فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
Сердцевиной духовности России является её тысячелетнее лоно христианства в его подлинно национальной, избранной нашими предками конфессии православия, с его соборностью, терпимостью, человеколюбием, открытостью Божественному откровению. В нашем литературоведении идет поиск термина для обозначения метода изображения жизни, при котором духовный мир выступает как высшая реальность. Термин духовный реализм, под которым понимается облечение христианских идеалов в художественную форму, оказался наиболее продуктивным. Черты духовного реализма можно обнаружить не только в творчестве Б. Зайцева и И. Шмелева, но и В.Я. Шишкова, С.Д. Дрожжина, А.А. Ахматовой, Н.С. Гумилева, Ю. Кузнецова, Н. Рубцова, В. Крупина многих других писателей ХХ века и классиков русской литературы ХIХ века. Выявляется отличие духовного реализма от романтизма и традиционного реализма. В ряде современных произведений конфликт рисуется как борьба духа и плоти. В этой духовной брани происходит формирование личности.
گاو لقمه ربا (توضیح بیتی از مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
117 - 125
حوزههای تخصصی:
زهره نه کس را که لقمه نان خورد زانکه آن لقمه ربا گاوش برد وقتی متعالی ترین معانی و مفاهیم الهی در سلک عبارت کشیده می شود، آن را به شرح و تفسیر نیازمند می کند. مثنوی از آن رو که مشتمل بر دُرر دلالات و احسن مقالات است، توجه شارحان بسیاری را به خود جلب کرده است. در کنار معانی و مفاهیم، مباحث لغوی هم ناگزیر مجال ظهور می یابد و شارحان به این مباحث هم توجه کرده اند. قریب به اتفاق شارحان مثنوی از خواندن درست و درک دقیق مفهوم بیت یادشده در دفتر دوم مثنوی درمانده اند. در این پژوهش با استخراج داده ها و تحلیل محتوا به بازبینی نظر آنان و نکاتی پرداخته می شود که درباره این بیت بیان شده است. پس از نقل و نقد سخنان ایشان، سرانجام مفهوم دقیق بیت گفته می شود. خوانشِ نادرست بیت سبب شده است تا برخی شارحان به اصالت بیت تردید کنند و به نسخه های نادرستی ارجاع دهند که کمکی نمی کند. علاوه بر توسل به نسخه ها، بیشتر شارحان مثنوی با استناد به آنچه گوهرین در فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی با عنوان «گاو (کسی را) بردن» آورده است، به خطای دیگری دچار شده و آن را یک کنایه پنداشته اند که موجه نیست و چنین کنایه ای در فرهنگ دهخدا هم نیامده است. در بیت منظور، «بردن» فعل تام در معنای دزدیدن است؛ گاو نیز کنایه از انسان شکم باره است. این بیت را نمی توان از ابیات دشوار مثنوی به شمار آورد که نیازمند شرح و تفسیر باشد؛ اما خوانشِ نادرست آن و درنتیجه برداشت های ناصواب، در نام آشناترین شروح مثنوی ، آن را به بیتی بحث انگیز تبدیل کرده است.
