مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
بیماری قلبی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه تعیین رابطه نظام های مغزی-رفتاری و برخی عوامل جمعیت شناختی با ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی بود.
روش: روش پژوهش از نوع پس رویدادی و جامعه آماری حدود 360 نفر از بیماران قلبی- عروقی 20 تا 40 ساله بیمارستان شهید مدنی شهر تبریز بود. نمونه آماری پژوهش شامل 122 نفر که 62 نفر از آن ها سالم و 60 نفر بیمار قلبی بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش مقیاس بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده عدم تفاوت بین افراد سالم و بیمار در نظام فعال سازی رفتاری، و تفاوت آن ها در نظام بازداری رفتاری بود. به علاوه نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که جنس اثر معناداری در هیچ یک از نظام های مغزی- رفتاری ندارد. نتایج رگرسیون لوجستیک نشان داد که وزن و سن می توانند پیش بینی کننده بیماری قلبی باشند و همچنین احتمال ابتلا به بیماری قلبی در مردان بیشتر از زنان است.
نتیجه گیری: با توجه به این که ممکن است افراد سالم و بیمار در نظام بازداری رفتاری تفاوت داشته باشند، از فعالیت سیستم بازداری رفتاری می توان به عنوان مولفه مناسبی در تحلیل روان شناختی بروز بیماری های قلبی- عروقی سود جست. پیشنهاد می شود با شناسایی نوع نظام های مغزی-رفتاری به ویژه نظام بازداری رفتاری افراد و آگاهی آن ها نسبت به این نوع ویژگی، آن ها را در جهت بهبود سبک زندگیشان سوق داد و بدین وسیله بروز بیماری های قلبی- عروقی را در آن ها کاهش داد.
اثز برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم و برخی از عوامل وابسته به بیماری کرونر قلب در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف ژن چاقی در حدود 15 سال پیش افقهای جدیدی بر چگونگی ساز و کارهای تنظیم وزن و ترکیب بدن گشود. لپتین که محصول ژن چاقی است، نقش ویژه ای در بروز مشکلات قلبی ایفا میکند (1). برای بررسی اثر برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم، تعداد 18 دختر چاق با شیوه زندگی بی تحرک که در یک سال اخیر در هیچ برنامه تمرینی یا رژیم غذایی شرکت نداشتند، داوطلب شرکت در تحقیق شدند. از این تعداد، 9 نفر به طور تصادفی در گروه تمرین با وزنه (5/1 ±1/21 سال، شاخص توده بدنی 7/1± 9/31 کیلوگرم بر متر مربع) و نه نفر در گروه کنترل ( 3/1 ±2/21 سال، شاخص توده بدنی 3/1± 2/32 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین مقاومتی در حدود یک ساعت ( 12 ایستگاه، 4 دوره، هر دوره 15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) را به اجرا درمیآوردند.آزمودنیهای گروه کنترل در طول دوره تحقیق به زندگی معمول خود ادامه دادند و در برنامه خاص رژیم غذایی یا تمرین ورزشی شرکت نداشتند. فاکتورهای بیوشیمیایی، ترکیب بدن و Vo2max در آغاز مطالعه، 4 و 8 هفته پس از برنامه تمرینی در هر دو گروه اندازهگیری شد. اندازهگیریها در دوره فولیکولی از سیکل قاعدگی انجام شد ( بر اساس اطلاعات سه ماه قبل از شروع مطالعه). فاکتورهای بیوشیمیایی عبارت بودند از: لپتین، انسولین (روش الایزا) و برخی نشانگرهای خطر بیماری کرونر قلب. روش آماری در این تحقیق، آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر بود و از آزمون تعقیبی LSD برای تعیین محل و جهت اختلاف استفاده شد. نتایج تحقیق، حاکی از عدم تغییر معنیدار لپتین پس از 4 و 8 هفته از شروع برنامه، در گروه تمرینی و کنترل بوده است (05/0 p <)). در همین زمان تغییرات انسولین نیز در سه بار اندازهگیری در دو گروه، اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0 p <). از سوی دیگر، کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، تریگلیسرید و گلوکز سرم در بین هیچ یک از فواصل زمانی اندازهگیری شده در دو گروه، تغییر معنیداری نداشت (05/0 p <). کاهش تریگلیسرید سرم در مقایسه با گروه کنترل در گروه تمرینی در مراحل قبل و پس از 4 هفته معنیدار بود. در حالی که نسبت دور کمر به دور لگن و شاخص توده بدنی در گروه تمرین مقاومتی به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0 p <). کاهش درصد چربی در گروه تمرینی از اولین اندازهگیری تا 4 هفته معنیدار بود، اما از 4 تا 8 هفته معنیدار نبوده است. البته تفاوت بین درصد چربی از آزمون اولیه تا 8 هفته نیز معنیدار بوده است (05/0 p <). مقدار Vo2max نیز در گروه تمرین مقاومتی افزایش معنیداری را پس از 4 و 8 هفته تمرین نشان داد و البته این روند افزایشی بین 4 و 8 هفته نیز مشاهده شد (05/0< p). به نظر میرسد برنامه تمرین مقاومتی 8 هفته ای که محدودیت کالری دریافتی نداشته باشد، برای ایجاد تغییرات مطلوب لپتین در دختران چاق کافی نباشد. احتمالاً افزایش زمان برنامه به بیش از 12 هفته و یا محدودیت در رژیم غذایی، نتایج مطلوبتری را در سطوح لپتین به دنبال خواهد داشت.
