فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۸۲۱ تا ۴۵٬۸۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۲, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۰
117 - 130
حوزههای تخصصی:
Interpersonal metadiscourse is considered as a significant mean of smoothing communication between the speaker/writer and listener/reader. The present study intends to explore the concept and type of interpersonal metadiscourse markers employed by Donald Trump’s campaign speeches as a persuasive strategy. Descriptive qualitative research design is used in the present study. Dafouz’s (2008) classification of interpersonal metadiscourse markers was employed to analyze the gathered data. The results revealed that Trump made use of all categories of interpersonal metadiscourse markers namely hedges, certainty markers, attributors, attitude markers, and commentaries, in his campaign speeches. The frequency of attitude markers and commentaries was more than other types of metadiscourse markers in Trump’s campaign speech, which demonstrates that he attempted to persuade the public to vote for him through making an emotional link.
صوره الشخصیه المثقفه فی القصه القصیره الإیرانیه: گلی ترقی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
51 - 70
حوزههای تخصصی:
تحاول هذه الدارسه إلقاء الضوء على صوره الشخصیه المثقفه فی القصه القصیره الإیرانیه، وذلک من خلال الترکیز على المجامیع القصصیه للکاتبه الإیرانیه گلی ترقی، وهی "أنا أیضاً غیفارا"(من هم چگوارا هستم) (1348ش/ 1969م)، و"الذکریات المبعثره" (خاطره های پراکنده) (1371ش/ 1992م)، و"مکان آخر" (جایی دیگر) (1379ش/ 2000م)، و"عالمین" (دو دنیا) (1381ش/ 2002م)، "الفرصه الثانیه" (فرصت دوباره) (1393ش/2014م). وتسعى الدراسه إلى تقسیم الشخصیات المثقفه إلى فئات حسب رؤى هذه الشخصیات وأقوالها، ومواقفها من الجمهور والسلطه، وما تتلقاه من ردود تنبثق من مجابهه بین قطبی ما یسمى بثنائیه الأصاله والحداثه. کما تکشف الدراسه عن غیاب النضج المعرفی لدى الشخصیه المثقفه وتأرجحها بین القطبین الحداثه والأصاله بوصفهما سمتین أساسیتین لهذه الشخصیه. کما تراءى للباحثین أن الشخصیات المثقفه فی قصص ترقی القصیره تضطر فی کثیر من الأحیان إلى إداره ظهرها إلى قناعاتها الفکریه الحداثیه، لأسباب أهمها: القمع الذی تمارسه السلطه السیاسیه والشارع ضد هذه الشخصیه، وخضوعها لاستمراریه الحیاه، وتفضیل مصالحها الشخصیه على هواجسها الإصلاحیه. وانقسمت الشخصیات المثقفه فی ضوء ما تقدم إلى (1) الشخصیه التی لا یهمها مصیر المجتمع، (2) الشخصیه المهمشه، (3) الشخصیه الخائنه لقناعاتها، (4) الشخصیه العاجزه عن الارتباط بالناس.
«بررسی تأثیر حکومت های مغول و تیموری برگسترده شدن اندیشه های عرفانی»
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۷
159 - 176
حوزههای تخصصی:
ادبیات، زاییده ی فکر و اندیشه ی شاعرانی ونویسندگان است که درقالب نظم و نثر تبلور پیدا می کند. آنچه که فکر و اندیشه ی آدمی را جهت دار می کند وبه آن انگیزه و هدف می دهد تا به موضوعی بیندیشد، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است، زیرا فرد از جامعه جدا نیست، سختی ها و راحتی ها و فرهنگ حاکم بردوران در اهمیت دادن یا بی توجهی به امری، نیازها و شادی ها را مشخص می کند. ادیب و شاعر نیز متأثر از چنین اوضاعی، فکر خود را هدایت می کند. دوره ی مغول و تیموری از دوره های بسیارمؤثر درشکل گیری موضوعات ادبی این دوره است. اوضاع داخلی حاکم برجامعه، فرهنگ مغول و آزادی دینی و اعتقادات خرافه پرستی مغولان، زمینه های مساعدی را برای گستردگی اندیشه های عرفانی فراهم آورد. دراین مقاله سعی شده است با مطالعه و بررسی تاریخ دوره ی مغول، عوامل اصلی در توسعه ی تصوف و عرفان استخراج گردد.
