فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۰۱ تا ۱۱٬۲۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستان های او را ناتورالیستی می دانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان در این جهان، در قالب انتری بی صاحب و تنها به نمایش گذارد. از این رو هدف این پژوهش بررسی عناصر وجودگرایی در این داستان منتخب است؛ برای این منظور ابتدا اصول اعتقادی مکتب اگزیستانسیالیسم را با تکیه بر آراء بزرگان این مکتب شرح داده ایم و سپس نمونه هایی برای آن اصول از داستان نام برده آورده و آن را شرح داده ایم. نتیجه حاصل آمده از این پژوهش مطابقت این داستان را با اصول اعتقادی وجودگرایان تایید می کند.
نقش ادبیات تطبیقی در جهانی شدن ادبیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
89 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن است که نقش ادبیات تطبیقی را در خدمت به ادبیات اسلامی و انتقال این ادبیات به همه سرزمین های جهان نشان دهد؛ زیرا ادبیات تطبیقی از زمان بوجودآمدنش، جهانی بودن ادبیات اسلامی و تأثیر آن را بر ادبیات جهانی، به ویژه بر ادبیات اروپایی، به رسمیت شناخته است و ما نیز بر اساس همین دیدگاه، می توانیم خطوط اصلی این پژوهش را به شکل زیر ترسیم نماییم: عواملی که به جهانی شدن ادبیات اسلامی کمک کرده و می کند. تأثیرگذاری بخش هایی از ادب عربی بر ادبیات ملت های دیگر که از آن جمله است: داستان «لیلی و مجنون»، قصه «حیّ بن یقظان»، کتاب «هزار و یک شب»، کتاب «کلیله و دمنه»، و در پایان به بررسی تأثیرات اندیشه اسلامی بر کتاب «کمدی الهی» می پردازیم. این بررسی به طور خلاصه، بیانگر آن است که ادبیات عربی و کتاب های عربی، تأثیر ژرفی بر ادبیات غربی داشته است.
تحلیل و رمز گشایی ارتباطات غیر کلامی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان یا سعدی نامه که جهان آرمانی سعدی را به تصویر می کشد، برای مطالعات میان رشته ای قابلیت بسیار بالایی دارد. ارتباطات غیر کلامی در جریان ارتباط می توانند نقش های تکمیل کردن، تکذیب کردن، تکرار کردن، کنترل کردن، جانشینی و تأکیدی داشته باشند که گاهی چند نقش را با هم ایفا می کنند. برخی پژوهشگران، ارتباطات غیر کلامی را در بعضی موقعیت ها از ارتباطات کلامی هم مهم تر می دانند. بیرد ویسل و آلبرت مهرابیان عقیده دارند که 65 تا 93درصد انتقال معانی و منظورها در جریان ارتباط از طریق رفتارهای غیر کلامی صورت می گیرد. این مقاله ارتباطات غیر کلامی را در بوستان سعدی مورد تحلیل قرار داده و دریافته است که سعدی در کاربرد ارتباطات غیرکلامی به انواع زبان های بدن و کارکردهای زبان اشیاء چون هدیه و دارایی ها ، لباس و جواهرات و عناصر پیرازبان چون لحن و ضریب سخنگویی و ... به خوبی توجه داشته و با آگاهی از تاثیر آنها و پیوند دادن آنها با کلام، رسایی بیشتر معنا را در فضای نمایشی شعر خود رقم زده است.
