فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: والدین کودکان با اختلال طیف اُتیسم با چالش های خاص و منحصر به فردی در زندگی در زمینه های فرزندپروری، مسائل خانوادگی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی مواجه می شوند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی طرح واره درمانی بر کاهش علائم افسردگی مزمن مادران این کودکان می باشد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم شهر گرگان در سال 1397 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر ) 15 نفر گروه آزمایشی( و ) 15 نفر گروه گواه( به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایشی طی 8 جلسه به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در فهرست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی ) 1995 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش طرح واره درمانی در کاهش افسردگی مزمن مادران کودکان اُتیستیک تأثیر معنادار داشت ) 000 / .)p ≥ 0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نتیجه گرفته می شود که جهت درمان افسردگی مزمن مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم می توان از طرح واره درمانی استفاده نمود.
تأثیر آموزش شفقت به خود بر مؤلفه های کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه موردمطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به خود به صورت گروهی شرکت داده شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه کیفیت زندگی فرم کوتاه (1996) ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله آموزش خود شفقت ورزی اثر معناداری بر نمره مؤلفه های کیفیت زندگی (سلامت جسمی، سلامت روان شناختی، روابط اجتماعی و سلامت محیط اطراف) داشته، در مرحله پس آزمون نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). آموزش خود شفقت ورزی در مقایسه با سایر آموزش ها می تواند نتایج بسیار مفیدی برای مادران، به ویژه در جهت افزایش کیفیت زندگی آن ها داشته باشد و می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزش والدین در مقایسه با سایر روش ها و آموزش ها، معرفی و اجرا شود.
تأثیر تمرین های ادراکی حرکتی بر کنش های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین های ادراکی حرکتی روی کنش های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی ( DCD ) بود. روش: به این منظور، تعداد 34 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در دامنه سنی 10 تا 12 سال به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند (20 نفر در گروه کنترل و 14 نفر در گروه آزمایشی قرار گرفتند) و در آزمون های پژوهش حاضر شرکت کردند. از پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی والدین 7 ( DCDQ- 7 ) و آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزرتسکی برای تشخیص کودکان DCD استفاده شد. برای بررسی کنش های حرکتی آزمودنی ها از آزمون تولید حرکات دویی، آزمون تصویرسازی کنشی و آزمون دانش استفاده از شیء استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت هشت هفته در برنامه تمرینی شرکت کردند، اما گروه کنترل در طول این مدت در هیچ برنامه ورزشی مدونی شرکت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) نشان داد عملکرد آزمودنی های گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در آزمون تولید حرکت های کنشی (در هر دو بخش حرکت های انتقالی و حرکت های غیرانتقالی) پس از دوره تمرینی به طور معناداری بهبود یافته است (05/0 P< )؛ در حالی که تفاوت معناداری بین اجرای این گروه در دو آزمون تصویرسازی کنشی و دانش استفاده از شیء در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون دیده نشد (05/0 P> ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد یک دوره برنامه تمرینی ادراکی- حرکتی باعث بهبود اجرا و تولید اعمال کنشی در کودکان مبتلا به DCD می شود در حالی که تأثیر معناداری روی برنامه ریزی اعمال کنشی این کودکان ندارد.
اثربخشی نقاشی درمانی بر اضطراب و اختلال نافرمانی/ مقابله ای در کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تأثیر نقاشی درمانی بر اختلال اضطراب و اختلال نافرمانی/ مقابله ای در کودکان با کم توانی ذهنی بود. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشیی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کودکان با کم توانی ذهنی شهر تهران بود که در سال ۱۳۹۹ - ۱۴۰۰ در یکی از کلینیک های تهران، خدمات توان بخشی دریافت می کردند. بیست نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 10 نفر ( و گروه آزمایشی ) 10 نفر ( قرار گرفتند. از مقیاس اضطراب کودکان اسپنس فرم والدین ) ۱۹۹۷ ( استفاده شد. گروه آزمایشی 10جلسه نقاشی درمانی )هر جلسه به مدت 90 دقیقه( را به صورت گروهی دریافت نمود و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره، برای هر دو گروه آزمایشی و گواه، پس آزمون اجرا شد. داده های حاصل با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. مقادیر احتمال کمتر از ۰۵ / ۰ از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج داده های پژوهش نشان داد که نقاشی درمانی در کاهش اختلال اضطراب مؤثر است ) ۰۵ / .)p> 0 همچنین، این مداخله در کاهش اختلال نافرمانی / مقابله ای اثربخش بوده است ) ۰۵ / .)p> 0 نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده می توان گفت نقاشی درمانی، روش کارآمدی در بهبود اختلال اضطراب و اختلال نافرمانی/ مقابله ای کودکان با کم توانی ذهنی آموزش پذیر است.
تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم با عملکرد پایین در مقایسه با روش آموزش از طریق کتاب درسی انجام شد. روش: این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی (کمی-کیفی) و با طرح مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری دانش آموزان مدارس پسرانه ویژه اوتیسم در شهر تهران در پایه هفتم متوسطه پیش پیش حرفه ای با سطح آموزش پذیری بالاتر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند. شش دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین همسطح بودن نمونه ها از آزمون کافمن (۲۰۰۴، ویرایش دوم) استفاده شد. نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی با استفاده از برنامه رایانه ای محقق ساخته و دانش آموزان گروه کنترل با استفاده از کتاب درسی آموزش دیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان تقلید جملات، تشخیص نقش و محیط گفت و شنود در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته است. نتایج آزمون پیگیری ماندگاری این تاثیرات را نشان داد. بررسی کیفی پاسخ های والدین به سوالات مصاحبه بیانگر تاثیر برنامه رایانه ای بر ایجاد انگیزش مشارکت در گفت و شنود انگلیسی بود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن ضعف دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در مهارت گفت و شنود، و با توجه به تاثیرات مثبت برنامه رایانه ای بر این مهارت در آنان، می توان استفاده از آموزش رایانه ای را برای تدریس گفت و شنود انگلیسی توصیه کرد.
تدوین و اثربخشی برنامه پشتیبانی مجازی بر رفتارهای چالش برانگیز و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تدوین و تعیین اثربخشی برنامه پشتیبانی مجازی بر رفتارهای چالش برانگیز و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا، انجام شد. روش پژوهش ترکیبی بود. در بخش کیفی، 14 متخصص به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. به روش کدگذاری نظری، برنامه پشتیبانی مجازی در 11 هدف تدوین شد. در بخش کمی، روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر 7 تا 11 ساله با اختلال اُتیسم مراجعه کننده به مراکز درمانی و توان بخشی پدیده و رهیاب شهر تهران در سال 1399 بود. از بین آن ها 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، به مدت 13 جلسه (هر هفته 2 جلسه)، برنامه پشتیبانی مجازی را دریافت کردند؛ گروه کنترل 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار سنجش شامل پرسشنامه های رفتارهای چالش برانگیز بودفیش و همکاران (2000) و مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه پشتیبانی مجازی بر کاهش رفتارهای چالش برانگیز و بهبود مهارت های اجتماعی افراد گروه آزمایش، تأثیر معناداری داشت (001/0>P)؛ بنابراین، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و مربیان حوزه کودکان مبتلا به اُتیسم، از برنامه پشتیبانی مجازی در جهت توانمندسازی، مدیریت و کاهش مشکلات روان شناختی این کودکان و کمک به والدین آن ها، بهره ببرند.
اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامه ریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دچار اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
199 - 222
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روش ایزی مایند (Easy Mind) بر برنامه ریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری بوشهر بود که تشخیص ناتوانی یادگیری دریافت کرده بودند. از این میان، 16 نفر (8 دختر، 8 پسر) که در پایه های اول و دوم ابتدایی تحصیل می کردند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های سنجش شامل آزمون مازهای پرتئوس (1914)، آزمون های نگهداری ذهنی پیاژه (1969) و آزمون محقق ساخته برای سنجش پیشرفت تحصیلی بود. ابتدا پیش آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش 12 جلسه مداخله ی درمانی (45 دقیقه ای) ایزی مایند را دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. بعد از جلسات مداخله، متغیرها مجدداً جهت ثبت نمرات پس آزمون سنجیده شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در برنامه ریزی (56/8=F و 011/0=P)، نگهداری ذهنی (43/96=F و 001/0=P) و پیشرفت تحصیلی (27/52=F و 001/0=P) تفاوت معناداری بعد از اجرای روش ایزی مایند وجود داشت و این روش باعث بهبود برنامه ریزی، نگهداری ذهنی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی شد؛ بنابراین با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر استفاده از این روش توسط مشاوران، درمانگران و معلمان مدارس می تواند با اثرگذاری بر سه متغیر ذکرشده از مشکلات این دانش آموزان بکاهد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم در ایران: مرور نظا م مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به طور کلی سطح سالمت روان مادران کودکان با اختالل طیف اُتیسم در قیاس با والدین کودکان عادی پایین تر است و از باورهای غیرمنطقی بیشتری استفاده می کنند. یکی از روش های پرکاربرد برای بهبود ا کثر ویژگی های روان شناختی، درمان شناختی رفتاری است. این مطالعه با هدف برآورد تأثیر درمان شناختی رفتاری بر س المت روان و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان با اخت الل طیف اُتیسم به روش مرور نظام مند انجام گرفت. روش: در این مطالعه جستجو با استفاده از کلید واژه های معتبر در بانک های اطلاعاتی بدون محدودیت زمانی تا سال 1400 انجام گرفت. در نهایت 6 مقاله که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور ارزیابی ناهمگنی مطالعات از آزمون Q و شاخص I2 استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار Medcalc مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در 6 مطالعه مورد تحلیل با حجم نمونه 204 نفر، میانگین تفاوت استاندارد شده نمره س المت روانی در گروه مداخله با فاصله اطمینان 95 درصد ) 340 / 1 تا 427 / 0(، 883 / 0 واحد از گروه گواه بیشتر است. همچنین میانگین تفاوت استاندارد شده نمره باورهای غیرمنطقی در گروه مداخله با فاصله اطمینان 95 درصد ) 273 / 0- تا 751 / 0(، 122 / 0 واحد بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر س المت روان مادران کودکان اُتیستیک مؤثر است ولی بر باورهای غیرمنطقی آنها تأثیری ندارد. لذا درمان شناختی رفتاری به عنوان روشی مؤثر و مکمل بر س المت روان مادران کودکان اُتیستیک توصیه می شود.
اثربخشی روش دیداری-حرکتی کپارت بر بهبود مهارت نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روش دیداری-حرکتی کپارت بر مهارت های نوشتن دانش آموزان با مشکل یادگیری نوشتن بود. روش: روش پژوهش نیز از نظر طرح پژوهش شبه آزمایشی- بالینی با پیش آ زمون-پس آزمون و پی گیری بود. مداخله ی درمانی بر مبنای روش دیداری-حرکتی کپارت انجام شده است. آزمودنی های این مداخله از بین دانش آموزانی انتخاب شده اند که در مدرسه با مشکل نوشتن بودند و به مرا کز اخت اللات یادگیری ویژه شهر رفسنجان در سال تحصیلی 1398 - 1399 ارجاع و بر مبنای آزمون های انجام شده در مرا کز نیز با مشکل نوشتن تشخیص داده شده بودند. در پژوهش حاضر 10 نفر به عنوان نمونه به شکل در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها در 10 جلسه )هر هفته یک جلسه( مورد مداخله قرار گرفتند. برای ارزیابی مهارت نوشتن از نسخه ی ترجمه و متناسب سازی شده ی پرسش نامه ی ارزیابی نوشتن اورتون گلینگهام استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس )نسخه ۲۲ ( و آزمون ناپارامتریک فریدمن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش دیداری-حرکتی کپارت بر بهبود تمیز دیداری ) 00 / pvalue =0 (، تکمیل دیداری pvalue = 0/018( (، شکل و زمینه ی دیداری ) 018 / pvalue = 0 ( و یادگیری غیرفعال ) 002 / pvalue = 0 ( اثربخش بود اما در 12 خرده مقیاس دیگر اثربخش نبود. مقایسه ی زوجی میانگین ها در آزمون ویلکا کسون دوام اثر این بهبود مداخله را در ا کثر مقایسه های زوجی پس آزمون با پیش آزمون، پی گیری با پیش آزمون در سطح معنا داری 05 / 0 نشان داد، ولی تداوم اثر با بررسی مقایسه ی زوجی پی گیری و پس آزمون در سطح 05 / 0 معنا دار نبود.
