مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مهارت نوشتاری
حوزه های تخصصی:
اغلب مشاهده می شود که زبان آموزان انگیزه ی کافی برای توجه به و به کار گیری نظرات و پیشنهادات استاد برای بهبود کیفیت نوشته های خود را ندارند. از طرف دیگراساتید اغلب همراه با تصحیح متون نگاشته شده توسط دانشجویان، اقدام به ارزشیابی کمی آنها نیز می نمایند علیرغم اینکه می دانند این نوع ارزشیابی باعث منحرف شدن هر چه بیشتر توجه دانشجویان از نظرات و پیشنهادات استاد می شود. با این وجود عدم ارزشیابی کمی امکان پذیر نمی باشد چرا که هم دانشجویان و هم موسسات آموزشی خواستار چنین ارزشیابی ای هستند. برای فائق آمدن به این مشکلات، تکنیک جدیدی به نام ارزشیابی پلکانی ابداع گردید تا ارزشیابی کمی دیگر نه تنها باعث بی توجهی به نظرات استاد نشود بلکه دانشجویان را به پرداختن به و اعمال آن ها در نوشته های خود مشتاق سازد. در ارزشیابی پلکانی دانشجویان می توانند با اعمال نظرات استاد اقدام به بهبود کیفیت نوشته های اولیه خود نموده و بر اساس کیفیت نسخه ی اصلاح شده، نمره ی دریافتی خود را ارتقا بخشند. این روند می تواند تا ٢ مرتبه ادامه یابد. نمره نهایی دانشجو، میانگین نمراتی خواهد بود که وی در آخرین نسخه ی اصلاح شده ی هر یک از تکالیف خود در طول ترم تحصیلی کسب کرده است. مطالعه ی حاضر ، تلاشی در راستای بررسی تاثیر این شیوه ی جدید بر روی سه شاخص روانی نوشتار، پیچیدگی ساختار و صحت ساختار بود. نتایج به دست آمده حاکی از پیشرفت دانشجویان گروه آزمایش در هر سه مقیاس بود در حالیکه گروه گواه تنها توانست در مقیاس روانی نوشتار پیشرفت کند.
تأثیر تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده بر روی مهارت شفاهی و نگرش زبان آموزان انگلیسی سطح مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت نوشتاری و شفاهی هر دو از مهارت های تولیدی زبان می باشند که اجزاء مشترک دارند، اما تلاش بسیار کمی در جهت شناخت تأثیر این دو مهارت بر یکدیگر، خصوصاً تأثیر مهارت نوشتاری بر مهارت گفتاری صورت گرفته است. پژوهش حاضر بااستفاده از مدل پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، به روش شبه تجربی به بررسی تأثیر تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده بر مهارت شفاهی زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی در موسسه ای در تهران پرداخته است. همگن بودن زبان آموزان دو کلاس سطح مقدماتی این مؤسسه بوسیله پیش آزمون (KET, 2007) مورد بررسی قرار گرفت و پس از حصول اطمینان، یکی از کلاسها به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل، هر کدام شامل 26 زبان آموز، مورد مطالعه قرار گرفتند. زبان آموزان گروه آزمایش در طول ترم در 15 تا 20 دقیقه آخر کلاس به تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده و گروه کنترل به حل کتاب تمرین پرداختند. بررسی کمّی بوسیله آزمون تی مستقل نشان داد که زبان آموزان گروه آزمایش نه تنها در مهارت نوشتاری، بلکه در مهارت شفاهی نیز به صورت معناداری پیشرفت کرده بودند. علاوه بر این، تحلیل محتوای حاصل از مصاحبه در پایان ترم پیرامون نگرش زبان آموزان گروه آزمایش نسبت به نقش تمرین های نوشتاری بر مهارت شفاهی نمایانگر آن است که اگرچه زبان آموزان در ابتدای ترم نگرش مثبتی نسبت به این تمرین های نوشتاری نداشتند، اما در پایان ترم این نگرش به شکل مثبتی تغییر کرده بود.
