مهرناز اسماعیلی بروجنی

مهرناز اسماعیلی بروجنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

رویکرد فلسفی به آشنایی زدایی در اشعار معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی هنجارگریزی تفاوط دریدایی شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که آشنایی زدایی (Defamiliarization) اساسا رویکردی فلسفی به پدیده ها مخصوصاً در ساحت زبان و ادبیات و شعر است. در این راستا رویکرد ساختارشکنانه دریدا به مثابه تفاوط قرابت بیشتری با مفهوم آشنایی زدایی شکلوفسکی دارد.. اساساً ذهنیت ما امری زبانی است و در این میان شعر تبلور این نوع ذهنیت است. از این رو می توان گفت که ذهنیت در بافت زبانی ساخته می شود و در تفکر پساساختارگرایانی مثل بارت، دلوز، دریدا، لیوتر این ساخته شدن همواره در قالب زبان شکل می گیرد. آنچه بطو خاص در تفاوط(difference) دریدایی و بطو عام در آشنایی زدایی شکلوفسکی در خصوص زبان حائز اهمیت است این است که هرگز نمی توانیم بگوییم کاملاً به معنای یک کلمه یا جمله یا عبارت رسیده ایم و دیگر تمام. معنا هرگز در یک جهان به طور تمام و کمال حضور ندارد؛ لیکن در این نوشتار به هنجارگریزی به مثابه آشنایی زدایی در اشکال مختلف می پردازیم و به یکی از این هنجارگریزی ها یعنی از نوع آوایی بسنده کرده و به مصادیقی از اشعار شاعران معاصر ایران از طیف سنتی و رمانتیک در تایید این نوع هنجارگریزی اشاره می کنیم. شاعران مورد بحث در این مقاله عبارتند از سیمین بهبهانی، ملک الشعرای بهار، فریدون مشیری و حمید مصدّق.
۲.

تحلیل تناسب تشبیه با بافت کلام در دو جریان شعری معاصر: تجدّدگرایان محافظه کار، رمانتیسم (مطالعه موردی: اشعار سیمین بهبهانی، بهار، حمید مصدّق و فریدون مشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه بهبهانی بهار مصدق مشیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۹۰۹
تناسب زبان و نگاه در شعر شاعران از رهگذر تصاویر منتزع از اشعار آن ها قابل ارزیابی است. هر نگاه ویژه ای در بیان خاصی نمود پیدا می کند و با بررسی جریان های مختلف ادب فارسی، می توان تناسب بیان و نگاه را دریافت. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی سعی شده است تناسب تشبیه با بافت کلام در دو جریان شعری معاصر با تکیه بر سردمداران آن جریان ها بررسی و تحلیل شود. بهبهانی و بهار به عنوان شاعران تجدّدگرای معاصر و مصدّق و مشیری به عنوان شاعران رمانتیسم معاصر1، سهم ویژه ای در ادب معاصر دارند. نتایج حاکی از آن است که شاعران تجدّد گرا در کنار تصاویر برخاسته از تشبیه، سعی بیشتری در تناسب سطح کلام با واژگان کهن ادب فارسی داشته اند و بهار به نسبت، بیشتر از بهبهانی این تناسب را در ارتباط با مشبّه ها و مشبّه به های اشعار خود برقرار کرده و تخییل در اشعار او با زبان گذشته، بیشتر پیوند یافته است. بیشترین وجه گذشته گرایی اشعار مصدّق در تشبیهات او، مقیّد بودن مشبّه به های آن است که هم تتابع صفات و هم اضافه های مقلوب را شامل می شود اما در نهایت به دلیل قرینه های زیاد سطح بیت، مخاطب، تصاویر برخاسته از اشعار او را بیشتر به عنوان یک تصویر امروزی قبول می کند و تناسب واژگان در سطح ابیات، بیشتر امروزی است نه مربوط به گذشته ادب فارسی. مشیری به دلیل زبان ساده و توجّه ویژه ای که در انتقال عاطفه و احساس داشته است در تشبیهات خود توجّهی به گذشته ادب فارسی نکرده است و اگر گذشته گرایی هم در شعر او دیده شود، هنجارگریزی هایی ساده هستند که تنها در سطح بیت، آن هم بدون گره خوردگی معناداری با تصاویر بکار رفته اند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان