مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گرشاسب نامه
حوزه های تخصصی:
ویژگی های گرشاسب نامه
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه و شخصیت زنان در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه گرشاسب نامه اسدی طوسی کتابی حماسی است که شخصیت های اصلی آن را مردان مبارز تشکیل می دهند، حضور برجسته زنان را در آن نمی توان نادیده گرفت.
در این پژوهش، تلاش بر این بوده است تا هویت زنان و نقش آنان در شکل گیری جریانات جامعه و مسایل مربوط به آن ها با تکیه بر گرشاسب نامه بررسی شود. بخش اول، تحلیل شخصیت هایِ زن گرشاسب نامه را شامل می شود و در بخش دوم، مسایل مربوط به زنان، ازدواج و خانواده پیگیری شده است.
نتیجه ای که از این تحقیق متصور بوده است، پاسخ گویی به برخی از شبهه های ایجاد شده در زمینه کم رنگ بودن نقش زنان در جامعه ایران آن زمان بوده است که مستندات متن، این شبهه ها را باطل می کند. نکته ای که نباید دور از چشم قرار گیرد، این است که گرشاسب نامه، کتابی حماسی است که موضوع آن، جنگها و هنرنمایی های پهلوانی است، بنابراین، بسامد بالای مسایل زنان در این کتاب، پویایی جامعه زنان را در آن عصر نشان می دهد.
بررسی تطبیقی سفرهای دریایی گرشاسب و داستان اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرشاسب سام نریمان پهلوان اسطوره ای و فرا تاریخی هند و ایرانی است که بازتاب شخصیت و کارکردهای وی در منابع غیر ایرانی و ایرانی قبل و بعد از اسلام مؤید شهرت زایدالوصف وی در زمان های کهن است.وی در این منابع دارای دو چهره ی مذهبی و پهلوانی است و اعمال بسیار بزرگی به دست وی انجام می گیرد. یکی از این منابع که اختصاصاً به شخصیت گرشاسب پرداخته،گرشاسب نامه ی اسدی طوسی است. بخشی از اعمال منسوب به گرشاسب در این منظومه که همان سفرهای دریایی وی و دیدن عجایب جزایر دریای هند است، به نظر الحاقی است که به تبعیت از عواملی چند وارد داستان گرشاسب شده است؛زیرا در هیچ کدام از منابعی که به نوعی به بازتاب شخصیت گرشاسب پرداخته اند ،چنین سفری به وی نسبت داده نشده است.در این مقاله سعی شده است ،یکی از عوامل ورود این قسمت الحاقی به داستان گرشاسب که همان داستان های اسکندر هستند، ضمن مقایسه ی اسکندرنامه ی منثور، سفر اسکندر در شاهنامه و اسکندر نامه ی نظامی مورد بررسی قرار گیرد.
شکل شناسی سه داستان از گرشاسب نامه بر بنیاد نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، تحلیل حکایاتی از گرشاسب نامه با به کارگیری روش ریخت شناسی پراپ است. کاربرد این روش، آزمونی برای نظریه ریخت شناسی در نوع ادبی «اسطوره» به شمار می رود. بسیاری از اجزا و کنش های بررسی شده در روایات گرشاسب نامه با روایت شناسی پراپ یکسان است. همچنین با بررسی تطبیقی ساختار حکایات، همگونی هایی در زیر ظاهر آشفته و گوناگون آنها نمایان می شود.
نگاه تعلیمی اسدی طوسی در کتاب حماسی گرشاسب نامه و برخی از اندیشه های مذهبی و اندرزهای وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کنار انواع ادبی حماسی، غنایی و نمایشی، ادبیات تعلیمی قرار دارد که دارای قدمت زیاد و اهمیت فراوانی است. ادبیات تعلیمی همچون آسمانی نورانی بر دیگر انواع ادبی نور افشانی می کند. شاعران فارسی زبان از قرن چهارم هجری به بعد، نسبت به بیان اندرزها و حکمت ها در شعرشان همت گماشتند که کسایی مروزی و ناصرخسرو از این دسته محسوب می شوند. فردوسی نیز در «شاهنامه» به حکمت ها و مواعظ توجه وافر نشان داده و به تبع وی اسدی طوسی در «گرشاسب نامه» توانسته است آموزه های دینی، اخلاقی، اجتماعی، علم تدبیر منزل و سیاست مدن و... را وارد این متن حماسی کند. در «گرشاسب نامه» میزان حضور اشعار حکمی و اندرزی (ادبیات تعلیمی) برجسته تر از سایر جنبه ها چون حماسه، اسطوره و رزم پهلوانانی مانند گرشاسب و نریمان یا عجایب بر و بحر است. این پژوهش نشان خواهد داد که بعد تعلیمی «گرشاسب نامه» همچون دو جنبه اسطوره ای و حماسی آن مهم است و جای بحث و فحص دارد. همچنین اسدی متاثر از تعالیم دینی و اندرزی اسلام به بیان اندرزهایی روی آورده است که ما آنها را به دست خواهیم داد، هرچند که توجه وی به میراث فرهنگی ایران باستان نیز با توجه به منابع کار او در اندرزهایش نمایان است.