نقد و ارزیابی کتاب سیری در شعر عربی از روزگار جاهلی تا سقوط بغداد
حوزههای تخصصی:
در میان منابع شعر عربی با جُنگ ها و مجموعه های متعددی روبه رو هستیم که هر کدام با اسلوب خاص خود از قرن های اولیه اسلام تا دوران معاصر سعی در گردآوری اشعار داشته اند. این گنجینه های ادبی تعیین کننده هویت فرهنگی و تمدنی ملت ها هستند و در اهمیت آن ها همین بس که بنای تمدن کنونی جز با احیای این میراث در قالب جمع آوری، بازخوانی و ارزیابی ممکن نخواهد بود. کتاب سیری در شعر عربی تألیف و تدوین حبیب الله عباسی در صدد است تا منتخبی از دیوان الشعر العربی ادونیس را تدوین کند و تصویری دقیق و جامع از اشعار دوره جاهلی تا سقوط بغداد به دست دهد و سیر تحول آن را برای مخاطبان فارسی زبان ترسیم کند. ویژگی منحصربه فرد این منتخب، ارزیابی متفاوت از اشعار عربی است، به گونه ای که تنها معیار گزینش اشعار، بُعد ابداعی و هنری آن هاست و به دیگر عواملی چون محتوای سیاسی یا ایدئولوژیک توجه نشده است. گفتار پیش رو در نظر دارد با خوانشی تحلیلی انتقادی ضمن معرفی کتاب به ارزیابی شکلی و محتوایی این کتاب بپردازد و موارد قوت و ضعف آن را بیان کند. نتایج نشان می دهد مهم ترین موارد ضعف کتاب در بخش شکلی شامل عدم چینش صحیح ابیات، عدم رعایت رسم الخط عربی و در برخی موارد عدم معادل سازی صحیح است؛ همچنان که ضعف در مسئله مندی کتاب، عدم جامعیت در بررسی عوامل مؤثر در تحول شعر عربی، عدم استناد کافی به منابع و مستندات مربوط در این زمینه، نداشتن جمع بندی و نتیجه گیری، عدم ارتباط طولی و انسجام برخی از فصل های کتاب و نداشتن رویکرد تحلیلی از مهم ترین موارد ضعف محتوایی آن به شمار می رود.
جست و جوی تمثیل در نسخه خطی دیوان اشعار میرزا احمد متولی باشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع ادبی تمثیل است. در تاریخ ادب فارسی بسیاری از شعرا و نویسندگان تمثیل را به عنوان قالبی جهت بیان افکار و عقاید خود برگزیده اند. تمثیل زاییده ی تصویرگرایی و تصویرگرایی زاییده ی تخیل قوی یک شاعر یا نویسنده و حتی یک قوم و ملت است. تمثیل در زبان فارسی از نظر ساختار به دو بخش توصیفی (کوتاه یا فشرده) و روایی (گسترده) تقسیم می شود. تمثیل روایی بیش ترشکل داستانی دارد که شامل حکایات انسانی، حیوانی، فابل و.... است و تمثیل توصیفی در برگیرنده ی یک یا چند جمله است که برخی از آن ها عبارت اند از: تشبیه تمثیلی، اسلوب معادله، کنایه و استعاره ی تمثیلی. در این مقاله ی توصیفی با واکاوی نسخه خطی دیوان اشعارمیرزا احمد متولی باشی از شعرای عصر قاجاری و دوره ی بازگشت ادبی، به جست و جوی انواع تمثیل روایی و توصیفی در اشعار وی پرداخته و چگونگی کاربرد و انواع هریک از تمثیل های به کار رفته در دیوان اشعار وی را بیان می کنیم.
گوریدن، سپس باسپس، الدنگ، زردمبو- زردنبو، آبتین - اثفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی در سه رنگزای سکاهن، بهرمان و عنبر با تکیه بر شعر فارسی (قرن چهارم تا هشتم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
118 - 140
حوزههای تخصصی:
رنگزاها مواد طبیعی یا مصنوعی رنگینی هستند که از دوره ی غارنشینی تاکنون، انسان از آن ها برای رنگ آمیزی محیط و اشیای پیرامون خود بهره گرفته است. به نظرمی رسد، تعدادی از رنگزاهایی که در ایران کهن استفاده می شده اند، در گذر زمان به فراموشی سپرده شده یا تغییر نام داده اند و اکنون بعضی از آن ها در جوامع علمی با واژه های دخیل از سایر زبان ها، استفاده می شوند و تا کنون نیز منبعی که در آن، تمام رنگزاهای ایرانی به طورمستقل معرفی و بررسی شده باشد، دیده نشده است. ازآنجایی که شناخت کامل رنگزاهای ایرانی و واژگان مربوط به آن ها، ضرورتی علمی و عاجل است و با توجه به این که شاعران از رنگزاها به وفور در شعر خود بهره گرفته اند، از متون نظم فارسی کهن می توان در حوزه ی بازیابی بخش هایی از علوم مربوط به رنگزاها اطلاعات