فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اين مقاله به موضوع «خلقت انسان»، «خود انسان» و «انسان بودن»، با تکيه بر تعابير و تفاسير مختلف ادبی در غزليات لسان الغيب حافظ و آثار گوته (Goethe 1749-1832) شاعر معروف آلمانی پرداخته می شود. موضوع فوق در ادبيات و آثار تغزلی ايران و آلمان با هم مقايسه می شود، نمونه های متعددی از آرا و نظرات ادبا، شعرا و فلاسفه ی هر دو کشور ارائه می گردد و با توضيحات مختلف همراه می شوند. سابقه و تاريخچه ی ديدگاه های دينی در خصوص خلقت انسان نيز از زاويه ی ديدگاه های ادبی مطرح می شوند. در اين راستا تا حدودی مشابهت های فرهنگی ادبی و برداشت های دينی از کتب مقدس آشکار می شوند. به ديدگاه ها و نظرات ادبای مذکور با ذکر مثال های متعدد و مستند از آثار آنان پرداخته می شود. اعتقاد به جهان ماورا و بهشت، علل هبوط و سقوط انسان به زمين، نبرد خير و شر، نيکی و بدی، نيروهای الهی و اهريمني در وجود انسان مطرح می گردد. به منظور شناخت وجود انسان و برجستگی ويژگی های خاص انسانی، فرق ماهيتی انسان با فرشتگان و ديگر موجودات جمع بندی و همراه با توضيحات به نظر خواننده می رسد. همچنين سعی می شود تا درباره ی ابعاد مختلف شخصيتی، جايگاه انسان در هستی، تفاوت بين «انسانِ معمولی»، «اَبَرانسان» و «انسان کامل» مباحثی مطرح شود. به معيارهای «انسان بودن» و انسانيت اشاره می شود، موقعيت انسان در چالش های موجود در نبردهای مختلف درونی و بيرونی در پهنه ی وسيع هر دو ادبيات غنی ايران و آلمان با هم مقايسه می شوند. تأثيرات متقابل فرهنگی در آثار مشهور جهانی آشکار می گردد. اين موضوع در نهايت بر اهميت تحقيقات و گفتگوهای ميان فرهنگی صحه گذاشته و زمينه های تعامل بيشتر بين ملت ها را فراهم می سازد. همچنين بر مشابهت های ذاتی و ريشه ی مشترک انسان ها به واسطه ی آدم وحوا و احترام به انسانيت محض تأکيد می گردد.
تحلیل داستان فریدون بر پایه دوانگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار داستان فریدون بیان گر این است که فردوسی آن را با اصلی دو انگاری ولی با شکلی پادشاهی- داستانی پرداخته است. تأمّل در ژرف ساخت داستان نشان می دهد که فریدون بر پایه سرشتی دو قطبی، یعنی بُعد اهورایی و بُعدی اهریمنی چون آیین زروانی که زروان را پدیدآورنده اهورا و اهریمن می داند، قرار دارد. سرشت اهورایی او نورانی، عدالت خواه، خردگرا و صلح طلب است که بعدها به ایرج و آن گاه منوچهر که در واقع پایان دهنده عصر اهریمنی سلم و تور است، منتقل می گردد؛ امّا بُعد اهریمنی فریدون که به ظاهر بُعدی فروخفته و خاموش است، ناگهان در موقعیت سنجش فرزندان بعد از بازگشت از سرزمین یمن ظهور می یابد. این سرشت اهریمنی او که به شکل اژدها نمود پیدا می کند، با صفاتی چون حرص و آز، نابکاری، نابخردی، تباهی و آشفتگی، در سلم و تور متبلور می شود.