مقایسه اضطراب مرگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ﺑا هدف مقایسه اﺿ ﻄﺮاب ﻣﺮگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، قلبی و افراد سالم اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری شامل 612 بیمار سرطانی، 210 بیمار قلبی و 40 نفر افراد سالم بود. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های اضطراب مرگ تمپلر، احساس تنهایی UCLA و دلبستگی به خدا اثر بک و مک دونالد استفاده شد. آماره های مربوط به سه تحلیل واریانس تک متغیری، پس از تصحیح بنفرونی نشان داد که تفاوت میانگین هر سه متغیر در بین سه گروه معنی دار است. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد، میانگین نمرات احساس تنهایی در بیماران سرطانی به گونه معنی دار بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است. اما میانگین نمره دلبستگی به خدا، در بیماران سرطانی و قلبی بالاتر از افراد سالم است. همچنین میانگین نمره اضطراب مرگ بیماران سرطانی، به گونه معنی داری بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است.
بررسی رابطه رضایت جنسی با استرس زناشویی، رضایت زناشویی و علائم روانشناختی بیماران قلبی بای پس عروق کرونر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی یکی از رایج ترین بیماری های شناخته شده در کل جهان است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت رضایت جنسی با استرس زناشویی، رضایت زناشویی و علائم روانشناختی بیماران قلبی بای پس عروق کرونر و رابطه بین آن ها اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰۰ نفر که به شیوه ی هدفمند از بین بیماران قلبی که عمل قلب باز شده بودند و برای شرکت در برنامه توانبخشی به بیمارستان قلب تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون، انریچ۴۷، استرس زناشویی استکهلم تهران و اضطراب، استرس و افسردگی ۲۱ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، ۲۴ SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته های بدست آمده از پژوهش حاضر بین رضایت جنسی با افسردگی، استرس، اضطراب و استرس زناشویی همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد، اما بین رضایت جنسی با رضایت زناشویی همبستگی معنادار مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سازه های رضایت زناشویی، استرس زناشویی، اضطراب، افسردگی و استرس توانستند ۱۰/۰% از تغییرات رضایت جنسی تبین کنند. نتیجه گیری: می توان گفت با کنترل هر یک از این مولفه ها سایر مولفه های روانشناختی تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
تأثیر سن و جنس در وضعیت روانشناختی و کیفیت زندگی بیماران قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
354-363
حوزه های تخصصی:
بر اساس آمارهای موجود، بیماری های قلبی عروقی در ایران اولین علت مرگ و میر به شمار می آید. اگرچه بخش عمده فعالیت ها برای کاهش این بیماری به پیشگیری مربوط می شود ولی در صورت ابتلا می بایست به درمان متوسل شد. طبق یافته های مطالعات پیشین، سن و جنس عواملی هستند که بر بهبود و عود این بیماری تأثیر به سزایی دارند. با توجه به اینکه در ایران هنوز مطالعات در این زمینه اندک اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سن و جنس با وضعیت روانشناختی، کیفیت زندگی در بیماران قلبی پس از جراحی قلب انجام شد. بدین منظور تعداد 1 39 بیمار قلبی که تحت جراحی قرار گرفته بودند، به صورت در دسترس انتخاب شده و مورد پژوهش قرار گرفتند. از آزمودنی ها خواسته شد، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ) و فرم کوتاه مقیاس سلامت ( SF-36 ) را تکمیل کنند. نتایج نشان داد که بیماران از لحاظ سن و جنس تفاوت معناداری با یکدیگر در میزان افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت زندگی نداشتند. با توجه به این نتایج، می توان نتیجه گرفت که بیماری قلبی بر تمام بیماران در سنین مختلف تأثیر یکسان می گذارد و همچنین، این بیماری در زنان و مردان نیز تأثیر تقریباً یکسانی دارد.