مفیدی گردآوری نمود که از مهم ترین اهداف این پژوهش است. در این مقاله با بررسی دیوان های شاعران از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری، به بازشناخت سه رنگزای طبیعی فراموش شده یا تغییر نام داده در ایران کهن پرداخته شده است؛ دستیابی به رنگزاهایی مانند سکاهن، بهرمان یا عصفر و عنبر حاصل این پژوهش است. نتیجه ی این پژوهش از یک سو می تواند راهگشای تفسیر صحیح بیت هایی باشد که رنگزاها و مضمون هایشان در آن ها حضور دارند و از سوی دیگر، گوشه ای از رنگزاهای فراموش شده ی کهن ایرانی براساس شعر فارسی را معرفی کند. اطلاعات فنی استخراج شده از شعر فارسی در حوزه ی رنگزاها نیز می تواند مورد استفاده ی پژوهشگران حوزه های مختلف علوم مرتبط با آن، مانند پژوهش هنر، مرمت آثار تاریخی، باستان سنجی و صنایع قرارگیرد. واژه های کلیدی: ط رنگزاها مواد طبیعی یا مصنوعی رنگینی هستند که از دوره ی غارنشینی تاکنون، انسان از آن ها برای رنگ آمیزی محیط و اشیای پیرامون خود بهره گرفته است. به نظرمی رسد، تعدادی از رنگزاهایی که در ایران کهن استفاده می شده اند، در گذر زمان به فراموشی سپرده شده یا تغییر نام داده اند و اکنون بعضی از آن ها در جوامع علمی با واژه های دخیل از سایر زبان ها، استفاده می شوند و تا کنون نیز منبعی که در آن، تمام رنگزاهای ایرانی به طورمستقل معرفی و بررسی شده باشد، دیده نشده است. ازآنجایی که شناخت کامل رنگزاهای ایرانی و واژگان مربوط به آن ها، ضرورتی علمی و عاجل است و با توجه به این که شاعران از رنگزاها به وفور در شعر خود بهره گرفته اند، از متون نظم فارسی کهن می توان در حوزه ی بازیابی بخش هایی از علوم مربوط به رنگزاها اطلاعات مفیدی گردآوری نمود که از مهم ترین اهداف این پژوهش است. در این مقاله با بررسی دیوان های شاعران از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری، به بازشناخت سه رنگزای طبیعی فراموش شده یا تغییر نام داده در ایران کهن پرداخته شده است؛ دستیابی به رنگزاهایی مانند سکاهن، بهرمان یا عصفر و عنبر حاصل این پژوهش است. نتیجه ی این پژوهش از یک سو می تواند راهگشای تفسیر صحیح بیت هایی باشد که رنگزاها و مضمون هایشان در آن ها حضور دارند و از سوی دیگر، گوشه ای از رنگزاهای فراموش شده ی کهن ایرانی براساس شعر فارسی را معرفی کند. اطلاعات فنی استخراج شده از شعر فارسی در حوزه ی رنگزاها نیز می تواند مورد استفاده ی پژوهشگران حوزه های مختلف علوم مرتبط با آن، مانند پژوهش هنر، مرمت آثار تاریخی، باستان سنجی و صنایع قرارگیرد. واژه های کلیدی:
Sea Voyages in Medieval Romances: Symbolic Trails through Existential Experiences and Female Suffering on the Water(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In a considerable number of medieval narratives we encounter the shared theme of sea voyage, either undertaken for the purpose of marriage, or imposed on the suffering female protagonist who is persecuted by evil-minded people. Considering that most medieval audiences were not that much familiar with travel across big bodies of water, the literary motif emerges as highly significant because the voyage itself, mostly without any crew of sailors, carried out almost automatically, with the protagonist all by her/himself, transforms the traveler and has also a major impact on the countries or people where the ship arrives. The voyage emerges as an enterprise brought upon by God, who helps the individual to survive this most dangerous experience, which then brings about significant change in the people who live in the new country. At the same time, this theme also represents a kind of horizontal catabasis and regularly has a deep transformative impact on everyone involved.
