فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین رویکردهای موجود درباره مفهوم تربیت معنوی کودکان و نقد آنها با تأکید بر آموزه های اسلامی است.در بخش نخست، تاریخچه تربیت معنوی کودکان به اختصار ارائه می شود؛سپس با طرح سه جهان بینی عمده درباره نوع رابطه میان دین و معنویت، به تبیین تربیت معنوی کودکان با تأکید بر آراء اندیشمندان مذکور پرداخته می شود. جهان بینی های مذکور عبارت اند از: جهان بینی دینی، جهان بینی فارغ از دین و جهان بینی غیردینی (سکولار). با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت در جهان بینی دینی، معنویت بر ارتباط شخصی با حقیقت و تبعیت از آن و تربیت معنوی کودکان، بر هدایت دانش آموز به سوی کسب دانش شخصی، پویا، آمیخته با عشق و خلاقیت تأکید می کند؛ در رویکرد فارغ از دین، معنویت یک سازه رشد شخصی و ناظر به نوعی سبک تفکر و مفروضاتی است که افراد برای توجیه رفتارشان دارند و تربیت معنوی کودکان، پرورش رویکردی شناختی نسبت به معانی فرهنگی را در کانون توجه قرار می دهد.در جهان بینی غیردینی، معنویت ناظر به درک احساسات زیباشناختی و ساخت معنا در ارتباط کودک با خود و محیط و تربیت معنوی نیز به فرآیند پرورش هویت از طریق معناسازی و روایت سازی کودک است.در بخش دوم مقاله، جهان بینی های فوق با تأکید بر آموزه های اسلامی نقد می شوند. برخی از مهم ترین نقدهای وارد بر این جهان بینی ها عبارت اند از: وجود ابهام در حقیقت، خطر پیروی از افراد به جای حقیقت، محدود ساختن تربیت معنوی به پرورش یک بعد و تغافل از سایر ابعاد، سطحی نگری درباره دین و... در پایان نیز کلیاتی درباره الگوی پیشنهادی خود با عنوان الگوی اسلامی تربیت معنوی کودکان مطرح می شود. روش انجام این تحقیق،سنتزپژوهی و کاوشگری فلسفی انتقادی است.
مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه-گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
مفهوم شناسی تطبیقی عزت نفس در قرآن و روانشناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بینش قرآن، هدف از آفرینش انسان دست یابی به کمال دانسته شده و آن در گرو کسب عزّت نفس است. از مفهوم عزّت نفس به معنای ارزیابی و ارزشیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندیِ خویش و کارایی مفید برای خود و جامعه یاد شده است. روان شناسان در تبیین مفهوم عزّت نفس، با توجه به ارزشمندی وجود انسان هرآنچه موجب ارزش و پیشرفت و موفقیت او باشد را به عنوان ابزار و عامل ارتقاء عزت نفس بیان کرده اند و در این راستا بیشتر به نقش عوامل محیطی و مادی اشاره نموده اند اما از منظر قرآن عزّت واقعی در ارتباط با خداوند معنا پیدا می کند « والعِزَّهُ للهِ جَمیعاً» و انسان، با ایمان و عمل صالح در سایه تقوای الهی به این مهم دست می یابد. با چنین نگرشی تأیید الهی میزان کرامت و عزت واقعی انسان است و شرایط تأثیرگذار محیطی و مادی تنها ابزار و وسایل مقدماتی برای نیل به این اوصاف است. پژوهش حاضر برآن است تا ضمن واکاوی و تبیین مفهوم عزت نفس از منظر قرآن و روانشناسی، به روش توصیفی و تحلیلی مؤلفه ها، ابعاد و جلوه های عزت نفس را مبتنی بر آموزه های وحیانی ارئه دهد.
