مطالب مرتبط با کلیدواژه

درمان تلفیقی


۱.

مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان تلفیقی آموزش ذهن آگاهی آموزش اختصاصی سازی حافظه اضطراب همودیالیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۴۳۰
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی است. روش پژوهش در دو قسمت کیفی از نوع تحلیل مضامین و کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 است. تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سنجش اضطراب بک، آموزش تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه (محقق ساخت)، آموزش ذهن آگاهی سگال و همکاران (2013)، آموزش اختصاصی سازی حافظه مکس ول (2016) و آموزش ذهن آگاهی تلفیقی با آموزش اختصاصی سازی حافظه استفاده شد. داده ها با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین اضطراب گروه آموزش تلفیقی، گروه ذهن آگاهی، گروه اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در مرحله ی پیگیری نیز تفاوت بین گروه ها به نفع گروه آموزش تلفیقی وجود داشت. در گروه ذهن آگاهی اضطراب بازگشت داشت. در تبیین یافته ها می توان بیان کرد آموزش تلفیقی ارتباط بین گذشته و حل مسایل ناقص مربوط به گذشته و وارد شدن به زمان حال و اکنون و پذیرش و آگاهی را بهبود می بخشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر بیشتری نسبت به آموزش اختصاصی سازی حافظه بر اختلال اضطراب دارد. از آنجا که نوع درمان به کار گرفته شده در این تحقیق دارای ساختاری روشن و دارای تکالیف خانگی است، توانمندی مراجع به پیگیری درمان را افزایش داده و باعث اثربخشی معنادار تکنیک های مربوطه در تغییر وضع روانی افراد شده است.
۲.

مقایسه اثربخشی سه روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری: مطالعه نیمه آزمایشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی معنوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان هیجان مدار درمان تلفیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۰۸
سابقه و هدف: یافتن روش های درمانی مؤثر بر ارتقای معنویت افراد به ویژه همسران، در سازگاری و افزایش روابط صمیمانه آنان و جلوگیری از طلاق و مسائل خانواده بسیار سودمند و منطقی است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان هیجان مدار (EFT) و درمان تلفیقی بر معنویت خانواده های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بودند. شرایط ورود به مطالعه نداشتن اعتیاد همسران و هوش بهر بالا تر از ۸۵ بود. ابتدا افراد به پرسش نامه ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ پاسخ دادند و از میان آنان ۵۶ زوج که نمره شان پایین تر از متوسط بود، به روش نمونه گیری دردسترس و تصادفی ساده انتخاب؛ و به طور تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایشی یک، 10 جلسه درمانی ACT؛ گروه دو، 10 جلسه درمانی EFT و گروه سه، ۱۶ جلسه آموزش تلفیقی دریافت کردند و به گروه گواه هیچ آموزشی داده نشد. در پایان، همسران با ﻣﻘﯿﺎس ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ آزمون مجدد شدند و آزمون پیگیری بعد از گذشت یک ماه اجرا شد. داده ها به دلیل طبیعی بودن با آزمون تحلیل کوواریانس و کرویت ماچلی تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد که سه روش درمان ACT، EFT و تلفیق این دو روش درمانی موجب افزایش معنی دار بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق در مقایسه با گروه گواه شد، اما تفاوت معناداری بین سه روش درمان مشاهده نشد. ماندگاری اثر درمان هر سه روش نیز در پیگیری یک ماهه نشان داده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که معنویت تغییرپذیر است و با آموزش و درمان بهزیستی معنوی افزایش می یابد. از سوی دیگر، یافته ها گویای اصالت ACT و EFT در افزایش بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق و کاهش میزان طلاق بود. بنابراین، می توان هر سه روش مذکور را برای ارتقای بهزیستی معنوی به کار برد.
۳.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی تلفیقی و هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی زوجین دارای نشانه های اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان تلفیقی درمان هیجان مدار کیفیت زندگی زوجین اختلال استرس پس از سانحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی تلفیقی و هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی زوجین دارای اختلال استرس پس از سانحه انجام پذیرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح گروه کنترل نابرابر، همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره انتظامی همدان تشکیل دادند. در مرحله اول، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 30 نفر که در مقیاس تعارضات زناشویی نمره بالاتر از 162 و در مقیاس اختلال استرس پس از سانحه، نمره 107 را کسب کرده بودند، انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (10 نفر گروه تلفیقی و 10 نفر گروه درمان هیجان مدار) و یک گروه کنترل (10 نفر) جای گذاری شدند. گروه آزمایش اول، تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان تلفیقی و گروه آزمایش دوم، تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان هیجان مدار قرار گرفتند؛ اما، گروه کنترل مداخله ای هیچ درمانی دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های تعارض زناشویی ثنایی (1387)، اختلال استرس پس از سانحه کینی (1988) و کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیره و تعقیبی بن فرونی انجام گرفت. نتایج نشان داد، هر دو برنامه آموزشی تدوین شده در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر افزایش کیفیت زندگی زناشویی به میزان 64/0 داشته است (05/0>P). به علاوه، بین اثربخشی زوج درمانی تلفیقی و زوج درمانی هیجان مدار در ابعاد توافق زناشویی، خرسندی زناشویی و انسجام زناشویی تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0>P).
۴.

مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان دارای اختلال روانی کودک خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کودک خواهی خودپنداره جنسی درمان تلفیقی ذهن آگاهی طرحواره درمانی درمان شناختی رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۹
زمینه: کودک خواهی ک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که شیوع آن در افغانستان گسترده است. روش های درمانی که تاکنون استفاده شده، فقط بر یکی از علل این اختلال متمرکز هستند و نیاز به درمان های یکپارچه تری برای این اختلال محسوس است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان افغانستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری سه ماهه با گروه گواه و دو گروه آزمایش است. جامعه آماری شامل کلیه مردان افغان ساکن افغانستان مبتلا به اختلال کودک خواهی بود که تعداد 30 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه درمان تلفیقی (10 نفر)، گروه درمان شناختی رفتاری (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. شرکت کنندگان در گروه درمان تلفیقی تدوین شده توسط پژوهشگر (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی)، محتوای بسته درمانی اختلال کودک خواهی را در طی 20 جلسه به صورت فردی دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در گروه شناختی رفتاری، آموزش های این درمان را در طی 8 جلسه و به صورت فردی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج تحلیل اندازه های مکرر نشان داد که هر دو درمان تلفیقی و درمان شناختی رفتاری در افزایش نمرات خودپنداره جنسی مثبت آزمودنی ها مؤثر بودند ولی درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی اثربخشی بالاتری داشته است (05/0 > P). در ضمن فقط درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی در کاهش نمرات خودپنداره جنسی منفی آزمودنی ها مؤثر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: مهم ترین وجه تمایز درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی نسبت به درمان شناختی رفتاری این بود که در درمان تلفیقی، همزمان با رهاسازی تفکر از قید عادات منفی خودکار و پذیرش این افکار، بر نقاط قوت، توانمندی های فرد و ارزش های واقعی فرد تمرکز نموده و مشکلات ریشه ای مهارت های ارتباطی و جنسی را مورد بررسی و درمان قرار داد و از تأثیر بهتری در درمان این اختلال برخوردار بود. بنابراین از درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی برای کمک به تغییر طرحواره های ناسازگار و کاهش نشانه های مجرمین مبتلا به اختلال کودک خواهی استفاده گردد.
۵.

مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR)، تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم (tDCS) و درمان تلفیقی بر استرس ادراک شده و ولع مصرف غذا زنان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال پرخوری استرس ادراک شده ولع غذا درمان تلفیقی تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد، تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و درمان تلفیقی بر استرس ادراک شده و ولع غذا زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز تغذیه در بهار 1402 شهر کرج بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس در 3 گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش تحت درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و درمان تلفیقی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس شدت پرخوری (BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس استرس ادراک شده (PSC) کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه ولع به غذا-صفت (FCQ-T) سپدا-بنیتو و همکاران (2000) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر سه مداخله مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس ادراک شده و ولع غذا داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان تلفیقی اثربخشی بیشتری بر کاهش استرس ادراک شده و ولع غذا دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم می توانند به عنوان شیوه درمانی مناسب برای کاهش استرس ادراک شده و ولع غذا افراد مبتلا به اختلال پرخوری در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند و تقدم استفاده با درمان تلفیقی است.