ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۷۶۴۱.

کاربرد عشق در قرآن و اندیشه های مولانا و هگل بر اساس رویکرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: قران عشق عرفان بینامتنیت مولانا هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۱۷۹۸
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه کاربرد عشق از منظر مولانا و هگل با تکیه بر قران است. عشق موضوعی است که از دیرباز فلاسفه، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده اند و یکی از مهم ترین موضوعاتی است که همه عرفا و فلاسفه بدان نظر داشته و درباره اش سخن گفته اند. آنان عشق را جان و اساس عالم می دانند که به واسطه آن همه موجودات از ادنی تا اعلی در جنبش و به سوی سرمنشأ عشق، یعنی ذات حق تعالی درحرکت اند. مولانا و هگل دو متفکّر برجسته از دو برهه زمانی بسیار دور از هم هستند که به بیان جنبه های مختلف عشق پرداخته اند و در آثار و نوشته هایشان عشق، نقشی محوری دارد. پرسش اصلی این جستار این است که بارزترین وجوه مشترک میان عشق درسروده های مولانا و آثار هگل کدام است؟ در این پژوهش با رهیافتی توصیفی – تحلیلی ابتدا به توضیح و تبیین عشق و سپس به شرح مصادیق بارز آن با استناد به آیات قران، از مثنوی و آثار هگل می پردازد. در نهایت این نتیجه حاصل شد که آنچه در مسیر دانندگی و تکامل روح انسانی با تکیه بر عشق خالصانه صورت می گیرد، مهم ترین نکته در اشتراک نظر این دو اندیشمند است.
۷۶۴۲.

تحلیل نوستالژیِ وطن در میراثِ شعری بانوی تاجیک، گل رخسار صفی اوا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر تاجیک تاجیکستان رمانتیسم گل رخسار صفی اوا نوستالژی وطن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۳۸۷
گل رخسار صفی اوا (تولد 1947م) یکی از برجسته ترین نمایندگان ملی گرایِ شعرِ معاصر تاجیک است. وی با قرار گرفتن در فضای ناسیونالیسم فرهنگی و پناه بردن به خاطرات قومی ملی، حسِ نوستالژیک عمیقی در مخاطب نسبت به گذشته مشترک ایجاد می کند. مسئله اصلی پژوهش این است که شاعر در مسیر تحول اندیشگانی خود از دوران شوراها تاکنون (2016م)، چه تعریفی از وطن در ذهن خود داشته و این مفهوم چگونه در دیوان وی منعکس شده است؟ تحلیل اشعار شاعر براساس میراث بنیادهای نظری مکتب رمانتیسم نشان داد که شاعر سه مفهوم متفاوت و در عین حال درهم تنیده از وطن در دستگاه اندیشگانی خود دارد: جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی. شاعر در وطن جغرافیایی دلبستگی خود را به زادگاهش به تصویر کشیده است. این تلقی از «وطنِ خرد»، جزئی جدانشدنی از جهان وطنی سوسیالیستی در قاب اتحاد جماهیر شوروی بود که «وطنِ بزرگ» نامیده می شد. شاعر در وطن تاریخی که در دهه شصت و هفتاد سده بیستم میلادی در ادبیات تاجیک رواج یافت، به تاریخ پیدایش قوم خود مراجعه کرد و مفهوم گسترده ای را که فرهنگ شورایی از آن گرفته بود، به وطن خود بازگرداند. شاعر در وطن فرهنگی که باید آن را ویژه دستگاه اندیشگانی این شاعر دانست و نگارنده در هیچ اثر دیگری نمود آن را نیافته است با تکیه بر شاهنامه به تلقی جدیدی از وطن دست می یازد. در این تلقی که ارتباط وثیقی با وطن تاریخی دارد، تمام فارسی زبانان در جایی به نام شاهنامه جا می گیرند و هم وطن می شوند.
۷۶۴۳.

