فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۲۱ تا ۱۰٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
«تکرار» در زیبایی شناسی شعر معاصر نقش بسزایی دارد و این آرایه بلاغی موجب پیوند نا گسستنی شعر معاصر با موسیقی و اندیشه شده است. هدف این مقاله بررسی نقش تکرار و کارکردهای آن در تبیین و تعلیم اندیشه های اخلاقی شعر شفیعی کدکنی در دو مجموعه «شبخوانی» و «در کوچه باغ های نشابور» است و این که عنصر تکرار و کارکردهای آن تا چه اندازه در القای مضامین تعلیمی کلام شفیعی کدکنی نقش دارد. تکرار در این اشعار بیشتر در چهار حوزه صامت ها و مصوت ها، هجاها، واژگان و جملات صورت گرفته است. این عامل در به وجود آمدن مضامین اخلاقی و تعلیمی نقش مهمی بر عهده گرفته است؛ مفاهیم و مضامینی همچون دعوت به مبارزه با ظلم، وطن خواهی، بیان محرومیت ها و ستم کشی ها، توجه به فرهنگ شهادت و بیان مطالب مربوط به آن، دمیدن روح امید در دل مخاطب و عصیان علیه خفقان و استبدادو ... . شفیعی کدکنی برای انتقال و تعلیم آموزه های اخلاقی، باورهای ملی و دینی و مسائل اجتماعی به بهترین وجه از عنصر تکرار در شعر خود بهره برده است.
بازتاب چهره ساقی در کلیات شمس مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
99 - 109
حوزههای تخصصی:
بازتاب چهره ساقی در کلیات شمس (غزلیات )مولانا اگرچه معنای اولیه ساقی "شراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومی یافته،به مقام"جان جانان و ساقی باقی"هم رسیده است. وقتی مرکزی ترین موضوع هستی شناسان مولوی عشق است،وشادی و بی غمی از اصلی ترین مظاهر آن، پیداست ساقی هم چه نقش محوری خواهد داشت،تاآنجاکه مولانا حتی برای رهایی از یگانه غم خود که همانا گرفتاری آدمی در این جهان خاکی است از ساقی که" دستگیر عاشقان است مدد می جوید.بررسی واژه ساقی در غزلیات شمس نشان داد که مولانا وظایف بسیاری برای ساقی قایل است اما نکته مهم ومعنادار این است که مولوی حتی از کارکردهای مادی و معمول ساقی چون " باده ریزی و.." برداشتی نمادین وآن سری دارد، چرا که معتقد است ساقی باید شراب انگوری را به "محبوسان غم " بدهد و عارفان "از می هم خوشدل ترند".. .
بحثی درباره انتقال شکست منوچهر از افراسیاب به نوذر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعضی از روایت های شاهنامه با دیگر منابع متفاوت است. یکی از دلایل این تفاوت، تغییراتی است که در روایت های حماسی رخ می دهد و به بعضی از منابع می رسد که یک نمونه از این تغییرات، انتقال یک خویشکاری، عمل و... از شخصی به شخص دیگر است. از نمونه های این مقوله، انتقال شکست منوچهر از افراسیاب به دوران نوذر در شاهنامه است. این جنگ که در اغلب روایت های قبل، هم زمان و حتی بعد از فردوسی به منوچهر منسوب بوده، در شاهنامه به دوران نوذر منتقل شده است. در این مقاله سعی شده پس از بررسی روایت ها، اصالت آنها و علت این انتقال روشن شود. نتایج پژوهش نشانگر این است که از طرفی منوچهر در گذر زمان، چهره ای مینوی یافته و از طرفی، نوذر چهره ای منفی پیدا کرده است. بنابراین می بایست در آغاز، این شکست در دوران منوچهر بوده و در روایت های متأخر و نزدیک به عصر فردوسی به دوران نوذر منتقل شده باشد.