تحلیل شخصیت رستم در هفت خان بر اساس دیدگاه های یونگ و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد روانشناسانه یکی از حوزه های جدید نقد ادبی به شمار می رود که اساساً اثر ادبی به عنوان بیان حالات ذهن و ساختار شخصیت های موجود بررسی می کند. این نوع نگرش با طرح مطالبی در باب ناخودآگاه شخصی و جمعی در آثار ادبی، به نقد ادبی عمق و نوعی جنبه پیشگویانه و رازآمیز بخشیده است. سهم فروید و یونگ نیز در روانشناسی مدرن در اساس، بر تکیه آنان بر جنبه های ناهشیار روان انسان استوار است. این دو تحت عنوان نبرد، تعارض و کشمکش بین سطوح سه گانه شخصیت: نهاد، خود و فراخود، به واکاوی موشکافانه فردیت و روان شخص در هر لحظه زمانی می پرداختند. در آیین مهری باستان، بر آن بوده اند که اگر گرفتاران این جهان فرودین بخواهند دگر باره به گروثمان بازگردند، ناگزیر می بایست هفت مرتبه بپالایند تا پس از عبور از خورشید پایه(دروازه ی خُدایان)، به آسمان برسند. به تناسب این هفت مرحله و هفت وادی طریقت در عرفان، بی تردی د رست م ن یز در پ س گ ذر از ای ن زین ه های نمادین، حضوری راز آلود و سمبلیک دارد و با نیروهای اهریمن ی در پس لایه های ناخودآگاهی اش که در هیأت شیر، گرگ، اژدها، زن ج ادو و ... نمود می یابند، در ستیز است و علاوه بر ستیز با نیروهای اهریمنی اش، با خودآگاهی و ناخودآگاهی خویشتن نیز در جنگ و جدل می باشد. ازین رو در این مقاله نخست به تعریف خودآگاهی و ناخودآگاهی و ویژگیهای آنان، تعابیر فروید و یونگ در ارتباط با این موارد، شناخت جداگانه هر هفت خان و در نهایت تطبیق و تبیین حالات رستم در هر خان در سنجش با خودآگاهی و ناخودآگاهی پرداخته شده است.
تمثیل، سمبول و استعاره در عاشقانه های فروغ فرخ زاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۹
151 - 168
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخ زاد از آن گروه شاعرانی است که به زندگی او و حواشی آن بسیار پرداخته شده است. اما آثار او کم تر تجزیه و تحلیل دقیق شده است. نگارنده مقاله همه اشعار او را با دقّت مطالعه و بررسی کرده است و با توجّه به دریافت خود و استفاده از منابع و مآخذ معتبر به بررسی کاربرد تمثیل «ظاهری و محتوایی»، سمبول «نماد» و استعاره «تشخیص و جان دار انگاری» در آثار این شاعر پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که فروغ بسیار زیبا و ویژه از سمبول های شخصی استفاده نموده است، و خاص خود شاعر می باشد و علاوه بر آن به خوبی و مسلط از تمثیل و استعاره بهره گرفته است اما میزان استفاده او از این صورخیال هم از نظر کمّی و هم از نظر کیفی در شعرهای او کاملاً سیر صعودی داشته است. پس از شعر تولدی دیگر که شاعر به کمال فکری و نوشتاری می رسد تمثیل های او از نظر شکلی و محتوایی کاملاً شکوفا می شود که بسیار جالب و قابل تأمل است. استفاده او از تشخیص و جان دار انگاری نیز بسیار گسترده و قابل توجه است. که نشان از آمیختگی روح او با طبیعت بیرون است.
تاثیر تفاوت های آوایی در توانایی نوشتاری فارسی آموزان چینی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تفاوت های آوایی زبان فارسی و چینی و نقش آن در درست نوشتن کلمات فارسی توسط زبان آموزان چینی می پردازد. در یادگیری زبان دوم هر اندازه تفاوت های زبان مبدأ و مقصد اندک باشد، زبان آموزان، زبان دوم را آسان تر می آموزند. زبان های فارسی و چینی تفاوت های نحوی، واژگانی، الفبایی و آوایی بسیاری دارند. شناختن این تفاوت ها و تکیه بر آنها می تواند مشکلات یادگیری آنها را تا اندازه چشم گیری کاهش دهد. تفاوت های آوایی این دو زبان، تأثیر مستقیمی در یادگیری نوشتن، تلفظ کلمات و شنیدن زبان آموزان چینی دارد. اگر زبان آموزان در مراحل ابتدایی زبان آموزی، با تلفظ درست کلمات آشنا شوند، می توانند شکل درست کلمات را بنویسند و به درستی آن را بیان کنند. این مقاله با استفاده از داده هایی که از نوشته های زبان آموزان چینی به دست آمده، به اجمال، به تفاوت های آوایی دو زبان چینی و فارسی اشاره می کند. نتایج این تحقیق می تواند در بهبود توانایی نوشتن زبان آموزان چینی در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم، با تمرکز بر ارتباط مستقیم صورت آوایی و نوشتاری همخوان ها مؤثر باشد.