آرکائیسم حماسی (مشخّصه اصلی سبک قیصرنامه ادیب پیشاوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان گرایی آرکائیسم قیصرنامه ادیب پیشاوری سبک سطح واژگانی سطح نحوی سطح بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۳۶۶
آرکائیسم حماسی نوعی از کاربرد هم زمان حماسه به عنوان سبکی فخیم و تأثیرگذار هم راه با شکلی از کهن گرایی است که به تشخّص زبان و بیان شاعر می انجامد. منظومه حماسی قیصرنامه اثر ادیب پیشاوری نیز نمونه کامل استفاده از الگوی حماسه به هم راه کهن گرایی در سطح واژگانی، نحوی و بلاغی است. این حماسه تاریخی بیش از هر اثر دیگری در دوران خود، به سنّت های زبانی- ادبی پیشینان تأسی جسته است و علی رغم روایت یکی از نوین ترین اتّفاقات تاریخ معاصر خود، برای پای بندی به زبان خراسانی شعر حماسی کوشیده، زبان اثرش تا جای ممکن به نمونه معیار ژانر اثر (شاهنامه فردوسی) وفادار باشد. یکی از عوامل اصلی حفظ زبان حماسی قیصرنامه، باستان گرایی بوده است. این مقاله جنبه های مختلف آرکائیسم حماسی در قیصرنامه ادیب پیشاوری را بررسی و این نتیجه را در این خصوص حاصل کرده است که این کیفیت در شعر ادیب در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی «فردیت سبکی» یافته است. واژه سازی با اصطلاحات جدید سیاسی، اجتماعی و نظامی، بازسازی نحو خراسانی و خلق تصاویر مرکب مبتنی بر تشبیهات حماسی کهن از رئوس باستان گرایی در قیصرنامه بوده است.
۷۶۴۴.

نمادشناسی تطبیقی «عزاداران بیل» ساعدی و «مسخ» کافکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمادشناسی تطبیقی ساعدی عزاداران بیل کافکا مسخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۲ تعداد دانلود : ۷۱۷
نمادپردازی ابزاری برای تعمیق معنایی اثر ادبی و بیان مفاهیمی است که در پس زبان نمادین نهان است. فرانتس کافکا و غلامحسین ساعدی، نویسندگان دورانی بحران زده اند که زبان آثار آنها، نمادین است و در آثارشان به نمادپردازی توجه داشته اند. این مقاله، داستان های «عزاداران بَیَل» ساعدی و «مسخ» کافکا را با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر نمادشناسی تطبیقی بررسی کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که این دو داستان، مبتنی بر زبانی نمادین نگاشته شده اند و نمادهای انسانی، غیرانسانی (مکان ها و اشیا) و حیوانی در دو اثر به کار رفته است. ساعدی و کافکا تلاش کرده اند تا مفاهیمی عمیق را در توصیف زمانه و عصر خویش، از طریق زبان نمادین به مخاطب انتقال دهند، چنان که مسخ مشدی حسن به گاو در عزاداران بَیَل و مسخ گرگور در داستان کافکا به حشره ای عظیم الجثه، از نمادهای مشترک برجسته در این دو اثر است. مسخ مشدی حسن نوعی استحاله روحی، توهّم و جنون و نمادی از خودبیگانگی اوست و مسخ گرگور سامسا، روایت بیگانگی از جامعه دچار بحران هویت. مسخ مشدی حسن، روحی و مسخ گرگور، جسمانی است. هر دو مسخ، تنزل از درجه انسانی به مقام و مرتبه حیوانی است و این شاید به این معنا باشد که پایان چنین بیگانگی از خود، رسیدن به مقام پست حیوان بودن است. مسخ موسرخه در عزاداران بَیَل نیز، مسخی جسمانی است و از این نظر شبیه به مسخ گرگور سامسا. موسرخه، نماد قحطی وگرسنگی است؛ امّا مسخ گرگور نماد بی هویّتی در هجوم مدرنیسم است.
۷۶۴۵.

بررسی و نقد رمان امّ سعد و دختر شینا براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فِرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی گفتمان انتقادی ام سعد دختر شینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۰ تعداد دانلود : ۴۶۶
گفتمان انتقادی، شکل تکامل یافته تحلیل گفتمان است که در آن با توجّه به لایه های زبانی، گفتمان های مؤثّر در اثر ادبی شناسایی و بررسی می شود؛ درواقع این نظریّه براساس دو محور اصلی، یعنی تحلیل زبان شناختی و تحلیل اجتماعی استوار است و در پژوهش های تحلیل گفتمان انتقادی، از این دو محور و ارتباط این دو، سخن گفته می شود. در رویکرد اجتماعی گفتمان، بافت موقعیّتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می شود. پژوهش حاضر با توجّه به انواع ارتباط ها و پیوندها، می کوشد تا با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای، جنبه های ادبی و اجتماعی رمان امّ سعد غسان کنفانی و دختر شینا بهناز ضرابی زاده را برپایه الگوی گفتمان انتقادی فرکلاف بررسی کند و برآوردهایی ازجمله را دربر دارد: در سطح توصیف، صحنه پردازی بخش قابل توجّهی از این دو رمان را به خود اختصاص می دهد، این تصویرپردازی ها به خواننده کمک می کند تا به درک عمیقی از موضوع و درون مایه اصلی داستان و رمان دست یابد. در سطح تفسیر، بافت موقعیّتی داستان بررسی می شود که زمان در رمان امّ سعد به سال های اشغال فلسطین به وسیله اشغالگران صهیونیستی و در دختر شینا به سال های جنگ بین ایران و عراق برمی گردد. در سطح تبیین که بیانگر ایدئولوژی نویسنده است، مبارزه و مقابله با اشغال وطن و پایداری و مقاومت جلوه می نماید؛ همچنین در بافت درونی، تفکّر مبارزه با اشغال و پایداری و مقاومت مورد توجّه نویسنده قرار گرفته است.
۷۶۴۶.

