فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
31-42
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از منابع اصلی تنش و اضطراب خانواده ها، بحران ناشی از بیماری و بستری شدن کودکان است. امروزه توجه به نیازهای عاطفی و معنوی خانواده در فرایند مراقبت، یکی از اولویت های اساسی بهسازی شرایط مراقبت از کودک در بیمارستان شناخته شده است. شناخت باورها و رفتارهای مذهبی مادران طی بیماری و بستری شدن کودک می تواند زمینه ی تأمین نیازهای معنوی خانواده و والدین را فراهم سازد. ازاین رو، این پژوهش با هدف تبیین رفتارهای مذهبی مادران، حین بستری کودکشان در بیمارستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کیفی؛ و محیط اجرای آن مرکز آموزشی - درمانی کودکان (سانترال) دانشگاه علوم پزشکی گلستان است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار جمع آوری شد و نمونه گیری پژوهش نیز مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع بود. 19 مادر دارای یک کودک بستری در بخش های اطفال، وارد پژوهش شدند. ملاک اتمام نمونه گیری نیز اشباع داده ها بود. علاوه براین، مصاحبه ها ضبط و سپس دست نویس؛ و مطابق رویکرد تحلیل محتوای کیفی مرسوم تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها به شکل گیری دو مضمون اصلی «بهبودی - حفظ سلامتی» و «پذیرش - سازگاری»؛ و مضامین فرعی «دستیابی به آرامش، امیدواری و تحمل روحی» منجر شد. قرآن خواندن، ذکر گفتن، دعا و نذر کردن از رفتارهای اعتقادی مادران بوده که در مصاحبه ها بارها به آنها اشاره شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که اعتقادات و رفتارهای مذهبی می تواند عاملی مؤثر برای ارتقای سلامت روانی مادران دارای کودک بستری در بیمارستان باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله، تصمیم گیری، تفکر خلاق) بر عزت نفس فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
47 - 53
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، مهارت های زندگی و آموزش آن توانسته است اهمیت خود را میان اقشار مختلف پیدا کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 15 نفر به عنوان گروه کنترل و 15 نفر به عنوان گروه آزمایش از فرزندان دختر شاهد و ایثارگر شهر تهران است که در جلسات آموزش مهارت های زندگی شرکت داشته اند. مداخلات به شکل 8 جلسه آموزش گروهی و هر جلسه به مدت 90 دقیقه اجرا شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه عزت نفس آیزینگ است. نتایج: تحقیق نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس تأثیر مثبت داشته و معناداری آن برای مقایسه عزت نفس گروه آزمایش و کنترل برابر با 006. بوده است. بحث: به نظر می رسد آموزش مهارت های حل مسئله، تصمیم گیری و تفکر خلاق تأثیر بسزایی در عزت نفس فرزندان شاهد و ایثارگر دارد و افراد را در ارتباط با حل مشکلات احتمالی که در زندگی پیشرو دارد یاری می رساند.
تدوین و اعتباریابی الگوی بومی منزلت معلمان در نظام آموزش و پرورش ایران - رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه و تدوین الگوی بومی منزلت معلمان در نظام آموزش و پرورش کشور بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در مرحله کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل معلمان با تجربه آموزش و پرورش بودند. رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری صاحب نظران کلیدی بود. گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختمند بود و تحلیل مضمون در این بخش، دو مضمون فراگیر منزلت درونی و بیرونی، چهار مضمون سازمان دهنده باور و اندیشه معلم در مورد منزلت معلمی و باور و اندیشه وی در مورد رفتار و عملکرد جامعه(درونی) و باور و اندیشه جامعه نسبت به منزلت معلمی و رفتار و عملکرد جامعه نسبت به معلم(بیرونی) و شصت و نه مضمون پایه را درباره منزلت معلمان کشف نمود. در بخش کمی روش تحقیق توصیفی - پیمایشی بود و جامعه آماری شامل معلمان نواحی چهارگانه شهر شیراز بودند که برای اعتباریابی الگو، با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش صاحب نظران کلیدی، 55 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. تحلیل بخش کمی با تحلیل عامل تاییدی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل عامل مرتبه اول و دوم نشان داد که الگوی بومی منزلت معلم دارای روایی سازه است.
