فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۴۰۱ تا ۴۵٬۴۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بن مایه های تعلیمی صور خیال (تشبیه) در شعر انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
بی شک، شاعر انقلاب در هر یک از زمینه های شعری به نوشتن و آفریدن گرایشی ذاتی داشته است و دیدش نسبت به انسان، جهان، مذهب، طبیعت و ... دگرگون گشته است. در شعر بیش از هر چیز، شاعر در پی حس کردن مفاهیم انتزاعی برای مخاطب است که در این روند از کارکردهای فراوانی بهره جسته است. مثلاً کارکرد رنگ یا تعبیرات و اصطلاحات جدیدی که با تعاملات فرهنگی نو پدید وارد شعر شده اند. در این راستا استفاده از صور خیال با بن مایه های تعلیمی اخلاقی یکی از مهم ترین دست مایه های شعرای این دوره بوده است. در این مقاله ضمن اشاره به دگردیسی ساختاری صور خیال در شعر انقلاب اسلامی، به بررسی بن مایه های آن نیز پرداخته می شود. بن مایه های تعلیمی صور خیال در شعر انقلاب را عناصری همانند باورها و اعتقادات، عناصر انقلابی، عناصر خاص فرهنگ شهادت و ... در بر گرفته است.
تصحیح قیاسی یا تغییر ذوقی؟ نقدی بر تصحیح مجدّد عتبه الکتبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب عتبه الکتبه انشای منتجب الدین بدیع جوینی مشتمل بر مراسلات دیوانی و مکاتبات اخوانی عهد سلطان سنجر سلجوقی است. این کتاب به اهتمام علامه قزوینی و استاد اقبال آشتیانی براساس عکسِ تنها نسخه موجود اثر، تصحیح شد؛ در سال 1329 ش. به چاپ رسید و در سال 1384 ش. تجدید چاپ شد. تصحیح دوباره این کتاب به همراه نمایه ها و شرح متن، در سال 1396 ش. به اهتمام مریم صادقی انجام شده است. صادقی گفته عتبه الکتبه را به روش قیاسی و براساس کتاب یا نسخه چاپی قزوینی اقبال تصحیح کرده است. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی شیوه تصحیح صادقی و نقد برخی کاستی های آن است که پس از مقابله با تصحیح قزوینی اقبال استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در چاپ قزوینی اقبال، مواردی از خطاهای چاپی یا اشتباهات ناشی از سهو در کتابت یا تصحیح وجود دارد که صادقی در رفع آنها کوشیده و به ویژه برخی خطاهای چاپی را به خوبی اصلاح کرده است؛ اما در تصحیح متن، بارها از روش قیاسی خارج شده و به تصحیح ذوقی دست زده است؛ یعنی به سلیقه خویش، ضبط درست قزوینی اقبال را تغییر داده است؛ درنتیجه اشتباهات آشکاری را به متن وارد کرده است. در این پژوهش، مواردی از این دست تغییرات ذوقی، بررسی و تحلیل شده است.
واکاوی نسبت میان موجودیت و روایت زمانی مطالعه موردی: داستان های ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحث از ادبیات داستانی، موجودیت و هویت شخصیت ها در بستر روایت، زمانی است که پیکربندی می یابد؛ به این معنا که به دست آوردن شناختی معتبر از یکی مستلزم شناخت دیگری نیز هست. در این پژوهش، تلاش بر این است تا از طریق شناخت استراتژیِ نوشتاری ابوتراب خسروی برای شکل دهی به زمان رواییِ داستان ها، به فهمی کیفی از هویت و موجودیت پرسوناژ ها و کنش های آنها به طور خاص و نظم موجود در روابط اجزاء به طور عام دست یابیم. این هدف با استفاده از گزیده ای از داستان های وی که در دو مجموعه دیوان سومنات و کتاب ویران به چاپ رسیده محقق خواهد شد. روش مورد استفاده تحلیل روایت است که به روابط علی و معلولی اجزا به دور از اتفاقات تصادفی می پردازد. در بخش تحلیل، چهار تقسیم بندی از حیث ارتباط زمان و موجودیت شکل گرفته است: 1-موجودیتِ زمانمند وابسته به جهان خارج، 2-موجودیت زمانمندِ یگانه در عین استحاله در نقاب، 3- سیر تکامل عینیِ وجود، در زمانِ متوقف شده، 4-موجودیت پیش و پس از خلقت در بستر نوسانات زمانی؛ و در نهایت این مقوله استنتاج شد که موجودیت اشخاص در ارتباط مستقیم با زمانمندی آنهاست که شاکله می یابد.