بررسی پیوند عاطفه و تصویر در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عاطفه تصویرگری غزلیات شمس مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۵۳۹
تصویر به عنوان بخشی از پیام، واسطه عاطفی گوینده و مخاطب است. بررسی اجزای سازنده تصویر و تأثیری که بر مخاطب می گذارد، می تواند ما را از میزان هیجان و عاطفه شاعر آگاه کند؛ تنوّع و پویایی تصویر، موجب ماندگاری آن در ذهن مخاطب و در نتیجه انتقال بیشتر عاطفه می گردد. در این مقاله ابتدا به نقد و بررسی نظریه های مرتبط با عاطفه و تصویر و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر و بر مخاطب، پرداخته شده است. سپس انواع تصاویر زبانی، حرکتی و صوتی، تصاویر متحرک و استحاله در محور عمودی خیال، هم ذات پنداری از طریق تصویر و همچنین اجزای تشکیل دهنده تصویر؛ مانندِ افعال، تصویرواژه ها و پیوند آن ها با عاطفه و هیجان مولوی در غزلیات شمس بررسی شده است. مولوی بر خلاف نظریه هایی که ایماژ زبانی را نازل می داند و تصاویر حسّی را سطحی، توانسته است با این نوع تصاویر هم عمق عاطفه و هیجان خود را به نمایش بگذارد و هم به اعماق جان مخاطب راه یابد.
۷۶۴۸.

بررسی عناصر ادبیات عامه در اشعار شاعران بختیاری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فولکلور فرهنگ عامه بختیاری شاعران معاصر آداب و رسوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۵۱۳
یکی از مهم ترین ابزارهایی که اقوام مختلف برای حفظ و ارائه شاخص های فرهنگی خود از آن بهره جسته اند گویش و فرهنگ عامه آن قوم است. فرهنگ عامه یا فولکلور، دانشی درباره زندگی، آداب و رسوم، عادات و عقاید، اخلاق و منش های زیستی انسان است و امروزه به عنوان یکی از عناصر فرهنگ مورد مطالعه جامعه شناسان، انسان شناسان و پژوهشگران قرار گرفته است. فرهنگ عامه شامل: قصه ها، افسانه ها، اسطوره ها، تصنیف ها و ترانه ها، امثال و حکم و آداب و آیین هایی است که از گذشته های بسیار دور، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر در میان اقوام منتقل شده است. پژوهش حاضر با بررسی سروده های بومی قوم بختیاری به کاربرد فرهنگ عامه و شاخص های فرهنگی این قوم در شعر شاعران پرداخته است و هدف کلیآن، بازتاب عناصر فرهنگی در شعر شاعران معاصر بختیاری است. نتیجه بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد شاعران معاصر بختیاری از تبعات هویت بخشی، وحدت-بخشی، انطباق پذیری و آرامش بخشی فولکلور در آثارشان آگاه بوده و به همین دلیل در اکثر اشعارشان از عناصر فولکلور و آداب و رسوم رایج مردم بختیاری استفاده می کنند.
۷۶۴۹.

اثبات استعاره های دوسویه بر اساس فرضیه ی منطق فازی (مطالعه ی موردی: تصویر ابر در شعر منوچهری)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی استعاره ی مصرحه استعاره ی مکنیه استعاره ی دوسویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۹ تعداد دانلود : ۳۶۵
مفاهیم و مجموعه ها در منطق ارسطویی دارای دو عضو صفر و یک است که در اصطلاح به آن منطق دو ارزشی می گویند. امّا بر اساس منطق فازی همان مفاهیم به مجموعه ای با بی نهایت عضو که دارای مقادیری از صفر تا یک هستند، تبدیل می شود؛ در واقع، این منطق به جای پرداختن به صفر و یک، از صفر تا یک را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد و لذا آن چه در فاصله ی پرداختنِ صفر تا یک نمود می یابد، وجود و حضور مرزهای خاکستری، هم پوشان یا بینابین است که در منطق ارسطویی هیچ تعریفی ندارند. این اتّفاق در جریان سنّت بلاغت و خاصه در بحث انواع استعاره ها نیز افتاده است. استعاره ها بر اساس منطق دو ارزشی ارسطو، یا «مصرّحه»اند، یا «مکنیه». یعنی یا این هستند، یا آن؛ حد وسطی وجود ندارد، امّا بر اساس مؤلفه های منطق فازی می توان در بحث بررسی اجزای تصویرها به گونه ای استعاره دست یافت که در بین «مصرّحه» و «مکنیه» جای می گیرند. این مطالعه که به روش مقایسه ای تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، بر اساس نظریه ی منطق فازی و غور در شعرهای منوچهری دامغانی به اثبات استعاره های دوسویه در تصویرهایی که این شاعر با واژه ی «ابر» آفریده است، بپردازد.
۷۶۵۰.

تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف براساس داستان سلیمان

کلیدواژه‌ها: داستان سلیمان گفتمان انتقادی نظریه فرکلاف بافت زبانی بافت موقعیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۲ تعداد دانلود : ۵۷۶
بخشی از سوره ی نمل به روایت حکومت و قلمرو وسیع حضرت سلیمان می پردازد. که جن، انس، پرندگان و باد، همه تحت فرمان وی درآمدند. با توجه به اهمیت نظریات نوین در فهم متون به روش توصیفی–تحلیلی انجام می گیرد. تحلیل گفتمان با رویکرد ها ،شاخه ها و نظرات متعدد و گوناگون می کوشد، روابط متقابل زبان و جامعه را گره گشایی کند؛ به بیانی دقیق تر تحلیل گفتمان با تکیه بر اَشکال زبانی و نشانه ها، در ورای خود نوعی مفهوم ایدئولوژیک را با هدف عملکرد اجتماعی بازخوانی می کند؛ در واقع ایدئولوژی در پس متون را مورد واکاوی و کنکاش قرار می دهد، تحلیل گفتمان، متن را از جهت ملاک درونی و بیرونی بررسی می کند. نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف یکی از مشهورترین نظریات حوزه گفتمان کاوی است که،به بیان رابطه ، میان ملاک های درونی و برونی متن و قدرت تسلط جامعه ای را که اثر ادبی در آن شکل گرفته از طریق سه محور توصیف، تفسیر و تبیین مورد واکاوی قرار می دهد؛ بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد است، داستان حضرت سلیمان را بر پایه ی نظریه ی گفتمان انتقادی فرکلاف در سطوح سه گانه تحلیل نماید. این پژوهش نشان می دهد که بیان سطح توصیف داستان اهمیت ویژه ای برخوردار است و در سطح تفسیر مشاهده می گردد که انسجام و پیوندی ناگسستنی وجود دارد و از جهت متن روایی و با نگاهی ایدئولوژی به داستان ارزش ویژه ای می بخشد
۷۶۵۱.

بررسی استعاره مفهومی «بذر» در مرصادالعباد نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرصادالعباد استعاره مفهومی بذر زبانشناسی شناختی متون عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۳۱۶
استعاره مفهومی موضوعی در زبانشناسیِ شناختی است که موضوع آن بررسی استعاره هایی است که در ذهن نویسنده یا گوینده به عنوان بخشی از نظام تفکری او وجود دارند؛ بررسی این موضوع می تواند به شناخت زیربنای فکری نویسنده و ابعاد گوناگون آن کمک کند. مرصادالعباد از متون مهم عرفانی زبان فارسی و تألیف نجم الدین رازی(573-654 ه.ق.) است که با استفاده از تمثیل، استعاره، آیات و احادیث فراوان در زمینه عرفان اسلامی نوشته شده است. در بررسی استعاره مفهومی «بذر» در مرصادالعباد اثر نجم الدین رازی مشخص می شود که این نویسنده به این مفهوم استعاری در سراسر اثر خود توجه ویژه داشته است؛ پس از طبقه بندی استعاره های مفهومی مربوط به بذر در این اثر به این نتیجه می رسیم که این استعاره ها برپایه استعاره کلی ترِ «جهان آفرینش بذر است» شکل گرفته در نهایت استعاره کلی «خداوند کشاورز است» را به ذهن متبادر می سازد. ریشه های چنین تفکری را در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی، زبانی و اعتقادی نجم الدین رازی می توان جستجو کرد.
۷۶۵۲.

