فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه : اختلال طیف اتیسم، اختلالی شناختی و عصبی - رفتاری است که با 3ویژگی اصلی نارسایی در مهارت های تعامل اجتماعی، اختلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی، همراه با الگوی های محدود و تکراری علایق مشخص شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله روانی-اجتماعی بر بازداری و کنترل هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم دارای عملکرد بالا بود. روش : روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 24کودک در دامنه سنی 10 تا 12سال به روش نمونه گیری در دسترس در استان یزد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در این پژوهش برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از پرسش نامه بریف و برای ارزیابی اختلال طیف اتیسم از پرسش نامه صفات طیف اتیسم استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، برای آزمودنی های گروه آزمایش 10جلسه مداخله روانی-اجتماعی برای کودکان و به طور همزمان 10جلسه آموزش ویژه والدین شان انجام شد و بعد از اتمام آن در هر 2گروه آزمایش و گواه پس آزمون اجراشد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمره های پیش آزمون و پس آزمون متغیر بازداری (34/35 f= ، 001/0 P= ) و تنظیم هیجانی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0 P= ). نتیجه گیری : بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که روش مداخله ای روانی-اجتماعی بر کاهش بازداری و بهبود تنظیم هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم اثر مثبت و معنی داری دارد.
اثربخشی داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم، اختلال عصبی تحولی است که با نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای شناخته می شود. افزایش نرخ شیوع این اختلال، لزوم پژوهش در مورد ویژگی ها و روش های درمانی را بیشتر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: ای ن پژوه ش از ن وع شبه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون - پس آزم ون و گ روه گواه ب ود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال طیف اُتیسم 7 تا 14 ساله شهر رشت در سال 1398 بود و 20 نفر از افراد داوطلب واجد شرایط که به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) اختصاص یافتند درحکم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم (2007) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه اجرایی، ترکیبی از داستان های اجتماعی و الگودهی ویدئویی بود که توسط پژوهشگر تألیف و به مدت 12 جلسه به صورت مجازی برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر بهبود مهارت های ارتباطی (مؤلفه مشارکت اجتماعی) تأثیرگذار است (05/0> p). نتیجه گیری: بنا به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی روشی مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی به صورت مجازی و توسط والد است.
بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان در بستر تکالیف شناختی رایانه یار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : ناتوانایی های یﺎدﮔیﺮی، ازجمله اﺧﺘﻼل های ﺷایع و ﺷﺎیﺪ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕیﺰﺗﺮیﻦ حیطه های آموزش وپرورش هر کشوری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکالیف شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کودکان 7 تا 9 ساله مبتلابه نارساخوانی شهر مشهد بودند که با استفاده از ابزارهای تشخیصی (ملاک های DSM - V و آزمون خواندن) انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تکالیف شناختی رایانه یار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به وسیله آزمون های مداد کاغذی (آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و عملکردی (آزمون برج هانوی، تکلیف برو/ نرو، خرده آزمون تشابهات و خرده آزمون فراخنای ارقام) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که گروه آزمایش (10 n= ) در مقایسه با گروه گواه (10 n= ) در مرحله پس آزمون نمرات بالاتری در خواندن (001/ 0 p< )؛ فراخنای ارقام مستقیم (01/ 0 P= )، فراخنای ارقام معکوس (03/ 0 P= ) ، تشابهات (01/ 0 p< ) و نمرات پایین تری در حرکت (01/ 0 P= )، زمان (001/ 0 P= )، خطای ارائه (001/ 0 P= )، خطای حذف (001/ 0 P= ) و زمان واکنش (001/ 0 P= ) داشتند. نتیجه گیری : تکالیف شناختی رایانه یار تأثیر مثبتی بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال خواندن دارند.
مقایسه وضعیت خستگی از دلسوزی در آموزگاران مدارس آموزش ویژه شهر همدان براساس سن، جنسیت و تحصیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش در مدارس ویژه دشواری ها و ویژگی های خاص خود را دارد. از این رو، هدف این پژوهش مقایسه وضعیت خستگی از دلسوزی در آموزگاران مدارس آموزش ویژه شهر همدان (شامل ناتوانی هوشی، اختلال یادگیری ویژه، نابینا، ناشنوا، و اوتیسم) براساس سن، جنسیت و تحصیلات بود. روش پژوهش همبستگی بود. 100 نفر از آموزگاران مدارس ویژه شهر همدان به روش نمونه-گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسش نامه 40 گویه ای خستگی از دلسوزی (پرتنوی، 1996) را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، ضریب همبستگی، و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین خستگی از دلسوزی و سن همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 > P و 7/0 = r). اما بین تحصیلات با خستگی از دلسوزی همبستگی معناداری به دست نیامد (05/0 < P). تفاوت بین خستگی از دلسوزی آموزگاران زن و مرد مدارس ویژه معنادار بود؛ همچنین بین آموزگاران دانش آموزان گروه های ناشنوا و اختلال یادگیری ویژه با آموزگاران دانش آموزان گروه های ناتوانی هوشی، اوتیسم، و نابینا از نظر خستگی از دلسوزی تفاوت معنادار به دست آمد (05/0 > P). بنابراین، خستگی از دلسوزی با سن رابطه معنادار داشت، اما با تحصیلات ارتباط معناداری نداشت. خستگی از دلسوزی در بین آموزگاران آموزشگاه های گروه های ناتوانی هوشی، اوتیسم، و نابینا به طور معناداری بالاتر از گروه های ناشنوا و اختلال یادگیری ویژه است. پس توجه به سن آموزگاران و نیز گروه دانش آموزان استثنایی که آموزگار با آنان کار می کند، اهمیت بیشتری در خستگی از دلسوزی دارد.
اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر رضایت از زندگی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویت مهارت حل مسئله خلاقانه در دانش آموزان تیزهوش می تواند به آن ها در سازگاری های اجتماعی و رضایت از زندگی کمک کند. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان به ارزیابی اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر بهبود سازگاری اجتماعی و رضایت از زندگی در پسران تیزهوش پرداخته شد. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. ابتدا دبیرستان های تیزهوشان پسرانه شهر اردبیل به عنوان جامعه آماری برگزیده شد از میان دو مدرسه موجود یکی به روش تصادفی انتخاب شد و سه کلاس میانی (گروه های ایستای پایه های هشتم) به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گواه و پایلوت انتخاب گردید با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد–بینه–تهران (افروز و کامکاری،1390) افراد دارای هوشبهر کمتر از 115 از هر دو گروه آزمایش و گواه حذف شدند و دو گروه 46 نفری (هر گروه 23 نفر) نهایی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها (رضایت از زندگی هوبنر(2001) و سازگاری اجتماعی بل(1962)، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 13 جلسه (هر جلسه 75 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه شرکت کردند. و گروه گواه هیچ گونه آموزش دریافت نکردند. به منظور ارزیابی اثر آموزش پس آزمون ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مانکوا نشان داد که در خرده مقیاس های رضایت عمومی از زندگی، رضایت از دوستان، رضایت از محیط، رضایت از خود، سازگاری اجتماعی و سازگاری عاطفی بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). در پایان استفاده از برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه به منظور بهبود رضایت از زندگی و سازگاری اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : وجود آهسته گام در کودکان، اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی مادران می گذارد. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کنترل این استرس گامی مهم در ارتقای سلامت روانی خانواده های دارای این کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام در اهواز بود. روش : این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 350 نفر از مادران دارای کودک آهسته گام است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. روش برای جمع آوری داده راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران و پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربورن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها : نتایج رگرسیون نشان داد که پیش بینی کیفیت زندگی مادران از روی متغیرهای راهبردهای مقابله ای (راهبرد مقابله مساله مدار، اجتناب مدار و هیجان مدار)، تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، فاجعه آمیز کردن، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت) و ذهن آگاهی (مشاهده، توصیف، عمل توام با هوشیاری، غیر قضاوتی بودن و غیرواکنشی بودن )معنی دار می باشد و متغیرهای راهبرد مقابله مسئله مدار، راهبرد مقابله هیجان مدار، ارزیابی مجدد مثبت، عمل توأم با هوشیاری و غیر واکنشی بودن به ترتیب پیش بینی کننده کیفیت زندگی مادران می باشند . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش هایی را در زمینه کاربرد راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی برای ارتفای سطح کیفیت زندگی مادران دارای کودک آهسته گام فراهم آورد.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تنیدگی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت گرا بر تنیدگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش: در این مطالعه تعداد 30 نفر از مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انتخاب گردیدند و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار سنجش مقیاس تنیدگی والدینی بود . ابتدا پرسش نامه به صورت پیش آزمون اجرا شد و سپس مداخله روان درمانی مثبت گرا برای گروه آزمایش در 8 جلسه دوساعته برگزار گردید. در پایان دوره شرکت کنندگان دوباره با استفاده از مقیاس تنیدگی والدینی مورد ارزیابی قرار گرفتند . داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله روان درمانی مثبت گرا بر کاهش تنیدگی در هر دو قلمروی والد و کودک در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مؤثر بوده است . نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت استفاده از مداخله روان درمانی مثبت گرا بر کاهش تنیدگی مؤثر است و می توان از آن جهت کاهش تنیدگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی استفاده کرد.
تأثیر روش شاو (Shaw) بر حافظه کاری دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی، تأثیر روش شاو (Shaw) بر حافظه کاری دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول دبستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع تک آزمودنی، با طرح خط پایه چندگانه (MBD ) در یک الگوی زمانی پلکانی با مرحله پیگیری بود. به این منظور از بین دانش آموزان پایه اول دبستان شهر اصفهان در سال 96-95 تعداد 4 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس هوش کودکان وکسلر ویرایش چهارم (WISC-IV) و مصاحبه بالینی استفاده شد. دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی 16 جلسه (هفته ای یک جلسه به مدت40 دقیقه) تحت آموزش با روش شاو قرار گرفتند. داده های آماری با روش تحلیل دیداری بررسی شدند . یافته ها: نتایج درصد داده های ناهمپوش (PND) و درصد همپوشی داده ها (POD)، و تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی نشان داد اثر روش شاو در بهبود حافظه کاری کودکان با عملکرد هوشی مرزی معنادار است. نتیجه گیری: روش شاو می تواند در کنار سایر روش ها برای بهبود حافظه کاری دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی مؤثر بوده و از آن در آموزش و توان بخشی چنین دانش آموزانی استفاده کرد.
تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان بود. در مرحله اول «برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD)» تدوین شد. بخش دوم پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش در این بخش، شامل 30 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری خاص (SLD) بودند که به روش دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استرس فرزندپروری (PSI) و پرسشنامه هیجانات تحصیلی بود. برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) در طی هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) برگذار شد و مدت هر جلسه، 60 دقیقه بود. داده ها با آزمون واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل از نظر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت که برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان تأثیرگذار است.
نیمرخ شناختی و زبان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ شناختی و زبان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری (کم پیشرفت) انجام شد.در قالب یک پژوهش توصیفی – تحلیلی، از بین تمامی دانش آموزان 12-8 سال مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری و دانش آموزان کم پیشرفت مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس (دو گروه 100 نفره) انتخاب و در متغیرهای سن، جنسیت، پایه تحصیلی و هوشبهر همگن شدند. داده های پژوهش از طریق ویراست چهارم هوش وکسلر کودکان (2003)، مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (جیوا و همکاران، 2000) و آزمون تحول زبان- 3 (نیوکامر و هامیل، 1999) گردآوری و با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در نیمرخ شناختی به طور معناداری ضعیف تری از دانش آموزان با مشکل یادگیری است، افزون بر این در مهارت های زبان شناختی نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزان با اختلال یادگیری در زیر مقیاس تحلیل واجی نسبت به گروه دانش آموزان با مشکل یادگیری به طور معناداری عملکرد ضعیف تری نشان دادند. از سوی دیگر، در زیر مقیاس های واژگان تصویری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایز گذاری کلمه، تولید کلمه، واژگان، شباهت ها و درک مطلب تفاوت معناداری بین دو گروه گزارش نشد. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر توجه به کارکردهای اجرایی و مهارت های زبان شناختی در تشخیص، آموزش و توان بخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری می تواند نتایج مؤثری در پی داشته باشد.
اثربخشی مداخله گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر1 در بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر بر بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش تک آزمودنی (طرح معکوس A-B-A ) بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدف مند، سه دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS )، خط پایه در حیطه های مورد نظر ترسیم شد. جلسات درمانی براساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر طی 20 جلسه (هفته ای یک جلسه، به مدت 40 دقیقه) برگزار شد. مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS ) حین درمان و پس از هر سه جلسه آموزشی تکمیل شد. برای پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد نیز این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها: براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت همکاری، ارتباط، ابراز وجود مؤثر بوده است. در ارتباط با متغیر همدلی این برنامه برای آزمودنی شماره 3 مؤثر نبوده و نیاز به بررسی های بیشتر وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه دی روزیر در بهبود مهارت های اجتماعی است. ماهیت مداخله گروهی و ایجاد فرصت تمرین و دریافت بازخورد می تواند رشد مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اتیسم تسهیل کند.
مقایسه شخصیت جامعه پسند، واکنش روانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دفاعی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی و کودکان سالم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه جامعه پسندی شخصیت، واکنش روانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دفاعی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی و سالم شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی (علّی- مقایسه ای) بود. جامعه آماری پژوهش را والدین کودکان معلول جسمی حرکتی شهر اصفهان تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 30 نفر از والدین کودک دارای معلولیت جسمی حرکتی و 30 نفر از والدین کودکان سالم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه مجموعه شخصیت جامعه پسند پنر، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت، پرسش نامه واکنش روانی هنگ و پیج و پرسش نامه سبک های دفاعی آندروز بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره مانوا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد در ابعاد حمایت خانواده (p≤0/01) ، حمایت دوستان (p≤0/05) ، هم حسی جهت گیری شده (p≤0/01) و جامعه پسندی شخصیت (p≤0/01) بین دوگروه تفاوت معناداری وجود داشته است. به طوری که میزان حمایت خانواده در والدین کودکان معلول جسمی و حرکتی، هم حسی جهت گیری شده و جامعه پسندی شخصیت بیشتر از والدین با کودکان سالم بود. همچنین حمایت دوستان در والدین کودکان معلول جسمی و حرکتی کمتر از والدین با کودکان سالم بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اهمیت حمایت اجتماعی ادراک شده و جامعه پسندی شخصیت را در والدین کودکان معلول جسمی حرکتی مورد تأیید قرار داد و گنجاندن این موارد را در طراحی مداخلات ارتقای سلامت والدین کودکان دچار نقص عضو جسمی حرکتی لازم دانست.
