مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
هم معنایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی معنی شناختی است که به منظور بررسیِ معناییِ فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای مرکبِ صوری معنایی آن ها صورت گرفته است، تا مشخص شود از میان انواعِ گوناگون هم معنایی، کدام انواع میان فعل های یادشده برقرار است و کدام انواع میان آن ها برقرار نیست. در این بررسی، نخست، طرز تلقی نگارنده از فعل ساده و مرکب بیان شده و سپس، اشاره ای کلی به روش های ساخت افعال مرکب از متناظر سادة آن ها شده است. پس از آن، انواع تناظر میان فعل های ساده و مرکب معرفی شده اند. پس از بحثی کوتاه دربارة انواع گوناگونِ هم معنایی، کوشش شده به صورت مستدل و با ارائة نمونه، انواعِ گوناگون هم معنایی مشخص شوند و اینکه کدام نوع یا انواعِ هم معنایی میان فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای صوری معنایی مرکب آن ها برقرار است. برای دستیابی به این هدف، آن گروه از فعل های سادة فارسی که دارای متناظرهای صوری معناییِ مرکب اند، از فرهنگ سخن برگرفته شده اند و پیکرة موردبررسی را در این مختصر تشکیل داده اند. با بررسی این پیکره که 363 فعل دارد و در انتها، در بخش پیوست آمده، مشخص شده است که هم معنایی مطلق و ضمنی میان فعل های یادشده نیست؛ اما سایر انواع هم معنایی میان آن ها برقرار است.
بررسی واژة «دیدن» براساس معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی واژة «دیدن» از منظر معناشناسی قالبی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه معنای برخی از واژه ها در تجارب روزمره و دانش پیش زمینة انسان ها وجود دارد. به عبارت دیگر، هدف این مقاله دستیابی به تفاوت معنایی ظریف بین واژگان هم معناست و تصور بر این است که ریشة این تمایزات در تجارب نهفته باشد که چنین تمایزات معنایی در لغت نامه ها عموماً نادیده گرفته می شود. راهکار انجام این تحقیق، بررسی متون متنوع و پیکره ای است تا از این طریق بتوانیم قالب های معنایی فعل «دیدن» را یافته و از یک سو روابط و تفاوت های بین فعل «دیدن» و فعل های هم معنا نظیر «مشاهده کردن»، «تماشا کردن»، «نگاه کردن» و غیره را استخراج کنیم و از سوی دیگر، چند معنایی فعل «دیدن» را در قالب های متعدد مشخص نمائیم. از تحلیل داده ها می توان به نتایجی چند دست یافت، از آن جمله می توان نشان داد که رابطة بین قالب های متعدد با قالب «ادراکی- دیداری» عامل ایجاد چند معنایی فعل «دیدن» شده است. همچنین، واژگان دیگری که با ادراک دیداری در ارتباط هستند، از طریق متغیرهایی از قبیل هدف، دقت، اراده و غیره از فعل «دیدن» تمیز داده شده اند. آنچه در نهایت حاصل می آید الگویی از ارتباط معنایی فعل «دیدن» و سایر افعال هم معنا می باشد.
بررسی هم معنایی گزاره ای، توصیفی و نسبی میان فعل های سادة فارسی و متناظرهای معناییِ مرکّب آنها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی معنی شناختی است که به منظور بررسیِ معناییِ فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای مرکبِ معنایی آنها صورت گرفته است. در این بررسی، نخست، نگارنده طرز تلقی خود از فعل ساده و مرکب را ارائه می کند و پس از آن، به انواع تناظر میان فعل های ساده و مرکب می پردازد. در ادامه، پس از بحثی مختصر دربارة هم معنایی و سه نوع از آن که در این پژوهش مبنای تحلیل ها قرار می گیرند، یعنی هم معنایی گزاره ای، هم معنایی توصیفی و هم معنایی نسبی، نگارنده می کوشد به صورت مستدل و با ارائة مثال مشخص کند که از انواع سه گانة هم معنایی، کدام نوع یا انواع میان فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای معناییِ مرکب آنها برقرار است. پیکرة مورد بررسی برای دستیابی به این هدف شامل گروهی از فعل های سادة فارسی و دارای متناظرهای معناییِ مرکب است که از فرهنگ هشت جلدی سخن برگرفته شده اند. با بررسی این پیکره که در انتها، در بخش پیوست، آمده است، مشخص می شود که هم معنایی نسبی میان فعل های مذکور به چشم نمی خورد، اما هم معنایی گزاره ای و توصیفی میان آنها برقرار است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای آموزش بهینة معنی شناسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مفید باشد.