نقش های زنانه در رمان های «پیرزاد» و «وولف» با تکیه بر نقش های کهن الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش های زنانه کهن الگو یونگ ویرجینیا وولف زویا پیرزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۸۶
نقد کهن¬الگویی که بر پایه نظریّه¬های «کارل گوستاو یونگ» پایه گذاری شده است، کهن الگوها را در متن های ادبی می کاود و نقش ها، کارکردها و دگردیسی آنها را تبیین می کند. از جمله کهن الگوهایی که یونگ در آثارش برمی شمرد، می توان به چهار کهن الگوی زنانه اشاره کرد که به صورت نقش هایی زنانه در زندگی آنان نمود می یابد. این چهار نقش عبارتند از: نقش مادر، همسر، مدونا و نقش آمازون. این نقش ها در ارتباط با سایرین، محیط و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی در رفتارهای زنان ظهور می یابد. با بررسی آثار ادبی زنان می توان چگونگی و میزان حضور این نقش ها را مشاهده کرد. رما ن نویسان زن غربی و ایرانی به فراخور محیط، فرهنگ و هنجارهای اجتماعی به این نقش ها پرداخته اند. در پژوهش حاضر به بررسی میزان نمود این نقش های زنانه و بررسی مقایسه ای آنها در رمان¬های «چراغ¬ها را من خاموش می¬کنم» و «عادت می¬کنیم» از زویا پیرزاد و «خانم دالوی» و «به سوی فانوس دریایی» از ویرجینیا وولف پرداخته شده است. نتیجه اجمالی پژوهش نشان می دهد که نقش های زنانه ای که بر اساس کهن الگوهای یونگ تبیین شده اند، در پیرزاد و وولف یکسان به کار گرفته نشده است. وولف به عنوان رمان نویس غربی به نقش های مادر و همسر به صورتی متعادل تر پرداخته است. در «به سوی فانوس دریایی» نقش مدونا حضور پررنگی دارد و در عوض در «خانم دالوی» آمازون توانسته است با قدرت کافی به نمایش خود بپردازد. در نوع پرداختن به این نقش ها، نگرش فمینیستی وولف بی تأثیر نبوده است. از این¬رو خصلت جنگندگی، کنشگری و استقلال زنان وولف بارزتر است. در آثار پیرزاد، نقش مادر را با رویکردی فداکارانه و نقش همسر را محافظه کارانه مشاهده می کنیم. وی برای نقش مدونا، جایگاه ویژه ای در نظر گرفته است و نقش آمازون را در چارچوب فرهنگ سنتی شرقی و به صورتی گام به گام و کم رنگ وارد آثارش کرده است.
۷۶۵۳.

معانی و بیان؛ از آشنایی تا جدایی (بررسی آراءِ شارحان مفتاح العلوم در خصوص نسبت میان علم معانی و علم بیان در قرن هفتم و هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معانی بیان سکاکی شارحان مفتاح العلوم جدایی حداقلی و حداکثری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۳۱۸
در بسیاری از پژوهش های معاصر درباره تاریخ بلاغت مسلمانان، اغلب جدایی دو علم معانی و بیان را به ابویعقوب سکاکی (ف 626 ق) و بعضی به جرجانی (ف 471 ق) نسبت داده اند. ضعف بزرگی این تاریخ نگاری آن است که معمولاً حوادث فکری تاریخ را به یک شخص خاص منسوب می کند، حال آنکه پیدا است که هر حادثه ای در تاریخ علم امری تدریجی است و پدیدآمدنش امری یکبارگی و به دست یک فرد نیست. جدایی این دو علم نیز نه تنها از پیش از سکاکی آغاز شده بود بلکه تا چند قرن پس از او نیز به طول انجامید. بر همین بنیاد نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا شرح جدایی این دو علم را از یکدیگر در قرن های هفتم و هشتم -یعنی پس از سکاکی- پی گیری کنند. با بررسی شرح های این دوره آشکار شد که یکی از شارحان مفتاح به نام قطب الدین شیرازی (ف 710 ق) در پی آن است که به جای پرداختن به تفاوت های این دو علم، بیشتر به شباهت ها و یکسانی های آنها بنگرد درحالی که هرچه به اواخر قرن هشتم نزدیک تر می شویم شارحان، بیشتر به تفاوت های این دو علم نظر می کنند. در واقع در اواسط و اواخر قرن هشتم، این نگرش شیرازی، با نقد چند تن از شارحان برجسته، روبه رو می شود. اهمیت این نقدها در آن است که زمینه ساز جدی تر شدن و در نهایت قطعی شدن جدایی این دو علم می گردد. در این مقاله کوشش خواهد شد تا تقابل این دو نظرگاه، یعنی هواداران جدایی حداقلی معانی و بیان و هوادران جدایی حداکثری این دو علم، به تفصیل بیان شود
۷۶۵۴.