دگردیسی خون به مار در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات اساطیری همواره با اشارت ها و دلالت هایی رمزگونه و نمادین با اموری شگفت همراهند و این شگفتی ها در منطق اسطوره ، چیزی جز باورها، امیال و آرزوهای دیرین انسان هایی کهن برای رهایی از ابهامات و پیچیدگی های هستی نبوده است؛ یکی از این امور شگفتی زا، دگردیسی موجودات و پدیده ها به یک دیگر است که خود حاصل خلاقیت هایی کهن و نشان گر تجلّیات گوناگون روانی، اجتماعی، زبانی، زمانی و مکانی انسان ها در دوره های باستانی است. این دگردیسی ها گاهی در متون حماسی جلوه هایی خاص به خود می گیرند. در «گرشاسب نامه»ی اسدی طوسی نیز یکی از این دگردیسی ها، پیدایی «مار» از «خون» آدمیان در روایت «بنای سیستان» است. این جستار بر آن شده است تا با استناد به پاره ای از قراین و شواهد و تحلیل آن ها، رازوارگی این شگفتی را بازنماید؛ تلاشی که می تواند آفرینش «مار» از «خون» را با برخورداری از مفاهیمی تمثیلی و گاه پارادوکس گونه هم چون بقا، اقتدار، حیات، استحکام و نیز، دژمنشی های سالارمدارانه تبیین کند. انعکاس این پدیده در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی گواهی بر اصالت و قدمت این منظومه ی عظیم حماسی است و خود مجملی است از تفصیل های رازناک در اساطیر کهن ایرانی.
«کنش های گفتاری سرل و پیوند آن با جنسیت و جایگاه اجتماعی در گرشاسب نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنش گفتاری یکی از مبانی ایجاد ارتباط کلامی در متون ادبی به شمار می آید. بر مبنای نظریه ی گفتار، مبادله ی اطلاعات در قالب ساختار و کنش گفتار صورت می پذیرد. با تمرکز بر کنش های گفتاری یک متن، می توان وضعیت و موقعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر را تحلیل کرد. گرشاسب نامه اثر اسدی طوسی، متعلق به قرن پنجم هجری قمری از جمله آثار داستانی منظوم تاریخی است که کنش های گفتاری قابل ملاحظه ای دارد. این کنش های گفتاری با توجه به جنسیت اشخاص متفاوت است. در مقاله ی حاضر تلاش شده است تا بر مبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، گفتارها استخراج شود سپس به تبیین و تحلیل گفتار زنان و مردان موجود در گرشاسب نامه پرداخته شود. در این میان ارتباط کنش های گفتاری با وضعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر نیز سنجیده شده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که میان زنان و مردان در جامعه ی معرفی شده در گرشاسب نامه نابرابری های جنسیتی وجود دارد.
نقد بلاغی داستان «زال و رودابه» شاهنامه فردوسی و داستان «جمشید و دختر شاه زابل» گرشاسب نامه اسدی
حوزه های تخصصی:
آن چه در باب شاهنامه و شاهنامه سرایی در کتاب های مختلف ذکر شده مؤید برتری هنر فردوسی در نظم کاخ بلند اوست. از جمله دلایلی که افسون کلام فردوسی سخن را به آسمان علّیین برد و در عذوبت به ماءمعین رساند، توجه به مسائل بلاغی، انسجام و هماهنگی طرح و وحدت لحن شاهنامه است. توجه به مسائل بلاغی و به خصوص هنر داستان سرایی، نکته ای است که از دید اکثر مقلّدان فردوسی دور مانده است. از جمله این آثار، گرشاسب نامه اسدی طوسی است. گرشاسب نامه با وجود آنکه از دید بعضی صاحب نظران تالی شاهنامه شمرده شده از تقلید صرف فراتر نرفته است. مقایسه بلاغی داستان زال و رودابه در شاهنامه و نیز داستان جمشید و دختر شاه زابل در گرشاسب نامه اسدی با وجود بعضی تشابهات صوری در ساختار داستان موضوع این تحقیق قرار گرفته است. نتایج بررسی طرح و ساختار این دو اثر، وحدت لحن و صورخیال به خصوص تشبیه و استعاره، نشان دهنده هنر والا و برتری شاهنامه بر گرشاسب نامه است.