آموزش پزشکی مبتنی بر شایستگی و فراتوانایی های پزشکی عمومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
آموزش مبتنی بر شایستگی یک روش جدید آموزشی برای تربیت نسل متفاوتی از پزشکان است. در این رویکرد آموزشی دو مساله مد نظر قرار دارد، تعریف پیامد معتبر و طراحی ابزار سنجش جهت ارزیابی. اولین موضوع مهم تعیین شایستگیهاست. با وجود تشابه زیاد، کشورهای مختلف تلاش کرده اند بر حسب نیازهای جامعه خود و نظام ارائه خدمات سلامت، شایستگیهای مناسب آموزش پزشکی را تعریف کنند. در ایران یک مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 چهارچوب شایستگی ها را طراحی کرد. آموزشی مبتنی بر شایستگی فراتوانایی های خاصی را نیز ضروری می سازد. فراتوانایی ها پزشک را قادر می سازند فراتر از یک درمانگر، قادر به ایفای نقش کلیدی خود در شرایط مختلف باشد. دومین مسئله مهم نحوه سنجش و ارزیابی آموزش مبتنی بر شایستگی است. طراحی ابزار سنجش برای فراتوانایی ها سخت و پیچیده است، با این حال دستیابی به هدف نهایی رویکرد آموزشی شایستگی محور در نظام آموزش پزشکی تنها با طراحی ابزار سنجش استاندارد برآورده خواهد شد.
بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور و لزوم شناخت وضعیت روانی آن ها به منظور انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مشگین شهر در سال 1393 بود. تعداد 80 زن نابارور و 80 زن بارور به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: بین زنان بارور و نابارور در متغیرهای تاب آوری (001/0P<، 47/10=F)، باورهای فراهیجانی (031/0P<، 75/4=F) و بهزیستی روان شناختی (001/0P<، 31/12=F) تفاوت معنی داری وجود دارد و در تمام این متغیرها نمرات زنان نابارور، کمتر از نمرات زنان بارور است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر که از سطوح پایین تر تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور نسبت به زنان بارور حکایت دارد، ضرورت توجه به سلامت روان زنان نابارور و انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها بیش از پیش آشکار می شود.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان و تاب آوری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه بازآموزی اِسنادی بر راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان و تاب آوری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و مرحله ی پی گیری، 41 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به پرسشنامة نظم بخشی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپیناون و مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 7 جلسه دو ساعته، آموزش برنامه بازآموزی اِسنادی به شیوه گروهی را دریافت نمود. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت برنامه بازآموزی اِسنادی در افزایش راهبردهای انطباقی نظم بخشی شناختی هیجان (شامل پذیرش، بازارزیابی مثبت، بازتمرکز مثبت، بازتمرکز بر برنامه ریزی و دیدگاه گیری) مؤثر بود؛ همچنین بازآموزی مزبور در کاهش راهبردهای غیرانطباقی نظم بخشی شناختی هیجان (شامل خودسرزنش گری، نشخوارگری ذهنی، فاجعه سازی و دگرسرزنشگری) موثر بود. همچنین نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که درکوتاه مدت و بلندمدت برنامة آموزشی در افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانشجویان نیز موثر بود. به طور کلی، نتایج مطالعه نشان داد که برنامة بازآموزی اسنادی در کمک به دانشجویان برای شناسایی توانمندی فردی (احساس فردی، نگرش ها و باورها)، شناسایی و استفادة بهینه از منابع بیرونی (بسط احساس ایمنی و احساس حفاظت شدگی) و غنی سازی مهارت های بین فردی و توانش حل مساله (مقاومت، شوخ طبعی و تعامل) برای افزایش تاب آوری تحصیلی آنان موثر واقع شده است.
عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رعایت حجاب کامل توسط دانشجویان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
14-24
حوزههای تخصصی:
رعایت حجاب، یک ارزش اسلامی و تکلیف الهی مورد تأکید است و در محیط دانشگاه ضرورت آن بیش از پیش احساس می شود. بد حجابی، پدیده یی اجتماعی است که برای پی بردن به عوامل آن، باید جوانب اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، تبیین عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رعایت حجاب کامل برای دانشجویان بوده است. مواد و روش ها: این مطالعه، بخشی از مطالعه یی است که به روش گراندد تئوری انجام شده. داده ها با مصاحبه ی نیمه ساختار یافته از 12 دانشجوی ترک حجاب کرده، 11 نفر دانشجوی با حجاب، سه استاد مشاور، دو معاون فرهنگی و سه نفر از اعضای خانواده ی دانشجویان ترک حجاب کرده، جمع آوری شد. مشارکت کنندگان با نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مقایسه ی مداوم کوربین و اشتراوس(2008) انجام شد. یافته ها: تقیّد به معنویات، که عاملی تسهیل کننده در رعایت حجاب دانشجویان است، با اخلاق مداری، دین مداری و خوف و رجا، انتزاع شد؛ و تردید در باورها، که عاملی بازدارنده در رعایت حجاب کامل دانشجویان شناخته شد، با سه زیرطبقه ی فطرت گریزی، باورهای دینی سطحی و شناخت دینی ناکافی، انتزاع شد. نتیجه گیری: رعایت حجاب کامل، با تقیّد به معنویات تقویت می شود؛ و تردید در باورها، حجاب را تضعیف می کند؛ بنابراین به منظور ترویج و توسعه ی حجاب لازم است به شرایط زمینه یی و علّی رویارویی با حجاب توجه کرد و برای تقویت باورها و ارزش ها، اقدام های لازم به عمل آورد.
روایی سنجی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش روایی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 71 نفر از کاندیدهای سمت سرپرستی شرکت فولاد آلیاژی ایران بودند. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج بررسی روایی ملاکی نشان داد ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چند وجهی شایستگی ها به طور مثبت و معنی داری در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی مؤثر بودند. روایی افزایشی مبتنی بر شواهد نشان داد ارزیابی چند وجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی عملکرد، 3/26 درصد در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی موفق تر بوده است. همچنین، بررسی شایستگی های یکسان در ارزیابی چند وجهی و مرکز ارزیابی، روایی همگرای 4 شایستگی را تأیید و 2 شایستگی را رد کرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به منظور ارزیابی عملکرد کارکنان، ارزیابی چندوجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی از روایی بالاتری برخوردار است.
تدوین مدل علّی بهزیستی ذهنی بر پایه جهت گیری دینی با واسطه گری امیدواری، اضطراب مرگ و معنای زندگی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
32 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش های پیشین گویای رابطه مثبت دین، معنویت، و دینداری با بهزیستی و سلامت روانی است. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی رابطه دین با بهزیستی ذهنی می پردازد. این پژوهش به برازش یک مدل علّی بهزیستی ذهنی بر اساس دین می پردازد که در آن، دین از طریق امید، هدف در زندگی، و اضطراب مرگ بر شاخص های بهزیستی ذهنی اثر غیرمستقیم دارد. ۴۷۲ دانشجو به این پرسشنامه ها پاسخ دادند: «مقیاس شادی فاعلی»، «مقیاس رضایت از زندگی»، «مقیاس حرمت خود روزنبرگ»، «مقیاس تجدید نظر شده جهت گیری دینی»، «آزمون هدف در زندگی»،« مقیاس امیدواری»، و «مقیاس اضطراب مرگ تمپلر». یافته ها نشان داد شاخص های دینداری با شادی، رضایت از زندگی، حرمت خود، امیدواری، و هدف در زندگی رابطه مثبت دارند. رابطه دینداری برونی فردی با اضطراب مرگ مثبت بود. نتایج تحلیل مسیر، برازش مدل پیشنهادی را تائید کرد. به طور خاص، نقش های واسطه ای دو متغیر امید، و هدف در زندگی در رابطه دین با بهزیستی ذهنی تائید شدند. تلویحات نظری یافته های پژوهش به بحث گذاشته شد.
