مطالب مرتبط با کلیدواژه

کشف الأسرار


۱.

بررسی حکایات مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح براساس نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف الأسرار روح الأرواح سمعانی میبدی حکایات مشترک ترامتنیت ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۳۶۶
ژنت برای بررسی انواع روابط میان متنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح می کند. ژانر یا گونه عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعه ترامتنی متون برجسته عرفانی زوایای پنهان و ناگشوده میان آنها را روشن می کند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. به طور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار می گیرد؛ 2) نتیجه جست وجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندی های بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوان ها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درست بودن گمانه اقتباس میبدی از سمعانی هدایت می کند؛ 3) ازنظر رابطه سرمتنی، تقسیم بندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونه عرفانی تأیید می شود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبه الثالثه کشف الأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روح الأرواح دیده نمی شود.
۲.

بررسی حکایات مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح براساس نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف الأسرار روح الأرواح سمعانی میبدی حکایات مشترک ترامتنیت ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۳۹۸
ژنت برای بررسی انواع روابط میان متنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح می کند. ژانر یا گونه عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعه ترامتنی متون برجسته عرفانی زوایای پنهان و ناگشوده میان آنها را روشن می کند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. به طور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار می گیرد؛ 2) نتیجه جست وجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندی های بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوان ها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درست بودن گمانه اقتباس میبدی از سمعانی هدایت می کند؛ 3) ازنظر رابطه سرمتنی، تقسیم بندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونه عرفانی تأیید می شود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبه الثالثه کشف الأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روح الأرواح دیده نمی شود.
۳.

بررسی تطبیقی جایگاه روایات امام صادق (ع) در تفسیرهای لطائف الإشارات و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام صادق (ع) روایت کشف الأسرار لطائف الإشارات تفاسیر عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۸۴
تبیین مسئله: حدیث یکی از مهم ترین منابع تفسیری قرآن کریم است. به استناد روایات پیامبر (ص) و امامان  (ع) ، تأویل صحیح قرآن و حقایق آن را تنها ایشان می دانند. از مباحث مؤثر در فرهنگ شیعه شناخت جایگاه و مقام اهل بیت  (ع) در تفاسیر قرآن و سایر فرق دینی است و این مهم تنها با تبیین رویکرد مفسران به روایات ایشان امکان پذیر است. سُلَمی در کتاب حقایق التّفسیر ، تفسیری بر بخش هایی از قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) را آورده است که پل نویا برای نخستین بار آن را منتشر کرد. وی امام صادق (ع) را نخستین مفسّری یافت که قرآن را با تجربه درونی خود بازخوانده و تفسیر کرده است. روش در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه مقایسه ای بین دو تفسیر لطائف الإشارات قشیری و کشف الأسرار میبدی از مهم ترین تفسیرهای عرفانی قرآن میزان و شیوه به کارگیری روایات امام صادق (ع) ، به ویژه روایات منسوب به آن امام در حقایق التّفسیر سُلَمی و رویکرد هرکدام سنجیده می شود. یافته ها و نتایج: این بررسی نشان می دهد همه روایات امام در لطائف ، برگرفته از حقایقِ سُلَمی است؛ اما کشف الأسرار فقط مرجع بخشی از آنهاست. قشیری به کلام امام صادق (ع) ، تنها مانند سخن یکی از مشایخ تصوف نگریسته است. میبدی با نقل روایات از قول امام صادق (ع) از تفسیر منسوب به امام (ع) و دیگر منابع، از ایشان، هم مانند پیشوای مذهبی و هم مثل پیر طریقت یاد کرده است. هر دو مفسر براساس روایتی از امام صادق  (ع) به وجود مراتب در قرآن معتقدند و تفسیر ظاهری را در کنار تفسیر باطنی می پذیرند. هر دوی آنها به اتحاد بین شریعت، طریقت و حقیقت باور دارند. بنای تفسیر اشاری در هر دو تفسیر، تجربه عرفانی است که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی را شکل داده است.
۴.

