فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۸۱ تا ۶٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
Ce parcours analytique propose d’analyser Voyage au bout de la nuit de Céline, par la théorie contemporaine de la métaphore (TMC) de Lakoff et Johnson. Etant le reflet des thèmes universels comme la guerre et le désastre de l’homme moderne, l’œuvre de Céline a fait couler beaucoup d’encre en France et dans les milieux anglophones. Parler des métaphores du roman d’un écrivain connu pour son style argot, imitant la langue parlée, serait dans un premier temps incompatible, mais en y regardant du près, l’incompatible devient complétif. Dans cet article, TMC jette la lumière sur LE VOYAGE et LA VIE célinienne. Ce présent article, est une tentation à répondre à cette question : est ce que LA VIE EST UN VOYAGE de Céline touche les mêmes sphères métaphoriques, présentés dans les romans de voyage classique ? Si non quel sont les points de divergences métaphoriques qui différentie l’œuvre de Céline ?
تحلیل فمینیستی رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور بر اساس نقد روانکاوانه فردیّت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی و نگرشی عمیق در میان رمان های معاصر ادب فارسی، به عناصر و مضامین نابی دست می یابیم، که هر یک به دلیل برخورداری از مولفه های منحصر به فرد، داستانی، طیف وسیعی از روابط و مناسبات گوناگون را به خود اختصاص می دهند. در این میان رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور به دلیل برخورداری از مناسبات اجتماعی و فمینیستی و نقب زدن به لایه های پنهان ذهن زنان از منظر روانشناسانه، از ویژگی های منحصر به فردی جهت نقد و تحلیل، براساس دیدگاه نظریه پردازان، برخوردار است. از این رو در پژوهش حاضر بر آن شدیم که به بررسی و تحلیل شخصیت افسانه سربلند، در رمان دل فولاد به عنوان شخصیت اصلی این رمان، بر اساس نقد روان کاوانه یونگ بپردازیم، تا دریابیم که روانی پور در ساختار کلام خویش و در پردازش شخصیت افسانه، از چه تمهیداتی بهره جسته و کلام وی تا چه حد توانسته است با بهره گیری از عناصر خود آگاه و ناخودآگاه و همچنین نمادهای منحصر به فرد نظیر، دیکتاتور، سوارکار، درخت نارنج، پیرزن عروسکی و پیردختران و...، در جهت ایجاد وحدت میان ابعاد چندگانه شخصیت، به فردیت مطلق، توفیق یابد که بتوان آن را از دیدگاه روان کاوانه فروید مورد نقد و بررسی قرار داد.
نقد و بررسی: تصحیح برخی تصحیف های برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
157-172
حوزههای تخصصی:
مقایسه مرثیه در ادب فارسی و عربی با تکیه بر دو مرثیه فرخی و بحتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
215 - 236
حوزههای تخصصی:
مرثیه که قدمتی به اندازه انسان و تاریخ او دارد، انواع متفاوتی را در بر می گیرد همچون مراثی شخصی، رسمی و مذهبی. ارزش عاطفی هر یک از انواع مرثیه با توجه به جهت گیری و مخاطب آن متفاوت است. در این نوشتار به بررسی دو مرثیه می پردازیم که هرچند در شمار مراثی رسمی می گنجد اما از تأثیرگذاری خاصی برخوردار هستند. فرخی و بحتری در سوگ سلطان محمود و متوکل ، خلیفه عباسی، دو مرثیه سروده اند. این دو مرثیه از حیث زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا حاوی نکات قابل توجهی است که از یک سو بیانگر انگیزه گویندگان و از سویی بیانگر نگرش آن ها در مواجهه با پدیده مرگ است. توجه به موسیقی کلام و انطباق آن با فضای شعر، حضور کم رنگ مسائل اندیشگانی، زبان روان و دور از ابهام و حضور صور خیال ساده، برخی از شباهت های دو مرثیه است. از مهم ترین تفاوت های دو مرثیه نیز می توان به انگیزه متفاوت گویندگان در سرودن مرثیه، عاطفه غالب و میزان اثربخشی مرثیه اشاره کرد.