رده بندی داستانهای عاشقانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان عاشقانه یکی از انواع ادبی دیرینه و پرطرفدارِ ادب فارسی است. هدف این مقاله بازشناخت این نوع ادبی کهن و محبوب است. برای این منظور از ریخت شناسی، که یکی از ابزارهای دانش گونه شناسی در شناخت انواع ادبیِ روایی است، بهره گرفته شده است. در این مقاله با ریخت شناسی بیست و دو منظومه عاشقانه به عنوان شکل غالب و مقبول داستان عاشقانه در ادبیات فارسی به شناسایی خویشکاری ها، شخصیت ها، الگوی روایی و طبقه بندی داستان های عاشقانه پرداخته ایم و نهایتاً داستان عاشقانه را به مثابه یک گونه ادبی فارسی، روایتی دارای یک صحنه آغازین و بیست و دو خویشکاری دانسته ایم که پنج شخصیت اصلی در آن ایفای نقش می کنند و از یک الگویِ تقریباً واحدِ روایی پیروی می کند. این گونه ادبی با توجه به دو معیار حضور/ عدم حضور خویشکاری «رفع مانع» و شیوه پایان-بندی (فرایند خویشکاری های پایانی)، دارای سه الگوی روایی فرعی یا سه زیرگونه داستان عاشقانه مادی، داستان عاشقانه معنوی و داستان عاشقانه مادی- معنوی است.
هنجارها و بازی های گفتمان: تخطی های واژگانی در رمانِ مونه، لطمه ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان نسل دوم همچون اَحمدو کروما یک رابطه جدیدی را با زبان فرانسه شکل دادند. بعلاوه، مضامین پرداخته شده در زیر قلم این نویسندگان، فراتر از نقد سیاسی و اجتماعی بوده و به طرح مسائل اجتماعی، هویتی و فرهنگیِ جوامع آفریقایی ارزش افزون می دهند. همین بُعد تحلیلی خود را بوضوح در قلمرو «واژگان» نشان می دهد. واژگانی که برای نشان دادن مضمونِ «فرامرزی» خودنمایی می کنند. مقاله حاضر از ورای واژگان نهفته در رُمان مونه، لطمه ها و چالش ها نوشته اَحمدو کروما، بدنبال شناسایی نمود واقعیِ «فرهنگ شمولی» است که به طرق گوناگون بسان «تداخل زبانشناختی» و یا حتی همچون «تخطیِ هنجاری» تفسیر می شود. مطالعه حاضر اَشکالِ فرامرزی را براساس توصیف اجزاءِ لغوی و رویکرد زبانشناختی مورد بررسی قرار داده و درصدد استخراج ارزشهای اجتماعی و فرهنگی است.