بررسی عملکرد حافظه و هیجان های منفی در بیماران تحت عمل بای پس قلب در دو شرایط با و بدون استفاده از پمپ قلبی ریوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از بیماران قلبی عروقی برای برطرف نمودن مشکلات ناشی از این بیماری، جراحی بای پس عروق کرونر ( CABG ) نیاز است . در این نوع جراحی از دو نوع تکنیک استفاده می شود که یکی از آن ها با استفاده از پمپ قلبی ریوی و دیگری بدون استفاده از آن است. طبق مطالعات بیماران بعد از جراحی عوارضی را تجربه می کنند که شامل اضطراب، افسردگی و همچنین کاهش در عملکرد شناختی است. در این پژوهش با روش توصیفی مقایسه ای به بررسی وضعیت بیماران دو گروه قبل و بعد از جراحی و همچنین مقایسه عملکرد حافظه که یکی از مؤلفه های شناختی است، پرداخته شد. تعداد 62 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس در این پژوهش همکاری کردند و در ابتدا یک روز قبل و سپس بعد از 2 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. از پرسشنامه سنجش افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ) و از آزمون حافظه وکسلر ( WMS-R ) برای سنجش عملکرد حافظه آن ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیماران هر دو گروه در عوامل روان شناختی خود قبل از جراحی تفاوتی نداشتند؛ اما تفاوت در مقایسه قبل و بعد از عمل بود که گروه با استفاده از پمپ قلبی ریوی در عملکرد حافظه خود کاهش معناداری نشان دادند. با توجه به این نتایج به نظر می رسد که ازکارافتادن موقتی قلب و استفاده از دستگاه پمپ قلبی ریوی هنگام جراحی، به افت عملکرد شناختی در بیماران منجر می شود. بدین روی باید مداخلاتی اندیشید تا بتوان به بهبود عملکرد حافظه و وضعیت روان شناختی بیماران قلبی تحت عمل جراحی کمک کرد.
رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی: یک مطالعه معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
87 - 112
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی نه تنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمع آوری و با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیش بینی معنی دار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیش بین تعهد زناشویی معنی دار نبود (05/0<p). یافته های تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنی داری دارد و تعهد زناشویی نقش معنی داری در مدل پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
شناخت رابطه بین عناصر توپوکلیمای شهری و بیماری های قلبی مطالعه موردی: شهر رشت و منجیل در دره سفیدرود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم زمستان ۱۳۸۴ شماره ۴ (پیاپی ۸)
18 - 27
حوزه های تخصصی:
توپوکلیما بستر زندگی برای انسا ن ها، گیاهان، حیوانات، میکرو ارگانیسم ها و همه موجودات زنده است . ارتفاع شهر، شرایط اقلیمی، شرایط محیطی و اقتصادی - اجتماعی روی بیماری های شایع شهری نظیر بیماری قلبی نقش دارند و این بیماری نیز بسیار پرهزینه است. دره سفیدرود با طول حدود 80 کیلومتر در جنوب دریای خزر با جهت شمالی - جنوبی و از ارتفاع 0 تا 350 متر بالای سطح دریاهای آزاد قرار گرفته است شرایط اقلیمی این دره از خیلی مرطوب ( شهر رشت با شرایط جلگه ای و ارتفاع 37 - متر ) تا نیمه خشک مدیترانه ای (منجیل با شرایط کوهستانی و با ارتفاع 333 متر) گسترده شده است. هدف این مقاله شناخت ارتباط بین عناصر توپوکلیمای شهری و بیماری قلبی (شکل عمومی ) برای 7 سال آماری ( 1995-2001 ) بوده است. روش تحقیق به صورت میدانی و مشاهده مستقیم پرونده ها در بیمارستان از بیماران قلبی (به تشخیص پزشک)، تجزیه و تحلیل داده ها و ارتباط عناصر اقلیمی با این بیماری به همراه، شرایط مورفولوژیکی شهر در چارچوب یک پروژه تحقیقاتی است. نتیجه مطالعه نشان داد که تغییرات ماهانه و فصلی عناصر اقلیم شهری به همراه عامل ارتفاع با بیماری قلبی رابطه دارد و در شرایط دشتی (شهر رشت ) عنصر حداکثر رطوبت نسبی با مرگ و میر بیماری قلبی رابطه مستقیم دارد و در شرایط کوهستانی (شهر منجیل ) عنصر باران با میزان بیماران قلبی و مرگ و میر آن رابطه مستقیم دارد و در پایان جداول شرایط عناصر اقلیمی مطلوب با حداقل بیماری و مرگ و میر این دو شهر ارائه شده است.