اثربخشی آموزش جهت یابی و حرکت بر افزایش خودکارآمدی و ابراز وجود دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش جهت یابی و حرکت بر افزایش خودکارآمدی و ابراز وجود کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با آسیب بینایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1397 - 1398 بود که از بین آنان 26 دانش آموز پسر با آسیب بینایی حجم نمونه آماری پژوهش را تشکیل داد که در دو گروه گواه ) 13 نفر ( و آزمایشی ) 13 نفر ( مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی خودکارآمدی و ابراز وجود به ترتیب از مقیاس خودکارآمدی شرر ) 1982 ( و پرسشنامه ابراز وجود گمبریل وریچی ) 1982 ( استفاده شد. آموزش جهت یابی و حرکت نیز با استفاده از کتاب راهنمای جهت یابی و تحرک سازمان آموزش و پرورش استثنایی در 8 جلسه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و سپس تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA( ( استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه ی جهت یابی و حرکت موجب افزایش خودکارآمدی گروه آزمایشی در مقابل گروه گواه شد. این برنامه همچنین موجب افزایش ابراز وجود گروه آزمایشی در مقابل گروه گواه شد و مهارت های جهت یابی و حرکت به طور چشمگیری در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بهبود یافت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، با آموزش جهت یابی و حرکت می توان خودکارآمدی و ابراز وجود کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی را افزایش داد و به بهبود شرایط زندگی آنها کمک کرد.
اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ناتوانی های هوشی از جمله مسائلی است که هم افراد مبتلا و هم مراقبین آن ها را با مشکلات مختلفی روبرو می سازد؛ هدف این پژوهش، تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دچار ناتوانی هوشی بود روش: روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بوده است. جامعه آماری، شامل دانش آموزان مدرسه استثنایی شهرستان سیمرغ به تعداد 40 نفر بود. 20 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه 10 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش عبارتند از آزمون رشد اجتماعی وایلند، پرسشنامه عملکرد خانواده ( FAD ) که پیش آزمون برای هر دو گروه آزمایش و گواه انجام شد . یافته ها: گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل کووریانس و t گروه های همبسته استفاده شده است. نتایج نشان داد که این آموزش بر رشد اجتماعی دانش آموزان ( P<.0001 )، و عملکرد خانواده ( P<.0001 ) مؤثر بوده است. نتیجه گیری : بر اساس این نتایج می توان ابراز نمود که آموزش مهارت های اجتماعی و بین فردی می تواند بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی مؤثر واقع شود
ارزیابی و مقایسه ساختار عضلانی اسکلتی اندام فوقانی و تعادل ایستای کودکان دارای اختلال بینایی و شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلالات اسکلتی - عضلانی صدماتی است که در افراد با وضعیت های نا مناسب زمان انجام کارها و تکالیف شغلی به مدت طولانی به وجود می آید و سبب ایجاد درد در نواحی گردن، کمر، شانه ها، بازوها و دیگر نواحی می شود. هدف از پژوهش حاضر ، ارزیابی و مقایسه ساختار عضلانی اسکلتی اندام فوقانی و تعادل ایستا در کودکان کم بینا، کم شنوا و عادی است. روش : جامعه آماری این پژوهش پسران 6 - 14ساله با کم بینایی و کم شنوایی شدید تا عمیق بودند. این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 30 پسر کم بینا، 30 پسر کم شنوا و 30 پسر