الأضداد من منظور الدراسات الفنومنولوجیه(مفرده الظنّ نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
125 - 145
حوزههای تخصصی:
تعدّ مفرده «الظنّ» ضمن مجموعه الأضداد؛ إذ تتضمّن المعنیین المتضادّین؛ الشکّ والعلم أو الیقین. وقد اعتمدت الکاتبه فی هذا المقال المنهج الوصفی التحلیلی، واستندت علی المعاجم اللغویه، وأشعار العرب، وأمثالهم، وکتب علوم القرآن والتفاسیر، لرسم صوره واضحه عن معانی الظنّ وعلاقتها ببعض، من خلال عرض المفرده علی بوتقه الدراسات الفنومنولوجیه أولاً، ثمّ تبیین آلیه إنتاج معانیها المختلفه التی تأتی معنیاها المتضادّان من ضمنها، فی مبادره لم یسبق لها مثیل. أثبتت البحوث للظنّ سته معان مختلفه وهی الشکّ، والوهم، والیقین، والتهمه، والکذب، والأمل. یبدو من المعانی التی ذکرها المفسرون وأصحاب المعاجم لمفرده الظنّ، أنهم نظروا إلی هذه المعانی کأجزاء منفصله مفکّکه غیر مترابطه، ولذلک رفض بعض الباحثین بعض هذه المعانی، کما قبلوا بعضها الآخر؛ بعدما فشلوا فی الربط بین هذه المعانی بعضها ببعض.
پرستار (بحث لغوی و دستوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیت های شاهنامه در کتاب خلق الانسانِ بیان الحقِ نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن ترین نسخه شاهنامه، مورخ 614ق از تاریخ اتمام سرایش آن (400ق) 214 سال فاصله دارد، ولی در این دوران، قطعات و بیت هایی از شاهنامه در برخی منابع کهن تاریخی و ادبی باقی مانده است. یکی از این منابع کهن، کتابِ عربیِ خلق الانسان از بیان الحق نیشابوری (درگذشت: 521ق) در تفسیر آیه ای از قرآن است که 54 بیت پندآمیز از شاهنامه را نقل کرده است. در این جستار، این بیت ها با شاهنامه تصحیح جلال خالقی مطلق و نسخه های مبنای تصحیح او و برخی نسخه های دیگر و نیز کتاب اختیارات شاهنامه (تألیف: 474ق)سنجیده و درباره برخی ضبط ها بحث شده است. یکی از نتایج این پژوهش این است که بیان الحق بیت های شاهنامه را نه از متن این منظومه که از اختیارات شاهنامه برگرفته است.
پژاردن، پچاردن / پجاردن، پیچاردن / پیجاردن؛ تأملی در باب جغرافیای گویشی، دایره معنایی و اشتقاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
169-185
حوزههای تخصصی:
تحلیل معناشناختی حسنات و اعمال صالح در قرآن کریم بر اساس نظریه ایزوتسو
حوزههای تخصصی:
اعمال انسان، موجب سعادت و شقاوت او در دنیا و آخرت می شود و چون انسان زندگی ابدی در پیش دارد، چگونگی عمل او در دنیا، و فراهم آوردن توشه برای آخرتش، حایز اهمیت است. قرآن برای نظام مندکردن ذهن مخاطب و ایجاد تحول در اندیشه مخاطب از شبکه معنایی گسترده ای بهره گرفته است. مقاله حاضر بر آن است با شیوه تحلیلی و توصیفی به گستره معنایی حسنات و اعمال صالح در قرآن بر اساس نظریه معناشناسی ایزوتسو- که با تحقیق در واژگان، طرز نگرش قرآن به واژگان در دو محور خرد و کلان همنشینی و جانشینی را کشف می کند- بپردازد. یافته های تحقیق حاضر حکایت از آن دارد که حوزه معنایی حسنات و اعمال صالح از پر بسامدترین واژگان قرآنی به شمار می رود که بر اساس نظریه معناشناسی ایزوتسو بین آن ها رابطه عموم خصوص مطلق بر قرار است؛ زیرا دامنه حسنات عام می باشد و اعمال صالح و ثواب را شامل می شود، در حالی که برخی از حسنات عمل صالح محسوب نمی گردند.
