فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۴۱ تا ۸٬۹۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل پیدایش و شکل گیری زبان عرفانی، رویکرد تأویلی است که در قرآن وجود دارد، زیرا در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب داستان بیان شده است، یکی از این داستان ها داستان حضرت یوسف است. براساس سوره ی یوسف در قرآن، زندگی حضرت یوسف(ع)، مشحون از حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین است؛ مولانا از رویدادهای مختلف زندگی یوسف برداشتی عرفانی دارد و در مثنوی، بسیاری از این رویدادها و شخصیت ها را به صورت رمز و تمثیل به کار برده است. در این پژوهش سعی شده این برداشت های عرفانی و رمزها و تمثیل ها، کشف و بیان شود و بدین منظور، نخست داستان یوسف در قرآن به خوبی مطالعه و پس از فیش برداری و دسته بندی ابیات مربوط به یوسف(ع) در مثنوی، بر اساس سیر تاریخی رویدادها، متن اصلی نوشته شد. یوسف در مثنوی، نماد روحی است که در چاه ظلمانی جسم گرفتار می شود، سپس با رسن عنایت حق، از این چاه بیرون می-آید و به سوی مصر کمال می رود. خواب ها و تعبیرهای آن هم، اشاره به کشف و شهود عرفانی یوسف یعنی عارف و انسان کامل دارد؛ از نظر مولانا، خواب و رؤیا دریچه ای است به سوی عالم کشف و شهود و وحی و الهام و موجب گشایش و رهایی روح از زندان تن و دنیا می شود. و زلیخا نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی و از مظهر جمال حق، که همان یوسف(انسان کامل) است، به سرچشمه ی حقیقت می رسد.
استعاره مفهومی "غم" در اشعار فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی استعاره هایی می پردازد که با محوریت احساس غم در دیوان اشعار عراقی به کار رفته اند. بنیان نظری پژوهش، نظریه استعاره های مفهومی است که استعاره را از حد ابزاری صرفاً زیباشناسانه به رویکردی برای شناخت و اندیشیدن اعتلا بخشیده است. فخرالدین عراقی در دیوان اشعارش برای تبیین بسیاری از ویژگی های غم از حوزه های «اشیا»، «خوراک»، «انسان»، «گیاه» و «بیماری و سلامت» مدد جسته و توانسته این مفهوم انتزاعی را ملموس و عینی جلوه دهد. پژوهش حاضر که با روشی توصیفی-تحلیلی انجام شده، سعی دارد ارتباط بین استعاره با بنیاد اندیشه و جهان فکری عراقی را کشف و تبیین نماید. با تحلیل شناختی دسته ای از استعارهای غم در دیوان اشعار عراقی می توان دریافت که این احساس در نظام فکری وی چیزی دیدنی، لمس کردنی، چشیدنی و تا حدودی شنیدنی است. همچنین دسته ای دیگر از استعاره ها در حوزه غم وجود دارد که روش شناختی برای تحلیل آنها جواب گو نیست، از این رو شناخت استعاره های نوع دوم نیازمند شناخت پیش فرض های عرفانی است.
بازتاب رخدادهای سیاسی و اجتماعی در شعر حمیدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
141 - 166
حوزههای تخصصی:
همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر، نوع تلقی و برداشت شاعران ونویسندگان از رویدادهای پیرامون، دگرگون شد و به تبع آن، بازتاب این تحولات و دگرگونی ها در آثار ادبی، نسبت به گذشته، تغییر اساسی پیدا کرد. نوشتار حاضر سعی دارد جنبه های مختلف جریان ها و تحولات سیاسی و اجتماعی را در اشعار حمیدی شیرازی، نشان دهد. برای رسیدن به این مقصود، انواع جریان های معاصر در اشعار وی استخراج و بررسی می گردد. برای انجام این کار، شعرهای سیاسی و اجتماعی حمیدی به طور کلی به هشت دسته تقسیم شده اند و در هر دسته علاوه بر بررسی جریان های مورد نظر، شگردهای سمبولیسمی و غیر سمبولیسمی نیز ارائه و تحلیل شده است. درون مایه های اصلی اشعار سیاسی حمیدی شیرازی، حمله به رضا شاه، دفاع از آذربایجان، وطن دوستی و فجایع بیگانگان در ایران است. وی این مفاهیم را گاهی با نماد و گاهی با تشبیه، استعاره، کنایه و... نشان می دهد. دراین راستا معلوم شد که نماد بعد از تشبیه، بالاترین بسامد را در نشان دادن مفاهیم سیاسی و اجتماعی به خود اختصاص داده است و دفتر «سال های سیاه» نیز در ارائه این مفاهیم در رتبه نخست قرارگرفته است.