هشیار و ناهشیار در روان تحلیل گری و مقایسه آن با اندیشه های علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مفاهیم هشیار، پیش هشیار و ناهشیار از نگاه روان تحلیل گران و مقایسه آن با اندیشه های علامه طباطبائی است. بدین منظور به منابع معتبر در زمینه رویکرد روان تحلیل گری و آثار علامه طباطبائی مراجعه گردید. سپس، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی و با یکدیگر مقایسه گردید. یافته های پژوهش، نشان می دهد که از نظر روان تحلیل گران، روان دارای سه سطح ناهشیار، پیش هشیار و هشیار است و بسیاری از فرایندهای روان شناختی به صورت ناهشیار اتفاق می افتد. همچنین، هشیاری از نظر علامه به معنی علم به علم، پیش هشیاری به معنی نسیان و ناهشیاری به فرایندهایی اشاره دارد که موجب حصول علم به علم، در قلمرو آگاهی حضوری یا حصولی دشوار می شود. از نظر علامه، شماری از ادراکات و افعال انسان، بدون علم به علم، صورت می پذیرد که به یک معنی، می توان آن را «ناهشیار» نامید، ولی رویکرد علامه بیشتر با نظریه شناختی در ناهشیار، هماهنگ است، نه روان تحلیل گری. شباهت ها و تفاوت هایی بین کهن الگوی خدا در نظریه یونگ و خداشناسی و خداجویی فطری در نظریه علامه وجود دارد. در مجموع، ناهشیاری از نگاه علامه، به معنی ناآگاهی از علم یا بی توجهی به شناخت می باشد.
مدل ارتباط منابع معنوی با تمایل به ترک شغل و بهزیستی در محل کار: نقش میانجی فرسودگی هیجانی و اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع معنوی یکی از عوامل مهمی است که می توانند پیامدهای شغلی را تحت تاثیر قرار دهد، با این وجود اگرچه پژوهش های قبلی به دیگر متغیرهای تاثیر گذار از قبیل منابع شغلی و شخصی روی پیامدهای شغلی توجه کرده اند، لیکن به تاثیر منابع معنوی توجه نشده است. پژوهش حاضر به منظور آزمون الگویی از فرسودگی عاطفی شغلی، اشتیاق شغلی، قصد ترک شغل و بهزیستی شغلی به عنوان پیامدهای شغلی منابع معنوی (مقدس دانستن کار، دلبستگی ایمن به خدا، راهبردهای مقابله مذهبی مشارکتی) در کارکنان شرکت فولاد خوزستان انجام شد. به این منظور 315 نفر از کارکنان این شرکت با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش توسط آنان تکمیل شد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بودند از مقیاس های منابع معنوی، اشتیاق شغلی، قصد ترک شغل، فرسودگی عاطفی شغلی و بهزیستی شغلی کارکنان. تحلیل داده ها با روش آماری الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 22 انجام گرفت. روابط واسطه ای با استفاده از روش بوت استراپ آزمون شدند. نتایج نشان دادند که منابع معنوی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق فرسودگی عاطفی شغلی و اشتیاق شغلی روی بهزیستی شغلی کارکنان و قصد ترک شغل تاثیر دارند.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش مبتنی بر موبایل برای خود مراقبتی بیماران دیابتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش مبتنی بر موبایل برای خود مراقبتی بیماران دیابتی است . روش بررسی: برای رسیدن به هدف پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسش نامه ای استفاده شد. به منظور انتخاب مقالات برای تحلیل محتوای کیفی ، ابتدا کلیدواژه ها، برای جستجوی مقالات مشخص گردید. در بخش کیفی، جامعه ی آماری کلیه ی مقالاتی بودند که از بانک های اطلاعاتی مرتبط به موضوع مانند ساینس دایرکت، پروکوئست، ابسکو در بازه زمانی 1990 تا 2016، قابل دانلود بودند و در بخش کمی، 20 نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی، آموزش مبتنی بر موبایل، آموزش پزشکی و برنامه ریزی آموزش الکترونیکی بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده، حجم نمونه 40 مقاله و واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، مضمون بود. یافته ها: طبق تحلیل محتوای انجام شده بر روی مقالات،7 طبقه به این شرح به دست آمد: تجزیه وتحلیل، تعیین هدف، طراحی محتوا، توسعه محتوای الکترونیکی، انتخاب ابزار سیار، طراحی و اجرا آموزشی و ارزشیابی. درنهایت، نتیجه ی تمامی تحلیل محتواهای انجام شده بر روی مقاله ها، در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتبار یابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده بر مبنای یادگیری سیار، از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به بیماران دیابتی دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مجریان این امر از یادگیری مبتنی بر موبایل در توانمندسازی و خود مراقبتی بیماران دیابتی به دلیل تسهیل در دسترسی بهره گیرند.