عادی که به صورت غیر تصادفی هدف دار از جامعه در دسترس انتخاب شدند، بود. برای ارزیابی نا هنجاری سر به جلو و شانه گرد از نمای جانبی و برای بررسی فلکشن جانبی سر و شانه نابرابر از نمای قدامی، با استفاده از دوربین دیجیتال عکس برداری و از نرم افزار اتوکد استفاده شد. همچنین برای ارزیابی کایفوز از خط کش منعطف (91/0 r= ) و تعادل ایستا از روش آزمون لک لک اصلاح شده (87/0 r = ) سنجیده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنا داری (05/0 P ≤ ) و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 20 spss انجام شد. یافته ها : نتایج آماری نشان داد که زاویه سر به جلو و شانه گرد کم بینایان (001/0 p= ) بیشتر از گروه کم شنوایان و عادی بود؛ زاویه فلکشن جانبی سر در کم شنوایان (001/0 p= ) بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین زاویه شانه نابرابر در کم شنوایان بیشتر از سایر گروه ها بود (001/0 p= ) و تفاوت معناداری بین کایفوز گروه ها با یکدیگر مشاهده شد (001/0 p= )، به طوری که میزان کایفوز در کم بینایان بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین تفاوت معنا داری در تست تعادل ایستای گروه ها وجود داشت (001/0 p= )، با وجود اینکه که تعادل ایستای کم بینایان کمتر از دو گروه دیگر بود. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه کم بینایی و کم شنوایی موجب کاهش تعادل و ایجاد مشکلات پاسچرال در این افراد خواهد شد. بنابراین برای بهبود وضعیت بدنی، مهار و کاهش ناهنجاری ها، حفظ وضعیت بدنی مناسب در این افراد ضروری به نظر می رسد .
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی مادران بر مشکلات برون نمود کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از اختلال های کودکان از جمله اختلالهای جسمانی، شناختی، رفتاری و هیجانی تحت تأثیر آشفتگی هیجانی مادران بهوجود می آیند. این مادران در مقابله با ایفای نقش والدینی از خود ضعف نشان میدهند که باعث افزایش اختلالهای رفتاری در کودک خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی مادران بر مشکلات برون نمود کودکان انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهرستان نمین در سال تحصیلی 98 - 97 )تعداد 540 نفر(، نمونه ای به تعداد 40 نفر بر اساس نمره های بالا در مقیاس پرخاشگر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره )یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه( جایگزین شدند. هر دانش آموزی که به این شیوه انتخاب می شد، مادر وی نیز به عنوان نمونه در پژوهش انتخاب می شد. از مقیاس پرخاشگری و سیاهه رفتاری کودک برای گردآوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایشی، 8 جلسه 2 ساعته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی را دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری )مانکوا( برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: مقادیر محاسبه شده نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی مادران در کاهش مشکلات برون نمود در کودکان تأثیر دارد ) 05 / .)p < 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات برون نمود در کودکان، در نظر گرفت. ذهن آ گاهی مادران باعث بهبود عملکرد سازشی آنان در آ گاهی و توجه به تعامل با فرزندان، پذیرش نامشروط و بدون قضاوت رفتارهای فرزندان و توانایی نظم دادن به وا کنش های خود در قبال فرزندان می شود. بنابراین پیشنهاد می شود از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی در بهبود سلامت روان مادران و کاهش مشکلات برون نمود کودکان استفاده شود.