توصیف و بررسی پوشاک رستم در شاهنامه دستنویس 953ه.ق پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رستم یکی از اسطوره های نام دار شاهنامه فردوسی است که به لقب پلنگینه پوش نیز شهرت دارد. فردوسی در شاهنامه، خفتانی به نام ببر بیان بر تن رستم می کند و در کنار آن در روایات حماسی غرب ایران نیز کلاهی از پوست سر دیو سفید (کلاه کله پلنگی) بر سر رستم می نهند. بدین سان ببر بیان و کلاه کله پلنگی نماد تصویری رستم می شود که در اکثر نگاره های نسخ مصور از شاهنامه، شناس نامه تصویری وی است. در میان نسخ مصور، نسخه شاهنامه دست نویس953ه .ق پاریس متعلق به مکتب دوم تبریز و قزوین عصر صفوی به جهت داشتن تصاویری واضح از پوشاک، منبعی مناسب برای پژوهش در این حوزه است. از آن جا که نمادهای فرهنگی اسطوره ها در آثار هنری بازنمود پیدا می کنند، این پژوهش گامی در جهت شناسایی و ریشه یابی نمادهای یاد شده است و از این رو میزان پای بندی به نمادهای اسطوره ای در نگاره های تاریخی را می توان سنجید. پرسشِ پژوهش این است: نگارگر نسخه 953 ه .ق پاریس از پوشاک تا چه میزان در نمایش رستم به عنوان یک اسطوره حماسه استفاده کرده است؟ با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته، نگارگر نسخه 953 ه .ق پاریس، با آگاهی از متن شاهنامه و تحت تأثیر نگارگری روایی، در ترسیم رستم به هنگام نبرد، از پوشاک در جهت القای اسطوره وار بودن این شخصیت بهره برده و هم چنین به الگویِ مرسوم زمان خود (صفوی) نیز وفادار بوده است. نویسنده در پژوهش انجام شده بر این نکته اذعان دارد که هنرمند قرن دهم هجری، به جهت وجود بسترهای مناسب علمی و هنری و دست رسی به نسخ مصور قرون ماقبل خود، چنان پرورانده شده که در هنرنمایی، با درایت و به طور آگاهانه از پوشاک در جهت نمایش بهتر قدرت و نیروی خارق العاده رستم در شاهنامه953 ه .ق بهره برده است.
بررسی حکایات مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح براساس نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژنت برای بررسی انواع روابط میان متنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح می کند. ژانر یا گونه عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعه ترامتنی متون برجسته عرفانی زوایای پنهان و ناگشوده میان آنها را روشن می کند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. به طور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار می گیرد؛ 2) نتیجه جست وجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندی های بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوان ها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درست بودن گمانه اقتباس میبدی از سمعانی هدایت می کند؛ 3) ازنظر رابطه سرمتنی، تقسیم بندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونه عرفانی تأیید می شود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبه الثالثه کشف الأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روح الأرواح دیده نمی شود.
ساختار افسانه گردانی در شعر آزاد نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه گردانی ریشه در افسانه گرایی رمانتیست ها در اواخر سده هجدهم میلادی دارد. در واقع رمانتیک ها بودند که افسانه گرایی را که گونه ای از بازنویسی و بازآفرینی افسانه ها بود، آغاز کردند. اما سمبولیست ها در ارائه افسانه گرایی و حتی افسانه گردانی جدی تر عمل کردند. میان افسانه گرایی و افسانه گردانی تفاوتی بنیادی به چشم می خورد؛ بازآفرینی افسانه و افسانه گرایی توجهی آشکار به افسانه داشت، درحالی که افسانه گردانی به دگردیسی بینامتنی و مبهم افسانه می نگریست که گاهی خواننده نمی توانست رد پایش را در افسانه بجوید. در ایران نیما یوشیج نخستین شاعری است که افسانه گردانی را آن هم با طرز کار ویژه خود در شعر آزاد به کار برد. هدف این مقاله معرفی روایت افسانه ای در لایه های درونی شعر نیمایی است و از نتایج آن ورود زنانگی و سرپیچی از زبان سرسخت مردانه است. این مقاله به بررسی ساختار شعر آزاد نیما بویژه شعر «برف» از دیدگاه افسانه گردانی می پردازد.
