فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی و اثربخشی آن بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها در طبقه تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 5 تا 7 ساله در مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آن ها، نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی گمارش شد. در مرحله بعد دو آزمونِ مهارت های پایه ریاضی (کهن صدق، 1376) و خرده آزمون حافظه فعال دیداری-فضایی (حافظه مازها و یادآوری مکعب) از مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (ارجمندنیا، 1388) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی در حیطه های اعداد و عملیات، اندازه گیری، محاسبات اولیه و هندسه و همچنین حافظه فعال دیداری-فضایی اثرگذار است. بر این اساس می توان گفت برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی به دلیل تکیه بر تجربیات مستقیمِ بدنی و حرکتی، سیستم عصبی، حسی، حرکتی و شناختی را هم زمان درگیر می کند.
اثربخشی آموزش بازی های نمادین بر نظریه ذهن و شناسایی هیجان چهره کودکان مبتلا به اختلال زبان تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
17 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش بازی های نمادین، بر ارتقای نظریه ذهن و شناسایی هیجان چهره در کودکان مبتلا به اختلال زبان تکاملی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون، و گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی کودکان مبتلا به اختلال زبان تکاملی 5 تا 7 سال مراجعه کننده به مراکز خصوصی گفتاردرمانی مشهد تشکیل می داد که تعداد 30 کودک براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و پس از همتاسازی، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه آموزش بازی نمادین در 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. جهت جمع آوری داده ها از آزمون های نظریه ذهن و شناسایی هیجان چهره کودکان استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در متغیرهای شناسایی هیجان چهره (01/0p<)، و نظریه ذهن سطح 1 و سطح 2 (05/0p<) در مرحله پس آزمون پس از حذف اثر پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. این درحالی است که در متغیرنظریه ذهن سطح 3 تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه وجود نداشت. بر مبنای یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد بازی های نمادین جزو برنامه های آموزشی کودکان به ویژه کودکان دارای مشکلات زبانی قرار گیرد تا موجب ارتقای توانمندی های شناخت اجتماعی آنها گردد.
پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری ترکیبی به عنوان رایجترین رویکرد تربیتی و انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی به عنوان سازه های روانشناختی به ترتیب به عنوان مولفه بیرونی و محرک های درونی موثر بر عملکرد تحصیلی تلقی می شوند. بر این اساس، هدف مطالعه پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس رویکرد یادگیری تلفیقی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی است. روش ها: در این پژوهش زمینه یابی مبتنی بر ضریب همبستگی، از بین220 نفر دانشجوی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز خلخال در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان،140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ترکیبی، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هرمانس(2014)و پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ(1391) به همراه نمرات پایان ترم به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. سرانجام برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از تحلیل خطی ساده مبتنی برآزمون ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی رابطه همزمان بین متغیرها از تحلیل چند خطی(همزمان) مبتنی برآزمون ضریب همبستگی رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-V21استفاده شد. یافته ها: تک تک متغیرهای رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی بر موفقیت تحصیلی تاثیر دارند(389/7،213/4 ،990/5T=، 05/0>p)، اما در این میان، رویکرد یادگیری ترکیبی در مقایسه با انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی، بیشترین تاثیر را بر موفقیت تحصیلی داشت(210/0، 288/0<439/0). نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که تاثیر همزمان رویکرد یادگیری ترکیبی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی در مقایسه با تاثیر تک تک متغیرها بر موفقیت تحصیلی، بیشتر است(435/0=R2). نتیجه گیری: اگر ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی و ابعاد درونی و بیرونی و تنظیم شده انگیزش تحصیلی به همراه سه بعد رفتاری، شناختی و انگیزشی درگیری تحصیلی در طول دوره آموزشی به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی شوند، می توانند بر موفقیت تحصیلی تأثیرات چشمگیری داشته باشند.