گونه های حس آمیزی در سروده های سعید عقل و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی حس آمیزی آشنایی زدایی برجسته سازی سعید عقل نیمایوشیج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۹ تعداد دانلود : ۶۷۸
حس آمیزی ازمنظر علم زبان شناسی یکی از وجوه «رستاخیز واژگان» است که با شکستن ساختار سطحی واژه ها و نه ساختار عمیق، باعث لذّت ادبی مخاطب می شود. در این شیوه از نگارش، شاعر مرزهای نظام رایج تصوّرها و ذهنیات خواننده یا شنونده خود را درهم می شکند و با آفرینش تصویری پیچیده و ناب، موجب شگفتی مخاطب می شود. در این جستار نگارندگان با الهام گیری از مکتب آمریکایی در ادبیّات تطبیقی، به شیوه توصیفی – تحلیلی، حس آمیزی را در سروده های دو شاعر صاحب نام ادبیّات عربی و فارسی یعنی «سعید عقل» و «نیما یوشیج» نقد و بررسی می کنند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حس آمیزی در سروده های این دو شاعر افزون بر جنبه زیباشناختی و هنری، ابزار انتقال معانی مبهمی است که به آسانی تن به بیان صریح نمی دهند. از شیوه های جالب توجّه در اشعار این دو شاعر تلفیق وکاربست سایر آرایه های ادبی با حس آمیزی است تا بر جنبه هنری ابیّات بیفزایند و بافت بلاغی و هنری بیت را مستحکم تر نمایند. گاه رابطه بین دو طرف حس آمیخته در سروده هایشان آن چنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. سعید عقل با انتخاب شگرد «تزاحم» یا «انباشتِ» حس آمیزی سبب دیریابی معنا شده است که از کارکردهای مهمّ این تکنیک بیانی، برجستگی جنبه زیبایی شناختی بیت است. نیمایوشیج نیز به منظور ارتقابخشیدن به شأن و مرتبه امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حس آمیزی انتزاعی - محسوس توجّه ویژه ای کرده است.
۷۶۵۵.

ردیف وکارکردهای آن در غزل های سلطان وَلَد

کلیدواژه‌ها: شعر فارسی سلطان ولد غزل ها ردیف کارکردهای ردیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۵۶۹
ردیف یکی از عواملِ تأثیر گذار در زیبایی آفرینی، و از ارکانِ تشکیل دهنده موسیقیِ کناریِ شعر است که در شعرِ فارسی از جایگاهِ برجسته ای برخوردار است و شاعران پارسی سرا از دیرباز به کاربردِ ردیف، اهتمام داشته اند. هر چه شعر فارسی به سوی تکامل روی نهاده، کاربردِ ردیف، نمودِ بیشتری پیدا کرده و شاعران به مرور، به ردیف هایی از انواع کلمه روی آورده اند. از جمله کسانی که انواعِ ردیف نقش عمده در موسیقی شعر او دارد، سلطان وَلَد است که در غزل های خود از انواع کلمه در جایگاه ردیف بهره برده است. این پژوهش، با رویکرد متن محور، و از زاویه آمار به انواع ردیف و کارکردهای آنها در غزل های سلطان وَلَد می پردازد؛ بنابراین ابیاتِ مُرَدَّف و غیر مُرَدَّف و انواع ردیف در کُلِّ غزل های این شاعر که حجمِ قابلِ توجّهی از دیوان وی را شامل می شود، مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مشخص شد غزل های مُرَدَّف سلطان وَلَد بسیار بیشتر از غزل های غیر مُرَدَّف اند و بسامدِ انواعِ ردیف نیز نشان می دهد که ردیف های فعلی پربسامدترین نوعِ ردیف در غزل های سلطان وَلَد است. از سوی دیگر، کارکردهای ردیف در غزل های وی از دیدگاهِ موسیقایی، القایی و بلاغی نیز مورد بررسی قرار گرفت و به این نتیجه دست یافتیم که شاعر از ردیف، در جهت اهداف خود از جمله: زیبایی آفرینی، بیان اندیشه و بازتاب احساسات خود و ... در شعر خود بهره جسته است.
۷۶۵۶.

