فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی بود.
روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به انجمن بیماران کلیوی بوشهر تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفت، و گروه گواه، هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل؛ پرسشنامه افسردگی بک و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردیدند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی و کیفیت زندگی گروه آزمایش در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیالیزی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
مقایسه تطبیقی نظام آموزشی و برنامه درسی در دوره دکتری پرستاری ایران و مدرسه پرستاری جان هاپکینز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: آموزش و تربیت دانشجویان دکتری پرستاری بسیار حیاتی است، چراکه از آن ها انتظار می رود به عنوان عاملی در جهت پیشبرد علم پرستاری، مشاوران حرفه و همچنین آموزش دهنده محققان آینده پرستاری باشند. هدف از ایﻦ تحقیق، ﻣطابقت نظام آموزش پرستاری در ایران با دانشگاه جان هاپکینز می باشد. روش بررسی: ایﻦ پژوهش، به روش توصیفی تطبیقی در سال 1395 انجام شد، و نظام آموزش پرستاری ایران با عناصر تشکیل دهنده برنامه آموزشی مقطع دکتری دانشکده پرستاری جان هاپکینز مورد مقایسه قرار گرفت. جستجو اینترنتی، با استفاده از داده پایگاه های فارسی و انگلیسی صورت پذیرفت. اطلاعات موردنیاز جمع آوری شده و با استفاده از الگوی چهار مرحله Beredy توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه، تطبیق برنامه ها انجام شد.
نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر اراک تشکیل می دهد (650=N)، که از این تعداد، 242 معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش یاووز و رضایت شغلی ارشادی استفاده شد. روایی هر دو پرسش نامه بر اساس نظر متخصصان تأیید و پایایی آنها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0/826 و 0/816 به دست آمد. داده های به دست آمده، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که به غیر از بعد عدم تأثیرگذاری تکنولوژی در آموزش، ابعاد چهارگانه کاربرد تکنولوژی در آموزش ضمن داشتن رابطه معنادار با رضایت شغلی معلمان، 0/54 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم کاربرد تکنولوژی در آموزش، تصورات در مورد کاربرد تکنولوژی در آموزش، پیش بایست های کاربرد تکنولوژی در آموزش و اثربخشی تجهیزات تکنولوژی در آموزش معنادار محاسبه شد. یافته های این پژوهش ضمن تأکید بر اهمیت رضایت شغلی معلمان در مدارس هوشمند، نقش تعیین کننده کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس را خاطر نشان می کند.
تدوین مدل ساختاری برای هوش معنوی بر اساس ویژگی های شخصیتی و بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی در پیش بینی هوش معنوی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر بود. نمونه ای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش طبقه ای منظم انتخاب و به سه پرسشنامه هوش معنوی کینگ(2007)، مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتNEO-FFIپاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی از طریق نمرات پایین در روان رنجورخویی و نمرات بالا در برون گرایی و وجدانی بودن پیش بینی شد. در این الگو متغیرهای بهزیستی نقش متغیر میانجی را به عهده داشتند و روان رنجورخویی، برون گرایی و وجدانی بودن با میانجی-گری بهزیستی ذهنی توانستند تغییرات هوش معنوی را پیش بینی کنند. در این مدل وزن های رگرسیونی مربوط به اثرات مستقیم معنادار نبودند اما وزن های رگرسیونی مربوط به اثرات غیر مستقیم و کل متغیرها معنادار بودند و متغیرهای پیش بینی کننده الگو 25% از واریانس هوش معنوی را تبیین کردند نتایج پژوهش حاضر نقش ویژگی های شخصیتی را در بهزیستی ذهنی و هوش معنوی مورد تأکید قرار می دهد.
تبیین و تحلیل زمینه های سازواری و همگرایی مؤلفه های تفکر انتقادی با تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های یک تربیت دینی را در تضاد با عقلانی توان دیشه ورزی می بینند، منشأ بسیاری از شبهات و پرسشهایی اند که در این زمینه مطرح شده اند. برهمین اساس امروزه عناوینی چون القای تفکر عقلانی،تفکرانتقادی و خلاقیت از موضوعات مهم تربیتی هستند که نظر پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. درتعلیم و تربیت امروز گرایش به تفکر انتقادی یکی از ملزومات زندگی عقلانی قلمداد شده است. در کشور ما، ضرورت تربیت دینی به منزله وظیفه مهم و اصلی تعلیم و تربیت پذیرفته شده است و باید به گون ه ای اعمال شود که در مقابل چالش های موجود به بهترین شکل، مخاطبان را جذب کند. بنابراین، باید تلاش کرد تا به شیوه های موجود در این فرآیند، کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. اگر تربیت دینی بتواند با روشهای جدید منطبق شود، گامی مؤثر برای جذب افراد به دینداری برداشته است. یک راهکار اساسی در جامعه ما، داشتن تفکر انتقادی در شیوه های تربیت دینی است. این مقاله، با روش تحلیل مفهومی و نیز با استناد به منابع معتبر، تلاش می کند به تطبیق و همگرایی مؤلفه هایی که در تفکر انتقادی و تربیت دینی مؤثرند، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک برخی مؤلفه های تفکر انتقادی و تربیت دینی را به ویژه در بعد شناختی مورد تأکید قرار می دهد و ثابت می کند که این مؤلفه ها با هم تطابق و همخوانی دارند.