بررسی تأثیر آموزش یادگیری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی و هیجانات مثبت تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش یادگیری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی و هیجانات مثبت دانشجویان علوم پایه دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی انجام شده است. برای انجام این تحقیق، از بین دانشجویان رشته های علوم پایه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو کلاس و از هرکدام30 دانشجو به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران و هیجانات مثبت پکران و همکاران استفاده شد. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، مداخله آموزش یادگیری خودتنظیمی بر روی گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 100 دقیقه ای و هر هفته دو جلسه در بستر فضای مجازی اجرا گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش چشمگیر نمره اشتیاق تحصیلی و هیجانات مثبت دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
معرفی و اعتباریابی مقیاس اضطراب تدریس دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
69 - 89
حوزههای تخصصی:
دانشجومعلمان عمدتاً در طول دوره تربیت معلم دچار اضطراب شده و نگرانی هایی درخصوص تدریس در مدارس دارند که می تواند عملکرد حرفه ای آن ها را در آینده تحت تأثیر قرار دهد. پایش اضطراب تدریس دانشجومعلمان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن، در گرو دستیابی به ابزار معتبر سنجش اضطراب تدریس است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تعیین ساختار عاملی و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجومعلمان ورودی 1399، 1400 و 1401 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1364 نفر بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، نمونه ای به حجم 275 نفر از میان آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اضطراب تدریس دانشجومعلمان بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و مرتبه دوم، ضریب آلفای کرونباخ و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. یافته ها نشان داد که گزاره های پرسش نامه اضطراب تدریس، قابل تقلیل به چهار مؤلفه: اضطراب ارزشیابی شدن، اضطراب مسائل حرفه ای و دانش آموزان، اضطراب کنترل کلاس و اضطراب الزامات فعالیت تدریس بود. پایایی کل پرسش نامه برابر با 927/0 بود و پایایی ابعاد پرسش نامه نیز در دامنه 66/0 تا 89/0 قرار داشت. درمجموع، نتایج، حاکی از تأیید روایی سازه و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) در نمونه ایرانی مورد مطالعه، البته با حذف دو گزاره بود. با عنایت به کمبود ابزار سنجش اختصاصی اضطراب تدریس در ایران، توصیه می شود در پژوهش های بعدی از این مقیاس جهت بررسی این سازه در میان جامعه دانشجومعلمان و نیز معلمان ایرانی استفاده گردد.
بررسی مدل SWOT (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها) سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدایی
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
36 - 51
حوزههای تخصصی:
دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در راستای به روز شدن اطلاعات،بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی می باشد.هدف پژوهش،بررسی مدل(SWOT) در قالب تحلیل قوت ها،ضعف ها،فرصت ها و تهدیدها دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی،شامل:سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان(LTMS)،سامانه مدیریت یادگیری رایادرس(rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت(meraat) از دیدگاه معلمان دوره اول ابتدایی استان ایلام در بین سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ بود. این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته،استفاده شد و حجم نمونه با استفاده از روش کرجسی و مورگان تعداد۱۵۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.نتایج مشخص کرد که ضعف ها شامل:طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها،نبود تناسب استاندارد برخی از سوالات آزمون ها،نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی و تهدیدها در برگیرنده:نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی،قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام.سامانه های مذکور فرصت هایی در زمینه هدف گذاری،محتوا و راهبردهای یاددهی -یادگیری داشتند و قوت ها را می توان:شناخت بیشتر معلمان از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر:طرح درس،تعیین هدف های آموزشی،سنجش و ارزشیابی،شناخت روش ها و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی،ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور دانست.در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
نقش پداگوژی سازنده گرا در آموزش محتوای دروس مکان محور (مطالعه موردی: دانشجویان رشته جغرافیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ساختار فضایی-مکانی همراه با سازمان فضایی آموزش سازنده گرا شیوه ای است که هم پداگوژی سازندگرا را مطلوبیت بخشیده و هم محیط آموزشی را فعال و پویا می نماید. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تبیینی با ماهیت کاربردی به بررسی رویکرد سازنده گرای آموزش واحدهای درسی مکان محور جغرافیا پرداخته است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان رشته جغرافیا سال سوم و چهارم دانشگاه های زنجان( دولتی و فرهنگیان) با حجم نمونه 100مورد بوده است. شاخص های مورد استفاده در تبیین رویکرد سازنده گرا برگرفته از نظریه پنج ارزشی لبو با هشت شاخص اصلی بوده که با لحاظ تنوع مکانی- فضایی کلاس ماهیت یافته است. روش گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه و تجزیه وتحلیل داده ها در غالب آزمون های توصیفی(میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی مبتنی بر آزمونt نمونه های زوجی (وابسته یا همبسته)، رگرسیون چند متغیره خطی، مدل اثر مستقیم ساختاری و نمودار میانگین روندی(با ضریب تعیین) می باشد. نتایج مطالعه نشان می دهد بکارگیری رویکرد سازنده گرایانه در مقایسه با قبل از بکارگیری آن، دارای اختلاف میانگین معنادار (با مقدار 8/0)گرایش به مطلوبیت می باشد. همچنین شاخص های جمع گرایی و مشارکت بیشترین تاثیر را در رویکرد سازنده گرایی دروس مکان محور داشته اند. رویکرد سازنده گرا دروس مکان محور جغرافیا در فضای کلاسی مبتنی بر ابزار کارگاهی(کارگاه جغرافیا)فضای باز(میدانی) و مکان ترکیبی بیشترین اثر گذاری را بر رویکرد آموزش سازنده گرایی واحدهای درسی مزبور دارند.