بررسی علم کلام در ادبیات تعلیمی
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی، گستره وسیعی از ادبیات را در بر می گیرد. بسیاری از شاعران ادوار مختلف شعر فارسی که اشعار تعلیمی سروده اند؛ با عل وم مختلف رایج در زمان خود آشنا بوده اند و بدین گونه بر غنای ادبیات تعلیمی افزوده اند. از جمله این علوم، علم کلام است. شاعران اشعار خود را با توجه به مباحث مطرح در ح وزه کلامی که بدان معتقد بوده اند؛ سروده اند. در واقع می توان شعر را نموداری از اعتقادات شاعر دانست که به تعلیم مخاطب در آن حوزه کلامی می پردازد. این موضوع کمتر در ادبیات فارسی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور برای بررسی تاثیر علم کلام در ادبیات فارسی ابتدا به معرفی علم کلام پرداخته، عوامل پیدایش و حوزه های اصلی علم کلام را بررسی می شود. سپس برخی از آرای کلامی که در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مطرح می شود. در ادامه، تأثیر علم کلام بر فلسفه و جریان ایجاد شده در ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در شعرهای جان دان و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
9 - 22
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم که مفهوم «مرگ» را میان آثار جان دان - شاعر متافیزیکال عصر باروکِ انگلستان در قرن هفدهم میلادی- و مولانا - شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری- به سبب هایی که در متن مقاله می آید مورد مداقه و سپس در صورت امکان مطابقت قرار دهد. از آن رو که هر دو نامبردگان، نخست از دو نگرگاه متفاوت اما دیگرگونه پدیده «مرگ» را میان آثارشان مورد نظر می آورند، پَسین شرایط دوپاره زندگی هر دوی آن ها و سپسین بن مایه های عرفانی و مذهبی درون آثارشان، نگارندگان را بر آن داشته تا با تبیین مفهوم «مرگ» در عصر باروک نزد جان دان - به عنوان سردمدار شعر متافیزیکال(فرارونده) در انگلستان قرن هفدهم میلادی - و نیز تأویل همین مفهوم نزد مولانا در محدوده زمانی حدود چهارصد سال پیش از آن به چیستی و چگونگی آن بپردازد. این مقاله هیچ تلاش بی ثمری جهت یک بررسی «این همان گونه» جهت تطبیقِ اجباری و مبتنی بر برساخته های ذهنی خود ندارد، تنها قرار بر این است که مفهوم «مرگ» به مثابه دو خط، یکی جان دان در عصر باروک و دیگری مولانا ، از یک مرکز (مرگ) بررسیده شده و وجوه مشارکت و مفارقت آن ها، که ممکن است حال در جایی موجب تقطیع این دو خط، موازات و یا اینکه جدایی آن ها شود را بَررسد.
فتوت: تصوف مدنی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۲ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
157 - 179
حوزههای تخصصی:
«فتوت» که در طول تاریخ همواره با تصوف ارتباطی نزدیک داشته، در «حیات شهری» جوامع اسلامی نیز تأثیرگذار بوده است. این تأثیرگذاری نه تنها از مقوله تأثیرگذاری فکری، بلکه از مقوله تحولات سیاسی و اجتماعی قابل توجه است. عده ای بر آنند که فتوت، نوعی تصوف عامیانه به شمار می رود؛ با این حال به نظر می رسد چنین فروکاستی قادر نیست نقش و تأثیر این مقوله را در رشد حیات اجتماعی این آیین به تمامی توضیح دهد. فتوت در طول تاریخ با ورود به عرصه بازار و اجتماع و نفوذ در طبقات پیشه ور و مرعی داشتن آداب و سننی که با تاروپود فکری این طبقات در هم آمیخته، توانسته است مفاهیم صوفیانه را با روح زندگی شهری که بر پایه پیشه وری بنا می شوند، چنان درآمیزد که به عنوان گونه ای تصوف مدنی مطرح شود. در این نوشتار، دلایلی برای اثبات این مقوله ارائه می شود.