مقایسه تطبیقی هنجارگریزی و شگردهای کاربرد آن در شعر فرخی یزدی، عارف قزوینی و میرزاده عشقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
95 - 120
حوزههای تخصصی:
نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دوره مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تأثیر گذاشت و مهم ترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگی های سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حائز اهمی ت اس ت ک ه از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تأثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونه هایی از آثار این شاعران به این نتیجه می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان به وفور دیده می شود
نقد ترجمه رمان «فرانکشتاین فی بغداد» نوشته احمدسعداوی بر اساس نظریه گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ترجمه به تحلیل و ارزیابی کیفیت ترجمه از طریق بیان نقاط مثبت و منفی می پردازد. یکی از شیوه های نقدی به کارگیری نظریه ها است. نظریه ای که در این پژوهش برای نقد ترجمه رمان «فرانکشتاین فی بغداد» نوشته احمد سعداوی به کار گرفته شده، نظریه گارسس است. این نظریه در سال ۱۹۹4 توسط کارمن گارسس اسپانیایی پیشنهاد شده که مبتنی بر چهار سطح «معنایی- لغوی»، «نحوی- واژه ساختی»، «گفتمانی- کارکردی» و «سبکی- عملی» است که هر سطح دارای زیرگروه های مرتبط به خود است. در این الگوی پیشنهادی با کمک این زیرگروه ها می توان افزایش، مانش (حفظ) و کاهش اطلاعات زبان مبدأ در زبان مقصد و همچنین ویژگی های مثبت و منفی ترجمه را بررسی کرد. در نهایت طبق نظریه گارسس بررسی کفایت و مقبولیت هر ترجمه، بستگی به ویژگی های مثبت و منفی آن دارد. در واقع هرچه تعداد ویژگی های مثبت ترجمه ای بیشتر باشد، ترجمه از کفایت و مقبولیت برخوردار است. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی همه بخش های ترجمه أمل نبهانی از رمان «فرانکشتاین فی بغداد» در هر چهار سطح نظریه گارسس پرداخته است. طبق بررسی های این پژوهش که با جای گذاری نمونه های قابل تطبیق ترجمه با زیرگروه های نظریه گارسس به دست آمده در سطح اول (معنایی- لغوی) و سطح دوم (نحوی- واژه ساختی) نظریه، بیشترین نمونه ها از ترجمه این رمان یافت شد و به دلیل داشتن ویژگی های مثبت که پرشمارتر از ویژگی های منفی است این ترجمه ازکفایت و مقبولیت برخوردار است.
تحلیل تناسب تشبیه با بافت کلام در دو جریان شعری معاصر: تجدّدگرایان محافظه کار، رمانتیسم (مطالعه موردی: اشعار سیمین بهبهانی، بهار، حمید مصدّق و فریدون مشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناسب زبان و نگاه در شعر شاعران از رهگذر تصاویر منتزع از اشعار آن ها قابل ارزیابی است. هر نگاه ویژه ای در بیان خاصی نمود پیدا می کند و با بررسی جریان های مختلف ادب فارسی، می توان تناسب بیان و نگاه را دریافت. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی سعی شده است تناسب تشبیه با بافت کلام در دو جریان شعری معاصر با تکیه بر سردمداران آن جریان ها بررسی و تحلیل شود. بهبهانی و بهار به عنوان شاعران تجدّدگرای معاصر و مصدّق و مشیری به عنوان شاعران رمانتیسم معاصر1، سهم ویژه ای در ادب معاصر دارند. نتایج حاکی از آن است که شاعران تجدّد گرا در کنار تصاویر برخاسته از تشبیه، سعی بیشتری در تناسب سطح کلام با واژگان کهن ادب فارسی داشته اند و بهار به نسبت، بیشتر از بهبهانی این تناسب را در ارتباط با مشبّه ها و مشبّه به های اشعار خود برقرار کرده و تخییل در اشعار او با زبان گذشته، بیشتر پیوند یافته است. بیشترین وجه گذشته گرایی اشعار مصدّق در تشبیهات او، مقیّد بودن مشبّه به های آن است که هم تتابع صفات و هم اضافه های مقلوب را شامل می شود اما در نهایت به دلیل قرینه های زیاد سطح بیت، مخاطب، تصاویر برخاسته از اشعار او را بیشتر به عنوان یک تصویر امروزی قبول می کند و تناسب واژگان در سطح ابیات، بیشتر امروزی است نه مربوط به گذشته ادب فارسی. مشیری به دلیل زبان ساده و توجّه ویژه ای که در انتقال عاطفه و احساس داشته است در تشبیهات خود توجّهی به گذشته ادب فارسی نکرده است و اگر گذشته گرایی هم در شعر او دیده شود، هنجارگریزی هایی ساده هستند که تنها در سطح بیت، آن هم بدون گره خوردگی معناداری با تصاویر بکار رفته اند.