تأثیر مهارت های اطلاع رسانی، نوشتاری و بازخورد بر سلامت سازمانی«مطالعه موردی: مراکز علمی کاربردی استان مرکزی»
منبع:
جهان نوین سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
51-64
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مهارت های اطلاع رسانی، نوشتاری و بازخورد با سلامت سازمانی کارکنان و اساتید مراکز علمی کاربردی استان مرکزی انجام شده است. این مطالعه مقطعی در سال 1397 و جامعه آماری شامل 632 نفر از کارکنان و اساتید مراکز علمی کاربردی استان مرکزی می باشد که بر اساس فرمول کوکران 175 نفر به عنوان نمونه مشخص و با استفاده از نمونه گیری تصادفی این تعداد از بین جامعه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش متغیر مهارت ارتباطی شامل پنج مؤلفه مهارت کلامی، شنودی، اطلاع رسانی، نوشتاری و بازخور به عنوان متغیر مستقل و سلامت سازمانی به عنوان متغیر وابسته بوده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های استاندارد مهارت های ارتباطی (بارتون جی. ای) و سلامت سازمانی (هوی و فیلدمن) به شیوه لیکرت جمع آوری شدند. داده ها با روش آماری توصیفی و استنباطی و به وسیله آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته های مطالعه حاضر حاکی از وجود رابطه معنادار بین مهارت های اطلاع رسانی، نوشتاری و بازخورد با سلامت سازمانی (478/0=r) بوده است. باتوجه به رابطه مستقیم بین مهارت های اطلاع رسانی، نوشتاری و بازخورد با سلامت سازمانی به نظر می رسد در صورت بهبود مهارت های اطلاع رسانی، نوشتاری و بازخورد سلامت سازمانی نیز بهبود می یابد.
تأثیر استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تقویت مهارت های نوشتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۶
31 - 44
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تقویت مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه سوم شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش این تحقیق با توجه به گروه های مورد مطالعه، تجربی است. از میان جامعه آماری، چهار دبستان به صورت تصادفی نمونه آماری را تشکیل داده اند. پس از تجزیه و تحلیل و مقایسه بین میانگین نمرات گروه ها تأثیر آموزش های نرم افزاری در تقویت مهارت نوشتاری تأیید شد. نمرات در دو درس املا و بنویسیم فارسی به طور معنی داری افزایش پیدا کرده بود اما در درس انشای فارسی تأثیر معناداری نداشته است. از سوی دیگر آموزش های الکترونیکی علاقه مندی دانش آموزان را به مهارت های نوشتاری افزایش داده است.
تحلیل خطاهای نوشتاری دانش آموزان فارسی زبان و دوزبانه دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۰
124 - 140
حوزه های تخصصی:
در مراحل مختلف یادگیری مهارت های زبانی، احتمال بروز خطا1 از سوی یادگیرندگان وجود دارد. مطالعه این خطاها اطلاعات ارزشمندی درباره میزان موفقیت شیوه های تدریس و مواد آموزشی در اختیار معلمان و کارشناسان آموزشی قرار می دهد. چنین تصور می شود که علی رغم اهمیت «نوشتن» در پیشرفت تحصیلی و اجتماعی، دانش آموزان ایرانی فارسی زبان و دوزبانه در نوشتارهای خود خطاهای قابل توجهی دارند. در این مقاله، با تکیه بر اصول نظری تحلیل خطا، (کوردر2، 1971) اشکالات نوشتاری دانش آموزان ایرانی فارسی زبان و نیز دوزبانه (ترک زبان) دوره ابتدایی، شامل خطاهای املایی، واژگانی، ساختاری و گفتمانی بررسی شده است. در این پژوهش 70 انشای دانش آموزان کلاس پنجم شهر تهران (به عنوان نمونه دانش آموزان فارسی زبان) و 40 انشای دانش آموزان شهرستان، از استان اردبیل (به عنوان نمونه دانش آموزان دوزبانه) به روش توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است. اشکالات نوشتاری در 4 طبقه املایی، واژگانی، ساختاری و گفتمانی بررسی گردیده و نتایج نشان داده است که در هر دوگروه مورد بررسی (فارسی زبان و دوزبانه) هر چهار طبقه از اشکالات نوشتاری دیده شده و خطاهای ساختاری در هر دو گروه، بیشترین میزان وقوع را داشته اند. مقایسه خطاهای نوشتاری دو گروه مورد مطالعه نشان می دهد که اگرچه درصد خطاهای ساختاری گروه اول نسبت به گروه دوم 18 درصد کمتر است؛ اما دانش آموزان ایرانی فارسی زبان دوره ابتدایی نسبت به دانش آموزان ایرانی دوزبانه خطاهای املایی و گفتمانی بیشتری در نوشتار خود داشته اند. نتایج این پژوهش در نگارش متون آموزشی و تجدید نظر در روش های تدریس زبان فارسی کاربرد دارد.
