فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز سلامت حضرت علی(ع) شهر اصفهان در سال1396 بودند. که از بین آنها 30 نفر از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای ، آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ گونه درمانی صورت نگرفت . هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و شادکامی اکسفورد (1989) مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تجریه و تحلیل داده ها به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تاثیر معنادار داشته و بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر به طور موثری باعث بهبود کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می گردد. بنابراین توصیه می شود از این رویکرد درمانی برای کمک به ارتقاء کیفیت زندگی و شادکامی این بیماران استفاده شود.
اثربخشی مقابله درمانگری بر خودمهارگری و HbA1c بیماران زن دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
71 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت یکی از بیماری های شایع در جهان می باشد که نه تنها هزینه های زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تأثیرات روانی بسزایی نیز بر جای می گذارد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله مقابله درمانگری بر خودمهارگری و HbA<sub>1</sub>c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه بیماران زن دیابتی مراجعه کننده به آزمایشگاه طبی رسالت تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 23 فرد مبتلا به دیابت بود که از میان مراجعه کنندگان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمع آوری داده ها قبل و بعد از اجرای پروتکل از مقیاس خودمهارگری تانجی و آزمایش قند خون سه ماهه HbA<sub>1</sub>c استفاده گردید. مداخله مبتنی بر مقابله درمانگری طی 8 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد که مداخله مقابله درمانگری بر کاهش میزان HbA<sub>1</sub>c مؤثر بوده است (05/0P < )، اما اثری بر میزان خودمهارگری نداشته است . نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت مقابله درمانگری می تواند روش مؤثری در کاهش نشانگر زیستی (HbA<sub>1</sub>c) بیماران زن دیابتی باشد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در بیماران دیابتی به کار گرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماری های قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشیِ، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیّه افراد چاق مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینای تهران بود که هم زمان به بیماری عروق کرونری مبتلا بودند. 45 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی با درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یک گروه کنترل جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و شاخص توده بدنی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اثرات درون گروهی درباره شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی معنادار بود، اما در ارتباط با اثرات بین گروهی، گروه های آزمایش تنها در فعالیت در اوقات فراغت تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، می توان این طور بیان کرد که درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز شناخت های افراد می تواند منجر به کاهش وزن و افزایش فعالیت در افراد چاق مبتلا به بیماری های قلبی شود.
بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو: نقش سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو سطح بهزیستی روانشناختی همواره پایین بوده و این خود باعث تشدید علائم در آنها می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش :در این پژوهش توصیفی- همبستگی 120 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو که در نیمه اول سال 1398 به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کرده بودند، به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ( ریف، 1989)، پرسشنامه سرسختی (کوباسا، 1979)، پرسشنامه حس انسجام- فرم 13 ماده ای (آنتونووسکی، 1987) و راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1985) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها : بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با سرسختی روانشناختی (36/0= β:001/0>p)، حس انسجام (53/0= β:003/0>p) و راهبرد مقابله ی مسأله مدار (12/0= β:03/0>p) رابطه ی مثبت و معنادار و با هیجان مدار (43/0-= β:01/0>p) رابطه ی منفی و معناداری داشت. سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبرد های مقابله ای 76 درصد از واریانس نمرات بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو را پیش بینی کردند (01/0>p). نتیجه گیری : بر اساس یافته ها، سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو رابطه داشته و می تواند نحوه رفتار فرد در برابر بیماری را تبیین کند. لذا آموزش بیماران جهت توانمندسازی آنها در این زمینه ها پیشنهاد می شود.
شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 می باشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. 13 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 12 مضمون فرعی و 40 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های شناختی سازگارانه» بود. واکنش های شناختی سازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- اندیشه والا، 2- شفقت به خود، 3- خود ارنقایی، 4- توانش شناختی و 5- خودباوری پیروزمندانه را دربر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنش های شناختی ناسازگارانه» بود. واکنش های شناختی ناسازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- تحریفات شناختی، 2- اندیشناکی ذهن، 3- تردید، 4- بی اعتمادی، 5- سرزنش گری، 6- نارضایتی ذهنی 7- سردرگمی ذهنی بود. نتیجه گیری: درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای طیف متنوعی از واکنش های شناختی سازگارانه و واکنش های شناختی ناسازگارانه بوده و این واکنش ها بعضا مشابه و در برخی واکنش ها متفاوت هستند. این پژوهش رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی و تدوین پروتکل های مداخلاتی در این حوزه می باشد.
مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و تلفیق طرحواره درمانی با مصاحبه انگیزشی بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان بعثت همدان در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 10 جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. داده های به دست آمده از مقیاس (HADS)، با آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 P< ). نتایج آزمون بن فرونی نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 < P )؛ اما بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود (01/0 P> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد می گردد روانشناسان و متخصصان سلامت از این دو روش درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه استفاده نمایند.
اثربخشی ماساژ بازتابی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز بیماری های مزمن جسمی همچون آسیب مغزی تروماتیک سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ماساژ بازتابی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران دارای آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله کاشانی اصفهان در سه ماهه پاییز 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 بیمار دارای آسیب تروماتیک مغزی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 بیمار). گروه آزمایش ماساژ بازتابی را طی یک ماه در 8 جلسه دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 3 بیمار در گروه آزمایش و 2 بیمار در گروه گواه از پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل اضطراب (بک و همکاران، 1988) و ادراک درد (ملزاک، 1997) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ماساژ بازتابی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک تأثیر معنادار دارد (p <0/001 ). بدین صورت که این روش توانسته منجر به کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک شود . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که ماساژ بازتابی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک مورد استفاده گیرد.
نقش رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری مالتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری مزمن با بروز ناگهانی و غیرقابل پیش بینی سبب کاهش بهزیستی ذهنی در ابعاد هیجانی، روان شناختی و اجتماعی می گردد. این پژوهش با هدف بررسی نقش رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های نگرانی درمورد وزن و رژیم غذایی کاگان و اسکوایزر، سرسختی سلامت گیبهاردت و همکاران بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، بود. فرضیه های این پژوهش بااستفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی مورد آزمونقرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی تأثیرات مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی، بهزیستی ذهنی بر سرسختی سلامت و سرسختی سلامت بر بهزیستی ذهنی، تأثیر مستقیم و معناداری داشتند (05/0P < ). در نقش غیرمستقیم، رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت به میزان 25/0 تأثیر معناداری داشت (05/0P < ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود در جهت افزایش بهزیستی ذهنی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس به نقش رزیم غذایی و عوامل روانشناختی همچون سرسختی سلامت توجه شود.
مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی است. روش پژوهش در دو قسمت کیفی از نوع تحلیل مضامین و کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 است. تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سنجش اضطراب بک، آموزش تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه (محقق ساخت)، آموزش ذهن آگاهی سگال و همکاران (2013)، آموزش اختصاصی سازی حافظه مکس ول (2016) و آموزش ذهن آگاهی تلفیقی با آموزش اختصاصی سازی حافظه استفاده شد. داده ها با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین اضطراب گروه آموزش تلفیقی، گروه ذهن آگاهی، گروه اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در مرحله ی پیگیری نیز تفاوت بین گروه ها به نفع گروه آموزش تلفیقی وجود داشت. در گروه ذهن آگاهی اضطراب بازگشت داشت. در تبیین یافته ها می توان بیان کرد آموزش تلفیقی ارتباط بین گذشته و حل مسایل ناقص مربوط به گذشته و وارد شدن به زمان حال و اکنون و پذیرش و آگاهی را بهبود می بخشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر بیشتری نسبت به آموزش اختصاصی سازی حافظه بر اختلال اضطراب دارد. از آنجا که نوع درمان به کار گرفته شده در این تحقیق دارای ساختاری روشن و دارای تکالیف خانگی است، توانمندی مراجع به پیگیری درمان را افزایش داده و باعث اثربخشی معنادار تکنیک های مربوطه در تغییر وضع روانی افراد شده است.
مقایسه اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش درمان ها و مداخلات روان شناختی در بیماری های مزمن مورد تأیید قرار گرفته است، از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تنکابن بود . روش: این پژوهش مطالعه آزمایشی با روش نمونه گیری هدفداربود و جامعه آماری آن بیماران دیابتی بیمارستان شهر تنکابن بود که 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پس از انجام آزمون متغیر وابسته، افرادی که انحراف معیار متفاوتی با سایرین داشتند، گزینش شدند که تعداد آن ها 100 نفر بود و از بین 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه 15 نفری، دو گروه مداخله و یک گروه کنترل قرار گرفتند که مقیاس های ولع به غذا- صفت داچ، کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 طبق شاخص چهار عاملی هالینگستد و پریشانی روان شناختی نجاریان و داودی به آنان و 12 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و 12 جلسه درمان اکت اجرا شد (جلسه 45 دقیقه). جلسات برای هر مداخله هفته ای دو جلسه با فاصله 3 روز اجرا گردید. پایان درمان هر سه گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تفاوت میانگین های دو گروه در ولع خوردن، کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی به ترتیب (264/7-)، (054/7) و (914/7-) بود که نشان داد افرادیکه تحت تأثیر درمان پذیرش و تعهد قرار گرفته اند نسبت به افرادیکه تحت درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفته اند، در میزان هر یک از متغیر های ذکر شده در پس آزمون اثربخشی بیشتری از خود نشان دادند . نتیجه گیری: نتایج حاکی از روند کاهشی ولع خوردن، پریشانی روان شناختی و افزایش کیفیت زندگی در مرحله پیگیری و اثربخشی هر دو رویکرد و برتری رویکرد اکت بود؛ بنابراین می توان از این درمان در شرایط مختلف جهت بهبود زندگی افراد استفاده کرد.
نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افشاسازی در تبیین علایم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
51 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانش آموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامه های ناقص، 273 دانش آموز در تحلیل شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از چک لیستتجاربآسیب زایزندگی نیجن هویس، وندرهارت و کروگر (2002)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکیو همکاران (2001)، پرسشنامه سلامتجسمانی گرک (2015)، مقیاس خودافشاسازیپریشانیکانوهسلینگ(2003) استفاده شد و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانهبا (441/0= β و 01/0>p)، افشاسازی (213/0- = β و 01/0>p)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگارانه (172/0- = β و 01/0>p)، تجارب آسیب زا (117/0= β و 05/0>p) توانایی پیش بینی علائم جسمی را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد می توان با بررسی تاریخچه تجارب آسیب زای جنسی، مدیریت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تسهیل افشاسازی در جهت کنترل علائم جسمی بهره برد.
مقایسه سرسختی سلامت و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
155 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مقایسه سرسختی سلامت و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان سینه و دیابت نوع دوم مراجعه کننده به دو بیمارستان کاشانی و الزهرای شهر اصفهان بودند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 468 نفر (234 نفر بیمار سرطانی و 234 نفر بیمار دیابتی) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرسختی سلامت (گیبهارت و همکاران، 2001) و پرسشنامه امید به زندگی (میلر، 1998) بود. داده های پژوهش با کمک روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس با نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میانگین سرسختی سلامت و هر یک از زیرمقیاس های آن شامل ارزش سلامت، مکان کنترل درونی و بیرونی سلامت و شایستگی سلامت افراد دو گروه مبتلا به دیابت نوع دوم و سرطان سینه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که بین میانگین نمره امید به زندگی و ابعاد آن شامل تفکر عامی و تفکر راهبردی در افراد دو گروه بیمار دیابت نوع دوم و سرطان سینه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P).
تاثیر برنامه ی تمرین رایانه ای شناختی بر عملکرد حافظه و توجه دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
162 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت موجب افت عملکرد شناختی در بیماران می شود. این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر برنامه تمرین رایانه ای شناختی بر افزایش حافظه و توجه در دانش آموزان مبتلا به دیابت انجام یافت. روش: مطالعه حاضر یک تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد که در آن، 18 دانش آموز مبتلا به دیابت (در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل) از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند. حافظه و توجه هردو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون سنجش شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش بصورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته با کمک نرم افزار آموزش حافظه کاری، در معرض تمرینات بهسازی حافظه و توجه قرار گرفتند. بار دیگر در مرحله پس آزمون، حافظه و توجه هردو گروه آزمایش و کنترل سنجش شد. داده ها با تحلیل کواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج، حاکی از افزایش عملکرد حافظه و توجه دانش آموزان گروه آزمایش بود و مداخله توانبخشی اعمال شده برای دانش آموزان راهنمایی و متوسطه، و بیماران با سابقه کمتر از 5 سال و بیشتر از 5 سال، به یک اندازه موثر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که تمرین رایانه ای شناختی برای افزایش عملکرد حافظه و توجه در دانش آموزان دیابتی، لازم، مفید و موثر است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران بود؛ که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21DASS-) را ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ، ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری ﺗکﻤیل نمودند. ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻃی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها به کمک 25-SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر با گروه گواه بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر می توانند به عنوان ﺭﻭﺵ های مداخله ای ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی کﺎﻫﺶ آشفتگی های روانشناختی ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ بکار روند
تأثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده به شیوه گروهی بر عملکرد جنسی و ابراز گری هیجانی زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده به شیوه گروهی بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین بیماران زن مبتلا به ام اس مراجعه کننده به کلینیک جامع ام اس شهر کرمانشاه در سال 1396، 28 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده برای گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای 2 بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل بر روی نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین 2 گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای عملکرد جنسی (05/0P
نقش نگرانی در مورد ابتلا به سرطان سینه و خودکارآمدی ماموگرافی در قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
79 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از جمله سرطان های شایع، سرطان سینه است که نشان دهنده یکی از مسائل بهداشتی مهم بوده که جمعیت بسیاری با آن درگیر هستند. بنابراین انجام ماموگرافی به طور منظم روشی برای تشخیص زودرس و قبل از پیدایش هر گونه نشانه مشخص توسط فرد و پیشرفت بیماری ااست. با توجه به نرخ پایین انجام ماموگرافی در ایران هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نگرانی در مورد ابتلا به سرطان سینه و خودکارآمدی ماموگرافی در قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی در زنان 40 تا 60 سال بود. روش : جامعه آماری در پژوهش حاضر تمامی زنان 40 تا 60 در منطقه 1 و 2 شهر اراک بود. نمونه پژوهش تعداد 305 زن در بازه سنی 40 تا 60 سال از ناحیه 1 و 2 شهر اراک را دربرداشت. شرکت کنندگان به پرسشنامه های نگرانی نسبت به سرطان پستان (BCWS، لرمن، 1991)، مقیاس خودکارآمدی ماموگرافی (MSS، چمپیون، 2005) و قسمت قصد و عمل ماموگرافی پرسشنامه تئوری رفتار برنامه ریزی (PBTQ، سرگزی و همکاران، 1393) شده پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 تحلیل گردید. یافته ها: مطابق با تحلیل داده ها، ارتباط نگرانی در سطح بالا و متوسط با قصد ماموگرافی معنادار بود (p≤0/01) اما نگرانی در سطح بالا با عمل غربالگری ماموگرافی ارتباط مستقیم و معنادار داشت. هم چنین یافته ها نشان داد ارتیاط خودکارآمدی بالا با قصد و عمل غربالگری ماموگرافی مثبت و معنادر است (p≤0/01). نتیجه گیری : سطوح بالا از نگرانی در مورد ابتلا به سرطان سینه می تواند برانگیزاننده افراد برای قصد و عمل غربالگری ماموگرافی باشد. هم چنین خودکارآمدی ماموگرافی بالاتر نرخ بالاتری از قصد و عمل غربالگری ماموگرافی پیش بینی می کند.
پیش بینی سلامت بدنی بر اساس فشارزاهای تحصیلی و سبک های شوخ طبعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
117 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آنجایی که عوامل مرتبط با سلامت بدنی همواره مورد توجه پژوهشگران است لذا در تحقیق حاضر، پیش بینی سلامت بدنی بر اساس فشارزاهای تحصیلی و سبک های شوخ طبعی در دانشجویان مورد بررسی قرارگرفت. روش : دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند که از بین آن ها 259 نفر (200 دختر و 59 پسر) به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح تحقیق همبستگی است. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسش نامه فشارزاهای تحصیلی، سبک های شوخ طبعی و سلامت بدنی محقق ساخته (1396) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار آماری Spss و از طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد فشارزاهای تحصیلی، سبک های شوخ طبعی پیوند دهنده، خود افزایشی و شوخ طبعی پرخاشگرانه با سلامت بدنی همبستگی منفی و بین سبک شوخ طبعی خود کاهنده با سلامت بدنی رابطه مثبت وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد فشارزاهای تحصیلی و سبک های شوخ طبعی به استثنای سبک شوخ طبعی پیوند دهنده، توانستند متغیر سلامت بدنی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: تحقیق نشان داد به منظور کاهش بیماری های جسمانی، بایستی فشارزاهای تحصیلی دانشجویان و طرق مقابله با آنها را شناسایی نمود و هم سبک های شوخ طبعی را توسعه داد.
نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در جمعیت دانشجویی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که 358 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران، خوارزمی و شهیدبهشتی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استفاده نادرست از اینترنت، پرسشنامه زندگی ارزشمند و عامل روان رنجورخویی مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش بسیار مطلوبی دارد و ارزش های شخصی نقش میانجی کاملی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت ایفا می کند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که روان رنجورخویی به ترتیب از طریق ارزش های روابط خانوادگی، روابط عاطفی، معنویت-مذهب، سلامت جسمی، روابط اجتماعی و یادگیری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر استفاده آسیب زا از اینترنت دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که ارزش های شخصی در ارتباط بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش میانجی کامل ایفا می کنند و در حضور ارزش های شخصی رابطه مستقیم روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت معنادار نبود .
Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
57 - 64
حوزههای تخصصی:
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).