تبلور اندیشه رمانتیک در ساختار کرونوتوپیک حکایات عرفانی بررسی تطبیقی داستان ماهان از هفت پیکر نظامی گنجوی و وسوسه آنتونیوس قدیس از گوستاو فلوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعاریفی که در کتابهای تخصصی از رمانتیسم ارائه میشود، برای این مکتب محدوده زمانی و مکانی مشخصی تبیین شده، در دوره ای خاص و در جغرافیایی معلوم شکل گرفته، به اوج رسیده، سپس رنگ باخته است. تعابیری همچون پیشرمانتیک یا پسارمانتیک گواهی است دالّ بر صحت این مدعا. در داستانهای رمانتیک، ساختار کرونوتوپیک یا فضازمان، آنگونه که باختین آن را تبیین کرده، مانند پاره ای دیگر همچون روایت یا توصیف، تابع بایسته های رمانتیسم است؛ یعنی پیرو مضامینی مانند تنهایی، تردید، ناخرسندی از زمانه، همچنین خیالپردازی. بررسی تطبیقی ساختار فضازمان حکایت ماهان از هفت پیکر نظامی که هدفش خودشناسی است، با یکی از آثار رمانتیک فرانسه، یعنی وسوسه آنتونیوس قدیس، اثر فلوبر که آن نیز هدفی جز ترسیم روند رستگاری شخصیت ندارد، نشان میدهد که شباهتهای فراوانی میان بایسته های مکتب رمانتیسم در داستان فلوبر و مضامین به کاررفته در اثر نظامی وجود دارد. در این مقاله، با تاکید بر ساختار فضازمان، نشان خواهیم داد که این شباهتها، هرچند به دلیل وجود پاره ای شاکله ها و، به رغم دوری فرهنگها و ادوار ادبی، به گونه ای متفاوت نامگذاری میشود، با این حال، نشان از مضامینی دارد که، باوجود چندین سده اختلاف، داستان عرفانی فرانسوی را به همتای خود در ایران نزدیک میسازد و گواهی دال بر وجود شیوه ای همسان در بازنمایی اندیشه ها و دغدغه های مشترک نوع بشر، به ویژه در گستره عرفان و خودشناسی
پیوند زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با زیبایی شناسی مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زیبایی و عشق در ایران، از قدمت بسیارکهن، برخوردار است. هرچند نویسنگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار سخن گفته اند، اما از این مفهوم تعریف روشنی به دست نداده اند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زیبایی و عشق یافته اند. ساختار زیبایی که در میان این مباحث پژوهش مطرح می شود، با آنچه در زیبایی شناسی مدرن مطرح است، متفاوت به نظر می رسد. سهروردی در سخن از زیبایی واژه حسن را به کار برده است و حسن را با جمال و کمال مترادف دانسته اند. تطبیق زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله بنیادی هستند که می توان با احتیاط آن ها را با زیبایی شناسی جدید نسبت داد؛ چنانکه بامگارتن