Bibliometric Analysis on Classroom Management in the 21st Century (2000-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer ۲۰۲۴
15 - 33
حوزههای تخصصی:
This study aims to review and analyze the literature in the field of classroom management, given the growth and development of papers in this field in the global scientific community. The bibliometric technique was applied in the investigation, and every scientific publication from 2000 to 2023 is indexed in the Science Direct citation database. After screening the articles, 788 were analyzed, and the data was shown using the VOSviewer program. The historical growth pattern in scientific productions shows a minor decline in 2003, followed by a generally rising trend between 2004 and 2014. The highest number of articles was produced in 2014, with a peak in 2014. The most important keywords are teacher education, higher education, motivation, professional development, self-efficacy, and classroom management teachers. The most important categories in academic literature are education, teacher education, and higher education. The study's emphasis may need to change due to the system's connection to these areas.
Determinants of Cyber Victimization among high School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer ۲۰۲۴
48 - 60
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to predict cyber victimization based on personality traits, primary maladaptive schemas, and parenting styles among high school students. In this cross-sectional study, a total of 240 male and female students of the high school in the academic year of 2021-2022 were selected using available sampling method. To collect data, the Cyber-bullying/Victimization Experiences Questionnaire (CBVEQ, 2016), The Big Five Questionnaire for Children (BFQ-C, 2017), The Schema Inventory for Children (SIC, 2010) and the Parenting Style Index-2 (PSI-II, 1997) were used online. The data were analyzed with SPSS software using statistical techniques such as Pearson’s correlation test and multivariate regression analysis. The findings indicated that two factors of personality traits (emotional instability; β= 0.328 and extroversion; β= -0.253), early maladaptive schemas (β= 0.237) and parenting styles (demandingness; β= 0.318 and autonomy granting; β= -0.193) can predict cyber victimization in students. In addition, the findings related to the interaction effect of the predictor variables showed that the interaction between personality traits, early maladaptive schemas and parenting styles (R2= 0.551; P<0.01) is a stronger predictor for cyber victimization in students than each of these variables alone. The findings of this study revealed that emotional instability, maladaptive schemas, and demandingness parenting styles play a very significant role in predicting cyber victimization among high school students. The findings of the present study have some psycho-educational implications that have been discussed.
Identifying Methods to Solve Teacher Shortages and Providing Professional Development of Teachers Needed for Education and Training(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
113 - 136
حوزههای تخصصی:
The current research aimed to investigate and identify the methods of solving the shortage of teachers and the provision and professional development of teachers. The research method used was descriptive and qualitative content analysis. The statistical population included deputy heads of departments, principals and deputy heads of schools, and researchers in this field. Fourteen people were selected as a statistical sample by snowball sampling. A semi-structured interview method was used. Based on the research findings, five key codes, nine core codes, and 54 codes were identified. In the category of policies and interventions, respectively, revision of courses, removal of non-harmful subjects and titles by 13%; in the category of human resources, reduction of the number of support and administrative forces by 15%; in the category of community interaction and cooperation, upgrading the position of the teacher in society with 37.5% and in the category of recruitment strategies, hiring elite and efficient managers at all management levels with 23% and in the category of incentives and financial support for salary reform Teachers and coordinated payment system had the highest frequency with 20%. As a result, to solve the teacher shortage problem, attention should be paid to multidimensional solutions.
بررسی دیدگاه های معلمان در رابطه با ارزشیابی توصیفی: شناسایی چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی ضعف ها، چالش ها، و راهکارهای بهبود فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است.