«محلِ اخلاص»؟ «محکِ اخلاص»؟ «مُخِّ اخلاص»؟ «میخِ اخلاص»؟ «محضِ اخلاص»؟ در عبارتی از صد میدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صد میدان کشف الأسرار أنس التائبین حدیقه الحقیقه تحریف نقد و تصحیح متون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
 بیان مسئله: صد میدان یکی از قدیم ترین آثار عرفانی به زبان فارسی است که حاصلِ مجالسِ خواجه عبداللّه انصاری در محرّم 448ق بوده است. میدانِ بیست ویکم از صد میدان درباره توکّل است و در آن آمده است: «توکّل قنطره یقین است و عمادِ ایمان و محلِ اخلاص». این سخن در کتاب های دیگر مانند تفسیر کشف الأسرار، أنس التَّائبین و حدیقه الحقیقه نیز نقل شده است؛ امّا در دست نوشت ها و چاپ های این متون، ترکیبِ «محلِ اخلاص» به چهار گونه دیگر نیز آمده است: «محکِ اخلاص»، «مُخِّ اخلاص»، «میخِ اخلاص» و «محضِ اخلاص». هرکدام از مصحّحانِ این متون به گونه ای این ترکیب را پذیرفته و چاپ کرده اند: سرژ دو بورکوی و علی اصغر حکمت: «محلِ اخلاص»؛ محمّدسرور مولایی: «محکِ اخلاص»؛ علی فاضل: «مُخِّ اخلاص»؛ محمّدعلی موحّد و نیز حسن نصیری جامی: «میخِ اخلاص». از میان این پنج ضبط، کدام یک درست است؟ این پژوهش به بررسی این عبارت از صد میدان در دو چاپِ اصلیِ آن پرداخته است. روش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با شناساییِ منابعِ گوناگونی که عبارت پیش گفته در آن آمده، در تلاش است تا با استناد به دلایل متعدّد نسخه شناسی، زبانی و بلاغی، ضبط صحیح ترکیب یاد شده را مورد بررسی قرار دهد. یافته ها و نتایج: از میان ضبط های پنجگانه مذکور، ضبط برتر و صحیح «محلِ اخلاص» است. همچنین پژوهش حاضر بر اهمیّتِ یافتنِ منابع و مآخذِ مؤلّف در متونی که نسخه های خطی معتبر ندارند و اهمیّتِ شناختِ منابعِ جنبی در تصحیحِ آن متون تأکید کرده است.
۵.

از اضطراب متن تا تحوّل «یذ»: بررسی و تحلیل دو نمونه از تصرّفات میبدی و کاتبان کشف الأسرار در تفسیر خواجه عبداللّه انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجه عبدالله انصاری تفسیر خواجه عبدالله انصاری گویش قدیم هروی ابوالفضل میبدی کشف الأسرار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
ابوالفضل میبدی در مقدّمه اش بر کشف الأسرار و عُدّه الأبرار نوشته است که تفسیر وی بسط یافتهٔ تفسیر خواجه عبداللّه انصاری است. مقالهٔ حاضر نخست دو فرضیهٔ اصلی را دربارهٔ هویّت مؤلّف تفسیری که منبع اصلی میبدی در تألیف کشف الأسرار بوده است شرح می دهد و شواهدی به نفع فرضیهٔ دوم عرضه می کند. در ادامه، ضمن توصیف فرضیهٔ تأثیرپذیری ترجمه های قرآنی نوبت اوّلِ کشف الأسرار از کهن ترین ترجمهٔ قرآن به فارسی (ضمن تفسیر فارسی موسوم به ترجمهٔ تفسیر طبری )، یادآور می شود که شاعرانگی های متن میبدی در ترجمه های نوبت اوّل و تصرّف در تحریرهای نخستین ترجمهٔ قرآن به فارسی غالباً از خواجه عبداللّه انصاری است و، به این ترتیب، میبدی را بیشتر باید ناقل دانست نه مبتکر. در دو بخش پایانیِ مقاله، نویسنده با بررسی و تحلیل ترجمهٔ آیهٔ 85 سورهٔ یوسف و آیهٔ 118 سورهٔ أعراف در بخشی از تفسیری کهن به پارسی و کشف الأسرار از یک سو و مقایسه و تطبیق آن ها با متن قرآنی از سوی دیگر، از نحوهٔ تصرّف میبدی و کاتبان کشف الأسرار در عبارات تفسیر انصاری سخن می گوید و می کوشد بر اساس نمونهٔ نخست، علّت اضطراب متن میبدی را در ترجمهٔ آیهٔ 85 سورهٔ یوسف نشان دهد و بر اساس نمونهٔ دوم، یکی از کارکردهای شناسهٔ « یذ» ( ید) را در گویش قدیم هروی توضیح دهد.