نشانه شناسی ترانه های اجتماعی فارسی: مطالعه چند نمونه شاخص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی اجتماعی ترانه اجتماعی هویت رمزگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۵۷۸
پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است با اتخاذ رویکرد نشانه شناسی اجتماعی و با هدف شناسایی ساختار ژانر به بررسی ترانه های اجتماعی موسیقی پاپ فارسی می پردازد تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که ساختار ژانر در ترانه های اجتماعی فارسی چیست؟ ترانه سرایان زن و مرد چگونه از رمزگان زبانی و منابع نشانه ای در بیان قصد اجتماعی خود استفاده کرده اند؟ و هویت فرستنده و گیرنده پیام در ترانه های اجتماعی چگونه بازنمایی شده است؟ به این منظور، 6 ترانه اجتماعی (از 3 ترانه سرای زن و 3 ترانه سرای مرد) به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. بر مبنای یافته ها مضامین پرکاربرد در ترانه های اجتماعی میهن دوستی، پیوستگی قومی و ملی، اختناق و لزوم اصلاح امور هستند. در ترانه های اجتماعی سه ساختار عمده شناسایی شده است: توصیف وضعیت اجتماعی-سیاسی غالباً با ارجاع به گفتمان اختناق و یأس؛ اقناع مخاطب با تأکید بر هویت ملی، قومی و جنسیتی؛ و پیش بینی و برنامه ریزی برای آینده با بهره گیری از گفتمان امید. در بخش توصیف وضعیت، هویت فرستنده پیام در قالب راوی، در بخش اقناع با تأکید بر هویت ملی و جنسیتی و در بخش برنامه ریزی برای آینده در قالب کنشگر فعال بازنمایی شده است. گیرندگان پیام نیز غالباً با تأکید بر هویت ملی، جنسیتی یا قومی مشخص شده اند. در ترانه سرایان زن، هویت زنانه و نقش کنشگری زنان به نحوی عامدانه برجسته شده است. بررسی رمزگان نشان می دهد تنوع نشانه ها در نظام های گذرایی و وجه در مردان بیشتر از زنان بوده است؛ با این حال، از منظر جهت، مردان تنها از بندهای معلوم در ترانه های خود استفاده کرده اند.
۷۶۵۷.

آموزه های تعلیمی طب القلوب و کیمیای سعادت بر اساس روی کرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزه های تعلیمی بینامتنیت کیمیای سعادت طب القلوب غزالی نقشبندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۴۲۵
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. در بررسی پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمی یابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر به خوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود به صراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترل کننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برون رفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهان بینی آن ها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیام های اخلاقی آن ها در راستای اِعمال آن ها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش کتابخانه ای موضوع حاضر را در قالب مقاله ای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
۷۶۵۸.

کاربرد ادبی و هنری حرف «الف» در اشعار شاعران سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الف شعر شعرا سبک خراسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۵۱۳
«آ»، «الف»، «ا» و «ء (همزه)»اولین حرف الفبای زبان فارسی و عربی و نخستین حرف از حروف جمَّل و ابجد است. حرف «الف» در مقایسه با دیگر حروف الفبای فارسی، در ساخت تعابیر، ترکیب ها و مضامین ظریف ادب پارسی به کار می رود و یکی از پُرکاربردترین آن ها به شمار می رود. با بررسی کاربرد ادبی و هنری حرف الف در اشعار شاعران سبک خراسانی معلوم شد که در بیشتر اشعار این سبک، حرف الف مظهر و نشانه تنهایی، تجرّد، تفرّد، ذات خداوند، صداقت، پاکی، پیشوایی، صدرنشینی، قد موزون، استوار و رعنا، سرافرازی، لاغری، ضعف، استقامت، سرکشی، زبان داری، خاموشی، دوزبانی، فقر، گدایی، عدم، عریانی، شادابی، اولین آفرینش، خُردی و... است و در تشبیه نیز خار، هلال ماه نو، عصا، قلم، انگشت، سرو، کمر باریک و... را به الف مانند کرده اند. با توجه به شواهد شعری ارائه شده در این تحقیق، می توان گفت که در سبک خراسانی، همانند دیگر سبک های ادبی، شاعران با عنایت به شکل، حالت و ویژگی حروف، به ویژه حرف الف، مضمون های بکری ساخته اند و با خَلق ترکیبات، عبارات، تعابیر و تصاویر نغز، از شکل، حالت و ویژگی های حرف الف به نحوی مطلوب بهره برده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، انوری در میان شاعران سبک خراسانی، بیش از دیگر شاعران هم سبک خود به تصویرآفرینی، خَلق مضامین نغز و ترکیبات ادبی و هنری از شکل و حالت الف توجه داشته است. تصاویر و تعابیر برساخته از حرف الف در اشعار انوری، از بهترین و لطیف ترین تصاویر هنری الف در این سبک شمرده می شود. ناصرخسرو نیز بعد از انوری از شاعران پرکار در این عرصه است، هرچند لطافت و ظرافت تعابیر، ترکیبات و تصاویر برساخته ناصرخسرو به لطافت کلام انوری نمی رسد، اما ارزش ادبی و هنری بالایی در جای خود دارد. سوزنی سمرقندی، امیر معزی، قطران تبریزی و منصور حلاج و... که در متن مقاله به همراه شواهد شعری به آن ها اشاره کرده ایم، به خَلق تصاویر، تعابیر و ترکیبات هنری و ادبی، هرچند به تعداد بسیار کم و انگشت شمار توجه نشان داده اند.
۷۶۵۹.