به سوی طراحی شبکة واژگانیِ صفاتِ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش ابزارهای الکترونیکی مربوط به گردآوری، ذخیره سازی و پردازش داده های زبانی و همچنین موفقیت چشم گیر شبکه های واژگانی، نگارندگان را بر آن داشت که به طراحی شبکة واژگانی صفات زبان فارسی اقدام کنند. مقالة حاضر ضمن بیان تاریخچه و مبانی کلی شبکة واژگانی، چگونگی شکل گیری شبکة حاضر را شرح می دهد. از آنجا که قصد طراحی شبکة واژگانی صفات فارسی را داریم، به طبقه بندی معنایی مقولة صفت می پردازیم. در این طبقه بندی 15 طبقة اصلی و بیش از 70 طبقة فرعی شناسایی شده است. برای استخراج صفات و تعیین حوزه های معنایی و نیز هم معناها، متقابل ها و بسامد آن ها از سه فرهنگ واژگانی و یک دادگان زبان فارسی استفاده شده است. شبکة واژگانی، نوعی پایگاه داده هاست و از این رو ضمن آشنایی مقدماتی با مفاهیم بنیادی و روش شناسی دادگان با فرآیند طراحی منطقی و فیزیکی شبکة واژگانی صفات فارسی آشنا می شویم.
قالب های معنایی «خوردن» ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسیِ فعل خوردن ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی پرداخته شده است. در این پژوهش که پژوهشی توصیفی است، ابتدا با استفاده از چند منبع، افعال هم معنا با خوردن استخراج شد و تفاوت های آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از منابع متعددی، مانند پیکره همشهری، کتاب های الکترونیکی، وبلاگ ها و منابع قابل جستجو با رایانه و جملات ثبت شده توسط دانشجویان از محاوره های روزانه، رخدادهای مختلفِ خوردن استخراج شد و ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش به دنبالِ پاسخ گویی به سؤالات زیر بودیم: چه تفاوتی بین فعل های مختلفی که به انواع مختلف خوردن اشاره می کنند وجود دارد؟ قالب های معناییِ مختلفِ فعلِ خوردن چیست؟ آیا این قالب ها برای تبیینِ معناییِ باهم آیی های شامل این فعل قابل استفاده اند؟ نتایج نشان داد تفاوت های نحوی، معنایی و کاربردشناختی، افعال هم معنا با خوردن را از هم متمایز می کند. واکاویِ رخدادهای فعل خوردن به یافتن 26 قالب معنایی برای این فعل منجر شد که برخی قابل دسته بندی و قرار گرفتن زیر چتر قالب هایی کلی تر مانند قالب های هماهنگی و همزمانی، درتماس قرارگرفتن و نابودی بودند. با استفاده از قالب های معناییِ یافته شده و برخی از ویژگی های معنایی این قالب ها، چگونگیِ شکل گیریِ برخی از باهم آیی های شاملِ خوردن تبیین شد.
بررسی هم معنایی در گفتمان قرآنی بر پایه نظریه تحلیل مؤلفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم معنایی به عنوان یکی از پربسامدترین روابط معنایی در گفتمان قرآنی، از اهمیت ویژه ای در مطالعات دانش معنی شناسی معاصر، به ویژه الگوی تحلیل مؤلفه ای برخوردار است. این الگوی معنایی که گستره مفهومی یک واژه را متشکل از اجزای کوچکتری به نام مؤلفه های معنایی می داند و با تجزیه مؤلفه ها، شباهت ها و تفاوت های میان واژه های مرتبط را بیان می کند، نقش بسزایی در تبیین هم معنایی بر عهده دارد. بدین تصور، مقاله حاضر کوشیده است تا با استفاده از این فرضیه معناشناختی، مختصه های معنایی واژگان هم معنا را بررسی کرده، اشتراکات و تفاوت های معنایی هر یک از آن ها را باز نماید و نقش این عناصر را در تعیین موقعیت خاص و تمایز محیط زبانی واژگان مذکور تبیین کند. بدین منظور، ابتدا چند مفهوم هم معنا از میان انواع کلمه (فعل و اسم) به طور تصادفی انتخاب، و آنگاه مؤلفه های اصلی معناساز آن ها ضمن ریشه یابی وکاربردقرآنی هر یک مشخص شد. بررسی ها نشان داد که در قرآن، انتخاب یک واژه خاص از میان واژگان هم معنا، بر اساس محیط زبانی و نیز در مواردی بر مبنای بافت موقعیتی متن صورت گرفته است. هر بافتی ترکیب مؤلفه های خاصی را می طلبد که این مؤلفه ها فقط در یکی از واژگان هم معنا وجود دارد. از این رو، جابجایی واژگان هم معنا ممکن نیست؛ چراکه این امر به انحراف از معنی اراده شده خواهد انجامید.
معناشناسی لغو از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
واژه لغو در قرآن کریم در چهار موضع و یازده بار تکرار شده است .در مقاله ی حاضر هدف بررسی و تبیین جایگاه معنایی واژه لغو به شیوه معنا شناسی توصیفی و با روش کتابخانه ای در صدد است که به معنا شناسی واژه لغو و همچنین شبکه معنایی ان آز دید گاه قرآن کریم بپردازد.برای دستیابی به این مهم از منظر معناشناسی توصیفی که ابزاری جهت ژرف اندیشی وایجاد نگاهی عمیق در واژه ها در قرآن کریم است،واژه لغو در دو محور هم معنایی وتقابل معنایی مورد بر رسی قرار گرفته است نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که لغو با واژه هایی چون :هزل،لهو ولعب،عبث،هزوء،باطل ،قول الزورو قول مشتبه رابطه هم معنایی دارد وبا واژه هایی چون : قول سدید،قول کریم ،قول لین،قول بلیغ،قول معروف،قول میسور ،قول حسن وقول سلام تقابل معنایی دارد،که درک معنای لغو در قرآن کریم نیازمند بر رسی رابطه لغو با این واژه ها است.
تعریف نگاری فعل و زبان شناسی شناختی: مطالعه موردی فعل افشاندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
179 - 208
حوزههای تخصصی:
مطالعات نظری زبان شناسی و تجربه عملی در فرهنگ نویسی، دو شاخه مستقل از بررسی های زبان ی اندکه هرکدام با پرسش ها و مسائل ویژه خود روبه رو هستند. هر چند در حوزه «معنا شناسی واژگانی» کار زبان شناس و فرهنگ نویس بیشترین مرز مشترک را با هم دارند، اما بیشترین همگرائی در مبحث «چندمعنایی» به چشم می خورد. در پژوهش حاضر، بررسی چندمعنایی در پیوند با مقوله واژگانی «فعل» انجام شد. همچنین داده هایی مشتمل بر حدود 500 جمله و پاره گفته در ارتباط با فعل حرکتی «افشاندن» به دست آمد. «زبان شناسی شناختی» بحث های معناشناسی واژگانی را در مرکز مطالعات خود قرار داده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر به توصیف چند معنایی فعل «افشاندن» در چارچوب نظریه «معنا شناسی چارچوب»، «شبکه واژگانی» و «دستور ساختی» که از نظریات موردتوجه در زبان شناسی شناختی هستند، می پردازد. در بررسی چندمعنائی فعل افشاندن به منظور ایجاد تفکیک های معنائی، به طرح دو پرسش پرداخته شد: 1) مرز دو برش معنائی کجاست؟ 2) آیا بین معانی مختلف یک واژه چندمعنا ارتباط وجود دارد و این موضوع چطور می تواند در فرهنگ نویسی مؤثر باشد؟ بر پایه یافته های پژوهش، مسئله «هم معنایی» و «شمول معنایی» و وجود «شبکه معنایی» بین معناهای گوناگون یک فعل چندمعنا از جمله مبحث های زبان شناسی شناختی است. این مبحث ها در مرحله «تفکیک معانی» از کار تعریف نگاری فعل و در پاسخ گوئی به پرسش های پژوهش حاضر بسیار اهمیت دارند. در این میان، اگر تعریف نگار بتواند بیشتر از ابزار توصیفی که زبان شناسی و به خصوص شاخه شناختی در اختیار او قرار می دهد استفاده کند، کار او نظام مند تر و از خطاهای شخصی بیشتر دور می شود.