تحلیل بافت متنی و بافت موقعیتی خطبه «نکوهش مردم کوفه» امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
متون ادبی به واسطه ی چند لایه بودنش، با تأویل ها مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی خطیب، اقناع خوانندگان در فهم بافت متنی در فضای بافت موقعیتی کلام است.اصطلاح بافت معمولا به دو دسته ی بافت کلامی و بافت موقعیتی تقسیم می شود. بافت های متنی به بررسی نقش یک عنصر زبانی در متن و تاثیر آن در تبلور صوری و معنایی متن می پردازد و در پی دستیابی به جلوه های زیبا شناختی متون هستند. منظور از بافت های موقعیتی همان موقعیت خاص تولید متن است. «نکوهش مردم کوفه»، از جمله خطبه هایی است که علی(ع) در جمع مردم کوفه و برای نشان دادن ناراحتی خویش از صفات رذیله ی مردم و انتقاد از آنان در یاری نرساندن محمدبن ابی بکر ایراد فرمودند. آنگاه با یادآوری پیمان شکنی های متعدد کوفیان و مقایسه ی آنها با پیروان معاویه، سعی در تحریک غیرتشان دارند تا آنها را در مقابله با دشمنان فعال سازند. این پژوهش در پی بررسی بافت-های مختلف موقعیتی این خطبه و تأثیر آن در شرایط و تناسب بافت های ساختاری متنی و زیبایی است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که خطبه، به سبب تناسب بافت های ساختاری با بافت های موقعیتی آن، سرشار از ویژگی های بی نظیر ادبی، بلاغی و خطابی است. به کارگیری هنر معانی، بیان و بدیع، و نیز تناسب بافت های ساختاری و متنی با بافت های موقعیتی بر تأثیر خطبه افزوده است.
واکاوی تحلیلیّ بینامتنیت احادیث نبویّ (ص) در اشعار ابوالعتاهیه
حوزههای تخصصی:
ابوالعتاهیه از شاعران پرآوازه و مشهور دوره عباسی است که اشعاری زیبایی در فنون مختلف ادبی سروده است. همو، در سرودن اشعار زاهدانه، شهرت و مهارت ویژه ای یافته است، تا جایی که او را پیشوا و پایه گذار شعر زهد در این دوره، لقب داده اند. صاحب نظران و ناقدان در مورد ریشه زهدیات این شاعر، دیدگاههای مختلفی ابراز داشته اند. برخی، زهدیات او را متأثر از اندیشه های مانوی و برخی دیگر او را وام دار فرهنگ یونانی و بودایی قلمداد نموده و بعضی دیگر نیز، او را متأثر از فرهنگ اسلامی و عقاید نبویّ دانسته اند. این مقاله، با روش تحلیلی- توصیفی، بینامتنیت احادیث نبیّ مکرّم اسلام (ص) در اشعار زاهدانه ابوالعتاهیه را به بوته نقد و تحلیل ادبی گذارده است. تاثیرپذیری شاعر از احادیث پیامبر اکرم (ص)، ابعاد گسترده ای دارد: استفاده از واژگان احادیث، به کارگیری عبارات و اثرپذیری از مضامین و مفاهیم احادیث به گونه غیر مستقیم و پنهان، برخلاف شیوه های رایج در میان شاعران، از جمله آنهاست. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری شاعر از احادیث نبوی، یکی از شاخصه های مهم و ارزشمند شعری اوست که فضایی عطرآگین را بر اشعارش پوشانده است و شمیم جانبخش آن مشام خوانندگان و شنوندگان را نواخته است. وام گیری از این احادیث،، اشعار او را به مجموعه ای از معارف پرارزش انسانی و تعالیم والای دینی تبدیل ساخته است. همو، با این شیوه ادبی، واژگانی تولیدی و جدید، عباراتی جذاب و روان و نیز مضامینی حکیمانه و نوظهور را احیاء، و به ادب عربی هدیه نموده است.
تحلیل اسطوره کیومرث براساس نظریه روان شناسی شخصیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.
ضحّاک در کوره سراسکند نگاهی به روایت داستان ضحّاک ماردوش در منطقة هشت رود و تأثیر آن در نام گذاری مناطق جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامهفردوسی از همان سال هایی که این اثر آفریده شد، معتبرترین سند هویّت و خصلت های قومی و عامل تقویّت روحی مردم ایران شناخته شده است. این منظومه از آغاز سرایش، در گروه ها و طبقات مختلف مردم ما اثر عمیق و جاویدان نهاده و بسی داستان ها و باورها را پدید آورده است. اغلب داستان های آن، روایت های شفاهی گوناگون در میان عامّة مردم این سرزمین داشته است و آنان با قومیّت ها و گویش های مختلف و با روایت های متعدّد و گوناگون، دل بستگی ویژه خود را به این اثر ارزش مند نشان داده اند. داستان ضحّاکِ ماردوش یکی از این داستان هاییست که روایت هایی متعدّد و متفاوت در میان عامّة مردم دارد. نگارندگان مقاله حاضر برآنند در این جستار، روایتی از داستان ضحّاک را در شهرستان هشت رود، تحلیل و بررسی کنند [1].