مقایسه سندبادنامه و بختیارنامه از نظر الگوی مشارکت کنندگان روایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندبادنامه بختیارنامه نظریه گریماس شخصیت نقش های روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۴۳۳
در این پژوهش، دو داستان سندبادنامه و بختیارنامه مقایسه می شود. علت این مقایسه، شباهت ساختاری و نیز تفاوت های معنادارِ دو اثر در چگونگی کنش ها و نقش شخصیت ها و ارتباطِ میان آنهاست. مبنای این بررسی، نظریه گریماس و الگوی ارتباطی شخصیت های داستانی اوست. این الگو این امکان را فراهم می آورد تا به طور نظام مند، میزان مشارکت اشخاص داستان در وقوع رویدادها و نیز نقش انگیزه و اراده آنها در وقوع کنش ها و رخدادها دریافته شود. نتایج این بررسی نشان می دهد سندبادنامه داستانِ شخصیت های کنشگر و اراده آنهاست؛ اما بختیارنامه داستانِ قضا و قدر و سلطه بی چون وچرای آن در زندگی اشخاص داستان و روابط میان آنهاست و اینکه در این جهانِ دستخوشِ سرنوشت، زنان بیش از مردان مقهور قدرت سرنوشت و نیز نقش آفرینی مردان هستند. اگر پذیرفته شود اثر ادبی و به ویژه داستان های عامیانه ای که ساخت و پیرنگی ساده دارد، بازتاب محیط اجتماعی دوره تولید اثر است، ناگزیر باید گفت بختیارنامه به دورانی تعلق دارد که تقدیر در آن، قدرتی یکّه تاز است؛ دورانی که زنان بیش از گذشته به حاشیه رانده شده اند.
۷۶۶۰.

نقد کتاب درسی زبده گلستان (ترجمه و شرح ترکی گزیده ای از گلستان)، نوشته عثمان فایق (1307 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبده گلستان نقد ترجمه ترجمه ترکی عثمانی گلستان کتاب درسی آموزش زبان فارسی تحلیل دستوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۶۶۲
در این مقاله سعی شده است با نگاهی اجمالی به کتاب زبده گلستان، از شرح و ترجمه های گلستان به زبان ترکی عثمانی، افزون بر مطالعه و بررسی شیوه و محتوای ویژه کتاب، میزان تطابق آن با هدف های ترجمه ای، یعنی آموزش زبان نیز سنجیده شود. این اثر جزو کتاب های درسی بوده و به همین سبب در اوایل قرن چهاردهم اهمیت داشته است. در این پژوهش از میان ترجمه های اندکِ درخور توجه برای کتاب گلستان، کتاب زبده گلستان نوشته عثمان فائق (1307 ق) به سبب هدفمندی و دیدگاه ویژه اش به گلستان و جایگاه تاریخی آن، انتخاب و نقد شده است. این پژوهش دربردارنده سه مبحث اصلی است: 1) معرفی و بیان ویژگی های برجسته کتاب در آموزش زبان و ادب فارسی؛ 2) بررسی کوتاه تحلیل های دستوری که در حاشیه گزیده گلستان نوشته شده است. این بررسی برای دریافت و توصیف الگوهای دستوری منظور نویسنده و برخی ویژگی ها و قوّت و ضعف آن است؛ 3) ارزیابی کیفیت و دقت ترجمه ادبی ازنظر صورت و معنا. در مبحث سوم پس از مطالعه چند نظریه پرکاربرد در ترجمه متون، نظریه آنتوان برمن در ترجمه متون کلاسیک به سبب نزدیکی به هدف انتخاب شد و متن برپایه هفت شناسه از شناسه های دوازده گانه در تحریف متن  غنازدایی کیفی، غنازدایی کمی، شفاف سازی، فخیم سازی، تخریب الگوهای زبانی، تخریب سیستم مفهومی متن، اطناب کلام  نقد شد. نتایج بیانگر آن است که این کتاب با وجود نقص های گریزناپذیر اندک در ترجمه متون ادبی و کاستی هایی در شرح دستوری و زبانشناختی، ایده های جالبی برای شناساندن هر دو زبان ترکی و فارسی و به ویژه جنبه های آشکار و پنهان گلستان سعدی در بر دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان