مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
اضطراب وجودی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه بین اضطراب وجودی و اضطراب مرضی، و مقایسه آنها در سه گروه افراد بزهکار، عادی و مذهبی می پردازد. روش پژوهش، از نوع پس رویدادی ـ مقایسه ای به روش هم بستگی است. برای جمع آوری داده ها از دو مقیاس «اضطراب وجودیگود» و «اضطراب کتل» که از اعتبار و روایی خوبی برخوردارند، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهم بستگیپیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته های پژوهش نشان داد که بین اضطراب وجودی و اضطراب مرضی هم بستگی معنادار مثبت وجود دارد. اضطراب وجودی پیش بینی کننده اضطراب مرضیاست. مقایسه افراد بزهکار، عادی و مذهبی در میزان اضطراب وجودی و مرضی معنادار بوده، دین داری و تحصیلات سهم زیادی در تاثیرگذاری بر کاهش اضطراب، به ویژه اضطراب وجودی داشت.در نهایت، اضطراب وجودییکی از پایه ها و منشا اضطراب مرضیاست. افراد مذهبیکمتر از اضطرابوجودی رنج می برند؛ در مقابل، بزهکاران بیشتر به این نوع اضطراب مبتلایند؛ و این نشانگر تاثیر مثبت پایبندی مذهبی، و اثر منفی بزهکاریبر اضطراب است.
رابطه سطح تحول روانی _ معنوی و احساس تنهایی با اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سطح تحول روانی _ معنوی، احساس تنهایی و اضطراب وجودی دانشجویان است. بدین منظور 341 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون «تحول روانی _ معنوی»، «اضطراب وجودی» و «مقیاس احساس تنهایی» مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی _ معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس وجود دارد (487/0_=r) (01/0P<)؛ همچنین، میان «اضطراب وجودی» با «احساس تنهایی» و تمام زیرمقیاس های آن نیز در سطح (01/0P<) همبستگی مثبت معناداری درحد متوسط وجود دارد و علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که سطح «تحول روانی _ معنوی» و «احساس تنهایی» می توانند «اضطراب وجودی» را به طور معناداری پیش بینی کنند (5/32=2R). بنابراین، به نظر می رسد افزایش سطح «تحول روانی _ معنوی» یک عامل کلیدی در کاهش «اضطراب وجودی»، «احساس تنهایی» و درنتیجه ارتقای سلامت روان است.
مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در جمعیت عمومی و مراکز بالینی است. هدف این مطالعه مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود.
روش: طرح این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مراجعه کننده به درمانگاه ها، مراکز تخصصی روان پزشکی و مراکز مشاوره شهر های ارومیه و تبریز در سه ماهه آخر سال 1393 و سه ماهه نخست سال 1394 تشکیل می دادند و از بین آنها 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به دو گروه تقسیم شد؛ یک گروه 40 نفری با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر و گروه دیگر 40 فرد عادی را در بر می گرفت. شرکت کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو، سیاهه اضطراب حالت - صفت اشپیل برگر و مقیاس اضطراب وجودی گود را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین نمرات روان آزردگی، گشودگی، خوشایندی و اضطراب حالت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بطور معنی داری بیشتر است. همچنین تفاوت معناداری در میانگین نمرات اضطراب وجودی در بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای صفات شخصیت و اضطراب صفت - حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
کارآمدی آموزش معنویت با رویکرد اسلامی در کاهش اضطراب وجودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی آموزش معنویت اسلامی در کاهش اضطراب وجودی انجام گرفته است. طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری، شامل همه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر کرمانشاه، در سال تحصیلی 93-1392بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، یک دبیرستان انتخاب و از جمعیت 120 نفری دانش آموزان مذکور، تعداد 30 نفر، که نمره اضطراب وجودی زیرخط برش را در مقیاس اضطراب وجودی گود کسب کرده بودند، انتخاب شده و به 2 گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای گروه آزمایش، 5 جلسه90 دقیقه ای آموزش معنویت با رویکرد اسلامی برگزار گردید. پس از اجرای جلسات آموزشی، آزمون اضطراب وجودی گود بر هر 2 گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ اضطراب وجودی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ یعنی آموزش معنویت اسلامی در کاهش اضطراب وجودی تأثیر کارآمدی داشته است.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