نقش تکرار در انسجام بخشی به سوره هود با تکیه بر الگوی هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هالیدی و حسن (1976) از زبان شناسان حوزه ی متن، معتقد هستند که پدیده ی «تکرار» به عنوان یک سازوکار واژگانی در کنار (هم آیی) و هم پای عناصر دستوری (ارجاع، حذف، استبدال و پیوند) متن را به کلیتی یکپارچه تبدیل می کند. وجود واحدها و اسلوب های هم سان در سطح سوره ی هود چنان بارز است که لزوم بررسی های روشمند مطابق با الگوهای جدید تحلیل متن، جهت تبیین نقش تکرار در انسجام بخشی این سوره و همچنین میزان تعامل این گزاره با مفاهیم کلیدی سوره را ضروری می شمارد. در راستای این اهداف، پژوهشگر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، بعد از بررسی داده ها و با استفاده از جدول های آماری بدین نتیجه رسید که از میان اقسام سه گانه ی تکرار(تکرار عینی، هم معنایی و شمول معنایی) تکرار عینی بالاترین نقش را در انسجام بخشی سوره دارد و دوم اینکه، دو حوزه ی معنایی مستقلّ (کفر و ایمان) که در این سوره تجلّی یافته اند و دارای جهات مختلف و متضاد با یکدیگر نیز هستند، محوری واحد یعنی «الله» را سامان می دهند. به عبارتی، هر یک از این دو حوزه، جزئی از کلّ بزرگتر هستند که گفته خوان را به درک واحدی از مجموع آیات می رسانند.
بررسی روابط معنایی واژگانی واژه های بسیط معاصر عربی در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مشخص کردن نوع و بسامد روابط معنایی واژگانی همزمانی میان واژه های فارسی و عربی به بررسی تطبیقیِ معانی واژه های بسیط عربی در فارسی، می پردازد؛ بدین منظور دو فرهنگ بزرگ سخن و فرهنگ عربی عبدالنبی قیم انتخاب، و واژه های مشترک عربی در فارسی میان دو فرهنگ استخراج شد. سپس براساس چندین آزمون زبانشناختی، شش نوع رابطه معنایی واژگانی هم معنایی، شمول معنایی، تقابل معنایی، جزء واژگی، عضو واژگی و واحدواژگی مشخص و بسامد هر کدام در سطح واژه ها و هم چنین در سطح معانی آنها مشخص گردید. بر این اساس، بسامد وقوع هر کدام از روابط در 4506 واژه به ترتیب: هم معنایی 83/76 درصد، شمول معنایی 75/14 درصد، تقابل معنایی 28/0 درصد، جزء واژگی 57/0 درصد، عضو واژگی 04/0 درصد و واحد واژگی 13/0 درصد مشخص شد. هم چنین با تطبیق معانی 4506 واژه با یکدیگر در مجموع 26326 تطبیق صورت گرفت که بسامد وقوع روابط معنایی واژگانی بین این تطبیق ها به ترتیب هم معنایی 75/16 درصد، شمول معنایی 61/2 درصد، تقابل معنایی 04/0 درصد، جزء واژگی 09/0 درصد، عضو واژگی 007/0 درصد و واحد واژگی 02/0 درصد مشخص شد .