احمد جم و تذکره نویسان در حکایتی از جنگی دست نویس و «مقامات ژنده پیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل بزنویسی متون دبی در دوره هی مختلف تریخی ب توجه به تغییرت زبنی، در حوزه وژگن، نحو و بلغت می توند دگرگونی مفهیم و تصویر مندرج در ن ثر و تثیر تغییرت تریخی بر متون ر نشن دهد. تذکره ه و ترجم حول نیز ز ین قعده خرج نیستند و شید بتون گفت که در هر دوره ز بزنویسی متون دبی تصویری جدید ز متون پیشین خلق می شود. درکتب «مقمت ژنده پیل» حکیتی ز حمد جم نقل ست که ز قض در یکی ز نسخه هی خطی دنشگه تهرن که به صورت جنگ ثبت شده، رویتی به لحنی دیگر ز ن مده ست. ین پژوهش علوه بر ذکر و تصحیح ین چند برگ به دنبل ن ست که چه ندزه تذکره نویسن و حکیت پردزن به شره هی هسته قلم در توصیف ویژگی ه و شیوه سلوک شیخ جم تغییر دده و ب جمله ی و خطی، تصویری مبهم ز و نشن دده ند. در ین دو نسخه، علوه بر ختلفت زبنی و بلغی تغییرتی در مکن ه، چگونگی وقوع رخدده و وکنش ه دیده می شود که پیبند نبودن تذکره نویس به متن سس و ولیه ی ر نشن می دهد. م شبهت هی بسیر در جمله نویسی و بین موضوع مین دو نسخه، نشن دهنده وجود نسخه صیل تری ز دستن ست که منبع هر دو رویت محسوب می شود. در شیوه بلغی و چگونگی بین، ز نظر نحو و لگوهی زبنی مین دو رویت تفوت هیی وجود درد. ز نظر محتویی نکته قبل توجه ین ست که نویسنده هر دو مکتوب به بین طلعت دقیق و مشترک تریخی و جغرفییی ز موضوع می پردزند و در ریه مر ختلفی ندرند ز طرفی تمم ین حکیت خود سند روشنی ست ز جیگه و قدرت صوفیه در دوره هی تریخی مورد نظر.
آغازبندی و خاتمه سرایی در منظومه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغازبندی آثار ادبی در نثر و نظم از آغاز ادب فارسی دری معمول گردید. در آثار برجسته نثر فارسی اصطلاح (دیباچه نگاری) و در آثار برجسته منظوم اصطلاح (آغازبندی) مترادف یکدیگرند با این تفاوت که در منظومه ها زمینه گسترده تری برای آغازبندی وجود دارد و چنین است در خاتمه نگاری و خاتمه سرایی. هنر آغازبندی و خاتمه سرایی را می توان در ردیف فنون ادبی و بدیعی به شمار آورد. این آرایه بر ادب و بلاغت گفتار بزرگان ادب چه در نثر و چه در نظم می افزاید. مشرب فکری، فلسفی، مذهبی و جهان بینی سخنوران را می توان از آغازبندی های آنان در آثارشان دریافت و به اسرار درون آنان پی برد. این مقاله به واکاوی آغازبندی و خاتمه سرایی منظومه و مثنوی های برجسته ی گلستان ادب فارسی می پردازد. آغازبندی در منظومه های فارسی با شاهنامه فردوسی شروع می شود و سپس سنایی در حدیقه الحقیقه به طور گسترده تری به آن می پردازد پس از سنایی پیروان مکتب سنایی چه در عرفان و چه در منظومه های غنایی همگی آغازبندی و خاتمه سرایی را تا دوره ی قاجاریه رعایت کرده اند. به ندرت منظومه و مثتوی می توان یافت که مانند مثنوی مولانا بدون آغازبندی و خاتمه سرایی باشد.