واکاوی مفهوم «احسان» در دیوان صائب تبریزی
حوزههای تخصصی:
بررسی مضامین اجتماعی آثار هر شاعر یا نویسنده ای می تواند بیان گر گرایش های اجتماعی آن شاعر یا نویسنده باشد، گرایش هایی که نشأت گرفته از شرایطی است که هنرمند در آن زندگی می کند، بنابراین برای شناخت هر شاعر یا نویسنده ای باید به بررسی گرایش های اجتماعی او پرداخت. سرمایه اجتماعی در ادب فارسی دارای مفاهیم و مضامین فراوان است و شاکله اصلی هر موضوع ادبی را تشکیل می دهد؛ چرا که مفاهیم، واژه ها، علایم، نشانه ها و نمادهای ادبی هر کدام به نوعی با سرمایه اجتماعی پیوند خورده است. شاخص هایی چون احسان، اعتماد، امید، انصاف، صبر، صلح، عدل، عقل و جز این موارد هر کدام جزئی از سرمایه های اجتماعی هستند. هدف از پژوهش حاضر این است که با بررسی کاربردهای خاص و متنوع از مفهوم احسان که صائب در حیطه آن فراوان به نظریه پردازی پرداخته است به این پاسخ برسیم که دیدگاه صائب نسبت به مسایل اجتماعی در جامعه چگونه است؟ صائب تبریزی برجسته ترین شاعر سبک هندی است که دیوان او مملو از مسایلی است که از زمینه های اجتماعی نشأت گرفته است. از آن جا که اجتماع و مسایل مرتبط با آن یکی از ویژگی های شعری صائب است، وی توجهی خاص به مسایل اجتماعی عصر خود داشته و کیفیت روابط و پرداختن به امور مرتبط با انسان ها، مشکلات و مسایل جامعه عصر خود را در استخدام تصویرسازی شعری درآورده است.
تأویل و نقد ماهیت آن در مثنوی معنوی با تکیه بر آرای پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
189 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نقد ماهیت تأویلی مثنوی معنوی به عنوان وجهی تقدیری و پویا در ادبیات است. برای جهت دهی و اعتباربخشی به این هدف، رویکردهای تأویل مولوی را براساس فلسفه اندیشگانی و پدیدارشناسی تأملی پل ریکور مشخص کردهT نشان داده ایم که تأمل و فکرت در تأویل چگونه سبب شده مثنوی در ردیف پرنفوذترین متن های نوشتاری باشد و واجد سه خصیصه توضیح، فهم و کاربست شود. نگارندگان مقاله حاضر برآنند برای تفسیر هر متنی، لازم است فرایند شکل گیری متن و رابطه آن با سخنوری، دیالکتیک و کاربردزدایی بررسی شود. ازاین رو، با بررسی انگاره های تأویل در مثنوی معنوی نشان داده اند که این اثر، توصیف فربهی از فهم است و فهم، زبان آن را غنی، دلالت گرایانه، پویا و خودآیین ساخته است؛ ازاین رو، مثنوی معنوی در مقام یک اثر کلاسیک 5 و تأملی در سویه متن، حاوی دیسکورس و موکول به تأویل و در خوانش، تمامیتی کنش دار و دیالکتیک مند است که به خواننده فرصت فهم و بازپیکربندی معنا را می دهد.