تحلیل رابطه حق در قرآن مجید بر پایه معناشناسی حق در قرآن و با تأکید بر معناشناسی ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
113-135
حوزههای تخصصی:
تحلیل رابطه ای یکی از گونه های شناخته شده معناشناسی ساختگراست که بر اساس روابط میان واحدهای زبانی، به تبیین مفهومی واژگان می پردازد. واژه حق یکی از مفاهیم کلیدی و بنیادی در جهان بینی قرآن است که کشف حوزه معنایی آن در شبکه معنایی قرآن اهمیت بسیاری دارد. زیرا با کشف روابط مفهومی حق، میدان واژگان هم معنا، زیرشمول و مقابل آن ترسیم شده و جایگاه این مفهوم در جهان بینی قرآن تعیین می شود. پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی، بر اساس دستاوردهای معناشناسی ساختگرا، با کمک مؤلفه های معنایی حق به تبیین روابط مفهومی آن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که حق در قرآن کریم با واژه هایی چون؛ پیامبر، کتاب و وعده رابطه شمول معنایی و با قسط و صدق رابطه هم معنایی و با واژه هایی نظیر؛ بهره و نصیب، واجب شدن و توحید رابطه چندمعنایی دارد. باطل، کذب و لعب در تقابل مکمل و ظن، ریب و ظلم در تقابل ضمنی با حق هستند.
بررسی هم معنایی (طبع، ختم، غلف و صرف) در ترجمه های بهبودی، صادقی تهرانی، مجتبوی و مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان و ادبیات عرب گاه واژگان با الفاظ و اعراب متفاوت در معنایی واحد به کار می روند. از آن جایی که زبان قرآن نیز عربی است دیده می شود در آیاتی الفاظی در یک معنا وارد شده اند. شناخت هم معنایی واژگان در دست یابی به این واژگان در قرآن بسیار حائز اهمیت است و البته این اهمیت در بحث ترجمه بسیار خود نمایی می کند. آنجا که باید بررسی شود که مترجمان تا چه اندازه در شناخت این واژگان هم معنا و البته ارائه معنای درست آنها کوشا بوده و به درستی عمل نموده اند؟ این پژوهش به بررسی چهار واژه «طبع، ختم، غلف و صرف» در هم نشینی با واژه قلب می پردازد و معنای ارائه شده توسط مترجمان مورد نظر را بررسی می کند.
بررسی علم در نهج البلاغه از منظر تقابل و هم معنایی واژگانی
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های دست یابی به دقایق معنا و فهم مقصود اصلی گوینده متن تحلیل معنایی واژگان آن از نگاه معناشناختی است. این نوشتار باروش توصیفی و کتابخانه ای بارویکرد روابط معنایی به بررسی-معنای علم از منظر روابط مفهومی و در سطح واژگان نظام زبان و رابطه هم معنایی و تقاب ل«علم» در نهج البلاغه علی(ع) پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که حضرت واژگان « ظنّ، هوی، ضلالت، غفلت، عمی و سفاهت» را در رابطه تقابل ب ا عل م و واژه های « تدبّر، تفکّر، تعقّل، حکمت، معرفت، بصیرت، حلم، درایت و وعی» را در رابطه هم معنایی با علم در باف ت م تن به عنوان واژه جایگزین علم ب ه ک ار برده و معنای علم را از آنها استخراج نموده و ضمن توسعه ی دستگاه معنا شناختی عصرخویش، در مواردی واژگان پیشین را با جامه ای نو بازگو نموده است. در نگاه نهج البلاغه به علم، همواره حضرت به فراگیری علوم نافع دعوت و از پرداختن به علوم سوء بر حذر می دارد و به طور مکرر انسان ها را به تعلیم علم واقعی تا دست یابی به سعادت و قرب الهی دعوت می نماید.