تأملی در آداب و رسوم داستان سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سمک عیارکهن ترین داستان عامیانة فارسی است که فرامرز بن خداد الارجانی آن را در سدة ششم به نگارش درآورد. اصل این حکایت با استناد به شواهدی، به تاریخ قبل از اسلام بازمی گردد. تقریباً هیچ اثری دربارة آداب و رسوم مردمان گذشته در دست نیست؛ به همین سبب این داستان مرجع بسیار ارزشمندی برای دست یابی به برخی از آداب و رسوم و به طورکلی جامعه شناسی تاریخی گذشتگان است که مبهم مانده است. درحقیقت اصل این داست ان بر پایة عیاری های پادشاهان و گروهی از جوانمردان با نام عیاران بنا شده است؛ در این مقاله برخی از آداب بزم و رزم آنان بررسی می شود. به این آداب و رسوم و یا جزئیات آن تاکنون اشاره ای نشده است.
بررسی نظریه پرسی بیشی شلی و آنتونن آرتو با نگاهی بر نمایشنامه خاندان چن چی اثر شلی و خاندان چن چی اثر آرتو.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال ها پیش در روم فاجعه ای در قصر خاندان مشهور و ثروتمند چن چی رخ داد که موجبات نوشتن نمایشنامه ای با نام خاندان چن چی را توسط دو نمایشنامه نویس جریان ساز با رویکردها و اندیشه های نوشتاری متفاوت، فراهم ساخت. مقاله حاضر مقایسه تطبیقی رویکردهای متفاوت این دو نویسنده است: نظریه پرسی بیشی شلی با توجه به جنبشی که در انگلیس به شکل رومانتی-سیسم در جریان بود و نظریه آنتونن آرتو با توجه به عقاید او در مورد تئاتر بی رحمی. هدف از نگارش این مقاله یافتن تفاوت ها و شباهت های فکری دو نویسنده در باب یک واقعه تاریخی و ربط آن به تئاتر و متن از دیدگاه آنها است. شاعرانگی، بخشیدن وجه ادبی و توصیف کلامی از ویژگی های بارز کار شلی محسوب می شود؛ در حالیکه آنتونن آرتو با مخالفت شدید نسبت به ادبیات در تئاتر، سعی می کند به کارگردانی و اجرا تأکید کند و نمایشنامه را با عملکردها و روش های اجرایی مورد نظرش بنویسد. در این راستا مطالعه تطبیقی دو نمایشنامه مذکور به شرح تفاوت های ساختمایه ای آنها می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که پرسی بیشی شلی برای تلطیف بخشیدن به ماجرای خشونت آمیز چن چی ها، به وقایعی که فقط در کلام نمود پیدا می کنند و اعمال شخصیت ها را با زبان در صحنه های متفاوت نشان می دهند، پناه آورده است؛ در حالیکه آنتونن آرتو اعمال خشونت آمیز شخصیت ها را در زمان حال و با خشم مضاعفی به تصویر می کشد، آنقدر که از شخصیت های لال و بی کلام بهره برده و صحنه های فرعی را حذف کرده است.
مقایسه کهن الگوهای یونگ با شیوة عرفانی ابوسعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان و یونگ نظریات و تعالیم همانندی دارند. کهن الگوهای یونگ، به ویژه دو کهن الگوی سایه و نقاب را می توان به تعالیم عارفان مسلمان نزدیک دانست. ویژگی هایی که یونگ برای کهن الگوی سایه برمی شمارد، نزدیک به ویژگی هایی است که عارفان اسلامی برای نفس برمی شمارند و عبادت ها و ریاضت هایی که عارفان برای رام کردن نفس انجام می دهند تا حدودی همانند کهن الگوی نقاب در نزد یونگ است. البته به دلیل متفاوت بودن هدف و مبانی معرفتی یونگ و عارفان، تفاوت هایی نیز در روش آنان وجود دارد. این پژوهش می کوشد این دو کهن الگو در نزد یونگ را با تعالیم ابوسعید ابوالخیر تطبیق و مقایسه کند. نگارنده کوشیده است با نگاهی مقایسه ای شباهت ها و تفاوت های این دو شیوه معرفتی را تبیین کند و نمودهای سایه را در اندیشة ابوسعید بنمایاند و با یافتن انواع نقاب در دیدگاه وی نقش مثبت و منفی آنها را بیان کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که هدف یونگ سازگار و هماهنگ کردن انسان با جامعه و رساندن او به فردیت در همین اجتماع است، ولی هدف ابوسعید رساندن انسان به حقیقت است.