La Structure du Récit Autobiographique dans l’Œuvre de Simone de Beauvoir : Mémoires d’une Jeune Fille Rangée(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Simone de Beauvoir est l’un des écrivains philosophiques engagés sous l’influence de la pensée existentialiste du XX e siècle qui se découvre dès l’âge tendre une profonde passion pour la lecture et l’écriture.Son roman Les Mandarins remporte le prix Goncourt. Elle abandonne toutefois le genre romanesque pour se consacrer aux essais et aux ouvrages autobiographiques, comme un genre littéraire et artistique qui se caractérise plus ou moins par l’identité de l’auteur, du narrateur et du personnage. Elle a écrit cinq volumes autobiographiques. En 1958, paraît Mémoires d’une jeune fille rangée qui est structuré, complexe et plus travaillé qu’il n’y apparaît pas au premier regard, suivi de l a Force de l’âge et de la Force des choses . À travers cette fresque autobiographique, elle propose un exemple de libération féminine. Nous voudrions montrer que les Mémoires d’une jeune fille rangée est un récit autobiographique réussi et démontrer à travers cette œuvre de quelle façon Beauvoir respecte les principes des théories de Philippe Lejeune et répond aux différentes questions du lecteur à propos des motifs qui se prêtent à composerce livre comme une autobiographie.
نقد و بررسی «جمله های حالیه بدون واو» در ترجمه های فارسی کهن و معاصر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
پژوهش در حوزه ترجمه قرآن کریم، پیشینه ای کوتاه دارد. برخی محقّقان با دقت نظر در ظرایف ساختارهای مختلف نحوی قرآن و مقایسه ی آنها با الگوهای زبان فارسی به این مهم پرداخته اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و نقد معادل های فارسی ای است که مترجمان فارسی کهن و معاصر برای موارد جمله های حالیه در قرآن برگزیده اند. با توجه به پیچیدگی و ظرافت نسبی این اعراب نحوی در برخی آیات قرآن، بررسی و نقد تلاش های مترجمان در معادل گذاری برای موارد کاربرد این نقش نحوی در قرآن به نتایج جالب توجهی انجامیده است. بر اساس شمارش منابع، حدود 400 مورد حال مفرد، 90 مورد جمله حالیه بدون واو و 190 مورد جمله حالیه با واو در قرآن کریم به کار رفته است. سپس معادل های انتخابی مترجمان منتخب (5 مترجم کهن و 15 مترجم معاصر) برای این موارد استخراج و بررسی شده است و در ادامه معادل فارسی مورد نظر با توجه به الگوهای ترجمه «جمله های حالیه» در فارسی ارزیابی و نقد شده است و در پایان، علاوه بر تبیین اختلافات نحویان و مترجمان بر سر تعیین ساختار نحوی «حال» در عبارات قرآن، میزان آگاهی و پایبندی هر مترجم به دانش نحو عربی و دستور زبان فارسی تا حد امکان آشکار گردیده است. همچنین میزان پایبندی مترجمان نسبت به رعایت این اصل نحوی مورد بررسی قرار گرفته است و در برخی موارد اندک، ترجم های پیشنهادی ارائه شده است.