پارادوکس اصالت سودمندی در رمان روزگار سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگلستان عصر ملکه ویکتوریا دچار تضاد است. این دوره از یک سو، دوره شک و بدبینی، و از سوی دیگر دوره توفیق و خوش بینی است. یکی از مصادیق برجسته این آشفتگی، فلسفه اصالت سودمندی است که در زمان چارلز دیکنز، نویسنده رمان روزگار سخت، کاملا دراروپا مطرح بود. اما دیکنز باور ندارد که انگلستان عصر ویکتوریا بتواند بر اساس این فلسفه خود را باز سازی کند. او نسبت به ایده اصالت سودمندی بدبین است و آن را رد میکند، چرا که معتقد است این فلسفه در حد وسیع مورد سوء استفاده قرار گرفته است.مقاله حاضر برای تجزیه و تحلیل فلسفه اصالت سودمندی در انگلستان این دوره، رمان روزگار سخت را، که به گفته بعضی از تاریخ ادبیات نویسان قابل فهمترین نقد جامعه آن زمان است، مورد بررسی انتقادی قرار میدهد. مضرات سوء استفاده از این فلسفه را به لحاظ آموزشی، احتماعی، و اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد و آنطور که در رمان مطرح است، برای هر جنبه مصادیقی و پیامدهایی ذکر میکند. در بخش آموزشی، تاکید بر دو موضوع است که از مصادیق فلسفه اصالت سودمندی در جامعه زمان دیکنز است: نفی کردن کامل منطق دل و اهمیت افراطی دادن به منطق ذهن و نفی کردن شخصیت مستقل افراد. در بخش اجتماعی، دو مقوله تحریف قانون و ازخود بیگانگی بررسی می شود. و در بخش اقتصادی، تاکید برفقر فراگیر و بی مسئولیتی ثروتمندان و اولیا جامعه در قبال فقرا است. در هر بخش، پیامدها و مصادیق دیگری هم مورد بررسی قرار میگیرد.
مقالات شمس و مینیمالیسم
حوزههای تخصصی:
گسترش صنعت و مدرنیزم باعث شده که زندگیبشر دچار تغییر و تحول گردد و این امر حوزه هنر و ادبیات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. حاصل این تاثیرپذیریپدید امدن مینیمالیسم در عرصه داستان سراییاست. به این معنیکه نویسنده از حداقل واژگان و ایجاز بهره میگیرد تا داستانیرا در طرح ساده بیان کند. هرچند این پدیده در غرب مقوله ایجدید محسوب میشود، اما در ادبیات وسیع ایران زمین نمونه هاییفراوان وجود دارد که کاملا منطبق با ویژگیهایداستان مینیمال است. مقالات شمس تبریزیعلاوه بر داشتن ارزش هایمحتواییو بیان آموزه هایدینیو عرفانیاز جهت داستان پردازینیز قابل اهمیت است. موجز بودن، حذف حشو و زواید و داشتن درون مایه و تم جذاب از برجسته ترین ویژگیهایحکایات و قصه هایمقالات است که به نوعیمنطبق با شگردهایداستان سراییمینیمالیستیبشمار میرود. در این نوشته سعیبر ان است که چگونگیبیان حکایات و قصه ها در مقالات شمس، هم راه با ویژگیهایداستان مینیمالیسم بررسیشود.
جنون المجانین و عرفان خراسان در سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنون المجانین تألیف قوام الدین سنجانی خوافی (۷۳۴-۸۲۰ ه . ق) از نوشته های صوفیانه اوایل سده نهم هجری است که دربردارنده اطلاعات ارزنده ای از تاریخ عصری تصوف، نحله های مذهبی و جریان های کلامی و نیز تأملات عرفانی مؤلف است که با بیانی ادبی قلمی شده است. مؤلف کوشیده تا مجالس و تأملات عرفانی خود را به شیوه پرسش و پاسخ و اغلب به یاری تمثیل و زبان حال به مخاطب تفهیم کند و از این رهگذر به شرح و تأویل آیات، احادیث، اصطلاحات عرفانی و سروده ها پرداخته است.
پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا می کوشد تا با تبیین اجمالی نظریات عرفانی خوافی، چگونگی بیان این تعالیم را نشان دهد و نیز با بررسی منابع جنون المجانین، نویافته هایی از آن را در حوزه های تاریخ تصوف و تأویلات عرفانی بازگو نماید. در بازشناسی منظومه فکری این دانشور گمنام، به دغدغه ها و اشتغالات مطرح در محیط عرفانی آن روزگار خراسان با تأکید بر مشرب عرفانی مؤلف، توجه و مواردی برای نمونه بررسی شده است.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در داستان گیله مرد
حوزههای تخصصی:
نماد پردازی، هنر بیان افکار و عواطف به صورت غیرمستقیم است و در واقع ابزاری است که برخی از پدیدآورندگان آثار برای عمق بخشیدن به اثر خود و انعکاس امور درونی، ذهنی و حالات عاطفی خود به کار می گیرند. بزرگ علوی به عنوان یکی از نویسندگان برجسته معاصر، در داستان های خود از جمله داستان کوتاه «گیله مرد» از نماد و نمادپردازی به کرات و مرات بهره می برد. گیله مرد، اثری است با درونمایه اجتماعی- سیاسی به سبک رئالیسم انتقادی که با تاثر از سمبولیسم اجتماعی نوشته شده است. نویسنده در این مقاله با تکیه بر مبانی نمادپردازی در حوزه های مختلف روان شناسانه، طبیعت گرایانه، سیاسی و اجتماعی و... براین باور است که ظهور و بروز نمادهای سیاسی- اجتماعی این اثر برجسته تر از نمادهای روان شناسانه و طبیعت گرایانه است و نویسنده داستان با به کارگیری واژگان و اصطلاحات در مفاهیم نمادین، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خود را به تصویر کشیده است. این مقاله با توجه به این مسئله و با عنایت به فقدان پژوهش جدی در حوزه کشف و تحلیل نمادهای این داستان، سعی دارد نمادهای اجتماعی- سیاسی «گیله مرد» را بررسی و تعابیر و گزاره های نمادین آن را با توجه به قرائن و اَمارات درون متنی، تاویل کند.