جغرافیای ملکوتی و اوقات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان رمزی و نمادین روایات و تمثیل های عرفانی علاوه بر انتقال شبکه ای از مفاهیم قدسی و تجریدی، مملو از تصاویر عینیِ مجردی است که ملکوت را با صورت های زمینی توصیف می کند. گرچه اصل اساسی لامکان و لازمان در مباحث جهان های بالاتر از فلک قمر، یعنی عالم ملکوت و بالاتر، همواره مورد توجه عرفا بوده است اما در برخی از رسایل فلاسفه اشراق گرا مانند ابن سینا یا عرفای اشراقی مانند سهروردی یا متکلمان عرفان گرا مانند امام محمد غزالی، زبان رمز و نماد در ترسیم جغرافیای ملکوتی و جزئیات آن، کارآمدتر از نظریه های خشک فلسفی و کلامی عمل کرده است؛ حتی بخشی از تمثیل های جغرافیای ملکوتی با آیات قرآن، اشارات عهدین، روایات مذاهب و روایات ملّی و اسطوره ای نیز همخوانی دارد. اگرچه تئوری جغرافیای ملکوتی در نظریه های دینی، فلسفی و عرفانیِ لامکان و لازمان محل یقین علما و فلاسفه است اما در جهان شناسی عرفانی جهت دیگری را معرفی می کند؛ جغرافیایی که دقیقاً در دل لامکان واقع شده است و زمان های آن همه بر مدار لازمان است. رساله الطیرهای موجود در ادبیات عرفانی و برخی دیگر از رسائل رمزی یا نمادین، در ارائه تصویر جغرافیای ملکوتی برای سالکان حقیقت همواره جذابیت فکری و هنری داشته است و آنان را به سرزمینی دعوت کرده است که در جهت شناسی جغرافیاییِ قدسی، می تواند شمال، مشرق یا حتّی غرب باشد.
معرفی و تحلیل پیشینه نسخه تَنکلوشای1074ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنان که از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت می کند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به زبان سریانی، و سپس در دوره اسلامی به عربی ترجمه شده است. این اثر منبع اطلاع بسیاری از ادبیات تنجیمی بعد از خود بوده است، اما از ترجمه سریانی آن اثری نیست، ولی از ترجمه های عربی و نیز ترجمه فارسی آن نسخه هایی در دست است و تنکلوشای 1074ه.ق. نمونه ای از ترجمه فارسی آن نسخه است. نسخه تنکلوشای 1074ه.ق. به فرمان پادشاه وقت و به قلم نستعلیق «محمد تقی بن حاجی محمد مشهدی» بازنویسی شده است. موضوع نسخه شرح و پیشگویی طالع در سیصد و شصت درجه بروج است. ویژگی منحصر به فرد نسخه که آن را از سایر نسخه های پیش و پس از آن متمایز می نماید، نگاره های آن است. در حقیقت نگاره ها تفسیری بصری از متن های پیشگویی هستند. جز در دیگر نسخه ها جز در شیوه خوشنویسی و تاریخ کتابت تفاوت چندانی با هم ندارند. مقاله دو هدف را دنبال می نماید: ابتدا به این پرسش پاسخ می دهد که آیا تنکلوشای 1074ه.ق. یگانه نسخه نگاره دار بوده است یا خیر. توصیف تنکلوشای مصوّر در اشعار دو شاعر سده ششم هجری یعنی خاقانی و نظامی، سابقه تنکلوشای مصوّر سده یازدهم هجری را تا سده ششم هجری به عقب برمی-گرداند و یگانه بودن آن را رد می کند. از سوی دیگر در منابع تاریخی سابقه تنکلوشا را از پیش از اسلام دانسته اند.هدف اصلی مقاله آگاهی از پیشینه کتاب و پاسخ به این پرسش است که تنکلوشا بیانگر باورهای کدام قوم است. استناد به منابع کهن بیرونی و تمرکز در برخی عناصر موجود در متن تنکلوشای1074ه.ق. و تجلّی آن در نگاره ها نهایتاً ما را به باورهای کیش صابی می رساند.