بررسی روابط معنایی واژگانی واژه های بسیط معاصر عربی در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مشخص کردن نوع و بسامد روابط معنایی واژگانی همزمانی میان واژه های فارسی و عربی به بررسی تطبیقیِ معانی واژه های بسیط عربی در فارسی، می پردازد؛ بدین منظور دو فرهنگ بزرگ سخن و فرهنگ عربی عبدالنبی قیم انتخاب، و واژه های مشترک عربی در فارسی میان دو فرهنگ استخراج شد. سپس براساس چندین آزمون زبانشناختی، شش نوع رابطه معنایی واژگانی هم معنایی، شمول معنایی، تقابل معنایی، جزء واژگی، عضو واژگی و واحدواژگی مشخص و بسامد هر کدام در سطح واژه ها و هم چنین در سطح معانی آنها مشخص گردید. بر این اساس، بسامد وقوع هر کدام از روابط در 4506 واژه به ترتیب: هم معنایی 83/76 درصد، شمول معنایی 75/14 درصد، تقابل معنایی 28/0 درصد، جزء واژگی 57/0 درصد، عضو واژگی 04/0 درصد و واحد واژگی 13/0 درصد مشخص شد. هم چنین با تطبیق معانی 4506 واژه با یکدیگر در مجموع 26326 تطبیق صورت گرفت که بسامد وقوع روابط معنایی واژگانی بین این تطبیق ها به ترتیب هم معنایی 75/16 درصد، شمول معنایی 61/2 درصد، تقابل معنایی 04/0 درصد، جزء واژگی 09/0 درصد، عضو واژگی 007/0 درصد و واحد واژگی 02/0 درصد مشخص شد .
«سفر» و اهداف و آداب آن در نزد صوفیان از قرن اول تا قرن نهم ه. ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفر از سنتهای دیرینه در اندیشه صوفیانه است. با نگاهی به پیشینۀ این سنت در منابع اسلامی، در می یابیم که صوفیه برای سفرهای خود اهداف و کارکردهای خاصی قائل بودند که میتوان بر مبنای آن سفرهای آنها را دستهبندی و تعریف نمود. در این مقاله با بررسی منابع اصلی صوفیه از قرن اول تا قرن نهم این اهداف و کارکردها را در دو بخش بیرونی و درونی استخراج نموده و به بررسی آدابی، ماجراها و حکایاتی پرداخته ایم که در کتب تصوف متناسب با هر یک از این انواع روایت شده است. نتیجة این پژوهش نشان میدهد که در طول این نه قرن سفرهای صوفیه از حیث کمیت ، کیفیت ، اهداف و کارکردها یکسان نبوده است. تلاش نمودیم صوفیان مسافر را در هر قرن معرفی و اهداف آنها را نشان دهیم و از اتفاقات خاص این سفرها که صوفیان بدان اشارت کرده اند ، یاد کنیم . روش ما در این پژوهش روش کتابخانه ای بوده است و با توجه به یافته های پژوهش میتوان گفت که سیر آفاق در مقایسه با سیر انفس از اهمیت ثانویه برخوردار بوده و هدف اصلی از سیر آفاق نیز شناخت و تزکیة نفس یا سیر در آن بوده است.
ابهام و ابهام آفرینی در تلمیحات اسطوره ای، حماسی و عیسوی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شَروانی (520- 595 ه.ق) از شاعران بزرگ سبک آذربایجانی است که از ویژگی های برجستة این سبک، استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. اشراف خاقانی بر اسطوره ها و آموزه های مسیحی و توجّه به ظرافت ها و دقایق تلمیحی آن، بی گمان بر پیچیدگی و ابهام در عبارت پردازی های او مؤثر بوده است. این مقاله در پی آن است تا با بررسی تلمیحات اسطوره ای و حماسی و نیز اشارات عیسوی دیوان خاقانی، دلایل ابهام و پیچیدگی در تلمیحات او را مشخص کند. بررسی مأخذ تلمیحات از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش این پژوهش، بررسی نمونه ها بر اساس متن اشعار خاقانی و دیگر آثار او و برون متن و کتاب هایی است که به نظر می رسد خاقانی از آن ها مطلع بوده است. با توجّه به این که یکی از سطوح ابهام در شعر خاقانی ابهامی است که عامل ایجادکننده آن برخی تلمیحات موجود در اشعار اوست، تحقیق دراین باره امری ضروری است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که ابهام در تلمیحات خاقانی، بیشتر در دسته ابهامات عمدی قرار دارد.