مقایسه هوش معنوی و هوش هیجانی در دختران مقطع دبیرستان حافظ قرآن، مبتدی و غیرحافظ در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۵
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
144 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش مقایسه هوش معنوی و هوش هیجانی در دختران مقطع دبیرستان حافظ قرآن، مبتدی و غیرحافظ در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۵ بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده، روش علّی مقایسه ای محسوب می شود. جامعه پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر اصفهان به تعداد ۳۳۹۲۸ نفر بود که ۸۰۰ نفر از آنان حافظ قرآن بودند. نمونه شامل ۹۰ نفر (۳۰ حافظ و ۳۰ غیرحافظ و ۳۰ مبتدی) و به صورت تصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه هوش معنوی بدیع و همکاران و پرسش نامه هوش هیجانی بار آن بود. نتایج نشان داد در تفکر کلی و بعد انتقادی بین گروه حافظ و مبتدی با غیرحافظ تفاوت معناداری وجود دارد (در گروه حافظ و مبتدی بالاتر از گروه غیرحافظ است). در متغیر استقلال، شادکامی، واقعیت سنجی، روابط بین فردی، مسئولیت اجتماعی و هوش هیجانی بین گروه حافظ و سایر گروه ها تفاوت وجود دارد و عملکرد بالاتر گروه حافظان مشاهده شد.
بررسی تحلیلی تاب آوری روانی ملی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
45 - 60
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیق حاضر بر آن است تا با درنظرگرفتن خطرات و تهدیدات مربوط به عناصر و ابعاد مختلف جنگ نرم، به بررسی و تحلیل مفهومی روان شناختی با عنوان تاب آوری روانی ملی بپردازد. روش: در تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی تحلیلی تعریف و ابعاد تعیین کننده تاب آوری روانی ملی پرداخته شده است. لذا با نمونه گیری از بین متون و تحقیق های انجام شده در حوزه روان شناسی اجتماعی که به موضوعات سیاسی و تاب آوری روانی ملی پرداخته اند و بهره گیری از 5 کدگذار صاحب نظر در حوزه های دفاعی و نظامی و روان شناختی به این موضوع پرداخته است. نتایج: نتایج حاصل، بیانگر تعریفی است برای سازه تاب آوری روانی ملی، به این ترتیب: «تاب آوری روانی ملی، موضع و زمانی است که فرد در معرض یک مسئله یا مشکل که در قالب صورت های مختلف جنگ نرم مطرح است، قرار گیرد، بتواند در سه سطح شناختی، عاطفی و رفتاری، بلافاصله یا بعد از گذشت مدت زمانی، به سطح قبلی یا بالاتر از آن برسد و عملکرد مستقیم، غیرمستقیم، سلامت روان و جسمانی او تحت تأثیر قرار نگیرد». بحث: تاب آوری روانی ملی سازه ای است در حوزه روانشناسی اجتماعی که می کوشد عملکرد فرد را در مواجهه با ابعاد مختلف جنگ نرم مصون ساخته و او را در مواقع لزوم که هدف تغییر باورها، فرهنگ و اعتقادات سیاسی و فرهنگی و رفتاری است، مقاوم سازد تا بتواند عملکرد مثبت و مقاوم داشته و در کارکردهای روانی و اجتماعی مورد تزلزل قرار نگیرد.
مقایسه میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری دربرابر حملات شیمیایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهدف: استفاده از شبیه سازی یکی از روش های جدیدآموزش در علوم پزشکی است ولی تاکنون مطالعه ای در مورد بکارگیری این روش و رضایتمندی فراگیران آن در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی در ایران و جهان گزارش نشده است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی می باشد.
روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. نمونه های پژوهش 78 نفر از دانشجویان پرستاری بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. سپس با روش تصادفی ساده به دو گروه نمایش (کنترل) در کلاس درس و شبیه سازی (آزمون) تقسیم شدند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پژوهشگر ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار نسخه SPSS v20 و با استفاده از آزمون آماری t-test و در سطح معناداری P کمتر از 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جهت تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دارآماری بین میانگین نمرات رضایت دانشجویان از آزمون T مستقل استفاده گردید. میزان رضایت دانشجویان از دو روش آموزشی نمایش و شبیه سازی، با اختلاف آماری معنی داری همراه نبود. (0/58=P)
نتیجه گیری: اگر چه نمرات رضایتمندی روش آموزش نمایش و روش شبیه سازی تفاوتی با هم نداشتند؛ ولی پژوهشگر، استفاده از روش شبیه سازی در آموزش پرستاران نظامی در امر ماسک گذاری را پیشنهاد می کند و معتقد است که به کارگیری این گونه روش ها منجر به ارتقای کیفیت آموزش پرستاران نظامی و بحران می گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی آموزش مجازی دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی آموزش مجازی دانشگاه اصفهان می باشد. این پژوهش، از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مجازی دانشگاه اصفهان، در سه رشته تحصیلی کتابداری، مدیریت اجرایی و مدیریت ارشد کسب و کار (MBA)، در سال تحصیلی 94-1393 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 188 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و نظر استادان، مؤلفه های برندسازی در دانشگاه استخراج و برای تنظیم پرسش نامه استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. پس از شناسایی مؤلفه ها و دسته بندی آنها تحت چهار مؤلفه اصلی انسان، راهبرد، زیرساخت و فرآیند به بررسی و اولویت بندی هر کدام از گویه ها در هر مؤلفه پرداخته شد. یافته ها نشان داد که در مؤلفه راهبرد میزان شهریه دریافتی، در مؤلفه زیرساخت گویه سهولت دسترسی به پرتال دانشگاه، در مؤلفه انسان گویه به کارگیری نیروهای با مهارت و تخصص ویژه در دانشگاه و نهایتاً در مؤلفه فرآیند گویه کمک های مالی به دانشجویان دارای بیشترین اهمیت در جذب دانشجویان مجازی در دانشگاه اصفهان بودند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی و امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به لزوم درمان های مناسب روان شناختی در بیماری های مزمن نظیر هپاتیت ب، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی، امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت نوع ب، انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل بیماران 40-25 ساله ی مبتلا به هپاتیت نوع ب در سطح شهر مشهد در سال 1391 می باشند که دارای همبودی اختلال افسردگی (بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و پرسش نامه ی افسردگی بک) و میزان پایین امید به زندگی (طبق آزمون امیدواری اشنایدر) بوده اند. تعداد 28 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 14 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون به مدت 3 ماه، هر هفته تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره، مجددا آزمون های مذکور به عنوان پس آزمون در تمام افراد اجرا گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 19 استفاده گردید.
یافته ها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که اثر گروه درمانی شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی بیماران هپاتیت نوع ب، معنی دار بوده است (01/0>P). هر چند این درمان بر افسردگی بیماران اثربخش بوده اما از نظر آماری معنی دار گزارش نگردید (18/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی شناختی رفتاری به عنوان یک رویکرد درمانی می تواند در بهبود افسردگی و به خصوص افزایش امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب موثر باشد.
مقایسه ی روابط ابژه و ادراک از رابطه با پدر در افراد متقاضی و غیرمتقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش معنویت درمانی مبتنی بر مثبت نگری بر میزان امید به زندگی و رضایت از زندگی افراد نوجوان
روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد ۶۰ نفر از آنها انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، (هر گروه ۳۰ نفر) گمارده شدند. آزمودنی-ها به پرسشنامه های امید اسنایدر و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کووراریانس تک متغیره نشان داد که آموزش معنویت درمانی بر افزایش امید به زندگی افراد گروه آزمایش تأثیر معناداری داشت (P
تأثیر آموزش تاب آوری بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان، انجام گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیة دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر همدان سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند؛ چهل نفر از دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی (با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه بیست نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش تاب آوری در طی ده جلسة شصت دقیقه ای به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار به کار برده شده در پژوهش، پرسش نامه فرسودگی تحصیلی بود. یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد؛ روش آموزش تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری بر کاهش خستگی تحصیلی، بی علاقگی تحصیلی و ناکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است. یافتة دیگر پژوهش حاضر این بود که از بین مؤلفه های فرسودگی تحصیلی آموزش، تاب آوری بیشترین تأثیر را در کاهش خرده مقیاس خستگی تحصیلی داشته است.