تحلیل اندیشه ها و اندرزهای اخلاقی گرشاسب نامة اسدی در موضوع سیاست مُدُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرشاسب نامه را همگان کتابی افسانه ای و حماسی دانسته اند و بیشتر تحقیقات دربارة این زمینه هاست اما ظرفیت های این کتاب در بخش تعلیم آداب و رسوم شاهی و اخلاق نیک و به خصوص اندرزهای بخش راه و روش کشورداری خطاب به شاه و آیین خدمتگزاری خطاب به مردم در آن پربسامد است. اینکه چرا اسدی در این داستان اسطوره ای و افسانه ای حماسی این همه اندرز و مباحث اخلاقی را گنجانده است، سؤال برانگیز است. هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی اندرزهای اسدی دربارة آیین کشورداری برای یک حاکم و مردم و کارگزاران حکومت است. اسدی بنا بر رسم اندرزگویی و تبیین راه و روش سلوک شاهان، پندهای بسیاری را خطاب به شاهان گفته است. این اندرزها دربارة چهار رکن اصلی کشورداری؛ پادشاه، عدالت، رعیت و تدبیر است. همچنین روش انتخاب درباریان و صاحبان مشاغل مهم، چگونگی رفتار متقابل شاه و رعیت، بسط اندیشه های اخلاقی و تدبیر در کار سپاه هنگام صلح و جنگ از دیگر اندیشه های اوست. اندرزهای اسدی همگی اخلاق محور هستند و در بخش خطاب به شاه و امیر به رعایت اخلاق دادگری و رادمردی شاه و رسیدگی به امور لشکر سخت توجه کرده است. بر اساس استخراج و تحلیل چنین اندیشه ها و اندرزهایی در گرشاسب نامه، می توان منظومة اخلاقی اسدی در سیاست مدن را به دست داد.
تحلیل عناصر حماسی در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرشاسب نامهمنظومه ای حماسی است که حکیم اسدی طوسی در آن جنگاوری ها و دلاوری های گرشاسب را به نظم کشیده است. گرشاسب یکی از مشهورترین پهلوانان ایرانی است که بخش های مهمی از ادبیات اسطوره ای و حماسی به توصیف اعمال او و فرزندانش (نریمان، سام، زال، رستم، فرامرز و...) اختصاص دارد. چهار عنصر (داستانی بودن، قهرمانی بودن، ملی بودن و خرق عادت) زمینه ساز یک داستان حماسی هستند. قوت و ضعف هر یک از این ویژگی ها در برجستگی و شهرت یک اثر حماسی تأثیر بسزایی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اگرچه گرشاسب نامهدر زمینه های خرق عادت و داستانی بودن قوی است، ضعف و سستی در دو زمینه قهرمانی و ملی سبب شده است که این اثر حماسی در میان عامه ایرانیان چندان مورد قبول واقع نشود.