روش پژوهش: در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی استفاده شد و برای گردآوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار رفت. مشارکت کنندگان پژوهش 25 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان طارم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس اشباع نظری، و با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک های تحلیل مضمونی همچون دسته بندی اطلاعات، کدگذاری، استخراج و ترکیب مضامین استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با چالش های ارزشیابی توصیفی، 9 مضون اصلی؛ شامل رویکرد سهل انگارانه نسبت به ارزشیابی، حذف رقابت سازنده، ازدحام کلاس های درسی، عدم تغییر در نگرش معلمان، توجیه نبودن والدین ، کاهش انگیزه دانش آموزان برتر، عدم تناسب بین محتوا و رویکرد ارزشیابی، ابهام در معیارهای ارزشیابی پایانی، و تغییر نامطلوب شرایط تکرار پایه شناسایی شد. همچنین در رابطه با راهکارهای بهبود ارزشیابی توصیفی 6 مضمون اصلی شامل افزایش طیف های امتیازدهی، بهره گیری از رویکرد کمی در ارزشیابی پایانی، متناسب سازی محتوا ، کاهش ازدحام کلاس ها، آموزش مستمر معلمان و تنوع در رویکرد ارزشیابی توصیفی برای پایه های مختلف تحصیلی شناسایی شد.
نتیجه گیری: ارزشیابی توصیفی هم از نظر فراهم نمودن شرایط مورد نیاز و هم از لحاظ اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است که اثربخشی آن را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار داده است و رفع نمودن این چالش ها از طریق راهکارهای دقیق و کارآمد ضروری است.
تحلیل حس عدد برحسب نیمرخ حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فقدان حس عدد به عنوان یکی از عوامل بروز اختلال خاص یادگیری ریاضی در کودکان بوده و حافظه فعال نیز بهترین پیش بینی کننده عملکرد مرتبط با حس عدد در کودکان به شمار می رود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تحلیل حس عدد برحسب نیمرخ حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال خاص یادگیری ریاضی بود. روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش مطالعه، همبستگی بود. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر با اختلال خاص یادگیری ریاضی از مراجعه کنندگان به مراکز اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی -14002- 14001 تشکیل می دادند که از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس سنجش حس عدد جردن و همکاران (2008) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (حافبک) پیکرینگ و گدرکول (2001) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده به کمک آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین مجری مرکزی و عملیات همبستگی مثبت و معناداری (29/0 r= و 01/0p<) و بین صفحه دیداری – فضایی و عملیات همبستگی معناداری وجود دارد (19/0 r= و 01/0p). همچنین، خرده مقیاس حافظه فعال صفحه دیداری- فضایی (56/0B= و 02/0>p) توان پیش بینی 04/0 درصد از تغییرات خرده مقیاس حس عدد از جمله عملیات را داشت. نتیجه گیری: با توجه به تأیید نقش معنادار حافظه فعال در میزان حس عدد در کودکان، می توان مهارت های مرتبط با مؤلفه های حافظه فعال به ویژه صفحه دیداری – فضایی را در مراکز اختلال خاص یادگیری جهت افزایش حس عدد آموزش داد.
مطالعه فراترکیب در یادگیری مبتنی بر تجربی در حوزه علوم: اهمیت، چالش ها، راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری تجربی در حوزه علوم، به فراگیران کمک می کند تا مفاهیم علمی را به بهترین شکل ممکن درک کنند و مهارت های علمی و تجربی خود را تقویت کنند. اهدف از این مطالعه ترسیم سیمایی جامع از این یادگیری است که پژوهشگر در قالب یک مطالعه فرا ترکیب بر آن بوده که با بررسی مقالات معتبر موجود در این زمینه این امر محقق شود.یافته ها نشان داد یادگیری تجربی در علوم می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند، اما برای به دست آوردن نتایج بهتر و موفقیت در این روش، باید به چالش های موجود در آن توجه کنیم و با استفاده از راهکارهای مناسب، با آن ها مقابله کنیم.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که یادگیری تجربی در درس علوم به فراگیران کمک می کند تا مفاهیم علمی را به صورت عملی و قابل لمس فهمیده و مهارت های علمی نظیر طراحی آزمایش، جمع آوری داده ها و تحلیل داده ها را از طریق تجربه عملی بیشتر به دست آورند. چالش های یادگیری تجربی شامل محدودیت زمانی و تجهیزاتی و عدم آشنایی با روش های یادگیری تجربی هستند، که با استفاده از راهکارهایی مانند طراحی درس های مناسب، مدیریت کلاس، تجهیزات مناسب و ارائه بازخورد مناسب به فراگیران، می توان آن ها را بهبود داد.
تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی پایه های چهارم تا ششم بر اساس مولفه های تاب آوری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی ابتدایی از منظر مولفه های تاب آوری بود. میدان پژوهش، شامل کتب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم تا ششم ابتدایی در سال تحصیلی1401_1402 بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا کمی و واحد تحلیل، مضمون و بند در نظر گرفته شد. برای این کار، ابتدا از مطالعه متون مرتبط در حوزه ی تاب آوری و مشورت با 4 نفر از اساتید گروه جامعه شناسی و روان شناسی، 5 زیرمولفه شامل: همدلی و حمایت از سوی دیگران، امیدواری، مهارت حل مسئله، نگاه واقع بینانه و کنترل احساس، استخراج شد. سپس کمیت این مؤلفه ها به همان ترتیب در کتاب مذکور به صورت جداگانه احصاء شد. یافته ها نشان داد که در کتاب مطالعات اجتماعی چهارم،3 بند به مؤلفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و 3 بند به مؤلفه ی مهارت حل مسئله، پرداخته است. در کتاب مطالعات پنجم،9 بند به مؤلفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و 2 بند به مؤلفه ی کنترل احساس پرداخته است .در کتاب مطالعات اجتماعی ششم، ۴بند به مؤلفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و همدلی. 1 بند به مؤلفه ی امیدواری و 21 بند به مهارت حل مسئله پرداخته است. در مجموع در کتاب پایه چهارم، 6 بند، در پایه پنجم، 11بند و در پایه ششم، 22بند به مفهوم تاب آوری پرداخته است. در نتیجه، می توان گفت در کتب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم و پنجم و ششم ابتدایی، به صورت پراکنده، ناقص و بدون کاربست عملی، به مضمون تاب آوری و زیر مولفه های آن پرداخته شده. لذا جا دارد این مبحث عمیق تر طرح شوند.
رهبری آموزشی با محوریت یادگیری: به دنبال انگیزه پژوهشی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
172 - 184
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف اینکه آیا رهبران آموزشی یادگیرنده محور باعث افزایش انگیزه پژوهشی معلمان می شوند یا خیر، انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بر اساس آمار موجود تقریباً 4000 نفر بودند. روش نمونه گیری خوشه ای بود و با استفاده از جدول مورگان 351 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رهبری یادگیری محور لیو و همکاران (2016) و پرسش نامه انگیزش پژوهش دیمر و همکاران (2010) بود. در پژوهش حاضر روایی ابزارها توسط پاسخ دهندگان، اساتید و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. ضرایب پایایی پرسش نامه های پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 972/0 و 892/0 به دست آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) از طریق نرم افزارهای SPSS28 و Smart PLS3 مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رهبری یادگیری محور با انگیزش پژوهش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رهبری یادگیری محور با انگیزش درونی رابطه معنی داری وجود دارد. بین رهبری یادگیری محور با انگیزش بیرونی پژوهش رابطه معنی داری وجود دارد. بین رهبری یادگیری محور با پیشگیری از شکست تحقیق رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: رهبران آموزشی در مدارس ابتدایی با درگیرکردن معلمان در فعالیت های یادگیری مدرسه، می توانند انگیزه پژوهشی را در معلمان ایجاد کنند.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.
اثربخشی الگوی تدریس 5E بر اشتیاق و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: بررسی اثربخشی الگوی تدریس 5Eبر اشتیاق و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شهر سرابله بود. پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. روش ها : جامعهآماری پژوهش، تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر سرابله که تعداد آن ها برابر با 250 نفر است. حجم نمونه در این پژوهش برابر با ۴۰ نفر (۲۰نفر گروه کنترل و ۲۰ نفر گروه آزمایش) است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران در سال (2002)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور(1999) و آزمون معلم ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات، از روش های آماری استنباطی از قبیل آزمون لوین و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی تدریس 5E باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شده است؛ عملکرد تحصیلی دانش آموزانی که به روش5E آموزش دیدند، نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاملاً متفاوت بود، به طوری که این الگو باعث افزایش 69 درصدی خودکارآمدی، افزایش 19درصدی برنامه ریزی و افزایش 30درصدی انگیزش شده است. نتیجه گیری: الگوی5E می تواند در یادگیری پایدار دانش آموزان ابتدایی در درس علوم تجربی مؤثر باشد و به عنوان شیوه ای اثربخش، برای افزایش قدرت درک مطلب در دو سطح کاربرد و ترکیب دانش در ابتدایی به معلمان توصیه می شود. در نهایت این الگو، اثربخشی لازم را جهت افزایش شور، نشاط و اشتیاق دانش آموزان دارد؛ بنابراین الگوی مناسب و مطلوبی برای تدریس درس علوم تجربی است.
