مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۱.
۱۲.
زلیخا
حوزه های تخصصی:
انعکاس داستان زندگی پیامبران یکی از بن مایه های اصلی نزد شاعران است . با بازخوانی زندگی حضرت یوسف در قرآن و استخراج و مطالعه تلمیحاتی که در دیوان صائب از این داستان انعکاس یافته است در می یابیم که بازتاب زندگی یوسف د رآینه صور خیال صائب به قدری متنوع ومواج است که می توان به استناد نمونه های شعری مدعی شد ‘ صائب در بیان تمام زوایای زندگی یوسف چیزی را فرو گذار نکرده است . از جمله رؤیای آغاز داستان ‘ به چاه افکندن توسط برادران ‘ حسادت برادران ‘ فروش یوسف به قافله و به پادشاه مصر بنا به درخواست زلیخا ‘ اظهار علاقه زلیخا نسبت به یوسف ‘ تهمت ناروا زدن به یوسف ‘ به زندان افکندن او ‘ توانایی تعبیر خواب ‘ عزیز مصر شدن ‘ فراق پدر بر جدایی فرزند ‘ حسن و جمال یوسف ‘ به حکومت رسیدن یوسف ‘ دیدار با پدر ‘ و سرانجام به حقیقت پیوستن رؤیای آغازین داستان .
یوسف(ع)، رزم آزمای معرکة نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سخن وحی را زیباییهای نامنتهاست؛ زیرا از جانب صاحب جمال و جمالآفرین یکتاست. واژهها، چیدمان کلام، موسیقایی گفتار و عمق معانی قرآنی، نه تصویری است که به نگاهی توان دریافت؛ بلکه در هر عصری و در هر نسلی، غواصان ژرفپیمایی را میطلبد تا «درّ یتیم» از صدف معنا گشوده و پیام راستین آیات وحیانی را استخراج نمایند.
سورة یوسف را که زیباترین قصههاست و آرایههای ادبی و کلامی، زیبایی آن را صد چندان افزوده است، دامنة گفتار در تفاسیر تنگ آمده و عمرهای کوتاه، مجال اندیشة دراز را از مفسران برگرفته است. چنانکه گاه بر ابهامات افزوده یا پرسشهای تفسیری آن را به نقل قولهای ضعیف یا به سکوت در برابر آن حوالت دادهاند.
از این رو، در نخستین مقالة این رویکرد، واژههای زیبای «ربّی»، «همّ» و «برهان» که در حساسترین و پیامآورترین آیات سورة یوسف به کار رفته، مورد بازکاوی قرار گرفته است.
عروج نفس به مشرق وجود در بینش اشراقی و دیدگاه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روایات تفسیری فریقین در مسئله ازدواج حضرت با یوسف (ع) زلیخا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با زلیخا نیامده است، اما در جوامع روایی و در قرآن کریم مطلبی درباره ازدواج حضرت یوسف تفسیری فریقین، چهارده روایت درباره آن یافت می شود که هشت روایت در کتب تفسیری و شش روایت در کتب روایی نمود یافته است؛ البته کتب تفسیری در این رابطه نسبت به کتب روایی، از قدمت برخوردارند. نگاه نخست گویای طرق مختلف این روایت است، اما پس از بررسی اسناد و متون این روایات پی می بریم که همگی دچار ضعف سند بوده و مشکلات محتوایی نیز دارند. این روایات از لحاظ سندی، مرسل یا مرفوع یا مقطوع بوده یا اینکه راویانی ضعیف دارند. در متن این روایات نیز اختلافات زیادی وجود دارد. همچنین در آن ها مطالبی به چشم می خورد که با قطعیات قرآن مغایرت دارد . از طرف دیگر، بررسی کتاب مقدس بیانگر آن است که بخشی از محتوای این روایات از کتاب مقدس گرفته شده و پس از دخل و تصرف و اضافات، وارد جوامع روایی و تفسیری شده است. ازجمله آنکه از تورات گرفته شده، اما برخلاف تورات آن دو فرزند به جای آسنات نام دو فرزند حضرت یوسف به زلیخا نسبت داده شده است. با توجه به تعدد و جامعیت روایات وهب بن منبه نسبت ب ه دیگر روایات، محتمل است که ریشه این روایات به او برسد، به طوری که راویان پس از او هرک دام به نحوی، از طرف خود، شاخ و برگی به آن افزوده اند. نتیجه آنکه برخی از مسلمانان در این موضوع به اهل کتاب مراجعه کرده و از روایات آنان متأثر شده اند. بنابراین نسبت به صحت اصل روایات سوءظن حاصل می شود، هرچند که احتمال وقوع ازدواج با توجه به قدر مشترک همه روایات منتفی نمی گردد.