بررسی ادبی "ملحمه کربلا" ی سعید عسیلی و "ملحمه الحسین" جورج شکور دو شاعر معاصر لبنان
حوزههای تخصصی:
حادثه عاشورا یکی از صحنه های ماندگار در صفحات تاریخ است و امام حسین (ع) به عنوان قهرمان آن صحنه و نماد مقاومت، دل هر انسانی را از هر زبان و ملتی مجذوب خود ساخته و با جاری شدن بر زبان اهل ذوق و ادب جاودانگی آن را رقم زده است. سعید عسیلی به عنوان یک شاعر شیعی و جورج شکور به عنوان یک شاعر مسیحی خطه لبنان، در زمره شاعران مقاومت هستند که با مطالعه منابع تاریخ و حوادث اسلام، حادثه ی عاشورا را در قالب شعر به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر در صدد است تا با رویکرد تطبیقی و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیر قصصی حسینی در ملحمه کربلای سعید عسیلی و ملحمه الحسین جورج شکور بپردازد. واکاوی اشعار این دو شاعر مبین آن است که پیوند میان حماسه حسینی و ادبیات پایداری معاصر لبنان، علت روی آوردن این دو شاعر لبنانی به سرودن تاریخ امام حسین (ع) می باشد و تفاوت در مذهب تأثیری در دیدگاه دو شاعر نداشته بلکه هر دو در توصیف روز عاشورا تاریخ را با احساس خویش در آمیخته و با اشاره به مسئله مقاومت، امام حسین را نماد مقاومت می دانند.
دیوان اشعار حسین خوارزمی، معرفی نسخه های خطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در اشعار شاملو و درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ دادن به این سؤال است که عوامل و مضمونهای مشترک پایداری در شعر شاملو و درویش کدام است. برای رسیدن به این هدف اشعار شاملو و محمود درویش با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. بررسی تطبیقی شعر احمد شاملو و محمود درویش در حوزه شعر پایداری و تبیین عناصر مشترک و تحلیل شیوه های ارائه مضمونهای پایداری از نظر محتوایی و زبانی هر یک از این دو شاعر برجسته علاوه بر کمک به شناخت دقیق جهان بینی و اندیشه های هر دو شاعر، در تحلیل شعر پایداری در حوزه ادبیات جهان بسیار مؤثر خواهد بود به شکلی که با تحقیقات گسترده در حوزه ادبیات پایداری ملتها می توان به عناصر مشترک شعر پایداری در ادبیات جهان دست یافت. اشعار محمود درویش و احمد شاملو شامل مضمونهای مشترک زیادی در زمینه ادبیات پایداری از قبیل وطن دوستی، مقابله با ظلم و ستم، آزادی و غیره است. زندگی دو شاعر بر شعر آنها تأثیر فراوانی گذاشته است و هر دو شاعر به سبب اوض اع استبدادی و خفقان به بیان نمادین گرایش نشان داده اند.