مقایسه سیستم های مغزی – رفتاری، اضطراب وجودی و عواطف مثبت و منفی میان نمونه های غیربالینی افراد دارای صفات شخصیتی خودشیفته و مرزی با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سیستم های مغزی- رفتاری، اضطراب وجودی و عواطف مثبت و منفی در نمونه های غیربالینی افراد دارای صفات خودشیفته و مرزی با افراد عادی انجام شد. روش: با استفاده از یک طرح علی-مقایسه ای از میان 200 نفر از افراد در دامنه ی سنی 18 تا 30 سال شهر تهران بر اساس نمره خودشیفتگی و مرزی، 90 شرکت کننده (30 نفر مرزی، 30 نفر خودشیفته و 30 نفر عادی) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس تجربه مثبت و منفی، مقیاس مهارت های ارتباطی، مقیاس شخصیت خودشیفته، مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری، و مقیاس اضطراب وجودی گردآوری و با روش تجزیه و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: طبق نتایج، عاطفه مثبت در گروه عادی به صورت معناداری بیشتر از گروه مرزی بود اما بین گروه مرزی و خودشیفته تفاوتی دیده نشد. از نظر عاطفه منفی و اضطراب وجودی بین گروه های عادی و خودشیفته تفاوتی دیده نشد. اما میانگین عاطفه منفی و اضطراب وجودی گروه مرزی از هر دو گروه عادی و خودشیفته به صورت معناداری بالاتر بود. از نظر سطح حساسیت سیستم بازداری و سیستم فعال ساز تفاوتی بین هیچ یک از گروه ها دیده نشد. نتیجه گیری: در مجموع، بالاتر بودن عاطفه منفی و اضطراب وجودی را می توان از جمله موارد تمایز افراد مرزی از افراد خودشیفته و عادی در نظر گرفت، و این یافته ممکن است دارای دلالت های درمانی و آموزشی مهمی برای متخصصان بالینی باشد.
اثر بخشی آموزش برنامه مبتنی بر سپاسگزاری بر کاهش اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
23 - 40
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سپاسگزاری بر اضطراب وجودی دانشجویان صورت گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی، به روش پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل که دارای مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهرستان سقز در سال تحصیلی 94-95 بود.تعداد ۱۶۰دانشجوی دختر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. سپس 20 نفر که از پرسشنامه اضطراب وجودی نمره معیار را کسب کرده بودند، جهت شرکت در طرح پژوهش به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، مقیاس اضطراب وجودی گود ومقیاس سپاسگزاری ادلر فاگلی بود. شرکت کنندگان طی ۱۰ جلسه ۱۰۰ دقیقه ای، و به صورت هفته ای دو بار تحت برنامه آموزش سپاسگزاری براساس مدل ادلر و فاکلی قرار گرفتند. درتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری استفاده شد. نتایج کاهش معنا دار میانگین نمرات پس آزمون اضطراب وجودی گروه آزمایشی در مقایسه با نمرات گروه کنترل را نشان داد. به طور کلی آموزش سپاسگزاری در سطح معناداری سبب کاهش اضطراب وجودی شده بود. نتایج پیشنهاد می نماید که می توان از برنامه آموزش سپاسگزاری جهت کاهش اضطراب وجودی دانشجویان بهره برد.
اثربخشی آموزش معنویت درمانی بر اضطراب وجودی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف « تعیین اثربخشی آموزش معنویت درمانی بر اضطراب وجودی در دانش آموزان » انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان از مدارس شهرستان خرمشهر بودند که در نیم سال تحصیلی 1397 -1396 با جمعیت 395 نفر مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفره (کنترل و آزمایش) به روش نمونه گیری تصادفی تقسیم شدند. آموزش معنویت درمانی بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه یک ونیم ساعته اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه « پرسشنامه اضطراب وجودی گود - گود » بود. نتایج نشان داد که آموزش معنویت درمانی در کاهش اضطراب وجودی دانش آموزان موثر بوده. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که از معنویت درمانی می توان در جهت کاهش اضطراب وجودی، به عنوان یک روش موثر سود جست.
اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفه های اضطراب وجودی، صبر و امید در زنان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که افسردگی جزء شایع ترین اختلالات روانی در زنان به شمار می رود و مؤلفه های صبر و امیدواری نقش مهمی در تسکین این اختلال دارند، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر بهبود سه مؤلفه صبر، امید و اضطراب وجودی در زنان افسرده بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون−پس آزمون و گروه گواه است. گروه نمونه را 40 نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد بندرعباس تشکیل می دهند که براساس مقیاس افسردگی بک، افسرده تشخیص داده شدند. سپس این افراد به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از مقیاس های افسردگی بک، امید، صبر و اضطراب وجودی استفاده شد. اعضای گروه آزمایش طی دوازده جلسه مشاوره فردی، تحت درمان یکپارچه توحیدی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون، تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد پس از مداخله، در متغیرهای صبر (37/376=F و 0001/0=p)، امید (91/22=F و 0001/0=p) و اضطراب وجودی (37/27=F و 0001/0=p)، بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری حاصل شده است؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان ادعا کرد که درمان یکپارچه توحیدی در بهبود مؤلفه های صبر، امید و اضطراب وجودی در زنان افسرده مؤثر بوده است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی در ارتقاء مولفه های سبک زندگی اسلامی و بهبود اضطراب وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، الگویابی مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی در ارتقاء سبک زندگی اسلامی و بهبود اضطراب وجودی با توجه به نقش تعدیل کنندگی سطوح معرفت دینی بود. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس-آزمون و دارای گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه جامعه زناشویی (زن و شوهران) شهر تبریز که حائز نشانه های اضطراب بودند، تشکیل می دهد. نمونه آماری عبارت بود از60 نفر زوج که به مراکز مشاوره شهر تبریز مراجعه می کنند، از این 60 نفر زوج، 30 زوج به عنوان گروه کنترل و 30 زوج دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، ابزارهای تحقیق عبارت بودند از: مقیاس اضطراب وجودی گود، پرسشنامه سبک زندگی اسلامی. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد روش مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی بر ارتقاء سبک زندگی اسلامی و مولفه های آن (اثربخشی نماز در زندگی، توجه و عمل به مستحبات، التزام به انجام نماز و مراقبت) اثربخش است، ولی مداخله مورد نظر بر بعد حضور قلب در نماز اثربخش نیست. همچنین، نتایج تحلیل آماری نشان داد روش مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی بر اضطراب وجودی اثربخش است.
مدل یابی ارتباط دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، با نقش میانجی خداآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی ارتباط علّی دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، با اضطراب وجودی، به واسطه نقش میانجی خداآگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از اجرای همزمان سه مقیاس دلبستگی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی، بر روی 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم استفاده گردید. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و دو به دو بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی بود. برای سنجش نقش میانجی خداآگاهی، در ارتباط میان سبک های گوناگون دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، مطابق رویکرد بارون و کنی عمل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم هریک از دلبستگی های ایمن، اضطرابی و اجتنابی به خدا در اضطراب وجودی، از طریق میانجی گری خداآگاهی معنادار است. بنابراین، تأثیر دلبستگی به خدا در کاهش اضطراب وجودی از طریق میانجی گری فرآیند خداآگاهی، تبیین پذیر است.