طنزآفرینی عناصر بلاغی در شعر سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teachers' Attitudes towards the Use of Instructional Technology and its Impact on Their Self-efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۴, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۲
195 - 210
حوزههای تخصصی:
This quantitative study intended to investigate Iranian EFL Teachers' attitudes towards the use of instructional technology in their classroom and its impact on their self-efficacy. Eighty teachers were surveyed using Teacher Sense of Self-Efficacy Survey (TSES) and the Media Technology Usage and Attitudes Scale (MTUAS). The first research question was designed to examine teachers' attitudes towards the use of instructional technology within the classroom and its effects on their self-efficacy and concerning the subscales of teacher self-efficacy, the findings significantly predicted the impacts of the use of instructional technology on teachers’ self-efficacy. In addition, after analyzing the data using Multiple Regression Analysis, it was further discovered that teacher self-efficacy had a significant relationship with the ability to integrate all of the sub-groups: smartphones, the internet, social media, texting, and email; The results showed that emails and smartphones, two subscales of media questionnaire, could highly predict the significant impacts of the use of integrated technology on teachers' self-efficacy. The findings suggested that training for technology-related components may not need to focus on how to use the technologies, but focusing more on how the technologies can benefit the classroom and help learners to improve their learning within the classroom.
تطبیق منهج السیمیائیه عند "ریفاتیر" فی إعاده القراءه لقصیده "العبور إلی المنفی" لِعدنان الصائغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 151
حوزههای تخصصی:
فی منهج ریفاتیر السیمیائی المبتنی علی نظریه التلقّی لدی القارئ، یمکن دراسه القصیده الشعریه ضمن مستویین، هما القراءه الاستکشافیه والقراءه الاسترجاعیه. وفی هذه النظریه، تُکشَف بعض الجوانب الخفیه للقصائد مع الاهتمام بالجوانب المختلفه لهیکل القصیده، أی التراکم (التعابیر المتراکمه) والأنظمه الوصفیه والهیبوغرام أی الموضوعات الرئیسه والماتریس (النسیج) البنیوی، ویتجلّى أیضاً من خلال هذا المنهج التناسق والفکره والمضامین التی تکمن وراء المعانی الظاهریه والسطحیه للقصیده. یتطرق هذا المقال إلى استخدام المنهجیه السیمیائیه لریفاتیر فی خطوهٍ لإعاده قرائه قصیده "العبور إلی المنفی" لعدنان الصائغ، بأسلوب وصفی- تحلیلی بهدف فهم واستیعاب القدرات والطبقات الخفیه وتقدیم قراءه جدیده لتلک القصیده. فتُظهر نتائج البحث فی تحلیل هذه القصیده، أن التراکم فی القصیده یتمحور حول "السلطه والسیطره"، و"المعاناه والحزن"، و"الاستعمار"، و"النضال والاحتجاج"، والمنظومه الوصفیه ل "القطار"، و"المرأه"، و"الوطن"، و"المتهم". ویمکن کشف منشأ "الأوضاع المأساویه للماضی- وهی حاله ملازمه للقلق والحزن – والیأس من تحسن الأوضاع فی المستقبل". أما العناصر اللاقواعدیه (الانزیاحیه) أو الصور البلاغیه المستخدمه فی هذه القصیده هی؛ الاستعاره، والتشبیه، والکنایه، وکذلک مجاز الجزء من الکل. وقد تحوّل أصل دلاله هذه القصیده إلى نص قصیده "العبور إلى المنفى" من خلال ثلاث قواعد لتحدید العوامل المتعدده. فاکتشاف الماتریس (النسیج) البنیوی یثبت أن السیمیائیه الشعریه فی القصیده، على الرغم من اختلافها فی المظهر، إلا أنها فی الواقع تعکس حقیقه واحده وهی متغیرات (التعابیر المتراکمه والمنظومه الوصفیه) لصفه ثابته (الهیبوغرام).
بازتاب هویت ایرانی در شعر معاصر تاجیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
413 - 453
حوزههای تخصصی:
اکنون بیش از 250 سال از جدایی تاجیکستان از ایران می گذرد از آن زمان تاکنون این کشور جنگ های خونین و حوادث تلخ بسیاری را از سر گذرانده است اما هویت ایرانی خود را با قوت حفظ کرده است. شعر معاصر تاجیکستان وارث ادبیات کهن فارسی و آیینه ای است که تجلی فرهنگ ایرانی را به وضوح در آن می توان دید. این مقاله شعر پنج شاعر برجسته تاجیک را از منظر عناصر و مولفه های فرهنگ ایرانی مورد مطالعه قرار داده است. در این بررسی مشخص شد شاعران تاجیک فراتر از مرزهای سیاسی به وطن تاریخی خود ایران نظر دارند و شیفته وار به میراث فرهنگی و ادبی مشترک خود با ایران می نگرند و به آن می بالند و دو عنصر زبان فارسی و گذشته تاریخی مشترک مهم ترین عناصر شکل دهنده هویت فرهنگی آنهاست. تجلی فرهنگ ایرانی را در شعر آنان می توان به صورت بزرگداشت زبان فارسی و نگرانی از سرنوشت آن در برابر هجمه های گوناگون، یادکرد گذشته مشترک، تعظیم اساطیر و شخصیت های ایرانی به ویژه شاعران مشاهده کرد.