صهبای جور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از درون مایه های مهم شعر فارسی، برخی مؤلفه های معنایی مشترک است که به اندیشه های خیامی، شهرت یافته است. نشانه های این اندیشه ها را در یونان باستان و ایران پیش از اسلام و ایران بعد از اسلام می یابیم و حتی در اشعار فارسی شاعران پیش از خیام همچون رودکی و فردوسی نیز بسامد این اندیشه ها، چشمگیر است ولی در رباعیات خیام فراگیر گشته و سراسر اشعار خیام را در بر می گیرد. عمق و ژرفای پرسش های فلسفی درباره هستی و انسان، سادگی کلام، شیرینی و نیکویی طنزهای خیام، باعث شد که شاعران بعد از او از اندیشه های وی تأثیر پذیرند. دو تن از شاعران سبک هندی که شعر آنها کمتر از دیگر شاعران مشهور این سبک، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته، صیدی تهرانی و صامت اصفهانی هستند. کاربرد اندیشه های خیامی در غزل های صامت اصفهانی از غزل های صیدی تهرانی، بیشتر است و شاید، دلیل اصلی آن، گرایش و توجه صامت اصفهانی به اندیشه های خیامی باشد. دلیل دیگر آن است که هم تعداد غزل های صامت و هم شماره ابیات هر غزلش، از غزل ها و ابیات صیدی بیشتر می باشد.روش انجام این پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
«بررسی عکس اختیار تسکین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسکین یکی از اختیارات شاعری است که طی آن شاعر می تواند یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه بیاورد؛ اما عکس اختیار تسکین (آوردن دو هجای کوتاه به جای یک هجای بلند) از نظر عروض پژوهان، صحیح نیست؛ لکن در شعر قدیم و نیز دورة متأخرتر، اشعاری دیده می شود که در آن ها از عکس اختیار تسکین استفاده شده است. عکس تسکین اگرچه ظاهراً به تقلید از شعر عرب (تبدیل مفا عیلن به مفا عِلَتن) اما غالباً در اوزان دوری که خاص شعر فارسی است به کار رفته است و به واسطة «واوِ» غیردوری، با تبدیل هجای بلند وسط مصراع به دو هجای کوتاه، وزن «مفعول فاعلاتن دوبار» را بدل کرده است به «مفعول فاعلا ت مفاعیل فاعلاتن» که در شعر معزی، عطار و اوحدی و به ویژه خاقانی سابقه دارد و نیز این اختیار در وزن هزج اخرب «مفعول مفاعیلن دوبار» در شعر خاقانی و قوّامی مشهود است. عکس اختیار تسکین گاهی نیز در ارکان مفا عیلن و مف عولن اعمال شده و این ارکان را به ترتیب به مفاعِلَتن و مفتعلن بدل کرده که در شعر مولوی و حزین لاهیجی به کار رفته است
بررسی مفاهیم انسانشناسی فرهنگی در داستان رکسانا اثر م. مؤدب پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی فرهنگی یکی از شاخه های انسان شناسی است که مانع از فراموشی باورها و رسوم گروه های انسانی می شود. فولکلور به مجموعه ای از دانستنی ها، باورها و رفتارهای مراسمی اطلاق می شود که در بین توده مردم سینه به سینه به ارث رسیده و در واقع مجموعه آداب و رسوم، عقاید، افسانه ها و رفتارهایی چون شیوه های لباس پوشیدن و غیره در شمار فولکلور به شمار می رود. مؤدب پور یکی از نویسندگان معاصر است که با جمع آوری فرهنگ عامه از طریق نوشتار در حفظ آن کوشیده است. آن چه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده بررسی مقولاتی است که نشان دهنده بخش های گوناگون فرهنگ عامه است و مؤدب پور در نگارش داستان «رکسانا» از آن بهره گرفته است. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: امروزه رشد و توسعه تکنولوژی و تأثیرات فراوان آن سبب تغییر بخش هایی از فرهنگ جامعه نظیر شیوه های سخن گفتن و فراموشی بخش هایی از فولکلور مانند آداب و رسوم شده است بنابراین انسان شناسان و نویسندگان تلاش می کنند با جمع آوری فرهنگ عامه در جوامع خود در حفظ آن ها کوشا باشند. و کتاب های مؤدب پور چون روایتگر زندگی واقعی افراد است، در آن ها به وفور به عقاید رایج در میان عامه مردم اشاره شده است.