تفاوت معنی شناختی واژگان "توبه" و "إنابه" در صحیفه سجادیه بر پایه روابط همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو واژه "توبه" و "إنابه" از واژگان کلیدی در نظام دینی و به تبع آن گفتمان معصومان' می باشد که با توجه به نقش برجسته ی آن در ندامت از گناه و رجوع به مسیر الهی از ارزش والایی جهت تعمق در مفهوم شناسی و کاربست صحیح آن در نظام هستی برخوردار است. بررسی معنی شناختی این دو واژه به ظاهر هم معنی بنابر روابط همنشینی، به کاربست هر واژه در موقعیت خاص و ظرافت های معنایی نهفته در هر یک اشاره دارد که نقش جایگزینی واژگانی این جفت واژه را از بین خواهد برد. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی پس از مفهوم شناسی لغوی این دو واژه به ارتباط معنایی واژگان "توبه" و "إنابه" با واژگان هم نشین در متن صحیفه سجادیه اشاره داشته و در این میان با تحلیل موردی برخی روابط همنشینی، به میدان معنایی هر واژه و ظرافت های ممیِّزانه آن بپردازد؛ رهیافتهای حاصل آنکه واژه توبه در متن مذکور، در پی روابط همنشینی با واژگانی مانند "نَدَم"، "دعاء"، "معصیه"، "عفو" و "ضمایر عائد إلی الله"، مفاهیمی ویژه مانند "ندامت"، "فراخوانی خداوند و عبادت"، "ترک معصیت"، "حبط گناهان و فرجام خوش" و در نتیجه "سیر إلی الله" را مطرح می سازد و واژه "إنابه" نیز در پی همنشینی با "واژگانی همچون "معصیه"، "طاعه" و ضمایر ارجاعی به "الله"، ظرافت های معنایی خاصی همچون "تداوم ترک ارادی معصیت"، "بندگی خالصانه" و در نتیجه "سیر إلی الله" را تجلی داده است. با توجه به این خوانش، لوازم اولیه در این دو واژه از تفاوت برخوردار بوده چنانچه ندامت لازمه توبه و ترک معصیت لازمه انابه بوده و همین امر افزون بر معانی مشترک، ظرافت های معنایی ممیزانه ای را فراهم می آورد؛ مهم آنکه برآورد معنا بر اساس این سازوکار زبانی، مدلی روشمند به شمار آمده که از جایگزینی غیرنظام مند واژگان می کاهد و از عدم ترادف کامل واژگان سخن می گوید و فهم صحیح از واژگان و مراد اصلی خالق اثر را فراهم می آورد.
بررسی هم معنایی چهار جفت از اسماء حسنای خداوند دربافت آیات قرآن، با رویکرد تحلیل مؤلفه ای
حوزههای تخصصی:
در مکتوبات اهل لغت در مواردی از چند واژه یک معنا اراده شده که به آن ترادف گویند. بررسی معانی واژگان مترادف قرآن کریم، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ لذا بحث ترادف از پربسامدترین ارتباطات معنایی قرآن کریم است و اهمیت ویژه ای در دانش معناشناسی دارد. مطالعه ی ترادف می تواند پرده از برخی زوایای حکمتِ گزینش واژگان مترادف برگیرد. این مهم در مدل تحلیل مؤلفه ای اهمیت ویژ ه ای دارد؛ و گستره مفهومی یک واژه را منوط به اجزایی محدودتر به نام مؤلفه های معنایی می کند. که با تجزیه و تحلیل آن همانندی و تغایر بین واژه های مرتبط محرز و آشکار می شود. و نقش بی بدیلی درتبیین هم معنایی دارد. این مقاله با کاربست این فرضیه کاربردی معناشناختی، به بررسی ویژگیهای چهار جفت از اسماء حسنای خداوند پرداخته است؛ و اشتراکات و افتراقات هر یک از چهار جفت منتخب را باز می نماید. و شرایط خاص و تمایز محیط زبانی آنها را تبیین و تشریح می کند. بررسی ها حاکی است: از بین اسماء مترادف، یکی می تواند در بافت و محیط زبانی مشخص معنای متناسب با آن بافت را افاده کند. و مشعر به مؤلفه هایی خاص باشد. لذا از یک طرف امکان جابجایی آن اسم با دیگر اسمهای مترادفاتش نیست. و از طرف دیگر همه مؤلفه های یک اسم در یک آیه مراد خداوند است. زیرا ناسازگار با بلاغت قرآن است؛ و باعث انحراف معنایی از مراد متکلم می شود.