بررسی مفهوم انقلاب در داستان ضحاک با نظریه ی گلدمن
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری کهن و متمدن بوده است و با کمی دقت در متون حماسی آن که بن مایه های فکری کهن دارند و اسطوره ها را در خود جای داده اند می توانیم ردپای بسیاری از پدیده های اجتماعی را که در جوامع کهن – نه فقط جوامع مدرن- هم وجود داشته اند بیابیم و از این طریق ادعا کنیم که با جامعه روبرو بوده ایم. به ویژه جامعه ای که هویت در آن شکل گرفته بوده و احساسات ملی مردمانش از آن حمایت می کرده است. ادبیات تولید شده در یک جامعه به بهترین شکل، نوع اند یشه ای را که برخاسته از اوضاع اجتماعی یک جامعه است می نمایاند. از جمله ی مهم ترین پدیده ها ی اجتماعی موجود، پدیده ی اجتماعی انقلاب – به مفهوم مدرن آن نه شورش و قیام- است که در داستان پادشاهی ضحاک رخ نشان می دهد. از آنجا که داستان ضحاک و کاوه اسطوره ای است پس با رویارویی با پدیده ها ی اجتماعی در متون ادبی موجود می توانیم نتیجه بگیریم که حداقل در اند یشه ی ایرانی – از آنجا که اساطیر آنقدر کهن هستند که نمی توان برای آن داده ی اجتماعی یافت- که خاستگاه اساطیر است این مفاهیم وجود داشتهاند.در این جستار هدف بر این است که با بررسی داستان ضحاک و قیام کاوه بر اساس ساختارگرایی تکوینی گلدمن بتوانیم ثابت کنیم که پدیده ی اجتماعی انقلاب در ایران باستان وجود داشته است و این بسیار کهن تر از زمانی است که انقلاب ها ی اجتماعی به ثبت رسیده است.
سیمای دولتمردان در آینه ی آثار عبید
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت عالی ترین مرحله ی تکامل جامعه ی پویاست و آن مهم ترین و پیچیده ترین نهادی است که بر اثر رشد هماهنگ دیگر نهادها و سازمان های اجتماعی شکل می گیرد و به عنوان نهاد برتر مسئولیت دشوار هماهنگ سازی کلیه ی آنها را عهده دار می شود. این نهاد مهم اجتماعی در عصر عبید یعنی سده ی هشتم هجری که قرن ریا، ستم و قرن زروزور بوده، چنان بی ثبات گشته که در آن هر روز یک سلطان و یک آیین و یک دستور حاکم بوده است. بنابراین در آن روزگار آشفته از تهاجم و چپاولگری مغولان و اعمال ناروای حکام و امرایِ محلّی، عبید به عنوان یک مصلح اجتماعی آگاه و دردمند، باریک بینانه و نازک گویانه با شهامت و مهارت، تازیانه ی انتقادش را در قالب طنز برپیکرنهاد حکومتی عصرکه جاهل، ستمگر، مدیحه پسند، چاپلوس پرور، باج گیر، رشوه ستان وگرفتار انحرافات اخلاقی بوده، فرود آورده است. از این رو، در این مقاله سعی بر این است که آن چه را که از نهاد حکومتی حاکم بر روزگار وی و آسیب های اجتماعی آن در آینه ی آثار پرچم دار طنز بر ما تابانده شده، برطالبان علم و دانش و دوستداران مشتاق ایران زمین عرضه کنیم تا غبار از چهره ی حقیقی لطیفه پرداز هوشمند زدوده شود و ابتکار شیرین امّا تند و گزنده اش چراغ راه آیندگان باشد.