بازنمایی هژمونی و ضد هژمونی در گفتمان شعر جمهوریِ «محمدتقی بهار» بر مبنای آرای «آنتونیو گرامشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
77-104
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر مبنای نظریه «گرامشی» و به شیوه تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمانِ «بهار» در جمهوری نامه اوست که توأمان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که شدیداً یک تقابل گفتمانیِ ایدئولوژیک است. ایدئولوژی، زبان را به شیوه های مختلف و در سطوحی متفاوت پنهان می سازد. نویسندگان در این جستار نشان خواهند داد که زبان ایدئولوژیک بهار، چگونه در پسِ ساختار بیرونی شعرش پنهان شده است. هژمونی، نوعی از رهبری فکری و فرهنگی است که طبقه حاکم آن را بر اکثریت جامعه اعمال می کنند. در این میان، گروه های ضد هژمونیک نیز از گفتمانی برخوردارند که با ارزش های عموماً پذیرفته شده حکومت در تعارض قرار می گیرد. گفتمان حاکم برای پیشبرد پروژه های خود به دنبال کسب هژمونی است و گروه های حاشیه ای نیز راهبردهایی را برای هژمونیک کردن گفتمان خود طراحی می کنند. بهار در این شعر که در بردارنده دو معنای کاملاً متضاد است، در ظاهر با گفتمانِ جمهوریت رضاخان موافقت دارد؛ اما در باطن با کمک شگردهای زبانی، نظم سیاسیِ جدید او را به چالش کشیده است. آیرونیک بودن ساختار معنا در شعر مورد مطالعه، به مسئله «تناقض متنی» انجامیده که مورد توجه نویسندگان این جستار قرار گرفته است.
تحلیل محتوا و ساختار مکتوبات واصفی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واصفی نویسنده و شاعر سده 10 هجری است. تنها اثر برجای مانده از وی، بدایع الوقایع است که حاوی حکایات و خاطراتی است که به ترتیب تاریخی نگارش یافته اند. واصفی مقداری از اشعار و مکتوبات خود را نیز در بدایع الوقایع آورده که ارزش ویژه ای بدان بخشیده است. در این کتاب مجموعاً 42 مکتوب آمده است که شامل انواعی چون سلطانیات و اخوانیات و برخی انواع دیگر چون وقف نامه و کتابه عمارت، خطبه کتاب، متن سنگ گور، شجره نامه و قباله است. هجده فقره از این نامه ها را در یک جلسه، فی البداهه نوشته است و بقیه را در مناسبتها و زمانهای دیگر نگاشته است. بلاغتِ واصفی موجب شده در هر حال اقتضای حال مخاطب و فرستنده و موضوع را در نظر گیرد، لذا حجم هر یک از بخش های نامه متناسب با اهمیت و جایگاه فرستنده، گیرنده و موضوع تغییر می کند. ویژگی بارز مکتوبات وی، کوتاهی آنهاست که با نهایت بهره گیری از تشبیه بلیغ و استعاره مکنیه نگاشته شده اند. بسامد کلمات عربی در نثر وی به حدود هشتاد درصد می رسد اما اکثراً از کلمات مستعمل هستند. در نامه های فارسی، آیات قرآنی و عبارتهای عربی نیز درج کرده اما بسیار کم.