درهم تنیدگی فرا مکتبی صیرورت رمانتیسم و سمبولیسم در شعر نیما و شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
363 - 390
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم و سمبولیسم در غرب به شکل «درزمانی» و بر اساس استلزامات تاریخی و اجتماعی شکل گرفته است. در حالی که شکل ورود این مکتب ها به ایران و جهان عرب اولاً «همزمانی» بوده و با گفتمان ترجمه صورت گرفته و ثانیاً با دوره ای از تحولات بنیادی تاریخی، سیاسی و انقلابی همراه بوده است. نیما یوشیج و بدر شاکر از پیشگامان شعر نو در ایران و جهان عرب هستند که برای تحول زیبایی شناسی شعر کلاسیک و چرخش کارکردی شعر در جهان معاصر، تحت تأثیر آموزه های رمانتیسم و سمبولیسم بودند. دقت در شعر این دو نشان می دهدکه فرایند تحول از رمانتیسم فردی به سمبولیسم، دارای الگوی واحد زیبایی شناختی است. بنابراین مقاله حاضر می کوشد تا به شکل تطبیقی نشان دهد که شعر این دو در چه بن مایه هایی از رمانتیسم اشتراک دارند، چگونه به سمت رمانتیسم اجتماعی رفته اند و سرانجام چه تجربه های تاریخی، اجتماعی و سیاسی سبب شده است که شعرشان به سمت سمبولیسم ویژه حرکت کند. آن ها با عبور از رمانتیسم می خواستند به تخیل سمبلیک نزدیک شوند تا جهان آرمانی سمبولیسم محقق شود اما به دلیل پیوندی که با ادبیات سیاسی داشتند، تخیل سمبلیک آن ها با تخیل جامعه شناختی پیوند خورده است.
بررسی تطبیقی نامه های نیما یوشیج و «امیلِ» ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
351 - 372
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج (1276-1338ش) از مشهورترین و تأثیرگذارترین شاعران معاصر است که علاوه بر دیوان شعر و آثار ادبی، مجموعه نامه ها حاوی نظرات نیما در موضوعات مختلف نیز از او در دست است. یکی از موضوعات مهمی که در مجموعه نامه های نیما فراوان به چشم می خورد مسائل مربوط به تعلیم و تربیت است. نیما که خود چند سال سابقه تدریس داشته است از نزدیک با مسائل و مشکلات این حوزه آشنا بوده و انتقادهای بسیاری به سیستم آموزشی کشور داشته است. به نظر می رسد که نیما در بیان برخی آراء تربیتی خود تحت تأثیر ژان ژاک روسو (1712-1778م) نویسنده و فیلسوف فرانسوی و به ویژه کتاب «امیل» او بوده است. نیما و روسو طبیعت و روستا را بر شهر ترجیح می دهند و معتقدند که اطفال باید تا حد ممکن در طبیعت و دور از شهر پرورش یابند و مهم ترین تربیت در دوران کودکی، تربیت جسمانی و تحریک حس کنجکاوی است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نظرات نیما یوشیج درباره تعلیم و تربیت در مجموعه نامه ها و تأثیرپذیری او از نظرات ژان ژاک روسو و به ویژه کتاب «امیل» او می باشد.
بررسی تطبیقی کارکردهای شعر در تاریخ بیهقی و تاریخ فخری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
175-192
حوزههای تخصصی:
شعر و تاریخ دو حوزه جدا از هم هستند و درک سازگاری این دو در یک اثر مشکل است؛ خاستگاه اولی خیال است و خاستگاه دومی عالم واقع. اما شعر به عنوان یکی از ابزارهای سودمند و سازنده، حضور گسترده ای در متون تاریخی دارد و نقش و کارکردهای فراوانی نظیر ادبی، تاریخی، استنادی و تفسیری ایفا می کند و تاریخ نگاران برای بیان مقاصد خود از آن بهره می-گیرند. پژوهش پیش رو در صدد بررسی تطبیقی و تبیین کارکردهای مختلف شعر در تاریخ بیهقی و تاریخ الفخری فی الآداب السلطانیه ابن طقطقی است و از این رهگذر می کوشد میزان بهره گیری هر یک از این تاریخ نگاران را از شعر بسنجد و اهداف و کارکردهای آن را در این دو متن تاریخی تحلیل و تبیین نماید. برآیند پژوهش نشان می دهد که شعر در تاریخ بیهقی و تاریخ فخری - مانند کارکرد آن در متون منثور به طور کلی- جنبه ادبی و آرایه ای دارد. همچنین کارکرد تفسیری در این دو متن مورد استفاده قرار گرفته و کارکرد تاریخی و استنادی کم تر مورد توجه این دو مورخ بوده است.
فضاء المقهى فی الروایتین الفارسیه والعربیه؛ أحمد محمود وعبدالرحمن منیف نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
90 - 70
حوزههای تخصصی:
تحاول هذه الدراسه إلقاء الضوء على فضاء المقهى فی روایات أحمد محمود وعبدالرحمن منیف. وإذا کان الفضاء بشکل عام محایثاً للعالم تنتظم فیه الکائنات والأشیاء والأفعال، ومن ثمّ معیاراً لقیاس الوعی والعلائق الوجودیه والاجتماعیه والثقافیه، فیتمیّز المقهى فی النصوص المدروسه بکونه "مختزلاً" لهذا التحایث والمعیاریه، وهذا ما یبرّر اختیاره لدراسه مقارنه تهدف إلى فتح نافذه للحوار بین المجتمعین الإیرانی والعربی بغیه ترسیخ قیم الانفتاح والتعایش والتعددیه، کما یبرر اختیار الکاتبین بوصفهما مهتماً بهذا الفضاء النصی، وکذلک مهتماً بتلک القیم التی تؤمن بها الدراسه. ویهتمّ الروائیان بالمقهى اهتماماً بالغاً، خاصه فی روایات "الجیران" (همسایه ها) و"قصه مدینه" (داستان یک شهر) و"الأرض المحروقه" (زمین سوخته) لأحمد محمود، وخماسیه "مدن الملح" وروایه "أرض السواد" لعبدالرحمن منیف. وتعتمد الدراسه إنجازات المدرستین الأمیرکیه، والسلافیه للدراسات المقارنه اللتین ترکِّزان على نقاط التشابه والاختلاف بین الأعمال الأدبیّه من ناحیه، وعلى العلاقه بین الأدب ومیادین المعرفه الأخرى من ناحیه أخرى. وقسّمنا الدراسه إلى: 1) موقع المقهى ودوره النصّی. 2) المقهى والتراث. 3) المقهى والتاریخ. وقد تراءى لنا من خلال الدراسه أنّ المقهى یضطلع بدور فنّی ومعرفیّ بامتیاز، إذ نستطیع القول بأنّه من أهمّ المکوّنات الروائیّه التی تساعد الکاتبین فی إیصال رسالتهما الجمالیّه والمعرفیّه إلى المتلّقی من خلال موقعه الطوبوغرافی أوّلاً و علاقته بالتراث والتاریخ.