بررسی و نقد دو کتاب راهنمای املای فرانسه و آئین نگارش فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
وجود پیوند تنگاتنگ میان املا و نگارش موجب شده است تا به بررسی و نقد دو اثر آموزشی و دانشگاهی با نام های راهنمای املای فرانسه و آئین نگارش فرانسه بپردازیم که مرکز نشر دانشگاهی آنها را چاپ کرده است. جستار پیش رو کوشیده است تا پس از نگاه کوتاهی به پیدایش و تحول املا، به نقش دیکته در یادگیری املای فرانسه و پیوند آن با مهارت نوشتاری بپردازد. بررسی محتوا و به ویژه تمرین هایی که نویسندگان در این دو کتاب گنجانده اند به این پژوهش اجازه داده است تا با تعیین نوع تمرین ها، هم رویکرد نویسندگان کتاب ها به آموزش زبان را آشکار سازد، و هم راهکارهایی را برای اصلاح، بهبود و به روزرسانی آنها پیشنهاد دهد. هدف اصلی نویسندگان در دو کتاب این است که نخست به شیوه ای کاملا تجویزی، در کتاب اول، نکات اساسی املای فرانسه را، و در کتاب دوم، جمله نویسی و عناصر سازنده آن را به دانشجویان کارشناسی زبان و ادبیات فرانسه و مترجمی فرانسه آموزش دهند. بررسی های نشان می دهند که این دو کتاب، با وجود اینکه قدیمی و ادبیات محورند و از ظاهر جذابی برخوردار نیستند، توانسته اند قوانین املایی و نگارشی را با شیوه ای گام به گام، از ساده به مشکل، و بر اساس نظم پیشنهادی نویسندگان، به دانشجویان آموزش دهند.
رابطه بین انواع بازخورد، یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت نگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان انواع بازخورد ،یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت نگارش انجام شد. بدین منظور، از طرح تحقیق شبه تجربی استفاده شد که در آن سه گروه آزمایشی برای هر یک از سه نوع بازخورد و یک گروه گواه در نظر گرفته شد. تعداد 30 فراگیر زبان در هر یک از گروه ها حاضر بودند و پرسشنامه ارزیابی خودتنظیمی آکادمیک را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و نگارش آن ها پیش و بعد از دریافت آموزش ارزیابی شد. نتایج آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین توانایی خودتنظیمی چهار گروه با توجه به نوع بازخورد دریافتی وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج آزمون t زوجی نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین توانایی خودتنظیمی چهار گروه در پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد. نتایج آماری رابطه ی ضعیف و مثبتی را بین توانایی یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت نگارش از طریق دریافت بازخورد معلمان نشان داد. در مقابل، رابطه ی ضعیف و معکوسی بین توانایی خودتنظیمی و پیشرفت نگارش از طریق بازخورد همسالان، مبتنی بر رایانه و بدون بازخورد مشاهده شد.
طراحی، اعتبارسنجی و کاربرد پرسشنامه دانش یادگیری زبان به کمک رایانه برای یادگیرندگان زبان انگلیسی و رابطه آن با مهارت های نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری زبان به کمک رایانه (CALL)، جستجو و مطالعه درباره کاربردهای رایانه در آموزش و یادگیری زبان است. در مرحله اول این مطالعه، با 12 کارشناس و مدرس دانشگاه مصاحبه شد که درآن مضمون های مشترک در باره نیاز یادگیرندگان به CALL به دست آمد. در مرحله دوم، پایایی و اعتبار پرسشنامه با شرکت 256 نفر و با استفاده از بررسی عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مشخص شد، و پرسشنامه معتبر شده دانش CALL برای یادگیرندگان زبان نامیده شد. در مرحله سوم، نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین دانش CALL برای یادگیرندگان زبان، که تعداد آن ها 122 نفربود، و کارکرد نوشتاری آن ها در آزمون تافل اینترنت محور، رابطه معنادار مثبت و متوسطی وجود دارد [r=.34, n=122, p<.05]. در مرحله آخر، نتایج نشان داد که سرعت تایپ کردن در رابطه بین دانش CALL و کارکرد نوشتاری یادگیرندگان تاثیر می گذارد. این مطالعه، کاربردهای عملی برای یادگیرندگان، معلمان و برنامه ریزان درسی دارد.