مقایسة اثر بخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسة اثربخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان دانشگاه «پیام نور» سمیرم است. آزمودنی های این پژوهش از طریق فراخوان و از میان کسانی که از طرف روان شناس بالینی قبلاً تشخیص افسردگی گرفته بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. ابزار تشخیصی افسردگی آزمون «افسردگی بک» (BDI-II) است و برای سنجش معنویت، از شرح حال دینی و روایی (RSHI) استفاده شده است. آزمودنی هایی که دارای ملاک های مناسب برای گروه های درمان بودند به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. دو گروه درمانی در هشت جلسة شرکت کردند و گروه کنترل (فهرست انتظار) در هیچ گونه گروه درمانی شرکت نکرد. در پایان، مداخلات درمانی هر سه گروه بار دیگر با آزمون ا«فسردگی بک» (BDI-II) ارزیابی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ، معنویت درمانی و طرحواره درمانی به طور معناداری در بهبود افسردگی دانشجویان مؤثر بوده است. در مقایسة دو روش درمانی نیز تفاوت معنا داری به چشم می خورد و معنویت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در بهبود افسردگی نشان می دهد.
مقایسه دو روش آمادگی بدنی بر تحکیم (مبتنی بر ارتقاء) حافظه حرکتی آشکار دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:با توجه به نقش خواب بر بهبود اجرای مهارت های حرکتی، پژوهشگران به دنبال راهکارهای مؤثر جهت اثربخشی بیش تر خواب شبانه هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آمادگی بدنی (گرم کردن اختصاصی و تسهیل عصبی عضلانی) بر تحکیم (مبتنی بر ارتقاء) حافظه حرکتی آشکار دانشجویان بود.
شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های پیام نور استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه انجام شده است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری، شامل مدیران و استادان دانشگاه های پیام نور استان آذربایجان شرقی در حوزه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی می باشد. تعداد افراد جامعه آماری 45 نفر می باشد که به علت کم بودن تعداد، کل جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی پرسش نامه ها با استفاده از نظریات متخصصان این زمینه بررسی و تأیید شد. برای بررسی پایایی پرسش نامه ها ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه اول 0/96 و ضریب همبستگی پیرسون با آزمون مجدد برای پرسش نامه دوم 0/93 برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون tتک نمونه ای و برای تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده است. نتایج آزمون tبرای 18 عامل شناسایی شده، بیانگر این است که همه عوامل بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه تأثیرگذار و کلیدی می باشند و میانگین آنها بیش از حد متوسط می باشد. هم چنین، نتایج تحلیل ISM و قدرت نفوذ- میزان وابستگی بر روی عوامل مؤثر نشان می دهد که عوامل در چهار سطح وابسته، مستقل، پیوندی، نفوذ دسته بندی می شوند و در خوشه های ارتباط و وابسته قرار دارند. عوامل فنی و پشتیبانی، مدیریتی و راهبردی و عوامل آموزشی و محتوا، نسبت به سایر عوامل از تأثیرگذاری بیشتری بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های پیام نور استان آذربایجان شرقی دارند.