بررسی تحول جایگاه زلیخا از واقعیت به تخیّل (با تأکید بر ویژگی های مثبت و منفی زلیخا در تلمیحات بعضی از شاعران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منظومه های عاشقانه ای که به نام یوسف و زلیخا سروده شده است و نیز ابیاتی که به این موضوع تلمیح دارند، شاعران ضمن الهام گرفتن از یک واقعیت بیرونی و با تکیه بر نیروی تخیل خویش، این داستان را ابزاری برای بیان مقصود و تأثیر بر مخاطب قرار داده اند. در این مقاله علاوه بر پرداختن به بیان تفاوت های موجود در روایت قرآن و تورات از ماجرای زلیخا، توصیف شاعران از شخصیت وی و تلمیحات شعری آنان مورد بررسی قرار گرفته است، در این سروده ها دو نگاه کلی دیده می شود، یکی نگاه عینی و منفی به شخصیت زلیخا که بیان گر شخصیت واقعی اوست و دیگر، نگاه مثبت به وی که گرچه از نظر تاریخی دارای اعتبار چندانی نیست و در واقع تعیین کننده ی جایگاه تخیلی او در شعر فارسی است اما به دلیل ارتباط زلیخا با حضرت یوسف و تأثیرپذیری او از این شخصیت الهی، جلب توجه شاعران را در پی داشته است. با وجود مقالاتی که در زمینه ی این داستان نوشته شده است اهمیت این جستار در این است که تا کنون تحقیق مستقلی درباره ی نوع نگاه شاعران به شخصیت زلیخا انجام نشده است. این تحقیق به صورت توصیفیتحلیلی انجام گرفته و سعی بر آن بوده است که از سروده های همه ی سبک های شعری استفاده شود هرچند که توجه به این ماجرا در اشعار شاعران سبک هندی به ویژه صائب تبریزی از نمود بیشتری برخوردار است.
برداشت های عرفانی مولوی از داستان قرآنی حضرت یوسف در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل پیدایش و شکل گیری زبان عرفانی، رویکرد تأویلی است که در قرآن وجود دارد، زیرا در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب داستان بیان شده است، یکی از این داستان ها داستان حضرت یوسف است. براساس سوره ی یوسف در قرآن، زندگی حضرت یوسف(ع)، مشحون از حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین است؛ مولانا از رویدادهای مختلف زندگی یوسف برداشتی عرفانی دارد و در مثنوی، بسیاری از این رویدادها و شخصیت ها را به صورت رمز و تمثیل به کار برده است. در این پژوهش سعی شده این برداشت های عرفانی و رمزها و تمثیل ها، کشف و بیان شود و بدین منظور، نخست داستان یوسف در قرآن به خوبی مطالعه و پس از فیش برداری و دسته بندی ابیات مربوط به یوسف(ع) در مثنوی، بر اساس سیر تاریخی رویدادها، متن اصلی نوشته شد. یوسف در مثنوی، نماد روحی است که در چاه ظلمانی جسم گرفتار می شود، سپس با رسن عنایت حق، از این چاه بیرون می-آید و به سوی مصر کمال می رود. خواب ها و تعبیرهای آن هم، اشاره به کشف و شهود عرفانی یوسف یعنی عارف و انسان کامل دارد؛ از نظر مولانا، خواب و رؤیا دریچه ای است به سوی عالم کشف و شهود و وحی و الهام و موجب گشایش و رهایی روح از زندان تن و دنیا می شود. و زلیخا نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی و از مظهر جمال حق، که همان یوسف(انسان کامل) است، به سرچشمه ی حقیقت می رسد.