تحلیل رابطه بینامتنی تاریخ نوشته های محلّی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط وپیوند بینامتنی مهم ترین اصل در شکل گیری متن های جدید است. از این رو متن ها، هرچند از رشته های مختلف، همواره از هم تأثیر پذیرفته و میان آن ها رابطه بینامتنی بوده است. بر این مبنا مسأله پژوهش حاضر، این است که تاریخ نوشته های محلّی چه رابطه ای با شاهنامه به منزله پیش متن خود داشته و چگونه و به چه میزانی با این متن مسلّط ادبی پیوند یافته است. به منظور دست یابی به پاسخ این مسأله، از نظریّه «ترامتنیّت» ژرار ژنت که کامل ترین نظریّه در مطالعه و شناخت روابط میان متون است، استفاده می کنیم. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر فضای انجام کار کتاب خانه ای است. بررسی و تحلیل داده های متنی، این نتیجه را بر ما روشن کرد که تاریخ نگاران محلّی با بسامد جالبِ توجّهی از چهار گونه بینامتنی نقل قول، ارجاع، تلمیح و سرقت متنی در متون تاریخی بهره برده و بدین صورت پیش متن شاهنامه پاسخ گوی مناسبی برای انتظارات، انگیزه ها و اهداف تاریخ نگاران محلّی بوده است.
تأثیر آموزه های جنید بغدادی در لقب اعطایی هجویری به حلاج؛ «مستغرق معنی و مستهلک دعوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی پروایی های حلاج در شکستن سنّت های مورد قبول صوفیان و طرد شدن از حلقه نزدیکان مشایخ عصر، علی الخصوص جنید بغدادی، باعث شد صوفیان در بسیاری از آثار اولیه خود، توجه چندانی به او نکنند و تنها به ذکر چند حکایت کوتاه از او بسنده نمایند؛ اما هجویری اولین بار در کشف المحجوب با مطرح ساختن اتهامات حلاج، در پی پاسخ گویی به آن ها برآمد. هجویری که وابسته به مکتب جنیدیه است، مخالفت های جنید با حلاج را نادیده می گیرد، تا بتواند به گونه ای حلاج را تبرئه کند که تهمتی متوجه جنید نباشد. با جستجو در عبارات هجویری در خصوص حلاج به تناقضات زیادی برمی خوریم که حاصل همین رویکرد دوگانه است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، علاوه بر نشان دادن بخشی از این پریشان گویی ها، رویکرد هجویری را به شخصیت حلاج با دقت در لقب اعطایی او، یعنی «مستغرق معنی و مستهلک دعوی»، بررسی کرده ایم. ضمن برشمردن مصادیق مختلف «دعوی» و «معنی» در کشف المحجوب ، مشخص شد که «زبان عبارت و اشارت» مهم ترین مصداق «معنی» و «دعوی» در کشف المحجوب است. از این منظر، هجویری سعی دارد بی پروایی حلاج را در افشاء اسرار الهی از مقوله «دعوی» بشمارد و با پیوندزدن آن به بحث «سکر» و «صحو»، نظر جنید را مبنی بر «ترجیح سکوت بر کلام» تأیید کند.
نگاهی به کاربرد رویا در چند داستان اسماعیل فصیح از منظر روان تحلیل گری یونگ و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتراکات بسیار خواب دیده یا رویا و متن ادبی از جمله پرهیز از مستقیم گویی، استفاده از تصویر ، استعاره و نماد سبب می شود که روان شناسان و منتقدان ادبی راههای مشابهی برای کشف یک موضوع پیدا کنند. از طرفی مشهور است که رویا به داستان کوتاه شباهت دارد. اسماعیل فصیح در داستان هایش از ذکر رویا به شکل رویکرد اصلی استفاده نکرده، اما کاربرد پر تکرار و گاه استفاده از آن برای پیشبرد داستان در تاثیر گذاری آنها بی سبب نبوده است. هدف این پژوهش، تحلیل رویا در پنج داستان از داستانهای فصیح است که رویا بینی در آنها پر کاربرد است و پاسخ به سوالهای ۱- رویاها چه تاثیری در پیشبرد روند داستان وی دارند؟ ۲-رویاها در داستانهای فصیح از منظر کدام یک از دو نظریه پرداز قابل تفسیر هستند؟ ۳- خوابها در این داستانها پیشگو و بشارت دهنده اند و یا تحت تاثیر وقایع گذشته؟ در این پژوهش از شیوه توصیفی تحلیلی استفاده شد و نتایج نشان داد بیشتر رویاها بر اساس موارد استرس زا و اضطرابی گذشته فرد شکل می گیرد و موجب تنش های روحی برای خواب بیننده در لحظات بیداری می گردد و گاهی برای التیام و درمان دردهای روزمره، قسمت ناخودآگاهِ ذهن، به کمک خواب بیننده آمده و خاطراتی شیرین را تداعی می کند تا آرامش مورد نیاز حاصل گردد. از سوی دیگر، فصیح برای معرفی شخصیت های داستانی، هم از حیث دلیل حضور آنها در زندگیِ شخصیت اصلی و هم از لحاظ گذشته زندگی وی و نیز روابطی که در حالات بیداری برای خواننده پنهان است، از خوابها به خوبی استفاده کرده است.