بررسی آغاز بندی 10 منظومه ی حماسی
حوزههای تخصصی:
بازنمایی جنگ در ادب و هنرو درخاطره نگاری سربازان در سنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
494 - 513
حوزههای تخصصی:
تاریخ را تاریخنگار می نگارد و آیندگان آن را تأیید یا رد می کنیم؛ چون تاریخنگار از نگاه خود آن را می نویسدو می تواند صحیح یا تحریف شده باشد. وقتی تاریخ را نویسنده یا شاعری در قالب رمان یا شعر بیان کند باورکردنی تر خواهد بود . پس سهم نویسندگان و شاعران متعهد را که مقاومت و پایداری را در آثارشان به تصویر کشیدند نباید فراموش کرد. یکی از قابل ارجاع ترین نوشتارها در مورد جنگ، نامه نگاری های سربازان است که در سنگرها نگاشته اند. تا سندی باشد از واقعیت تاریخ. در این مقاله با نگاهی توصیفی تحلیلی به بحث جنگ و بازنمایی آن در هنر و ادبیات جنگ از یک سو و از سویی ملاحظه ژانر ادبیات خاطره نگاری ونامه نگاری و جایگاه آن در یادداشت های سربازان ایرانی در جنگ تحمیلی و مقایسه آن با نمونه هایی از نامه های سربازان فرانسوی در جنگ جهانی اول پرداخته خواهد شد. حاصل این مقایسه نمایان ساختن دو نگرش و دو نگاه به مسئله جنگ است.
نقش روضه الشّهدای کاشفی در گسترش تحریفات تاریخ عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روضه الشّهدای ملّا حسین واعظ کاشفی (د. 910ق) تصویرگر واقعه عاشورا با بیانی ادیبانه و جذّاب و یکی از اوّلین مقاتل فارسی و از تأثیرگذارترین آثار پیرامون واقعه کربلاست. این اثر پس از نگارش تا به امروز، به سبب گسترش اخبار مجعول و تحریف وقایع، مورد انتقاد جدّی قرار گرفته است، به شکلی که آن را از جمله مهمترین دلایل اشاعه اخبار دروغین و ضعیف تاریخی در مورد حادثه عاشورا دانسته اند. در این مقاله ادبی- تاریخی با بهره جویی از روش تحلیلی – توصیفی، پس از توضیحات مختصری پیرامون ویژگی های اجتماعی- فرهنگی پایانِ عصرتیموری و آثار و زندگانی کاشفی، ضمن بیان و نقد نظریات مختلف در مورد این اثر و نویسنده آن همچنین ذکر انواع تحریف در واقعه عاشورا، به دلایل ورود مجعولات و تحریفات تاریخی به این کتاب و علل اقبال عمومی به آن پرداخته شده و منابع مورد استفاده و شیوه روایت کاشفی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش مبیّن این حقیقت است که مسائلی مانند ضعف منابع مورد استفاده کاشفی، شیوه های روایت داستانی و صوفیانه او؛ تکیه بر حافظه مؤلّف به دلیل اشتغال وی به امر وعظ و توجّه به انشاءپردازی به جای دقّت در نقل وقایع و قصد کاشفی به عنوان واعظی شیعی در ایجاد ارتباط عاطفی مردم روزگارش با اهل بیت (ع)، از مهمترین دلایل ورود تحریفات به این کتاب است. همچنین می توان گفت تیموریان خراسان فضایی ایجاد کردند که نتیجه اش پذیرش تشیّعی شد که بعدها صفویّه به تبلیغ و رسمیّت بخشی به آن همّت نمودند.