سهم طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب وجودی در استفاده ی مفرط از گوشی تلفن همراه در دانشجویان دانشکده ی شیمی داروئی دانشگاه آزاد اسلامی تهران
حوزه های تخصصی:
نظر به استفاده ی مفرط (آسیب زا) از گوشی تلفن همراه در جایگاه نوعی اعتیاد رفتاری عصر تجدد و نیز عوارض احتمالی آن، در پژوهش کمّی و توصیفی (رابطه ا ی) حاضر با هدف ارزیابی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و نیز اضطراب وجودی در پیشبینی این اختلال، نمونه ای به حجم نهائی 310 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در نیمسال اول تحصیلی 98-97 در دانشکده ی شیمی داروئی-صنایع غذائی و علوم تغذیه ی دانشگاه آزاد اسلامی تهران که به روش دردسترس و درپی معارفه ی حضوری پژوهشگر، مورد گزینش قرارگرفته بودند در معرض اجرای نسخ فارسی پرسشنامه های فرم کوتاه طرحواره ی یانگ (YSQ-SF)، اضطراب وجودی گود (EAS) و استفاده ی مفرط از گوشی تلفن همراه جنارو و همکاران (COS) که علی رغم برخورداری از ماهیتی خودسنجی از روائی و پایائی نسبتا قابل قبولی برخوردارند، همراه با دو متغیر جمعیت شناختی جنسیت و سن قرارگرفتند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS 25، در دو بخش توصیفی (با ارزیابی شاخص های آماری متداول و پیش فرض های ضروری، به واسطه ی آزمون های مناسب مربوطه) و استنباطی، از تائید سه فرضیه ی موردطرح در این پژوهش، یعنی سهم مستقیم و معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه (به ویژه طرحواره ی اطاعت با برخورداری از بیشترین شدت تاثیر) و اضطراب وجودی در پیشبینی میزان استفاده از گوشی تلفن همراه، و نیز همبستگی مثبت معنادار میان طرحواره های ناسازگار اولیه (به ویژه طرحواره ی شکست با بالاترین ضریب همبستگی احتسابی) با اضطراب وجودی در سطح اطمینان حداقل 95% و عمدتا با اتّکاء به آزمون رگرسیون چندگانه (درپی تائید پیشفرض های موردنیاز) حکایت می نمایند. درنهایت، پیشنهاداتی چند درباب طرح های پژوهشی آتی (درراستای یافته های تحقیق حاضر) در اختیار علاقه مندان قرارگرفت.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی، در دانشجویان دانشکده نفت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی90-89 بود. از میان این دانشجویان 112 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو بخش مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. از این تعداد 94 نفر تا آخر با پژوهش همراهی کردند که در دو گروه آزمایشی (48 نفر) و گواه (46 نفر) قرار داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، و اضطراب وجودی گود (1974). این تحقیق یک پژوهش آزمایشی میدانی حقیقی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. بعد از انجام پیش آزمون برای گروه های آزمایشی و گواه، گروه آزمایش در 15 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش هوش معنوی بر اساس 7 مرحله بسته آموزشی بوول (2004) قرار گرفتند. آنگاه پس آزمون برای گروه های آزمایش و گواه انجام شد. نتایج تحلیل واریانس های چندمتغیری بیان گر افزایش معنی دار تمام مؤلفه های بهزیستی روان شناختی (شامل پذیرش خود، هدف و جهت گیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، استقلال و خودمختاری، و روابط مثبت با دیگران)، و هوش معنوی، و کاهش اضطراب وجودی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است.
مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی بیماران مبتلا به بیماری cmt(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف: شارکوت ماری توث، بیماری ارثی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی حسی و حرکتی ارثی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به بیماری شارکو ماری توث انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان دارای بیماری شارکو ماری توث شهر تهران می باشد و پس از هماهنگی های لازم با جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث که شرایط لازم برای شرکت داشتند 30 نفر در گروههای آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل سؤالات و فرضیات پژوهش از از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) جهت بررسی فرضیه ها و همچنین از آزمون های آماری t مستقل و MANOVA برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث تاثیر دارد. (05/0< (P . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می تواند برای گروه بیماران خاص از درمان های وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهره برد و در کاهش دردهای روانی این بیماران گام موثری برداشت.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا در میان سربازان پدافند هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
123 - 146
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه علّیِ بین اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا و میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در بین سربازان پدافند هوایی شهر بندرعباس بود. روش اجرا: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که به مدل یابی روابط ساختاری و مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی مربوط می شود. نمونه آماری شامل 196 نفر بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)؛ اضطراب وجودی توسط گود و گود (1974)؛ تحمل پریشانی توسط سیمونز و گاهر (2015) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاراان (1398) استفاده شد. با کمک نرم افزار آماری SPSS-27 و3 Smart PLS - و روش های آماری ضریب تعیین، ضریب رگرسیون و شاخص های برازش مدل، داده ها تحلیل شدند. یافته ها: داده ها از نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط میان اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا حمایت کرد. مقادیر بتا در ضرایب مسیر رابطه علّی و معنادار میان متغیر را نشان داد و با توجه به میزان 405 /0 =GoF برازش قوی مدل در بعد کلی را می توان استنباط نمود. نتیجه گیری: بنابراین، پیشنهاد می شود کارگاه ها و دوره های آموزشی در خصوص شناخت اضطراب وجودی و تقویت تحمل پریشانی سربازان برگزار شود تا از طریق افزایش انعطاف پذیری شناختی به کاهش اضطراب بیماری کرونا آنان کمک نماید.
تبیین رابطه ترس از ازدواج بر اساس اضطراب وجودی با میانجی گری سرسختی روان شناختی
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 133
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اگر چه ازدواج اولین قدم برای تشکیل خانواده است؛ اما امروزه در میان جوانان به ویژه افراد تحصیل کرده ترس از ازدواج وجود دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل ترس از ازدواج جوانان بر اساس اضطراب وجودی با میانجی گری سرسختی روان شناختی است. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و در نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر سردشت بود. نمونه پژوهش 358 نفر از دانشجویان بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و روش اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ترس از ازدواج ریچارد (2007)، پرسش نامه اضطراب وجودی گود و گود(1974) و پرسش نامه سرسختی روان شناختی اهواز(1377) بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزار Smart-pls3 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که اثر مستقیم اضطراب وجودی 609/0 و اثر غیرمستقیم آن به واسطه سرسختی روان شناختی 498/0 و اثر مستقیم اضطراب وجودی بر سرسختی روان شناحتی 309/0 و اثر مستقیم سرسختی روانشناختی بر ترس از ازدواج 320/0 معنادار بود(01/0˂ p). نتیجه گیری : براین اساس، سرسختی روان شناختی می تواند نقش میانجی میان اضطراب وجودی و ترس از ازدواج داشته باشد. در این زمینه، متخصصان حوزه ی مشاوره و روان شناسی می توانند این موضوع را در مشاوره های پیش از ازدواج در نظر بگیرند و حتی مداخلاتی را برای کاهش ترس از ازدواج تدوین کنند.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان براساس راهبردهای تنظیم هیجان، کیفیت دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان براساس راهبردهای تنظیم هیجان، کیفیت دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، تعداد 218 نفر از سالمندان بالای 60 سال شهر تهران (120 نفر زن و 98 نفر مرد)، از بین سالمندان مراجعه کننده به پارک های مناطق دو و پنج شهرداری تهران به صورت در دسترس و براساس قاعده سرانگشتی گرین انتخاب شدند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی می باشد. با استفاده از اطلاعات گرد آوری شده با پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (فرم بلند)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران، پرسشنامه دلبستگی به خدا M−SAS غباری بناب و پرسشنامه اضطراب وجودی گود و گود میزان رابطه متغیرهای پیش بین و ملاک مورد آزمون قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که سطح معناداری متغیرهای راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و منفی، کیفیت دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی کمتر از 05/0 است (05/0P<)؛ بنابراین بین متغیرهای مذکور و بهزیستی روان شناختی رابطه معنادار وجود دارد؛ همچنین راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و کیفیت دلبستگی به خدا پیش بینی کننده معنادار مثبت بهزیستی روان شناختی است و با افزایش آنها در سالمندان، بهزیستی روان شناختی افزایش می یابد و برعکس؛ اما راهبردهای تنظیم هیجان منفی و اضطراب وجودی پیش بینی کننده معنادار منفی بهزیستی روان شناختی می باشند که افزایش آنها موجب کاهش بهزیستی روان شناختی در سالمندان می گردد و برعکس.