آموزش پزشکی مبتنی بر شایستگی و فراتوانایی های پزشکی عمومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
آموزش مبتنی بر شایستگی یک روش جدید آموزشی برای تربیت نسل متفاوتی از پزشکان است. در این رویکرد آموزشی دو مساله مد نظر قرار دارد، تعریف پیامد معتبر و طراحی ابزار سنجش جهت ارزیابی. اولین موضوع مهم تعیین شایستگیهاست. با وجود تشابه زیاد، کشورهای مختلف تلاش کرده اند بر حسب نیازهای جامعه خود و نظام ارائه خدمات سلامت، شایستگیهای مناسب آموزش پزشکی را تعریف کنند. در ایران یک مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 چهارچوب شایستگی ها را طراحی کرد. آموزشی مبتنی بر شایستگی فراتوانایی های خاصی را نیز ضروری می سازد. فراتوانایی ها پزشک را قادر می سازند فراتر از یک درمانگر، قادر به ایفای نقش کلیدی خود در شرایط مختلف باشد. دومین مسئله مهم نحوه سنجش و ارزیابی آموزش مبتنی بر شایستگی است. طراحی ابزار سنجش برای فراتوانایی ها سخت و پیچیده است، با این حال دستیابی به هدف نهایی رویکرد آموزشی شایستگی محور در نظام آموزش پزشکی تنها با طراحی ابزار سنجش استاندارد برآورده خواهد شد.
ارایه مدلی به منظور ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی با تأکید بر نظام آموزش از دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارایه مدلی مناسب جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی در نظام آموزش از دور انجام گرفت. روش پژوهش، کمی و توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای با توزیع نسبتی بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 280 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. پرسش نامه اول برای سنجش مؤلفه های اثرگذار بر روی کیفیت نظام آموزش از دور و پرسش نامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسش نامه ها را صاحب نظران تأیید کردند و برآورد تحلیل عاملی نیز نشان داد که روایی سازه عامل های استخراج شده در هر دو پرسش نامه مطلوب می باشد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 95/0 برآورد گردید. برای تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی (رگرسیون سلسله مراتبی و معادله ساختاری) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در سطح اول از بین عوامل زمینه ای، بیشترین اثر روی سرمایه اجتماعی، مربوط به سواد فرهنگی خانواده (48/0) و در سطح دوم، از بین عوامل سازمانی، بیشترین اثر به ترتیب مربوط به متغیرهای کارکرد آموزشی (58/0) و فضای ارتباطی (52/0) و کمترین میزان، مربوط به متغیر فن آوری الکترونیکی (34/0) است. هم چنین، نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری، مناسب بودن مدل طراحی شده با داده ها را مورد تأیید قرار داد.
بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی خود بخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درمان مشکلات هیجانی دانش آموزان در کشور اسلامی نیاز به یک برنامه مبتنی بر فرهنگ وجود دارد که مفاهیم و رهنمودهای اسلامی و قرآنی را نیز مد نظر قرار داده باشند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه مشاوره گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان بود. بر اساس نتایج تست غربالگری اجرا شده بر دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان، دانش آموزان دارای سطح بالینی افسردگی به مرکز مشاوره دعوت شدند. در یک طرح آزمایشی20 دانش آموز دارای نشانگان افسردگی بالا در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برنامه مشاوره خود بخشودگی گروهی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در 8 جلسه در میان شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد. از سیاهه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نمرات پس آزمون افسردگی شرکت کنندگان در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته بود. می توان بیان داشت که برنامه مشاوره خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در غلبه بر مشکلات هیجانی پسران دوره نوجوانی مؤثر بوده است. این مطالعه نشان داد که می توان از منابع اسلامی و فرهنگی در زمینه گروه درمانی استفاده کرد.
رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با احساس بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:احساس بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی تحصیلی از مهم ترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و تشخیص متغیرهای پیش بینی کننده ی آن بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه کانونی جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با احساس بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده، اعتیاد به اینترنت و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه الگوهای ارتباطی خانواده، اعتیاد به اینترنت و سازگاری تحصیلی بود. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانی نواحی چهارگانه شهر اهواز بود که به کمک روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای، 359 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان ناحیه 1 و 3 شهر اهواز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسش نامه سازگاری (سینها و سینگ)، پرسش نامه اعتیاد به اینترنت یانگ و مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین جهت گیری گفت وشنود، جهت گیری همنوایی، اعتیاد به اینترنت و سازگاری تحصیلی، شامل سازگاری آموزشی، عاطفی و اجتماعی رابطه معنادار برقرار است (0/01≥ P). در حالی که بین سازگاری آموزشی و اجتماعی با جهت گیری همنوایی، رابطه معناداری یافت نشد (0/05≥ P). از طرفی دیگر، جهت گیری گفت وشنود و اعتیاد به اینترنت قادر به پیش بینی سازگاری دانش آموزان بودند. بنابراین، ضروری است، در فرآیند سازگاری دانش آموزان به نقش الگوهای ارتباطی خانواده و اعتیاد به اینترنت توجه نمود.
