و روش های آمار استنباطی مانند آزمون تی و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته نشان داد؛ معلمان فارغ التحصیل کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه مدیران و دانش آموزان، در چهار مؤلفه دانش حرفه ای؛ مدیریت کلاس؛ تعامل و همکاری و جنبه های آموزشی وضعیت عملکردی مطلوب تر و بهتری داشتند. اما در خصوص مؤلفه جنبه های شخصی آزمون های آماری وضعیت بهتری را برای معلمان فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان نسبت به معلمان جذب شده از طریق طرح ماده 28 تأیید نمی کند. نتایج این پژوهش می تواند در زمینه جذب و تربیت معلمان استفاده شود.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی در فضای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمان ها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاه ها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آینده نگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-اکتشافی است که از مدل آمیخته (کیفی-کمی) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. پس از طی مراحل انتخاب جامعه و نمونه آماری تعداد 59 سند علمی و 8 نفر خبره به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، برای شناسایی پیشران ها از ابزار داده کاوی و برای تحلیل ساختاری پیشران های شناسایی شده از تکنیک دلفی و نرم افزار میک مک استفاده گردید. در مرحله اول یافته ها، تعداد 9 پیشران شناسایی گردید و در مرحله دوم نیز، نتایج تحلیل ساختاری نشان از 2 پیشران تأثیرگذار، 3 پیشران دووجهی، 3 پیشران وابسته و 1 پیشران قابل حذف داد. نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای «آموزش و یادگیری شخصی سازی شده»، «کلان داده»، «رویکرد آموزشی موک » و «ادغام دانش و مهارت» به عنوان عوامل کلیدی و شکل دهنده به آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران هستند. انتظار می رود نتایج این پژوهش در ارائه تفسیری ساختارمند و سیستمی از متغیرهای اصلی اثرگذار بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران و روابط بین آن ها گام اثربخشی باشد.
نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری: یک مطالعه فرا ترکیب
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که استفاده از زیباشناسی در تدریس و یادگیری می تواند بهبود فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان را به دنبال داشته باشد.در این مطالعه، نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری بررسی شده است و تلاش شده است تا نحوه استفاده از زیباشناسی در کلاس درس برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گیرد.مطالعه حاضر از لحاط هدف کاربردی و از پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.در نمونه گیری نیز با توجه به هدف و سوال پژوهش از مقالات پایگاه های داده ای معتبر استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی مسئله و تاثیر عوامل مختلف بر زیباشناسی در تدریس و یادگیری، از روش فرا ترکیب با یک سوال پژوهشی استفاده شده است. این روش، امکان بررسی اثرات متقابل عوامل مختلف را فراهم می کند و نتایج به دست آمده از این روش، دارای قابلیت تعمیم بالا و قابل اطمینانی هستند.نتایج نشان می دهد استفاده از مبانی زیبایی شناختی در تدریس می تواند اثرات مثبت شناختی بر فراگیر گذاشته و استفاده از هر نوع ابزار و روشی که بتواند به بهبود زیبایی و جذابیت محتوای درسی و محیط آموزشی کمک کند، راهکاری مناسب برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس است.برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس، باید به سطح فراگیر توجه داشته باشیم و از روش هایی استفاده کنیم که برای آنها جذاب و مناسب باشد. همچنین، باید به محتوای درس و هدف آموزشی توجه کنیم و از روش هایی استفاده کنیم که با محتوای درس هماهنگ باشد. .