الگوی برنامه درسی مکمل ویژه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با تأکید بر مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مکمل سازگار با مغز کودکان و دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: پژوهش آمیخته، از نوع ا کتشافی است. بخش کیفی از تحلیل اسنادی و محتوای کیفی و بخش کمی از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری کیفی، اسناد، پایگاه های اطلاعاتی، خبرگان برنامه ریزی درسی، روان شناسی، علوم مغز و کمی، کارشناسان آموزش، مشاوره و معلمان مقطع ابتدایی مشهد بودند که با نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اعتباربخشی الگو از پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته که با 17 مصاحبه به اشباع رسید، استفاده شد. روایی و پایایی داده ها با بررسی اعضا، روایی محتوایی و آلفای کرانباخ تأیید شد. اعتبارپذیری داده های مصاحبه ها با راهبرد کنترل با داده های اسناد علمی معتبر انجام گرفت و ویژگی های عناصر و مؤلفه های برنامه درسی موردنظر شناسایی شد. یافته ها: در اعتبارسنجی الگو، توافق متخصصان، 93 / 79 درصد برآورد شد. سطح معناداری بیشتر از 05 / 0 در نظر گرفته شد. بنابراین، ویژگی ها و نیازهای مغزی این دانش آموزان در اولویت برنامه درسی مکمل قرار می گیرد، محدودیت های زمانی حذف، حجم واحدهای درسی، تکالیف و ارزیابی ها کاسته و روش های آموزشی که فعالیت و تعامل بیشتری می خواهند، در قالب هایی متنوع و جذاب ارائه شوند. نتیجه گیری: برای کاهش مشکلات دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، توجه به نقش عناصر برنامه درسی مکمل مبتنی بر مغز الزامی است. بر اساس نتایج سازمان دهی اهداف و محتوا برای دانش آموزان مورد نظر دستخوش تغییراتی خواهد شد، تأ کید بیشتری بر برخی از اهداف صورت گیرد و بر محتوای مهارت آموزی، تکالیف و ارزیابی ها در قالب هایی جذاب و متنوع مانند نرم افزارها تأ کید شود.
اثربخشی بازی درمانی آدلری بر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی آدلری بر کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 8 تا 12 ساله دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتار درمانی شهر شیراز در سال تحصیلی 97-98 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 24 نفر از کودکان دارای لکنت زبان که از نظر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار در مرز بالینی قرار داشتند، بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز (2003) و کمال گرایی چندبُعدی فراست و همکاران (1990) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسه ها براساس بازی درمانی آدلری تهیه شد. داده ها نیز با روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار و مؤلفه های آن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. نتیجه گیری: بنابراین بازی درمانی آدلری در کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار کودکان دارای لکنت زبان مؤثر بوده است.
اثربخشی مداخله ی یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت نفس و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی اثربخشی مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت نفس و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش به تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل 20 نفره گماشته شدند. گروه آزمایش16 جلسه 45 دقیقه ای مداخله یکپارچگی حسی – حرکتی را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از سه ماه آزمون پیگیری اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه عزت نفس بود. داده ها با کمک نر م افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت نفس و عملکرد ریاضی موثر است و با توجه به نتایج بدست آمده از مقایسه پیگیری در گروه های آزمایش و کنترل اثر این مداخله پایدار بوده است (05/0>P و F= ,eta=). نتیجه گیری: مداخله یکپارچگی حسی – حرکتی با ایجاد تجربه جدید به عملکرد ریاضی و عزت نفس دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی کمک کرده و می تواند به عنوان مداخله سودمند برای کاهش مشکلات دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی به کار گرفته شود.
رابطه ویژگی های شخصیتی با اضطراب بیماری کووید 19 در مادران کودکان با اختلالات هیجانی - رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع یک بیماری همه گیر می تواند به تنیدگی مادران کودکان با اختلالات هیجانی-رفتاری بیفزاید، با این حال، برخی ویژگی های شخصیتی در نحوه مواجهه با تنیدگی تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با اضطراب بیماری کووید 19 در مادران کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری شهر رشت در سال 1399 بودند که از این میان نمونه ای به حجم 202 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه ها شخصیتی نئو و اضطراب بیماری کووید 19 پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه بین ویژگی های شخصیتی، برون گرایی، گشودگی، مقبولیت و وظیفه شناسی با اضطراب کووید 19 پاسخگویان، منفی و معنا دار؛ و رابطه بین متغیر روان رنجوری با اضطراب کووید 19 پاسخگویان، مثبت و معنا دار بوده است. همچنین در رابطه بین سن و تحصیلات با اضطراب کووید 19 ، رابطه معنا داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که روان رنجوری توانست به طور معنی داری 4/ 68 اضطراب کووید 19 را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و ارتباط بین ویژگی های شخصیتی با اضطراب کووید 19 ، ارائه راهبردها و آموزش های مطلوب به والدین دارای شخصیت روان رنجور، می تواند نقش مهمی در ارتقاء سلامت خانواده و به ویژه کودکان داشته باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش آموزانِ با اختلال یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبه ها منجر می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 9 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری شهر تهران که از بین آنها تعداد 45 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اختلال ریاضی آزمون کی مت (1988) استفاده شد. گروه های آزمایشی تحت آموزش شناختی رفتاری (10 جلسه 60 دقیقه ای) و آموزش ادراک حرکتی (8 جلسه 25 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش بودند (01/0p<) و بین اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، تفاوت معنا داری وجود نداشت (05/0p>) و این نتیجه تا مرحله پیگری تدوام داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان بهره برد.