راه کارهای ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین راه کارهای ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان (15724 نفر) و اعضای هیأت علمی (239 نفر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان و نیز اساتید و صاحب نظران حوزه مدیریت می باشند. روش پژوهش به صورت آمیخته است. روند تحقیق مشتمل بر سه مرحله کلی شامل تحلیل شکاف بین وضع موجود و مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی؛ اولویت بندی شایستگی ها؛ و شناسایی و اولویت بندی راه کارهای ارتقای شایستگی ها بود. روش نمونه گیری در بخش اول به صورت تصادفی طبقه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه دوسویه وضع موجود و مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. در بخش دوم، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مقایسه های زوجی شایستگی ها بود. در بخش سوم نیز، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه گسترش عملکرد کیفیت بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون t برای دو گروه همبسته، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل محتوا و تشکیل ماتریس خانه کیفیت صورت گرفت. بخشی از یافته ها بیانگر شکاف منفی و معنادار بین وضع موجود و وضع مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. مهم ترین یافته ها نیز شناسایی و اولویت بندی 69 راه کار عملیاتی جهت ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. در پایان این نتایج به بحث گذاشته شده اند
تأثیرآموزش مثبت نگر گروهی بر پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختردوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر مداخله مثبت نگر گروهیبر پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (گروه آزمایش 30 نفر و گروه کنترل 30 نفر). مداخله مثبت نگرگروهیدر گروه آزمایش به مدت 8 جلسه گروهی 5/1 ساعته اجرا شد و یک ماه بعد از اتمام جلسه ها آزمون پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پیوند با مدرسه رضایی شریف استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد مداخله مثبت نگر گروهیمیزان پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن را در دانش آموزان دختر در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش داده است. براساس یافته های پژوهش می توان گفت مداخله مثبت نگربه شیوه گروهی در افزایش پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر مؤثر بود.
پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون رو به افزایش است؛ ازاین رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان لازم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی در پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین سالمندان شهر تهران در سال 1396 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 237 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. داده ها با روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج رگرسیون نشان داد هوش معنوی، ذهن آگاهی و ادراک پذیری 24 درصد تغییرات کیفیت زندگی را در سالمندان پیش بینی می کنند؛ بنابراین، به منظور افزایش سطح کیفیت زندگی سالمندان پیشنهاد می شود زمینه ارتقای سطح انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی آنان فراهم شود.
مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر انجام گرفته است. روش پژوهش علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر بودند را تشکیل داد که تعداد 1900 نفر زنان شاغل فرهنگی، 7269 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و 38504 نفر زنان خانه دار بودند. نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای شامل تعداد 60 نفر از زنان شاغل فرهنگی و 60 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و همچنین 60 نفر زنان خانه دار را تشکیل می دهد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. نتایج پژوهش نشان دادند که زنان خانه دار نسبت به سایر گروه ها از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از بهزیستی روان شناختی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از تاب آوری بالاتری برخوردار بودند.
نقش شخصیت در تعهد و سلامت سازمانی پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اراک
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شخصیت در تعهد و سلامت سازمانی پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اراک بود. در پژوهشی توصیفی همبستگی حاضر، از میان جامعه آماری پرستاران زن شاغل در بیمارستان ها و مراکز درمانی اراک در پاییز ۱۳۹۵، ۱۶۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه های تعهد سازمانی، پنج عامل شخصیت نئو و سلامت سازمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل رگرسیون چند متغیره و همبستگی توسط نرم افزار آماری SPSS-22 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی ارتباط معناداری با تعهد سازمانی و سلامت سازمانی دارند؛ و همچنین ویژگی های شخصیتی وجدان مندی، روان آزردگی و انعطاف پذیری نقش معناداری در پیش بینی تعهد سازمانی و سلامت سازمانی را دارا می باشند. پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های ارتقای تعهد و سلامت سازمانی بیمارستان ها و پرستاران استفاده گردد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر حالت های روان شناختی مثبت (توانمندی های منش) دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر حالت های روان شناختی مثبت (توانمندی های منش) دختران نوجوان کلاس های دوم و سوم دبیرستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نمونه پژوهش چهل نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند (هر گروه بیست نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه حالت های روان شناختی مثبت (رجایی، خوی نژاد و نسائی) بود. گروه آزمایش نه جلسه نوددقیقه ای (به مدت دو ماه) آموزش مثبت نگری دریافت نمود و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیره در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که آموزش مثبت نگری در افزایش حالت های روان شناختی مثبت )توکل به خدا، خوش بینی، خودکارآمدی، وظیفه شناسی، احساس کنترل، هدفمندی، امیدواری، رضایت از زندگی، زندگی معنادار، خلق مثبت و شادمانی، اجتماعی بودن، عزت نفس و احساس ارزشمندی، احساس آرامش، قدردانی و بخشش( گروه آزمایش مؤثر بوده است.