تجلیّات عرفانی مبارزه با نفس در مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه، اسرارنامه و مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل «حذف و ارجاع ضمیر» به عنوان مولفه های انسجام متن بر اساس رویکرد متن پژوهی (مطالعه موردی داستان حضرت موسی در سوره طه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تقابل «حذف و ارجاع ضمیر» به عنوان مولفه های انسجام متن در داستان حضرت موسی می پردازد؛ با این رویکرد که متن تنها ساختاری لغوی و متشکل از توالی جمله ها نیست، بلکه عبارت است از کنش متقابل میان گوینده و شنونده که از طریق متن و به وسیله ابزارهای نحوی و معنایی تکوین می یابد و این ابزارهای نحوی جایگاه مهمی در تشکیل متن دارند؛ خواه از نظر ساختار سطحی (تماسک) و خواه از نظر ساختار مفهومی (انسجام). لذا پژوهش حاضر با رویکردی به زبان شناسی متن به بررسی سوره ی طه می پردازد تا اثر ارجاع ضمیر و وحدت موضوع را در کاهش نقش حذف و در نتیجه انسجام متنی این سوره مشخص کند. از آنجا که زبان شناسی جمله، با تمرکزش بر روی مفردات در جمله نمی تواند پدیده ی حذف را به خوبی بررسی و تبیین نماید، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد کتابخانه ای بر کارکرد ضمیر و ارجاعات آن در متن متمرکز می شود تا میزان کارایی ضمیر در انسجام متن و کاهش نقش حذف را با رویکردی زبان شناسانه به متن در سوره ی طه مشخص نماید. یافته های تحقیق با تکیه بر آمار حاکی از آن است که وحدت موضوع در سوره و بهره گیری زیاد از ارجاعات به وسیله ی ضمیر با بسامدی بالا در انسجام متن نقش مهمی دارند و باعث کاهش نقش پدیده ی حذف در سوره ی طه گردیده است. نقش حذف در انسجام این سوره 3 درصد و نقش ضمیر 97 درصد بوده است.
به یاد استاد سلیم نیساری، خادم باوفای زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره های مفهومی عشق در آینه ضرب المثل های فارسی، انگلیسی و ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه عشق در آینه ضرب المثل های سه زبان فارسی، انگلیسی و ترکی می پردازد. تلاش شده است از 15 منبع برای سه زبان مذکور، داده های مورد نیاز از هر سه زبان استخراج و گردآوری شود. با جست وجو در منابع، بیش از 10 هزار ضرب المثل مورد مطالعه قرار گرفت که از این تعداد به 201 ضرب المثل در حوزه عشق و تعداد 96 نگاشت نام در این ضرب المثل ها رسیدیم. تلاش شد تا پربسامدترین نگاشت نام ها در هر سه زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشت نام ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص شود گویشوران این سه زبان بیشتر از چه نگاشت نام ها و حوزه های مبدأ برای بیان استعاری عشق استفاده می کنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشت نام عشق، بلا، درد، رنج، بیماری است. در زبان انگلیسی و زبان ترکی «عشق روشنایی است» پربسامدترین نام نگاشت ها بودند. همچنین پربسامدترین حوزه های مبدأ که برای مفهوم سازی عشق به کار رفته اند، به ترتیب حوزه های مبدأ «انسان/ بدن انسان» در زبان فارسی، «روشنایی و تاریکی» در زبان انگلیسی و «انسان/ بدن انسان» در زبان ترکی بودند که بسامد وقوع به نسبت تعداد ضرب المثل های بررسی شده در هر زبان آورده شده است.
الگوی نقش معرف کارکرد در قصه های عامیانه طنزآمیز ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصه های عامیانه طنزآمیز ایرانی را بر اساس دو الگو بررسی و تحلیل می کند: الگوی نقش معرف کارکرد و کارکرد موجد نقش که عمدتاً مأخوذ از رویکردها و الگوهای ساختارنگرانه به ویژه الگوی برمون محسوب می شوند. همه بحث این است که الگوهای سنتی در مطالعه قصه های عامیانه و به ویژه شاخص تیپ و موتیف در طبقه بندی آرنه تامپسون نمی تواند به تمامی وجوه، این قصه ها را نشان بدهد و لازم است از الگوهای عمدتاً ساختارنگرانه ای دیگر سراغ گرفت که در این میان الگوی نقش معرف کارکرد و کارکرد معرف نقش پیشنهادی برمون به تأسی از رویکرد پراپ (1928/1961)، کارآمدتر می تواند وجوه مضمونی و ساختاری قصه های عامیانه طنزآمیز ایرانی را نشان بدهد. از این رو، این مقاله از رهگذر روش مفهومی تجربی و با توسل به تحلیل یک نمونه از قصه های طنزآمیز، تلاش می کند ضمن بازتعریف برخی مفاهیم اصلی مانند لطیفه، جوک، قصه و مرور طبقه بندی آرنه تامپسون مارزلف، قصه های طنزآمیز ایرانی و به ویژه قصه های احمقان را از منظر الگوی نقش معرف کارکرد طنزآمیز و کارکرد طنزآمیر موجد نقش طنزآمیز بررسی کند. بر این اساس، قصه عامیانه طنزآمیز واحد روایی خودبنیادی تعریف می شود که یک فرد یا عده ای از افراد به واسطه کنش های احمقانه/ زیرکانه ای که انجام می دهند، واجد نقش احمق/ زیرک می شوند.درواقع نقش احمقان معرف کارکرد آن ها و کارکرد آن ها در داستان، معرف نقش آن هاست.