تبیین مدل علّی فلسفه فراهیجانی والدین مبتنی بر خودآگاهی هیجانی، تمایز یافتگی و اضطراب وجودی
حوزه های تخصصی:
مؤلفه هیجانی رابطه والدین و فرزندان نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای مشکل ساز در کودکان و نوجوانان و به طور کلی سلامت روان آنها دارد. مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل علّی فلسفه فراهیجانی والدین مبتنی بر خودآگاهی هیجانی، تمایز یافتگی و اضطراب وجودی انجام گرفت. روش مطالعه توصیفی–همبستگی و از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین شهرستان کرمانشاه بود. تعداد 201 تن از والدین به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها عبارت بودند از مقیاس فلسفه فراهیجانی والدین (ایولینی کو، 2006)، مقیاس خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002) سیاهه تمایزیافتگی خود – فرم کوتاه (دریک، 2011) و پرسشنامه اضطراب وجودی (ون بروگن و همکاران، 2017). روای ی ابزاره ا ب ا اس تفاده از روای ی محت وا ب ه روش کیف ی و پایای ی ب ه روش همس انی درون ی ب ا محاس به ضری ب آلف ای کرونب اخ ان دازه گی ری ش د. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 وAMOS21 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب وجودی به فلسفه فراهیجانی (24/0= β؛ 01/0P>)؛ تمایزیافتگی به خودآگاهی هیجانی (29/0= β؛ 001/0P>)؛ و خودآگاهی هیجانی به فلسفه فراهیجانی (33/0= β؛ 001/0P>) و همچنین مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی به فلسفه فراهیجانی والدین با نقش واسطه ای خودآگاهی هیجانی (09/0 = β؛ 006/0P>) مثبت و معنادار است. به عبارت دیگر نتایج نشان داد والدینی که تمایزیافتگی بالاتری دارند، خودآگاهی هیجانی بیشتر و همچنین در فلسفه فراهیجانی بیشتر آموزشگر هیجان هستند. در واقع، از نتایج پژوهش به نظر می رسد که تمایزیافتگی بیشتر در والدین به آنها کمک می کند که خودآگاهی هیجانی بیشتری داشته باشند و همین خودآگاهی هیجانی نیز به نوبه خود به ارتقاء آموزشگری هیجانی آنها کمک می کند.
بازخوانی تطبیقی نمود روانی اندیشه فرود و تباهی در شعر سیاب و اخوان بر اساس نظریه اگزیستانسیالیستی اروین د. یالوم.(اضطراب مرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 123
حوزه های تخصصی:
طبق نظریه روانشناختی اروین د.یالوم،«اضطراب مرگ» یکی از اساسی ترین دغدغه های وجودی انسان است؛ که بسته به چگونگی رویارویی با آن، سبک زندگی و برخورد و تعامل با هستی در فرد متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر نمود روانی اندیشه فرود و تباهی و ارتباط آن با اضطراب مرگ، براساس نظریه اگزیستانسیالیستی اروین د. یالوم در شعر دو شاعر عربی و فارسی بدرشاکرالسیاب و مهدی اخوان ثالث بررسی شده است؛ نگارندگان کوشیده اند تا با کاربست روش توصیفی- تحلیلی و بر بنیاد مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به تحلیل روانشناسانه، انگیزه های گرایش به موضوع مرگ و مکانیزم های دفاعی که دو شاعر در برابر اضطراب مرگ به کار گرفته اند، بپردازند و به این نتیجه دست یافتند که دو شاعر متأثر از انگیزه مرگ آگاهی و اضطراب وجودی ترس از مرگ به مکانیزم های دفاعی روی آوردند و اندیشه های فرود و تباهی در اشعارشان فضای بسزایی را به خود اختصاص داده است. به دلیل فقدان پژوهشی در زمینه تطبیق این نظریه بر اشعار سیاب و اخوان طرح این موضوع اهمیت می یابد.