در جستجوی کمال مطلوب(بررسی تطبیقی «ماهی سیاه کوچولو»ی صمد بهرنگ با «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صمد بهرنگی جزو اولین کسانی است که در ایران برای بچه ها داستان نوشت و «ماهی سیاه کوچولو»ی او یکی از شاهکارهای ادبیات کودک و نوجوان ایران است. در این داستان، ماهی سیاه کوچولو از زندگی بی حاصل در محیطی محدود، و از خمود فکر و بطالت عمر هم نوعانش خسته شده است. بنابراین عزم جزم کرده است به دنیاهای وسیع برود و در آنجا آگاهی و تجربه های نو کسب کند، به همین خاطر با شکستن سنت ها و تابوها، قدم در راهی پرمخاطره می گذارد... . ماهی سیاه کوچولو از نظر مضمون و محتوا و ساختار( طرح، روایت، زاویه دید، نمادپردازی و ...) شباهت های زیادی با داستان «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ آمریکایی دارد. در این جستار تلاش می شود تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی این دو داستان بپردازیم و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن دو، اشتراکات فکری، فرهنگی، ذوقی و.. دو نویسنده از دو ملت غیر هم زبان را عرضه بکنیم.
زبان شاعرانه نادر ابراهیمی در آتش بدون دود
حوزههای تخصصی:
نادر ابراهیمی نمایشنامه نویس، مستندساز، ترانه سرا و یکی از داستان نویسان برجسته معاصر است که افزون بر داستان های کوتاه خود و دیگر آثارش، رمان هفت جلدی آتش بدون دودرا نوشت که با نگارش آن جایزه "نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب" را به خود اختصاص داد. علاوه بر قدرت داستان نویسی، انتخاب زبان ادبی و نثر شاعرانه، یکی از برجستگی های آتش بدون دودو دیگر آثار ابراهیمی است که وی را به عنوان داستان نویسی صاحب سبک معرفی کرده است. نگارنده این مقاله می کوشد با بررسی توصیفی- تحلیلی این رمان و استخراج شواهد و ویژگی های ادبی و سبک ساز آن به این سؤال پاسخ دهد که چه عواملی موجب شاعرانگی نثر آتش بدون دود وبرجستگی سبک آن شده است. چنین استدلال می شود که ابراهیمی در آتش بدون دودبا نوشتن داستانی واقع گرایانه درباره مردم ترکمن صحرا و ستم هایی که نسبت به آنها اعمال شده است با انتخاب نثر شاعرانه، زبان ادبی، عناصر موسیقایی و آشنایی زدایی، زبان ساده و آمیخته به لغات گویشی خاص منطقه، ترکیب سازی های ابتکاری، باستانگرایی های قاموسی و نحوی و استفاده از امکانات شعر منثور و شعر کهن، چنان رستاخیزی در کلمات داستان خود ایجادکرده که در کنار محتوای دلنشین داستان، زبان زیبا و شاعرانه داستانش را در خاطر خواننده جاودانه کند.
«تطبیق غنایی بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزه حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامه فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفی«اعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو» واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
بررسی انتساب شش غزل از دیوان کبیر به مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین زمینه های پژوهش، تصحیح متون ادبی است. با وجود آثار دست اول و درخور اعتماد از یک متن، پژوهش های دیگر نیز پایة استواری خواهند داشت. یکی از متون ارزشمند ادبیات فارسی دیوان کبیرمولوی است که استاد فروزانفر حدود 50 سال پیش آن را تصحیح کرد و پس از آن هیچ تصحیح علمی انتقادی و درخور اعتمادی از این اثر ارائه نشد؛ البته پژوهشگران همواره این تصحیح را نقد کرده اند و می کنند. باتوجه به حجم دیوان کبیرو شیوة سرایش مولوی، اشعار بسیاری به دیواناو وارد شده است. در این پژوهش باتوجه به مسائل نسخه شناسی و معرفی نسخه های استفاده شدة استاد فروزانفر، همچنین با بررسی سبک و زبان اشعار مولوی، شش غزل از دیوان کبیرنقد و بررسی می شود که در دیوان شاعران دیگر نیز وجود دارد. از این شش غزل، سه غزل در دیوانعطار یافت شد و غزل های دیگر به سنایی و بوعلی سینا و رودکی نسبت داده شده است. در این مقاله درستی انتساب این اشعار به گویندگانشان ارزیابی می شود.