نقد کهن الگوی مادرمثالی در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادرمثالی، از قدیمی ترین کهن الگوهای جهان و مفهومی بسیار گسترده است که از نخستین دوره های حیات بشر تا به امروز در ذهن و روح آدمی حضوری پررنگ داشته و منجر به خلق اسطوره های مشابهی در همه فرهنگ ها و سرزمین ها شده است. طبعاً نیاکان ایرانی ما، به عنوان جزیی از یک کُلّ گسترده، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند. بررسی و آشکار کردن مادرمثالی در اثرِ کهنِ گرشاسب نامه ، ما را در شناخت بیشتر دنیای گذشتگان و روح و ذهن نیاکانمان یاری خواهدکرد. در گرشاسب نامه ، بیشترین نمود مادرمثالی را در عناصراربعه، به ویژه خاک و آب می بینیم. برخی موجودات و رویدادهای کتاب و کارکرد آن ها نیز بیانگر وجوهی از مادرمثالی هستند. در این پژوهش، خواهیم کوشید تا آشکار کنیم که مادرمثالی، در چه قالب ها و چهره هایی نمایان می شود؟ این چهره ها و قالب ها در گرشاسب نامه کدامند؟ هریک از چهره ها و قالب ها نشان دهنده کدام جنبه وجودی مثبت یا منفی مادرمثالی است؟
بررسی شخصیت های منظومه های حماسی بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه و گرشاسب نامه، بر اساس نظریات انسان شناسی کارل راجرز و آبراهام مزلو
منبع:
علوم ادبی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
9 - 48
حوزه های تخصصی:
آبراهام مزلو از پایه گذاران روانشناسی انسان گرا، برای انسان کامل مورد نظر خود که از آن به فرد خود شکوفا تعبیر می کند، ویژگی هایی را عرضه می کند که طبق دیدگاه وی، در مورد بیشتر افراد موفّق مصداق دارد. در آثار حماسی به علّت نفس حماسه با شمار بالایی از افراد موفق روبه رو هستیم مخصوصا در بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه وگرشاسب نامه که عناصر اصلی ویژه ی افراد خودشکوفای مزلو در اندیشه ها، رفتار و گفتار آن ها قابل ارزیابی است.در این پژوهش به توصیف و تحلیل شخصیّت های بارز در آثار حماسی ذکر شده می پردازیم. در واقع در این پژوهش از شخصیّت های داستان های حماسی به عنوان الگوی ایرانی برای نظریّه ی مزلو و راجرز نام برده می شود. به نظر می رسد که نظریات اشاره شده فقط متعلق به سده ی بیستم میلادی نیست و حتی در قرن های دور هم کارایی و کاربرد داشته اند. خالق آثار مورد بررسی در ترسیم شخصیت های داستانی، به امورات و نیاز های آن ها همواره توجه داشته و شخصیت های اصلی داستان که به نوعی دارای نیروهای خارق العاده هم هستند؛ به آن اصل خود شکوفایی دست یافته اند.
ماهیت و جایگاه انواع اعتماد اجتماعی درگرشاسب نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی است و از لحاظ اجتماعی پیش شرط عمده ای برای موجودیت هر جامعه ای شمرده می شود؛از این رو مبحث عمده ای از نظریه ی سرمایه ی اجتماعی مبتنی بر مقوله ی اعتماد است.این مقاله با رویکرد جامعه شناختی به بررسی برخی از داستان های گرشاسب نامه می پردازد و در آن اعتماد به عنوان یکی از مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی مورد کاوش قرار می گیرد،از این جهت که ادبیات حماسی به عنوان صدای درونی هر ملت،انعکاس دهنده ی پنهان ترین زوایای زندگی مردم و هم چنین منبع درخوری برای پژوهش های مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی به شمار می آید،بررسی موضوع مورد نظر در این نوع ادبی به عنوان بخشی از فرهنگ اصیل گذشته می تواند ما را از میزان انعکاس ابعاد اعتماد در جوامع سنتی آگاه سازد و در تسهیل کنش های هدف مند در جامعه ی امروز نیز نتایج پرثمری برجای گذارد. مقوله اعتماد در گرشاسب نامه با شاخص های اعتماد بین شخصی،اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی تقسیم بندی شده است.دستاورد این پژوهش ناظر بر این است که اعتماد به عنوان مؤلفه ای از سرمایه ی اجتماعی در گرشاسب نامه با شاخص های تعیین شده وجود دارد.