فاعلیه استخدام الطریقه التکاملیه فی تعلیم مهاره "الکتابه المتقدّمه" لطلاب مرحله البکالوریوس(دراسه شبه تجریبیه فی جامعتی طهران والشهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۲۸ سال ۱۴۴۳ شماره ۲
151-170
من أساسیات وشروط القدره علی الکتابه هو تمکن الطالب وقدرته فی اعتماد سائر المهارات کالقراءه والاستماع، وهاتان المهارتان قادرتان علی أن ترفدا المتعلم بالمعلومات والمفردات التی یستطیع من خلالها القیام بالعمل الکتابی وتشکیل مخزون معرفی ولغوی. وتبرز إشکالیه البحث فی أنّ معظم الطلّاب الإیرانیین -بعد البکالوریوس- لا یکونون بالمستوی المطلوب فی المهارات اللغویه عموماً والکتابه علی وجه الخصوص. وانطلاقاً من هذه الحقیقه والواقع الذی یؤیده الکثیر من الدراسات والإحصائیات الرسمیه جاء البحث الراهن لیسلط الضوء علی واقع "الکتابه المتقدّمه" لدی الطالب الإیرانی ومعرفه مواطن الضغف والخلل، ومن ثم تقدیم طریقه بدیله هی الطریقه التکاملیه لاعتمادها بدل الطریقه المستقله المعمول بها فی الکثیر من الجامعات الإیرانیه. ولتحقیق هذه الغایه قمنا أولاً باختیار مجموعتین طلابیتین من جامعتین حکومیتین هما جامعه الشهید بهشتی وجامعه طهران، وبعد التأکد من مستوی المجموعتین واتفاقهما فی الأداء الکتابی قمنا بعرض وتدریس الطریقه التکاملیه علی المجموعه الأولی فیما خضعت المجموعه الثانیه للتدریس عبر الطریقه المستقله. واخترنا المنهجین الإحصائی والوصفی -التحلیلی لیکونا أداتنا فی تحدید الظاهره التعلیمیه کمیّاً ثم وصفها وتحلیلها للخروج بماده مکتمله عرضاً وتحلیلاً واستنتاجاً. جاءت نتائج التجربه داعمه للطریقه المقترحه. وبناء علی النتائج التی توصلنا إلیها تبین وجود دلاله إحصائیه عند مستوی (05، 0). وقد تفاعل الطلاب الذین تلقوا التدریس عبر الطریقه التکاملیه بشکل مقبول وحصل تطور بنسبه 20 بالمئه تقریباً حیث کانت نسبه متوسط المجموعه التجریبیه قبل البدء بإجراء التجربه 95/36% ووصلت هذه النسبه فی نهایه الفصل إلی 5/55% وهی نسبه عالیه لاسیما إذا قارنها بالمجموعه الضابطه التی کان متوسط درجاتهم فی بدایه الفصل 5/41% وبلغت فی نهایه الفصل 5/46% . ویعزی جانب من هذا النجاح فی التجربه إلی الطریقه التی تلقی الطلاب بها تعلیم الکتابه، وکذلک إلی التأکید المستمر خلال الفصل الدراسی علی جوانب نظریه فی الکتابه ومقوماتها وتعلیم الطلاب الأسلوب الناجح فی الکتابه وما تتضمنه من أجزاء مختلفه.
تأثیر ابعاد مهارت ارتباطی بر تحرک اجتماعی شهروندان تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد مهارت ارتباطی بر تحرک اجتماعی شهروندان بالای 25سال تهرانی است. چارچوب نظری، به کمک آراء نظریه پردازان دیدگاه کنش متقابل نمادین، مکتب کارکردگرایی و ترکیب گرایان تعیین شده است. این پژوهش از نظر رویکردی کمّی و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری 844/076/6 نفر بود و تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حدود 400 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد مهارت ارتباطی و متغیرهای جمعیت شناختی با ضریب تعیین 08/، بر تحرک اجتماعی ساکنان تهران اثرگذار بودند. بین مهارت کلامی و مهارت نوشتاری، با تحرک اجتماعی میان نسلی رابطه معناداری وجود نداشت. مهارت استفاده از زبان بدن، با بتای 11/0 و متغیر جنسیت با بتای 24/0- در تحرک اجتماعی شهروندان اثرگذار بودند. متغیرتأهل و سن در تحرک اجتماعی، شهروندان اثری نداشتند. تحرک اجتماعی بر حسب جنسیت به نفع مردان بوده است. مهارت ارتباطی پایتخت نشینان، بالاتر از حد متوسط و تحرک اجتماعی آنها نزولی و منفی بود.
بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی فرماندهان و مدیران و تعهّد سازمانی کارکنان(مطالعه موردی فرماندهی مرزبانی ناجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال نهم پاییز ۱۳۹۳ ویژه نامه
103 - 123
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارتباطات مؤثر یکی از عناصر کلیدی موفقیّت فرماندهان و مدیران است و به مجموعه ای از مهارت ها مّتکی است که عمده ترین آنها مهارت کلامی، مهارت شنیداری و مهارت نوشتاری است. تعهد، اعتقاد به سازمان و پذیرش اهداف و ارزش های آن و تمایل به انجام سعی و تلاش برای سازمان است. مسئولیت ایجاد ارتباطات صحیح و ارتقای تعهد سازمانی در سازمان به عهده فرماندهان و مدیران بوده که باید از نحوه برقراری ارتباطات مؤثر سازمان آگاه باشند. این پژوهش با هدف شناخت رابطه مهارت های ارتباطی فرماندهان و مدیران و تعهّد سازمانی کارکنان و با طرح این سؤال که (آیا بین مهارت های ارتباطی فرماندهان و مدیران و تعهّد سازمانی کارکنان رابطه معنی دار وجود دارد؟) صورت پذیرفته است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی و با روش زمینه یابی است. ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بررسی اسنادی و همچنین استفاده از نظریه های صاحب نظران مطرح در مدیریت منابع انسانی به صورت پرسشنامه ای بوده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش نمونه گیری اطلاعات و از دو پرسشنامه مهارت های ارتباطی و تعهّد سازمانی که با استفاده از نرم افزارآماری مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش محتوایی و برای پایایی از روش آزمون مجدّد و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه فرماندهان و مدیران و کارکنان ستاد فرماندهی مرزبانی ناجا بوده که تعداد 86 نفر به عنوان جامعه نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصله از یافته های پژوهش که طبق نظریه های مطروحه در تحقیق و تحلیل داده ها با توجه به فرضیه های تحقیق استفاده شده، به دست آمده و نتایج حاصله بر اساس آزمون T و ضریب همبستگی پیرسون؛ حاکی از این است که بین مهارت های ارتباطی فرماندهان و مدیران و تعهّد سازمانی کارکنان رابطه معنی دار وجود دارد. در این خصوص پیشنهادهایی مطرح گردیده است تا فرماندهان و مدیران بتوانند از طریق فرایندهای تجزیه و تحلیل منابع انسانی و توانمندسازی و ارتقای مهارت های ارتباطی به سمت تقویت تعهد سازمانی حرکت کنند.
نقش مهارت های ارتباطی در تحرک اجتماعی میان نسلی (مورد مطالعه: ساکنین بالای 30سال شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
423 - 454
حوزه های تخصصی:
اینکه تحرک اجتماعی در یک جامعه به ویژه از نوع عمودی صعودی چه وضعیتی دارد و تابع چه عواملی است یکی از نشانگرهای قضاوت درباره ی توسعه ی آن جامعه است. هدف از این مطالعه، شناخت نقش مهارت های گفتاری، خودگشودگی، نوشتاری و استفاده از تکنولوژی های ارتباطی در تحرک اجتماعی میان نسلی است. این پژوهش از نوع کمّی بوده و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل 5.240.090 نفر از شهروندان بالای 30 سال تهرانی بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است. نتایج نشان داد؛ مهارت های ارتباطی و متغیرهای جمعیتی با ضریب تعیین19/. بر تحرک اجتماعی شهروندان اثر داشته اند. مهارت نوشتاری با بتای 0.23 و مهارت خودگشودگی با بتای 0.24 در تحرک اجتماعی میان نسلی اثرگذار بودند. بین مهارت گفتاری و مهارت استفاده از تکنولوژی های ارتباطی با تحرک اجتماعی هیچ نوع رابطه معناداری وجود نداشت. متغیر جنس با بتای 0.34- و متغیر وضع تأهل با بتای 0.11 در تحرک اجتماعی اثرگذار بود. بر اساس آزمون t تحرک اجتماعی میان نسلی عمودی از نظر جنسیت به نفع مردان و بر حسب وضع تأهل نیز به نفع مجردها بوده است. مهارت ارتباطی ساکنین شهر تهران، بیشتر از حد متوسط و تحرک اجتماعی میان نسلی برای مردان صعودی و برای زنان نزولی بود.