معرفی نسخه خطی هفت منظر
حوزههای تخصصی:
«سعدی»، عارف؟ صوفی؟ درویش؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
داستانهایی از حسین دودی اصفهانی
حوزههای تخصصی:
برق عصیان (بررسی جلوه های گوناگون گناه در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی تازه بدان داشته مسألة گناه است که البته بدون داشتن یک نگرش جامع به مجموعة اشعار وی، ارائة تصویری روشن از جنبه های گوناگون گناه در شعر حافظ دشوار مینماید. نگاه حافظ به جوانب مختلف موضوع گناه دارای اهمیت است. وی معتقد است استعداد گناه کردن در وجود آدمی به ودیعت نهاده شده و این استعداد ازلی و تقدیر بشر است یعنی بشر از نظر ساختار وجودی میل به هنجارشکنی دارد وگاه از حد تجاوز میکند اما توبه ازگناه توفیقی است که سبب تحولات روحی بزرگی در انسان میگردد.
مواجهة انسان با گناه از نگاه حافظ و روایت او از حال انسان، زمینة بسیاری از سؤالات و ابهامات پیرامون حافظ و شعرِ اوست. این امر در رابطه با پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلاف نظرهای گوناگون بوده وگاه سبب برداشتهای سطحی وگناه آلود از شعر وی شده است. در نگاه حافظ توانِ گناه، به معنی مجاز دانستن گناه نیست بلکه گویای این باور است که سازِ شرع به گناهِ کسی، بی قانون نخواهد شد.از این جهت،حافظ گاه تظاهر به گناه را در جهان شعردر مقابلِ غرورِ بیگناهی-که بر نادرستی آن تأکید میکند- برمیگزیند.
تظاهر به آلودگی از اندیشه های محوری شعر حافظ است که با هدف مخالفت با تظاهری دیگر یعنی تظاهرِ مدعیان پاکی و سلامت است. وی به منظور پرهیز از همسویی با این گروه چنان از ایشان فاصله میگیرد تا بیم تشابه او با آنان باقی نماند. مدعیانِ بیگناهی را گناهکاران حقیقی میداند که غرور و خودبینی آینة ادراکِشان را تیره و تار کرده است. در نگاه حافظ زهد و پارسایی چون دستاویز کسب اعتبار شود یا در چشم خودِ زاهد جلوه ای داشته باشد، از درجة اعتبار ساقط میگردد.
یکی از مهم ترین مسائل مطرح در موضوعِ نگاه حافظ به گناه، برداشت مثبت وی از ارتباط انسان و خدا در این زمینه و تکیة او بر رحمت الهی است. او با طرح این مسألة انسانی به مبارزة کسانی می رود که تنها ادعا میکنند دامن پاک داشته اند و از این راه بازار تزویر و خودنمایی را رونق بخشیده اند. حافظ با دو پدیدة ریا و خودبینی میستیزد.
مقالة حاضر با توجه به ساختار فکری برآمده از مجموعة اشعار حافظ به بررسی جنبه های تعلیمی و تربیتی عصیان و گناه پرداخته است. بدین منظور، مباحثی چون گناه گویه های حافظ، روح رندی و ملامتی، پرهیز از همسویی با اهل ریا، همچنین زمینة عرفانی و ارزشگرایی در شعر حافظ از زاویة باورهای دینی، اخلاق و بی اخلاقی، پیامدهای گناه و ثمراتِ پاک زیستن، گناه و ارادة انسان و در نهایت عنایت خداوند متعال مورد توجه و نقد ونظر قرار گرفته است.