رابطه برداشت از مفهوم یادگیری با راهبردهای یادگیری در یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری با راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بود. به عبارتی، سهم هر یک از مؤلفه های برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در پیش بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی، در دو گروه یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی مشخص شد و دو گروه مورد مقایسه قرار گرفتند. در این پژوهش، از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کارمندان مراکز فنی و حرفه ای بود که آموزش مهارت ICDL را دریافت نموده اند. حجم جامعه آماری بالغ بر 18000 نفر می باشد که به دلیل حجم بالای جامعه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به وسیله جدول کرجسی و مورگان، 376 نفر از یادگیرندگان مهارت ICDL که کارمندان مراکز فنی و حرفه ای با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس بودند، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، دو پرسش نامه راهبردهای یادگیری کرمی و برداشت از مفهوم یادگیری بود که پس از تأیید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری رگرسیون چندگانه، آزمون tبرای نمونه های مستقلو ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های به دست آمده از پژوهش، حاکی از ارتباط معنادار بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در محیط های یادگیری مجازی و واقعی با راهبردهای شناختی، فراشناختی بود. مؤلفه هایی که بیشترین توان پیش بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی را داشتند، برداشت یادگیرندگان به عنوان وظیفه، به خاطر آوردن و درک اطلاعات، و تغییر شخصی بودند.هم چنین، کسانی که در محیط های مجازی آموزش دیده بودند، به میزان بیشتری از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده می کردند.
تاثیر آموزش گروهی به روش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش خشم دانشجویان زن رشته ی روان شناسی دانشگاه آزاد شهرستان بهبهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش تاثیر آموزش گروهی به شیوه شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش خشم دانشجویان زن رشته روان شناسی دانشگاه آزاد شهرستان بهبهان مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن رشته روان شناسی دانشگاه آزاد شهرستان بهبهان در سال 1394 بودند. 30 نفر از این دانشجویان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمون و شاهد گمارده شدند. ابزار مورد اندازه گیری در این پژوهش پرسش نامه ی خشم اسپیلبرگر است. ابتدا روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید. سپس آموزش گروهی به روش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمون در ۸ جلسه اعمال گردید و پس از اتمام آن از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار از روش های آمار استنباطی همانند کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش گروهی به شیوه شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش معنی دار خشم در دانشجویان زن رشته روان شناسی گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد شد. نتیجه گیری: بنا بر نتایج، به نظر می رسد که آموزش گروهی به شیوه شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش خشم می گردد.
بررسی تاثیر رسانه های نوپدید (اینترنت، ماهواره و تلفن همراه) بر خیانت عاطفی زوجین و عوامل موثر برآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خیانت، مسئله ای تکان دهنده برای زوج ها و خانواده ها و پدیده ای رایج برای درمانگران ازدواج و خانواده است هر چند ارتباط با شخصی غیر از شریک خود، ممکن است به صورت جسمانی یا عاطفی باشد اما نتیجه نهایی این است که زمان صرف شده بین یکی از زوجین با فردی خارج از رابطه ی زناشویی برای زوج ها مسئله ای جدی خواهد بود. روش کار: در این مطالعه توصیفی پیمایشی، 120 نفر از افراد متاهل مناطق شهرستان تربت حیدریه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و پرسش نامه استاندارد احساس مثبت به همسر استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق حاکی از این امر بود که بین تحصیلات، آشنایی قبل از ازدواج و علاقه به همسر قبل از ازدواج با خیانت عاطفی، رابطه ی منفی و معنی داری می باشد. استفاده از رسانه های نوپدید مانند ماهواره بر کاهش میل جنسی و هم چنین رضایت زناشویی تاثیر بسیار زیادی دارد. لذا در خانواده هایی که از ماهواره، استفاده بیشتری دارند متاسفانه رابطه عاطفی، بسیار ضعیف می باشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از رسانه های نوپدید بر میل جنسی، رضایت زناشویی و رابطه عاطفی بین زوجین، تاثیر منفی داشته باشد.
پیش بینی استرس ادراک شده مادران دارای فرزند عقب مانده ی ذهنی بر پایه جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش رابطه بین استرس ادراک شده مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی مورد ررسی قرار گرفت. روش کار: روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی شهر شهرکرد بودند. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه 150 نفربرآورد گردید. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و جهت گیری مذهبی آلپورت استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی ساده و چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر مبین این است که بین شاخص جهت گیری مذهبی و استرس ادراک شده همبستگی معنی داری وجود دارد. در این پژوهش بین استرس ادراک شده و جهت گیری مذهبی بیرونی همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده ولی بین استرس ادراک شده و جهت گیری مذهبی درونی همبستگی معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد توجه به سلامت مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی در جهت بهبود وضعیت زندگی و پذیرش این کودکان ضروری است. شناسایی عوامل ایجاد استرس در این والدین و حمایت اجتماعی و درمانی و ارائه خدمات به این خانواده ها و برنامه ریزی دقیق و ارایه راهکارهای درمانی ویژه و آگاهی بخشی به خانواده ها می تواند از بروز عقب ماندگی ذهنی فرزندان تاحدود زیادی بکاهد وبر سلامت روان ماداران دارای فرزند عقب مانده ذهنی اثر بگذارد.