بررسی پیوست یا گسست معنایی در تفسیر آیات 50 تا 54 سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
97-112
حوزه های تخصصی:
سیاق و توجه به قرائن متصل و منفصل از جمله مهم ترین معیارهای تفسیر روشمند آیات قرآن کریم است که با تأمل در آنها می توان صحت و سقم دیدگاه های مفسران قرآن را ارزیابی نمود. از نمونه آیات قرآنی که مفسران و مترجمان قرآن در فهم و تحلیل آن اختلاف نظر جدی دارند آیات 52 و 53 سوره یوسف است که گروهی از مفسران این دو آیه را سخن حضرت یوسف × دانسته و سعی در توجیه آن نموده اند و گروه دیگر آن را ادامه سخن زلیخا دانسته و در اثبات آن کوشیده اند. پژوهش حاضر با بررسی و ارزیابی دیدگاه های دو گروه و نقد و تحلیل دلایل ایشان در پایان، بر این باور است که با توجه به قرائن متصل و منفصل، آیات مزبور همان ادامه سخن زلیخا است.
نقدی بر مقاله «گوینده و تناسب آیات أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ ..... وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ ..... در تفاسیر امامیه»
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
101 - 77
حوزه های تخصصی:
در شماره 30 مجله مطالعات تفسیری مقاله ای با عنوان "گوینده و تناسب آیات"أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ ..... وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ ..... "در تفاسیر امامیه" منتشر شده است. در این مقاله سعی شده است دو رویکرد از گوینده آیات 52 و 53 سوره یوسف ارائه گردد. در رویکرد اول حضرت یوسف(ع) گوینده است و در رویکرد دوم گوینده زلیخا است. نویسنده با ذکر دلایلی رویکرد اول را پذیرفته و رویکرد دوم را رد کرده است. با نقد دلایل رویکرد اول و پاسخ به ردیه های رویکرد دوم سعی شده است رویکرد اول را پذیرفته و البته در آن این تغییر را مطرح کنیم که مفعول جمله "لَمْ أَخُنْهُ" و فاعل جمله "لِیَعْلَمَ" کسی غیر از عزیز مصر نیست. در واقع زلیخا در آن مجلس اعلام میدارد: من این اعتراف را کردم تا شوهرم بداند که در پنهانی به او خیانت نکرده ام. این نگاه در حالی است که معتقدین به گوینده بودن زلیخا ضمایر فاعلی "لِیَعْلَمَ" و مفعولی "لَمْ أَخُنْهُ" را به یوسف(ع) برگردانده اند. این نگاه مورد تأیید مفسرانی همچون ابن کثیر و معرفت است.
بررسی و نقد روایات ناظر بر تفسیر آیه 24 سوره یوسف با تکیه بر شواهد درون متنی سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ذیل آیه شریفه <وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَیٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ> روایات نسبتاً پرحجمی در شماری از منابع تفسیری عامه گزارش شده که حاکی از آن است که حضرت یوسف؟ع؟ را به قصد ارتکاب گناه متهم می دارد، در حالی که آیات متعددی از سوره یوسف؟ع؟ با دلالت هایی روشن، حاکی از عدم ارتکاب هر نوع گناه توسط آن حضرت است. بر اساس این آیات، شش شاهد بر پاک بودن حضرت یوسف؟ع؟ گواهی می دهند: خدای متعال، خود آن حضرت، زلیخا، یکی از اقوامش، عزیز مصر و گروهی از زنان مصر. حتی خود آیه مورد بحث نیز بر اساس برخی تحلیل ها، حاکی از بی گناهی آن حضرت است. آیه 53 سوره یوسف نیز نه حاکی از اعتراف یوسف؟ع؟ به گناه، بلکه دلیل بر تواضع و اخلاص آن حضرت و ناشی از اندیشه توحیدی اوست.