Impact de la Relation Familiale sur le Comportement des Individus dans Thérèse Raquin (1867) d’Émile Zola(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Parmi les relations interpersonnelles constituant la dimension essentielle de notre existence, les relations familiales constituent la partie importante de notre vie personnelle et elles ont un effet fondamental sur notre équilibre psychique et influent sur nos autres relations : professionnelles, amicales et de voisinage.Zola qui s’inspire de la réalité quotidienne pour rédiger son œuvre, dans Thérèse Raquin a dessiné de meilleure façon ce type de relation. À travers son traitement minutieux, nous voulons montrer l’impact des relations affectives sur la psyché et la morale des personnages. Pour y arriver, nous analyserons les caractéristiques psychologiques et morales que l'auteur a prêtées aux personnages tout en nous appuyant sur la théorie de l’attachement formalisée par le psychiatre et psychanalyste John Bowlby. Pour mieux schématiser le comment des relations interpersonnelles, nous appliquerons le triangle dramatique de Karpman, psychologue américain. Nous constaterons que Zola a porté d’une manière oblique une critique sur la nature des relations affectives entre les membres d’une famille. Nous observerons aussi comment l’égoïsme de l’un des membres de la famille peut détruire son fondement.
بررسی استعاره مفهومی در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
تا پیش از پیدایشِ زبان شناختی، استعاره فقط یک ویژگیِ زبان ادبی و به ویژه ویژگی شعر در نظر گرفته می شد که با دیگر صورت های زبانی رابطه اندکی داشت؛ اما مطالعات شناختی در زمینه استعاره، این دیدگاه سنّتی را تغییر داد. در این پژوهش، پس از معرفی رویکرد شناختی به استعاره، استعاره مفهومی در تاریخ جهانگشا بررسی می شود. در تاریخ جهانگشای جوینی استعاره های مفهومی بسیاری دیده می شود؛ از آن جمله، مفاهیم موافقت، بلا، فنا، غفلت، شک و تردید، اقبال و سعادت، دین، هدایت و بخشش هستند که با حوزه های هدفِ تخم، تازیانه، شمشیر، خواب، آتش، تاریکی، هما، شمع، نور و دامن تجلی یافته اند. جوینی در این استعاره ها بین دو حوزه مبدأ و هدف، نگاشت تقریباً یکسان استفاده کرده است؛ علت این امر شرایط حاکم بر دوران نویسنده بوده است. جوینی بیشتر، از عناصر اربعه آب، خاک، باد و آتش در ملموس سازی مفاهیم انتزاعی بهره برده است؛ دلیل این امر را می توان حمله مغول دانست؛ زیرا حمله مغول به جز ویرانی چیزی با خود به ارمغان نداشت.
بررسی نامه های عاشقانه در گل و نوروز و همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منظومه های گُل و نوروز و همای و همایون خواجو کرمانی از منظومه های مطرحِ عاشقانه، در ادب فارسی به حساب می آیند. در این آثارنامه های عاشقانه ای ملاحظه می شود، این منظومه ها از زوایای مختلفی مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است؛ اما نامه های موجود در آنها که اغلب بین عاشق و معشوق مبادله شده مورد پرداخت قرار نگرفته است، باید دید که این نامه ها در چه شرایط رد و بدل شده اند ؟و درون مایه آنها چه بوده و چه تأثیری در روابط عاشقانه داشته اند؟ در این مقاله سعی برآن است تا با مطالعه کتابخانه ای و فیش نویسی از منابع موجود، این نامه ها ارزیابی و تحلیل شوند. نظومه های گُل و نوروز و همای و همایون خواجو کرمانی از منظومه های مطرحِ عاشقانه، در ادب فارسی به حساب می آیند. در این آثارنامه های عاشقانه ای ملاحظه می شود، این منظومه ها از زوایای مختلفی مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است؛ اما نامه های موجود در آنها که اغلب بین عاشق و معشوق مبادله شده مورد پرداخت قرار نگرفته است، باید دید که این نامه ها در چه شرایط رد و بدل شده اند ؟و درون مایه آنها چه بوده و چه تأثیری در روابط عاشقانه داشته اند؟ در این مقاله سعی برآن است تا با مطالعه کتابخانه ای و فیش نویسی از منابع موجود، این نامه ها ارزیابی و تحلیل شوند.