رابطه تکانشگری با شاخص توده بدنی: نقش میانجی گری اعتیاد به مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
106 - 119
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تکانشگری همواره با سوء مصرف الکل و مواد همراه بوده است و توجه کمی به رابطه تکانشگری و اعتیاد به مواد غذایی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تکانشگری، اعتیاد به مواد غذایی و شاخص توده بدنی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی بود. 60 دانشجوی دختر از بین دانشجویان دختر دانشگاه شیراز به روش در دسترس انتخاب شد. آنها مقیاس تکانشگری بارت 11 را برای ارزیابی تکانشگری، پرسشنامه اعتیاد به مواد غذایی یل را برای سنجش اعتیاد به مواد غذایی و وزن و قد برای سنجش شاخص توده بدنی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS2 و روش های آمار توصیفی و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: تکانشگری، قادر به پیش بینی اعتیاد به مواد غذایی (0001/0> ρ, 17= F) و شاخص توده بدنی (0001/0> ρ, 1= F) و اعتیاد به مواد غذایی نیز شاخص توده بدنی (0001/0> ρ, 06/1= F) را پیش بینی کرد. تکانشگری از طریق اعتیاد به مواد غذایی قادر به پیش بینی شاخص توده بدنی بود (0001/0 = RMSEA). نتیجه گیری: تکانشگری با رفتارهای پرخطر از جمله مصرف اعتیادآورر الکل و مواد مخدر در ارتباط بوده و پیامد خطرناک دیگر اعتیاد به مواد غذایی است. نظارت بر علائم اولیه اعتیاد به مواد غذایی ممکن است به کاهش احتمال که الگوهای مصرف مواد غذایی اعتیاداور و در نتیجه افزایش وزن و چاقی کمک کند.
مبانی روان شناختی «حجاب» و «عفاف» با تأکید بر متون اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت بود از کشف و دسته بندی «مبانی روانی لزوم رعایت عفاف». «عفاف» عبارت است از خویشتنداری از رفتار جنسی و عاطفی خارج از حدود شرعی؛ و «حجاب»، نمود ظاهری و از ابعاد مهم عفاف است. پرسش این تحقیق عبارت بود از اینکه «چه صفات روان شناختی در زن و مرد مقتضی رعایت چارچوب هایی در روابط عاطفی جنسی بین زن و مرد نامحرم است؟» در این پژوهش از «روش کیفی تحلیل متون» در بررسی آثار روان شناسی و از «روش های متعارف در علوم اسلامی» برای فهم و برداشت از احادیث و تفسیر قرآن استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، امور زیر در روابط انسانی مقتضی رعایت عفاف و پوشش مناسب زن و مرد نامحرم در مقابل هم است: «حیا»، «حریم طلبی»، «پیشگیری از نگاه جسمی و جنسی به زن»، «تعدیل نیاز جنسی در روابط انسان»، «لزوم مهار نیاز خودآرایی زنان» و «نیاز به سلامت روانی و جسمی»
درنگی در نسبت «اراده» با «تربیت اخلاقی» و اشاره ای به «روش های پرورش اراده اخلاقی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معلوم ساختن «مقدار بهره مندی انسان از آزادی اراده»، و «میزان اختیاری بودن رفتار او»، و نسبت این امور با «تربیت اخلاقی»، و «روش های پرورش اراده برای تحقق تربیت اخلاقی» بوده است. پرسش این پژوهش عبارت است از اینکه: «آیا آزادی اراده وجود دارد» و «آیا آزادی اراده، قابلیت کاربردی دارد؟»، «آیا میان پرورش اراده با تربیت اخلاقی نسبتی هست؟» «چه روش هایی برای تقویت اراده اخلاقی مفید است؟» برای پاسخ گوئی به این سؤالات، از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که «درباره آزادی اراده در آدمی، دیدگاه واحدی وجود ندارد». محقق با تکیه بر دیدگاه اسلام، به دو گروه روش کلیِ «سلبی» و «ایجابی» برای تقویت اراده اخلاقی دست یافته است
اثربخشی یادگیری مشارکتی بر حمایت اجتماعی و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر حمایت اجتماعی و شادکامی دانش آموزان پسر اول متوسطه شهرستان قدس صورت گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف از روش تحقیق شبه آزمایشی استفاده شده است. طرح تحقیق شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه این پژوهش شاملِ کلیه دانش آموزان پسر اول متوسطه شهرستان قدس است که در سال تحصیلی 1392-1391 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه از روش تصادفی خوشه ای استفاده شد. قبل از هر چیز، از هر دو گروه پیش آزمون حمایت اجتماعی و شادکامی و بعد از پایان دوره در نیمسال دوم، پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آمارِ توصیفی شاملِ «میانگین» و «انحراف معیار» و در بخش آمار استنباطی از روش «تحلیل کوواریانس چند متغیّری» استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی بیشتر یادگیری مشارکتی در مقایسه با روش سخنرانی بر حمایت اج ت ماعی و شادکامی بوده است.