On the Accuracy of English Language Teachers’ Writing Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In case not enough caution is exercised in the assessment of second or foreign language learners’ writing performance, one cannot trust the accuracy of decisions made accordingly. As experts or trained raters are often not available or it is not cost-effective to employ them in most educational contexts, writing assessment is often carried out by language instructors, who may not enjoy an adequate competence in teaching and assessing L2 writing. This makes the investigation of the accuracy of ratings done by language teachers a must. In so doing, 30 language teachers in three groups, each with a different background in teaching English and L2 writing, were selected, and their ratings of 30 IELTS samples were compared against those of expert raters using One-Way ANOVA tests. A statistically significant difference was found among the raters for the total writing score as well as the four components, with the L2 writing teachers demonstrating the closest performance to that of the expert rater and with language teachers with no or very little background in teaching L2 writing demonstrating the lowest accuracy. Moreover, the only significant correlations were found between the ratings done by the writing teachers and those of the expert rater, indicating that only they could interpret the scoring criteria not significantly different from the expert rater. The results demonstrate that language teachers are not generally suitable writing raters as they are affected by their own teaching background and understanding of the rating criteria.
تأثیر الگوی کلاس درس معکوس بر ایجاد درگیری کلاسی در دانشجویان رشته زبان انگلیسی برای بهبود مهارت نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
88 - 105
حوزه های تخصصی:
امروزه یادگیری به عنوان چالشی انگاشته می شود که باید هم زمان در جنبه های مختلف با آن روبه رو شد. در واقع، یادگیری دیگر محدود به کلاس نیست و فناورهای نوین نقش بسیار مهمی را از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی در بهینه سازی یادگیری در کلاس درس و خارج از آن ایفا می کنند و روش های تدریس سنتی را به چالش کشیده اند. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مدل کلاس درس معکوس به عنوان رویکردی ترکیبی در آموزش بر درگیری (مشارکت) تحصیلی و بهبود مهارت نوشتاری دانشجویان در آموزش زبان انگلیسی است. این پژوهش در کلاس درس نگارش پیشرفته به مدت هشت هفته در نیم سال اول تحصیلی 2018-2019 بر روی دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه کردستان انجام شد. در این پژوهش، طرح نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری شامل 36 نفر (هر گروه 18 نفر) بود. در گروه آزمایش با استفاده از مدل کلاس معکوس و در گروه کنترل به روش معمول آموزش داده شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو (Reeve, 2013) و آزمون محقق ساخته مهارت نوشتاری بود. یافته های تحلیل کوواریانس و سنجش تکرار نشان داد که الگوی کلاس درس معکوس در مقایسه با روش معمول و سنتی در بهبود مهارت نوشتن و میزان درگیری تحصیلی مؤثرتر است. بنابراین، به مدرسان و معلمان پیشنهاد می شود از الگوی کلاس درس معکوس برای تقویت مهارت های زبانی و مشارکت فراگیران در کلاس بهره برند.