نقد اسطوره ای گرشاسب نامه بر اساس دیدگاه پیرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳۹
157-182
حوزه های تخصصی:
نقد اسطوره ای به عنوان یکی از رویکر دهای نقد ادبی معاصر تبیین کننده ماهیّت و ویژگی اسطوره ها و نقش آن ها در ادبیّات است. در این مقاله گرشاسب نامه اسدی طوسی بر اساس دیدگاه پیرسون که یکی از دیدگاه های نقد اسطوره ای است تحلیل شده است. زندگی گرشاسب از سفرهای مختلفی در کنار هم تشکیل شده که هر سفر سبب رشد یکی از جنبه های شخصیّتی او و در کل تکامل شخصیّت گرشاسب شده است. سیر سفرهای گرشاسب گذر او از مرحله خود به جان و سپس خویشتن را نشان می دهد. با ظهور جفت های کهن الگویی، زمینه بروز کهن الگوهای کودک مقدّس، خدابانو، مرگ و تولّد دوباره، آرمان شهر و... فراهم شده است و گرشاسب، قهرمان این سفرها، در سیر و سلوک درونی و اجتماعی خود، با پشت سر گذاشتن موانع و آزمون های مختلف، با ایزد بانو همراه می شود و به جای آمیختن با پری بر او غلبه می کند، مراسم قربانی بر پا می دارد و نهایتاً با آگاهی و شناختی که در طول سفرها به مدد پدر و سایر یاریگران به دست می آورد، به جاودانگی روحی می رسد
رد انتساب عجایب الدنیا به ابوالموید بلخی برحسب مقایسه این اثر و عجایب مندرج در گرشاسب نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به ابوالموید بلخی کتابی با عنوان عجایب الدنیا منسوب است که برخی به قطعیت، آن را از وی دانسته و معتقدند در قرن هفتم دخل و تصرفاتی در آن ایجاد شده است. ابوالموید صاحب شاهنامه ای منثور بوده که بخشی از آن به داستان گرشاسب اختصاص داشته و بخش اخیر، منبع اسدی طوسی در نظم گرشاسب نامه نیز بوده است. این مقاله با توجه به تاریخ سیستان و برخی عجایب نامه های کهن دیگر به مقایسه عجایب الدنیا و منظومه گرشاسب نامه اسدی طوسی پرداخته است و سعی دارد نشان دهد آیا ابوالموید صاحب کتابی مستقل با موضوع عجایب سرزمین های مختلف بوده است و چه مشابهت هایی میان بخشی از عجایب مندرج در گرشاسب نامه اسدی و عجایب الدنیا که از منبعی واحد استفاده کرده اند، دیده می شود؟ از 90 داستان شگفت مندرج در منظومه اسدی طوسی 27 مورد در عجایب الدنیا نیز وجود دارد که برخی از آنها در جزیی ترین توصیفات و تصاویر، واژگان و ترکیبات و اسامی اشخاص مشابه اند و نشان دهنده منبع یکسان آنهاست. نظر به دخل و تصرف نکردن اسدی طوسی در درج عجایب در منظومه خود و بهره نگرفتن از منابع مختلف، مشابهت تام برخی شگفتی ها در این دو اثر، ذکرنشدن نزدیک به 60 پدیده شگفت منظومه اسدی در عجایب الدنیا، اشاره صاحب تاریخ سیستان به وجود عجایب در کتاب گرشاسب ابوالموید و دلایل دیگر می توان نتیجه گرفت ابوالموید بلخی کتابی مستقل با عنوان عجایب الدنیا نداشته، بلکه برخی عجایب را گردآورده و در بخشی از داستان گرشاسب و سفرهای او گنجانده است. کتاب عجایب بر و بحر که نام آن در تاریخ سیستان مذکور است از بشر مقسم است که در قرون بعد به عجایب الدنیا مشهور شده است. ابن محدث تبریزی که در قرن هفتم کتابی در زمینه عجایب تدوین کرده، چندین پدیده شگفت را از کتاب گرشاسب ابوالموید و اثر بشر مقسم اخذ و عجایب الدنیای موجود را تالیف کرده است.
بررسی آغاز بندی 10 منظومه ی حماسی
حوزه های تخصصی:
آیین کشورداری در گرشاسب نامه اسدی طوسی
حوزه های تخصصی:
کهن فرهنگ و ملت ها آموزه های اخلاقی فراوانی را در کوله بار خود دارند. حکمت ایرانی سرشار از آموزه و پندهای اخلاقی است. ارجمندی آن ها را همین بس که بر تاج شاهان و کارنامه های آنان جای گرفته اند، همچون صد پند انوشیروان، کارنامه ی اردشیر بابکان و اندرزنامه ی بزرگ مهر. حکمت باستانی ایران و یونان پس از ظهور اسلام در پرتو فرهنگ قرآن رنگ باخت و با فرهنگ اسلام درآمیخت. نخستین سرایندگان فارسی دری مانند: فردوسی در شاهنامه، فخرالدین اسعد در ویس و رامین و اسدی طوسی در گرشاسب نامه که همگی مربوط به فرهنگ ایران پیش از اسلام هستند؛ در ترویج اخلاق و ادبیات تعلیمی بسیار کوشیده اند. یکی از زیر مجموعه های حکمت عملی، آیین کشورداری (سیاست مدن) است. آیین کشورداری به دلیل حکمت: الناسُ یولدُ علی دینِ ملوکهم و إذا تغیّر السّلطانُ تغیّر الزّمان، تاثیر بسزایی در فرهنگ ملت ها دارد. نویسنده این گفتار می کوشد تا آیین کشورداری به روایت گرشاسب نامه را مورد بررسی قرار دهد.