The comparative role of paper-based and computer-delivered IELTS in the cognitive and meta-cognitive strategies use of Iranian IELTS candidates in the academic module reading(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
121 - 150
حوزههای تخصصی:
The present study examined the comparability of Paper-Based (PB) and Computer-Delivered (CD) IELTS in the academic module reading section, focusing on Iranian IELTS candidates' cognitive and metacognitive strategies. The study intended to determine if the delivery mode had any impact on the use of these strategies. To this aim, 200 upper-intermediate learners were randomly selected and divided into two groups to participate in the study under the two aforementioned test conditions. They completed a test-taking strategy survey under both test conditions. Moreover, five participants from each test condition group took part in think-aloud protocols. The quantitative data were analyzed by means of Independent-sample t-test and Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) to test the research hypotheses. Content analysis of the think-aloud protocols was also conducted to identify the strategies employed by the IELTS candidates in both PB and CD formats. The results revealed that the PB group had a significantly higher mean than the CD group on the cognitive and metacognitive processes used in academic IELTS. However, the think-aloud protocols indicated that, in many cases, these differences were minimal, with cognitive and metacognitive processes being similarly employed across both formats. Moreover, significant differences were observed between the PB and CD groups in their reading test-taking strategies. The implications of these findings for test preparation and design are discussed.
تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، محققین تلاش کرده اند تا با انتخاب یک رسانه اجتماعی همخوان (ادمودو) که به تمامی معلمان و دانش آموزان در سراسر جهان خدمات آموزشی ایمن و رایگان ارائه می دهد، تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی را بررسی کنند. . بنابراین، یادگیری پروژه محور از طریق شبکه های اجتماعی، زمینه نظری این مطالعه بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه دوم مدراس پسرانه و دخترانه آیت اله آملی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که بر اساس نرم افزار محاسبه حجم نمونه جی پاور، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت گمارش تصادفی (قرعه کشی) انتخاب شدند و با راهنمایی معلم-محقق در شش گروه کوچک در سایت ادمودو ثبت نام کردند. بعد از دریافت راهنمایی و فایل های آموزشی اولیه ، ابتدا با اصول داستان نویسی به زبان انگلیسی آشنا شدند. سپس در دو مرحله مختلف از آنها خواسته شد که ابتدا یک داستان کوتاه با همکاری همسالان خود از طریق سایت ادمودو بنویسند و پس از پایان فعالیت گروهی، هر دانش آموز موظف شد به تنهایی یک داستان را بنویسد. آزمون های نوشتاری بر اساس مدل (Alderson & Tankó, 2010) که نوشته ها را بر اساس مقیاس 1 تا 6 رتبه بندی میکند توسط دو ارزیاب (محققین) نمره گذاری شد. همبستگی پیرسون برای بررسی پایایی نمرات بین ارزیاب-ها اجرا شد و نتایج (Pearson r = 0.81 p <.05,) برای آزمون انفرادی و(Pearson r = 0.88 p <.05,) برای آزمون گروهی، توافق معنی داری را بین دو ارزیاب در هر دو آزمون نشان داد. مقایسه نمرات داستانهای فردی نشان داد که پس از تکمیل کار گروهی آنلاین از طریق سایت، دانش آموزان پیشرفت قابل توجهی در مهارت های نوشتاری خود نشان دادند و این اصل اثربخشی فعالیت های مشارکتی آنلاین از طریق رسانه های اجتماعی بر یادگیری دانش آموزان را تأکید می کند. علاوه بر این، از شرکت کنندگان خواسته شد که به یک پرسشنامه باز در دو مرحله قبل و بعد از پروژه آنلاین پاسخ دهند. روایی سازه پرسشنامه از طریق بررسی متخصصین و تحلیل عاملی اکتشافی تضمین شد. همچنین از تحلیل آلفای کرونباخ به عنوان معیار همسانی درونی مقیاس استفاده شد و شاخص پایایی برآورد شده پرسشنامه به دست آم
اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی از 7 تا 12 سال که در کلینیک های روان شناسی شهر تهران در سال 1399 تشخیص اختلال یادگیری خاص گرفته بودند، به صورت غیرتصادفی در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ، جدول عصبی-رشدی دلاکاتو، آزمون ادراک دیداری TVPS-R و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی (01/0p< و 47/8=F) و ادراک دیداری )01/0p<و 20/10(F= کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر داشته است.