نقد و تحلیل اغراض ثانوی خبر و انشا در علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم معانی که تحت تأثیر فن خطابه یونان باستان پدید آمده و در پرتو قرآن کریم شکوفا شده است، در میان فنون مختلف بلاغی از درونی ترین مسایل زیبایی شناختی و ظریف ترین شیوه های تأثیر کلام سخن می گوید. از جمله قابلیت های بلاغی این دانش، می توان به تحلیل و تبیین اندیشه و جهان بینی گوینده، بیان مقتضیات حال و مقام مخاطب و توسّع زبان، اشاره کرد که مبحث «مقاصد ثانوی خبر و انشا»، به عنوان یکی از مهمترین ارکان این علم، نقشی کارآمد و ویژه در این زمینه ایفا می کند. با این حال در کتاب های معانی بحث مستقل و مفصلی به آن اختصاص نیافته است بلکه، در دو بخش؛ اسناد خبری ذیل اغراض ثانوی خبر، و انواع انشا ذیل اغراض ثانوی پرسش، امر، نهی و ندا به این مبحث پرداخته اند. نظر به اهمیّت این بحث و نقش آن در بررسی کلام و رعایت اقتضای حال مخاطب و فوائد آن در نقد ادبی، سبک شناسی و فهم متون کهن و جدید، بازبینی آن ضرورت می یابد که پژوهش حاضر پس از تحقیق در امهات کتب بلاغی بدان پرداخته است. نتایج حاصل از بررسی کارکرد اغراض ثانوی جمله به همراه جداول مربوط به هریک، بیانگر مطالب درخور توجّهی نظیر: نوع و تعداد اغراض، تفاوت و تنوّع آن و اختلاف معنی دار در ذکر این مقاصد ثانوی است.
المکان وأثره على الشخصیات فی ثلاثیه محمد دیب(الدار الکبیره والحریق نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۹
109 - 133
حوزههای تخصصی:
إن المکان والشخصیه یعتبران من الدعائم الرئیسیه للروایه. فالمکان هو الإطار الذی تقع فیه الأحداث وینقسم إلی النوعین المفتوح والمغلق. أما الشخصیه فإنها عنصر فعال فی تطور مسیره الروایه وتنقسم إلی المسطحه والمدوره. وهناک علاقات بین الشخصیه والمکان فی العمل الروائی فالقارئ یستطیع أن یتعرف علی الشخصیه الحکائیه وعلی الظروف الإجتماعیه السائده وعلی الأحوال النفسیه من خلال الأمکنه التی تعیش فیها. وهذا البحث یعتمد علی المنهج الوصفی - التحلیلی لإظهار قدره الروائی محمد دیب فی وصف الأمکنه وإقامه العلاقه بینها وبین الشخوص لکی یفهم الروایه بشکل أعمق. فتوصل البحث إلی أن الأمکنه فی الروایتین تتبادر نوعاً من التقابل إلی ذهن القارئ حیث یواجه فیها نوعین من المکان أی المکان المغلق والمکان المفتوح.