برای اولین بار در کتابی به زبان لاتین به نام «استتیک» در غرب وضع کرد که کاملا درباره ی زیبایی نیست، بلکه بخش هایی از آن درباره زیبایی است و در واقع عمده مطالب آن درباره معرفت شناسی است. با این حال سهروردی نیز در رساله « حقیقه العشق» اشارات اندکی در مورد زیبایی دارد و مستقیما به زیبایی شناسی و هنر نپرداخته است. بدین منظور با توجه به جایگاه زیبایی و عشق در نظام فکری سهروردی در این مقاله تلاش شده با استناد به منابع و به روش توصیفی- تحلیلی، ابتداء به رساله « حقیقه العشق» او پرداخته شود، سپس به این پرسش پاسخ داده شود که زیبایی و عشق عرفانی چیست؟ و چگونه می توان آن را با زیبایی شناسی مدرن تطبیق داد؟
بازاندیشی در ضرورت «تفکّر انتقادی» و کارکردهای آن در تذکره نویسی و تاریخ ادبیات نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تاریخ ادبیات، تبارنامه فرهنگ و اندیشه است و تذکره های ادبی نسل نخستین تاریخ ادبیات فارسی اند و بازتابنده قبض و بسط فرهنگ، فراز و فرود ادبیات، سنّت پذیری و سنّت گذاری و آینه جریان شناسی ادبی اند که فرایند تحول و انحطاط - تقلید را در ادبیات نشان می دهند و به بسط و گسترش پژوهش های ادبی، شناساندنِ سنّت های ادبی، زبان و ادبیات بومی و هویّت ملّی، آشناکردن خواننده امروز با بافت موقعیتی آفرینشِ تذکره یاری می رسانند؛ اما در کنار تمام مزیّت تذکره ها، گاه آفت هایی مانند سطحی نگری، نافرهیختگی، سجع پردازی ، موجزنویسی، وحبّ و بغض به شماری از تذکره ها راه یافته است. تاریخ ادبیات نگاری برای دست یافتن به رشد و بالندگی، به ناچار باید به خود نگاهی آسیب شناختی داشته باشد. آسیب شناسی فرایندی هوشمند است؛ بدین معنا که چگونه این تذکره ها به این آفت ها دچار شده اند و چگونه می توان این تذکره ها را از آنها پیراست. آسیب شناسی تذکره ها، مستلزم بهره گیری از «تفکّر انتقادی» است تا بتوان از سنّت های ناروا و کژمدارانه ادبی دوری گزید، خواننده امروز را با بافت موقعیتی آفرینش متنِ تذکره ها آشنا کرد، دانش های نظریه پردازی ادبی، طبقه بندی و رده بندی تاریخ ادبیات را ارتقا بخشید و ادبیات را از تعصّبات قومی، ایدئولوژیک و سیاسی دور کرد. تفکّر انتقادی ابزار ارزیابی هدفمند، دقیق و علمی تذکره ها را به دست می دهد و با نگاهی انتقادی و ژرف کاوانه، زمینه تفکّر تحلیلی و ارائه نظریه های علمی را فراهم می آورد. این مقاله به روش گردآوری اطلاعات و به صورت روش کتابخانه ای انجام شد و هدف آن، طرح و بازشناسی آسیب شناسی تذکره های ادبی از رهگذر تفکّر انتقادی و ضرورت های آن است.