تحلیل ستیز قدرت در شاهنامه و ایلیاد از دیدگاه فوکو (با تکیه بر خاندان لهراسپ و پریام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می رسد تا بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه هایِ زمانی و مکانی، گفتمان های بسیاری تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان ها، خاستگاه هایِ گفتمان ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ توصیفی، تطبیقی و نظریّه بنیاد است و نشان می دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ گفتمان های هویّت دینی _ سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ گفتمان های هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی _ سیاسی و هویّت فرهنگی _ ملّی (خانواده) شکل داده اند. این مقاله روشن می سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته بر روی هویّت گفتمان های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیّت ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت های دیگر را تغییر و به سمت عقاید خود سوق دادند.
در جست وجوی مدینه فاضله؛ نگاهی تطبیقی به آثار منتخب هارپر لی و آلدس هوکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
249 - 270
حوزههای تخصصی:
در هر برهه از زمان و در هر نقطه ای از جهان، روشنفکران به دنبال کشف ابدیت و آرمان های خود، جامعه و جهان آرمانی بوده اند. از این رو آن ها توجه خود را معطوف به آثار هنری و ادبیات نموده اند که کانون اصلی دغدغه های فکری و الهامات آن ها بوده است. یکی ار توجهات قبلی و فعلی انسان و اشتیاق دیرینه او دستیابی به مدینه فاضله و آرمانی بوده که تمام خصلت های خلقت او را در برگیرد. با توجه به مؤلفه های داستان مثل موضوع پردازی، صحنه پردازی و شخصیت پردازی، هدف از این مقاله نگرش تحلیلی به اثر برگزیده هوکسلی «دنیای شگفت انگیز نو» و اثر هارپر لی «کشتن مرغ مینا» است تا به این پرسش که آیا تشابهی یا وجه مشترکی بین این دو اثر با توجه به موضوع تحقیق وجود دارد یا خیر، پاسخ داده شود. همچنین، در این مقاله این حقیقت به وضوح نشان داده می شود که ادبیات و تکنیک های برجسته آن، حوزه وسیعی از هنر و علوم را در انعکاس و پیش بینی آینده بشر در جهان را در بر می گیرد.
مدرنیسم اجتماعی در شعر محمود سامی بارودی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
393 - 418
حوزههای تخصصی:
عصر نهضت یا عصر معاصر عربی هم زمان با عصر مشروطه در ایران، روزگار تجدّد در زندگی اجتماعی مردم مصر و فارس بود. تحوّل و دگردیسی در زندگی اجتماعی این دو ملّت در عصر معاصر، دگرگونی در عرصه ادبیات را نیز در پی داشت. با دگرگونی ادبی، موضوعات اجتماعی جدید نیز وارد ادبیات گردید. محمود سامی بارودی شاعر برجسته مصر و فرخی یزدی شاعر پارسی گوی از مشهورترین نمایندگان تجدّد در این عصر هستند که القای مفاهیم حسّاس اجتماعی را بر عهده می گیرند تا فضا را برای داشتن اجتماعی مطلوب فراهم نمایند. بارودی با بهره گیری از ذوق سلیم و استوار و همچنین پیروی از منتقدان غرب به امور مردم و اصلاح عیوب موجود در جامعه می پردازد. او به مانند فرخی یزدی مسائلی چون عدالت محوری، وطن، ترک ذلت و خواری، توجه به فقر، مخالفت با ظلم و ستم و دعوت به علم آموزی را محوری ترین موضوعات اشعار خود قرار می دهد. این پژوهش در صدد آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه اجتماعی و نشانه های نوآوری را با ذکر نمونه مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در پایان وجوه تشابه و اختلاف هر کدام را در این خصوص بیان می کند.