بررسی ارتباط معنایی واژگانی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی متون ادبی بر پایه نظریه های زبان شناختی با توجه به پایه علمی و تجربی آن ها در خوانش ، کشف معانی و بازنمایی نتیجه بخش و دقیق است. بر این اساس بررسی روابط معنایی یکی از مؤلفه های اصلی معنی شناسی در نمایاندن شگردهای زبانی و معنایی، پایه نظری پژوهش حاضر در بررسی دیوان حافظ به عنوان پیکره مورد تحقیق درنظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که روش توصیفی-تحلیلی(Descriptive analysis) مورد استفاده قرار گرفته است، هدف، تبیین و تحلیل چگونگی روابط معنایی واژگان، میزان بسامد و تأثیر آن ها بر انسجام متن و گردش حول هسته موضوعی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اشعار او با توجه به بسامد بالای انواع روابط معنایی و عنصر تکرار در سطح واژگانی، عبارت و جمله، برای آموزش زبان به زبان آموزان فارسی کاربرد دارد و این قابلیت در آن دیده می شود. هم چنین وجود روابط معنایی واژگان در محور عمودی هر غزل نشان دهنده انسجام متنی در غزل های بررسی شده است. برطبق تحلیل انواع روابط معنایی که از دیگر ویژگی های این پژوهش است، بسامد مؤلفه چندمعنایی که با توجه به شمول آن بر صنایع ادبی، به نظر می-رسید کاربرد بیشتری داشته باشد، کمتر از حد انتظار است.
بررسی معادل یابی واژگان در تا سبز شوم از عشق (ترجمه گزیده ای از اشعار نزار قبانی به فارسی) براساس اصل هم معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازک کاری های زبانی و ظرافت های بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر می آیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر می شود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایه وار بسیاری را در خود دارند که فهم آن ها نیازمند خوانشی دقیق از شعر است. یکی از راه های فهم معنای واژگان، بررسی آن ها از منظر نظریه روابط مفهومی است. در این نظریه، سعی می شود با بررسی پیوند میان واژگان، معنی دقیق هر یک فهم شود. هم معنایی یکی از پیوندهایی است که واژگان زبان با یکدیگر دارند. در بررسی معنا براساس هم معنایی، تلاش می شود که واژگان هم معنا جمع و مقایسه شوند و حدود معنایی هر یک با دیگر واژه های مترادف، مشخص تر و روشن تر شود. از اصل هم معنایی می توان در ترجمه شعر و نقد آن بهره برد. در این مقاله با کاربست اصل هم معنایی، معادل یابی واژگان در «تا سبز شوم از عشق» نقد شده است. این کتاب دربردارنده گزیده ای از شعرهای عاشقانه نزار قبانی است که موسی اسوار آن ها را از عربی به فارسی برگردانده است. در تحلیل معادل یابی ها، نخست معناهای قاموسی واژگان مورد بحث، استخراج شده، سپس با در نظر گرفتن بافت شعر، معناهای فراقاموسی (عاطفی، سبکی و ..) آنان نیز رمزگشایی شده است. در ادامه با جمع کردن معادل های هم معنا، هم خوان ترین معادل با متن مبدأ، برگزیده شده و در ضمن آن معادل یابی مترجم نقد شده است. برآیند پژوهش این چنین است که در مواردی، معادل های ترجمه از حیث هم نشینی همخوان با دیگر واژگان بافت شعر نیستند. همچنین برخی از معادل ها در ترجمه، بار عاطفی کمتری از واژگان متن مبدأ دارند و برخی دیگر نیز دلالتی کلی تر و شامل تر از واژگان شعرهای نزار دارند. برخی معادل ها نیز متن ترجمه را مبهم گردانده اند.