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهده ی مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری در دسترس از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایه ی سوم دبستان که در فرم معلم مقیاس مشکلات رفتاری راتر (1967) نمره ی بالاتر از 9 کسب کردند به شیوه ی هدفمند انتخاب شده و مداخلات معنوی با محوریت مذهب را به مدت 13جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مشکلات رفتاری راتر( فرم معلم) در سه مرحله ی خط پایه، مداخله و پیگیری استفاده شد و در نهایت داده ها به روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از درصد بهبودی هرسه مراجع پس از مداخلات، حاکی از کاهش معنادار نمرات آن ها در مقیاس مشکلات رفتاری راتر بودکه در طول دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشته است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب تأثیر مثبت معناداری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته است.
رابطه عمل به باورهای دینی و هویت اخلاقی با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای هویت اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه عمل به باورهای دینی و هویت اخلاقی با بهزیستی روان شناختی، با در نظر گرفتن هویت اخلاقی به عنوان متغیر میانجی در دانشجویان دانشگاه زنجان بود. 300 نفر دانشجو از 4 دانشکده مهندسی، کشاورزی، علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های عمل به باورهای دینی (25سؤالی)، هویت اخلاقی (10 سؤالی)، که دارای دو بعد درونی و بیرونی است و بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه (18سؤالی) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و رگرسیون تک متغیره و آزمون سوبل و تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین عمل به باورهای دینی و هویت اخلاقی، با بهزیستی روان شناختی رابطة مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین هویت اخلاقی به طور معناداری در رابطه بین عمل به باورهای دینی و بهزیستی روان شناختی، نقش میانجی ایفا می کند. همچنین تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از جهت عمل به باورهای دینی و هویت اخلاقی وجود داشت.
نقش ارزشیابی الکترونیکی بر میزان اضطراب امتحان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب نوعی تشویش و نگرانی است و یک حالت فیزیولوژیکی و روانی است که با علایم جسمی، هیجانی، شناختی و رفتاری مشخص می شود. اکثر دانش آموزان و دانشجویان قبل از امتحان دچار درجاتی از اضطراب می شوند که می توان از روش های مختلف از جمله ارزشیابی الکترونیکی به عنوان یک روش بسیار مؤثر و مفید جهت کاستن این اضطراب استفاده نمود. این مطالعه با هدف بررسی نقش ارزشیابی الکترونیکی بر میزان اضطراب دانش آموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان هرسین در سال تحصیلی1395بودند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه آزمون های الکترونیکی محقق ساخته و سنجش اضطراب امتحان کودکان و نوجوانان ابوالقاسمی و همکاران (2000) استفاده شد. استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل در قالب آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که کاربرد ارزشیابی الکترونیکی بر کاهش اضطراب دانش آموزان مورد مطالعه مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنی دار یافت شد (p=0.001)یافته . هم چنین بین گروه ها از لحاظ اضطراب امتحان تفاوت معنی دار یافت شد 0.05)˂(p. یافته های این پژوهش حاکی از تأثیر موفقیت آمیز بودن ارزشیابی الکترونیکی در کاهش اضطراب می باشد و از آن می توان به عنوان یک روشی مطمئن جهت کاهش اضطراب قبل از امتحان استفاده نمود.
اثر بخشی نمایش عروسکی بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت در کودکان پیش دبستانی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر نمایش عروسکی بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت در کودکان پیش دبستانی شهرستان مراغه انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه پیش دبستانی های شهرستان مراغه بود .نمونه آماری تحقیق حاضر دو پیش دبستانی از بین پیش دبستانی های شهرستان مراغه بصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه بصورت تصادفی جایگزین شد. برنامه نمایش عروسکی طی 8 جلسه توسط مربی کارشناس نمایش، برای گروه آزمایش هفته ای یک جلسه یکساعته اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و پرسشنامه خلاقیت تورنس بود. داده های با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد نمایش عروسکی بر میزان مهارت های اجتماعی (شامل همکاری، قاطعیت، خویشتن داری و مهارت رفتاری) کودکان پیش دبستانی تأثیر دارد (05/0>P). همچنین بر اساس نتایج نمایش عروسکی بر خلاقیت (بسط، نوآوری، ابتکار و سیالی) کودکان پیش دبستانی شهرستان مراغه تأثیر دارد(05/0 > P).