تحلیل شخصیت از خود فرارونده کیخسرو بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181 - 209
حوزههای تخصصی:
«لوگوس» یک واژه یونانی است که به «معنی» اطلاق می شود. لوگوتراپی که «مکتب سوم روان درمانی وین» نیز خوانده شده بر معنی هستی انسان و جست وجو برای رسیدن به این معنی تأکید دارد. بنابر اصول لوگوتراپی، تلاش برای یافتن معنی در زندگی اساسی ترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست. نیاز به معنا انسانی ترین انگیزش و حقیقتی انکار ناپذیر در زندگی انسان است و «معناجویی» حقیقتی است که ارضای صحیح آن، بشر را به معانی و ارزش های مشترکی چون اصل تحقّق خویشتن و «از خود فرارفتن»، رهنمون می شود. یافتن رشته های ظریف معنا در زندگی، به شکل یک انگاره استوار از مسئولیت، آزادی و اراده معطوف به معنا، هدف و موضوع مبارزه طلبی لوگوتراپی است که تعبیرِ فرانکل از تحلیل اگزیستانسیالیستی نوین است. در این جستار نگارندگان می کوشند شخصیت کیخسرو به عنوان فردی از خود فرارونده را بر مبنای اصل معنا گرایی ویکتور فرانکل بررسی کنند و از رهگذر این کنکاش در می یابند کهکیخسرو به عنوان شخصیّتی از خودفرارونده چهارچوب کمال شخصیتی خود را بر پایه معناجویی بنیان نهاده است شخصیّتی که فراسوی مرزهای توجّه به خود در تلاش برای حصول به سطح پیشرفته کمال و تحقق استعدادهای وجودی خویش، حداکثر استفاده را از ویژگی های ماهیّتی خود چون آزادی، انتخاب، مسئولیّت و معنویت می برد.
مضامین پایداری و مردم مداری در اشعار نسیم شمال و بیرم التونسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
219 - 240
حوزههای تخصصی:
در ادبیات معاصر با عنایت به مضامین ملّی و میهنی، شاهد گروهی از شاعران هستیم که نه از فراز کرسی قدرت و نه با زبان علم و قواعد پرتکلف ادبی بلکه با زبان مردم و در میان مردم شعر می سرایند. سیّد اشرف الدین حسینی و بیرم التونسی، امیران شعر مردمی در ایران و مصر هستند. شعرهای کوچه بازاری نسیم شمال و موال و زجل های عامیانه التونسی، توانسته است با آمیزه ای از هجو طنزآلود، رسالت شاعران را در انتقاد و بیداری مردم ادا کند. در این مقاله بر آنیم با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن معرفی دو شاعر و اوضاع زمانه شان، با رهیافتی بر زبان شعری آن دو، به تطبیق مفاهیم فکری مشترک در اشعارشان، همچون انتقاد از بیگانگان و پارلمان، آزادی بیان و بازگو کردن مشکلات زنان، علم آموزی و مسائل اقتصادی تا دعوت به پایداری، اهتمام نماییم و به نظر می رسد که تقارب اندیشه و نگاه دو شاعر، حاکی از تجربه شرایط مشابه ﺍست.