عالم عرفان چه جور جایی است؟ (گزارش پنجمین نشست نقد مخاطبان)
حوزههای تخصصی:
Le statut de la femme à travers Nulle part dans la maison de mon père d'Assia Djebar et La Bohémienne près du feu de Moniru Ravanipur (étude sociocritique)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nulle part dans la maison de mon père, roman autobiographique d’Assia Djebar, représente la condition des femmes de l’Algérie vers les années 1940-50. D’autres écrivaines francophones ont traité certainement de tels sujets, mais le point de vue de Djebar est remarquable. De même, la littérature persane voit surgir une file de romancières qui traitent dans leurs œuvres la condition féminine en Iran de leur temps. La protagoniste de La Bohémienne près du feu, roman de Moniru Ravanipur, symbolise d’une certaine manière les femmes de son temps. Dans la recherche présente, pour mieux cerner le statut de la femme de manière contrastive et nous attarder sur l’univers social du texte, on se propose de recourir à l’approche sociocritique s’efforçant de déceler la socialité de l’œuvre littéraire à travers l’analyse des niveaux textuels. Appuyée sur le rôle intermédiaire de la langue, cette méthode aide à relever dans le texte littéraire les traces de la situation sociale contemporaine à l’œuvre. En nous référant à la méthode sociocritique préconisée par Pierre V. Zima, nous procédons à l’analyse des deux romans pour y clarifier le statut de la femme par rapport à l’homme et chercher les racines de cette position dans les circonstances sociales extérieures.
نقد و ارزیابی کتاب آموزش صرف عربی از عبدالهادی فقهی زاده
حوزههای تخصصی:
خوانش کتاب ها با دیدگاه انتقادی، یکی از بهترین شیوه های سوق دادن نویسندگان به سمت کاربردی سازی آثار و بهبود سطح علمی و آموزشی تألیفات آن هاست. بررسی و سنجش ساختاری و محتوایی اثر با معیارهای علمی و ارائه راه کارهایی برای رفع نواقص و افزایش اثربخشی مطالب کتاب، به نویسنده در ارائه هر چه بهتر محتوای علمی و آموزشی یاری می رساند. در این میان، نقد کتاب های درسی اهمیت ویژه ای دارد. از جمله این کتاب ها، می توان به آموزش صرف عربی اثر عبدالهادی فقهی زاده اشاره کرد. روش نویسنده در این کتاب روش استنباطی است؛ بدین صورت که ابتدا شاهد مثال ها را ذکر می کند و سپس قواعد را توضیح می دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نقاط قوت و ضعف این اثر را از دو جنبه شکل و محتوا بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که کتاب در برخی درس ها به آن دسته از قواعدی که ضروری به نظر نمی رسد و گاهی در حاشیه قرار دارند، پرداخته است. همچنین، به مسئله معنا و ظرافت های
بررسی تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس مسئولیت ادیب در برابر مسائل مربوط به جامعه را تعهد ادبی می گویند که یکی از مهم ترین موضوعات ادبی در چند دهه اخیر به شمار می رود. شاعر یا نویسنده ای که به ارزش های انسانی پایبند است و احساس می کند که آن ها در حال سست شدن و تباهی هستند و خود را ملزم به انعکاس چنین مسائلی در شعر و نثر خود می داند، در حقیقت در راه تعهد ادبی گام برداشته است. هاشم الرفاعی شاعر معاصر مصری نیز از جمله کسانی است که با تأثیرپذیری از اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، شعرش را وقف رسالت خویش و بیان رنج ها و آرزوهای مردم سرزمین مصر نموده است. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی به این سوال اصلی پاسخ داده شده است که عوامل پیدایش و مهم ترین جلوه های تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی چیست؟ یافته ها نشان می دهد که اوضاع نابسامان جامعه مصر به خاطر حاکمیت استبداد و نفوذ استعمارگران از عوامل اصلی گرایش شاعر به انجام تعهد ادبی وی است. او مدافع سرسخت ظلم ستیزی و دعوت به اتحاد بوده و بدین طریق هنر خویش را در خدمت هدفی والا و رسالتی انسانی قرار داده است. ستایش آزادی خواهان و مقابله با حاکمان فاسد از درون مایه های پربسامد در شعر شاعر است.