سفر قهرمان در امیرارسلان نامدار بر پایه نظریه جوزف کمپبل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قهرمان از قدیمیترین کهن الگوها است و سایر کهن الگوها در ارتباط با معنا مییابند. بنابراین شناخت این کهن الگو راهنمای مناسبی برای دریافت و تحلیل نظریه تک اسطوره کمپبل است. در این پژوهش نگارنده در صدد است تا به بررسی و تحلیل رمان امیرارسلان نامدار بر اساس نظریه جوزف کمپبل بپردازد. کمپبل زندگی را به مثابه سفری می داند که قهرمان باید در این سفر، ضمن آگاهی به نقاط قوّت و ضعف خود و با شناسایی خواسته ها و رازهای درونی خویش، به سلوک فردی بپردازد. سه بخش اصلی نظریه سفر قهرمان عبارتند از: عزیمت (جدایی)، رهیافت (تشرف) و بازگشت. عنصر سفر و طی مراحل آن توسط قهرمان از عناصر مرکزی پیرنگ داستانی در رمان امیرارسلان است. امیرارسلان با ندای درونی خود برای وصال به معشوق، نبرد با شیر گویا، الهاک دیو، ریحانه جادو، فولادزره دیو و مادرش و ... را به جان می خرد و در این راه تنها به وصال معشوق اکتفا نمی کند بلکه هدفی والاتر که نابودی شر است پیشرو می گیرد و پیروز و سرفراز بر تخت پادشاهی تکیه می زند.
بررسی گونه ای خاص از آرایه ی تجاهل عارف در شعر حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
55-72
حوزههای تخصصی:
آرایه ی تجاهل عارف در شعر شاعران پارسی گو در شبکه ای وسیع از آرایه های ادبی آشنا همچون کنایه، ذم شبیه به مدح و مدح شبیه به ذم، تهکم و برخی صورت های مجازی از دیرباز شناخته شده بوده است. ادراک معنا در آرایه ی تجاهل عارف که به طور سنتی در گروه صنایع معنوی جای دارد، با فرایند کشف همراه است به گونه ای که معمولاً خواننده با کشف لایه های معنایی در درون کلام، در مسیر ادراک شعر و احساسات شاعر قرار می گیرد و آن را دریافت می کند. از این نظر با مفهوم آیرونی، به ویژه آیرونی نمایشی در ادب مغرب زمین هم راستا قرارمی گیرد. در این نوشتار، با بهره مندی از مفهوم تجاهل عارف در ادب سنتی و نیز آیرونی نمایشی ، گونه ای خاص از آرایه ا ی ادبی با تکیه بر اشعار حافظ بررسی می شود که می تواند به عنوان زیرشاخه ای مستقل از آرایه ی تجاهل عارف قلمداد شود و از آن جا که تا کنون نامی برآن نهاده نشده، می توان آن را «دانانمایی کنایی» نامید. در این آرایه، ساختار کلام به گونه ای تعبیه شده است که در ظاهر امر، گوینده برعکس تجاهل عارف، خود را واقف به معنایی قطعی و مسلم می داند و سپس کلام را به سمتی هدایت می کند تا خواننده یا مخاطب در گفتمان با متن، بی خبری و ناآگاهی گوینده را درمی یابد و درنتیجه برخلاف ادعای او، به معنایی متفاوت و گاه متضاد با آنچه در ظاهرسخن بیان شده دست، می یابد و به نوعی خاص معنایی جدید از متن بیرون می آورد.
نمادینگی نیلوفر آبی، مضمون مشترک در پهنه جغرافیای فرهنگی عصر هخامنشی و ساسانی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
169 - 187
حوزههای تخصصی:
فرهنگ را می توان از مفاهیم نسبتاً جدید در عرصه علوم انسانی در نظر گرفت. ویژگی بارز این مفهوم ارتباط میان هسته های متفاوت فرهنگی است که در نتیجه تعاملات متقابل بشری شکل می گیرد. مهم ترین عنصری که در ایجاد این گونه تعاملات نقش دارد، جغرافیاست؛ چرا که وجود شرایط گوناگون جغرافیایی در پدید آمدن حوزه های متفاوت فرهنگی نقش برجسته دارد. البته این حوزه نوین علوم انسانی و اجتماعی که به مطالعه تأثیر و تأثّرات فرهنگی و تعامل و ارتباط میان ساختارهای گوناگون فرهنگ و جغرافیا می پردازد، تحت عنوان جغرافیای فرهنگی قرار می گیرد. شایان ذکر است فرهنگ به عنوان مهم ترین ریشه و آبشخور ادبیّات در تعاملی متقابل سبب بالندگی، استقرار و استحکام هویّت فرهنگی یک ملّت می شود. یکی از ارکان سازنده در ساختار فرهنگی- ادبی تمدّن های کهن، وجود نماد به عنوان شاخصه ای مهم در نشانه شناسی یا کنش خاصّ میان فرهنگی است که می تواند به بازخوانی ذهنی اقوام گوناگون از یک مفهوم واحد منجر شود. در این معنا، نماد فرهنگی گل نیلوفر آبی به عنوان موجودیّتی نمادین، مفهومی شاخص دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی به تجزیه و تحلیل این نماد کهن فرهنگی ایران در دو عصر هخامنشی و ساسانی پرداخته است. نتایج نشان می دهد نماد نیلوفر آبی از عصر هخامنشیان تا عصر ساسانی بروز و ظهور گوناگون داشته و به عنوان هسته ای نمادین، انبوهی از معانی انتزاعی و مفاهیم خاصّ ذهنی از جمله صلح جهانی، عبادت، زیبایی، عشق و ... را گرد خود فراهم نموده است.
بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «الجبّار» از نجیب محفوظ و «برخورد» از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-123
حوزههای تخصصی:
زندگی روستایی همواره ویژگی های متمایزی داشته، این ویژگی ها در گذشته پررنگ تر از امروز بوده است؛ ازجمله این ویژگی ها وجود دو ضلع مهم و تعیین کننده ارباب (مالک و زمین دار) و رعیّت بوده است. در گذشته ارباب نقش سرنوشت سازی در زندگی رعیّت داشته است، امّا امروزه این مناسبات تا حدّ زیادی کم رنگ شده است. رابطه بین این دو همواره مورد توجّه نویسندگان در ادبیّات داستانی بوده است و ادبیّات داستانی عربی و فارسی نیز از این توجّه برکنار نبوده اند. دو نویسنده مصری و ایرانی؛ یعنی «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، در داستان های «الجبّار» از مجموعه داستان دنیا الله و «برخورد» در مجموعه داستان زائری زیر باران، ظلم ارباب بر رعیّت را سوژه داستان خود قرار داده اند. این مضمون مشترک، ویژگی های ساختاری و محتوایی مشترکی را بین دو داستان به وجود آورده است و به طبع، به خاطر تفاوت سبک داستان نویسی و جغرافیای متفاوت فرهنگی دو نویسنده، تفاوت هایی بین دو اثر وجود دارد. در جستار پیش رو، شباهت ها و تفاوت های بین دو داستان بررسی و تحلیل شد. نتیجه کلّی پژوهش حاضر این است که در این دو داستان، جنبه های ساختاری همچون شخصیّت و روایت گری تحت تأثیر محتوای مناسبات ارباب رعیّتی است. به طبع، استقلال سبکی دو نویسنده نیز، باعث ایجاد برخی تفاوت ها بین دو داستان شده است.
تحلیل شخصیت فرهاد در منظومه «خسرو و شیرین» نظامی بر اساس نظریه عشق «اریک فروم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حوزه ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهم ترین داستان های عاشقانه قبل از اسلام را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریه عشق اریک فروم که نظریه ای روانشناختی است، شخصیت فرهاد بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که فرهاد از دیدگاه روانشناسی اریک فروم، شرایط عاشقی راستین را داراست یا نه. حاصل مطالعه نشان می دهد که فرهاد در خسرو و شیرین، عاشقی راستین است که در راه عشق، سختی های بسیاری را به جان می خرد و از خصایصی چون: استغنا، مهربانی، احساس مسئولیت، احترام و معرفت که از مهم ترین خصایص عشق در نظریه عشق اریک فروم هستند، به طور کامل برخوردار است. هم چنین، فرهاد، صفات مورد نظر برای رسیدن به عشق را در وجود خود دارد و او در راه رسیدن به مقصود، فردی واقع گرا، مؤمن و فعال است. بر این اساس، فرهاد از نظرگاه روانشناختی فروم، تمام خصایص و صفات یک عاشق واقعی را در وجود خود دارد و کیفیت حضور او در داستان و وقایعی که روی می دهد، گواهی بر این ادعاست.