مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادبیات معاصر تاجیک


۱.

دوره بندی شعر معاصر تاجیک: از روشنگری تا استقلال (1870-2015م)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر تاجیک دوره بندی ادبی نظریه ادبی تاجیکستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۰ تعداد دانلود : ۴۴۲
ماوارءالنهر درمقام نخستین وطن اقوام آریایی نژاد پیوسته در تاریخ ادب فارسی حضوری برجسته داشته است. پس از تشکیل دولت صفویه در ایران و ازبکان شیبانی در بخارا در سده پانزدهم میلادی، سرنوشت سیاسی دو منطقه از یکدیگر جدا شد؛ اما تا اشغال این منطقه از سوی تزار روسیه در سده نوزدهم، روابط فرهنگی مردمان دو سوی جیحون کمابیش ادامه داشت. نهضت بیداری با حضور روسیه و اشغال منطقه زبانه کشید و بعدتر در قامت تجددگرایان شعله ور شد. تجددگرایان با پیروزی احزاب کمونیسم، برای رسیدن به آرمان های خود به دامان آن خزیدند. با تشکیل پنج جمهوری شورایی از دل ویرانی های خانات منطقه، تاجیکان در سال 1924 صاحب حکومت شدند. آنها طی نزدیک به هفت دهه در بستر ادبیات شورایی به آفرینش ادبی دست یازیدند؛ اما با استقلال در سال 1991 بار دیگر به آغوش مام وطن تاریخی بازگشتند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی دوره بندی تحولات شعری تاجیکان از شروع نهضت بیداری تا استقلال منطقه در بستر نظریه تاریخ ادبیات است. پس از بررسی دوره بندی های صورت پذیرفته و نقد مبانی فکری آنها الگوی نگارنده در این زمینه پیشنهاد شده است. به نظر می رسد این الگو تأثیر مستقیمی در نگارش جریان شناسی شعر معاصر تاجیک داشته باشد و بتواند در معرفی میراث آن به فارسی زبانان جهان نقش مؤثری ایفا کند.
۲.

تحلیل نوستالژیِ وطن در میراثِ شعری بانوی تاجیک، گل رخسار صفی اوا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر تاجیک تاجیکستان رمانتیسم گل رخسار صفی اوا نوستالژی وطن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۵
گل رخسار صفی اوا (تولد 1947م) یکی از برجسته ترین نمایندگان ملی گرایِ شعرِ معاصر تاجیک است. وی با قرار گرفتن در فضای ناسیونالیسم فرهنگی و پناه بردن به خاطرات قومی ملی، حسِ نوستالژیک عمیقی در مخاطب نسبت به گذشته مشترک ایجاد می کند. مسئله اصلی پژوهش این است که شاعر در مسیر تحول اندیشگانی خود از دوران شوراها تاکنون (2016م)، چه تعریفی از وطن در ذهن خود داشته و این مفهوم چگونه در دیوان وی منعکس شده است؟ تحلیل اشعار شاعر براساس میراث بنیادهای نظری مکتب رمانتیسم نشان داد که شاعر سه مفهوم متفاوت و در عین حال درهم تنیده از وطن در دستگاه اندیشگانی خود دارد: جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی. شاعر در وطن جغرافیایی دلبستگی خود را به زادگاهش به تصویر کشیده است. این تلقی از «وطنِ خرد»، جزئی جدانشدنی از جهان وطنی سوسیالیستی در قاب اتحاد جماهیر شوروی بود که «وطنِ بزرگ» نامیده می شد. شاعر در وطن تاریخی که در دهه شصت و هفتاد سده بیستم میلادی در ادبیات تاجیک رواج یافت، به تاریخ پیدایش قوم خود مراجعه کرد و مفهوم گسترده ای را که فرهنگ شورایی از آن گرفته بود، به وطن خود بازگرداند. شاعر در وطن فرهنگی که باید آن را ویژه دستگاه اندیشگانی این شاعر دانست و نگارنده در هیچ اثر دیگری نمود آن را نیافته است با تکیه بر شاهنامه به تلقی جدیدی از وطن دست می یازد. در این تلقی که ارتباط وثیقی با وطن تاریخی دارد، تمام فارسی زبانان در جایی به نام شاهنامه جا می گیرند و هم وطن می شوند.