مقایسه رابطه والد-کودک، انعطاف پذیری و انسجام خانواده در والدین کودکان با و بدون لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: لکنت زبان به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روانی کلام می تواند زمینه ساز بروز پیامدهای منفی بسیاری برای فرد و خانواده شود و مشکلات روان شناختی، رفتاری و اجتماعی را به وجود بیاورد؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر با هدف مقایسه جوّ عاطفی خانواده، رابطه والد-کودک و انعطاف پذیری و انسجام خانواده در والدین کودکان با و بدون لکنت زبان انجام شد. روش: در این پژوهش از روش علی مقایسه ای-پس رویدادی استفاده شد و جامعه آماری آن والدین کودکان 8 تا 12 سال دختر و پسر با و بدون لکنت زبان شهر رشت در سال 1399 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 60 نفر از هر دو گروه والدین در دامنه سنی 30 تا 50 سال بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه رابطه والد-کودک پیانتا ) 2011 ( و مقیاس ارزیابی انعطاف پذیری و انسجام خانواده اولسون و همکاران ) 1986 ( بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر وجود تفاوت معنادار بین دو گروه والدین دارای کودک با و بدون لکنت زبان در متغیرهای رابطه والد- کودک، انعطاف پذیری و انسجام خانواده بود ) 001 / .)p > 0 نتیجه گیری: نتایج نشان داد لکنت زبان می تواند بر شرایط خانوادگی، کارکردهای خانواده و رابطه کودک با والدین و دیگر اعضا اثرات منفی گذاشته و همچنین خانواده نیز می تواند در کاهش یا افزایش لکنت زبان کودک مؤثر باشد؛ بنابراین، وجود یک محیط غنی، آرام و رابطه متقابل درست و همچنین لزوم آموزش به خانواده بسیار حائز اهمیت است.
آسیب بینایی در فرزندان: مقایسه رضایت زناشویی، اتحاد والدینی و فرسودگی والدینی در پدران و مادران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف مقایسه رضایت زناشویی، اتحاد بین والدین و فرسودگی والدینی در پدران و مادران بدون و دارای فرزند (ان) با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش را چهار گروه از والدین دارای فرزند بدون آسیب بینایی و با آسیب بینایی (در سه گروه دارای یک فرزند، دو فرزند و بیش از دو فرزند) ساکن شهرهای مختلف ایران تشکیل می دادند که از آن میان، نمونه ای به تعداد 506 نفر (شامل 297 مادر و 209 پدر) از طریق روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (نیکولز و همکاران، 1983)، مقیاس اتحاد والدینی (آبدین و برونر، 1995) و سنجش فرسودگی والدینی (رزکام و همکاران، 2018) بود. نتایج نشان داد والدین دارای بیش از دو فرزند با آسیب بینایی نسبت به سه گروه دیگر نمرات بالاتری در فرسودگی والدینی و نمرات پایین تری در رضایت زناشویی و اتحاد والدینی گزارش کردند (001/0 p < ) . نتایج آزمون مانوا نشان داد چهار گروه در تمامی ابعاد فرسودگی والدینی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند (001/0 p < ) . همچنین پدران درمجموع نمرات بالاتری در رضایت زناشویی کسب کردند (04/0 p <). گستره آسیب بینایی در فرزند (ان) می تواند با اثرگذاری منفی بر برآیندهای زناشویی و والدینی روابط فرزندان و والدین را با خود و با یکدیگر مخدوش سازد.