الحذف فی القصه القصیره جداً من منظور نظریه تماسک النص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۱
91 - 106
حوزههای تخصصی:
یقع الحذف فی الجمله العربیه بقرینه لفظیه أو معنویه، والغرض منه تجنّب التکرار المملّ والکلام بالإیجاز الذی یزید النص جمالاً وغنیً. أما فی جنس القصه القصیره جداً، فتتبع هذه الآلیه الراقیه أغراضاً أخری أیضاً، حیث یلعب دوره الأساسی فی تقصیر القصه قدر الإمکان وتکثیفها أی تخصیبها بمضامین متعدده وراقیه رغم قصرها الشدید. ومن ناحیه أخری فإنّ منظّری نظریه تماسک النصّ قد اهتموا بعنصر الحذف فی النصوص من منظور مدی تأثیره فی ترابط مکوّنات النصّ ببعض والتلاحم بین أجزاءه، ونظروا إلیه من منظور لغوی حدیث.
مظاهر الحداثه فی شعر دنقل(شعریه العنونه والجمع بین الماضی والحال مثالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۲
29 - 45
حوزههای تخصصی:
لقد حظی العنوان فی اطروحات السیمیائیین باهتمام خاص وهو نص وباقی المقاطع ما هی الاّ تفریعات نصیه تنبع من العنوان الاُم، والعلاقه بین هذا الدفق التفریعی والعنوان لیست علاقه اعتباطیه، علاقه انتماء دلائلی. العنوان تجمیع مکثف لدلالات النص، فتأتی تلک المقاطع تمطیطاً للعنوان وتقلیبا له فی صوره مختلفه والإهتمام بالتراث من أهم ما یلجأ إلیه الشاعر لتجسید رؤیته الشعریه، إنّه یزرع الحاضر فی أرض الماضی الخصبه المعطاه لأنّه التراث منجم طاقات ایحائیه لا ینفد عطاءه. فی هذا المقال تطرقنا إلی الدور السیمیائی للعنوان وتقنیه توظیف التراث فی شعر أمل دنقل لتبیین العلاقه بین العنوان والنص، ودور هذه الاستراتیجیه الأدبیه کخلیه حیه فی کشف عما فی باطن النص لنبیّن دور التراث فی الایحاء بمشاعر الشاعر وخوالجه النفسیه.
شکل شناسی شریطه و تشریح برخی از مسائل زیبایی شناسی آن در قصاید انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
43 - 54
حوزههای تخصصی:
این مقاله با الگو قرار دادن شکل شریطه ها در قصاید مدحی به شکل شناسی شریطه و تشریح برخی از مسائل زیبایی شناسی آن در قصاید انوری می پردازد. با توجه به بررسی های شکل شناسانه، انوری از جمله شاعرانی است که به لحاظ شکل شناسی، به شریطه یا دعای دوام و همیشگی برای ممدوح اهمیت زیادی می دهد و تمایل بسیار کمی برای پرداختن به موضوعات دیگر در این قسمت قصیده از خود نشان می دهد. هم چنین بیشتر شریطه های شاعر از دو قسمت صدر و مقدمه ی دعا و سپس ذیل یا اصل دعا ساخته شده اند که در اکثر موارد با هم راهی ادات شرط «تا» و مشابهات آن می باشد. اما آن چه باعث شکل گراتر شدن این شریطه ها می شود استفاده از شکلی است که ما در این مقاله آن را تجدید شرط می نامیم. بهره گیری از تقابل های دوگانه و ساخت شبکه ای، استفاده از ردیف برای مضمون سازی و تکرار مضامین ابیات شریطه برای دست یافتن به بهترین مضمون و شکل در ساخت ابیات شریطه از دیگر شگردهای انوری در شکل گرایی شریطه ها می باشند. از نظر عناصر غالباً محتوایی نیز امور مسلم و بدیهی، اندیشه ها و اعتقاداتی که ریشه در مذهب و علوم دینی دارند و صور خیال از عناصر پرکاربردی هستند که در شریطه های انوری شرط جاودانگی قرار گرفته اند. هم چپنین می توان انوری را بر اساس فهرست موضوعات پرکاربردی چون اشاره به عدل ممدوح، به نوبت بودن پادشاهان و شعر باطل خواندن قصاید مدحی، الگوی چهره ی دیگر سعدی در اعلام مرگ قصیده ی سنتی دانست.