پیش بینی خودتعیین گری مذهبی توسط سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودتعیین گری مذهبی توسط سبک های دلبستگی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر و پسرپایه پیش دانشگاهی(18 تا 21 سال) شهرستان زاهدان در سال تحصیلی90-1389 بود. نمونه ی پژوهش شامل 346 که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نظر پژوهش از پرسش نامه خودتعیین گری مذهبی ریان و همکاران و مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی کولینز و رید استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد سبک دلبستگی ایمن با خود تعیین گری مذهبی خودپذیر همبستگی مثبت دارد، سبک دلبستگی اضطرابی با خود تعیین گری مذهبی خودپذیر همبستگی معکوس دارد و سبک دلبستگی اجتنابی همبستگی مثبت با خود تعیین گری درون فکنی شده نشان می دهد. براساس رگرسیون گام به گام، سبک دلبستگی اجتنابی به میزان 012/0 واریانس سبک خودتعیین گری مذهبی درون فکنی شده راتبیین می کند و سبک دلبستگی اضطرابی به میزان 037/0 واریانس سبک خود تعیین گری مذهبی خودپذیر را تبیین می کند. بنابر این، هر چه انگیز های مذهبی درونی تر می شود تضاد سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با آن بیشتر می گردد.
رابطه ی دلبستگی به خدا با تاب آوری و سلامت روان والدین کودکانِ با نیازهای ویژه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
آگاه شدن از هرگونه مشکل، تاخیر رشدی یا متفاوت بودن کودک بر روی سلامت روان والدین تأثیر منفی قابل ملاحظه یی چون استرس و اضطراب می گذارد، از این رو هدف مطالعه ی حاضر بررسی رابطه دلبستگی به خدا با تاب آوری و سلامت روان والدین کودکان با نیازهای ویژه بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع همبستگی توصیفی است. جامعه متشکل از والدین دارای کودک با نیازهای ویژه در شهر تهران در سال 94 می باشد. 200 والد دارای کودک با نیازهای ویژه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه ی دلبستگی به خدا(بک و مک دونالد، 2004)، مقیاس تاب آوری، پرسش نامه ی سلامت عمومی گلدنبرگ(GHQ) می باشد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین پناهگاه امن(163/0=r)، پایگاه امن(163/0=r) و ادراک مثبت از خدا(277/0=r) با تاب آوری و پناهگاه امن(192/0-=r)، پایگاه امن(171/0- =r) و ادراک مثبت از خود(205/0- =r) با سلامت عمومی همبستگی معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد ضریب پیش بینی ادراک از خدا و پناهگاه امن برای تاب آوری به ترتیب 096/0 و 135/0 بود. همچنین ادراک از خود و پناهگاه امن به ترتیب 6/5 درصد و 5/8 درصد از واریانس متغیر سلامت عمومی را تبیین کرد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اهمیت متغیر دلبستگی به خدا را در پیش بینی تاب آوری و سلامت روان در والدین دارای کودک با نیازهای ویژه آشکار ساخت.
نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی، به عنوان یک ویژگی شخصیتی چندبعدی، با نشانه های اضطراب رابطه دارد. عوامل زیادی وجود دارند که می توانند رابطه بین کمال گرایی و نشانه های اضطراب را تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب انجام شد. دویست و شصت و هشت دانشجوی دانشگاه تهران (144 دختر، 124 پسر) از رشته های مختلف تحصیلی در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس چند بعدی کمال گرایی تهران (TMPS)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) و مقیاس استحکام من (ESS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی خود محور با نشانه های اضطراب رابطه منفی و کمال گرایی دیگرمحور و جامعه محور با نشانه های اضطراب رابطه مثبت داشت در حالی که استحکام من با نشانه های اضطراب رابطه منفی داشت. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب نقش واسطه ای ایفا می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب رابطه خطی و یک بعدی نیست و استحکام من می تواند در رابطه بین آن ها نقش واسطه ای ایفا کند.