بررسی و نقد تعاریف حُسن تعلیل ارائه کارکردها و تقسیم بندی های تازه و پیوند آن با دیگر آرایه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
73-108
حوزههای تخصصی:
حُسن تعلیل، یکی از آرایه های بدیع معنوی، همواره مورد توجه اهل بلاغت قرار گرفته و اغلب آنان در آثار خویش، به تعریفی کوتاه و ذکر چند شاهد مثال از آن بسنده کرده اند. در این پژوهش، ضمن تحلیل و نقد تعاریف مذکور و اشاره به برخی از نارسایی های آن ها ، دو تقسیم بندی تازه از این آرایه ارائه شده که برمبنای آن، این ظرفیت هنری شامل دو رکن اساسی و یک رکن غیراساسی است. در تقسیم بندی معنوی، این ارکان ممکن است به چهار حالت مختلف ظاهر شود. در تقسیم بندی لفظی، براساس وجود چند رکن در هر سوی حُسن تعلیل، به سه حالت پدیدار می شود که البته هریک از این ها ارزش بلاغی و هنری متفاوتی دارد. در این پژوهش، آشکار می شود که برخلاف نظر بلاغیان، حُسن تعلیل پیوندی خاص با علم معانی دارد؛ زیرا ساخت آن برمبنای جملات پرسشی و خبری است که هدف گوینده معانی ثانو ی نهفته در آن جملات است. به علاوه به مهم ترین اهداف به کارگیری حُسن تعلیل با ذکر شواهد پرداخته شده که شامل کارکردهایی همچون «مدح، توصیف، صحنه آرایی، حُسن تعلیل برای حُسن طلب و...» است. در بخش پایانی نیز، به پیوند حُسن تعلیل با دیگر آرایه های بلاغی اشاره و تأکید شده که این آرایه بدون حضور عناصر بلاغی دیگر موجودیت ندارد و درواقع کاربرد این آرایه ها در قالب جملات پرسشی و خبری به شکل گیری حُسن تعلیل می انجامد.
تحلیل محتوایی اشعار صیادی در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ بختیاری، شکار از شیوه های مهم تأمین غذا از گذشته تا امروز بوده است؛ بدین سبب شکارچیان در این فرهنگ جایگاه بسیار مهمی به دست آورده اند. در این فرهنگ، اشعار مختلفی به یاد آنان سروده شده است یا از زبانشان خوانده می شود. در این اشعار، بسیاری از آداب و آیین های شکار و شکارچیان بازتاب یافته است که با بررسی و تحلیل آن ها، می توان به مسائل شکار در فرهنگ بختیاری پی برد. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، تحلیل محتوایی اشعار صیادی در فرهنگ بختیاری بر اساس روش اسنادی است. مسائلی مانند ابزارهای شکار، مفاخره، فنون و شگردهای شکار، فصل شکار، نقش شکار در تأمین غذا و باورهای مربوط به آن بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که شعر صیادی در فرهنگ بختیاری به دو شاخه «سَرکُهی و سوگ شکارچی» تقسیم می شود و در آن ها با زبانی ساده، بیشتر باورها، احساسات شکارچیان، فنون شکار و توجه به حفظ محیط زیست و گونه های شکار به تصویر کشیده شده است.