اثربخشی توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
213 - 234
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف سنجش اثربخشی توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اجراشد. روش مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. در این پژوهش کودکان 7 تا 12 سالی که توسط کارشناسان روانشناسی مرکز مشاوره آموزش و پرورش کرمانشاه مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تشخیص داده شده بودند، بعنوان جامعه انتخاب شدند. بعد از تکمیل پرسشنامه کانرز-فرم والدین و پرسشنامه خواب پترزبورگ توسط والدین و مقیاس سنجش کانرز-فرم معلم توسط معلمان آنها، 20 نفر که ضعیفترین عملکرد را در آزمون حافظه کاری ان-بک داشتند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه درمان توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. پس از آخرین جلسه درمانی، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با تحلیل کوواریانس و با کمک نرم افزار SPSS_23 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب (001/0P
پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم و خود شفقتی در مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: همواره با توجه به آن که وجهی از انسان ها، شامل هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین در بسیاری از تصمیم ها و رویداد ها این ویژگی ها تاثیر گذار است، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان که در وضعیت به مراتب نامناسب تری به تناسب افراد بهنجار می باشند. با توجه به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم وخود شفقتی در مادر یاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش : روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نمونه انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه میزان خشم باس و پری و پرسشنامه خود شفقتی فرم بلند استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایشگری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایشگری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایشگری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلوحیات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
هم سنجی اثربخشی بازی درمانی گشتالتی و لگو درمانی بر شایستگی اجتماعی هیجانی کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی گشتالتی و لگو درمانی بر شایستگی اجتماعی هیجانی در کودکان ناشنوا انجام شد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 42 نفر از کودکان ناشنوای 4 تا 6 ساله می شد که به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز توانبخشی مادر و کودک آوا در شهر اصفهان انتخاب شدند و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل 14 نفری اختصاص یافتند. یکی از گروه های آزمایش در برنامه بازی درمانی گشتالتی در 8 جلسه (یک بار در هفته ، هر جلسه 45 دقیقه) و گروه آزمایش بعدی در برنامه لگو درمانی در 10 جلسه (یک بار در هفته ، هر جلسه 35 تا 40 دقیقه ) شرکت کردند در حالی که گروه کنترل در این برنامه ها شرکت نکرده و در برنامه رایج مرکز شرکت داشتند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس شایستگی اجتماعی هیجانی (2013) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی گشتالتی و لگو درمانی بر شایستگی اجتماعی هیجانی در کودکان ناشنوا تاثیر مثبت و معناداری داشت (001/0 > P). علاوه بر این، نتایج مقایسه این دو نوع بازی درمانی نشان داد که بین میزان اثربخشی بازی درمانی گشتالتی و لگو درمانی بر شایستگی اجتماعی هیجانی در کودکان ناشنوا تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 > P). نتیجه گیری: بازی درمانی گشتالتی و لگو درمانی منجر به بهبود شایستگی اجتماعی هیجانی در این کودکان شد. یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که بازی درمانی گشتالتی و لگو درمانی پیامدهای مثبت و موثری برای کودکان ناشنوا دارد.
طراحی بسته مداخله بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور و ارزیابی اثربخشی آن بر عملکرد زبان کودکان با تاخیر رشد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین بسته مداخه بهنگام عصب- روانشناختی کودک محور و ارزیابی اثربخشی آن بر عملکرد زبان کودکان با تاخیر رشد شناختی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله دارای تاخیر رشدی تشکیل داده اند که در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی تبریز مشغول بودند. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود و سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیش دبستانی به صورت تصادفی انتخاب شدند. بسته مداخلاتی توسط پژوهشگران طراحی شد، سپس به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد شناختی بودند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه مداخلاتی عصب – روانشناختی کودک محور به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند، داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد زبانی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور منجر به افزایش عمکرد زبانی در کودکان تاخیر رشدی شده است.
اثربخشی ریباند تراپی بر افزایش هماهنگی ادراکی دیداری و رشد اجتماعی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ریباندتراپی بر افزایش هماهنگی ادراکی دیداری و رشد اجتماعی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شده است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، متشکل از تمامی دانش آموزان اختلالات یادگیری بود که در مرکز آموزشی و توانبخشی اختلالات یادگیری شهر دزفول مشغول دریافت مداخله های لازم بودند. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری شهر دزفول بودند که به صورت در دسترس از این مراکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراکی دیداری بندرگشتالت و رشد اجتماعی وایلند استفاده شد. در فرآیند اجرا گروه آزمایش به مدت 8 هفته تحت آموزش ریباندتراپی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس (مانکوا) نشان داد که ریباندتراپی بر هماهنگی ادراکی دیداری و رشداجتماعی تأثیر دارد؛ به این صورت که منجر به افزایش هماهنگی ادراکی دیداری و رشد اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری می شود. نتیجه گیری: این نتایج اطلاعات مهمی درباره درمان این اختلال دارد، به طوری که این برنامه آموزشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در مدارس و مراکز درمانی، مورد استفاده قرار گیرد
نقش بازداری پاسخ در پیش بینی علائم اختلالات رفتاری در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدائی باواسطه گری سبک های فرزند پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش بازداری پاسخ در پیش بینی علائم اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدائی باواسطه گری سبک های فرزند پروری بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش 150 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مدارس تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و سبک های فرزند پروری بامیرند توسط والدین تکمیل گردید و آزمون نوروسایکولوژیک ریسک پذیری برو-نرو-برو به صورت کامپیوتری توسط آزمودنی ها انجام شد. همچنین دادهای گرداوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین بازداری پاسخ با علائم اختلالات رفتاری و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلالات رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (1/79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری PLS نشان که بازداری پاسخ و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیش بینی علائم اختلالات رفتاری را دارند (001/0 P<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه از نقش بازداری پاسخ و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر حکایت دارد. واژهای کلیدی: بازداری پاسخ، اختلالات رفتاری، کم توان ذهنی، سبک های فرزند پروری
تدوین مدل رضایتمندی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بر اساس عوامل مؤثر بر آن: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه متأثر از نیروی آموزش دیده آن جامعه بوده و شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی و فراهم کردن آن ها، گامی به سوی توسعه پایدار است. این پژوهش باهدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی به روش داده بنیاد بوده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس استعداد درخشان شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و پس از مصاحبه با 20 دانش آموز، عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی شناسایی گردید. لازم به ذکر است که تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، کد های باز حول 168 مفهوم، کد های محوری شامل 21 مفهوم و کد های انتخابی در 5 مفهوم تحت عناوین عوامل مدرسه ای، عوامل فردی، عوامل خانوادگی، نگرش نسبت به تیزهوشی و مشکلات جامعه در برخورد با تیزهوشان و نبود برنامه نگه داشت تیزهوشان (برنامه های جامع از تحصیل تا اشتغال) شناسایی و استخراج گردید. رضایتمندی تحصیلی ابزار مطلوبی برای ارزیابی مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش محسوب می شود و عوامل متعددی دانش آموز را در ادامه مسیر زندگی تحصیلی و ارتقاء رضایت تحصیلی تقویت می نماید.
ساز و کار تاثیرگذاری توانایی زبان بر مشکلات رفتاری کودکان با کاشت حلزون: نقش واسطه ی گفتار با خود و خودتظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان با کاشت حلزون بر اساس توانایی زبان با نقش واسط ه ای گفتار با خود و خودتنظیمی است ( روبیو، مدینا، و گریسا، ۲۰۱۴ ) . روش: در این مطالعه همبستگی، 114 کودک کاشت حلزون شده با دامنه سنی 7-3 سال که حداقل یک سال از جراحی کاشت حلزون آن گذشته است بصورت روش در دسترس انتخاب شدند. آزمون توانایی زبان (حسن زاده و مینایی، 1380)، مشاهده ساختارمند خودتنظیمی ( پونیتز و همکاران، 2008) بر روی کودک و مقیاس گفتار با خود (امرایی، 1394) و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی (شهیم و یوسفی، 1378) بروی مادران آنها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که توانایی زبان (60/0= b ، 01/0> P ) 36/0 واریانس گفتار با خود را پیش بینی می کنند. همچنین توانایی زبان (45/0-= b ، 01/0> P ) و گفتار با خود (28/0= b ، 01/0> P ) توانایی پیش بینی 43/0 از پراکندگی خودتنظیمی را دارند و توانایی زبان (23/0-= b ، 01/0> P )، با میانجی گری گفتار با خود (33/0-= b ، 01/0> P ) و خود تنظیمی رفتاری(29/0-= b ، 01/0> P ) 43 درصد واریانس مشکلات رفتاری را تبین می کنند. نتیجه گیری: پژوهش حاکی از پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان با کاشت حلزون بر اساس توانایی زبان و با نقش واسطه ای گفتار با خود و خودتنظیمی رفتاری است، که می تواند در راستای کاهش مشکلات رفتاری در برنامه های پیشگیری و توانبخشی مورد توجه قرار گیرند.