نقش بر آب
حوزههای تخصصی:
«طوطیِ هند» و « قند پارسی»: بررسی شیوه های اثرپذیری حافظ از امیرخسرو دهلوی
حوزههای تخصصی:
چند کلمه از ذیل فرهنگ های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
101-116
حوزههای تخصصی:
چگونه خواننده فعال نوجوان بسازیم
حوزههای تخصصی:
استعاره در ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی دلاویز «ویس و رامین» از داستان های روزگار اشکانیان است که فخرالدین اسعد گرگانی از شاعران بزرگ سبک خراسانی در میان سال های (432-446ه.ق.) آن را به نظم درآورده است. وی علاوه بر به کارگیری انواع صور خیال، با امتزاج گونه های متنوع استعاره در شعر خود به آفرینش سبکی فاخر و هنری دست یازیده که دربردارنده ی نهایت احساس و جهان بینی شاعر به این شگرد شاعرانه است. در حقیقت اهمیت استعاره در این است که رکن اساسی خلاقیت و نمود فردیت هنری شاعر شمرده می شود و سبک شناسان استعاره را به منزله یک سبک رده بندی می کنند؛ چرا که هر کدام از صورت های مختلف استعاره، زاییده ی نگرش خاص و وضعیت بخصوصی از ذهن شاعر است و از طریق هر کدام از این صورت ها، می توان زاویه ی دید و دریافت شاعر از رابطه ی میان اشیاء را مشخص نمود که در نتیجه سبب تفاوت محتوا و شکل اندیشه ی شاعر با دیگران می شود. هدف این پژوهش، شناساندن ویژگی های استعاره و دیدگاه شناختیان در ارتباط با آن و بررسی نقش ها و ساختار استعاره های فخرالدین است. روش پژوهش توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل بیت ها و آمارگیری، به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد، فهم استعاره از دیدگاه شناختی در شعر فخرالدین، علاوه بر کمک به شناخت هر چه بهتر جنبه های زیباشناسانه در شعر او، به شناخت ابعادی نوین از ذهنیت و ایدئولوژی شاعر در برخورد با جهان هستی کمک خواهد کرد.
بررسی ساختار و انواع تمثیل در منظومه «شیرین و خسرو» امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از مباحثی که در حوزه علم بلاغت قرار گرفته و سبب زیبایی هر چه بیشتر کلام می شود، مبحث تمثیل است. این شگرد بلاغی یکی از شیوه های بسیار مهم و مؤثر در القای مفاهیم ذهنی به مخاطب و حاصل تجربیات و حوادث مختلف هر قومی به حساب می آید که به صورت عبارتهای دلنشین و کوتاه یا داستانهای تمثیلی ظاهر می شود. وظیفه تمثیل انتقال هنری تجربیات و پیامهای اخلاقی، اجتماعی، دینی و ... گذشتگان به آیندگان است. تمثیل از آغاز در آثار ادبی فارسی جایگاه ویژه ای داشته و با ورود عرفان به شعر و ادب فارسی بر اهمیت و کارکرد آن افزوده شده است. اما اوج استفاده از تمثیل را در سبک هندی شاهد هستیم. با وجود اهمیت این شاخه بیانی و تحقیقات صورت گرفته در مورد جایگاه آن در آثار ادبی، متاسفانه درخصوص نقش و اهمیت تمثیل در آثار داستانی غفلت شده است. پژوهش حاضر بر آن است با تکیه بر شیوه توصیفی-تحلیلی، و روش کتابخانه ای، جلوه های تمثیل را در منظومه «شیرین و خسرو» امیر خسرو دهلوی بررسی نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد بیشتر تمثیلات به کار رفته در این اثر از نوع تشبیه تمثیل هستند. بنابر موضوع منظومه، بیشتر تمثیلات از نظر موضوع، بر محور عشق استوار هستند، همچنین از موضوعاتی مانند ناپایداری دنیا، توصیه به اغتنام فرصت، بیان مکافات عمل، ارزش انسانیت و... برای تشریح و تبیین مقاصد تعلیمی استفاده کرده است.