ارزیابی ارتباط بین سطح آلاینده های هوا و میزان مراجعه کنندگان ناشی ازبیماری قلبی به بیمارستان در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 14
حوزه های تخصصی:
آلودگی هوا به عنوان یکی از مشکلات شهرهای بزرگ جهان ، سلامتی ساکنین آن را تهدید میکند که اثرات احتمالی آن، افزایش علایم بیماری های قلبی است. ارتباط مراجعین ناشی از بیماری قلبی و آلاینده های هوای شهر اصفهان با استفاده از روش تحلیلی- آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون خی دو، بین مراجعین بیماران قلبی و مواجهه با آلاینده های SO2 ، NO2 و PM10 و با آزمون آنوا ، بین مواجهه بیماران با آلاینده های CO و NO2 ارتباط معناداری نشان داد. همچنین با محاسبه ی ضریب همبستگی ها از یک سو بیشترین میزان همبستگی پیرسون متعلق به آلاینده ی جوی PM10 با ضریب 165/0 و آلاینده ی SO2 با ضریب 203/0 و از سوی دیگر همبستگی کندال تاو برای CO با ضریب 113/0 بر آورد شد. بنابراین بین میزان مراجعه به بیمارستان توسط بیماران قلبی در شهراصفهان با میزان آلاینده های جوی ارتباط معنادار و مستقیم وجود دارد.
اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر شادکامی و کیفیت زندگی بیماران عروق کرونر قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95-111
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است. روش کار: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، مؤثرتر از امیددرمانی کلاسیک است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بهره گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می شود. همچنین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.
بسته امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
41-57
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری های قلبی-عروقی یکی از مهم ترین بیماری های مزمن است که عوارض روان شناختی بسیاری همچون خستگی مفرط، اضطراب و افسردگی دارد و کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد. در این میان توجه به نقش امید حائز اهمیت است. امید سازه روان شناسی مثبتی به حساب می آید که در مواجهه با سختی ها از افراد محافظت می کند. با توجه به اهمیت امید، اسنایدر سازه امید و پرسش نامه آن را تدوین کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه امیددرمانی با توجه به آموزه های اسلامی و دستاوردهای روان شناسی کلاسیک بود. روش کار: روش این پژوهش متن محور و تحلیل محتوا است. بدین منظور مطالب مرتبط با نظریه امید در روان شناسی و آموزه های اسلامی جمع آوری و تحلیل محتوا شد. بر اساس نتایج تحلیل محتوا، سازه امید شامل هفت مؤلفه شناخت هدف زندگی و گرایش به آن، مهارت هدف گذاری، انگیزش و مهارت خودانگیزشی، توکل، تدبیر و مسیریابی، تلاش و پشتکار و مهارت مقابله با موانع بود. سپس بسته امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی طراحی و روایی محتوایی آن ارزیابی شد. پس از جمع آوری نظر کارشناسان، برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی نهایی تدوین شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی شامل هشت جلسه نود دقیقه ای بود که عبارت است از: 1) ایجاد رابطه درمانی و ارائه اهداف و منطق درمان، 2) آشنایی با هدف و معنای زندگی در اسلام و تقویت گرایش به آن و نقش آن در امید، 3) آموزش مهارت هدف گذاری در جهت هدف اصلی زندگی و تعیین اهداف معنادار، شفاف و منطقی، 4) تبیین انگیزش و اهمیت آن و تقویت خودآگاهی فرد نسبت به انگیزه هایش، 5) مهارت های انگیزش معنوی، 6) تدبیر و انتخاب مسیر مناسب، تقویت خلاقیت و مهارت برنامه ریزی، 7) مهارت مقابله با موانع و مهارت انعطاف پذیری و 8) تقویت یاد خدا و توکل به او و جمع بندی. نتیجه گیری: برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی دارای ابعاد مثبت معنوی و روان شناختی است و با برنامه امیددرمانی کلاسیک متفاوت است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری کرونر قلبی با اپیدمی و شیوع بسیار بالا چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای درحال توسعه همراه بوده و به عنوان یکی از اساسی ترین علل مرگ ومیر در افراد به شمار می آید. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری قلبی بستری در بیمارستان شهید صیاد شیرازی شهر گرگان در سال 1401 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استرس درک شده کوهن و همکاران (1983)، ادراک از بیماری برادبنت و همکاران (2006) و شدت خستگی کراپ و همکاران (2001) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از مهارت های شناختی مورد نیاز و کنترل فکر، منجر به کاهش استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی می شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
375-384
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر مبتلا به بیماری قلبی دوره متوسطه دوم مدارس شهر جلفا در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی، درمان مختص گروه خود را به ترتیب در 8 و 6 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های کیفیت زندگی و تاب آوری کانر و دیویدسون بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت در مقایسه با گروه کنترل، کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی را در پس آزمون افزایش داد. در مرحله پی گیری، اثر این دو درمان بر کیفیت زندگی و تاب آوری ماندگار بود. تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری بیماران قلبی در مراحل پس آزمون و پی گیری یکسان بود. به نظر می رسد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت می توانند سبب افزایش پذیرش بیماری در بیماران قلبی شوند، از این رو احتمالاً می توانند راهبرد درمانی مفیدی برای ارتقای وضعیت روانی بیماران قلبی تلقی شوند.
نقش مدیریت استرس در بیماری های قلبی: بررسی سیستماتیک مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
61 - 75
حوزه های تخصصی:
استرس به عنوان یک عامل رایج در زندگی امروزه، تأثیرات عمیقی بر سلامت قلب دارد. این مقاله به بررسی ارتباط بین استرس و بیماری های قلبی می پردازد و نقش عوامل روان شناختی در این فرآیند را مورد بررسی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر ، بررسی نقش مدیریت استرس در بیماری های قلبی هست. روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی تحلیلی می باشد. در نهایت این نتیجه حاصل شده است که مدیریت استرس در بهبود بیماری های قبلی موثر می باشد و راهبردهای مدیریت استرس عبارتند از: کاهش افسردگی، کنترل خشم، پرهیز از خصومت، کاهش انزوای اجتماعی، کاهش اضطراب، عوامل شخصیتی، برخورداری از سلامت معنوی، کنترل وضعیت اجتماعی/اقتصادی. همچنین مداخلات روان شناختی در بهبود مدیریت استرس و در نتیجه بهبود بیماری های قلبی از قبیل درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طرحواره درمانی، تصویرسازی ذهنی هدایت شده، آموزش ذهن آگاهی، آموزش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد اسلامی، درمان مبتنی بر شفقت، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان فعالسازی رفتاری گروهی، مدیریت هیجان های عاطفی همچنین از سویی، استرس از طریق مسیرهای بیولوژیکی متعددی از جمله افزایش فشار خون و آلودگی عروق، به تغییرات در ساختار قلب و عروق منجر می شود. در نتیجه، مدیریت استرس و تقویت عوامل روان شناختی مثبت، به عنوان یک راهبرد پیشگیری از بیماریهای قلبی و بهبود سلامت قلبی، حائز اهمیت است. توصیه ها شامل توسعه مهارت های مقابله با استرس، ترویج فعالیت های ورزشی منظم، ارتقاء فرآیندهای آموزشی مدیریت استرس، تشویق به روحیه مثبت و ترویج سبک زندگی سالم هستند.