فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر درمورد آینده یک جزء جدایی ناپذیر از شناخت انسان است. توانایی تصویرسازی خلاقانه از رویدادهای احتمالی آینده، تفکر آینده نگر نامیده می شود که در طول چند سال گذشته توجه بسیاری را در حیطه های مختلف روان شناسی (شناختی، عصب روان شناختی، بالینی و تحولی) به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم نگاشته شده است. این مقاله از نوع مروری است. پس از ارایه تعریف و اهمیت تفکر آینده نگر، به فرآیندهای شناختی درگیر در این سازه، جایگاه زیست شناختی و سیر تحولی آن اشاره شده و در ادامه تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم موردبحث قرارگرفته است. با توجه به پژوهش های انجام شده در این زمینه می توان به اهمیت تطابقی این توانایی پی برد.
نتیجه گیری: مرور پیشینه پژوهشی، شواهدی را در رابطه با نقایص تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم ارایه می کند. این عملکرد ضعیف، می تواند کمک بالقوه ای به توضیح این سوال کند که چرا افراد با اختلال طیف اتیسم به طورمعمول الگوهای رفتاری محدود، تکراری و کلیشه ای از خود نشان می دهند. این نتایج می تواند پیامدهای مهمی در سطح نظری و بالینی داشته باشد
فراتحلیل اثربخشی مداخله تحلیل رفتارکاربردی بر مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:درسال های اخیر بسیاری از مطالعات، به بررسی اثربخشی مداخلات متفاوت بر روی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پرداخته اند. یکی از مداخلات مؤثر بر روی این کودکان، روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA) است. در تعداد زیادی از کوشش های بالینی و پژوهش های موردی، میزان اثر بخشی این روش در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم اندازه گیری شده است که نتایج متفاوتی را نشان می دهند؛ بنابراین لزوم استفاده از فراتحلیل جهت ارائه یک نتیجه کلی احساس می شود. هدف پژوهش حاضر نیز این است که با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل وبا جمع آوری و ترکیب نتایج پژوهش های مختلف، اندازه اثرروش تحلیل رفتارکاربردی را بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مورد بررسی قرار دهد. روش:10 مطالعه خارجی مورد قبول از نظر روش شناسی، گردآوری و فراتحلیل شدند. ابزار پژوهش فهرست وارسی فراتحلیل بود. اندازه اثر هر پژوهش به صورت دستی محاسبه شد. یافته ها: میانگین اندازه اثر مداخله ABA بر بهبود مهارت های زبان بیانی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم79/1 ، بر مهارت های زبان دریافتی56/1 و بر مهارت های زبان مرکب 21/1 به دست آمد که طبق جدول کوهن در سطح زیاد است. نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل از تأثیر مداخله ABAبر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم حمایت می کند.
تآثیر کاشت حلزون شنوایی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی والدین
حوزههای تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر تاثیر کاشت حلزون شنوایی برسلامت روان و رضایتمندی زناشویی والدین است. جامعه آماری را کلیه والدینی (اعم از مادران و پدران)، که فرزندانشان آنها ناشنوا بودند و در طی سالهای 1391 – 92 جهت کاشت حلزون شنوایی کودکانشان به بیمارستان بقیه ا...الاعظم جهت عمل کاشت حلزونی مراجعه نموده بودند را شامل می شود. حج م نم ون ه 58 ن ف ر از والدین (29 زن و 29 مرد) با استف اده از روش نمونه گیری منظم یا سیستماتیک انتخ اب ش د. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه 28 سوالی سلامت روان (GHQ) گلدبرگ، رضایت زناشویی انریچ استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون است. والدین در ابتدا و پیش از عمل (پیش آزمون) و سپس 6 ماه پس انجام عمل دوباره و بصورت پس آزمون به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در این تحقیق از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار،همبستگی) و استنباطی (t زوجی) استفاده شده است. یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات سلامت روان در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، میانگین نمرات رضایتمندی زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. نتیجه گیری می شود که کاشت حلزون شنوایی در کودکان ناشنوا بر بهبود و افزایش سلامت روان، رضایتمندی زناشویی والدین دارای کودکان ناشنوا موثر می باشد.