رابطه هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی در فرماندهان و مدیران یک واحد نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
79 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل رابطه بین هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی فرماندهان و مدیران در یک واحد نظامی است. به این منظور پس از مطالعه و بررسی تحقیقات پیشین و مبانی نظری، تاثیر هر یک از ابعاد هوش عاطفی بر سبک رهبری مشارکتی سنجیده شده است. روش: از نظر ماهیت و روش این تحقیق یک تحقیق توصیفی (همبستگی) به شمار می آید. جامعه آماری این تحقیق را مدیران و فرماندهان یک دانشگاه افسری با تعداد 258 نفر تشکیل داده اند که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برابر 155 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چند متغیره و همبستگی استفاده شده است. نتایج: یافته ها نشان داد بین هوش عاطفی و سبک مشارکتی (با ضریب همبستگی 0/784 و سطح معناداری کمتر از 0/001) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین با توجه به ضریب همبستگی 0/82و ضریب تبیین 0/68؛ متغیرهای مدیریت روابط، خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی بر روی هم قادر به تبیین 68 درصد از تغییرات سبک رهبری مشارکتی در فرماندهان هستند. بحث: هر چه میزان هوش عاطفی افراد بیشتر باشد، تمایل آنها نسبت به انتخاب سبک مشارکتی نیز افزایش می یابد. از بین ابعاد هوش عاطفی (مدیریت روابط، خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی) بعدهای خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی بر سبک رهبری مشارکتی فرماندهان موثر بوده است.
اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر در نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر در کاهش نشانگان افت روحیه بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان بود.
روش: در قالب یک طرح پژوهشی از نوع مطالعات تک آزمودنی و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، سه نفر از زنان مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان که برای مشاوره و درمان پزشکی به مرکز شهید سبزه پرور کرج مراجعه و واجد ملاک های ورود و خروج بودند انتخاب و هر یک در 10 جلسه 90دقیقه ای شناخت درمانی هستی نگر شرکت کردند. متغیر وابسته نیز طی 7 بار (2 بار خط پایه، 3 بار مداخله، 2 بار پیگیری) به وسیله ی ابزار نشانگان افت روحیه کیسان (2004) مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چشمی و شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن و بازبینی فراز و فرود نمودارها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از کاهش قابل توجه نشانگان افت روحیه نسبت به خط پایه بوده و بیش ترین میزان کاهش در جلسه پایان درمان مشاهده شد. نمرات مربوط به دو سنجش پیگیری نسبت به نتایج جلسه آخر درمان افزایش داشته، اما نسبت به خط پایه همچنان کاهش چشمگیر نشان می دهد.
نتیجه گیری: شناخت درمانی هستی نگر باعث کاهش نشانگان افت روحیه بیماران مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان گردید، در نتیجه استفاده از این روش مداخله می تواند در کاهش برخی آلام روان شناختی این گروه از بیماران موثر باشد.
بررسی رابطه سلامت روان و سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی- شهر گرگان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی که به معنای برخورداری افراد از منابع و حمایت ها در روابط و پیوندهای اجتماعی است، اهمیت ویژه ای دارد و یک اصل محوری محسوب می شود. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت روان در بین شهروندان گرگان مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی با به کارگیری پرسش نامه محقق ساخته می باشد. به منظور نشان دادن روابط بین متغیرها از آزمون های آماری و نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: اکثریت نمونه ها متاهل (68 درصد) و میزان تحصیلات 5/27 درصد لیسانس و بالاتر بوده است. همچنین میانگین های ابعاد سرمایه اجتماعی نشان داد که بعد اعتماد اجتماعی با میانگینی بالاتر از میانگین فرضی در رتبه اول و دو مولفه تعاملات اجتماعی و مشارکت اجتماعی با کسب میانگینی کمتر از حد انتظار در مراتب بعدی اهمیت قرار می گیرند. در نهایت با توجه به مقدار F و آزمون رگرسیون مشخص شد که مقدار F برابر با 178/0 بوده و در سطح 95 درصد معنی دار است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، بر سلامت روان افراد، موثر است.