بررسی تاثیر هوش هیجانی بر نحوه برقراری ارتباط با همسالان و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان میامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش هیجانی بر نحوه برقراری ارتباط با همسالان و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان میامی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان میامی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند که تعداد آنان حدود 6100 نفر است. در این پژوهش برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد که تعداد 302 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شد که شامل دو بخش بود. بخش اول پرسشنامه شامل سوالات جمعیت شناختی بود که توسط محقق طراحی شد و بخش دوم شامل سه پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی والراند و همکاران (1992) ، پرسشنامه هوش هیجانی وانگ و لو (2002) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون(1982) که برای سنجش ارتباط با همسالان استفاده گردید. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان و صاحب نظران علوم تربیتی بهره گرفته شد و برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که طبق این دو شاخص پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. برای بررسی فرضیات تحقیق از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس محور استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از نرم افزارهای SPSS23 و Smart-PLS 3.2.8 استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که هوش هیجانی بر نحوه ارتباط با همسالان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان میامی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی و مقایس گفتمان روایتی کودکان تک زبانه فارسی زبان دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم و کودکان با رشد زبانی طبیعی براساس رویکرد دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر تحلیل زبان شناختی داستان های روایت شده کودکان تک زبانه فارسی زبان دچار اختلالِ اُتیسم از منظر فرانقش تجربی براساس دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) است. روش:نمونه پژوهش شامل30 کودک دچار اختلالِ طیفِ اُتیسم 7-12 ساله بود که از سه مرکز توانبخشی دولتی و خصوصی و به روش تصادفی ساده انتخاب و با 30 کودک طبیعی 6-12 ساله در همان منطقه که آنها نیز به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند.. با استفاده از داستان مصور «پسربچه، سگش و قورباغه» به صورت فردی ترغیب به تولید داستان شدند. سپس، داستان های روایت شده آنها براساس فرانقش تجربی، در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند بررسی و تحلیل شدند و بسامد و درصد وقوع انواع مشارکان، فرایندها و موقعیت های مربوط به فرایندها محاسبه شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که تعداد بندهای مرکب و ساده تولید شده توسط کودکان دچارختلالِ اُتیسم در مقایسه با کودکان طبیعی به طور معنی داری (p<0/05 کمتر است. یافته ها همچنین نشان داد که تعداد گروه اسمی مرکب به عنوان شرکت کننده، تعداد و تنوع فرایندهای مورد استفاده کودکان دچارِ اختلالِ اُتیسم و همچنین تنوع عناصر موقعیتی مورد استفاده آنها در پایه های دوم و سوم ابتدایی در مقایسه با کودکان طبیعی همسال خود به طور معنی داری (p<0/05) کمتر بود. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با افزایش سنِ کودکان دچارِ اختلالِ اُتیسم برخلاف کودکان طبیعی توانایی استفاده از زبان برای توصیف تجارب خود از دنیای درون و بیرون تغییر معنی داری پیدا نمی کند.
الگوی شایسته گرایی مدیران با رویکرد آموزش الکترونیک (مجازی) (مورد مطالعه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی شایستگی های مدیران رویکرد آموزش الکترونیک (مجازی) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوزستان انجام شده است، این پژوهش ترکیبی از فراتحلیل از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در بخش کیفی پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. روش پژوهش به لحاظ نوع پژوهش، داده بنیاد می باشد. جامعه آماری خبرگان (حداقل 5 سال سابقه مدیریتی) به روش گلوله برفی ۳۰ نفر انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها مصاحبه تا اشباع نظری بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود. حاصل تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مؤلفه های شایسته گرایی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان منجر به شناسایی ۱۸۶ گویه، ۱۲ مؤلفه و ۴ بُعد بود. در بخش کمی از آزمون فریدمن استفاده شده بوده اولویت ها بر اساس وزن دهی میانگین استفاده شد. شایسته گرایی تخصصی - دانشی (شایستگی های آموزشی، شایستگی های پژوهشی، شایستگی های علمی، شایستگی های مهارتی)،شایسته گرایی ارتباطی (شایستگی های فردی، شایستگی های سازمانی، شایستگی های اجتماعی)، شایسته گرایی ساختاری - حرفه ای (شایستگی های فناوری و تکنولوژی، شایستگی های عقلانی، شایستگی های شخصیتی) شایسته گرایی اخلاقی - ارزشی (شایستگی های اعتقادی، شایستگی های معنوی «دینی و فرهنگی») شکل گرفت.