نگاه کهن الگو گرایانه به آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها یادگارهای هزاران ساله و میراثی همگانی هستند که در طول قرن ها نسل به نسل انتقال یافته اند. نیاکان ایرانی ما، همچون مردمان سراسر دنیا، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند . یکی از این الگوهای جمعی آیینه است که برای مردمان باستان، تنها ابزار دیدن چهره نبوده؛ بلکه با روح، زندگی، آینده، ماوراء، جادوگری و غیب گویی مرتبط می شده است. با بررسی اسطوره های جهان و کتاب عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه، می بینیم که آیینه، گاه واسطی میان زمین و آسمان و گاه حقیقت گویی آگاه به اسرار است. روح با آیینه مرتبط است. گاه آیینه دریچه پرواز روح است، گاه روح در آن تجلّی می یابد. می دانیم حیات و حرکت آدمی به روح وابسته است. خون نیز در تن آدمی جریان زندگی را ممکن می سازد و از دیدگاه مردمان کهن، حاوی روح و جان موجودات است. مردمان باستان اهمیّت این ماده حیاتی را درک کرده و به هر شیوه تلاش می کرده اند مانع از دست رفتن آن و در نتیجه آسیب رسیدن به روح و زندگی شان شوند. همین عوامل سبب شده در ارتباط با خون، تابوها و سنّت های گاه باورنکردنی ای نیز رعایت کنند و یا به مقرّراتی خاص پایبندشوند. آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه نمود و پیوندی آشکار دارند و در قالب هایی چون؛ کهن الگوی سایه، پیرخردمند، ناخودآگاه، نیروی خورشیدی، بازتاب جهان هستی، روح زندگی، واسط زمین و آسمان، کهن الگوهای مونث و زنانه و... آشکار می شوند. شناخت و شناساندن بهتر کهن الگوها و ناخودآگاهی منجر به شناخت درست تر ما از انسان ها، دریافت حقیقت بسیاری از رفتارهای کهن، ارتباط بهتر با نیمه پنهان وجودمان می شود و دریچه ای نو به دنیای گذشتگان و آثار ادبی می گشاید.
مقاله کوتاه : تلک /طاق /تاک /تاگ؟بررسی کلمه ای در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
275 - 286
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل مهم توجه به تصحیح متون فارسی، وجود گنجینه ی واژگانی محفوظ در این دست نویس ها است و تأکید بر اهلیت در ورود به این عرصه، به دلیل اهمیت شناختن راه و روش صحیح این کار است. در بسیاری از دست نویس های موجود زبان فارسی، به دلیل خطای کاتبان، کم دانشی و اعمال سلیقه ی متعمدانه ی آن ها در تغییر و جایگزین کردن کلمات مهجور، بخشی از واژگان محفوظ در این متون دستخوش تغییر و فراموشی شده اند. آشنایی با شیوه ی درست برخورد با این متن ها به پژوهشگران این امکان را می دهد که بخشی از این واژگان کهن را که از بلای تصحیف، تحریف و تغییر چنان کاتبانی جان به در برده اند، بازیابی و معرفی کنند و آن را به گنجین ه ی واژگان ی زبان فارسی بیفزایند. این مقاله به تغییر صورت یکی از این واژگان در متن گرشاسب نامه اسدی طوسی خواهد پرداخت و نشان خواهد داد چگونه صورت تحریف شده ی یک کلمه در درازنای زمان در متن پذیرفته می شود و فرهنگ نویسان از طریق متن، صورت محرف آن کلمه وارد فرهنگ ها می کنند و با توجه به بافت متن برای آن معنایی ساخته می گردد و صورت اصلی کلمه به دست فراموشی سپرده می شود.