سنتی باستانی در نظام خانقاه (ریشه یابی قاعده «لا سلام علی الأکل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف مجموعه ای از اصول عقیدتی و آداب ظاهری است. بی شک هر دوی این ساحت ها با آیین هایی خارج از مرزهای تصوف در ارتباط بوده و از آنها تأثیر پذیرفته است؛ برای مثال، بسیاری از آداب ظاهری تصوف از آیین فتوت متأثر است. در این پژوهش به یکی از آداب ظاهری و رسوم خانقاهی پرداخته می شود که احتمالاً با آیین فتوت از مجموعه آداب ایران باستان به مجموعه آداب تصوف اسلامی وارد و در مراحل بعدی، حتی حدیث نبوی تصور شده است. براساس این سنت کهن، فرد از سخن گفتن در زمان غذاخوردن منع می شود. گرچه برخی از محققین ابوسعید ابوالخیر را مبدع احتمالی این سنت برشمرده اند، چنین سنتی در اساطیر و آموزه های مزدیسنایی، آداب ملوک ساسانی و آیین فتوت سابقه داشته است و به نظر می رسد پس از ظهور اسلام، با آیین فتوت به نظام خانقاه راه یافته است. با بررسی منابع زردشتی، فتوت نامه ها، متون صوفیه و غیره می توان سیر انتقال این سنت را از آداب ایران باستان به تصوف اسلامی پیگیری کرد. ریشه یابی چنین سنت هایی در میان آیین های دیگر، ما را در ترسیم تصویری روشن تر از شیوه شکل گیری نظام خانقاه یاری می کند.
شعرشناسی شناختی و استعارات بدنی: الگوهای فرهنگی تفکر و زبان در بوستان سعدی
حوزههای تخصصی:
در قلمروی زبان شناسی و شعرشناسی شناختی بهره گیری از ابزار استعاره در کالبدی شدن تجارب بشری همواره مورد توجه بوده است. در این رابطه، اندامهای بدن همواره به عنوان یک حوزه ی مبدأ در امر ساختارپردازی استعاری مفاهیمی متنوع در اغلب زبانها لحاظ می شده اند و در این امر از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره برده اند. از این رو، پژوهش حاضر به جهت مطالعه ی تعامل میان نظام استعاری زبان، بدن و فرهنگ در زبان فارسی به بررسی پاره ای از استعارات مبتنی بر واژگان اندام های بدنی دل، جگر و چشم پرداخته است. داده های تحقیق از بوستان سعدی که اثری معرف فرهنگ و مشحون از استعارات بدنی است استخراج شده، در چهارچوب نظریات زبانشناسی شناختی تحلیل گردیدند. تحلیل داده ها نشان می دهد که الگوهای فرهنگی برآمده از نظام های فکری مربوط به عرفان و تصوف، طب سنتی و عقاید فرهنگی در مفهوم پردازی استعاری این اندامها در زبان فارسی نقش شایان توجهی داشته اند.
طبقه بندی قابلیت های نمایشی ادبیات داستانی خردسالان (بررسی موردی: خوانش یازده داستان از گروه های سنی الف و ب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبدیل داستان های خردسالان به نمایشنامه و فیلمنامه در رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو وصحنه تئاتر و... از طریق شناخت و دسته بندی قابلیت های نمایشی آن ها، به ماندگاری این آثار، تأثیرپذیری، آموزش بهتر و نشاط بیشتر خردسالان می انجامد و بهبود کیفیت گونه های نمایشی کودکانه را به دنبال دارد. خوانش یازده داستان از میان داستان های بی شمار گروه سنی الف و ب و استخراج عناصر روایی- نمایشی آن ها نشان می دهد که برخی دارای ظرفیت های گسترده و برخی دارای ظرفیت های محدود (ویژه) نمایشی برای تبدیل به انیمیشن های کوتاه، نمایش های رادیویی و عروسکی یا صحنه هستند و این ظرفیت ها در بافت اولیه داستان ها وجود دارند. در نظر گرفتن میزان کنجکاوی، شکیبایی، علائق و رشد ذهنی کودک از یک سو و ویژگی های انواع طرح های روایی و تطبیق دهی آن ها با ساختارهای گوناگون نمایشی از سوی دیگر در تعیین نمایش های پیشنهادی نقش و اولویت بندی آن ها برای هر داستان نقش به سزایی دارد.