تحلیل هرمنوتیکی حکایت عابد و پادشاه بر اساس مفاهیم قرآنی «حکایتی از باب دوم گلستان سعدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی گاه با ذکر حکایات و تأویل آنها خود به سطح دیگری از معنا تصریح کرده است. حکایاتی نیز هست که می توان آنها را حاوی سطح دیگری دانست و با تأویل به معنای احتمالی آن دست یافت. حکایت عابد و پادشاه با نظر به گفتار، کنش ها و حوادث، یکی از این حکایت هاست. در این مقاله در تبیین مدعای مفروض به روش توصیفی-تحلیلی از شیوه هرمنوتیک و مشخصاً «دور هرمنوتیکی» و بینامتنیت استفاده شده است؛ یعنی با استفاده از شبکه ای از نشانه های قرآنی و متن هایی که با «افق ذهنی» سعدی اشتراک دارند و بر مفاهیم مشترک از طریق تشبیه یا توصیف تصریح کرده اند و همچنین از طریق تأویل های خود سعدی در دیگر مواضع، سطح دیگر معنای متن مشخص شده است. سوالات اصلی این است که کنش های نامعمول شخصیت ها در این حکایت دال بر چه معنایی است؟ «فهم» معنای پنهان اثر چگونه از طریق آثار «هم افق» با این حکایت میسر می شود؟ هدف نشان دادن معنای دیگر از راه تأویل است. نتایج نشان می دهد که این حکایت در بطن خود حاکی از رابطه انسان و شیطان است که به ترفندهای مختلف در پی به بی راه کشاندن آدمیان است. حکایت مذکور گویی بسط داستانی آیه 64 سوره اسراء است؛ مشابه ترتیبی که در آیه آمده است.
بررسی شگردهای ادبیات روایی در «رزمنامه ی رستم و اشکبوس» (با محوریت گفت وگو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رزمنامه ی رستم و اشکبوس یک اثر برجسته در حوزه ی ادبیات روایی و از بهترین نبردهای پهلوانی پردازش یافته در شاهنامه است. بسیاری از ویژگی های آثار روایی در این نبرد دیده می شود. یکی از این ویژگی ها گفت وگو یا دیالوگ است که از عناصر مهم و دشوار در متون روایی محسوب می شود. فردوسی این حماسه ی کوتاه را بیشتر بر اساس گفت وگو بنا نهاده است. او با گفتمان تخاطبیِ طنزآلودی که بین قهرمان و ضد قهرمان رد و بدل می کند داستان را طوری پیش می برد که ضمن تقویت پیرنگ و تعلیق در مخاطب، به آکسیون (عمل داستانی)، گره افکنی، اوج، فرود و پایان ماجرا سوق پیدا کند. در این نوشتار بهره های فردوسی از شگرد گفت وگو، همراه با نیم نگاهی به لحن و شخصیت پردازی، مورد بررسی قرار می گیرد تا هنر نمایش پردازی (دراماتیک) فردوسی بیشتر آشکار شود.
گفتمان سازی و منازعات گفتمانی در رمان دلبند از تونی موریسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
251 - 268
حوزههای تخصصی:
رمان دلبند از تونی موریسون روایت برهنه ایست از تاریخ شصت میلیون برده ی سیاه که به واسطه ی استیلای فراروایت سفیدپوستان آمریکا از بین رفتند و همچنین تلاش نویسنده برای برساختن گفتمانی خاص سیاهان. شخصیت های رمان هر کدام با توجه به تصویری که از گذشته در ذهن دارند، آن را به یاد می آورند و دوباره آن را برمی سازند. شخصیت های سیاه در فضای چندآوایی رمان آزادانه آنچه را که به واسطه ی استیلای فراروایت سفیدپوستان غیرقابل گفتن بوده و ناگفته مانده به یاد می آورند و در نهایت گفتمان سفید را به چالش می کشند، معانی مسدود را احیا و دالهای شناور را بر طبق مفاهیم فرهنگی خود درون یک گفتمان خاص مفصل بندی میکنند. در نتیجه معیار معقول بودن گفتمان برتر مورد پرسش قرار میگیرد و ساختار شکنی سبب بحران درون گفتمان هژمون می شود. در نقد رمان یاد شده از نظریه های ژان فرانسوا لیوتا ر، میخائیل باختین، ارنستو لاکلا و شنتال موفه که بر چگونگی تعلیق گفتمان برتر توسط فرهنگ های به حاشیه رانده شده تاکیید دارند استفاده شده است.