ارزیابی مهارت های چهارگانه زبان به عنوان یکی از شاخص های گزینش کتاب مناسب در کتاب «فارسی گفتاری»
حوزه های تخصصی:
آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان یکی از کارهای بسیار مهم است که می توان آن را از جنبه های گوناگون مورد بررسی قرار داد. در زمینه آزفا پژوهش های زیادی صورت گرفته است اما مهارت های چهارگانه به صورت مستقل مورد پژوهش قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با عنوان «ارزیابی مهارت چهارگانه زبان در کتاب فارسی گفتاری» است. در این پژوهش به عنوان یکی از شاخص های گزینش کتاب مناسب، کتاب «فارسی گفتاری» که یکی از کتابهای شناخته شده در آزفاست از لحاظ کاربرد مهارتهای شنیداری، گفتاری، خوانداری و نوشتاری براساس شاخص های ارزیابی در کتاب «کتاب درسی خود را انتخاب کنیم» توصیف می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که کدام یک از مهارت ها در کتاب «فارسی گفتاری» بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفته است. می توان این پژوهش را به صورت گسترده در مورد تمام کتاب های آزفا و به صورت مقایسه ای انجام داد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که مهارت شنیداری و گفتاری بیشترین کاربرد و مهارت نوشتاری و خوانداری کمترین کاربرد را در کتاب «فارسی گفتاری» دارند؛ زیرا بیشترین تاکید کتاب روی رویکرد ارتباطی و برقراری ارتباط کلامی است که همین امر میزان مهارت گفتاری و شنیداری را افزایش می دهد.
بررسی مقایسه ای شیوع اختلال املاء در دانش آموزان دختر و پسرمدارس ابتدایی دوره اول منطقه نصرت آباد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
289 - 309
حوزه های تخصصی:
مهارت های نوشتاری از مهمترین مهارت های آموزش داده شده به دانش آموزان در دوره ابتدایی است و مهمترین ابزار در دوره های ابتدایی برای تمرین و تمرکز بر مهارت نوشتن همانا املاء گرفتن است ، املاء می تواند ضمن تقویت مهارت نوشتاری با بکارگیری حواس پنجگانه برای تقویت حافظه دیداری و شنیداری و... مفید باشد.در این پژوهش به بررسی اختلال املاء در بین دانش آموزان دختر و پسر مدارس مختلط دوره اول منطقه نصرت آباد پرداخته که تعداد 70 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند ، در این پژوهش نمرات املاء نوبت دوم 35 نفر از دانش آموزان پسر و 35 نفر از دانش آموزان دختر با یکدیگر مقایسه تا میزان اختلال املاء در این دانش آموزان استخراج و با هم مقایسه گردد.یافته های پژوهش نشان داد اختلال املاء در دانش آموزان پسر تفاوت معنی داری با دانش آموزان دختر داشت.
ساخت و اعتبارسنجی یک چهارچوب نظام مند مبتنی بر ژانر برای ارزیابی متون تفسیری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
399 - 422
حوزه های تخصصی:
، هدف از این مطالعه ساخت و اعتبارسنجی چارچوبی برای ارزیابی متون تفسیری نوشته شده توسط زبان آموزان مقطع پیشرفته هست. روش تحقیق به صورت کیفی - کمّی بود. بخش کیفی از طریق مصاحبه با 15 نفر از اساتید دانشگاهی در شهر تبریز به روش گلوله برفی در سال 1400-1401 تا رسیدن به اشباع نظری صورت پذیرفت. بخش کمّی با 50 نفر از مدرسان در شعب آموزشگاه کانون زبان ایران در تبریز با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند از بین 183 مدرس انجام شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ابزار بخش کمّی پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر چارچوب مستخرج از مضامین شناسایی شده توسط اساتید در بخش مصاحبه بود. جهت روایی سنجی مضامین مصاحبه، دو مرحله متوالی از نظرسنجی با اساتید دانشگاهی استفاده شد. یافته های بخش کیفی نشان داد که بر اساس روش تحلیل مضمون حاصل از مصاحبه با اساتید از مجموع 76 کد اولیه و 39 کد طبقه بندی شده، 8 مضمون فرعی و در نهایت سه مضمون اصلی شامل: 1. بافت فرهنگ، 2. بافت موقعیت و 3. ویژگی های واژگانی - دستوری شناسایی شد. براین اساس، بافت فرهنگ در قالب دو مضمون فرعی قالب بندی معنایی و قالب بندی محتوایی؛ بافت موقعیت در قالب سه مضمون فرعی موضوع سخن، عاملان سخن، و شیوه بیان و ویژگی های واژگانی - دستوری در قالب سه مضمون فرعی اندیشگانی، بینافردی و متنی تدوین شد. یافته ها در بخش کمّی نیز نشان داد که بر اساس تحلیل عاملی انجام شده، چارچوب ارائه شده بخش کیفی مشتمل بر مضامین اصلی و فرعی مورد تأیید واقع و ابزار ساخته شده اعتبارسنجی شد.