بازتاب عنصرِ مکان در ادبیات زندان مطالعه موردپژوهانه: (ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندان و ادبیّات وابسته به آن از دیرباز وجود داشته است. ادبیّات زندان، ناله جان های فرهیخته ای است که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به زندان رفته و طعم حبس و اسارت را چشیده و با قدرت بیان، به ثبت لحظه های سخت و اندوه بار خویش پرداخته اند. این ادبیّات به دلیل طبیعت و ماهیّت خاصّ خود از جنبه های مختلف عناصر ادبی چون عنصر مکان، زمان و شخصیّت نیازمند بررسی دقیق است. از طرفی شناخت انواع مکان و راه و روش حضور آن در ادبیّات زندان و همچنین ارتباط و تأثیر آن بر این نوع ادبیّات نیز ملازم ممارست خاص است. نویسندگان در آثار هنری خود به مکان اهتمام ویژه ای داشته و آثار آنان با مکان روی دادن حوادث ارتباطی تنگاتنگ دارد. بزرگ علوی و صنع الله ابراهیم، دو نویسنده در حوزه ادبیّات زندان در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزه های این دو نویسنده در روی آوردن به ادبیّات زندان، نحوه به کارگیری انواع مکان و نیز تأثیر این عنصر را بر ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم مورد بررسی قرار دهد. با وجود همانندی بسیار در رویکرد این دو نویسنده به ادبیّات زندان، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد و در خصوص به کارگیری انواع مکان، علوی بیشتر از مکان باز و اختیاری امّا ابراهیم از مکان بسته اجباری بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی و توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکا است.
تحلیل داستان گنبد چهارم در منظومه ی غنایی هفت پیکر براساس نظریه ی ساختارگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل عناصر داستانی و روایی بر اساس نظریه های ادبی از چند جهت لازم است ، نقد ادبی را روش مند می کند ، امکان باز یابی و ارزشیابی متون ادبی کهن ادب فارسی فراهم می شود ؛ دیگر این که صحنه ی نقد و نظر از شوائب پاک شده و معیارهای علمی هدایت گر فرضیه ها و ادعاها خواهد شد.
بر این اساس متنی از داستان پرداز بزرگ ادب داستانی ، نظامی گنجوی ، انتخاب شد تا بر اساس روش های موجود در نظریه ی ادبی بویژه نظریه ی ساختار گرایی نقد و تحلیل شود ، در این رهگذر معلوم شد که داستان چهارم در گنبد سرخ که روز سه شنبه اتفاق افتاد از حیث ساختاری روایتی کامل با همه ی اجزای کافی برای یک اثر داستانی کامل است. شاعـر ( نظامی ) جـز به ضرورت از نشانه استفاده نکرده و بیشتر کنش فاعلی شخصیت ها با مخاطب سخن می گویند و داستان را پیش می برند و شخصیت ها را معرفی می کنند . این شیوه از هنرهای زیبای نظامی در پرورش داستان است .
تحلیل تطبیقی عنوان داستان در آثار صادق هدایت و زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان داستان، آستانة ورود به دنیای پر راز و رمز متن محسوب می شود. بنابراین باید به گونه ای هنرمندانه انتخاب شود که بتواند با کمیت و محدودیت خود، کیفیت متن را به نمایش بگذارد. گاه عنوان نوری بر دنیای متن می تاباند و محتوای کلی آن را روشن می نماید؛ گاهی نیز همچون حجابی بر دنیای متن قرار می گیرد و نه تنها هیچ نشانی از آن در اختیار مخاطب قرار نمی دهد، بلکه در ذهن وی تنش ایجاد می کند و او را به سوی متن می کشاند. در این پژوهش، مهم ترین مؤلفه های متنی و برون متنی که در گزینش عنوان در داستان های صادق هدایت و زکریا تامر مؤثر بوده است، بررسی و با مقایسة تحلیلی- توصیفی، خوانشی مبتنی بر ساختار و محتوای عنوان داستان ها و رابطة آن با عناصر درون متنی و عوامل برون متنی ارائه می شود. در مجموع، می توان گفت این عناوین از سویی نشان دهندة آشنایی دو نویسنده با انواع شگردهای بلاغی است و از سوی دیگر می تواند انعکاس دهندة مشکلات و شرایط دشوار زندگی مردم و فرهنگ رایج در عصر دو نویسنده باشد که با بیانی متفاوت در عنوان انعکاس یافته است. البته عناصر متنی و ادبی که برای پوشیدگی معنای متن و یا فشرده کردن آن در عنوان، به کار گرفته شده است، با عوامل متعددی از جمله کوشش برای جذب مخاطب و گاه اقتضای شرایط بستة سیاسی (برون متنی)، در پیوند است.