دلبستگی به خدا و تاب آوری در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر دلبستگی به خدا و تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی و (همبستگی) بود. در این راستا، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای داده ها از مدارس استثنایی و عادی استان اردبیل شهرستان مشگین شهر جمع آوری شدند. از مقیاس دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص ، داده های 92 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی و 94 نفر مادران دارای کودک عادی برای تحلیل انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق شاخص هوتلینگ برای نشان دادن تفاوت بین گروه ها، نشان داد که در همه ابعاد (دلبستگی اجتنابی ، دلبستگی ایمن، دلبستگی اضطرابی به خدا و تاب آوری) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ در رگرسیون چند گانه به روش گام به گام، از بین دلبستگی ها، دلبستگی ایمن به خدا تاب آور بودن را در بین مادران دارای کودکان عادی و دلبستگی اجتنابی به خدا، کاهش تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی در مقایسه بین این دو گروه به خوبی پیش بینی کرده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نوع دلبستگی به خدا می تواند به نوعی بر تاب آوری افراد در مواجهه با چالش های زندگی تاثیرگذار باشد.
رابطة کمال گرایی، وسواس – بی اختیاری اعمال و ویژگی های شخصیتی با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة ویژگی های شخصیتی، ابعاد مثبت و منفی کمال گرایی و وسواس بی اختیاری اعمال با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام شد. جامعة آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که 265 نفر از دانشجویان به وسیلة نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های علوم انسانی و علوم تربیتی، علوم پایه، فنی و مهندسی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة کمال گرایی کوتاه – تجدید نظر شده سلانی، رایس، مبلی و همکاران، پرسشنامة شخصیتی نئو مک کری و کوستا، پرسشنامة تجدید نظر شده ویژگی های شخصی وسواس- بی اختیاری اعمال پادوا ( بورن، کورتج، فورمی و استرنبرگر) و مقیاس ارزیابی تعلل ورزی- نسخة دانشجویی سولومون و راث بلوم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که ناهمخوانی بین ایدئال ها و واقعیت، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی وسواس بی اختیاری اعمال، مهم ترین پیش بینی کننده های تعلل ورزی دانشجویان بود. نتیجة دیگر پژوهش نشان داد که 35% واریانس تعلل ورزی دانشجویان از طریق یک ترکیب خطی مشترک از کمال گرایی منفی، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی های وسواس – بی اختیاری اعمال تعیین می شود.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
بررسی اثر بخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور صورت گرفت.
روش: روش مطالعه، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری پژوهش، زنان نابارور مراجعه کننده به ضریب اعتبار این آزمون را با استفاده از شیوه های باز آزمایی، آلفای کرونباخ و ضریب دو نیمه کردن به ترتیب ، با سابقه حداقل دو سال ناباروری بود. از میان آن ها ۳۰ نفر به صورت داوطلب انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه به نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان افسردگی اعضای گروه آزمایش که در معرض روان نمایشگری قرار گرفته بودند در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری (۰۰۱/۰ (P < کاهش یافت. این نتایج پس از یک دوره ی پیگیری سه ماهه تأیید شد. از روان نمایشگری می توان به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش سطح افسردگی و تعدیل سایر اختلالات روانی در جمعیت های مشابه استفاده کرد. با توجه به درمان های سخت و طولانی ناباروری و احتمال بروز مشکلات روانشناختی، حضور روان شناسان بالینی در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
معرفی و کاربرد الگوی رهنموددادن همزمان در آموزش کودکان با اختلال اتیسم وکودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های موثر در آموزش کودکان با اختلال اتیسم و کودکان با کم توانی ذهنی روش رهنموددادن همزمان است. روش رهنموددادن همزمان را می توان هم برای مهارت های مجزا یعنی پاسخ تنها در یک دوره نسبتا کوتاه و هم برای مهارت های زنجیره ای و دنباله دار یعنی یک تعداد از توالی رفتارها که یک رفتار پیچیده را شکل می دهند، استفاده کرد. وقتی رهنموددادن همزمان استفاده می شود، معلم یک رهنمود کنترل شده یعنی رهنمودی را که مطمئن است پاسخ صحیح به حساب می آید؛ همزمان با محرک آماج شامل هدف، ژست، فعالیت یا وضعیتی که می خواهیم یادگیرنده وقتی آموزش تمام می شود، پاسخ دهد، ارایه می دهد.