اثربخشی برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
119 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه دارای اختلال لکنت زبان شهرستان خوی بودند. در این راستا 32 نفر از آنان به شیوهنمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل برای شرکت در آموزش برنامه تجربه زیسته محور پذیرش و تعهد (باردل و همکاران، 2022) گمارده شدند. از مقیاس های تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000) در پیش و پس آزمون برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برنامه آموزش پذیرش و تعهد در 8 جلسه مداخله ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش پذیرش و تعهد تاب آوری تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان را به صورت معنی داری ارتقا داده است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آموزش و بهبود راهبردها و تکنیک های مؤثر باعث می شود دانش آموزان نگرش واقع بینانه نسبت به مشکل خود پیدا کنند و بر پیامدهای سخت اختلالشان فائق آیند؛ بنابراین اجرای این برنامه برای افراد دارای اختلال لکنت زبان و سایر نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
بررسی کارکردهای اجرایی و ضرب آهنگ شناختی کند در افراد با اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
208 - 232
حوزههای تخصصی:
افسردگی یک اختلال خلقی است که باعث احساس غم و اندوه مداوم و از بین رفتن علایق قبلی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای کارکردهای اجرایی و ضرب آهنگ شناختی کند در افراد با اختلال افسردگی و عادی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش افراد دارای اختلال افسردگی مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر تبریز که از میان آن ها 100 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های اجرایی (استریت و همکاران،2019)، پرسشنامه ضرب آهنگ شناختی کند بزرگ سالان (بکر و همکاران، 2017) و پرسشنامه غربالگری افسردگی (PHQ-9) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که افراد با افسردگی در تمامی مؤلفه های کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، مدیریت زمان، تنظیم هیجان، سازمان دهی و تنظیم رفتار) عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه سالم از خود نشان داده اند (001/0) و همچنین ضرب آهنگ شناختی کند در افراد افسرده به صورت معنی داری بالاتر از افراد عادی بود (001/0)؛ بنابراین بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد افراد با اختلال افسردگی در کارکردهای اجرایی نواقص جدی از خود نشان می دهند و همچنین در مؤلفه ضرب آهنگ شناختی کند نیز نسبت به گروه سالم مشکلات بیشتری را تجربه می کنند.
تمرکز زدایی از طریق برنامه درسی مدرسه محور در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
132 - 138
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش و پرورش ایران به طور اعم و نظام برنامه ریزی درسی به طور اخص، به شیوه ی تصمیم گیری متمرکز اداره میشود تمرکززدایی یکی از موضوعات مهم آموزش و پرورش در عصر حاضر است که دیدگاه های متفاوتی در این زمینه در نظام آموزشی ایران وجود دارد. برخی بر این باورند که طراحی متمرکز برنامه درسی نمی تواند به تغییرات نیازها پاسخ دهد و به کمبودها اشاره می کند، بنابراین باید برنامه درسی وجود داشته باشد که معلمان نقش مهم تری را ایفا کنند. برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه بر این اساس استوار است که بهترین مکان برای طراحی برنامه درسی جایی است که معلم و دانش آموز بیشترین تعامل را داشته باشند. بنابراین این نوع برنامه درسی بهتر از برنامه های درسی متمرکز رایج است که معلمان را صرفاً مدیران دوره می دانند و دانش آموزان معتقدند که یادگیری با نیازهای آنها مرتبط تر است، برنامه درسی انعطاف پذیر است و مسائل نوظهور به خوبی در برنامه درسی ادغام می شوند. در این مقاله با هدف دستیابی به شاخص های سند تحول بنیادین در دستیابی به مدرسه محوری به عنوان عنصر کلیدی این سند و بر اساس مطالعات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور، نقش برنامه های درسی مدرسه محور در تمرکززدایی طراحی برنامه درسی بررسی شده و پیشنهاداتی در راستای دستیابی به این عنصر ارائه می شود.
ویژگی های روانسنجی مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی – ویراست دوم (BRIEF-2) در دانش آموزان با مشکلات رفتاری برون نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
133 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی - ویراست دوم در دانش آموزان با مشکلات رفتاری برون نمود انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی- هنجاریابی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان پسر با مشکلات رفتاری برون نمود 7 تا 12 ساله استان تهران و استان آذربایجان شرقی تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه ابتدا دانش آموزان با مشکلات رفتاری برون نمود شناسایی شدند. سپس والدین آن ها فرم والد مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی - ویراست دوم و پرسشنامه عصب- روان شناختی کولیج (2002) را تکمیل کردند که درنهایت تحلیل با 599 نفر انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی تأییدی و روایی ملاکی به کارگرفته شد. نتایج نشان داد که مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی - ویراست دوم از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است؛ بنابراین، می توان از این مقیاس جهت ارزیابی کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با مشکلات رفتاری برون نمود استفاده کرد.