دو زن (مقایسه سودابه و زلیخا در داستان سیاوش (با نگرش فردوسی) و در داستان یوسف (به روایت قرآن)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
173 - 201
حوزه های تخصصی:
در یک نگاه کلی بین داستان پیامبران و اسطوره های ایرانی خصوصاً در کلیت ماجرا و اوج و نقطه عطف داستانها شباهت بسیاری وجود دارد. این شباهتها به هر دلیلی که به وجود آمده باشد تامل هر خواننده ای را به خود جلب می کند (البته در مقایسه این داستانها به اختلافهایی هم برخورد می کنیم). یکی از داستانهای درخور مقایسه و توجه درین باره داستان یوسف و سیاوش است. شباهت میان این دو داستان جدا از ماجراها، کنشها، گفتگوها و تک گوییهای شخصیتهای هر یک با هم، خصوصاً از آن بابت که داستان سیاوش سروده فردوسی است و منظومه ای نیز به نام یوسف و زلیخا به فردوسی منسوب است یا به تاثیر از فردوسی سروده شده است ، بیشتر توجه ما را بر می انگیزد. البته مقایسه این دو با هم فرصت بسیاری می طلبد به همین دلیل ما درین مجال تنها به تحلیل دو شخصیت سودابه و زلیخا در مقایسه با هم و جایگاهشان در داستانهای یوسف و سیاوش خواهیم پرداخت زیرا یکی از موارد مهمی که این دو داستان را درخور مقایسه می کند، شخصیت و رفتار زنان آنست و چالب اینست که به رغم مشابهت بسیار سودابه و زلیخا ،تفاوتهای ظریفی میان این دو زن در داستان هست که قابل تاملست. برای نمونه، زلیخا پس از ناکام ماندن از یوسف دست به دسیسه گری نمیزند اما سودابه چون مراد خویش نمی یابد به هر حیله ای دست می یازد تا شخصیت سیاوش را تخریب کند و بر خلاف زلیخا هرگز به گناه خویش معترف نمیشود. در قیاس با سودابه،زلیخا پس از سالهای درازی که از رخ دادن ماجرای او با یوسف می گذرد هرگز زنی منفور و هوسباز (چون سودابه) معرفی نمی شود و تلاش مفسران برای ساختن پایانی خوش برای عشق زلیخا (جوان شدنش توسط یوسف و وصلتش با او) این را تایید می کندکه بدیهی است اگر عشق زلیخا از دید آنان هوس آلود بود ، هرگز به دنبال سهمی برای او درین عشق نبودند.
مطالعه تطبیقی پیکره زن در کاشی کاری بناهای «باغ ارم» و «خانه زینت الملوک» با تأکید بر نظریه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
289 - 322
حوزه های تخصصی:
«باغ ارم» و «خانه زینت الملوک» از بناهای مهم و تاریخی شهر شیراز در دوره قاجار است. موضوع اصلی این دو بنا با تزئینات اصلی نقش زن و تحلیل فرمی آن، بر مبنای نظریه ریخت شناسی ولادیمیر پراپ، مسئله اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر براساس روش تاریخی تطبیقی بررسی شده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) و با رویکرد تاریخی براساس نظریه ریخت شناسی صورت گرفته است. این پژوهش به این سؤالات پاسخ می دهد: ریخت شناسی فرم زن در کاشی کاری این دو بنا چگونه کار شده است؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد و چگونه با نظریه پراپ قابل تطبیق است؟ در انتهای این پژوهش نتیجه گرفته می شود که نقش زن در قالب شخصیت های شیرین، بلقیس و زلیخا از نقش های اصلی تزئینی در سردر باغ ارم و خانه زینت الملوک است. نقش های اصلی تزئینی زنان در این بناها با لباس و آرایش قاجاری کار شده است. زن به منزله عنصر اصلی تزئینی در کاشی کاری این سردرها بر خویش کاری نقش زنان تأکید دارد و قابل تطبیق با نظریه پراپ بوده است.