نتیجه گیری: این مقاله به بررسی روش رهنموددادن همزمان در آموزش کودکان با کم توانی ذهنی و کودکان با اختلال اتیسم می پردازد
اثر بخشی نظم بخشی رفتار برکاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان یکی از بیماریهای بسیار رایج در جوامع مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نظم بخشی رفتار بر کاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان اجراشد. برای انجام پژوهش، در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل، 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش بصورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنیها در ابتدا و انتهای پژوهش با پرسشنامه اضطراب بک BAI (بک و کلارک، 1988) مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی، شیوه خودتنظیمی رفتار (لطفی کاشانی، وزیری، 1389) را یاد گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه نشان داد که با ثابت نگه داشتن تغییرات نمرات، کاهش معناداری در میزان اضطراب گروه آزمایش بوجود آمده است (05/0p
مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت در دانشجویان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب می شود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در گرمسار بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر کارشناسی گرمسار در سال 2013 تشکیل داد که 286 نفر به شکل نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ و فرم کوتاه نئو بود.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین رتبه نمرات شرکت-کنندگان گروه بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در عامل های برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p< ). به گونه ای که شرکت کنندگان گروه در معرض اعتیاد به اینترنت در هر یک از عوامل مذکور رتبه کمتری در مقایسه با گروه بدون اعتیاد به اینترنت را گزارش کردند.
نتیجه گیری و بحث: سه مؤلفه شخصیتی برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی در افراد در معرض اعتیاد به اینترنت کمتر از افراد بدون اعتیاد به اینترنت است. از این رو، به نظر می رسد افراد در معرض اعتیاد به اینترنت به واسطه سردبرخورد بودن کمتر با دیگران توافق می کنند و ظیفه-شناسی کمتری را گزارش می کنند، از این رو برای گذران وقت خود به اینترنت پناه می برند.
پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی ذهن آگاهی و دشواری در تنظیم هیجان در آمادگی به اعتیاد دانشجویان انجام شد. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه تحقیق 200 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور کاشان بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی و مقیاس های دشواری های تنظیم هیجانی و آمادگی به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج: نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی و آمادگی به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد و از بین خرده مقیاس های ذهن آگاهی، عمل همراه با آگاهی و عدم واکنش با آمادگی به اعتیاد رابطه منفی داشتند. همچنین، بین دشواری در تنظیم هیجان، نپذیرفتن پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، نبود آگاهی هیجانی و دشواری در کنترل تکانه با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت وجود داشت. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان از تقویت ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی استفاده کرد و با هزینه ای کمتر از درمان این اختلال و با آموزش تکنیک های ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی، آسیب پذیری دانشجویان را در این زمینه کاهش داد.
اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن صورت گرفت. روش: نوع پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه دوم سال 1392 و نیمه اول سال 1393 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 نفر (مداخله فراشناختی 25 نفر و کنترل 25 نفر) انتخاب شد. مقیاس های افکار اعتیاد مک مولین، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد و نگرش نسبت به اعتیاد در گروه نمونه اجرا شد. روش درمانی فراشناختی گروهی در 8 جلسه یک ساعته اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی گروهی باعث کاهش نگرش نسبت به اعتیاد و افزایش تمایل به تغییر و درمان اعتیاد می شود. نتیجه گیری: درمان فراشناختی گروهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر نگرش نسبت به اعتیاد وتمایل به تغییر و درمان می باشد.
مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد: مطالعه ی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مانیای حاد، بخش خطرآفرینی از اختلال دوقطبی است و نیاز به درمان مناسب روانی-اجتماعی و دارویی دارد تا از خطرات جدی برای بیماران جلوگیری گردد. در درمان مانیای حاد دوقطبی از داروهای تثبیت کننده ی خلق مانند والپروات و آنتی سایکوتیک های آتیپیک نظیر کوئیتیاپین به صورت ترکیبی یا به تنهایی استفاده می شود. اثر کوئیتیاپین در ترکیب با والپروات سدیم در مطالعات مختلف مشخص گردیده اما با توجه به احتمال تداخلات دارویی در مصرف همزمان، لازم است اثر درمان تکی این دارو نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی مروری مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد است.
مرور مطالعات: با جستجو در پایگاه های علمی مختلف انگلیسی و فارسی تا تاریخ فوریه ی 2015 چهار مقاله در این خصوص یافت شد. بنا بر نتایج این مطالعات، تفاوت معنی داری در اثربخشی کوئیتیاپین به صورت تک دارویی و والپروات سدیم در درمان مانیای حاد دیده نشده و هر دو این داروها موثر واقع شدند، هر چند در برخی مطالعات، اثربخشی کوئیتیاپین از والپروات سدیم سریع تر ظاهر گردید.
نتیجه گیری: درمان تک دارویی با کوئیتیاپین می تواند به میزان والپروات سدیم در بهبود علایم مانیای حاد موثر باشد و بنا بر برخی مطالعات اثر آن بر بهبودی بیمار، سریع تر است.
تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش تکانشگری در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش تکانشگری در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی انجام شد. بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاک های ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار آزمودنی در خلال دوازده جلسه تحت رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. به منظور سنجش تکانشگری از پرسشنامه تکانشگری بارت استفاده شد. یافته ها: رفتار درمانی دیالکتیک به کاهش نمرات تکانشگری در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد منجر شد. نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار تکانشگری در آزمودنی ها بودند. نتیجه گیری: مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به کاهش تکانشگری منجر شود و تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه درمان و پیشگیری از سوء مصرف مواد دارد.
سیستم مغزی/ رفتاری، کمال گرایی و علائم افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطة سیستم مغزی- رفتاری و کمال گرایی با علائم افسردگی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. مطالعة حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونة مورد بررسی شامل 360 دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعة 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 91 برگزیده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت و سیاهة افسردگی بک بود. اطلاعات حاضر از اجرای پرسشنامه ها به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی متغیر ها بیان کنندة همبستگی مثبت معنادار علائم افسردگی با کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی جامعه مدار و بازداری رفتاری بود و همبستگی منفی معنادار بین علائم افسردگی و فعال سازی رفتاری بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین متغیر های مورد مطالعه، متغیر های کمال گرایی جامعه مدار و سیستم فعال ساز رفتاری بیش ترین سهم را در پیش بینی علائم افسردگی داشتند. بنابراین، می توان بیان کرد که رابطة بین علائم افسردگی با کمال گرایی و سیستم مغزی/ رفتاری جالب توجه است.
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
مقایسه ی سرشت و منش بیماران افسرده و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در تمام فرهنگ ها است.افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریک پذیری، بی ارزشی و ناامیدی را به همراه دارد و محققان، به طور مکرر از ارتباط بین سرشت و منش با افسردگی حمایت کرده اند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ابعاد سرشت و منش در بیماران افسرده و افراد بهنجار بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی در سال 1391، تمام مبتلایان به افسردگی اساسی در دامنه ی سنی 30 24 سال مراجعه کننده به مراکز بالینی شهر اردبیل و جامعه ی بهنجار افراد غیر افسرده بودند. آزمودنی ها 70 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 61 نفر بهنجار بودند که پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی بک و سرشت و منش کلونینجر را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: افراد افسرده نسبت به گروه بهنجار، به طور معنی داری از نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بیشتر و همکاری، خودراهبری و پشتکار کمتری برخوردارند (001/0>P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 34 درصد از واریانس علایم افسردگی توسط ابعاد سرشت و منش پیش بینی می شود.
نتیجه گیری: بین سرشت و منش با افسردگی، رابطه ی معنی داری وجود دارد و ابعاد سرشت و منش از متغیرهای تاثیرگذار در شدت نشانه های افسردگی است.
مقایسه اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری با تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی در بیماران مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آنجایی که افسردگی یک اختلال شایع است، شناسایی روش درمان مفید و مداوم بسیار مهم است. هدف این پژوهش مقایسه دو مورد از درمان های غیرتهاجمی جدید یعنی درمان تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علائم افسردگی بوده است. روش: برای بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری جایگزین شدند. آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. برای بررسی نتایج از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که هر دو درمان در کاهش علائم افسردگی تأثیرگذار بودند اما تفاوت معناداری در اثربخشی آن ها دیده نشد. با این وجود در دو درمان به لحاظ نمرات پیگیری تفاوت وجود داشت. میانگین نمرات در موقعیت پیگیری نسبت به موقعیت پس آزمون تغییر محسوسی در گروه rTMS داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری نسبت به درمان دیگر در طول زمان بیشتر بوده است.